طرح لایه باز بنر دهه ولایت (تولد حضرت آیت الله خامنه ای )
این طرح کاملا برش خورده و آماده چاپ می باشد.
رزولیشن :300
اندازه :200*90
طرح لایه باز بنر دهه ولایت (تولد حضرت آیت الله خامنه ای )
طرح لایه باز بنر دهه ولایت (تولد حضرت آیت الله خامنه ای )
این طرح کاملا برش خورده و آماده چاپ می باشد.
رزولیشن :300
اندازه :200*90
مقدمه (طرح مسئله):
در طول تاریخ اقلیت شیعه ظالمانه و بی رحمانه شدیداً توسط حکام وقت تحت فشار بودند و سرکوب می شده است. بنابراین اندیشة تشکیل حکومت اسلامی بر مبنای فقه شیعه همواره یکی از آرزوهای شیعیان بوده است. بعد از به قدرت رسیدن صفویه در ایران مجالی برای دخالت علما در سیاست و امور حکومتی فراهم آمد که پس از روی کار آمدن سلسلة قاجار در ایران این عرصه گسترش یافت. با به قدرت رسیدن پهلوی اول در ایران نهاد مذهب به شدت سرکوب شد و از جانب حکومت روحانیون مورد بی مهری قرار گرفتند. همین عامل بعدها باعث نفرت روحانیون و مردم از رضاشاه گردید که به دلیل عدم حمایتی مردم از او در شهریور 1320 وی از سلطنت خلع گردید که متعاقب آن فضای باز سیاسی در کشور به وجود آمد. آقای خمینی که در سال 1306 یعنی اوج قدرت رضاشاه در سن 25 سالگی به مقام اجتهاد رسید، در یک خانوادة فقیر روستایی در خمین به دنیا آمد وی در کودکی پدر و مادرش را نیز از دست داد (پدرش در درگیری با یکی از خوانین محلی کشته شد) او که شاهد تحقیر دین و روحانیت از جانب پهلوی اول بود به شدت از رضاشاه و محمدرضا شاه و کلاً سلسلة پهلوی منزجر گردید و تصمیم گرفت تا ریشه های حیات نظام شاهنشاهی را که به تصورش مایة ظلم و فساد و بدبختی مردم و عقب ماندگی کشور و از همه مهمتر تضعیف دینی شده بود را خشک کند. این مسئله در زمان حیات آقای بروجردی میسر نبود. بعد از فوت ایشان یک خلاء بزرگی در مرجعیت پدید آمد. آقای خمینی در این زمان فرد گمنامی بود ولی به واسطة تلاش برخی افراد نظیر آقای خلخالی به عنوان مرجع تقلید اعلم به مردم معرفی شد، همین مسئله و به خصوص مبارزات وی و دستگیری و تبعیدشان موجب مطرح شدن وی در عرصة داخلی و خارجی گردید. این مبارزات عبارتند از:
16 مهرماه 1341 در خصوص مخالفت با انجمنهای ایالتی و ولایتی و تحریم رفراندوم. در 2 بهمن 1341، حادثة فیضیه، دستگیری وی در 15 خرداد 1342 و متعاقب آن قیام مردم و سرکوب آن توسط شاه و بعد سخنرانی در مسجد اعظم قم و نطق تند و کوبندة وی در مخالفت با کاپیتالسیون علیه حکومت پهلوی و شخص شاه و به دنبال آن 13 آبان ماه 1343 بازداشت و تبعیدش به ترکیه- 12 مهر 1344 انتقال وی از ترکیه به بغداد و حرکت ایشان از سامراء به کربلا و بعد نجف و 23 آبان 1344 شروع درسهای حوزه ای در نجف که بخشی از اندیشة تشکیل حکومت اسلامی در آن گنجانده شده بود. پیام ایشان در 12 اردیبهشت 1356 به مناسبت چلهم شهدای قم، 2 مهر 1357 محاصرة منزلش توسط عوامل رژیم صدام، 10 مهر 1357 تبعیدش به کویت و از آنجا به فرانسه و در نهایت 12 بهمن 1357 بازگشت وی به ایران و متعاقب آن 22 بهمن 1357 پیروزی انقلاب.
تمامی مسائل فوق و به خصوص فضای حاکم بر دوران تبعید باعث تولید و تبیین اندیشة سیاسی آقای خمینی در خصوص ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و نظریة ولایت فقیه گردید. نگرش جدید وی در فقه شیعه با رویکرد حکومتی و جهانی از دیگر کارهای اوست تفکری که منجر به احیای اسلام سیاسی در تشیع گردید که متعاقب آن اندیشه امت واحد اسلامی مطرح شد و به تبع آن نهضتهای اسلامی ظهور کردند. البته ایده تشکیل حکومت فقها در زمان قاجار توسط ملا احمد نراقی مطرح شده بود اما آقای خمینی چهارچوب آنرا بسط داد و تفکر تشکیل حکومت اسلامی که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در غالب تئوری بود، را توانست بر مبنای درک خود از اسلام در قالب جمهوری اسلامی در عمل اجرا کند. وی طرح نظریه ولایت فقیه را در خلال مکتوبات و سخنرانیهای متعددی ارائه کرد. از اولین تألیفاتش که صریحاً به حکومت دینی و نظارت روحانیون در ادارة کشور اشاره می کند، کتاب «کشف الاسرار» است که در سال 1321 به رشتة تحریر درآمد و پیرامون آن در این پژوهش بحث شده است. از دیگر آثار او «الرسائل» «البیع» و «تحریر الوسیله» است که در آنها نیز به طور متفرق و به تناسبهای گوناگون، منصب حکومت و دخالت در مسائل سیاسی و اجتماعی و اصلاح زندگی دنیوی را برای فقیه لازم می داند و به گونه ای پراکنده به مبحث ولایت سیاسی فقیه عادل پرداخته است. اما مهمترین و صریحترین اثر مکتوب وی در باب زعامت سیاسی فقیه، کتاب ولایت فقیه یا حکومت اسلامی است که بخشی از درس خارج وی در نجف بوده و به طور مبسوط و علنی تری به مسئله پرداخته است و در دهه های پیش از انقلاب به مثابة مانیفست «مبارزان مسلمان در داخل کشور» بود.
علاوه بر آن بخشی از دیدگاهها و سخنرانیهای او در باب حکومت اسلامی پس از پیروزی انقلاب مطرح گردید.
و اما پرسشی که مطرح می شود این است که: ولایت مطلقة ولی فقیه چه تاثیری بر مشروعیت حکومت اسلامی از دیدگاه آقای خمینی دارد؟
اهداف تحقیق:
مهمترین هدف این پژوهش عبارت است از بررسی چگونگی تحول اندیشة سیاسی شیعه که آمیختگی سرشاری با شرایط روزگار خود و تمایلات و خواستهای گروههای گوناگون دارد. به خصوص در عصری زندگی می کنیم که مبانی مشروعیت حاکمیت مستقر در ایران از درون این مکتب بیرون آمده و خود را در شکل ولایت مطلقه فقیه به تاریخ این کشور افزوده است.
اهمیت تحقیق:
از آنجائیکه طراح اندیشة ولایت مطلقه ولی فقیه آقای خمینی می باشد، آشنایی با ارکان و سیر تطور آن در طول تاریخ شیعه می تواند پاسخگوی بسیاری از ابهامات بوده و در جهت شناخت مسائل بعدی و غنای فکریمان مؤثر باشد.
سؤال اصلی:
مشروعیت حکومت اسلامی از دیدگاه آقای خمینی چیست؟
سؤال فرعی:
چگونه ولایت مطلقة ولی فقیه مهمترین عامل مشروعیت حکومت اسلامی از دیدگاه آقای خمینی است؟
فرضیة تحقیق:
ولایت مطلقة ولی فقیه مهمترین عامل مشروعیت حکومت اسلامی از دیدگاه آقای خمینی می باشد.
متغیرها و مفاهیم عملیاتی
1- ولایت مطلقه فقیه یعنی چه؟ و چه تاثیری بر مشروعیت حکومت اسلامی دارد؟
2- مشروعیت حکومت اسلامی چیست؟
روش تحقیق:
روش تحقیق مبتنی بر منابع کتابخانه ای بوده است.
مشکلات و موانع تحقیق:
در راستای بررسی تفکرات آقای خمینی تألیفات فراوان، پراکنده، بی محتوا، غیرعلمی و بیشتر در جهت دفاع و توجیه اندیشة سیاسی ایشان می باشد.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه9
فهرست مطالب
حسد گاهی در شکل محبوب :
ص 401
حسد گاهی در شکل محبوب :
جملۀ " حسدأ من عند انفسهم " ( انگیزۀ آنها حسدی از ناحیۀ خودشان است ) ممکن است اشاره به این باشد که حسد گاهی در شکل هدف منعکس می شود و آب و رنگ دینی به آن می دهند ، ولی حسدی که آنها در این زمینه نشان می دادند حتی این رنگ را نیز نداشت بلکه صرفأ جنبه شخصی داشت .(1) این احتمال وجود دارد که اشاره به حسدی باشد که در جان آنها ریشه دوانده است .
(1) تفسیر المنار ذیل آیۀ مورد بحث . سوره بقره آیۀ 110 جزء اول
ص 424
سوره نساء ، آیه 53 – 55 حسدها ، در جنایات ص423 و حسد در روایتی از حضرت علی (ع) :
"حسد" که در فارسی از آن تعبیر به "رشک" می کنیم به معنی آرزوی زوال نعمت از دیگران است ، خواه آن نعمت به حسود یا نرسد ، بنابراین کار حسود در ویران کردن و آرزوی ویران شدن متمرکز می شود ، نه اینکه آن سرمایه و نعمت حتمأ به او منتقل گردد . حسد سر چشمۀ بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی است از جمله اینکه :
1- حسود تمام یا بیشتر نیروها و انرژیهای بدنی و فکری خود را که باید در راه پیشبرد اهداف اجتماعی به کاربرد در مسیر نابودی و ویران کردن آنچه هست صرف می کند ، و از این رو هم سرمایه های وجودی خود را از بین برده و هم سرمایه های اجتماعی را .
2- حسد انگیزۀ قسمتی از جنایات دنیا است و اگر عوامل و علل اصلی قتلها ، دزدیها ، تجاوزها و مانند آن را بررسی کنیم خواهیم دید که قسمت قابل توجهی از آنها از عامل حسد مایه می گیرد ، شاید بخاطر همین است که آن را به شراره ای از آتش تشبیه کرده اند که می تواند موجودیت حسود و با جامعه ای را که درآن زندگی می کند به خطر بیندازد .
یکی از دانشمندان می گوید " حسد و بد خواهی " از خطرناکترین صفات است و باید آن را به منزلۀ موحشترین دشمن سعادت تلقی کرد و در دفع آن کوشید . جوامعی که افراد آن را اشخاص حسود و تنگ نظر تشکیل می دهند جوامعی عقب افتاده هستند ، زیرا همانطور که گفتیم حسود همیشه می کوشد تا دیگران را به عقب بکشد و این درست بر خلاف روح تکامل و ترقی است .
3- از همۀ اینها گذشته حسد اثرات بسیار نا مطلوبی روی جسم و سلامت انسان می گذارد ، و افراد حسود معمولأ افرادی رنجور و از نظر اعصاب و دستگاههای مختلف بدن غالبأ ناراحت و بیمارند ، زیرا امروز این حقیقت مسلم شده که در بیماریهای جسمانی در بسیاری از موارد عامل روانی دارند ، و در طب امروز بحثهای مشروحی تحت عنوان بیماریهای " روان تنی " دیده می شود که به این فسمت از بیماریها اختصاص دارد . جالب اینکه در روایات پیشوایان اسلام روی این موضوع تکیه شده است :
در روایطی از حضرت علی (ع) می خوانیم :" صحة الجسد من قلة الحسد : تندرستی از کمی حسد است " و در جای دیگر می فرماید : " العجب لعقلة الحاد عن سلامة الاجساد : عجیب است که حسودان از سلامت جسم خود بکلی غافلند " و حتی درباره ای از احادیث می خوانیم که حسد پیش از آنکه به محسود زیان برساند از حسود شروع می کتد ، و تدریجاً او را به قتل می رساند !
4- از نظر معنوی حسد نشانۀ کمبود شخصیت و نادانی و کوتاه فکری و ضعف و نقص ایمان است . زیرا حسود در واقع خود را ناتوان تر از آن می بینید که مقام محسود و بالاتر از آن برسد و لذا سعی می کند محسود را به عقب برکرداند ، به علاوه او عملاً به حکمت خداوند که بخشندۀ اصلی این نعمت ها ست معترض است و نسبت به اعطای نعمت به افراد از طرف خداوند ایراد دارد ، و لذا در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم " الحسد اصلة من عمی القلب و الجود لفضل الله تعالی و هما جناحان للکفر و با لحسد وقع ابن آدم نی حسرة الابد و هلک مهلکا لا ینجونه ابداً : حسد و بدخواهی از تاریکی قلب و کوردلی است و از انکار نعمتهای خدا به افراد سرچشمه می گیرد ، و این او ( کوردلی و ایراد بر بخشش خدا ) دو بال گفر هستند ، به سبب حسد بود که فرزند آدم در یک حسرت جاودانی فرو رفت و به هلاکتی افتاد که هرگز از آن رهائی نمی یابد " (1)
قران مجید می گوید : نخستین قتل و کشتاری که در روی زمین واقع شده عامل حسد بود (2)
و در نهج البلاغه از علی (ع) ،نقل شده که فرمود " ان الحسد یأ کل الایمان کما تأکل النار الحطب : حسد تدریجاً ایمان را می خورد همانطور که آتش هیزم را تدریجاً از بین می برد .(3)
چه این که شخص حسود تدریجاً سوء ظنش به خدا و حکمت و عدالت او بیشتر می شود و همین سوء ظن است که او را از وادی ایمان بیرون می کشد . زیانهای معنوی و مادی ، فردی ، اجتماعی حسد فوق العاد و زیاد است و آنچه گفتیم در حقیقت فهرستی از آن به شمار می رود .
(1) مستدرک الوسائل جلد 2 ص 327
(2) مائده آیه 27 .
(3) نهج البلاغه خطبۀ 86 .
جزء ششم ،سوره مائده آیه 27-29 ، ص 349
نقش قتل بر اثر حسد :
بعضی از مفسران معتقدند که قبول عمل یکی ، ورد عمل دیگری ، از طریق وحی به آدم به آنها اعلام گشت و عتت آن هم چیزی جز این نبود که هابیل مردی با صفا و فداکار و با گذشت در راه خدا بود ولی فابیل مردی تاریکدل و حسود و لجوج بود ، و سخنانی که قرآن در همین آیات بعد از این دو برادر نقل می کند بخوبی روشنگر چگونگی روحیه آنها است .
4- از این آیات بخوبی استفاده می شود که سرچشمۀ حسد بوده ، و این موضوع ما را به اهمیت این رذیله اخلاقی و اثر فوق العاده آن در رویدادهای اجتماعی آشنا می سازد .
ص157
کینه و حسد
سوره اعراف آیه 42-43 جزء هشتم
در حقیقت یکی از بزرگترین ناراحتیهای انسانها در زندگی دنیا که سرچشمۀ پیکارهای وسیع اجتماعی می شود و علاوه بر خسارتهای سنگین جانی و مالی آرامش روح رابه کلی بر هم می زند همین " کینه توزی " و "حسد " است . بسیاری را می شناسم که از زندگی هیچ چیز کم ندارد ، تنها رنج و عذاب الیم آنها حسد نسبت به وضع دیگران ، و کینه توزی است که زندگی مرفه آنها را عرصۀ تاخت و تاز لشکر اندوه و غم و فعالیتهای خسته کنندۀ ، بی دلیل می سازد . بهشتیان بکلی از بدبختیهای ناشی از اینگونه صفات ب کنارند ، نه کینه ای دارند و نه حسدی و نه عواقب شوم این صفات زشت ، آنها با هم در نهایت دوستی و محبت و صفا و صمیمیت و آرامش زندگی می کنند ، همه از وضع خود راضیند ، حتی آنها که در مقامات پائینتری قرار دارند نسبت به وضع کسانی که مقام آنها بالاتر است ، رشک و حسد نمی برند ، و به این ترتیب بزرگترین مشکل همزیستی سالم آنها حل شده است . بعضی از مفسران روایتی نقل کرده اند که " هنگامی که بهشتیان به سوی بهشت روان شدند بر در بهشت درختتی می بینید که از ریشۀ آن سرچشمه جاری است " .
ص326
نقش ویرانگر حسد در زندگی انسانها :
حسد گاهی در 6 مفهوم غبطه ، حسد ، بخل ، ایثار:
درس مهم دیگری که از این داستان که چگونه حسد می تواند آدمی را تا سر حد کشتن برادر و یا تولید دردسرهای شدید برای او پیش ببرد و چگونه اثر این آتش درونی مهار نشود ، هم دیگران را به آتش می کشد و هم خود انسان را .
* اصولاً هنگامی که نعمتی به دیگری می رسد و خود شخص از او محروم می ماند ، چهار حالت مختلف در او پیدا می شود :
* نخست اینکه آرزو می کند همانگونه که دیگران دارند ، او هم داشته باشد ، این حالت را "غبطه " می خواند و حالتی است که قابل ستایش چرا که انسان را به تلاش و کوشش سازنده ای وا می دارد ، و هیچ اثر مخربی در اجتماع ندارد
* دیگر این که آرزومی کند آن نعمت از دیگران سلب شود . و برای این کار به تلاش و کوشش بر می خیزد این همان حالت بسیار مذموم "حسد " است ، که انسان را به تلاش و کوشش مخرب درباره دیگران وا می دارد ، بی آنکه تلاش سازنده ای دربارۀ خود کند .
* سوم اینکه آرزو می کند خودش دارای آن نعمت شود و دیگران از آن محروم بمانند ، و این همان حالت " بخل " و انحصار طلبی است که انسان همه را برای خود بخواهد و از محرومیت دیگران لذت ببرد .
* چهارم اینکه دوست دارد دیگران در نعمت باشند ، هر چه خودش در محرومیت بسر ببرد و حتی حاضر است آنچه را دارد در اختیار دیگران بگذارد و از منافع خود چشم بپوشد و این حالت را " ایثار " می گویند که یکی از مهمترین صفات بر جستۀ انسانی است . بهر حال حسد تنها برادران یوسف را تا سر حد کشتن برادرشان پیش نبرد بلکه گاه می شود که حسد انسان را به نابودی خویش نیز وا می دارد .
سوره یوسف آیه 7-10 جزء دوازدهم ، ص 327 ، حسد از نظر روایات و احادیث اسلامی :
به همین دلیل در احادیث اسلامی برای مبارزه با این صفت رذیله تعبیرات تکان دهنده ای دیده می شود . به عنوان نمونه : از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرموده : خداوند موسی بن عمران را از حسد نهی کرد و به او فرمود : " ان الحاسد ساخط ؟؟؟؟ صاد لقسمی الذی قسمت بین عبادی و ؟؟؟؟ یک کذلک فلست منه و لیس منی : شخص حسود نسبت به نعمتهای من بر بندگانم خشمناک است ، و از قسمتهائی که میان بندگانم قائل شده ام ممانعت می کند ، هر کس چنین باشد نه او از من است و نه من از اویم " . (1)
از امام صادق (ع) :" آفته الذین الحسد و العجب و الفخر ، آفت دین را ایمان سه چیز است : حسد و خود پسندی و فخر فروشی " . در حدیث دیگری از همان امام (ع) می خوانیم : ان المومنین غبط و لا یحسد ، و المنافق یحسد و لا یغبط :" افراد با ایمان غبطه می خورند ولی حسد نمی ورزند ، ولی منافق حسد می ورزد و غبطه نمی خورد " . (2)
(1) اصول کافی جلد 2 ص 307
(2) اصول کافی جلد 2 ص 307
عوامل نابودی ثواب عمل :
از نکات حساسی که در آیات مختلف قرآن از جمله آیۀ مورد بحث ، به آن هشدار داده شده است که مومنان مراقب باشند که اعمالشان همچون کفار حبط و نابود نشود .
و به تعبیر دیگر اصل عمل مطلبی است ، و نگاهداری آن مطلبی مهمتر ، یک عمل پاک و سالم و مفید عملی است که از آغاز سالم و بی عیب باشد و محافظت و مراقبت از آن تا پایان عمر بشود .
عواملی که اعمال آدمی را به خطر می افکند یا نابود می سازد بسیار است از جمله :
1- " منت گذاردن و آزار دادن " است ، چنانچه قرآن می گوید :
رئاءِ الناس و لا یؤمن بالله و الیوم الاخر :« ای کسانی که ایمان آورده اید انفاقها و بخشش های خود را با منت و آزار باطل نسازید ، همانند کسی که خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می کند و ایمان به خدا و روز قیامت ندارد . (بقره – 264 ) .
در اینجا دو عامل بطلان عمل یکی "منت و آزار " و دیگری " ریا و کیفر " مطرح شده است که اولی بعد از عمل می آید ، و دومی مقارن آن ، و اعمال نیک را به آتش می کشند .
2-"عجب " عامل دیگری است برای نابودی آثار عمل ، چنانچه در حدیث آمده است العجب یا کل الحسنات کما تا کل النار الحطب : « عجب حسنات انسان را می خورد همانگونه که آتش هیزم را »! . (1)
3- "حسد " نیز یکی از این گونه اعمال است که دربارۀ آن نیز تعبیری شبیه به "عجب " آمده که همچون آتش ، حسنات را نابود می کند ، پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله فرمود : ایاکم و الحسد فان الحسد یأکل الحسنات کما تاکل النار الحطب (2) .
اصولا همانگونه که حسنات ، سیئات را از بین می برد ( ان الحسنات یذهبن السیئات ) (سوره هود – 114 ) همچنین گاهی سیئات ، حسنات را به کلی از اثر می اندازد .
4- مسأله حفظ ایمان تا پایان عمر مهمترین شرط بقای آثار عمل است چرا که قران به صراحت می گوید : « کسانی که بی ایمان از دنیا بروند تمام اعمالشانن حبط و نابود می شود » (3) .
(1)« روح البیان » جلد 8 صفحه 522
(2) « بحار الانوار » جلد 73 صفحه 255
از اینجا است که به اهمیت و مشکلات مسألۀ نگهداری اعمال پی می بریم ، و لذا در حدیثی از امام باقر علیه السلام آمده که فرموده : الابقاءِ علی العمل اشد من العمل ، قال و ما الابقاء علی العمل ؟ قال یصل الرجل بصلة و ینفق نفقة لله وحده و لا شریک له ، فکتب له سراً ثم یذکرها فتمحی فتکتب له علانیة ، ثم یذکرها فتمحی و تکتب له ریاء ! :
« نگهداری عمل از خود عمل سختتر است » .
راوی سؤال می کند منظوراز نگهداری عمل چیست .
پاسخ فرمود انسان بخششی می کند و یا انفاقی در راه خداوند یکتا و به عنوان یک انفاق پنهانی برای او ثبت می شود ، سپس در جائی آنرا مطرح می کند این انقاق پنهائی حذف می شود و بجای آن انفاق آشکار نوشته می شود . دگر بار درجائی دیگر آنرا مطرح می کند باز حذف می شود و به عنوان ریاء نوشته می شود » ! .
آیۀ مورد بحث اشارۀ سر بسته ای به همۀ این امور کرده می گویند : و لا تبطلوا اعمالکم .
« شح » به معنی بخل توأم با حرص است ، و می دانیم این دو صفت رذیله از بزرگترین موانع رستگاری انسان ، و بزرگترین سد راه انفاق و کارهای خیر است ، اگر انسان دست به دامن لطف الهی زند و با تمام وجودش از او تقاضا کند و در خودسازی و تذهیب نفس بکوشد و از این دو رذیله تجات یابد سعادت خود را تضمین کرده است .
گر چه در بعضی از روایات از امام علیه السلام آمده است : من ادی الزکاة فقدوقی شح نفسه : « کسی که زکات را بپردازد از بخل و حرص رهائی یافته » .
ولی روشن است که این یکی از مصداقهای زندۀ ترک بخل و حرص است ، نه تمام مفهوم آن .
در حیث دیگری می خوانیم که امام صادق علیه السلام از شب تا صبح طواف خانه خدا بجا می آورد و پیوسته می فرمود : اللهم قی شح نفسی : « خداوندا ! مرا از حرص وبخل خودم نگاهدار » یکی از یارانش عرض می کند : فدایت شوم ، امشب نشنیدم غیر لز این دعا ، دعای دیگری کنی فرمود : چه چیز از بخل و حرص نفس مهمتر است در حالی که خداوند می فرمود : و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون .
سپس برای تشویق به اتفاق و جلوگیری از بخل و شح نفس می فرماید :
« اگر شما به خدا ، قرض الحسنه دهید ، آن را برای شما مضاعف می سازد ، و شما را مشمول آمرزش خویش می گرداند ، و خدا شکر گذار و برد بار است » .
چه تعبیر عجیبی که بارها در قرآن مجید در مورد « انفاق فی سبیل الله » تکرار شده ، خدایی که آفرینندۀ اصل و فرع وجود ما ، و بخشندۀ تمام نعمتها ، و مالک اصلی همه ملکها است ، از ما وام می طلبد ! و در برابر آن وعدۀ « اجر مضاعف » و آمرزش می دهد ، و نیز از ما تشکر می کند ، لطف و محبت بالاتر از این تصور نمی شود ، و بزرگواری و رحمت فراتر از این ممکن نیست ، ما چه هستیم و چه داریم که به او وام دهیم ؟ و تازه چرا این همه پاداش عظیم بگیریم ؟!
اینها همه نشانۀ اهمیت مسئلۀ انفاق از یک سو و لطف بی پایان خدا دربارۀ بندگان از سوی دیگر نیست ؟
ما به زودی او را در مسیر دشواری قرار می دهیم ، ( فسنیره للعسری )
« بخل » در اینجا نقطۀ مقابل « اعطا » است که در گروه اول ( گروه سخاوتمندان سعادتمند ) بیان شد « و استغنی » ( بی نیازی بطلبید ) یا بهانه ای است برای بخل ورزیدن ، و وسیله است برای ثروت اندوختن ، و یا اشاره به این است که او خود را از پاداش های الهی بی نیاز می شمارد ، بر عکس گروه اول که چشمشان دائماً به لطف خدا است ، و یا خود را ا ز اطاعت پروردگار مستغنی می بیند و دائماً آلوده گناه است .
از میان این تفسیر های سه گانه تفسیر اول مناسب تر به نظر می رسد هر چند جمع میان هر سه تفسیر نیز ممکن است .
منظور از تکذیب « حسنی » همان انکارپاداشهای قیامت است و یا انکار دین و آئین و روش نیکوی پیغمبران .
تعبیر « فسینره للعسری » که در واقع دو تعبیر ظاهر متضاد است ( ما راه آنها را به سوی مشکلات آسان می سازیم ) نقطۀ مقابل « فسنیسره للعسری » است به این ترتیب که خداوند گروه اول را مشمول توفیقات خود قرار می دهد ، و پی مودن راه اطاعت و انفاق را بر آنها آسان می سازد ، تا از مشکلات در زندگی رهائی یابند ، ولی گروه دوم توفیقشان سلب شده پی مودن راه برای آنها مشکل می شود ، و در دنیا و آخرت مواجه با سختی ها خواهند بود و اصولاً برای این بخیلان بی ایمان انجام اعمال نیک و مخصوصاً انفاق در راه خدا کار سخت و دشواری است ، در حالی که برای گروه اول نشاط آور و روح افزا است .(1)
(1)« یسری » و « عسری » هر دو صیغۀ مؤنث است (( مذکر آن « ایسر و اعسر » )) است و ذکر این دو به صورت صیغه مؤنث یا به خاطر آن است که موصوف آن « مجموعه اعمال است و در تقدیر چنین خواهد بود غسنیسره الاعمال یسری – او – لاعمال عسری یا مجموعه مسائل و پیشامد های زندگی ، و اگر موصوف آن مفرد باشد ممکن است « طریقه » یا « خله » و مانند آن بوده باشد .
شر حسودان !
«حسد » یک خوی زشت شیطانی است که بر اثر عوامل مختلف مانند ضعف ایمان و ننگ نظری و بخل در وجود انسان پیدا می شود ، و به معنی در خواست و آرزوی زوال نعمت ار دیگری است .
حسد سر چشمۀ بسیاری از گناهان کبیره است .
حسد همان گونه که در روایات وارد شده است ایمان انسان را می خورد و از بین می برد همان گونه که آتش هیزم را !
همان گونه که امام باقر(ع) می فرماید ان الحسد لیاکل الایمان کما تأکل النار الحطب .
در حدیث دیگری از امام صادق آمده است آفتة الدین الحسد و العجب و الفخر : آفت دین « حسد » است « و خود بزرگ بینی و تفاخر » .
این به خاطر آن است که حسود معترض به حکمت خدا است که چرا به افرادی نعمت بخشیده و مشمول عنایت خود قرار داده است ؟ همان گونه که در آیۀ 54 نسأ می خوانیم : ام یحسدون الناس علی ما آ تا هم الله من فضله .
کار حسد ممکن است به جائی رسد که حتی برای زوال نعمت از شخص محسود خود را بع آب و آتش زند و نابود کند ، چنان که نمونه اش در داستانها و تواریخ معرووف است .
در نکوهش حسد همین بس که نخستین قتلی که در جهان واقع شد از ناحیۀ « قابیل نسبت به برادرش هابیل » بر اثر انگیزۀ حسد » بوده .
حسودان همیشسه یکی از موانع راه انبیا و اولیا بوده اند ، و لذا قرآن مجید به پیامبر (ص) دستور می دهد که از شر حاسدان به خدا و رب فلق پناه ببرد .
گر چه مخاطب در این سوره و سوره بعد شخص پیامبر (ص) است ولی مسلماً منظور و الگو و نمونه است و همه باید از شر حسودان به خدا پناه ببرند .
خداوندا ! ما نیز از شر حسودان به ذات مقدس تو پناه می بریم .
پروردگارا ! از تو می خواهیم که خود ما را نیز از حسد نسبت به دیگران حفظ نمائی .
باراللها ! ما را از شر نفاسات فی العقد و وسوسه در آن در راه حق نیز محفوظ بدار .
سوره نساء ، آیه 53 – 55
سوره اعراف آیه 42-43 جزء هشتم
نقش ویرانگر حسد در زندگی انسانها :
عوامل نابودی ثواب عمل :
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:24
فهرست:
ولادت و تحصیلات
دوران تدریس
فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وىبراى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند.
همان گونه بود که مى گفت و همانطور گفت که مى بود. سرانجام به موجب آنکه با عزمى راسخ چون کوهى استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گرى استعمارگران را افشا نمود جنایتکاران وى را به ربذه خواف تبعید نمودند و در کنج عزلت و غریبى این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند.
این نوشتار اشاره اى کوتاه به زندگى ابرمردى است که بیرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیره ساخت و بیگانگان را به تحیر واداشت . اگر ما به ذکر نامش می پردازیم و خاطره اش را ارج مى نهیم بدان علت است که وى پارسایى پایدار و بزرگوارى ثابت قدم بود که لحظه اى با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامى مدت عمرش ساده زیستى ، تواضع ، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبى را شیوه زندگى خویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوى را کسب کرد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:18
فهرست:
استاد شهید آیت الله مطهری
استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن، آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی (به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. مولف شهید مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهری می توان از مرحوم آیت الله سید محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می شود .استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن می باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است.