دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:35
موضوع : امام حسین ( ع ) و هفتاد و تن یاران
مقدمه :
کربلا سرزمین خون ، ایثار ، شهادت ، پیام . کربلا سرزمینی به پهنای فلک ، به بلندای آفتاب ، سرزمین انسانهایی که عاشقانه در کنار رهبر الهی ، از سلالة طلاها ، در راه پاسداری و اعتلای کلمه العلیا ، جان یافتند و زور ، زر ، تزویه و کفر اموی را باطل نمودند سلام خدا بر تو ای حسین ( ع ) ای سالار شهیدان و بر روان پاک فرزند برومند و برادران فداکار و کودک شیر خوارت و درود بی پایان بر ارواح آن پاکانی که با یک جهان شهامت جان و خویش را در کف اخلاص نهاده و در رکاب مقدست خود را قربان دین و شریعت نمودند و با دادن سرمای پر شور و هیجان خود از حریم قرآن و عترت ( ع ) دفاع کردند و با ریختن خون خویش درخت فرخنده اسلام را آبیاری و تربت خجسته کربلا را رنگین ساخته و با صورتی آغشته به خون لبخند زنان پیک مرگ را استقبال نمودند و دامن خاک را از قطعات بدن خویش پر از عظمت ساخته و با کشش معنوی خود قلوب جهانیان را متوجه خویش کرده و مزار خود را قبله گاه ارباب معرفت نمودند .
علی اکبر :
آن جناب که بزرگترین فرزند امام حسین ( ع ) است در اوایل خلافت عثمان متولد شد کینه حضرت علی اکبر ( ع ) ابوالحسن و در حادثه کربلا ، بیست و هفت ساله بود . آن حضرت با دختری از نوادگان ‹‹ ام ولد ›› ازدواج کرده ولی فرزندی نداشت 1 . آن حضرت اولین شهید از بنی هاشم بود . او جوانی خوش چهره ، زیبا ، با وقار ، شجاع ، سخاوتمند و در عین حال خویشتن دار بود 2 . هنگام شهادتش امام حسین ( ع ) خود را به بالین علی اکبر رساند و او را به سینه اش چسباند چهره ی مبارکش را بر چهره فرزند نهاد و کلماتی زیر لب زمزمه کرد و پس از لحظاتی علی اکبر شهید شد .
علی اصغر :
علی اصغر در مدینه متولد شد و مشهور است که هنگام شهادت 6 ماهه بود و تنها خواهر علی اصغر حضرت سکینه می باشد . امام حسین ( ع ) هنگامی که برای وداع دوباره به سوی خیمه ها آمد صدای علی اصغر را شنید که از تشنگی گریه می کرد به حضرت زینب فرمود : آن کودک را به من بده تا بالا و وداع کنم سپس او را در بغل گرفت و بوسید و به سوی دشمنان آمد و فریاد زد اگر به من رحم نمی کنید به این نوزاد ترحم کنید ناگهان حرمه بن کامل اسدی تیری به سوی علی اصغر پرتاب کرد که بر گلوی او نشست و او را به شهادت رساند . امام ( ع ) کودک را به خواهرش داد و مشت خود را از خون علی اصغر پر کرده و به سوی آسمان افکند و فرمود : آنچه بر من آمد بسی آسان است ، چرا که در پیش چشم خداست .
ابوالفضل العباس
چهارمین پسر حضرت علی بود . حضرت ابوالفضل در سال بیست و شش هجری متولد و مادرش حضرت 1 ام النبین ( فاطمه ) بود . پدرش امام علی ( ع ) به پیشنهاد برادرش حضرت عقیل با حضرت ام النبین ازدواج کرد تا صاحب پسرانی شجاع و رشید گردد که حضرت ابوالفضل حاصل این ازدواج بود و در سی و چهار سالگی در کربلا به شهادت رسید . حضرت عباس آخرین سخنانش را اینگونه به برادرش گفت : ‹‹ برادر مرا به خیمه گاه کودکان مبر از آنها خجالت می کشم که نتوانستم برایشان آب بیاورم آنگاه چشمانش را برای همیشه بست .
عبدالله بن امام علی ( ع )
عبدالله که کینه اش ‹‹ ابو محمد ›› بود در سال 36 هجری به دنیا آمد و پنجمین پسر حضرت امام علی ( ع ) است . در زمان شهادتش بیست و پنج سال داشت و به دست ‹‹هانی بن تثبیت ›› به شهادت رسید . عبدالله اکبر در هنگام نبرد این رجزها را می خواند ‹‹من پسر مرد دلاور و بخشنده ام ، آن مرد علی نیکوکار است که شمشیر پیامبر ( ص ) بود و کیفر دهنده ای که آثار ترس از او در هر جماعتی آشکار است .
عثمان بن امام علی ( ع )
کینه اش‹‹ ابو عمرو ›› متولد سال چهلم هجری بود . سومین پسر ام النبین ( ع ) هنگام شهادت بیست و یک ساله بود و فرزندی نداشت . حضرت علی ( ع ) به یاد بود
محابی بزرگوار ، جناب عثمان بن مظمون فرزندش را ‹‹ عثمان ›› نام نهاد . عثمان بن علی (ع ) در میدان جنگ این رجز را خواند ‹‹ منم عثمان صاحب افتخارات ، آقایم علی (ع) است که کارهای نیکش آشکار است و این حسین است که سرور خوبان و سرور هر کوچک و بزرگ است ›› .
جعفر بن امام علی ( ع )
جعفر کوچکترین برادر حضرت ابوالفضل ( ع ) و کینه اش ‹‹ ابن عبدالله ›› بود و به یاد بود برادرش حضرت جعفر طیار وی را جعفر نامید جعفر هنگام شهادت نوزده ساله و به دست ‹‹ خولی بن یزید اسبحی ›› به شهادت رسید .
محمد بن امام علی
ایشان معروف به محمد اصغر و از محمد حنفیه کوچکتر بود . مرحوم شیخ مفید معتقد است که ابوبکر کینه محمد اصغر بوده و مادرش لیلی بنت مسعود دارمیه است و طبری محمد بن علی ( ع ) را شهید کربلا دانسته و مادرش را ام ولد معرفی می کند . محمد هنگام مبارزه در میلان اینگونه رجز می خواند . سرورم علی ( ع ) است که بسیار سربلند است از هاشم ، نیک مرد کریم و بخشنده جانم فدای برادری که بزرگوار است ›› .
ابوبکر بن امام حسن ( ع )
نامش احمد ، کینه اش ابوبکر ، مادر او وقاسم رمله نام داشت و هنگام شهادت شانزده سال سن داشت 1 که بعد از برادرش قاسم عازم میدان شده و جمع کثیری از دشمن را به هلاکت رسانیده او بعد از آنکه جهاد شدیدی کرده و جمع زیادی از دشمن را به هلاکت رسانید در حالی که از شدت تشنگی چشم هایش به گودی می رفت ، خدمت عمومیش رسیده و عرض کرد : ‹‹ ای عمو ! آیا شربت آبی است ؟ تا جگرم را خنک کنم تا در مقابل دشمنان خدا و رسول نیرومند گردم حضرت فرمودند : ‹‹ ای فرزند برادرم کمی صبر کن ، تا اینکه جدت حضرت رسول را ملاقات کنی و به شربتی سیراب شوی که پس از آن هرگز تشنه نشوی ›› .
قاسم بن حسن ( ع )
نام مادر ایشان ام ولدی بوده که در کربلا حضور داشت . قاسم هنگام شهادت به سن بلوغ نرسیده و 14 سال داشت او که مرگ در راه خدا را شیرین تر از عسل می دانست دنیا و دنیا طلبان را شکست سختی داد و خود را هم ردیف بزرگترین مصلحان بشر در طول تاریخ قرار داد . عمر بن سعد گفت : به خدا سوگند من بر این جوان حمله می کنم و او را می کشم تا اینکه فرصت بدست آورده و با ضربت شمشیری سر مبارکش را شکافت بنابر نقل منتخب امام حسین ( ع ) آرام نگرفت تا اینکه قاتل قاسم را کشته و لشکر کوفه را
پراکنده ساخت .
عون بن عبدالله جعفر ( ع )
مادرش حضرت زینب می باشد . عون بعد از شهادت برادرش محمد عازم میدان جهاد شده و در هنگام جنگیدن این رجز را می خواند . اگر مرا نمی شناسید من پسر جعفرم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی است . عون بعد از آنکه بیست و یک نفر را به هلاکت رسانید شهید شد 1 .
محمد بن عبدالله جعفر ( ع )
مادرش حضرت زینب بوده که از طائفه بکر بن وائل می باشد محمد قبل از عون عازم میدان جهاد شده و بعد از آنکه ده نفر از دشمن را به هلاکت رسانید به دست عامر بن نهشل تمیمی به شهادت رسید او در میدان این رجز را خواند ‹‹ به خدا شکایت می کنم- از دشمنان- قومی که از کور دلی به هلاکت افتاده اند ترک و عوض کردند از نشانه های قرآنی را- قرآنی که محکم و مبین بود . قابل توجه است که انشاء به رجز فوق الذکر با آن محتوای عالی و نظم خوب در آن شرایط جنگ حاکی از موقعیت علمی و فرهنگی شهدای کربلا می باشد .
1 . العقدا نمرید ، ج 4 ، ص 360 .
1 . مقتل ابی مختف ، ص 126
1 . منتهی الآمال به نقل از طبری 377- الکیل ص 179