دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
بررسی عوامل موثر بر کیفیت افشاء با تاکید بر قابلیت اتکاء و به موقع بودن در بورس اوراق بهادار تهران
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:17
چکیده:
یکی از منابع اطلاعاتی سرمایه گذاران ، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات شرکتها اطلاعات مالی ارائه شده توسط مدیریت است . صورتهای مالی یکی از منابع اطلاعاتی اصلی شرکتها است که باعث شفافیت بازار میشود .
با توجه به اهمیت شفافیت اطلاعات شرکتها در بازار سرمایه ، تحقیق حاضر در پی بررسی عوامل موثر بر کیفیت افشا است . در این راستا تاثیر اندازه شرکت ، نوع موسسه حسابرسی ، مالکیت نهادی ، سود آوری و حجم بدهی بر کیفیت افشا اطلاعات شرکتها مورد آزمون قرار گرفته است . در این تحقیق از رگرسیون خطی چند گانه برای کلیه اطلاعات استفاده شده است . همچنین برای رتبه بندی عوامل موثر بر کیفیت افشا از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. کلیه فرضیه ها بر روی 259 عضو نمونه انجام شده است .
نتایج تحقیق نشان می دهد ، در سطح 95 درصد اطمینان بین اندازه شرکت و حجم بدهی شرکت با کیفیت افشا رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و بین نوع موسسه حسابرسی ، مالکیت نهادی و سودآوری شرکت با کیفیت افشای شرکتی رابطه معنی داری وجود ندارد .
واژه های کلیدی : کیفیت افشا ، اندازه شرکت ، مالکیت نهادی ، ضریب سودآوری ، نسبت بدهی
مقدمه و بیان مسئله
مبنای تصمیمگیری مشارکتکنندگان در بازارهای اوراق بهادار اطلاعاتی است که توسط بورسها،ناشران اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس و واسطههای فعال در این بازارها منتشر میشود، بهرهگیری از این اطلاعات و به عبارتی تصمیمگیری صحیح در بازار اوراق بهادار زمانی امکانپذیر است که اطلاعات مزبور به موقع، مربوط، با اهمیت و نیز کامل و قابل فهم باشد .
چنانچه اطلاعات افشا شده از ویژگیهای فوق یا بعضی از آنها برخوردار نباشند، بدون تردید سازوکار کشف قیمت در بازار به درستی عمل نخواهد کرد و قیمتگذاری اوراق به شیوهای مطلوب انجام نخواهد شد.در نتیجه واقعی بودن قیمتها و پیشبینی منطقی روند آتی آن و به طور کلی شفافیت و عادلانه بودن بازار مورد سوال خواهد بود.
از این رو نهادهای ناظر بر بازارهای اوراق بهادار به منظور شفاف کردن بازار، فراهم آوردن امکان دسترسی یکسان فعالان بازار به اطلاعات و به طور کلی ایجاد بازاری شفاف و منصفانه برای دادوستد اوراقبهادار قوانین ، مقررات ، آییننامه و دستورالعملهای متعددی تدوین کردهاند. در این قوانین و مقررات هر یک از نهادهای بازار یعنی بورس ، ناشران اوراق پذیرفته شده و واسطههای بازار به افشای اطلاعات معینی درباره امور و فعالیتهای خود مکلف شدهاند. (صالح آبادی،1386،1)
اهمیت دسترسی به اطلاعات جهت اتخاذ تصمیمات منطقی و صحیح به حدی است که در جوامع دموکراتیک شفافیت اطلاعات و امکان دسترسی به آن را در شمار حقوق بشر در نظر می گیرند. هر قدر تسهیم اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه و پاسخگویی بخش خصوصی و دولتی در مورد چگونگی تحصیل و مصرف منابع بیشتر می شود و امکان رشد فساد کاهش می یابد.
یکی از الزامات رقابت سالم دسترسی همه مشارکت کنندگان بازار به اطلاعات شفاف است.
از بازارهای مهم فعال در بخش خصوصی، بازار سرمایه است که اطلاعات شفاف بر عملکرد آن به شدت موثر است. نقصان اطلاعات موجب افزایش هزینه مبادلات و ناتوانی بازار در تخصیص بهینه منابع می شود. اطلاعات که جزء جدایی ناپذیر فرآیند تصمیم گیری است، هر چه شفاف تر و قابل دسترس تر باشد، می تواند منجر به اتخاذ تصمیمات صحیح تری در زمینه تخصیص بهینه منابع شود که در نهایت منجر به رسیدن به کارایی تخصیصی می شود که هدف نهایی بازار سرمایه است.
از نتایج مهم حاصل از بهبود بخش مالی، افزایش شفافیت اطلاعات قابل ارائه توسط شرکت ها است. شفافیت همچنین برای رشد و توسعه جوامع ضروری است. علاوه بر موارد پیش گفته در مورد اهمیت شفافیت، این ویژگی اطمینان می دهد که منافع حاصل از ایجاد ثروت در سطح کل بازار و به صورت عادلانه توزیع می شود و تنها در اختیار عده اندکی از مشارکت کنندگان قرار نمی گیرد.
یکی از معیارهای اصلی برای کارایی تصمیمات در تخصیص منابع و رشد اقتصادی در دسترس بودن اطلاعات است. قوانین و مقررات به طور کلی اطمینان می دهند که اطلاعات در دسترس همگان قرار دارد، ولی «قابلیت دسترسی» به اطلاعات از ابعاد مهم دستیابی به شفافیت است. شرکت ها می توانند جریان دسترسی به اطلاعات را تسهیل کنند.
طبق نظریه علامت دهی در صورتی که شرکت ها از ارائه اطلاعات درباره عملکردشان خودداری کنند بازار چنین عملی را به صورت اخبار «بد» تعبیر می کند و قیمت سهام آن شرکت را کاهش می دهد. بنابراین شرکت ها از انگیزه کافی برای انتشار اطلاعات برخوردار هستند. از سوی دیگر اگر تاخیر در ارائه اطلاعات یا محدود کردن دسترسی به اطلاعات مفید دارای منافع مالی باشد شرکت ها انگیزه ای برای پنهان کردن اطلاعات خواهند داشت و به گفته ویش واناث و کافمن «دسترسی» به اطلاعات به عنوان گروگانی برای کسب منافع مالی نگه داشته می شود. در چنین شرایطی نیاز به بهنگام بودن و انتشار منصفانه اطلاعات به نحوی که در دسترس همگان قرار گیرد. به وجود می آید. ( تجویدی ،1386 ، 2)
از عوامل مؤثر بر افشاء میتوان اندازه شرکت ، نوع موسسه حسابرسی ، نوع مالکیت ، میزان سود آوری و همچنین حجم بدهی را نام برد . در این پایان نامه قصد بر آن است که وجود رابطه و همچنین نوع رابطه بین موارد مزبور و کیفیت افشاء را بدانیم . در نهایت بتوانیم عوامل مؤثر بر کیفیت افشاء را از بین موارد مزبور تعیین نمائیم و از آنها در جهت بهبود افشاگری شرکتها استفاده شود .
ازطرفی از آنجائیکه بهبود کیفیت افشای شرکتی باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می گردد و تاثیر مهمی در مفید بودن اطلاعات گزارش شده دارد دراین تحقیق تاثیر یا عدم تاثیر اندازه شرکت ، نوع موسسه حسابرسی ، نوع مالکیت ، میزان سود آوری و همچنین حجم بدهی بر روی کیفیت افشاء بررسی خواهد شد . ( نوروش ، 88 )
بازار سرمایه به عنوان محل گردآوری وجوه خرد و هدایت آنها به سوی سرمایه گذاری و نیز ابزاری برای دادوستد اوراق بهادار با ظرافت ها و حساسیت های بسیاری همراه است که عملکرد آن را به نحو قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار می دهند. این بازار که می تواند به نوعی نماد اقتصاد مدرن تلقی شود، آنگاه کارآمد و بهینه نامیده می شود که از نقدشوندگی و نقدینگی بسیاری برخوردار باشد و وجوه سرمایه در این بازار به گونه ای سیال امکان جابه جایی یابند. همین امر به نوبه خود بر حساسیت این نهاد اقتصادی می افزاید و ریسک فعالیت آن را به ویژه در نبود شفافیت و اطلاع رسانی بهینه که با رواج شایعات و اطلاعات نادرست و جهت دار همراه خواهد بود، افزایش می دهد. بدین ترتیب شفافیت اطلاعاتی و دسترسی فعالان بازار سرمایه به اخبار و اطلاعات صحیح و بهنگام به عنوان یکی از مهمترین الزامات بازار سرمایه ای کارآمد رخ می نماید و طراحی مکانیسم های بهینه و نظارت موثر مسئولان و دست اندرکاران بازار سرمایه را طلب می کند.
با توجه به مباحث مطروحه فوق در این تحقیق سعی شده است که عوامل تاثیر گذار بر کیفیت افشای شرکتی ( اطلاع رسانی به موقع و قابل اتکا ) که یکی از عوامل مهم استفاده کنندگان گزارش های مالی شرکتها برای اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری در بازار سرمایه می باشد ، مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد .
مبانی نظری و مروری بر مطالعه های تجربی
نقش اصلی گزارشگری مالی، انتقال اثربخش اطلاعات به افراد برون سازمانی به روشی معتبر و به موقع است. مدیران می توانند از آگاهی خود درباره فعالیت های تجاری شرکت برای بهبود اثربخشی صورت های مالی، به عنوان ابزاری برای انتقال اطلاعات به سرمایه گذاران و اعتباردهندگان بالقوه، استفاده نمایند. با این حال، چنانچه مدیران برای گمراه کردن استفاده کنندگان صورت های مالی از طریق اعمال اختیارات خود در زمینه گزینش های حسابداری در گزارشگری مالی، انگیز ه هایی داشته باشند، احتمال میرود مدیریت سود رخ دهد .(نوروش ، 88 )
سرمایه گذاران از نظر توانایی کسب اطلاعات حسابداری و تجزیه و تحلیل آنها، هم سطح و متجانس نیستند. به دلیل فقدان شواهد پشتیبانی کننده برای هریک از این فرضیه ها، مشخص نیست که چرا شرکتها به تغییرات حسابداری مصنوعی یا به عبارتی مدیریت سود مبادرت می ورزند.
مطابق تئوری اثباتی حسابداری، از آنجائیکه متغیرهای حسابداری مبنایی را برای تصمیم گیری مربوط به تخصیص منابع، جبران خدمات مدیریت و اجتناب از نقض قراردادهای بدهی فراهم میکنند، مدیریت میتواند از طریق برآوردها و گزینش رویه های حسابداری سود را مدیریت نموده و بر نتایج و پیامدهای این تصمیم ها تأثیر گذارند . مشارکت کنندگان بازار همیشه به دنبال اطلاعات مالی با کیفیت هستند، زیرا این اطلاعات عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت شرکت و سرمایه گذاران بیرونی را کاهش می دهد . مطالعات متعددی در ادبیات حسابداری وجود دارند که نشان میدهند دستیابی به کیفیت افشای بالاتر، عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش می دهد .
با توجه به مباحث مطروحه فوق از آنجائیکه بهبود کیفیت افشای شرکتی باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می گردد و تاثیر مهمی در مفید بودن اطلاعات گزارش شده دارد دراین تحقیق تاثیر یا عدم تاثیر اندازه شرکت ، نوع موسسه حسابرسی ، نوع مالکیت ، سود آوری و حجم بدهی بر روی کیفیت افشاء ( به موقع بودن و قابلیت اتکاء ) بررسی خواهد شد . ( نوروش ، 88 )
در دسامبر 2003 تحقیقی با عنوان الزام تغییر اجباری حسابرس ، شواهدی در مورد ارائه مجدد صورتهای مالی توسط جیمز میرس ، ونا پالمورس و سوسان اسچولز[1] انجام شد . در این تحقیق محققان به عوامل الزام به ارائهخ مجدد صورتهای مالی و تاثیر آن بر کیفیت گزارشگری مالی پرداخته اند . برای این کار به تجزیه و تحلیل اطلاعات 562 شرکت دولتی که ارائه مجدد صورتهای مالی را بین ژوئن 1997 و اکتبر 2001 داشته اند پرداخته شده است . با مقایسه شرکتهای فوق به این نتیجه رسیده اند که شرکتهایی که دارای دوره تصدی حسابرسی طولانی تری هستند علاقه ای به تنظیم و ارائه مجدد صورتهای مالی ندارند .همچنین در برخی از نمونه ها ارتباطی بین دوره تصدی حسابرس با احتمال انجام و ارائه مجدد صورتهای مالی وجود ندارد . همچنین افزایش دوره تصدی بیش از سه سال در شرکتهای نمونه باعث انحراف صاحبکار از استانداردهای حسابداری برای گزارشگری فعالیتهای تجاری شده است . ( جیمز میرس و دیگران ،2003 ، 3 )
هزینه تهیه و گردآوری اطلاعات جزیی به طور نسبی برای شرکت ها ی کوچک بالاتر از شرکت های بزرگ است . زیرا، در شرکت های بزرگ چنین اطلاعاتی برای گزارشگری داخلی به مدیریت تهیه شده است . بنابراین، افشای چنین اطلاعاتی هزینه اضافی در پی ، نخواهد داشت. (سینگاوی[2] ، 1971 ) احمد ونیکولس[3] هم معتقدند که تولید و انتشار اطلاعات، فعالیت هزینه بری است و احتمالاً شرکت های بزرگ منابع و کارشناسان لازم برای انتشار صورت های مالی با سطح افشای بالا و بالطبع تبعیت بیشتر از مقررات افشاء را دارند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در شرکت های بزرگ، هزینه هر واحد اطلاعات افشا شده کاهش می یابد و در نتیجه شرکت های بزرگ افشای بیشتری انجام می دهند .( احمد و نیکویوس ، 1994 )
مؤسسه حسابرسی یک شرکت نیز می تواند بر میزان اطلاعات افشا شده در صورت های مالی تأثیر بگذارد . (سینگاوی[4] ، 1971 )
والاس و همکاران[5] نیز معتقدند اگر حسابرسان بر روی میزان افشای اطلاعات نظارت داشته باشند و به این موضوع هم معتقد باشند که عملکرد آن ها به وسیله کیفیت گزارش های مالی بررسی شده توسط آن ها مورد قضاوت قرار می گیرد، آن ها انگیزه های بالاتری نسبت به الزام صاحبکارانشان برای افشای جزییات بیشتر دارند . البته این مساله در مورد شرکت های بزرگ و مشهور حسابرسی از اهمیت ( بالاتری برخوردار است.(والاس و همکاران ، 994 )
تفکیک مدیریت از مالکیت و نحوه کنترل شرکت ها هزینه های نمایندگی را ایجاد می کند و در نتیجه تضاد منافع میان مدیریت و مالکیت( حتی در بین طبقات مالکان ) ایجاد خواهد شد.لذا امکان افزایش هزینه های نمایندگی برای شرکت های با مالکیت عمومی پراکنده افزایش می یابد. به این ترتیب، صاحبان و سهامداران چنین شرکت هایی نسبت به افشای اطلاعات کافی برای اهداف کنترلی فشارهایی را وارد می کنند.(اُسو اَنساه[6] ، 1998 ) والاس و ناصرنیز معتقدند در حالتی که مالکیت شرکت ها به صورت پراکنده است، تعداد افراد نیازمند اطلاعات افزایش می یابد. لذا، این افراد جزییات بیشتری را در افشای اقلام در خواست می نمایند و ملاحظه می شود که کیفیت گزارشگری مالی (جامعیت افشا) در این موارد افزایش می یابد.(والاس و همکاران ، 1995 )
چائو و گری[7] و حسین و همکاران [8]معتقدند افشای اطلاعات در شرکت های با مالکان زیاد بیشتر از شرکت های با مالکان محدود است . وجود یک شرکت عمده با سطح بالایی از افشا درون یک صنعت خاص نیز منجر به اثرات جنجالی زیادی برسطح افشای اتخاذ شده توسط سایر شرکت های آن صنعت می شود و میزان افشا ی این صنعت را تحت تأثیر قرار می دهد(حسین و همکاران ، 1994 )
در ضمن، اتخاذ شیوه های افشای مرتبط با یک صنعت، ممکن است منجر به سطوح متفاوت افشای اقلام مشابه در صورت های مالی شرکت های آن صنعت خاص شود . همچنین، شرکت های یک صنعت، ممکن است نسبت به افشای اقلام خاصی از اطلاعات تأکید کنند اما ممکن است این اقلام برای صنایع دیگر مهم و با اهمیت نباشد .(حسین و همکاران ، 1994 )
تحقیقی دیگر توسط سید حسین سجادی ، منصور زراء نژاد و علیرضا جعفری تحت عنوان "ویژگیهای غیر مالی مؤثر بر کیفیت گزارشگری مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" صورت گرفت .
در این تحقیق ارتباط پنج ویژگی غیر مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با کیفیت گزارشگری مالی آنها بررسی شده است . برای اندازه گیری کیفیت گزارشگری مالی از شاخصی متشکل از 155 قلم بر اساس استانداردهای حسابداری ایران و سایر قوانین مربوط در مورد افشاء استفاده شد و ارتباط احتمالی آن با اندازه شرکت، نو ع موسسه حسابرسی، نوع صنعت، ساختار مالکیت و عمرشرکت با استفاده از مدل های رگرسیون چندگانه بررسی شد . نتایج نشان می دهد اندازه شرکت، عمر شرکت و نوع صنعت رابطه مثبت معنادار و ساختار مالکیت رابطه منفی با کیفیت گزارشگری مالی دارد اما رابطه نوع موسسه حسابرسی با کیفیت گزارشگری مالی از لحاظ آماری معنادار نبود.
همچنین تحقیقی توسط ایرج نوروش و سید علی حسینی تحت عنوان "بررسی رابطه بین کیفیت افشاء (قابلیت اتکاء و به موقع بودن ) و مدیریت سود" انجام گرفته است .
در این تحقیق با استفاده از داده های تاریخی سال های 1386-1381 مربوط به 51 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطه بین کیفیت افشای شرکتی(شامل قابلیت اتکاء وبه موقع بودن ) و مدیریت سود بررسی گردیده است. از آنجاکه بهبود کیفیت افشای شرکتی باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می گردد و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، مدیریت سود کمتر رابه همراه دارد، فرض اصلی این تحقیق آن است که بهبود کیفیت افشای شرکتی با مدیریت سودرابطه منفی دارد. در این تحقیق برای اندازه گیری کیفیت افشا از دو معیار به موقع بودن و قابلیت اتکا استفاده گردیده و مدیریت سود شرکت ها با استفاده از مدل تعدیل شده جونز برآورد گردیده است. یافته های این تحقیق نشان میدهد که بین کیفیت افشای شرکتی و مدیریت سود رابطه منفی معنی دار وجود دارد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه منفی معنی دار بین به موقع بودن افشای شرکتی و مدیریت سود می باشد.
و...
NikoFile