تعریف مرتع
مرتع را به انگلیسی Range گویند و بطور خلاصه اراضی یا پوششی گیاهی است که به دلیل یکسری موانع و مشکلات طبیعی (پستی و بلندی) و یا عوامل اقلیمی(دمای پائین، خشکی زیاد، ...) برای زراعت و کشاوزی مناسب نیستند لذا برای چرای دام مورد استفاده قرار می گیرند.
تقسیم بندی مرتع
1-مراتع طبیعی Range land
بشر در ایجاد تولید و خلق این نوع مراتع دخالتی نداشته است.
2-مراتع دست کاشت Pasture
انسان در خلق این مراتع دخالت و نقش دارد.
3-علفزارها Grass land
معمولاً پوشش غالب آن از گونه گندمیان است و متعلق به مناطق نیمه خشک تا مرطوب و نوعی از این پوشش ها در مناطق گرم و مرطوب یافت می شوند که به آنها ساوان Savan می گویند. در تمام این مراتع ساختار و ترکیب گونه ها از لحاظ پوشش غالب علفی یا غیر خشبی می باشد.
4-مراتع مشجر
مراتعی هستند که در کنار گونه های غالب بوته ای یا علفی تعدادی هم درخت و یا درختچه حضور داشته باشند. مانند اراضی سیاه بیشه در زیر ارتفاعات کندوان و یا جاده رشت منجیل و یا ارتفاعات زاگرس. نوعی از این مراتع مشجر را در گیلان و مازندران که دارای پوشش جنگلی است علف چر گویند. دامداران محلی از این مراتع استفاده بی رویه و غلط انجام داده و باعث تخریب پوشش گیاهی آن مراتع میشوند(در فصل رویش گیاهی دام ها در آن جا چرا می کنند و مانع تجدید حیات و در نتیجه تخریب این مراتع می شوند).
5-تقسیم بندی مراتع خاص ایران
یکنوع تقسیم بندی مراتع از لحاظ شیوه کاربری سنتی است که در بین دامداران کوچ رو یا عشایری ایران رواج دارد و از ارتفاعات تا منطق پست ـچنانچه از ارتفاعات شروع کنیم) عبارت خواهند بود از:
الف)مراتع ییلاقی
در مناطق مرتفع، کوهستانی و با دمای پائین و با میزان بارش نسبتاً زیاد واقع شده معمولاً گونه های تشکیل دهنده این مراتع گونه های مرغوب و خوش خوراک هستند و کمتر مورد تجاوز و تاخت و تاز قرار می گیرند(از لحاظ کشاورزی) مانند ارتفاعات کلاردشت، شمال زاگرس، دامنه های سبلان، اردبیل و مغان و بخشهائی از زاگرس(سمیرم). فشار دام و چرا در این مراتع کمتر است.
ب)مراتع میاب بند:
مراتعی هستند که توسط عشایر و یا دامداران کوچ رو در بین ییلاق قشلاق و تغییر مکان بر اساس تغییر فصل و دو مرتبه در طول سال مورد بهره برداری و چرای دام قرار می دهند بنابراین این مراتع بیشتر مورد چرای دام و تجاوز دامداران قرار گرفته و تحت چرای مفرط و بیش از اندازه هستند از سوی دیگر این مراتع بیشتر توسط کشاورزان نیز جهت توسعه کشتدیم، و در سالهای اخیر برای اجرای طرحهای گوناگون نظیر طرح طوبی مورد تجاوز قرار می گیرند. مثل مراتع اطراف تهران، کرج و زنجان و...
ج)مرتع های قشلاقی:
در فصل سرد و زمستان مورد استفاه و چرای دام عشایر و دامداران متحرک قرار میگیرند که در فصل گرم به قضلاق و در فصل سرد به ییلاق می روند مانند:مرتعهای قم، ساوه، مرتع های قشلاقی در منطقه های پست و گرم معتدل قرار می گیرند.
6-تقسیم بندی مرتع ها از لحاظ میزان تولید علوفه(بیوماس گیاهی)
مجموع تولید حیوانی و گیاهی را در یک اکوسیستم بیوماس می گویند که از منبع حیوانی(بافت حیوانی) و منبع گیاهی(بافت گیاهی) تشکیل شده است.
تقسیم بندی مرتع ها از لحاظ میزان تولید علوفه(ماده خشک) در هکتار به شرح زیر است:
الف)مرتع های مرغوب:
آنهاییکه میزان تولید علوفه در هکتار در آنها در یک دوره رویش سالانه 450 کیلوگرم ماده خشک باشد. حدود 19-14 میلیون هکتار از مرتع های ایران جزء این دسته هستند.
ب)مرتع های متوسط:
که مقدار تولید در هکتار آنها در یک دوره رویش سالیانه حدود 150 کیلوگرم ماده خشک(علوفه خشک) است. 30-25 میلیون هکتار از مرتع های ایران جزء این دسته هستند.
ج)مرتع های فقیر یا مرتع های تخریب شده:
این مراتع اغلب در فلات مرکزی و منطقه های گرم و خشک ایران واقع شده اند و میزان تولید ماده خشک آنها در هر هکتار در یک دوره رویش سالانه 50-30 کیلوگرم می باشد. گستره (سطح) این مرتع ها در کشور ما 40-30 میلیون هکتار است.
مرتع ها از جهت های گوناگون دارای ارزش و اهمیت هستند:
دو رکن اساسی در اقتصاد ایران وجود دارد.
ب)از لحاظ حفاظت خاک:
پوشش گیاهی بویژه گیاهان بوته ای و مرتعی از بروخورد مستقیم قطرات باران یا نیروی محرکه و مخرب باد با حاک جلوگیری می کند. بدین ترتیب از تخریب و جدا شدن خاکدانه ها از همدیگر و حمل و جابجایی آنها و نهایتاً از فرسایش خاک که دارای زیان ها و خسارت های زیادی است جلوگیری می شود.
این موضوع بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان مثل کشور ما دارای نظام های بارش فصلی، باران های با شدت و مدت کوتاه. اکثراً دارای خاک های خشک و مناطق بیابانی با ماسه های روان و بادهای تند هستند حایز اهمیت می باشد.
ج)از لحاظ حفاظت آب
پوشش مرتعی نزولهای آسمانی وارد شده بر سطح خاک را هدایت کرده و از جریان سطحی آن و تبدیل به هرزاب و وقوع سیل جلوگیری کرده و بطور خلاصه حرکت جریان های سطحی را کند و زمان تمرکز را طولانی و در نهایت باعث نفوذ آب های بارش ها به درون لایه های زیرین خام و تغذیه سفره های آب زیر زمینی و چشمه ها و قنات ها به ویژه در منطقه های خشک و نیمه خشک کشورمان می گردد.
د)از لحاظ تولید گیاهان دارویی و صنعتی
در کشور ما که از دیدگاه اقلیمی و عوارض طبیعی از تغییرها و تنوع بسیاری برخوردار است و به همین دلیل دارای تنوع گیاهی و زیستی بی مانند می باشد بخش عمده ای از این گیاهان از لحاظ دارویی و صنعتی هم دارای اهمیت و ارزش اقتصادی هستند. مانند:گونه های گون، آویشن، گل ختمی، بومادران، ریواس، گاوزبان، جاشیر، هندوانه ابوجهل، کاسنی، شیرین بیان، خاکشیر و غیره... .
ه)از لحاظ تفرجگاهی
بسیاری از مرتع های و پوششهای مرتعی بویژه در منطقه های مرطوب و کوهستانی- ییلاقی برای گذراندن اوقات فراغت مردم و زیبایی منظر مورد استفاده می گیرند.
در مرتع های طبیعی ساختار گیاهی از لحاظ تعداد گونه ها دارای تنوع بیشتری میباشد در حالی که مرتعهای دست کاشت از تنوع کمتری برخوردار هستند. در مرتعهای دست کاشت کیفیت علوفه تولیدی بیشتر و بهتر از مرتع های طبیعی می باشد(به دلیل انتخاب گونه) انتخاب گونه در مراتع دست کاشت به دست و میل انسان می باد شد و حال آنکه در مرتع های طبیعی انتخاب گونه ها بوسیله طبیعت انجام می گیرد. در انتخاب طبیعی به طور معمول گونه هایی انتخاب می شود که سازگاری بیشتری با شرایط محیط و نوسان های آن دارند چنین گونه هایی ممکن است از لحاظ کیفی از کیفیت بالایی برخوردار نباشد. در انتخاب گونه ها توسط انسان منافع مادی و در آمد و تولید بیشتر(کمی و کیفی) مطرح است و حال آنکه طبیعت ممکن است چنین ملاحظه هایی را مد نظر قرار ندهد. در مرتع های مصنوعی یا دست کاشت به طور معمول بیشتر توجه به گونه های مشخصی از گیاهان مانند بوآسه (Poaceae) و فاباسه (Fabaceae) می باشد و حال آنکه در مرتع های طبیعی ممکن است گیاهانی از خانواده های مختلف وجود داشته باشد. بطور معمول دخالت انسان در مرتع های طبیعی کم است و در صورت اعمال چنین دخالتی سازگاری بیشتری به گونه های گیاهی با شرایط محیط و نوسانهای آن می دهد. چنین گونه هایی ممکن است از لحاظ کیفی از کمیت بالایی برخوردار نباشند. در هر صورت در انتخاب گونه ها توسط انسان منافع مادی و درآمد تولید بیشتر (کمی و کیفی) مطرح است و حال آنکه طبیعت ممکن است چنین ملاحظه هایی را مد نظر قرار ندهد.
مراتع طبیعی از لحاظ تحویل و توالی گونه ها به طرف مرتع های دست کاشت (Pasture) سوق داده خواهد شد. در مرتع های مصنوعی (دست کاشت) به دلیل دخالت های مختلف انسان(دخالت های مفید) بطور معمول فرسایش خاک کمتر انجام می گیرد. مانند بیشتر مرتع های کشورهای پیشرفته مثل اروپا و آمریکای شمالی و زلاندنو استرالیا و کانادا که مراتع آن به شکل دست کاشت یا با دخالت انسان اداره میشوند. بطور معمول روند تحول ها در مراتع طبیعی(توالی یا جانشینی گونه ها) به سود طبیعت و اکوسیستم است ولی در اغلب موردها انتخاب گونه ها توسط انسان بدون توجه به سازگاری آن با محیط انجام گرفته و فقط هدف تولید علوفه مد نظر میباشد و به همین دلیل در اغلب موارد انتخاب گونه توسط انسان اکوسیستم یا مرتع ممکن است تمام شود. انتخاب طبیعی همیشه گونه های مقاومتر و سازگارتر با محیط را مد نظر دارد برای نمونه در حالیکه 20% گیاهان زراعی از گیاهان 4 کربنه هستند در گیاهان خودرو و یا طبیعی مرتعی تا خدود 80% گونه ها ممکن است از این دسته باشند و در نتیجه توان رقابت و سازگاری بیشتری دارند.
سطح کل مرتع های جهان در حدود 3/3 میلیارد هکتار می باشند که 3 میلیارد هکتار آن را مرتع های طبیعی 13/0 میلیارد هکتار دیگر را مرتع های مصنوعی یا دست کشت یا علفزار یا Pasture تشکیل می دهند.
بیشترین مرتع های دست کاشت یا Pasure جهان در کشورهای اروپایی قرار دارند 49% علفزارهای دنیا در کشور در حال توسعه واقع شده اند که سرانه آن با ازای هر نفر حدود 75/0 هکتار می باشد. 30% از علفزارهای جهان در کشورهای پیشرفته قرار دارد که سرانه آن بابت نفر از جمعیت حدوداً 22/1 هکتار می باشد اما در این کشورها با وجود پایین بودن میزان سرانه نسبت به کشورهای در حال توسعه صادرات پروتئین بیشتر می باشد. علت بیشتر بودن تولید کشورهای در حال توسعه (تولید دامی) برخوردار بودن مرتع های آنها از کیفیت بالایی می باشد. حدود 62% کل مواد غذایی در کشورهای پیشرفته تولید می شود و حال آنکه این کشورها حدود 35% کل جمعیت جهان را در خود جای داده اند. اما کشورهای در حال توسعه که 65% جمعیت جهان را دارا هستند در حدود 38% مواد غذایی جهان را تولید می کنند و در کشور ما با توجه به رشد جمعیت و اضافه شدن حدود 2-5/1 میلیون نفر درحدود 55-45 هزار تن نیاز پروتئین اضافه می شود برای نمونه در سال 1365 گوشت مصرفی در کشور ما حدود 700هزار تن بوده است که در سال 1375به 960 هزار تن افزایش یافته است و پیش بینی می شود در سال 1385این میزان به 1500 هزار تن افزایش یابد.
وسعت مرتع های ایران
وسعت مرتع های ایران به علت نبود یا فقدان آمارهای درست و علمی و به ویژه تغییرهای سریع سطح مزتع ها به دلیل تأثیر شگرف عاملهای اجتماعی، اقتصادی و تغییر کابری ها ‚ارهای مربوط به سطح مرتع های ایران بسیار متغییر است و گاهی هم به علت تعریف های حقوقی و عرفی و علمی هنگامی و متفاوت از مرتع ها آمراهای مشخصی در این زمینه ارایه نمی شود. برای نمونه طبق پژوهش گروهی از متخصصان ایرانی، پاکستانی و ترک گستردگی مرتع های ایران 80 کیلیون هکتار برآورد شده است و یا طبق تعریف حقوقی و عرفی سده های مربوط به 1325 (توسط استاد مهندس کریم ساعی) حدود 120 میلیون هکتار ز زمینهای (اراضی) ایران مرتع برآورد و تعریف شده اند طبق برآورد pabo کارشناس فرانسوی سازمان خوار بار جهانی (FAO) مرتع های ایران بشرح زیر تقسیم بندی شده اند:
الف-مرتع های فقیر و نیمه صحرایی حدود 40 میلیون هکتار
ب-مرتع های مرغوب و متوسط حدود 8 میلیون هکتار اراضی رها شده(از لحاظ استعداد کشاورزی مرغوب نیست) همراه چراگاهها حدود 23 میلیون هکتار
د-مرتع های حاصل ز آیش اراضی تحت کشت 12 میلیون هکتار
5-اراضی جنگلی تخریب شده و بیشه زارها(علفچر یا مرتع های مشجر) حدود 12 میلیون هکتار.
طبق آخرین بررسی و برآوردها کارشناسی وسعت مرتع های ایران حدود 90 میلیون هکتار تخمین زده شده استو تولید علوفه خشک سالانه در این مرتع ها هم در حدود 10 میلیون تن برآورد شده است، که غذای موردنیاز حدود 4/1(یک چهارم) از دامهای موجود در سطح مرتع ها را تأمین می نماید. نتیجه حضور دام بیشتر از ظرفیت در مرتع ها عبارتست از:
1-فشار بیش از ظرفیت به مرتع ها
2-کاهش میزان تولید دامها
3-کاهش درصد بره زایی و تولید مثل دامها(در نتیجه سوء تغذیه)
4-افزایش درصد مرگ و میر دامها
5-کاهش مجموع تولید فرآورده های دامی در مقایسه با تعداد آنها.
تعریف مرتع داری
مرتع داری علم، فنی است که مرتع دار یا بهره بردار مرتعی برای تولید حداکثر علوفه بدون اینکه آسیب و ضرری به سایر منبع ها و اجزای اکوسیستم وارد بشود بکار میگیرد. و یا هدف مرتع دری عبارتست از استفاده و بهره بردری خردمندانه و بهینه از مرتع ها ضمن در نظر داشتن وضعیت مرتع داری از لحاظ کمی و کیفی پوشش گیاهی و گونه های مرتعی.
سیر یا روند Trend
عبارت است از جهتی که گونه ها در طی مرحله های جانشینی یا توالی به سمت آن طی می کند. اکر حرکت از حالت و وضعیت گونه های مرغوب یا خوش خوراک بسوی استقرار گونه های نامرغوب یاغیر خوش خوراک باشد آنرا پس رونده یا پسگرا می نامند مانند: روندی که در اکثر مواتع ایران در نتیجه پدیده فرسایش حاک ناشی از بهره برداری مفرط و بی رویه از حدود 3-2 دهه پیش آغاز شده است. و اگر تحول گونه های آن بر عکس از حالت و وضعیت گونه های غیر خوش خوراک یا غیر مطلوب(گونه های زیاد شونده یا مهاجم) بطرف استقرار گونه های خوش خوراک و مرغوب باشد آنرا روند تکاملی یا پیش رونده می نامند.
توالی یا تواتر یا جانشینی گونه ها و روندها ممکن است در نتیجه تغییر طبیعی عاملهای تغییر طبیعی عاملهای محیط شامل عاملهای وابسته به اقلیم(نور، دما، بارش و باد) و عاملهای وابسته به خاک یا زمین مانند(ارتفاع، عرض و طول جغرافیایی، شیب و فشار هوا) انجام گیرد که اینگونه توالی یا روند را توالی طبیعی می نامند و یا ممکن است توالی گونه ها در نتیجه گوناگونی دخالت های نادرست انسان در مرتع ها انجام بگیرد که در آن صورت اینگونه تحول یا جانشینی گونه ها و روند تغییرها را تحویل غیر طبیعی یا به خالت انسان می نامند.
عوامل تخریب و یبر قهقرایی(پس رونده) مرتع ها در ایران عبارتند از
1-چرای بی رویه و مفرط(بیش از حد ظرفیت) از مرتعها، بهره برداری از مرتع ها در هنگام و فصل رویش گیاهی و پیش از انجام مرحله های رشد زایشی که بطور معمول از تجدید زیست(حیات) طبیعی مرتهع جلوگیری می نماید و چرای مفرط یا بیش از میزان ظرفیت تولید مرتعها که متأسفانه در ایران به شدت رواج دارد هم یکی از دلیل های تخریب و سیر قهقرایی مرتع ها است.
بعلاوه ترکیب و ساختار گونه ها هم بطور معمول در تعیین گونه دام برای چرا بسیار مؤثر است که متأسفانه باز در بهره برداری مرتع های ایران مورد توجه قرار نمی گیرد.
2-تغییر کاربردی در مرتع ها و تبدیل آنها به زمین های زراعی یا باغی و تجاوز به مرتع ها برای شهرسازی و ایجاد شهرک ها و تأسیسات صنعتی و پادگانهای نظامی و عبور جاده ها و معدن کاوی و استخراج معدن ها از مرتع ها و استخراج انواع شیرابه ها و بهره بردری از شیره ها و صمغ و کتیرا و سایر محصولات فرعی از گیاهان مرتعی است.
3-آتش سوزی های عمدی و غیر عمدی
نگاهی به پراکنش گونه های گیاهی در ایران یا سیمای گیاهی ایران
کشور ما به علت داشتن اقلیم های متفاوت و عوارض پست و بلند زیاد دارای تنوع گیاهی فوق العاده ای می باشد برای نمونه:تعداد گونه های گیاهی شناخته شده در ایران تا به امروز حدود 7500 گونه میباشد. گیاه شناسان و جامعه شناسان گیاهی مختلف، ایران را از لحاظ ترکیب پوشش گیاهی به چند صورت تقسیم بندی می کنند. در یکی از این تقسیم بندی ها پوش گیاهی ایران را به 3 بخش متمایز به شرح زیر ترسیم می نمایند:
1-گیاهان(فلور) حوضه خزری(دریای مازندران)
مشخصه بارز آن فراوانی بارش(1600-1200 میلیکتر)در سال در این منطقه و نبود فصل خشک است.(حوضه خزری از لحاظ مساخت حدود 4% سرزمین ملی ایران را در برگرفته است ولی حدود 30% بارش سالانه در این منطقه می بارد.) لذا پوشش گیاهی هم در این منطقه منحصر به فرد و به دلیل وجود عامل های خاکی مناسب هم دارای پوشش جنگلی انبوده انبوه می باشد فلور این منطقه به فلور منطقه جنوب قفقاز و منطقه شمال شرقی ترکیه شباهت دارد و نیز بعضی از گونه های معتدل اروپا در آن دیده می شود. تمامی درختان و درختچه های آن برگریز یا خزان کننده بوده و تعداد بسیار اندکی هم گیاهان صمغ دار یا سوزنی برگان در آن دیده می شود. بر اساس طبقههای ارتفاعی می توان فلور حوزه خزری را به 3 بخش متمایز تقسیم کرد:
الف-فلور کمربند دامنه ای (دامنه ها):
که از سطح دریا تا حدود 1000-800 متر پراکنش داشته و به شکل یک بار یک ساحلی مرکب از گونه های یکساله نمایان شده است. از لحاظ مرتعی این نوار چندان قابل توجه نمی باشد؛ گندمیان یکساله در این ناحیه چیرگی دارند و از گندمیان چند ساله Festuca Ovina آندروپوگون Andrapogan، پوآ Poa از گیاهان معروف آن می باشد(از خانواده گرمینه). و از خانواده یا تیره لگومینوز (لگومها) گونه های شبدر Trifoliumsp و اسپرس Onobrychis SP در آن وقت یافت می شوند.
ب-فلور کمربند میانی:
این ناحیه ارتفاع 800-2000 متری را در بر می گیرد. در این ناحیه هم میزان بارندگی بسیار زیاد است بدلیل غلبه پوشش جنگلی و سایه اندازی تاج پوشش آن و نرسیدن نور کافی به سطح زمین از لحاظ گیاهان مرتعی و یک ساله و فقیر می باشد و فقط در منطقه هایی کهدرختان قطع شده و فضاهای خالی بوجود آمده است دارای پوشش مرتعی غنی می باشد. گونه هیا چند ساله بر گونه های یک ساله غالب بوده و از گندمیان چند ساله می توان Dactylis glomerata ، Festuca montana ،Agropuron SP، Penisetum Persicum و از گیاه هان خانواه لگو مینوز می تون شبدر یا Trifolium repens و همچنین Trefolium Pratens را نام برد.
ج-فلور کمبرند فوقانی:
ارتفع 2000-2700 متری را می پوشاند این منطقه دارای بارش کمتر نسبت به دو منطقه دیگر و تابستانهای به نسبت خشک و زمستانهای سرد و طولانی می باشد لذا از پوشش جنگلی کاسته شده و پوشش مرتعی افزایش می یابد. دو عامل کمبود رطوبت (فصر خشک) و زمستانهای سرد سبب فقر پوشش درختی؛(جنگلی) در آن می باشد. گیاهان علوفه ای این منطقه زیاد بوده و بر حسب میزان رطووب، عمق خاک گونه ها هممتغییر می باشند، گونه های خوش خوراک خانوداه لگومینوز در این منطقه فراوان می باشد و گاهی گونه هایی هم از گون ها که اصولاً مربوط به ناحیه ایران تورانی می باسشند در این منطقه دیده می شود.
2-فلور بلوچ-عمانی:
گیاهان این منطقه با گیاهان منطقه نخست بسیار متفاوت بوده و بطور کامل شناسایی و طبقه بندی نشده اند قدار بارش سالانه در این ناحیه کمتر از 200 میلیکتر می باشد. پوشش گیاهی غلفی این ناحیه اعلب از گونه ها گیاهی سک ساله می باشد ولی از گونه های غلفی چند ساله هم تعدادی در این ناحیه دیده می شوند که معروفترین آنها Aeloropus Repens و الگومها گونه های خاردار در این منطقه دیده می شوند.
گاهی گونه هایی از گونه ها در نقطه های به نسبت مرتفع در این ناحیه دیده می شوند معروفترین گونه های مربوط به لگومها در این منطقه جنس Indigofia می باشد.
3-فلور ایرنی-تورانی:
این گونه ها(پوشش گیاهی) در بیش از 90% مرتع های ایران دیده می شود و ترکیبی است از گونه های گیاهان یکساله و چند ساله، درختچه ها گاهی درخت ها. بدلیل گستردگی زیاد منطقه و تنوع عامل های محیطی و گونه های گیاهی این منطقه به پنج ناحیه تقسیم می شود:
الف-ناحیه نیمه بیابانی:
در این ناحیه مقدار بارش اندک و با پراکنش مکانی و زمانی بسیار متفاوت که مقدار متوسط آن بین 200-100 میلیمتر در سال متغیر است. انبوهی پوشش گیاهی آن اندک و به طور معمولی تابعی از عامل خاک می باشد. زمین های پست این منطقه را نمکزارها یا شن های روان تشکیل می دهند. در خاک های شور اغلب گیاهان خانواده اسنفناجیان که نمک دوست هستند چیرگی دارند و در نتیجه در زمینهای غیر شن زار دامنه های سنگی و صخره ای گونه هایی از خانواده گرامینه مانند:
Aristida Plumosa و Stip Barbata دیده میشوند که در حقیقت بیشتر مربوط به منطقه استپی هستند.
ب-ناحیه استپی:
میزان بارش و پراکنش آن در این منطقه نسبت به منطقه بیابانی بیشتر، در نتیجه تنوع گونه ها هم در آن زیادتر است از عوامل مؤثر در پراکنش گونه ها در این منطقه دمای زمستانی می باشد که خود بر حسب ارتفاع و عرض جغرافیایی متغیر است. گیاهان شاخص این منطقه از گونه های مختلف عبارتند از، Stip SP و گونه های معروف Artemisia herba Alba. این ناحیه به دلیل چرای مفرط و بوته کنی دارای نقاط وسیعی عاری از پوشش گیاهی می باشد. گونه Artemisia herba alba اغلب با گیاهان تیره اسفناج همراه می باشد و گاهی کل عرصه توسط اینگونه پوشیده می شود. در نقطه هایی از ناحیه استپی که توسط کشت و زرع اشغال شده به علت عدم بازدهی مناسب در طی سالیان گذشته از حالت مرتعی خارج شده و مورد هجوم انواع گونه های مهاجم مانند:ورک، جغجغه اسپند، هندوانه ابوجهل و عیره قرار گرفته است. میزان بارندگی سالیانه این ناحیه میان 300-200 میلیمتر می باشد.
ج-ناحیه نیمه استپی:
میزان بترش سالیانه در این ناحیه بیشتر از ناحیه استپی بوده و باز بر حسب عرض جغرافیایی و عامل ارتفاع تغییر می یابد. میزان متوسط بارندگی سالیانه مسان 400-200 میلیمتر می باشد مانند بخشی از زاگرس، خراسان شمالی-فارس- زنجان -قزوین- آذربایجان غربی گونه های گیاهی آن بر حسب عرض جغرافیایی، متغییر می باشد. فلور ناحیه نیمه استپی بسیار متنوع و عنی است ولی به علت سطح پراکنش زیاد وتنوع شرایط اقلیمی مزالعه های گیاه شناسی و جامعه شناسی گیاهی به ویژه از لحاظ گیاهان مرتعی در آن بطور کلی انجام نشده است. از گونه های مرعوب مرتعی خانواده گندمیان در این ناحیه گونه های زیر را می توان نام برد:
Festuca Ovina و Bromos Tomemtellus. و خانواده لگومینوز گون ها Astragalus SP و شبدر Trifolium Fragiferum را میتوان نام برد.
د-ناحیه جنگلهای خشک:
این ناحیه در دورانهای قبل از پوشش جنگلی انبوه و مرام بوده است که در نتیجه دخالتهای بی رویه انسان امروزه بخش بزرگی از آن تبدیل به جنگلهای مخروبه و مرتع های فرسوده شده است. مانند بخش هایی از حوزه زاگرش(که به نام بیوم جنگلی بلوط ایرانی معروف است). گیاهان مرتعی این ناحبه از خانواده گرامینه و لگوم ها میباشد که از گندمیان می توان گونه SP و Poa و پروموس Promos SP و از خانواده لگوم ها جنس یونجه Medicago SP و جنس شنبلیله Trigonella را نام برد.
5-ناحیه فلور کوههای مرتفع:
در این ناحیه به دلیل ارتفاع زیاد و عدم کاربردی مرتعی مطالعه گیاه شناسی و فلورستیک به ویژه از دیدگاه نرتعی انجام نگرفته است.
رابطه چرا با تولید(بیومس یا عنصرهای غذایی) در گیاه
در مدیریت مرتع باید شرایط ورد نیاز رشد و نمو گیاه و تولید بیومس بخوبی شناسایی و بررسی شود در عیر این صورت در زندگی گیاه و تولید و ذخیره سازی ماده های غذایی در آن اختلال ایجاد خواهد شد. گیاهان در نتیجه عمل فتوسنتز عنصرها و آب را از خاک جذب کرده و با استفاده از نور خورشید به سنتز و تولید ماده های غذایی بر پایه تشکیل قندها می کنند. قسمتی از انرژی تولید شده برای رشد و نمو و فعالیت زیستی گیاه مصرف شده و بقیه آن در اندامهای گیاه برای فصل رویش بعدی ذخیره می گردد. در صورت عدم رعایت نسبت تولید و چرا توسط دام بخشی از انرژی تولید شده توسط گیاه که باید در فصل رویش پسین مورد استفاده گیاه قرار گیرد توسط دام مصرف شده و در نتیجه رشد و نمو گیاه در فصل رویش بعدی و در نهایت تولید بیوماس مختلف می شود. عمل فتوسنتز با مساحت سطح برگها یا تاج پوشش گیاهی رابطه مستقیم دارد.
هرچقدر این مقدار بیشتر باشد میزان تولید هم بیشتر و قدرت و توانایی رقابت و مقاومت گیاه نیز بیشتر می شود. در ضمن رویش مقدار آن کم و در مرحله های نهایی رشد به حداکثر می رسد.
مقدار محصول
مقدار محسول تولیدی در مرتع ها بر حسب مرحله های مختلف رشد تغییر می کند طبق نمودار شماره 1 این مقدار در 3 مرحله رویش گیاه شرخ زیر می باشد.
الف-فاز I:که سیر رشد گیاه کم است زیرا رشد و نمو گیاه منجر به تولید مقدار اندکی ماده های ذخیره ای می شود که علت آن هم کمی پوشش برگی گیاه می باشد.
ب-فاز II:که سیر رشدی گیاه در این مرحله به تقریب خطی می باشد زیرا در این مرحله سطح برگها افزایش یافته و مقدار شیره پرورده لازم برای رشد گیاه و تولید بیومس بطور مداوم اضافه می شود.
ج-فازIII:که نشان دهنده یک سیر نزولی رشد و نمو (کاهش تولید بیومس) می باشد در این مرحله از رشد گیاه اندامها پیر شده و سایه اندازی توسط گیاه بیشتر می شود. در پوشش های مرتعی بهترین هنگام بهره برداری و استفاده از مرتع(چرا) اواخر فاز II و ابتدای فاز III می باشد.
مقدار ماده غذایی در اندامهای گیاهی
در بافت های جوان گیاهی تراکم عنصرهای(ماده های) غذایی و آب بیشتری نسبت به بافتهای نگهدارنده دیده می شود. با پیر شدن اندامهای گیاه مسبت بین ساقه و برگ تنگتر می شود. در این نرحله ماده غذایی موجود در گیاه بکلی تغییر کرده و سیر تکامل رشد گیاه را می توان توسط عامل تراکم انرژی موجود در آن مشخص کرد و از این نظر در دوره های مختلف رشد گیاه در هر کیلوگرم ماده خشک ذخیره انرژی به شکلهای زیر برآورد می شود:
دوره رویش با تراکم زیاد برگ مگاژول در یک کیلوگرم ماده خشک.
در مرحله آغاز گلدهی 5.5Megajol مگاژول می باشد. در پایان گلدهی 5 مگاژول میباشد.
قابلیت هضم خوش خوراکی گیاهان
در مرحله های مختلف رشد گیاه قابلیت هضم و خوش خوراکی گیاهان نیز متفاوت است در گیاهان جوان به علت کم بودن بافت نگهدارنده درجه خوش خوراکی گیاه پایین بوده و قابلیت هضم زیاد است ولی به تدریج قابلیت هضم گیاه نیز کم می شود زیرا با پیشرفت رشد ماده های ساختاری بافتهای نگهدارنده شکل گرفته که در برابر تجزیه توسط آنزیمهای مقاو می شود.
تعداد دام در مرتع برای چرا
در هر مرتعی با توجه به شرایط ویژه آن می توان تعداد معینی دام برای چرا وارد کرد تعداد این دام به عاملهای زیر بستگی دارد:
1-وسعت(گستردگی(مرتع)
2-وزن علوفه تولید شده(به ماده خشک)
3-دوام(مدت چرا)
4-ضریب مصرف علوفه(ضریب برداشت مجاز)
5-نحوه استفاده از مرتع(روشهای چرا)
اگر در بهره برداری از مرتع ها اصلهای بالا رعایت شود ضمن برداشت محصول زیست مرتع نیز استمرار خواهد یافت در غیر این صورت مرتع به تدریج تضعیف و تخریب یافته و ممکن است حتی از قابلیت زیستی بیرون آید و توانایی تولیدی خود را از دست بدهد.
ارزیابی مرتع از لحاظ تولید
منظور از ارزیابی تولید مرتع عبارت است از حدامثر تعداد دامی که می تواند در یکسال و یا در یک مدت معینی از سال از مراتع نعلیف و چرا نمایند(برای نمونه 90 روز) ظرفیت مرتع تابعی است از وضعیت خاک و گونه های گیاهی تشکیل دهنده آن.
تعیین ظرفیت های مرتع با استفاده از برآورد میزان علوفه موجود در آن
بطوریکه در ارزیابی مرتع توضیح داده خواهد شد پس از تعیین وزن علوفه خشک در پلاتها و واحد سطح رقم بدست آمده را در ضریب برداشت مجاز آن گونه ضرب نموده و بالاخره برای تمام گونه ها وزن علوفه خشک را محاسبه می کنیم.
2 کیلوگرم عبارتست از جیره غذایی یک واحد دامی در یک شبانه روز هر عدد به دست آمده برابر تعداد واحد دامی است که می تواند یک روز در مرتع چرا کند.
حال چنانچه دوره چرا را 90 روز بگیریم عدد بدست آمده را به 90 تقسیم می کنیم رقم بدست آمده تعداد واحد دامی است که در 90 روز (یک فصل چرا) می تواند در آن مرتع چرا نمایند. تعیین ظرفیت بطور معمول برای تمام گونه ها انجام می گیرد .لی در کارهای پژوهشی ممکن است به تفکیک گونه ها انجام شود.
علل تخریب مرتع ها در ایران
قبلاً گفته شد که:بطور کلی عامل های تخریب مرتع ها در ایران به 2 دسته تقسیم می شوند:
الف-عاملهای طبیعی مانند: تغییرهای دما، بارش، فرسایش خاک، باد، ارتفاع، جهت شیب، میزان شیب، نزدیکی یا دوری به دریا و نور.
ب-عاملهای انسانی که:چرای بی رویه و بیش تز از اندازه، نامناسب بودن تعداد دام نسبت به وسعت مرتع، تغییر کاربردی مرتع ها و تبدیل آنها به زمینهای کشاورزی دیم(دیم زارها) آتش سوزی های عمدی و غیر عمدی و غیره را شامل می شود.
اصلاح و احیای مراتع:
با توجه به تخریب و سیر قهقرایی مرتع های ایران عملیات اصلاح و احیا از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد بطور هلاصه اقدامهای زیر برای تحقق این امر انجام می گیرد:
1-کشت مستقیم بذر گیاهان مرتعی
2-کود دادن و حاصلخیز کردن خاک مرتع
3-ذخیره بارش های آسمانی
4-قرق(محدود کردن یا توقف چر برای همیشه یا مدت محدود)
5-بوته کاری یا کپه کاری
روشهای اصلاح مرتع
1-کشت مستقیم بذر گیاهان مرتعی:یکی از روشهای مهم اصلاح و احیای مرتع ها است این روش از شیوه های اصلاح مرتع ها در اکثر کشورهای مانند استرالیا، زلاندنو، کانادا، آمریکای شمالی می باشد.
در ایران نیز طی 4-3 دهه گذشته عملیات و اصلاح مراتع با بذر کاری معمول گردیده است ولی متأسقانه به دلیل مساله ها و کشملهای اجتماعی و پایین بودن تکنولوژی هنوز در سطح گسترده رایج نشده است.
بذرکاری مستقیم نسبت به روشهای دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار است که دلیلهای آن عبارتند از:
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 75صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله مرتع داری Range Management