فایل : word
قابل ویرایش
تعداد صفحه : 139
مقدمه :
مفهوم انگیزش[1] از زمانهای خیلی دیر عنایت فلاسفه ، اندیشمندان و مربیان بزرگ را به خود جلب کرده است.بیشتر نگرش ها به موضوع انگیزش بعد فلسفی داشته و الگوهای مشخص و فراگیری که مشکلات علمی مسئولان سازمانها را حل کند مطرح نشده است.از این رو مفهوم انگیزش و شناخت عواملی که موجب انگیزش انسان می گردند یکی از پیچیده ترین بخشهای روانشناسی و مدیریت و جامعه شناسی امروز است و کار علمی و پژوهشی گسترده ای را می طلبد.
آبراهام مازلو (A.H.Maslow) از نظریه پردازان انگیزش ، برای نیاز های حرمت در فرایند انگیزش اهمیت زیادی قائل است.مازلو معتقد است در سلسله مراتب نیازهای انسان نیازهای حرمت مرتبه ویژه ای داشته و فرد در برابر احترامی که از دیگران انتظار دارد برای انجام امور انگیزش می یابد.تفاوت در استعدادهای افراد و امکان بهره ور کردن آنها به گونه ای که برای اقدام به عمل انگیزش یابند مطلبی است که مربیان به آن توجه دارند.
در بررسی متون انگیزش می بینیم که استفاده از مکانیسم های تنبیه نیز در اصلاح رفتار از محور توجه دور نمانده است.رویکردهای تنبیه مداری در اداره سازمان ، ایجاد انگیزش در کارکنان را مورد توجه خاص قرار داده اند.جای تردید نیست که توان انگیزش انسان در حدی بوده که توانسته است عصر فرا صنعتی و متعاقب آن عصر تکنولوژی اطلاعات را پایه گذاری کند.
علی رغم این همه پیشرفت تکنولوژی ، مسائل انسانی بزرگترین گرفتاری سازمانی عصر ما را به وجود آورده اند و انگیزش برای کار ذهن بسیاری را در سطح وسیعی به خود مشغول کرده است.
انسان وقتی خود را مقید و کنترل شده در دنیای صنعت و تکنولوژی می یابد بنابر آنچه بی اف اسکینر می آموزد به رفتارهای آزاد سازنده متوسل می شود.واکنش ها الزاماً متوجه منبع کنترل نمی شوند بلکه ممکن است نسبت به اشخاص ، منابع و یا نهادهای دیگر جابجا شود.مسائل و مشکلات سازمانی که خود زاییده عصر صنعت و تکنولوژی است از ابتدای قرن حاضر نظر متفکران را به خود جلب کرده است.
[1] - اصطلاح انگیزش بر نیروهای سوق دهنده و کشاننده ای در آدمی دلالت می کند که به رفتار دیر پایی که متوجه اهداف خاصی است منجر می شوند.
پایان نامه مطالعه جامعه شناختی انگیزش کاری کارکنان شرکت فجر توسعه وابسته به جهاد دانشگاهی علم و صنعت تهران سال 1386-139