فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد حضرت آدم (ع) 13 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درمورد حضرت آدم (ع) 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

حضرت آدم (ع)

حضرت آدم (ع) روزی دید ناگهان سه مجسمه سیاه و بدقیافه در طرف چپ او قرار گرفتند و سه مجسمه نورانی در طرف راست او ، از مجسمه های طرف راست یکی یکی پرسید : شما کیستید ؟

اولی گفت: من عقل هستم . دومی : من حیا می باشم . سومی : من رحم هستم .

حضرت پرسید : جای شما در کجاست ؟

اولی : در سر انسانها دومی : در چشم انسانها . سومی در دل انسانها.

حضرت به طرف چپ برگشت و از سه مجسمه سیاه و بد شکل ، یکی یکی پرسید : شما کیستید ؟

اولی : من تکبرم.

حضرت : جای تو کجاست ؟

سر انسانها

سر که جای عقل است.

اگر من وارد سر شوم ، عقل می رود.

دومی : من طمعم .

مکان تو کجاست ؟

در چشم انسانها .

چشم که جای حیا است .

من اگر در چشم جا گرفتم ، حیا می رود .

سومی : من حسدم .

محل تو کجاست ؟

جای من در دل انسانهاست .

دل که جای رحم و مروت است .

اگر من وارد قلب انسان شوم رحم و مروت از قلب می رود .

به این ترتیب می فهمیم که اگر انسان دریچه های وجود خود را به روی گناهان بگشاید ، هر گناهی که در او جا کند ، به همان تناسب ، فضیلت و اخلاق انسانی از او دور می گردد .

حضرت نوح (ع)

وقتی که قوم لجوج حضرت نوح (ع) پند و اندرز او را گوش نکردند و دهها سال به گناه ادامه دادند ، خداوند بر آنها خشم کرد ، طوفان را فرستاد ، طوفان همراه آب که از زمین و هوا می جوشید و می بارید ، همه را غرق کرد ، مادری که خیلی کودک شیر خوارش را دوست داشت ، او را برداشت و به بالای کوه رفت ، تا یک سوم بلندی کوه بالا رفت ، پس از مدتی آب به آنجا رسید ، کم کم با زحمت خود را به آخرین نقطة اوج کوه یعنی قلة کوه رساند ، آب به آنجا نیز رسید ، کودکش را به گردنش انداخت ، آب همچنان بالا آمد تا به گردنش رسید ، کودکش را با دو دست بلند کرد ، آب از دستها نیز گذشت و آنها هلاک شدند .

رسول اکرم (ص) پس از نقل این جریان فرمود :

" اگر خداوند به کسی از قوم گنهکار نوح ، رحم می کرد به مادر آن کودک رحم می کرد .

آری ، مراقب باشیم و توجه به عذاب الهی داشته باشیم که اگر فرا رسید گاه این چنین راه نجات بسته می شود .

حضرت ابراهیم (ع)

در مدتی که حضرت ابراهیم (ع) در سرزمین بابل بود ، جمعی از جمله حضرت لوط (ع) و ساره به او ایمان آوردند. او با « ساره» ازدواج کرد. از طرف پدر ساره ، زمینهای مزروعی و گوسفندهای بسیاری به ساره رسیده بود. حضرت مدتی ضمن دعوت مردم به توحید ، به کشاورزی و دامداری پرداخت تا اینکه تصمیم گرفت از سرزمین بابل به سوی فلسطین هجرت کند و دعوت خود را به آن سرزمین بکشاند.

اموال خود ، از جمله گوسفندانش را برداشته ، به همراه چند نفر با همسرش ساره حرکت کردند ولی از طرف حاکم وقت اموالش توقیف و ماجرا به دادگاه کشیده شد. حضرت خطاب به قاضی چنین گفت :

من و همسرم سالها زحمت کشیده ایم تا این اموال را به دست آورده ایم ، اگر می خواهید اموال مرا مصادره کنید ، سالهای عمرم را که صرف تحصیل این اموال شده به من برگردانید.

قاضی در برابر استدلال منطقی عقب نشینی کرد و گفت : « حق با ابراهیم است » .

حضرت آزاد شد و همراه اموال خود ، به هجرت ادامه داد و با توکل به خدا و استمداد از درگاه حق ، حرکت کرد تا تحول تازه ای در منطقة جدیدی به وجود آورد و سخنش این بود :

« من ( هرجا بروم) به سوی پروردگار می روم ، او به زودی راهنماییم فرماید»

« اسماعیل» تازه به رشد رسیده بود ، حدود سیزده سال داشت . همدمی مهربان و یاری باوفا برای پدر بود. حضرت ابراهیم (ع) او را بسیار دوست داشت ، ولی خداوند خواست در همین مورد وی را بیازماید.

حضرت ابراهیم (ع) در شب هشتم ذیحجه در خواب دید که کسی به او می گوید : « اسماعیل را در راه خدا قربانی کن !»

شب بعد نیز همین خواب را دید ، ولی آن حضرت هنوز یقین نکرده بود که این خواب رحمانی است. سومین شب ( دهم ذیحجه) نیز همین خواب را دید ، یقین کرد که خواب رحمانی و وحی الهی می باشد ، ماجرا را به اسماعیل گفت ، وی بیدرنگ پاسخ داد : « پدرم هرچه دستور داری اجرا کن ، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت »

حضرت میوة دل و ثمره یک قرن رنج و سختیهایش را به سوی قربانگاه منی برد تا او را قربانی کند. در مسیر راه ، شیطان به صورت پیرمردی به او رسید و گفت : « آیا دلت روا می دارد که نوجوان عزیزت را قربانی کنی ؟! »

حضرت : سوگند به خدا اگر به اندازه افراد شرق و غرب فرزند داشتم و خداوند فرمان قربانی کردن آنها را به من می داد آنها را قربانی می کردم. آنگاه آن حضرت چند سنگ از زمین برداشت و با پرتاب کردن آن به سوی شیطان ، او را از خود دور ساخت.

همین پیر به سراغ اسماعیل و مادر او نیز رفت و وسوسه کرد ، ولی آنها گفتند : « اگر فرمان خداست ، باید تسلیم آن بود» و به طرف آن پیر سنگ انداختند و او را از خود دور ساختند.

حضرت ابراهیم (ع) اسماعیل را به قربانگاه آورد و او را مانند گوسفند خوابانید و کارد بر حلقوم او نهاد ولی هرچه کارد را فشار می داد اثری از بریده شدن دیده نمی شد ، لذا با


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد حضرت آدم (ع) 13 ص

حضرت آدم (ع) 13 ص

اختصاصی از فایلکو حضرت آدم (ع) 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

حضرت آدم (ع)

حضرت آدم (ع) روزی دید ناگهان سه مجسمه سیاه و بدقیافه در طرف چپ او قرار گرفتند و سه مجسمه نورانی در طرف راست او ، از مجسمه های طرف راست یکی یکی پرسید : شما کیستید ؟

اولی گفت: من عقل هستم . دومی : من حیا می باشم . سومی : من رحم هستم .

حضرت پرسید : جای شما در کجاست ؟

اولی : در سر انسانها دومی : در چشم انسانها . سومی در دل انسانها.

حضرت به طرف چپ برگشت و از سه مجسمه سیاه و بد شکل ، یکی یکی پرسید : شما کیستید ؟

اولی : من تکبرم.

حضرت : جای تو کجاست ؟

سر انسانها

سر که جای عقل است.

اگر من وارد سر شوم ، عقل می رود.

دومی : من طمعم .

مکان تو کجاست ؟

در چشم انسانها .

چشم که جای حیا است .

من اگر در چشم جا گرفتم ، حیا می رود .

سومی : من حسدم .

محل تو کجاست ؟

جای من در دل انسانهاست .

دل که جای رحم و مروت است .

اگر من وارد قلب انسان شوم رحم و مروت از قلب می رود .

به این ترتیب می فهمیم که اگر انسان دریچه های وجود خود را به روی گناهان بگشاید ، هر گناهی که در او جا کند ، به همان تناسب ، فضیلت و اخلاق انسانی از او دور می گردد .

حضرت نوح (ع)

وقتی که قوم لجوج حضرت نوح (ع) پند و اندرز او را گوش نکردند و دهها سال به گناه ادامه دادند ، خداوند بر آنها خشم کرد ، طوفان را فرستاد ، طوفان همراه آب که از زمین و هوا می جوشید و می بارید ، همه را غرق کرد ، مادری که خیلی کودک شیر خوارش را دوست داشت ، او را برداشت و به بالای کوه رفت ، تا یک سوم بلندی کوه بالا رفت ، پس از مدتی آب به آنجا رسید ، کم کم با زحمت خود را به آخرین نقطة اوج کوه یعنی قلة کوه رساند ، آب به آنجا نیز رسید ، کودکش را به گردنش انداخت ، آب همچنان بالا آمد تا به گردنش رسید ، کودکش را با دو دست بلند کرد ، آب از دستها نیز گذشت و آنها هلاک شدند .

رسول اکرم (ص) پس از نقل این جریان فرمود :

" اگر خداوند به کسی از قوم گنهکار نوح ، رحم می کرد به مادر آن کودک رحم می کرد .

آری ، مراقب باشیم و توجه به عذاب الهی داشته باشیم که اگر فرا رسید گاه این چنین راه نجات بسته می شود .

حضرت ابراهیم (ع)

در مدتی که حضرت ابراهیم (ع) در سرزمین بابل بود ، جمعی از جمله حضرت لوط (ع) و ساره به او ایمان آوردند. او با « ساره» ازدواج کرد. از طرف پدر ساره ، زمینهای مزروعی و گوسفندهای بسیاری به ساره رسیده بود. حضرت مدتی ضمن دعوت مردم به توحید ، به کشاورزی و دامداری پرداخت تا اینکه تصمیم گرفت از سرزمین بابل به سوی فلسطین هجرت کند و دعوت خود را به آن سرزمین بکشاند.

اموال خود ، از جمله گوسفندانش را برداشته ، به همراه چند نفر با همسرش ساره حرکت کردند ولی از طرف حاکم وقت اموالش توقیف و ماجرا به دادگاه کشیده شد. حضرت خطاب به قاضی چنین گفت :

من و همسرم سالها زحمت کشیده ایم تا این اموال را به دست آورده ایم ، اگر می خواهید اموال مرا مصادره کنید ، سالهای عمرم را که صرف تحصیل این اموال شده به من برگردانید.

قاضی در برابر استدلال منطقی عقب نشینی کرد و گفت : « حق با ابراهیم است » .

حضرت آزاد شد و همراه اموال خود ، به هجرت ادامه داد و با توکل به خدا و استمداد از درگاه حق ، حرکت کرد تا تحول تازه ای در منطقة جدیدی به وجود آورد و سخنش این بود :

« من ( هرجا بروم) به سوی پروردگار می روم ، او به زودی راهنماییم فرماید»

« اسماعیل» تازه به رشد رسیده بود ، حدود سیزده سال داشت . همدمی مهربان و یاری باوفا برای پدر بود. حضرت ابراهیم (ع) او را بسیار دوست داشت ، ولی خداوند خواست در همین مورد وی را بیازماید.

حضرت ابراهیم (ع) در شب هشتم ذیحجه در خواب دید که کسی به او می گوید : « اسماعیل را در راه خدا قربانی کن !»

شب بعد نیز همین خواب را دید ، ولی آن حضرت هنوز یقین نکرده بود که این خواب رحمانی است. سومین شب ( دهم ذیحجه) نیز همین خواب را دید ، یقین کرد که خواب رحمانی و وحی الهی می باشد ، ماجرا را به اسماعیل گفت ، وی بیدرنگ پاسخ داد : « پدرم هرچه دستور داری اجرا کن ، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت »

حضرت میوة دل و ثمره یک قرن رنج و سختیهایش را به سوی قربانگاه منی برد تا او را قربانی کند. در مسیر راه ، شیطان به صورت پیرمردی به او رسید و گفت : « آیا دلت روا می دارد که نوجوان عزیزت را قربانی کنی ؟! »

حضرت : سوگند به خدا اگر به اندازه افراد شرق و غرب فرزند داشتم و خداوند فرمان قربانی کردن آنها را به من می داد آنها را قربانی می کردم. آنگاه آن حضرت چند سنگ از زمین برداشت و با پرتاب کردن آن به سوی شیطان ، او را از خود دور ساخت.

همین پیر به سراغ اسماعیل و مادر او نیز رفت و وسوسه کرد ، ولی آنها گفتند : « اگر فرمان خداست ، باید تسلیم آن بود» و به طرف آن پیر سنگ انداختند و او را از خود دور ساختند.

حضرت ابراهیم (ع) اسماعیل را به قربانگاه آورد و او را مانند گوسفند خوابانید و کارد


دانلود با لینک مستقیم


حضرت آدم (ع) 13 ص

دانلود تحقیق کامل درباره آدم ربایی و سرقت مسلحانه در دادسرای جنایی 35 ص

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق کامل درباره آدم ربایی و سرقت مسلحانه در دادسرای جنایی 35 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

مفهوم جرم از دیدگاه جامعه‏شناسان معاصر

دکتر جعفر سخاوت عضو هیات علمی گروه جامعه‏شناسی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه جامعه‏شناسی مسایل و آسیب‏های اجتماعی انجمن جامعه‏شناسی ایران، نخستین سخنران این میزگرد بود. وی بحث خود را با عنوان "بررسی مفهوم جرم از دیدگاه جامعه‏شناسان معاصر" با طرح یک سوال اساسی در این حوزه آغاز کرد: "آیا رفتارهایی که به نام رفتارهای مجرمانه شناخته شده‏اند، فی نفسه جرم محسوب می‏شوند؟ به عبارت دیگر، آیا این رفتار است که بنابر نظر جامعه‏شناسان پوزیتویسم و بسیاری از مردم، جرم را تعریف می‏کند و بنا بر آن، گفته می‏شود دسته‏ای از رفتارها جرم بوده و دسته‏ای دیگر جرم نیستند؟"

دکتر سخاوت توضیح داد: آن‏چه در جامعه به عنوان رفتار انحرافی شناخته می‏شود، تا حودی شامل برخی جرایم مانند سرقت، قتل و خشونت‏های فردی است اما این عبارت نزد عموم جامعه، در مورد بسیاری از انواع رفتارهای دیگر مانند تخلفات رانندگی، عدم پرداخت مالیات، کودک آزادی و ... هم پوشانی ندارد. عکس‏العمل احساسی افراد نیز در مقابل این دو دسته متفاوت است.

وی افزود: در این زمینه، جامعه‏شناسان همواره با این سؤال مواجه بوده‏اند که آیا تعریف واحدی وجود دارد که بتواند انواع انحرافات را پوشش دهد؟ برخی از آنها در پاسخ به این پرسش، به تفاهم رسیده‏اند که هر رفتاری که برخلاف هنجارها و نرم‏های اجتماعی باشد، اعم از هنجارهایی که در زندگی روزمره تعریف شده و یا نرم‏هایی که قانون برای آنها مجازات تعیین کرده است، تحت عنوان انحراف مورد بررسی قرار می‏گیرد.

به گفته سخاوت، جامعه‏شناسان پوزیتویستی رفتارها را به دو دسته رفتارهای انحرافی و رفتارهای معمولی تقسیم کرده‏اند اما مساله آن‏جاست که اگر رفتاری را به عنوان رفتار انحرافی بشناسیم، این که چه کسی این رفتار را انجام داده و شرایط وقوع این مسأله چه بوده است، مورد غفلت خواهد ماند. به عنوان مثال، دزدی مسلحانه افراد حرفه‏ای به همان اندازه در این تعریف جرم و انحراف محسوب می‏شود که برداشتن پولی توسط فرد مستأصلی برای تهیه غذای خانواده خود.

وی در ادامه بحث خود، یادآور شد که جامعه‏شناسان مدرن دو ایراد را به این گونه تعریف‏های پوزیتویستی وارد می‏دانند؛ نخست آن که افراد منحرف و مجرم در دسته‏ای متفاوت از افراد عادی و غیرمجرم قرار می‏گیرند و دوم این‏که گفته می‏شود هدف از دستگیری و مجازات مجرمان، کنترل جرم در جامعه است. این در حالی است که میزان موثر بودن شیوه‏های کنترل کننده جرم در جامعه برای کاهش و یا توقف آن موضوعی قابل بحث است. در این زمینه، نباید از نظر دور داشت که حتی گاهی در زندان‏ها خرده فرهنگ‏های گرایش به جرم شکل گرفته و تقویت می‏شوند.

دکتر سخاوت گفت: از دیدگاه جامعه‏شناسان غیرپوزیتویست، مثل متعلقان مکتب کنش متقابل نمادین، هنجارهای اجتماعی اساس رفتارهای آدمی نیست بلکه این هنجارها تنها عواملی هستند که وارد ذهن شده و رفتار را تعیین می‏کنند؛ چنان‏چه حتی ایفای نقش‏های اجتماعی براساس هنجارها نیست. به عنوان مثال وقتی یک پلیس با گروهی معترض روبرو می‏شود، نقش او در هنجار حاکم بر آن، تنها یک عامل است که مهم‏تر از این عامل، تصمیم او در آن شرایط ویژه برای ایجاد سدی در مقابل جمعیت روبرو است.

وی تاکید کرد: هنجارهای اجتماعی تنها تعیین‏کننده عمل و رفتار افراد نیست و در بررسی رفتارهای اجتماعی باید عوامل دیگری را نیز در نظر آورد. علاوه بر این، در تقسیم‏بندی افراد به دسته‏های مجرم و غیرمجرم، انگیزه‏های مجرمین برای رفتار متفاوت از انگیزه‏ها و آرمان‏های افراد معمولی شناخته شده بود. این در حالی است که جامعه‏شناسانی مانند مرتن، به این نتیجه رسیدند که مردم عادی هم به لحاظ انگیزه‏ها، آرمان‏ها و آرزوها، مشابهت‏های زیادی با گروه دیگر دارند اما تفاوت در اینجاست که فرصت و امکانات برای مردم عادی تا حد زیادی مهیا است ولی کج‏روان اجتماعی از بسیاری از این موارد محروم هستند و بنابراین برای رسیدن به ایده‏ها و آرمان‏های خود را از راه‏های دیگری دنبال می‏کنند.

این متخصص جامعه‏شناسی مسایل و آسیب‏های اجتماعی، تصریح کرد: تشدید قوانین علیه انحراف، به خصوص در مورد انحرافات دسته دوم که بر سر آنها در جامعه اختلاف نظر وجود دارد، باعث بالا رفتن آمار جرایم می‏شود. این امر برخی متخصصان علوم اجتماعی را به بازتعریف مقوله جرم واداشته و آنها در این زمینه به این نتیجه رسیدند که هر آنچه در میان مردم ایجاد اضطراب و نگرانی کرده و این فکر را در ذهن آنها به وجود آورد که باید کاری انجام داد و یا این‏ که کسی که این عمل را انجام داده باید مشکلی داشته باشد، جرم و انحراف شناخته می‏شود. درواقع باید گفت انحراف مفهوم ثابت و تغییرناپذیری نیست؛ بلکه به عنوان طیفی شناخته می‏شود که برای جامعه احساس خطر ایجاد کرده و نظر مسؤولان را به کنترل اجتماعی جلب کند.

مفهوم حقوقی جرم

در ادامه این میزگرد، دکتر محمدعلی اردبیلی مدرس حقوق کیفری در دانشگاه، از زاویه دیگری به موضوع مورد بحث پرداخت. او در مقدمه گفت: ما در حوزه‏های مختلف علوم انسانی با نوعی تشتت و تعارض روبرو هستیم. در زمینه مباحث مربوط به جرم و مجازات نیز شاید چون به توافق جمعی نرسیده‏ایم، جامعه‏شناسان و جرم‏شناسان در بسیاری از مواقع، موضوع را به قانون‏گذار حواله می‏دهند. یعنی می‏گویند جرم آن چیزی است که قانون‏گذار آن را جرم می‏داند. در این شرایط، بسیاری از حقوق‏دانان تلاش کردند تعریفی از جرم از دید قانون ارائه دهند ولی موفقیت چندانی به دست نیاورده‏اند.

وی افزود: از سوی دیگر، مساله آن‏جاست که گاه در شرایطی تعریف جرم به قانون و قانون‏گذار حواله داده می‏شود که در جامعه نه قانون جای خود را پیدا کرده و نه نهادهای قانون‏گذاری و حدود قانون کاملا مشخص‏اند. در این وضع، تنها نوعی رفتار از نظر جامعه و عرف جرم شناخته شده و مردم با متخلفان برخورد می‏کنند.

اردبیلی گفت: ما امروز در جامعه‏ای زندگی می‏کنیم که در آن مفهوم قانون با جوامع غربی کاملاً متفاوت است. همان‏طور که می‏دانید، در دموکراسی‏های اروپایی، مجلس قانون‏گذاری همواره مظهر اراده عمومی بوده و هر آن‏چه که تصویب کند، همان قانون است و قوه یا قوایی فراتر از آن وجود ندارد. البته واضح است که قواعد مدونی نیز برای مجلس قانون‏گذاری وجود دارد و بلا تردید اگر این مجلس که مظهر اراده مردم است، قانونی برخلاف اصول دموکراسی صادر کند، نهاد دیگری که نگهبان قانون اساسی است، با آن برخورد خواهد کرد. این در حالی است که در کشور ما، نهاد شورای نگهبان که متولی نگهبانی از قانون اساسی و همچنین قوانین شرع است، شرایط کاملا جدید و متفاوتی را دارد که باید به آن توجه کرد.

عنصر روانی جرم و سرقت

در اینجا پرسش دیگری پیش می‌آید و آن این‌که منظور از مخفیانه یا دور از چشم بودن عمل سرقت چیست؟، آیا عمل باید از دید صاحب مال مخفی باشد یا از دید سایر مردم؟.

هرگاه نظر اول را بپذیریم، موردی را که صاحب مال به صورت اتفاقی شاهد و ناظر جریان سرقت بوده؛ اما بنا به دلا‌یلی (به عنوان مثال ترس از سارق)_ هیچ گونه اقدامی‌به عمل نیاورده است، نباید «مخفیانه» بدانیم و اگر نظر دوم پذیرفته شود، مشاهده اتفاقی جریان سرقت توسط افراد دیگر (مانند همسایگان) موجب «پنهانی» محسوب نشدن آن خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره آدم ربایی و سرقت مسلحانه در دادسرای جنایی 35 ص

تعریف آدم ربایی 44 ص

اختصاصی از فایلکو تعریف آدم ربایی 44 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

1-1-1) تعریف آدم ربایی

آدم ربایی،معادل واژه های(abduction . kidnapping) در زبان انگلیسی و واژه (enlevement) در زبان فرانسه و واژه (اختطاف) در زبان عربی می باشد که در برخی موارد برای مطلق آدم ربایی و در پاره ای موارد،برای ربودن دختر به منظور عمل نامشروع به کار می رود و تعریفهای زیر برای این واژه ها بیان شده است؛ انتقال یک یا چند شخص از مکانی به مکان دیگر بر خلاف اراده آنان،که ممکن است از راه خدعه یا فریفتن یا بازور انجام گیرد. (موریس نخله،القاموس القانونیه الثلاثه،ص 96) .

انتقال یک شخص بدون رضایت او از محلی به محل دیگر به وسیله زور،تهدید یا فریفتن. آدم ربایی به معنای سلب آزادی تن است بنابراین ابتدا باید معنای آزادی تن را دانست. آزادی تن چنین تعریف شده است:«آزادی بدنی هر فرد بطوری که بتواند از هر نقطه کشور به نقطه دیگر آن مسافرت نموده یا نقل مکان دهد یا از کشور خود خارج شده و به آن مراجعت نماید و از توقیف بدون جهت محفوظ و مصون باشد نتیجه این آزادی،لغو بردگی و شبه بردگی،لغو بیکاری،منع توقیف و حبس بدون مجور اشخاص است». (محمد جعفری لنگرودی،ترمینولوژی حقوق،واژه آزادی تن)

بنابراین آدم ربایی به معنای سلب آزادی تن دیگری بدون رضایت او و با قصد نامشروع،از راه جابجایی از محلی به محل دیگر می باشد. ربودن فرد یا افراد انسان از موارد توقیف در معنای عام به شمار می رود که ممکن است به توقیف در مفهوم خاص نیز بیانجامد و به محض سلب آزادی واقع می‌گردد و این سلب آزادی ماهیت جرم آدم ربایی است و لذا با جرایم حبس و توقیف غیرقانونی موضوع م 583 ق . م ا وجه اشتراک دارد. بدین ترتیب با فقدان شرایط لازم از برای تحقق جرم آدم ربایی،سلب آزادی،مشمول م 583 ق . م . ا توقیف یا حبس غیرقانونی و مخفی کردن عادی است.

1-1-2) تعریف گروگان گیری

اصطلاح گروگان گیری یک عنوان علمیانه است که مفاهیم مختلف دارد گاهی منظور موردی است که مرتکب شخص یا اشخاصی را در اختیار گرفته و در قبال آزادی آنها خواهان امتیازی است. در این موارد،حرف بازداشت و مطالبه را نمی توان آدم ربایی به حساب آورد مگر اینکه ارکان جرم آدم ربایی نیز در این مورد محقق شده باشد.

گروگان گیری گاهی مترادف با آدم ربایی به کار می رود به عنوان مثال:اگر کسی با اسلحه وارد منزلی شود و اهالی آنرا به گروگان گیرد و آزادی آنها را موکول به انجام خواسته هایش نماید و تهدید نماید که در صورت عدم اجابت آنها گروگان ها را خواهد کشت،حسب مورد ممکن است عمل ارتکابی وی را محار به بازداشت غیرقانونی و یا تهدید به قتل به حساب آورد گروگان گیری از جرایمی است که با ارتکاب آن افکار عمومی شدیداً تحت تأثیر قرار می گیرد زیرا جنبه هراس انگیز عمومی آن نسبت به سایر جرایم قابل توجه است.

خصیصه قابل توجه عمل با مطالبه که بیان اراده و تقاضای گروهی است که در صدد است بیشترین انعکاس ممکن را بعمل بدهد،تأیید وتشدید می گردد. گروگان گیری در دو سطح ممکن است اتفاق بیفتد:

در سطح داخلی مانند به گروگان گرفتن افرادی پس از ارتکاب سرقت یا جنایتی توسط جانی،که این اقدام ممکن است صرفاً به خاطر اخذ تأمین از پلیس و گریز از مهلکه بوجود آمده باشد.

در سطح بین المللی،مانند به گروگان گرفتن اتباع کشورهای خارجی به انگیزه های سیاسی و اقتصادی و یا تحت فشار گذاردن دولتها به آزاد سازی زندانیان آنها،یا گروگان گیری افراد غیر رزمنده بیگناه قلمرو اشغالی در زمان جنگ که به طور غیرقانونی و اغلب با توسل به زور و گهگاه با تهدید به مرگ از آزادی خود محروم می شوند.

1-2-1) تاریخچه تقنینی

اول- ماده 209 قانون مجازات عمومی مصوب 1304:

الف- هر کس به عنف یا تهدید و یا حیله کسی را برای عمل منافی عفت یا برای وادار کردن به عمل مزبور برباید یا مخفی کند به حبس جنایی درجه دو از 2 تا 5 سال محکوم خواهد شد مگر اینکه به میل خود و قبل از صدور قرار مجرمیت و بدون اینکه نسبت به مجنی علیه مرتکب عمل منافی عفتی شده باشد او را به منزلی که از آنجا ربوده و یا به منزل کسان او و یا به محل مطمئنی که در دسترس او باشد برساند که در این صورت مرتکب به یک الی شش ماه حبس جنحه ای محکوم می شود. در صورت وجود یکی از علل مشدده مذکور در فقره 1،2،3،4،5،6 بند(الف) ماده 207 مرتکب حداکثر مجازات فوق محکوم می شود.

ب- هر کس به عنف یا تهدید و یا حیله شخصاً یا به وسیله دیگری زنی را برای ازدواج با او برباید یا مخفی کند به حبس جنحه ای از یک تا سه سال محکوم خواهد شد،مگر اینکه مرتکب به میل خود و قبل از صدور قرار مجرمیت بدون اینکه نسبت به مجنی علیها مرتکب عمل منافی عفتی شده باشد او را به منزلی که از آنجا ربوده و یا به منزل کسان او یا به محل مطمئنی که در دسترس کسان او باشد برساند که در این صورت با وجود یکی از علل مشدده مذکور در فقره 1،2،3،4،5، و6 بند(الف) ماده 207 مرتکب به حداکثر مجازات مقدر محکوم می شود.

ج- اگر کسی شخصی را که بیش از 15 سال داشته ولی به سن 18 سال تمام نرسیده است با رضایت او برای ازدواج با او برباید یا مخفی کند به حبس جنحه ای از سه ماه تا یک سال محکوم خواهد شد. هرگاه جرمهای مذکور بند (ج) و (د) این ماده در مورد کسی واقع شود که 15 سال یا کمتر دارد مجازات مرتکب همان مجازاتی است که برای ارتکاب به عنف مقرر است. در مورد بند (ب) و (د) این ماده اگر مجنی علیها راضی به ازدواج گشته و قبل از صدور قرار مجرمیت ازدواج هم به عمل آمده باشد دیگر مرتکب تعقیب نخواهد شد مگر اینکه مطابق مقررات قانون ازدواج قابل تعقیب باشد که در این صورت به مجازات مقرر در آن قانون محکوم می شود.

این قانون که بعداً به موجب قوانین دیگر منسوخ گردید نقطه به آدم ربایی برای منظور خاص (عمل منافی عفت یا ازدواج) اشاده داشت و شامل سایر اقسام آدم ربایی نمی شد در قوانین کشورهای خارجی به این صورت از آدم ربایی معمولاً دارای مقررات جداگانه ای است.(محمد صبحی نجم،الجرایم الواقعه علی الاشخاص،ص 184)

دوم- قانون مربوط به تشدید مجازات رانندگان مختلف مصوب 5/10/1335 :« هر راننده ای اعم از آنکه شغل او رانندگی باشد شخصاً و یا با شرکت دیگری به قصد قتل یا سرقت اموال یا هتک ناموس مرتکب ربودن شخص یا اشخاصی که در آن وسیله نقلیه است،بشود در صورت وقوع قتل محکوم به اعدام است و دادرسان حق ندارند مجازات راحتی یک درجه تخفیف دهند و در صورت وقوع سرقت و یا هتک ناموس به عنف به حبس دائم و در صورت شروع به قتل یا شروع به سرقت و یا شروع به هتک ناموس به عنف به حبس جنایی درجه یک از پنج تا پانزده سال مجازات محکوم خواهد شد.»

در گذشته این قانون به عنوان یک قانون خاص در کنار مقررات عمومی آدم ربایی وجود داشت و مورد عمل قرار می گرفت اما در حال حاضر آدم ربایی با وسیله نقلیه در ماده 621 قانون مجازات اسلامی پیش بینی شده است و لذا مفاد قانون مزبور منسوخ می باشد.

سوم- قانون تشدید مجازات و ربایندگان اشخاص مصوب 18/12/1353 که شامل 11 ماده می باشد. در ابتدا ممکن است به نظر برسد که نسخ این قانون خاص به موجب ماده 621 قانون مجازات اسلامی بدیهی و روشن است؛ زیرا این قانون تا زمانی معتبر بود که قانون مجازات عمومی و قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مقررات خاصی را در مورد آدم ربایی بیان نکرده بودند(یعنی تا سال 1375) اما زمانی که قانون گذار در اصلاحات 1375 قانون مجازات


دانلود با لینک مستقیم


تعریف آدم ربایی 44 ص