دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 96
چکیده:
شوری یکی از مسائل بسیار مهم در رابطه با کشت گیاهان و گسترش کشاورزی است که عامل محدود کنندة اساسی در تولیدات کشاورزی است. مهمترین تاثیر شوری در رابطه با جوانه زنی بذر و رشد رویشی گیاهان میباشد.
با توجه به اثرات تحریک کنندگی هورمونهای گیاهی به ویژه سیتوکینینها، اثر این هورمون در تحمل و مقابله در گیاه گندم (Triticum aestivum) و لوبیا (Phaseolus vulgaris) با شوری در شرایط جوانه زنی بذر و رشد دانه رست مورد بررسی قرار گرفت.
در این پژوهش غلظتهای مختلفی از نمک کلرور کلسیم (0 و 20 و 40 و 80 میلیمول) توام با غلظتهای مختلفی از محلول سیتوکینین (0 و 5/0 و 1 و 5/1 میلیمول) در محیط کشت MS به کاربرده شدند.و به این ترتیب 16 تیمار مختلف با 4 تکرار را تشکیل دادند.
نتایج بدست آمده نشان داد که شوریهای کم،(20 میلی مول ) اثر چندانی بردرصد جوانهزنی بذر گندم نداشت ولی شوری نسبتا زیاد(80 میلی مول )تا حدودی درصد جوانهزنی بذر گندم را کاهش میداد. با توجه به این که گندم (رقم تجن) نسبت به شوری تا حدودی مقاوم میباشد،پژوهش حاضر نیز نشان داد که شوریهای کم، اثر چندانی بروی کاهش جوانهزنی بذر گندم نداشت.
جوانهزنی بذرهای لوبیا (رقم جماران) نیز در شوری نسبتا زیاد(40 و80 میلی مول) کاهش پیدا کردکه البته با توجه به حساسیت لوبیا نسبت به شوری این امر دور از انتظار نبود..
دانه رستهای گندم در شوریهای اعمال شده بخوبی رشد کردند ولی با افزایش مقدار نمک محیط کشت میزان رشد اندکی کاهش یافت.در حالی که دانه رستهای لوبیا در شوریهای پایین(20 میلی مول) نیز رشد چندانی نداشته و در شوریهای زیاد (40 و80 میلی مول) نیز اصلا رشد نکردند.
کینتین در غلظتهای کم اثر کمی در افزایش جوانهزنی بذرهای گندم و لوبیا داشت ولی غلظت نسبتا زیاد این هورمون در تمام تیمارهای شاهد و شوری اعمال شده در گیاهان گندم و لوبیا باعث افزایش جوانهزنی گردید.
غلظت کم کنیتین در تیمارهای شاهد و شوری باعث افزایش رشد گندم شد، ولی در شوریهای زیاد اثر چندانی بر رشد گندم نداشت که نشان میدهد در شوریهای زیاد گیاه گندم تا حدودی و گیاه لوبیا شدیدا تحت تاثیر تنش شوری قرار گرفتهاند و هورمون در شوری زیاد نتوانسته است رشد گیاهان مذبور را افزایش دهد.
مقدمه:
در اکثر کشورهایی که با کمبود مواد غذایی روبرو هستند، کمیت و کیفیت پروتئین مسئله اساسی تغذیه میباشد. مطالعات زیاد حاکی از آن است که ترکیب مناسبی از پروتئین گیاهی میتواند قسمتی از کمبود پروتئین را جبران نماید. کاربرد مواد شیمیایی از قبیل تنظیمکنندههای رشد گیاهی، ممکن است تظاهر یا بیان ژنوم گیاهان را تغییر دهد به قسمی که آنها بتوانند برای برخی از استرسها از خود مقاومت نشان بدهند. این نوع تغییرات، قابل انتقال وراثتی نیستند، تنها استفاده از تکنولوژی مهندسی ژنتیک است که میتواند با تغییر خود ژنوم، یک صفت قابل انتقال وراثتی را بوجود آورد.
بنابراین اگر بتوان گیاهانی را که به شوری حساس و به نحوی در تغذیه انسان مؤثرند را با استفاده از هورمونهای گیاهی یا سایر موارد، بطریقی نسبت به شوری تا حدی مقاوم کرد، خدمت ارزندهای به بشر شده است.
هدف این پژوهش ابتدا بررسی تأثیر شوری بر جوانهزنی و رویش بذرهای گیاه گندم
Triticum aestivum) ) و لوبیای سبز (Phaseolus vulgaris) و مقایسة این گیاهان نسبت به هم و سپس این مسئله است که آیا بکار بردن هورمون گیاهی سیتوکنین میتواند تأثیری در بهبود و رویش آنها و بطور کلی مقاوم کردن این گونهها به شوری داشته باشد یا خیر؟
ویژگیهای گیاه گندم :(( Triticum aestivum
غلات عموماً فاقد ریشههای ضخیم میباشند و ریشههای فرعی آنها بطور جانبی و عمیقی گسترش مییابد. این ریشهها دو نوع هستند: یکی ریشههای اولیه و دیگری ریشههای نابجا که پس از ظهور اولین برگ از میانگرههای زیر خاک منشعب میشوند.
ریشه گندم در مقایسه با جو، از گستردگی کمتری برخوردار است و بدین دلیل مقاومت به خشکی آن کمتر و از نظر جذب مواد غذایی از خاک کارایی کمتری دارد.
- قسمت یقه گیاه که ناحیه بین ریشهها و برگهاست، دارای بافتهای مریستمی میباشد و این بافتها ریشه و برگ تولید میکنند و بدین ترتیب مهمترین قسمت برای غلات زمستانه است زیرا از بین رفتن این قسمت منجر به تلف شدن گیاه میشود.
- ساقه غلات دارای تعدادی میانگره توخالی میباشد که بوسیلة گرههایی به هم وصل میشوند. البته بعضی از گونههای Triticum، دارای واریتههایی هستند که میانگره آنها توپر است. فرم استوانهای و توخالی بودن ساقه تا حدودی باعث استحکام آنها میشود.
- اندوسپرم گندم عمدتاٌ از نشاسته تشکیل شده و این نشاسته در ماتریکسی از پروتئین واقع شده است. گلیادین1 و گلوتنین2 به مقدار یکسانی پروتئینهای عمده آندوسپرم را تشکیل میدهند. این پروتئینها با آب، کلوئیدی بنام گلوتن را تشکیل میدهند. مقدار گلوتن تحت تأثیر عواملی محیطی قرار دارد ولی کیفیت یا خصوصیت آن تابع عوامل ژنتیکی است(84).
درصد پروتئین دانه گندم عمدتاً تحت تأثیر شرایط محیطی از قبیل رژیم رطوبتی خاک، تأمین مواد غذایی، درجه حرارت، طول روز و طول دوره رسیدن دانه قرار دارد.
پروتئین گندم فاقد اسید آمینه لیزین است و معمولاً بین درصد پروتئین دانه و محتوای لیزین پروتئین یک رابطه معکوس وجود دارد (24).
1. glyadin
2. glotenin
1-2 اهمیت اقتصادی و غذایی گندم و اختصاصات اکولوژیکی آن:
گندم ((Triticum aestivum:
غلات به دو گروه عمده تعلق دارند: یکی آنهایی که در مناطق معتدله رشد میکنند و به آنها معمولاً در غلات «دانه ریز» میگویند و شامل: گندم- جو- چاودار و یولاف میباشند و دیگری غلات مناطق حاره که شامل ذرت- سورگم- ارزن و برنج میباشند.
از چهار غله مناطق معتدله فقط دو نوع آن؛ یعنی گندم و جو به طور گستردهای در جهان کشت میشوند. گرچه برنج غذای اصلی بسیاری از مردم جهان را تشکیل میدهند ولی گندم در بین همه غلات از نظر سطح زیر کشت و تولید سالانه در درجة اول اهمیت قرار دارد.
گونه زراعی Triticum aestivum دارای چندین زیر گونه است که از نظر ژنتیکی بسیار به هم نزدیک هستند و با این وجود از نظر کشاورزی دارای ارزشهای متفاوتی میباشند و از بین آنها تنها گونة T. vulgare در سطح جهانی کشت میشود و چنان سازگاری گستردهای دارد که اکثر واریتههای گندم زراعی در مناطق خشک و مرطوب متعلق به این زیر گونه میباشند (24).
1-3 تیپهای مختلف گندم:
در مواردی که رطوبت و مواد غذایی محدود نباشد، رشد و نمو گندم بستگی به درجه حرارت و طول روز خواهد داشت. براساس واکنشهای فتوپریودی و ترموپریودی که این گیاه دارد، سه تیپ گندم را میتوان متمایز ساخت:
1-3-1 تیپهای زمستانه:
این تیپ گندم برای اینکه بتواند به هنگام طولانی شدن ساعات روز از مرحله رویش به مرحلة زایش منتقل شود برای چندین هفته احتیاج به درجه حرارت کم (صفر تا 8 درجة سانتیگراد) دارد.