لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
پیشینه تحقیق :
خانواده قبل از هر چیز بهترین محیطی است که کودک در آن به رشد خود ادامه می دهد و با وجود ناتوانی اش در برابر دنیای طبیعی و اجتماع که او را احاطه کرده ، کودک در آن قادر است زندگی کند و به رموز آن آشنا گردد . از این جهت به نظر می رسد هیچ مؤسسه دیگری قادر نیست این وظیفه را مثل خانواده بطور کامل انجام دهد زیرا هیچ مؤسسه ای نیست که بتواند مانند پدر و مادر بطور مستقیم و حیاتی ، به هم علاقمند باشند ( جان باولبی ) بزرگترین رمز سعادت در خانواده محبت است محبتهای پدر و مادر صمیمیت و دوستی را در روح و فکر کودک زنده می کند . وقتی که کودک بزرگتر می شود نیاز به نوازش و محبت . به نیاز به احترام اجتماعی تبدیل می شود . یک تبسم ، یک نیم نگاه ، یک کلام یک ایما و اشاره جایگزین نوازش ساده می گردد تا فرد را ارضاء نماید .
ارزشی که بچه برای خود قائل است ، از ارزشی که والدین برای خود قائل هستند و از ارزشی که والدین برای او قائل می شوند ناشی می گردد ولی چنانچه والدین برایش ارزش قائل نشده و هر آن ، او را تحقیر نمایند ، به رشد و تکوین شخصیت او لطمه می زند ، پس خود را محبوب دانستن و منبع شادی در نظر گرفتن مهمی ، برای احساس امنیت است :
نتایج رفتار طردشدگی بوسیله محققین بسیاری مطالعه شده است از جمله اینکه این کودکان بیش از کودکان دیگر در رفتارشان اختلالاتی مثل پرخاشگری ، عصیان ، خصومت ، دزدی و ولگردی نشان داده و به دروغگویی و نافرمانی متمایل اند ( سیموندز به نقل از محدث 1370 ) ، سیموندز 62 بچه خوب پذیرفته شده را با روش سینماتیک مقایسه کرد ولی به این نتیجه رسید ، که کودکان طرد شده با رفتارهایی مثل بی ثباتی عاطفی و هیجانی ، بی دقتی و تمایل به خیالات واهی ، فقدان دلسوزی و بی تفاوتی نسبت به مدرسه و خصومت نسبت به اجتماع ، خودشان را مشخص می سازند در مقابل طردشدگی ، حمایت افراطی از کودک مطرح می گردد به اصطلاح اینکه بچه در دنیای خارج حمایت شده و اکنون با یک دنیای آرام خود را سازگار می سازد . با کوچکترین تهدیدی روبرو نگشته و بدون شکست از نقطه نظر آسایشی با هیچ نوع مشکلی مواجه نمی شود ، در نتیجه کودک با استفاده از یک قدرت ساختگی بزرگ ، ظالمی می شود سرشار از خودخواهی که اصولاً حدودی را برای تقاضاهای خود نمی شناسد . ظاهراً اگر هم با چنین وضعی برایش رزش قائل شوند این حالت ابداً به او امنیت نمی بخشد .
هاری هارلو و همکارانش ( 1966 ) از کسانی هستند که در مورد نظریه های مربوط به کاهش سائق بیولوژیکی شواهدی ارائه دادند ، این پژوهشگران تعدادی بچه میمون را مورد آزمایش قرار دادند . در بعضی از مطالعات بچه میمونها در قفس بودند که دو نوع مادر مصنوعی در آن بود . یکی از مادران سیمی بود و کودک می توانست از پستانکی که به سینه مادر نصب شده بود شیر بخورد . مادر دیگر با پوشش نرم پوشانده شده بود ، بدون آنکه غذایی به کودک بدهد . بچه میمونها ، برخلاف پیش بینی های روانکاوی و رفتار گرایی بیشتر به مادر پارچه ای می چسبیدند و تنها هنگامی به مادر سیمی توجه می کردند که گرسنه بودند . بنابراین گویا این میمون پارچه ای بود که به آنها احساس امنیت بیشتری می داد ( ماسنی ، ترجمه یاسایی ، 1376 ) .
فیتز و سیمونز : پذیرش بیش از حد بچه را تشریح کرده که والدین هر رفتار کودک را مورد مطالعه قرار داده و هرگز بچه را از خود جدا نکرده مداوم او را حمایت نگاه داشته و برایش بیش از حد ارزش قائل شده و به او هر نوع امتیازی داده و او را در مقابل هر خطری حفظ می کنند . سالیوان و برونوسکی ( 1978 ) ، از تحقیقات خود دریافتند کودکان طرد شده یا بیش از اندازه طرد شده و وابسته ، اگر در معرض اثرات منفی اجتماعی در خارجه از خانه قرار گیرند بیش از بقیه کودکان ، آمادگی واکنش نشان دادن به شیوه های ناسازگارانه و بزهکارانه را دارند .
براساس مطالعه انجام شده توسط استی نت ( به نقل از کرباسی ، 1374 ) ، در دانشگاه نبراسکا ، خانواده منسجم دارای خصوصیاتی است که وقت گذرانی بیشتر افراد خانواده با هم یکی از ابعاد برجسته آن است . چنین خانواده هایی به خوشبختی همه اعضاء بها داده و پیوندهای خانوادگی را قوت می بخشد . بنابراین از آنجا که افراد اوقات زیادی را در کار و تفریح با یکدیگر می گذرانند و نظارت بیشتری بر کل خانواده و فعالیتهای آن وجود دارد . در چنین خانواده ای احساس تنهایی ، انزوا و بی مهری کمتر بوده و لذا اعضای آن کمتر جذب دوستان می شوند که این امر برای سلامت نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است ( قراچه داغی ، 1368 )
فورمن و فورمن ( 1981 ) اظهار می دارند که انسجام خانوادگی عام پیش بینی مقاومت نوجوان و با وجدانی اوست ، مورفی و موریارتی ( 1981 ) نیز عقیده دارند که خانواده همچنین موجب می گردد تا کودک بتواند از عهده محیط و فشارهای درونیش برآید ( هامبورک ، و سار توریوس ، 1989 ) راجیر ، 15 کودک 8 تا 10 ساله را که از حمایت افراطی برخوردار بودند ، با یک گروه از کودکانی که از چنین حمایت افرادی برخوردار نبودند اما از لحاظ وضع اقتصادی مشابه بودند ، مقایسه کرد .
بر طبق نتایج بدست آمده ، کودکان حمایت افراطی دیده با رفتارهای غیرفعال ، غیر اجتماعی ، اتکائی بودن خود را مشخص می ساختند ، نسبت به مادر خود پرخاشگری نموده ، در حالت کودکی باقی مانده و حس آینده نگری در آنان کمتر به چشم می خورد ( نقل از محدث ، 1370 ) . باخ و برمر ، 12 کودک مجرم را با 12 کودک عادی در حین بازی با عروسکهایشان به منظور تأثیر نقش پدر در سازگاری ، مورد مقایسه قرار دادند ، آنان دریافتند که نقش شخصیت پدر که در طرح ریزی نمایش عروسکی در نظر گرفته شده بود ، به وسیله گروه اول بازی نمی شود .
مجرمها خود را با یک ی تفاوتی بزرگ نسبت به شخص پدر از گروه دوم متمایز ساختند این پژوهش نشان داد که این کودکان و نوجوانان در زندگی حقیقیشان روابطی با
دانلود پیشینه تحقیق