با فرمت doc در 11 صفحه
امروزه تعامل سیستماتیک علم، فناوری و سیستم اقتصادی امری کاملاً مشخص است و با توجه به اینکه توسعه فناوری علمگرا شده و سرمایه گذاری در علم نیز وابسته به اهداف و مقاصد، اقتصاد محور و فناوری گرا شده است، دانشمندان در علوم و فناوری جدید مرز مشخصی قابل نیستند. دولت ها بر اهمیت مؤسسات آموزش عالی به عنوان بازیگران استراتژیک در توسعه ملی و منطقهای واقفند و اعتبارات خاصی را برای خروجی های مشخص از همکاریهای علمی و تکنولوژیک اختصاص میدهند.
از این دیدگاه ارتباط دولت، دانشگاه و صنعت در ایران نیاز به مطالعه و بررسی مجدد دارد. راهکارهای فعلی نمیتوانند جوابگوی شرایط جدید کشور باشند و اگر بخواهیم تحقق اهداف پیش بینی شده در سند چشم انداز بیست ساله در بخش فناوری و تأسیس شرکتهای دانش بنیان را انتظار داشته باشیم لازم است رویکردهای جدیدی آغاز شوند. در این مقاله با نگاهی به فرآیند کارآفرینی و کارآفرینی دانشگاهی به عنوان راهی به سوی انطباق با نیازهای کشور به مأموریت سوم دانشگاهها که همان توسعه اقتصادی علاوه بر مأموریت آموزشی و تحقیقاتی است اشاره شده و دانشگاه کارآفرین به عنوان دانشگاه زاینده بنگاه مبتنی بر دانش از مهمترین عوامل پیوند علم و صنعت معرفی گردیده است. در بخش های بعدی مقاله به تبیین ضرورت تحول در دانشگاهها در جهت تحقق اهدافی مانند اتصال حلقه های دانشگاه به حلقه های اقتصادی کشور، ایجاد دانشگاههای چند وظیفهای ( که علاوه بر تولید دانش به تولید فناوری مبتنی بر دانایی، تولید کارآفرینان دانا محور، ارتقاء مهارتهای تبدیل دانش به فعالیت های اقتصادی و... میپردازند)، حرفه ای کردن مراکز تحقیقاتی - پژوهشی و تبدیل این مراکز به تولید پروژه های کاربردی با نتایج قابل فروش و ... پرداخته شده است.
کلمات کلیدی ارتباط دانشگاه و صنعت، کارآفرینی، دانشگاه کارآفرین، توسعة دانش بنیان.
کارآفرینی ترجمه نادقیقی از کلمة Entrepreneurship است. در ادبیات کارآفرینی تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. اما هنوز تعریف رسمی و استانداردی که مورد قبول تمامی صاحب نظران باشد وجود ندارد. بعضی از تعاریف آن عبارت است از :
- توسعه موقعیت ها و اقدام های نوآورانه همراه با خطر، چه در سازمانی که قبلاً تأسیس شده و چه به صورت آزاد یا مستقل.
- پروسه خلق ثروت
- پروسة تخریب خلاق
- پروسة خلق چیزی ارزشمند از هیچ [٨]
- فرآیند ایجاد ارزش افزوده از طریق تشکیل مجموعهای از منابع جهت بهره گیری از فرصت ها [٩]
کارآفرینی عبارت است از نوآوری همراه با مخاطرة معقول، تأمین و سازماندهی منابع به منظور کشف واستفاده از فرصت های ایجاد ارزش وایجاد کسب و کارهای جدید، توسعه کسب و کارهای موجود، حق مشکلات جامعه، دولت و بنگاه ها و بهبود زندگی فردی و خانوادگی.
عناصر مهم تعریف کارآفرینی عبارتند از : فرصت، مخاطره، منابع و نوآوری [۱٠].
خلاقیت و نوآوری، پویایی، عشق به کار و تلاش مستمر، مخاطره پذیری، آینده نگری، ارزش آفرینی، فرصت گرایی، نیاز به پیشرفت، مثبت اندیشی و رقابت مندی زیربنا و اساس زندگی کارآفرینانه است. بر این اساس میتوان گفت هدف هیچ فرد یا سازمان کارآفرین، ایجاد شغل برای خود یا دیگران نیست. [٨] بلکه ایجاد شغل میتواند از تبعات و پیامدهای فعالیت کارآفرینانه باشد.
یک فعالیت وقتی کارآفرین تلقی میشود که حداقل بواسطه یکی از طرق زیر ایجاد ارزش اقتصادی کند:
- نورآوری در محصولات (خدمت)
- نوآوری در روش و فرآیند (تولید، فروش، بسته بندی، توزیع و ... )
- کشف منابع جدید
- کشف بازارهای جدید (داخلی یا خارجی) [٨]
۳-کارآفرینی دانشگاهی
علاوه بر افراد کارآفرین، سازمانهای کارآفرین نیز مطرح شده است. انعطاف پذیری و آمادگی تغییر و نیز سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه از مشخصات کارآفرینی سازمانی است. همچنین مناسب بودن فضای سازمان برای حفظ و تقویت کارآفرینان از نکات مورد تأکید میباشد [۱۱].
رویکرد کارآفرینی دانشگاهی راهی به سوی انطباق دانشگاه با نیازهای کشور است. کارآفرینی دانشگاهی عبارت از حل مسائل علمی جامعه، دولت و بنگاه ها ، ایجاد زمینة توسعه نوآوری در اعضای دانشگاه، عرضه نتایج تحقیقات دانشگاهی به بازار، تولید و عرضه فناوری های جدید و نوآوری در گسترش مرزهای دانش بشری است.
نقش دانشگاه در توسعه کارآفرینی از طریق ایجاد قابلیت های لازم برای توسعه در ابعاد فردی، سازمانی و اجتماعی و الزامات ایفای درست این نقش از عناصر و اجزای اصلی تشکیل دهنده کارآفرینی دانشگاهی میباشد.
از کارآفرینی دانشگاهی سه معنی قابل استنباط است :
- دانشگاه به عنوان یک سازمان، کارآفرین باشد.
- اعضای دانشگاه ( استادان، دانشجویان و کارمندان ) رفتار کارآفرینانه داشته باشند.
- از تعامل دانشگاه با محیط ، جریانی از الگوهای کارآفرینی ایجاد شود.
۴- نقش دانشگاه در توسعه کارآفرینی در کشور
دانشگاه کار آفرین از منظر ارتباط دانشگاه و صنعت