مقدمه (طرح مسئله):
از آنجایی که پاکستان کشوری است که اشتراکات فرهنگی و قومی فراوانی با ایران دارد و از لحاظ نظامی بسیار نیرومند میباشد (قدرت نظامی پاکستان چهار برابر ایران است)و دارای تسلیحات هستهای بوده و متحد آمریکاست و نیر مرزهای مشترکش با ایران مامن تروریست و قاچاقچیان مواد مخدر می باشد، لذا جمهوری اسلامی ایران برقراری روابط دوستانه و همه جانبه با این کشور را در دستور کار خود قرار داده است. این روابط باید جنبههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اطلاعاتی و امنیتی و حتی نظامی را پوشش دهد و اقدامات به گونهای صورت پذیرد که این کشور با ایران منافع مشترک داشته باشد. در هر صورت مهمترین مسئله برای جمهوری اسلامی ایران حفظ نظام است که آن هم بدون امنیت امکان نخواهد داشت. به دلیل آنکه موضع گیریهای جمهوری اسلامی ایران بیشتر ایدئولوژیک است تا تامین منافع ملی، از این رو جمهوری اسلامی ایران سعی کرده است تا با کشورهای مسلمان که به نحوی در راستای اهداف ایران اشتراک نظر دارند، به ویژه همسایگانش روابط خود را مستحکم کند. علیهذا، یکی از تاکیدات عمده و مستمر مقامات کشور ایران بر حمایت از صلح و ثبات در منطقه استوار بوده است. از اولین روز استقلال پاکستان از هند، در واقع یک تعارض جدی میان این دو کشور وجود داشته است. این اختلافات به اشکال مختلف ارضی، سیاسی، فرهنگی تبلور یافت. به طور طبیعی پاکستانیها برای حفظ موجودیت و امنیت خودشان در برابر هند و عوامل داخلی نیاز شدیدی به یک نیروی نظامی مقتدر احساس میکردند. به این دلیل در همان سالهای اول تاسیس این کشور هزینه قابل ملاحظهای را برای تقویت نیروی نظامی خود به کار بستند. در غیر این صورت، عوامل بیثبات کننده و ضد وحدت، موجودیت، امنیت و یکپارچگی آن را تهدید خواهد کرد. ایجاد روابط استراتژیک با آمریکا و اسرائیل و ورود به پیمانهای سنتو و اتحاد با ایران در زمان محمد رضا شاه، در این راستا قابل توجیه است. فقدان توانایی رقابت با هند، در تمامی زمینههای علمی، تکنولوژیک، اقتصادی و نظامی و نبود رفاه اجتماعی، وجود گروههای متعدد مذهبی و سیاسی در این کشور با سیستم به ظاهر دموکراتیک اسلامی که البته بسیار دیکتاتوری میباشد، وجود هزاران مهاجر افغانی و تولید و بستهبندی و ترانزیت مواد مخدرو از همه مهمتر تاثیرپذیری شدید از ابرقدرتها به ویژه آمریکا و نیز سلطه این کشور در زمان استعمار به مدت طولانی و همچنین دوران کوتاه پشت سرگذاشتن استقلال و بحران دموکراسی و مسئله بنیاد گرایی اسلامی و به قدرت رسیدن تروریستها، موانع ثبات سیاسی را در این کشور تشکیل میدهد. البته پاکستان به شدت فقیر است، و از کمبود سرمایه نیز رنج میبرد که این مسئله و ترس از هند میتواند زمینهساز همگرایی در سیاست خارجی این کشور با ایران باشد. و اما پرسشی که مطرح میشود این است که: توسعه همکاریهای ایران و هند و گسترش روابط پاکستان و آمریکا و نیز حمایت از بنیاد گرایی اسلامی در سالهای گذشته توسط پاکستان، چه تاثیری بر روابط این کشور با ایران گذاشته است؟
اهمیت تحقیق:
پاکستان از آن جهت که کشوری است مسلمان و بسیار فقیر و دارای اختلافات ریشهای با هندوستان و ایدئولوژیک با ایران می باشد و صاحب ارتشی نیرومند با توان تسلیحات هستهای بالاست از سویی دیگر متحد آمریکا میباشد، از طرفی مامن تروریستها، بنیاد گراهای اسلامی و قاچاقچیان مواد مخدر است. لذا این کشور میتواند در تامین امنیت یا ناامنی کل منطقه شبه قاره هند، خاور میانه و حتی جهانی و از همه مهمتر ایران موثر باشد و علیرغم روابط بسیار خوبی که با ایران داشته است، همواره خطری بالقوه (بنیادگرای اسلامی) برای کشورمان است، لذا شناخت از سیاست خارجی این کشور، آگاهی از پتانسیلها و ظرفیتهای هر چه بیشتر همکاری فیمابین ایران و پاکستان و شناخت موانع تاثیرگذار بر توسعه روابط سیاسی دو کشور میتواند در جهت تامین منافع ملی کشورمان موثر باشد. ضمناً مسئولین جمهوری اسلامی باید تلاش کنند علاوه بر سیاست همزیستی مسالمت آمیز با این کشور و تقویت روابط همه جانبه و حمایت از آقای پرویز مشرف مانع به قدرت رسیدن بنیادگراهای اسلامی در این کشور شوند. اصولا دانستن این مطالب برای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران ضروری است.
فرمت ورد تعداد صفحات 160
پایان نامه علوم سیاسی - بررسی روابط دو جانبه ایران و پاکستان