فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نقش وتاثیر سیتم هزینه یابی برمبنای فعالیت (ABC) در تصمیما ت قیمت گذاری

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله نقش وتاثیر سیتم هزینه یابی برمبنای فعالیت (ABC) در تصمیما ت قیمت گذاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 چکیده
مهمترین بخشی که در امر تصمیم گیری مدیران مربوط به تصمیم گیری در خصوص قیمت گذاری محصولات و خدماتشان وجود دارد بحث تخصیص سربار است. در چندین دهه اخیر روشها و شیوه های هزینه یابی مختلفی بکار گرفته شده که هزینه های عملیاتی را از این طرق شناسایی اندازه گیری و طبقه بندی نموده و از این رو بهای تمام شده محصولات و خدمات را با دقتی قابل قبول تعیین میکند. اطلاعات بهای تمام شده محصولات و خدمات از جمله اطلاعاتی هستند که برای تصمیم گیری در واحد های مختلف تجاری و غیر تجاری در اختیار تصمیم گیران جهت قیمت گذاری محصولات و خدمات قرار میگیرند. هرچه اطلاعات بهای تمام شده دقیقتر و درست تر باشد مدیریت تصمیمات بهتری را در شرلیط رقابتی و بحرانی اتخاذ مینماید .سیستم هزینه یابی سنتی. هزینه های سربار ساخت را بر اساس مبانی مختلف از جمله هزینه مواد . هزینه سا عت کار مستیم سر شکن مینماید. این سیستم زمانی که چندین محصول تولید میشود اطلاعات نا درستی را در مورد قیمت تمام شده آن محصولات بدست میدهد. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت سیستم جدیدی است که در دو دهه اخیر حسابداری بهای تمام شده و همچنین حسابداری مدیریت را دگرگون ساخته است. روش ABC ابزاری موثر برای حسابداری مدیریت و حسابداری بهای تمام شده است که به شناسایی بهای تولید واقعی و دقیق محصولات میپردازد.
لغات کلیدی
هزینه یابی بر مبنای فعالیت .قیمت گذاری .تصمیم گیری .بهای تمام شده .هزینه یابی سنتی
مقدمه؛
اتخاذ تصمیم درمورد قیمت گذاری ساده به نظر می رسد .برخی ازشرکتها کل هزینه تولید،مدیریت وبازاریابی را پیش بینی وسپس کل هزینه بدست امده را برکل تعداد واحدهای که جهت تولید وفروش تخمین زده شده تقسیم می کنند و پس از بدست آوردن بهای تمام شده یک واحد تولید ،درصدی نیز به عنوان سود به آن اضافه می کنند.از انجا که هزینه یابی برمبنای فعالیت میتواند اطلاعات دقیق تر وصحیح تری در خصوص بهای تمام شده محصول ارائه دهد،در سالهای اخیر توجه زیادیرا به خود جلب کرده است . یکی از وظایف اصلی مدیران تعیین وتشخیص صحیح ودقیق قیمت تمام شده کالا وخدمات ساخته شده است تا بتواند یک تصمیم درست تر در مورد قیمت تمام شده و قیمت فروش کالای ساخته شده بگیرد.
درسده های اخیر روشهاوشیوه های هزینه یابی پیشرفته ای ابداع وبه کار گرفته شده که هزینه عملیاتی را بدرستی شناسای ،اندازه گیری ،تجزیه وتحلیل وطبقه بندی و بدین ترتیب بهای تمام شده محصولات وخدمات را بدقتی قابل قبول تر تعیین می کنند .اطلاعاتی که توسط حسابداران صنعتی فراهم شده است،مدیران را قادر می سازد که عملیات مختلف و هزینه ها را کنترل،و تصمیمات دقیقتری را در رابطه با قیمت تمام شده محصولات و خدماتشان بگیرند.
یکی از مسائل بسیار مهم که باعث استفاده ازسیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت شده است ،بحث سربار(هزینه ثابت)و تاثیری است که آن بر روی قیمت تمام شده ودر نهایت اتخاذ تصمیم در رابطه با تعیین قیمت محصولات و خدمات می باشد .
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت
از انجای که روشهای به کار گرفته شده در سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت دو مرحله است باعث تخصیص هزینه سربار به محصولات و خدمات تولیدی میشود .در مرحله اول از این سیستم ،فعالیت های عمده شناسایی وبه تناسب منابعی که در هر فعالیت مصرف می شود ،هزینه سربار ساخت به آن فعالیت تخصیص می یابد،سربار تخصیص یافته به هر فعالیت به عنوان هزینه انباشته فعالیت شناسای می شود.
پس ازتخصیص سربا رساخت به هزینه انباشته شده فعالیتها در مرحله اول، محر کهای هزینه(هر رویداد یا فعالیتی که باعث وقوع و ایجاد هزینه شود )مناسب و مربوط به هر یک از فعالیتها تشخیص داده می شود .سپس درمرحله دوم ،هزینه سربار ساخت مربوط به هریک از فعالیتها به نسبت مقدارمصرف محرکهای هزینه در هر یک از خطوط تولیدی به این خطوط تخصیص داده می شود .
از انجا که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت اطلاعات دقیق تروجامع تری نسبت به سیستم هزینه یابی بر مبنای حجم بدست می اورد به همین خاطر در تصمیمات قیمت گذاری برای محصولات وخدمات بهتر است ازاین سیستم استفاده کنیم.چون اولاً سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت هزینه سربار را به واحدی تولیدی به میزانی تخصیص می دهد که هرواحد از ان هزینه استفاده می کندواین از طریق رهگیری که دراین سیستم صورت می گیرد بدست می اید.
دوماً؛سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت قیمت تمام شده یک واحد کالا را به صورت دقیق مشخص می کند که این خود یکی از مسائل بسیار مهم در امر تصمیم گیری برای قیمت گذاری و استراتژیهای است که مدیران برای قیمت گذاری استفاده می کنند .لازم به ذکر است که در سیستم ABC) )هزینه مواد وکار مستقیم تخصیص یافته همانند سیستم تخصیص برمبنای حجم است ولی تفاوت کلی در تخصیص سربار ساخت به هر یک از محصولات است.
یکی از مسائل مهم و مشکل در امر تصمیم گیری مد یران مربوط به تصمیم گیری درخصوص قیمت گذاری محصولات وخدماتشان است و مهم ترین بحثی که در قیمت گذاری وجود دارد بحث تخصیص سربار است ، تا موسسات برای کالا وخدماتشان قیمت مناسب تعیین کنند و قیمت تعیین شده قبلی را مورد بررسی وارزیابی قرار داده ودر صورت لزوم آنها را تجدید نظر نماید.
انواع هزینه:
شرکتها برای محصولات تولیدی قیمت تعیین میکنند و هزینه ((کف ))این قیمت را مشخص می نماید .شرکتها وموسسات می خواهند قیمتی را تعیین نمایند که همۀ هزینه های تولید ،توزیع وفروش را بپوشاند و با توجه به خطری که می پذیرند به بازده مناسبی دست یابند ،ودر استراتژیهای قیمت گذاری هزینه ها نقش مهمی ایفا می کنند .شرکتها ی که بتوانند هزینه ها را به درستی تشخیص و شناسای کنند و در نتیجه انها را کاهش دهند ،می توانند محصولات خود را با قیمتی پایین تر ازرقبا تعیین نمایند که این خود باعث فروش و سود بیشتر خواهد شد.
هزینه های شرکت را می توان به طور کلی به پنج دسته تقسیم نمود:
1-هزینه ثابت
2-هزینه متغییر
3-هزینه مختلط
4-هزینه نیمه متغییر
5-هزینه نیمه ثابت
به طورکلی ماهزینه ثابت ومتغییر را برای تصمیمات قیمت گذاری مورد بررسی قرارمی دهیم .هزینه های ثابت(که آنها را سربار هم می خوانند)عبارتند از هزینه هایی که با تغییر در تولیدو فروش این هزینه هاتغییر نمی کنند ،مانند هزینه های اجاره،برق،بهره وحقوق مدیران که رابطۀ با میزان تولید ندارد.هزینه های متغییر که به صورت مستقیم با میزان تولیدتغییر می کنند مانند مواد مستقیم،کارمستقیم. نتیجه می گیریم که تخصیص هزینه ثابت که می توان ان را سربار نیز نامید بسیار حائز اهمیت است ،البته سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) تخصیص هزینه ثابت را به هر واحد محصول را ساده کرده است تا اینکه مدیران در امر تصمیم گیریها و استراتژیهای قیمت گذاری با مشکل چندانی روبه رو نشوند.
انواع مدلهای قیمت گذاری ونقش سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای تصمیم گیری درست درقیمت گذاری؛
1- قیمت گذاری بر مبنای بهای تمام شده بعلاوه در صدی به عنوان سود.
2- قیمت گذاری بر مبنای سود ناخالص.
3- قیمت گذاری بر مبنای سود مورد انتظار.
4-قیمت گذاری سفارشات مخصوص.
1- قیمت گذاری بر مبنای بهای تمام شده بعلاوه درصدی به عنوان سود
روش قیمت گذاری براساس بهای تمام شده بعلاوه درصدی به عنوان سودبه وفور در تصمیمات قیمت گذاری مؤسسات تولیدی وبازرگانی مشاهده می شود.دراین روش برای تعیین قیمت،نخست بهای تمام شده هر واحد محاسبه وسپس درصدی از بهای تمام شده به آن اضافه می شود.البته ((بهای تمام شده ))را می توان به مجموعه متنوعی مشتمل بر الف)بهای تمام شده محصول ب)بهای تمام شده کامل ج)بهای تمام شده استاندارد طلقی نمود.پس هر یک از مبناها را موردبررسی قرار می دهیم.
الف)بهای تمام شده محصول:
بهای تمام شده محصول می تواند به عنوان مبنای برای قیمت گذاری قرار گیرد ،که این بهای تمام شده خود از دستمزد مستقیم و مواد مستقیم برای هر واحد و سربار تخصیص یافته تشکیل شده است،همان طور که ملاحظه می کنیم در این سیستم سربار به صورت سیستم های سنتی تخصیص پیدا کرده ونمی تواند اطلاعات دقیقی در امور قیمت گذاری فراهم نماید . در اینجا می توانیم به اهمیت سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت پی برد زیرا سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت است که می توان هزینه سربار هر واحد را به صورت دقیق شناسای و رهگیری نماید وسپس نتیجه می گیریم برای اینکه بتوانیم یک تصمیم صحیح ودقیق برای قیمت گذاری بر مبنای بهای تمام شده محصول بگیریم بایداز سیستم هزینه یابی استفاده نما ییم که بتواند بهای واقعی هر واحد محصول را تشخیص داده تا قیمت درست و صحیح برای محصولات و خدماتمان در نظر بگیریم.
ب)بهای تمام شده کامل؛
در این نوع از مدل قیمت گذاری ،بهای تمام شده کامل یعنی بهای تمام شده محصول به اضافه هزینه های عملیاتی مبنای تعیین قییمت قرار می گیرد . البته این روش قیمت گذاری در قراردادهای پیمانی متداول است ،در این روش قیمت گذاری کلیه اقلام بهای تمام شده وهزینه های عملیاتی را در بر می گیرد ودر صدی نیز به عنوان سود خالص به آن اضافه میشود .
از انجا که در پیمانهای قراردادی چندگروه محصول تولید می شود و قیمت تمام شده هر کدام از محصولات به خاطراینکه از تکنولوژی جدیدی استفاده می کنند به طور کامل مشخص نیست و نمی توان قیمت ثابتی برای آن در نظر گرفت و اگر از ابتدا یک قیمت ثابتی در قرارداد تعیین شود ،این قیمت یا خیلی پایین است ویا خیلی بالا که موجب زیان یابرای تولید کننده می شود یا برای خریدار.
پس یکی از عمده مشکلات در این مدل قیمت گذاری تعیین بهای تمام شده کامل است ،چون تولید کننده فقط یک محصول تولید نمی کند و برای خریداران متعددی کالا وخدماتش را ارسال می کند ،که تخصیص هزینه سربار به هر محصول کار سادۀ نیست. در این شرایط مدیریت باید اولاًبهای تمام شده واقعی هرمحصول را به صورت صحیح و دقیق بدست آورد،که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت از طریق رهگیری هزینه سربار این کار را ساده نموده است و اطلاعات دقیق و قابل قبول تری برای ما بدست می اورد .دوماً در بحث تخصیص هزینه ها ی عملیاتی که وجود دارد قبلاً درصدی ازکل هزینه های عملیاتی که وجود داشت به هر محصول تخصیص می یافت که چندان معقول و عقلایی به نظر نمی رسد که در تخصیص هزینه های عملیاتی نیز سیستم ABC کمک شایان توجه ای می تواند به ما بکند وبا پیدا کردن هزینه های عملیاتی هر گروه ازمحصول به طور جدا گانه، اطلاعات دقیق وقابل قبول تری برای قیمت گذاری محصول و خدمات در اختیار ما می گذارد .که پس از بدست آوردن بهای تمام شده واقعی می توان درصدی به عنوان سود به آن اضافه کنیم وهمان طوری که می بینیم سیستم ABCدر این نوع از مدل قیمت گذاری کمک بسیار با اهمیتی به مدیران میکند.
ج)بهای تمام شده استاندارد ؛
مدل قیمت گذاری بهای تمام شده بعلاوه درصدی به عنوان سود یک اشکال بسیار مهم ودر خور توجه دارد ،و آن این است که هر چه کارایی تولید کننده کمتر باشد سود بیشتری نسیبش می شود . مدل بهای تمام شده استاندارد به رفع آن می پردازد ،در این مدل خریدار با طرف پیمان قرار داد می بندد که بهای تمام شده محصول باید از یک استاندارد مشخص پیروی کند و بعد در صدی به عنوان سود به آن اضافه می کند .در بهای تمام شده استاندارد باید دقت زیادی برای تعیین بهای تمام شده انجام گیرد یعنی بهای تمام شده مواد مستقیم ،دستمزد مستقیم ،سربار ساخت تخصیص یافته هر کدام به درستی تخمین زده شده باشند .برای این کار سیستم ABCنیز میتواند کمک زیادی به مدیران یرای امر تصمیم گیری در خصوص قیمت تمام شده استاندارد بنماید .چون که در این روش تخمین و براورد دستمزد ومواد به طور وضوح روشن و واضح است و مهمترین امر در این خصوص بحث سربا ر است که باید به درستی به هر واحد محصول تخصیص داده شود تا یک بهای تمام شده واقعی از محصول بدست آید که نه طرف پیمان زیاد ضرردیده باشد یا سود کرده باشدنه شخص خریدار . در این مدل قیمت گذاری ،نکته حائز اهمیت آن است که به طور مداوم وسیستماتیک انحرافات بین بهای تمام شده استاندارد وبهای تمام شده واقعی بدست آید .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   6 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش وتاثیر سیتم هزینه یابی برمبنای فعالیت (ABC) در تصمیما ت قیمت گذاری

دانلود مقاله هزینه یابی برمبنای فعالیتABC

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله هزینه یابی برمبنای فعالیتABC دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  58  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

کلیات
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی محصولات و خدمات است که نیازهایی از قبیل محاسبه صحیح بهای تمام شده محصول، بهبود فرایند تولید، حذف فعالیت های زائد، شناخت محرک های هزینه، برنامه ریزی عملیات و تعیین راهبردهای تجاری را برای واحد اقتصادی برآورده می سازد. این سیستم به جای پرداختن به نشانه و معلول ، علت ایجاد هزینه و تولید را کالبدشکافی می کند و اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی، متقاضی و حتی ارزش افزوده نباشد، زمینه حذف، تعدیل یا بهبود آن را فراهم می کند.
در ادبیات حسابدرای تعاریف مختلفی از هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارائه شده است.
می هر و دیکین معتقدند : «هزینه یابی بر مبنای فعالیت یک روش هزینه یابی است که بهای تمام شده محصولات را از جمع هزینه فعالیتهایی که منجر به ساخت محصول می شوند بدست می آورد».
هیلتون می نویسد: «هزینه یابی بر مبنای فعالیت روشی است که در آن هزینه ها بر مبنای نسبت سهم فعالیتهای صرف شده بوسیله هر محصول، از یک مخزن هزینه به محصولات مختلف تخصیص داده می شود».
با توجه به تعاریف فوق می توان گفت که ABC ، بر فعالیتهایی تأکید دارند که برای تولید محصولات (خدمات) باید انجام شوند و سپس هزینه فعالیتها با توجه به میزان استفاده هر محصول از فعالیتها به محصولات تسهیم می شود.

 


تاریخچه
در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970، برخی نویسندگان حسابدرای به رابطه بین فعالیت و هزینه اشاره نمودند. اما در دهه 1980 به دنبال انعکاس ضعف ها و نارسایی های سیستم های رایج حسابداری در ارائه اطلاعات دقیق هزینه، توجه جدی در محافل دانشگاهی و حرفه ای به این رابطه بیشتر جلب گردید. این توجه عمدتاً براساس پیدایش 3 سازه اصلی بود. سازه اول تغییر نوینی بود که در دنیا جهت معرفی تکنولوژی مدرن، مکانیزم های تولیدی جدید در کشورهای مختلف بویژه در ژاپن و ... رخ داد. سازه دوم این بود که در دهه 1980 فلسفه فکری بسیاری از مدیران شرکت ها دستخوش تغییرات عمده گردید و علاوه بر سود آوری، رقابت در سطح جهانی، افزایش رضایت مشتریان، تأکید بر کنترل کیفیت محصولات و کاهش هزینه ها نیز جزو اهداف اصلی مدیران قرار گرفت. سازه سوم این بود که عده ای از نویسندگان حسابداری به تشریح فضای جدید تولید، نقشهای گوناگون تکنولوژی و دیدگاههای جدید مدیران پرداختند. نویسندگان مذکور ادعا کردند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی و مدیران نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیست بلکه استفاده از اطلاعات حاصل از آنها سبب گمراهی و تصمیم گیری های نادرست مدیران می شود. به دنبال آن، این نویسندگان اقدام به معرفی سیستم جدید تحت عنوان «هزینه یابی بر مبنای فعالیت» نمودند.
نیاز به اطلاعات عملیاتی در مورد هزینه ها، مقدمه ظهور سیستم دوبعدی ABC را فراهم آورد. این نگرش جدید مشخصاً به منظور ارائه اطلاعات مفید جهت دستیابی به اهداف اصلاحی در داخل و خارج از سازمان پدید آمد. این سیستم دارای دو دیدگاه اساسی می باشند. دیدگاه اول بیانگر تخصیص هزینه ها از منابع به فعالیت ها و از فعالیتها به اهداف (موضوع) هزینه (شامل مشتریان و محصولات) می باشد.
اطلاعات فراهم شده در این بخش پشتیبان تصمیمات کلیدی سازمان مانند قیمت گذاری، تعیین ترکیب محصول تأمین منابع و تعیین الویت هایی برای اقدامات اصلاحی است. دیدگاه دوم پاسخگوی نیاز سازمان به اطلاعاتی درباره عوامل موثر بر فعالیتهاست. به عبارت دیگر چه عواملی باعث انجام کارها می شوند و چگونه می توان این فعالیتها را به نحو مطلوب انجام داد. چنین اطلاعاتی به سازمان کمک می کند تا علاوه بر بهبود عملکرد خود، ارزش دریافتی توسط مشتریان را نیز اصلاح نماید.

 

فرایند محاسبه بهای تمام شده توسط سیستم های سنتی و ایرادات وارد بر آن:
پیشرفت تکنولوژی تولید و استفاده از تفکر مدیریت موجودی، نظیر jit ، و چند عامل دیگر ساختار هزینه های محصول را به شدت تغییر داده است و باعث افزایش هزینه های سربار و در عوض کاهش شدید هزینه های کار مستقیم و هزینه مواد اولیه شده است.
در سیستم های سنتی هزینه یابی، برای تخصیص هزینه سربار در غالب موارد از هزینه (ساعت) کار مستقیم به عنوان مبنای تخصیص استفاده می شود. در حالیکه امروزه هزینه کار مستقیم غالباً کمتر از 15% و در مقابل هزینه های سربار بیش از 50% از هزینه محصول را دربر می گیرد. بنابراین تخصیص هزینه های سربار بر اساس مبناهایی همچون ساعت (هزینه) کار مستقیم منجر به محاسبه نادرست بهای تمام شده محصولات می شود.

در نظام سنتی، بهای تمام شده محصول طی فرایند زیر محاسبه می شود:

1) ردیابی (اختصاص) مواد مستقیم و دستمزد مستقیم به محصولات یا خدمات
2) تخصیص هزینه های سربار به محصولات یا خدمات بر مبنای یک نرخ جذب معین.
3) محاسبه بهای تمام شده محصولات
به این شیوه محاسبه بهای تمام شده ایراداتی وارد شده است که می توان موارد زیر را بیان کرد:
1) هزینه کار مستقیم اهمیت خود را از دست داده است.
2) استفاده از یک مبنای تخصیص نمی تواند به طرز مناسبی تمام روابط بین هزینه ها را نشان دهد.
3) علی رغم بالا بودن سهم هزینه سربار در هزینه محصول، نحوه تخصیص هزینه سربار به هر اندازه که باشد فاقد اهمیت است.
4) این سیستم در جریان تولید پیچیده و غیرمعمول جوابگو نمی باشد.
5) اطلاعاتی صحیح و واقعی در مورد بهای تمام شده و سودآوری شرکت ارائه نمی کند.
سیستم ABC فلسفه نوین مدیران (جلب رضایت مشتریان) و رقابت با سایر شرکت ها را به طور کمی در هزینه یابی محصول منظور می کند. یعنی این سیستم علاوه بر هزینه های مواد مستقیم و دستمزد مستقیم ، هزینه های گوناگون مربوط به تکنولوژی، کیفیت محصول و هزینه های مربوط به تولیدات انعطاف پذیر را نیز در برمی گیرد.
چه شرکت هایی بهتر است از سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت استفاده کنند؟
استفاده از ABC برای برخی شرکت ها نامناسب بوده و برای برخی دیگر بی تأثیر می باشد. هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهایی مناسب است که دارای ویژگی های زیر باشند:
1) شرکتهایی که دارای تولیدات گوناگون و متنوع و یا ارائه دهنده خدمات مختلفی باشند.
2) شرکتهایی که هزینه سربارشان بالا بوده و این هزینه به محصولات مختلف با توجه به میزان تولید هر یک به نسبت یکسان قابل تخصیص نباشد.
3) شرکتهایی که از ماشین آلات پیشرفته خودکار در تولید استفاده می کنند.
4) شرکتهایی که دارای جریان تولید پیچیده و غیرمعمول می باشند.

 

طبقه بندی هزینه ها در روش ABC
طرفداران ABC ادعا می کنند که کلیه فعالیتهایی که در یک سازمان صورت می گیرد نهایتاً در راستای حمایت از تولید و توزیع محصولات یا خدمات می باشد. بنابراین هزینه کلیه فعالیتها باید به عنوان هزینه های محصول درنظر گرفته شوند.
در سیستم ABC ، 4 طبقه فعالیت وجود دارد که هزینه این فعالیتها نیز با توجه به میزان استفاده هر محصول (خدمت) از فعالیتها، به محصولات (خدمات) تخصیص می یابد. 4 طبقه فعالیت عبارتند از:
1) فعالیتهای سطح واحد محصول که با هر بار تولید یک واحد محصول انجام می شود (سوراخ کردن، ماشین کاری هر قطعه) هزینه این نوع فعالیتها بین واحدهایی که فعالیت برای تولید آنها انجام شده است تسهیم می شود.
2) فعالیتهای سطح دسته محصول که با هر بار تولید یک دسته از محصول انجام می شود (آماده سازی ماشین آلات یا سفارش مجموعه ای از قطعات) هزینه های سطح دسته محصول صرف نظر از تعداد واحدهای موجود در هر دسته اغلب ثابت است.
3) فعالیتهای سطح محصول که براساس نیاز پشتیبانی انواع محصولات مختلف اجرا می شود و هزینه های آن ثابت بوده و می توان آنها را به محصولات تخصیص داد. (حفظ مشخصات محصول و انجام تغییرات مهندسی).
4) فعالیتهای سطح کارخانه که فرایند عمومی تولید کارخانه را پشتیبانی می کند. 3 طبقه اول با هزینه هایی سر و کار دارد که می توان آنها را مستقیماً به محصولات تخصیص داد. اما طبقه اخیر شامل هزینه هایی است که برای انواع محصولات مشترک است و تنها بر مبنای اختیاری می توان آنها را بین محصولات تسهیم کرد (روشنایی و نظافت کارخانه)

 

نحوی اجرای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت
در سیستم های هزینه یابی سنتی، عموماً از طریق ایجاد مراکز هزینه، کلیه هزینه های دوایر مختلف تولیدی و غیرتولیدی به تعداد محصولات تولید شده تقسیم می شود تا بهای تمام شده محصول تعیین شود. در این سیستم هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیتهای لازم جهت تولید محصولات (خدمات) با هزینه ها و همچنین میزان استفاده این فعالیتها از منابع مالی شرکت وجود ندارد. در نتیجه بهای تمام شده محصول منعکس کننده مستقیم فعالیتها و ارزش منابع به کار گرفته شده شرکت نیست. سیستم ABC این نقیصه را بوسیله مرتبط نمودن مستقیم هزینه های سازمانی با هزینه های فعالیت عملیاتی مرتفع می سازد.
سیستم ABC تخصیص هزینه های عمومی و مشترک را در دو مرحله انجام می دهد. در مرحله اول هزینه فعالیتهایی که منجر به پیداش محصولات یا خدمات گشته اند تعیین می شود . این مرحله شامل موارد زیر است :
1) بررسی هزینه های تولیدی و غیر تولیدی.
2) تعیین فعالیتهای مربوط به تولید یا توزیع محصولات یا خدمات.
3) تعیین تعداد مراکز فعالیت جهت جمع آوری هزینه ها و
4) تعیین هزینه های مربوط هر فعالیت
مرحله دوم مربوط به جذب هزینه مراکز فعالیت به محصولات یا خدمات جداگانه است.این مرحله شامل موارد زیر است:
1- تعیین مبناهای متعدد تولید و غیر تولیدی جهت تخصیص هزینه
2- تقسیم هزینه مراکز فعالیت به منباهای مختلف و تعیین نرخ سربار
3- جذب نرخ سربار محصولات یا خدمات گوناگون

برخی از مباحث کلیدی ABC

الف) محرکهای هزینه : محرکهای هزینه مشخصه یک رویداد یا فعالیت است که منجر به وقوع هزینه می شود در انتخاب محرک های هزینه مناسب 3 عامل حائز اهمیت وجود دارد:
1) میزان همبستگی
2) هزینه اندازه گیری
3) آثار رفتاری

ب) همگن بودن فعالیت ها: یعنی اینکه اقلامی از هزینه سربار در یک گروه گردآوری شوند که تقریباً به نسبتی یکسان توسط هر یک از محصولات به مصرف برسند.

ج) تعیین زمان طراحی و اجرای سیستمABC

مقدمه
امروزه با رشد و توسعه تکنولوژیهای پیشرفته در ابعاد مختلف توام با افزایش پیچیدگی و تنوع فعالیتها، درک این تغییرات و سنجش تاثیرات آن بر هزینه های سازمانی اهمیت زیادی دارد. اهمیت این امر برای واحدهای خدماتی با توجه به اینکه درجه تنوع و تغییرات در آنها، نسبت به فعالیتهای تولیدی بیشتر است، مضاعف می باشد. بدیهی است که شناخت این فعالیتها و سنجش تاثیرات آن برهزینه های سازمانی مستلزم طراحی یک سیستم مناسب هزینه یابی در این زمینه می باشد. اهمیت شناخت وکنترل هزینه ها چه در موسسات دولتی و چه در سازمانهای خصوصی بر کسی پوشیده نیست. اما دستیابی به این مهم، نیازمند طراحی یک سیستم مناسب و کارآ است که قادر به شناخت تنوع وپیچیدگی فعالیتهای، وسنجش تاثیرآن بر هزینه های ارائه خدمات باشد. سیستم های سنتی هزینه یابی، خصوصا سیستمهایی که در سطح بیمارستانهای کشور استفاده می گردد، بدلیل ماهیت آن عملا قادر به برآوردن این انتظارات نمی باشد. چون این سیستمها بر اساس یکسری تعرفه های ثابت وضع شده و بدون توجه به شرایط و وضعیت ، بهای تمام شده خدمات ارائه شده را محاسبه می کند. بدیهی است که استفاده از این روش علاوه بر این که باعث ایجاد اشکالات و نواقصی در محاسبه بهای تمام شده واقعی می گردد، اطلاعات مناسبی را برای تصمیم گیری در اختیار مدیران قرار نمی دهند. بنابراین لزوم استفاده از سیستمهای نوین هزینه یابی که در سطح دنیا معمول می باشد، بعنوان یک ضرورت اساسی مطرح است. یکی از سیستم های نوین هزینه یابی که کاربردهای گوناگون آن در فعالیتهای خدماتی روز به روز در حال گسترش است، سیستم “هزینه یابی برمبنا ی فعالیت“ یا اصطلاحا سیستم "ABC"1 است. این سیستم با بکارگیری روشهای مناسب، اثرات حاصل از تغییرات فعالیتها، پیچیدگی، تنوع و ویژگیهای خاص هر فعالیت را در محاسبه هزینه های آن منظور می کند. یکی از ویژگیهای این سیستم که آن را از سایر سیستم ها متمایزمی کند، توانایی شناسایی دقیق هزینه ها

 

وارائه اطلاعات غیر مالی جهت بهبود عملکرد وافزایش کار آیی فعالیتها می باشد. و تا حد ممکن با بکارگیری روشهای مناسب این اثرات را بطور کمّی جذب محاسبه بهای تمام شده خدمات و محصولات می کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم:
پیشینه تحقیق

 

فواید ناشی از اجرا و بکارگیری سیستم پیشنهادی

 

با توجه به اینکه سیستم تعرفــــه گذاری موجود در نظام تولیذی از جنبه های مختلف مناسب نمی باشد، بنابراین ارائه سیستمی که بتواند نقایص سیستم موجود را برطرف کند، بسیار مفید و اساسی تلقی می گردد. فواید ناشی از اجرای سیستم پیشنهادی، با توجه به استفاده کنندگان اطلاعات سیستم هزینه یابی (مدیران و تصمیم گیرندگان شرکتها، دولتها، بخش خصوصی، شرکتهای بیمه و سرمایه گذاران) متفاوت می باشد. بطور کلی فواید ناشی از اجرای سیستم پیشنهادی در دو جنبه اصلی قابل طرح است که عبارتند از:1- اطلاعاتی که سیستم پیشنهادی می تواند برای استفاده کنندگان داخلی شرکت فراهم کند و2- اطلاعاتی که این سیستم می تواند برای سایر استفاده کنندگان خارجی فراهم کند. بر این اساس مهمترین منافع سیستم پیشنهادی برای استفاده کنندگان داخلی عبارت است از:

 

1-ارائة مفاهیم نظری در مورد معرفی و شناسایی مبانی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) و سازمانهایی که این سیستم را برای هزینه یابی و تهیه اطلاعات مورد نیاز بکار گرفته اند.
2-تخصیص دقیق هزینه ها به فعالیتهای مورد نیاز برای انجام خدمات وسپس محاسبه دقیق و صحیح بهای تمام شده خدمات ارائه شده از طرف شرکت با توجه به مبانی سیستم ABC در بخشهای مختلف.
3-تهیه و ارائه اطلاعات جانبی برای تصمیم گیرندگان ،از جمله استاندارد نمودن فعالیتها، آنالیز فعالیتها، شناسایی فعالیتهای دارای ارزش افزوده و بدون ارزش افزوده، تعیین زمان انجام فعالیتها، تعیین مواد ولوازم مصرفی برای انجام هر فعالیت، ابزار وتجهیزات مورد نیاز برای انجام فعالیتها و غیره.
4-تعیین منابع و امکانات مورد نیاز برای انجام فعالیتها از نظرمیزان هزینه منابع مصرفی.

 

5-فراهم نمودن اطلاعات لازم برای نظام بودجه بندی خصوصاً بودجه بندی بر مبنای فعالیت (ABB) .
6-فراهم کردن اطلاعات مناسب برای ارزیابی عملکرد کارکنان در بخشهای مختلف تولیذ و همچنین ارزیابی عملکرد با سایر تولید (BM )برای جبران دهی خدمات و تشویق عملکرد مناسب.
7-فراهم کردن یک مبنا وپایه برای اجرای سیستم بهبود مستمر از طریق بکارگیری سیستم کایزن و هزینه یابی هدفی .

 

منافع ناشی از اجرا و بکارگیری سیستم پیشنهادی برای استفاده کنندگان خارجی :
1-ارائه اطلاعات مناسب برای تصمیم گیری در خصوص سرمایه گذاری بخش خصوصی
2-استفاده از اطلاعات تعیین نرخ بازگشت سرمایه (ROI )، سودآوری سرمایه گذاری انجام شده و مقایسه آن با سایر سرمایه گذاریها در بخشهای مختلف اقتصادی.
3-تصمیم گیری در خصوص تعیین و وضع میزان تعرفه و فرانشیز پرداختی از طرف سازمانهای بیمه با توجه به نوع شرکتها و خدماتی که از طرف شرکتها به بیمه شدگان ارائه می گردد.

 

-مکانیزم اجرائی سیستم ABC و بررسی دیدگاههای این سیستم
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی است که می تواند بطور مجزا ویا همراه با سیستم های موجود هزینه یابی در جهت فراهم کردن اطلاعات مناسب در تصمیم گیریها استفاده شود. یکی از ویژگیهای مهم ABC که آن را از سیستم های سنتی متمایز می سازد، توجه به پدیده های نوین عملیاتی و اثرات تکنولوژی حاکم بر وضعیت موجود است و تا حد ممکن با بکارگیری روشهای مناسب، این اثرات را به طور کمّی جذب خدمات ارائه شده می کند.

در سیستم های هزینه یابی سنتی، عموما" از طریق ایجاد مراکز هزینه، کلیه هزینه های دوایر عملیاتی وغیر عملیاتی بر تعداد ونوع خدمات ارائه شده تقسیم می شود تا از این طریق بهای تمام شده تعیین گردد. در این سیستم ها هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیت های لازم جهت ارائه خدمات و میزان استفاده از منابع وجود ندارد. در نتیجه بهای تمام شده منعکس کننده مستقیم فعالیت ها و ارزش های منابع بکار گرفته شده نمی باشد. سیستم ABC این مشکل را بوسیله مرتبط کردن هزینه های سازمانی با هزینه های فعالیت های عملیاتی مرتفع می سازد.

 

از نظر عملی، سیستم ABC روابط علّی بین ایجاد هزینه ها و فعالیتهای لازم جهت ارائه خدماتی را که برای سازمان ارزش اقتصادی ایجاد می کنند، مشخص می سازد. این سیستم از این باور سرچشمه می گیرد که خدمات، فعالیتها را مصرف می کنند و فعالیتها منابع را. در این روش ابتدا هزینه ها به فعالیتها تخصیص می یابد و سپس هزینه های تخصیص یافته به فعالیتها، بر مبنای استفاده هر یک از خدمات از فعالیتها، به آنها تخصیص داده می شود (شکل شماره1). در واقع هزینه یابی بر مبنای فعالیت شیوه ای است که بر اساس آن، هزینه خدمات و یا محصولات به عنوان جمع هزینه فعالیتهایی که به خاطر ارائه آنها انجام می شود، بدست می آید
از نظر فرآیندی در سیستم ABC، طرحریزی هزینه ها با تاکید بر فرآیند مستمر بهسازی است. در این روش بر شناسایی فعالیتهای دارای ارزش افزوده و فعالیتهای بدون ارزش تاکید می شود و برای حذف فعالیتهای بدون ارزش افزوده تلاش می شود. به بیان دیگر روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت را می توان برای شناسایی و حذف فعالیتهایی بکار برد که باعث افزایش هزینه ها می شوند، بدون آنکه ارزش افزوده ای را دریافت کنندگان خدمات ایجاد کنند. هزینه های بدون ارزش افزوده، هزینه آن گروه از فعالیتهایی است که می توان آن را حذف کرد بطوریکه کاهشی در کیفیت خدمت، عملکرد و یا ارزش آن رخ ندهد. با بکارگیری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این دیدگاه سیستم ABC، می توان به کاهش هزینه ها، از طریق حذف فعالیتهای اضافی و غیر سودمند و یافتن روشهای جدید و اقتصادی برای انجام فعالیتهای دارای ارزش افزوده دست یافت.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  58  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هزینه یابی برمبنای فعالیتABC

دانلود مقاله طراحی سیستم هزینه یابی مرحله ای

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله طراحی سیستم هزینه یابی مرحله ای دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  22  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

مقدمه
اصولاً سیستم های بهایابی دارای دو مرحله می باشد؛ یک مرحله برای جمع آوری و انباشت بها و یک مرحله برای تخصیص بها. سیستم های مختلف بهایابی در انباشت بها تفاوت چندانی با هم ندارند و آنچه سیستم ها را از همدیگر متمایز می سازد، نحوه تخصیص بها می باشد؛ یعنی سیستم های مختلف بهایابی برمبنای تخصیص بها طبقه بندی شده اند ، نه بر مبنای روش انباشت بها. بر مبنای نحوه تخصیص بها سیستم های تعیین بها به دو نوع تقسیم می شوند:
1) سیستم بهایابی یکسان(مرحله ای)
2) سیستم بهایابی متفاوت(سفارش کار)
نوع فعالیت و نیز فرآیند بازاریابی و فروش محصولات یا ارائه خدمات شرکت می تواند در انتخاب سیستم بهایابی نقش کلیدی ایفا کند.
سیستم بهایابی متفاوت(سفارش کار):
این سیستم در شرکت های مورد استفاده قرار می گیرد که هر محصول یا هر گروه محصول مشابه به طور اساسی با هم تفاوت داشته و بر طبق مشخصات دریافتی از مشتریان یا دستور ساخت، تولید شود. مثل شرکت های پیمانکاری، کشتی سازی، هواپیما سازی، تولید اثاثه و چاپخانه ها.
سیستم تعیین بهای متفاوت به هر سفارش به عنوان یک موضوع تعیین بهای جداگانه نگاه می کند و بهای هر سفارش را به طور مجزا محاسبه و ارائه می نماید.

 

 

 

سیستم بهایابی یکسان(مرحله ای): سیستم بهایابی یکسان سیستمی است برای اندازه گیری و گزارش قیمت تمام شده ی محصولات مشابهی که تولید آنها در یکسری عملیات تولیدی یکنواخت به صورت انبوه وپیوسته صورت می گیرد. نمونه صنایعی که ازسیستم بهایابی یکسان استفاده می کنند عبارتند از: صنایع کاغذ، فولاد و شیمیایی
در تعیین بهای یکسان ، کلیه محصولات به عنوان یک موضوع تعیین بها در نظر گرفته می شود و بهای هر محصول از طریق تقسیم کل بهای عوامل بر حجم تولید به طور مساوی و یکسان بدست می آید.

 

شکل زیر سیستم بهایابی یکسان را نشان می دهد:

 

 

 

 

 

معمولاً فراهم نمودن شرایط زیر منجر به استفاده از سیستم ”بهایابی یکسان” خواهد شد:
1. تولید محصول به صورت انبوه بوده و شرکت با توجه به شناختی که از سلیقه و نیاز بازار دارد، محصول خود را طراحی و تولید می کند؛ به این امید که بتواند در بازار، محصول خود را به فروش رساند.
2. محصولات تولیدی یکسان و همگن بوده و هر نوع محصول دارای ویژگی های یکسان است و محصولات از همدیگر قابل تشخیص نیستند و ویژگی منحصربه فرد ندارند.
3. به تبع همگن و یکسان بودن محصول، بهای محصولات با همدیگر برابر و یکسان خواهد بود و از تقسیم بهای کل بر تعداد تولید، بهای هر واحد بدست می آید.
4. قبل از جذب مشتری، محصول تولید می شود؛ یعنی متعاقب تولید محصول، مشتری جذب می شود. به عبارت دیگر محصول منتظر مشتری است نه مشتری منتظر محصول.
5. فرض جریان بها در اینگونه شرکت ها ممکن است fifo ، lifo و یا میانگین موزون باشد و امکان شناسایی ویژه ی هر محصول وجود ندارد. یعنی محصولات از همدیگر قابل تمیز و تشخیص نمی باشند.
6. از آنجایی که معمولاً محصول منتظر و معطل مشتری است، هزینه ی انبارداری چنین شرکت هایی می تواند نسبتاً قابل توجه باشد. البته چنانچه شرکت قادر به اجرای سیستم تحویل به موقع(jit) باشد، هزینه انبارداری دراین گونه شرکت ها نیز تقریباً به صفر می رسد. در این سیستم اصولاً انبار معنی نخواهد داشت و مواد وارده مستقیماً وارد خط تولید می شود و محصول پس از اتمام مراحل ساخت مستقیماً برای مشتری ارسال می شود.
7. چون تولیدات تکراری هستند، ریسک تولید در این گونه شرکت ها پایین است؛ اما ریسک فروش محصول به طور نسبی بالاتر است؛ چون نسبت به توان جلب مشتری و فروش محصول اطمینان قطعی وجود ندارد.

 

نحوه گردش حساب های صنعتی در سیستم بهایابی یکسان
دراین سیستم بهایابی، بهای تولید هر دایره به حساب موجودی کالای درجریان ساخت همان دایره منظور می شود.
ثبت های حسابداری مربوط به بهایابی یکسان بشرح زیر می باشد:

 

حسابداری مواد اولیه:
در سیستم بهایابی یکسان، مواد اولیه ی که از انبار صادر می شود در حواله انبار باید مشخص گردد که مربوط به کدام دایره یا مرکز هزینه می باشد.
ثبت حسابداری مربوط به مصرف مواد مستقیم به صورت زیر می باشد:
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره الف × ×
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره ب × ×
کنترل موجودی مواد × ×
حسابداری حقوق و دستمزد:
در سیستم بهایابی یکسان احتیاج به تهیه کارت ساعت کارکرد با جزئیاتی که در سیستم بهایابی سفارش کار مورد استفاده قرار می گیرد، نمی باشد. بلکه در کارت ساعت کارکرد هر کارگر در هر دایره، ساعات کار مفید و قسمت ”سایر” (زمان صرف شده جهت آماده سازی و نظافت ماشین آلات و اوقات تلف شده) بطور جداگانه تکمیل می گردد. بهای دستمزد مستقیم هر دایره به حساب موجودی کالای در جریان ساخت همان دایره منظور می شود. ثبت حسابداری مربوط به بهای دستمزد مستقیم بصورت زیر می باشد:
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره الف × ×
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره ب × ×
کنترل حقوق و دستمزد × ×

 


حسابداری سربار کارخانه:
سیستم بهایابی یکسان نیز به روش های بهایابی واقعی و نرمال قابل اجرا می باشد. در سیستم بهایابی یکسان، زمانی استفاده از نرخ ازپیش تعیین شده سربار کارخانه ضرورت پیدا می کند که مقدار تولید یا بهای سربار کارخانه ماه به ماه بطور قابل ملاحظه ای تغییر نمایند. در صورتی که مقدار تولید و بهای سربار کارخانه ماه به ماه نوسان زیادی نداشته باشند، می توان از بهای واقعی سربار کارخانه جهت بهایابی محصول استفاده نمود.
درصورت استفاده از نرخ از پیش تعیین شده ، بهای واقعی سربار کارخانه هر دایره به حساب کنترل سربار کارخانه منظور می شود. در این مورد ثبت زیر صورت می گیرد:
کنترل سربار کارخانه × ×
حساب های مختلف × ×
ثبت مربوط به سربار جذب شده توسط هر دایره به صورت زیر می باشد:
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره الف × ×
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره ب × ×
کنترل سربار جذب شده × ×
انتقال قیمت تمام شده واحد های تکمیل شده یک دایره به دایره بعد:
در صنایعی که از سیستم بهایابی یکسان استفاده می کنند، واحدهایی که دریک دایره تکمیل می گردند به دایره بعد منتقل می شوند. قیمت تمام شده واحدهای انتقال یافته بین دوایر براساس محاسبات گزارش بهای تولید می باشد.
ثبت حسابداری زیر مربوط به قیمت تمام شده واحدهائی می باشدکه از دایره الف به دایره ب منتقل شده اند:
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره ب × ×
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره الف × ×
در مورد واحدهای که در دایره ب تکمیل گردیده و به انبار کالای ساخته شده منتقل شده اند، ثبت حسابداری زیر صورت می گیرد:
موجودی کالای ساخته شده × ×
موجودی کالای در جریان ساخت – دایره ب × ×
در مورد واحدهای که فروش رفته اند، ثبت حسابداری زیر صورت می گیرد:
قیمت تمام شده کالای فروش رفته × ×
موجودی کالای ساخته × ×
در پایان دوره مالی، قیمت تمام شده کالای فروش رفته به حساب سود و زیان بسته می شود.
اجرای سیستم های بهایابی یکسان
این سیستم در دو حالت می تواند مورد بررسی قرار گیرد: یکی زمانی که کالای در جریان ساخت اول دوره وجود ندارد و دیگری زمانی که کالای در جریان ساخت اول دوره وجود دارد. زمانی که موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره وجود ندارد اصولاً روش های بهایابی مانند fifo ،lifo و wa (میانگین موزون) مصداق نخواهند داشت؛ به عبارت دیگر حاصل هر سه روش یکسان خواهد بود، لذا انجام بهایابی در ساده ترین شکل خود خواهد بود.
درحالتی که موجودی کالای درجریان ساخت اول دوره وجود داشته باشد نتایج بهایابی در روش های مختلف، متفاوت خواهد بود. حاصل سیستم های بهایابی یکسان و محصول نهایی آن گزارشی است که تحت عنوان”گزارش بهای تولید” نامیده می شود. این گزارش دارای پنج قسمت اصلی است:
قسمت اول؛ صورت گردش مقداری تولید.
قسمت دوم؛ صورت بهای عوامل تولید منظور شده.
قسمت سوم؛ صورت معادل آحاد تکمیل شده.
قسمت چهارم؛ صورت محاسبه ریز بهای هر واحد محصول
قسمت پنجم؛ صورت تخصیص بهای عوامل تولید به تولیدات

 

قسمت اول: صورت گردش مقداری تولید
این صورت نشانگر مقدار ورودی های هر دایره و مقدار خروجی های آن است. طبیعی است که جمع مقادیر ورودی باید با جمع مقادیر خروجی برابر باشد.
مقادیر ورودی معمولاً شامل موجودی کالای درجریان ساخت اول دوره، واحدهای شروع شده به تولید (اقدام به تولید) طی دوره و واحدهای دریافتی یا انتقالی از مرحله ی قبل می باشد. بدیهی است واحدهای اقدام به تولید یا شروع شده فقط در مرحله ی اول معنی دار است اما واحدهای دریافتی از مرحله ی قبل در مراحلی به جز مرحله ی اول معنی پیدا می کند.
مقادیر خروجی شامل کالای تکمیل شده، موجودی کالای در جریان ساخت آخر دوره و نیز ضایعات عادی و غیر عادی است.
گاهی ممکن است واحد اندازه گیری ورودی ها و خروجی ها یکسان نباشد. مثلاً واحد اندازه گیری ورودی ها ” لیتر” و واحد اندازه گیری خروجی ها ”بطری” باشد. در چنین شرایطی برای ورودی ها نیز از همان واحد اندازه گیری خروجی ها استفاده می شود.
توجه شود که در صورت گردش مقداری تولید به درجه تکمیل کالا ها و محصولات توجهی نمی شود و اگر هم درصد تکمیل به صورت اطلاعات داخل پرانتز نشان داده شود، صرفاً جنبه افشا دارد.
صورت گردش مقداری تولید در روش میانگین، FIFO وLIFO یکسان است.
قسمت دوم:صورت بهای عوامل تولید منظور شده
منظور از بهای عوامل تولید منظور شده، عواملی است که به بدهکار حساب کالای در جریان ساخت منظور شده اند. این عوامل معمولاً عبارتند از:
الف) بهای موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره ( به عنوان مانده نقل از بالا )؛ که خود می تواند دارای جزئیاتی همچون مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت باشد.
ب) بهای عوامل تولید طی دوره؛ شامل مواد مستقیم، دستمزد مستقیم ، سربار ساخت. البته در مراحلی غیرازمرحله ی اول عامل دیگری به این عوامل اضافه می شود و آن بهای انتقالی ازمرحله ی قبل می باشد. بهای انتقالی از مرحله ی قبل، همان بهای مواد، دستمزد و سربار کالاهایی است که از مرحله ی قبلی به این مرحله انتقال یافته اند.
دو قسمت مذکور یعنی صورت گردش مقداری تولید و بهای عوامل تولید منظور شده در روش میانگین،fifo و lifo یکسان می باشد، فقط در روش fifo نیازی به جزئیات بهای کالای در جریان ساخت اول نیست.
قسمت سوم:صورت معادل آحاد تکمیل شده
در سیستم بهایابی یکسان، از تقسیم بهای تولید بر تعداد یا حجم تولید، بهای هر واحد بدست می آید، اما مسئله ای که مطرح می شود این است که حجم تولید چگونه محاسبه می شود؟ با توجه به اینکه تولیدات از لحاظ درجه تکمیل، با همدیگر برابر نیستند، امکان جمع کردن تولیدات بدون ملاحظه درصد تکمیل آنها کاری منطقی نیست.
در چنین شرایطی لازم است محصولات به یک زبان ترجمه شود که مفهوم ترین زبان برای ترجمه ی تولیدات، زبان کالای تکمیل شده است.
با این توضیح می توان معادل معادل آحاد را به شرح زیر تعریف کرد:
”معادل آحاد تکمیل شده عبارت است از بیان مقداری تولید در یک دوره ی مشخص برای یک دایره ی معین در قالب واحد های تکمیل شده”

 

صورت معادل آحاد تکمیل شده به روش میانگین
در روش میانگین موزون، در محاسبه معادل آحاد تکمیل شده، موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره از تولیدات آن دوره کسر نمی شود و در واقع در آن مستتر می ماند، هر چند کالای در جریان ساخت اول دوره تولید دوره قبل بوده است. در روش میانگین، معادل آحاد تکمیل شده از جمع کالای تکمیل شده و موجودی کالای در جریان ساخت آخر دوره ( تا درجه ای که تکمیل شده است) و ضایعات ( تا درجه ای که تکمیل شده است ) بدست می آید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  22  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله طراحی سیستم هزینه یابی مرحله ای

دانلود مقاله بررسی موانع اجرایی هزینه یابی بر مبنای هدف در شرکتهای تولیدی آبمیوه و کنسانتره

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله بررسی موانع اجرایی هزینه یابی بر مبنای هدف در شرکتهای تولیدی آبمیوه و کنسانتره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

بررسی موانع اجرایی هزینه یابی بر مبنای هدف در شرکتهای تولیدی آبمیوه و کنسانتره

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده پژوهش
هزینه‌یابی بر مبنای هدف رویکردی است برای رسیدن به بهای محصول وخدمات در شرایطی که قیمت فروش براساس رقابت تعیین می‌گردد و سود مورد انتظار از پیش مشخص و تعیین شده‌است.
هدف از انجام پژوهش شناخت موانع بکارگیری سامانه هزینه‌یابی بر مبنای هدف می‌باشد.
جامعه آماری این پژوهش شامل 188 شرکت تولید آبمیوه و کنسانتره می باشد که تا سال 1385 فعالیت داشته اند. تعداد نمونه مورد نیاز برای آزمون فرضیه‌ها در سطح اطمینان 95% به طور تصادفی از بین سه گروه اصلی، مدیر مالی،‌ مدیر بازرگانی، مدیر فنی و مهندسی این شرکتها گزینه شده اند.
روش انجام کار در این پژوهش قیاسی ـ استقرایی است.جمع آوری اطلاعات از راه پرسش‌نامه با طیف پنج گزینه‌ای لیکرت صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss 13 و با تکنیک آزمون کای ـ دو در کل فرآیند به آزمون فرضیات پرداخته شد.
تحلیل یافته‌های آماری نشان می دهد که می توان در شرکتهای تولید آبمیوه و کنسانتره از سامانه هزینه یابی بر مبنای هدف استفاده نمود.

 

واژگان کلیدی
مدیریت هزینه(Cost Designing ) - هزینه یابی(Costing) - زنجیره ارزش(Value Chain ) - هزینه یابی برمبنای هدف( Target Costing) - کیفیت(Quality ) - مهندسی ارزش (value Engineering)

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مقدمه:
امروزه ، شرکت ها برای بقا در بازار علاوه بر سود آوری باید با تولید محصولات دارای کیفیت و کارکرد مطلوب رضایت مشتریان را فراهم نمایند. بسیاری از شرکت‌ها برای حصول اطمینان از کسب سود مورد انتظار ، موفقیت در بازار و جلب رضایت مشتریان از ویژگی ها و قیمتهای محصولات خود از هزینه‌یابی برمبنای هدف استفاده می‌کنند.
هزینه یابی برمبنای هدف یکی از روش‌های نوین در حسابداری مدیریت می‌باشد که در طول سالهای گذشته در ژاپن ایجاد شده است و سهم زیادی در موفقیت صنایع این کشور در تسخیر بازارهای جهانی و افزایش صادرات داشته است. با وجود این، موضوع هزینه‌یابی برمبنای هدف در بسیاری از کشورها موضوعی جدید تلقی شده. و از آن به عنوان ابزاری مهم در افزایش قدرت رقابت یاد می‌شود
این سامانه ، فرصت کافی برای ایجاد خلاقیت، نوآوری، نوسازی، پیشرفت در سطوح مختلف واحدهای اقتصادی را فرآهم می‌آورد و برای برنامه ریزی هزینه محصول تلاش می‌نماید با این هدف که کارکرد و کیفیت تعیین شده برای محصول با توجه به سطوح سود مشخص شده و قیمت فروش پیش‌بینی شده شرکت حاصل گردد. هزینه یابی بر مبنای هدف ،کل چرخه عمر محصول را در نظر می گیرد و می‌بایست به عنوان بخشی از فرآیند مدیریت جامع سود مورد توجه قرار گیرد نه فقط به عنوان کاهش دهندة هزینه. امروزه به همراه افزایش روزافزون رقابت و کاهش سود، هزینه یابی بر مبنای هدف تقویت شده و شرکت‌ها روش شناسی های مؤثرتری را به کار می‌گیرند که یکی از عوامل مهم موفقیت در میدان رقابتی سازمانی محسوب می‌شود.
سامانة هزینه یابی بر مبنای هدف بیشتر در صنایع خودروسازی کاربرد داشته ولی با مقداری تلاش می‌توان آن را در صنایع دیگری همچون صنایع تولید آب میوه و کنسانتره که اهمیت ویژه‌ای در بازارهای داخلی و خارجی دارند، استفاده نمود.زیرا برای رقابت در اینگونه صنایع نیز باید از راه کاهش و مدیریت هزینه‌های تولیدی اقدام کرد. دلیل دیگر بر انتخاب این موضوع اهمیت مشتری‌مداری می‌باشد که یکی از اصول هزینه‌یابی بر مبنای هدف است. می‌توان با مدنظر قراردادن خواسته‌ها و سلایق مشتریان در طراحی محصولات، مقدار فروش و به دنبال آن سود را افزایش داد.
البته برای اجرای هر سامانه جدیدی باید اصول آن سامانه و پیش نیازهای ضروری برای اجرای آن را شناخت و آگاهی پیدا کرد و موانع ومشکلاتی که بر سر راه اجرای آن وجود دارد را شناسایی نمود لذا این سؤال مطرح میشود که آیا اصول هزینه یابی بر مبنای هدف در این صنعت شناخته شده است؟. از این رو برای پاسخ به سؤال مطروحه این پژوهش در نظر دارد :
موانع بکارگیری هزینه‌یابی هدف در صنعت مواد غذایی تولید آبمیوه را بررسی نماید.
در این راستا 4 فرضیه مطرحشده است و با استفاده از روش میدانی، داده ها جمع آوری و با روش کای –دو ،فرضیات آزمون شده است.
در مقاله حاضر ابتدا نگاهی بر پیشینه پژوهش خواهیم داشت، سپس مروری میکنیم بر مبانی نظری
پیشینه پژوهش
تاریخچه هزینه‌یابی بر مبنای هدف
نوشته‌های هزینه‌یابی هدف به اواخر 1980 برمی‌گردد. بنابراین مدت زیادی نیست که این مبحث مطرح شده است. ولی بازشناسی مفاهیم آن به گذشته‌های دورتر برمی‌گردد به طوریکه در سال 1947 در شرکت جنرال الکتریک به کار گرفته شده در سال 1963 شرکت تویوتا آن را به کار گرفت. تویوتا هزینه‌یابی هدف را به عنوان ابزاری برنامه‌ریزی هزینه تولید یک خودرو به مبلغ 1000 دلار به کار گرفت. در واقع هزینه‌یابی هدف را شرکت تویوتا در طول دهه 1960 شرح و بسط داد. مجله بررسی‌های تجاری هاروارد از توشیروهیروموتو مقاله " دیگر زمین‌های پنهان حسابداری مدیریت ژاپنی" را به چاپ رساند که نخستین مقاله انگلیسی زبان در زمینة مدیریت هزینه است. جالب است که نگاه او به این مفاهم تحت عنوان «هزینه یابی هدف» بوده است. متأسفانه این عنوان که امروزه نیز مستعمل شده است نامناسب است چرا که هزینه‌یابی هدف گسترده‌تر از یک سامانه هزینه‌یابی محض است و در واقع یک فرآیند جامع کنترل و برنامه‌ریزی تولید است که شامل عناصر هزینه‌یابی نیز می‌شود. از زمان معرفی هزینه‌یابی هدف، استفاده از آن در سراسر ژاپن رایج شده است. بیش از 80 درصد شرکت‌های قطعه‌سازی ژاپنی استفاده از این فن را پیش از 1990 آغاز کردند. (اعتمادی ـ آقایی، 1383، 27)
پژوهش‌های انجام شده در ایران:
پژوهش‌هائی که در زمینه هزینه‌یابی هدف صورت گرفته یکی پایان‌نامه کارشناسی ارشد زراعی در تحت عنوان عوامل مؤثر بر لزوم استفاده از فن‌های هزینه‌یابی بر مبنای هدف و مهندسی ارزش در صنعت خود رو می‌باشد این تحقیق پژوهش می‌دهد اگرچه مدیریت سود، کسب رضایت مشتریان، طراحی محصول جدید، و نحوه ارتباط با تأمین‌کنندگان قطعات در واحدهای خودرو ساز حیاتی و حساس شده است اما مدیریت واحدهای تولیدی قادر به ایجاد ساختار سازمانی مناسب برای پشتیبانی و حمایت از این فن‌ نمی‌باشد.
پژوهش دیگر توسط اسماعیلی در دانشکده علوم اداری دانشگاه شهید بهشتی، تحت عنوان بررسی میزان قابلیت اجرای نظام قیمت‌گذاری هزینه‌یابی هدفمند از سوی شرکت‌های قطعه ساز خودرو در ایران انجام گرفته‌است نتایج پژوهش حاکی از این است که نظام قیمت‌گذاری کنونی موسوم به (Cost- plus) موجب افزایش نامعقول و غیرقابل توجه بهای تمام شده محصولات شده است.
پژوهش دیگر در این موضوع در سال 1381 توسط خانم ایزدی در دانشکده حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز صورت گرفته‌است. موضوع این پژوهش عبارت است از موانع اجرایی هزینه‌یابی هدف در شرکت‌های تولیدی(بررسی موردی در صنعت خودرو) نتایج پژوهش بیان‌گر این است که به دلیل نبود رقابت در بازار داخلی خودرو، عدم توجه به نیازهای مشتری در مرحله طراحی، نبود شناخت کافی مدیران و کارکنان و نبود کار تیمی اجرا و پیاده سازی این سامانه به مطالعه و پژوهش بیشتری نیاز دارد. و گودرزی در صنعت آلومینوم تحقیق کرده است.
تعریف هزینه‌یابی برمبنای هدف
وسعت هزینه‌یابی بر مبنای هدف برتر از جنبه‌های تخصصی است. این هزینه‌‌یابی، ساز و کار یکپارچه‌ای است که باعث می‌شود تا واحدهای اجرایی مختلف شرکت با یکدیگر در یک سامانه یکپارچه فعالیت کنند. اجرای هزینه‌یابی بر مبنای هدف بطور مؤثری موانع ارتباطات درونی بین کارمندان را حذف می‌کند. هیروموتو ( 1989 ) تأثیر انگیزش و انرژی زا بودن هزینه‌یابی هدف را مورد تأکید قرار داده است. او معتقد است که هدف حسابداری مدیریت، انگیزش کارمندان و فراهم کردن ابزاری است تا آنها را قادر به تفکر و عمل در راه درست کند.(یعقوب‌نژاد ، 1385 ، 21 )
بدون استقرار و بهره‌برداری از سامانه مدیریت هزینه، عملاً دستیابی به مزیت رقابتی و در ارزیابی و قضاوت متکی به تجارت موجود در بنگاههای اقتصادی نشان می‌دهد که نتیجه تداوم و پایداری بنگاه‌ها میسر نخواهد بود. در شرایط پررقابت کنونی محصولات و خدمات باید با توجه به ملاحظات اساسی زیر تولید شوند:
-انطباق با کارکرد مورد نیاز مشتری
-کیفیت بالا
-بهای تمام شده پایین
-ایجاد حاشیه سود.
هزینه یابی بر مبنای هدف یک رویکرد ساختار یافته و منظم برای تعیین هزینه تولید می‌باشد که با تلفیق چهار عنصر فوق، محصولی با سطح مشخصی از کیفیت و کارکرد، با قیمت فروش پیش‌بینی شده، به منظور ایجاد یک سطح مشخصی از سودآوری تولید می‌کند. به عبارت دیگر، هزینه‌یابی بر مبنای هدف فرآیندی است برای حصول اطمینان از این که آیا یک محصول با ویژگی‌های مشخص از لحاظ کیفیت کارکرد و قیمت می‌تواند سطح رضایت بخشی از سودآوری ایجاد کند یا خیر.این هزینه یابی یک ابزار راهبردی قوی است که سازمانها را هم زمان قادر به یافتن سه بعد کیفیت، هزینه و زمان می‌کند و هزینه‌ها را قبل از وقوع کنترل می‌کند همچنین فرهنگی را مقرر می‌کند که به مشتری ارزش می‌دهد، کارکردهای هم عرض را هماهنگ و اطلاعات را شفاف می‌کند و بالاخره همة فعالیت‌های هزینه‌یابی بر مبنای هدف را نیازهای مشتریان هدایت می‌کند.(اعتمادی ،1383 ،27)
هزینه‌یابی بر مبنای هدف با هزینه‌یابی سنتی که هزینه‌های اضافی را در نظر می‌گیرد کاملاً متفاوت است.
در هزینه‌یابی سنتی بهای فروش محصول از بهای تمام شده به دست می‌آید ولی در هزینه‌یابی برمبنای هدف، بهای تمام شده هدف، از قیمت فروش هدف و سود مورد انتظار بدست می‌آید.علاوه بر آن، بهای تمام شدة هدف قبل از اینکه محصول طراحی گردد تعیین می‌شود
هزینه‌یابی هدفمند دارای تعاریف متعددی می‌باشد، که بر کاهش هزینه‌ها تأکید دارند بعضی از تعاریف در برگیرنده کل طول عمر محصول است، در حالی که بعضی دیگر تنها فعالیت‌های ویژه‌ایی را در نظر گرفته یا فقط بر فرآیند توسعه محصول متمرکز می‌شوند.هاروات با در نظر گرفتن کل طول عمر محصول، هزینه‌یابی هدفمند را به صورت ذیل تعریف می‌کند: « هزینه یابی بر مبنای هدفمند یک مجموعه روش مدیریتی و ابزارهایی برای هدایت هزینه‌ها، تعیین اهداف فعالیتهای طراحی و برنامه‌ریزی محصول جدید، تأمین کنترل‌های اولیه برای فازهای بعدی عملیات و حصول اطمینان از اینکه این محصولات به اهداف سودآوری تعیین شده در طول عمر خود خواهند رسید».می باشد. ( حجازی ، 1384 ، 11 )
اصول هزینه‌یابی برمبنای هدف:
در حال حاضر هزینه‌یابی هدف را می‌توان به عنون فرآیند سیستماتیک مدیریت هزینه و برنامه‌ریزی سود توصیف کرد که کاهش هزینه‌ها را با متمرکز کردن تلاش تمامی دوایر مربوط به یک شرکت، مانند بازاریابی، مهندسی، تولید و حسابداری انجام می‌دهد. که فرآیند کاهش هزینه‌، در مراحل قبل از تولید انجام می‌شود.
شش اصل عمده در هزینه‌یابی هدف عبارتند از:
1. هزینه‌یابی مبتنی بر قیمت
2. تمرکزبر مشتری مداری
3. طراحی محصولات و فرآیندهای تولید
4. عملکرد متقابل واحدها
5. کاهش هزینه‌ چرخة عمر محصول
6. زنجیرة ارزش((DAN SWENSON 2003 3
ماهیت هزینه یابی بر مبنای هدف

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی موانع اجرایی هزینه یابی بر مبنای هدف در شرکتهای تولیدی آبمیوه و کنسانتره

دانلود مقاله هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بیمارستانها و شرکتهای تولیدی

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بیمارستانها و شرکتهای تولیدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  64  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


«فهــرست مطــالب»

 


1 _1 ) کلیات ........................................................................................................................................................................... 7
1 _2 ) مرروی اجمالی بر تاریخچه ABC ....................................................................................................................... 8
1 _3 ) طبقه بندی هزینه ها در روش ABC .................................................................................................................. 10
1 _4 ) اجرای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ......................................................................................................... 11
1 _5 ) برخی از مباحث کلیدی ABC ............................................................................................................................. 11
1 _6 ) تعیین زمان طراحی و اجرای سیستم ABC ..................................................................................................... 12

 

 

 

2 _1 ) فواید ناشی از اجرا و بکارگیری سیستم پیشنهادی ............................................................................................. 13
2 _2 ) مهمترین منافع سیستم پیشنهادی برای استفاده کنندگان داخلی .................................................................... 13
2 _3 ) منافع ناشی از اجرا و بکارگیری سیستم پیشنهادی برای استفاده کنندگان خارجی ................................... 14
2 _4 ) پیشینه قیمت گذاری خدمات پزشکی .................................................................................................................. 14
2 _5 ) مکانیزم اجرائی سیستم ABC و بررسی دیدگاههای این سیستم .................................................................... 16

 


چارچوب نظری هزینه یابی ABC
3 _1 ) سیستم هزینه یابی چیست ...................................................................................................................................... 18
3 _2 ) مراحل طراحی سیستم پیشنهادی ......................................................................................................................... 19
 گام اول: تشکیل تیم طراحی سیستم و تیم جمع آوری اطلاعات
 گام دوم: تعریف مراکز فعالیت
 گام سوم تفکیک مراکز فعالیت بر حسب عملیات
 گام چهارم تعیین خروجی و برون داد هر مرکز فعالیت
 گام پنجم:عملیات هزینه یابی بر اساس هر مرکز فعالیت
 گام ششم نسبت دادن هزینه های هر مرکز فعالیت به مراکز هزینه نهایی :
• هزینه نیروی انسانی
• هزینه مواد و ملزومات مصرفی
• هزینه های استهلاک
• هزینه های سربار
 گام هفتم محاسبه بهای تمام شده بر حسب هر خروجی
3 _3 ) مراحل انجام شده برای محاسبه بهای تمام شده ............................................................................................. 24
گام اول تفکیک و تعیین مراکز فعالیت :
1. مراکز فعالیت عملیاتی
2. مراکز فعالیت تشخیصی
3. مراکز فعالیت پشتیبانی واداری
گام دوم: هزینه یابی در مراکز فعالیت :
- هزینه های نیروی انسانی
- هزینه مواد مصرفی شامل: هزینه های غیر مستقیم و هزینه های مستقیم
- هزینه های دارو
- هزینه مواد مصرفی از انبار تجهیزات پزشکی
- هزینه مواد مصرفی از انبار فنی وساختمانی
- هزینه مواد مصرفی از انبار خواربار وتغذیه
- هزینه مواد مصرفی از انبار متفرقه
- هزینه های استهلاک اموال و ساختمان
- هزینه های تخصیص یافته از سایر بخشها
گام سوم: عملیات هزینه یابی در مراکز فعالیت خدماتی و اداری
1-مر کز فعالیت واحد حسابداری :
1-1- مرکز فعالیت حسابداری حقوق و دستمزد
1-2-مرکز فعالیت حسابداری در آمد و ترخیص بیمار
1-3-مرکز فعالیت حسابداری هزینه ها
1-4-مرکز فعالیت حسابداری اموال
2-مرکز فعالیت انبار ها
3-مرکز فعالیت واحد تدارکات
4-مرکز فعالیت واحد کامپیوتر
5-مرکز فعالیت کارگزینی و امور اداری
6-مرکز فعالیت واحد نقلیه
7-مرکز فعالیت واحد مدارک پزشکی و پذیرش بیماران بستری
8-مرکز فعالیت واحد داروخانه
9-مرکز فعالیت لاندری (رختشویخانه)
10-مرکز فعالیت انتظامات و نگهبانی
15-مرکز فعالیت تاسیسات و خدمات فنی
16-مرکز فعالیت تهیه اکسیژن
گام چهارم: تخصیص هزینه ها
4-1-روش تسهیم مستقیم
4-2-روش تسهیم یکطرفه
4-3-روش تسهیم دو طرفه
4-4- روش استفاده از معادلات همزمان
گام پنجم: هزینه یابی استاندارد و چگونگی محاسبه بهای تمام شده در مراکز فعالیت تشخیصی
گام ششم: اطلاعات هزینه یابی مراکز فعالیت تشخیصی(خروجی محوری)
1-مرکز فعالیت رادیولوژی
گام هفتم: اطلاعات هزینه یابی در بخشهای عملیاتی(بیمار محوری)
1-مرکز فعالیت بخش جراحی1( اورولوژی)
گام هشتم: محاسبه بهای تمام شده بر حسب بخشهای تشخیصی و عملیاتی

 

 

 

 

 


هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهای تولیدی
4-1 ) هزینه یابی برمبنای فعالیت درشرکتهای تولیدی .............................................................................................. 58
- مراحل اجرایی روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکت های تولیدی
4-2 ) نمونه ای از مبانی تخصیص ...................................................................................................................................... 59
4-3 ) بیان یک مثال عددی ساده ........................................................................................................................................ 59
- محاسبات بر اساس هزینه یابی بر مبنای فعالیت
5_4_مقایسه بهای تمام شده یک واحد محصول محاسبه شده به روش های سنتی وABC ............................................ 63

 

 

 

نتیجه گیری و پیشنهادات ..................................................................................................................................................... 64
فهرست منابع و ماخذ ............................................................................................................................................................ 66

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل اول

 

1 _1 ) کلیات
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی محصولات و خدمات است که نیازهایی از قبیل محاسبه صحیح بهای تمام شده محصول، بهبود فرایند تولید، حذف فعالیت های زائد، شناخت محرک های هزینه، برنامه ریزی عملیات و تعیین راهبردهای تجاری را برای واحد اقتصادی برآورده می سازد. این سیستم به جای پرداختن به نشانه و معلول ، علت ایجاد هزینه و تولید را کالبدشکافی می کند و اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی، متقاضی و حتی ارزش افزوده نباشد، زمینه حذف، تعدیل یا بهبود آن را فراهم می کند.
در ادبیات حسابدرای تعاریف مختلفی از هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارائه شده است.
می هر و دیکین معتقدند : «هزینه یابی بر مبنای فعالیت یک روش هزینه یابی است که بهای تمام شده محصولات را از جمع هزینه فعالیتهایی که منجر به ساخت محصول می شوند بدست می آورد».
هیلتون می نویسد: «هزینه یابی بر مبنای فعالیت روشی است که در آن هزینه ها بر مبنای نسبت سهم فعالیتهای صرف شده بوسیله هر محصول، از یک مخزن هزینه به محصولات مختلف تخصیص داده می شود».
با توجه به تعاریف فوق می توان گفت که ABC ، بر فعالیتهایی تأکید دارند که برای تولید محصولات (خدمات) باید انجام شوند و سپس هزینه فعالیتها با توجه به میزان استفاده هر محصول از فعالیتها به محصولات تسهیم می شود.

 

 

 


1 _2 ) مرروی اجمالی بر تاریخچه ABC
در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970، برخی نویسندگان حسابدرای به رابطه بین فعالیت و هزینه اشاره نمودند. اما در دهه 1980 به دنبال انعکاس ضعف ها و نارسایی های سیستم های رایج حسابداری در ارائه اطلاعات دقیق هزینه، توجه جدی در محافل دانشگاهی و حرفه ای به این رابطه بیشتر جلب گردید. این توجه عمدتاً براساس پیدایش 3 سازه اصلی بود. سازه اول تغییر نوینی بود که در دنیا جهت معرفی تکنولوژی مدرن، مکانیزم های تولیدی جدید در کشورهای مختلف بویژه در ژاپن و ... رخ داد. سازه دوم این بود که در دهه 1980 فلسفه فکری بسیاری از مدیران شرکت ها دستخوش تغییرات عمده گردید و علاوه بر سود آوری، رقابت در سطح جهانی، افزایش رضایت مشتریان، تأکید بر کنترل کیفیت محصولات و کاهش هزینه ها نیز جزو اهداف اصلی مدیران قرار گرفت. سازه سوم این بود که عده ای از نویسندگان حسابداری به تشریح فضای جدید تولید، نقشهای گوناگون تکنولوژی و دیدگاههای جدید مدیران پرداختند. نویسندگان مذکور ادعا کردند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی و مدیران نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیست بلکه استفاده از اطلاعات حاصل از آنها سبب گمراهی و تصمیم گیری های نادرست مدیران می شود. به دنبال آن، این نویسندگان اقدام به معرفی سیستم جدید تحت عنوان «هزینه یابی بر مبنای فعالیت» نمودند.
نیاز به اطلاعات عملیاتی در مورد هزینه ها، مقدمه ظهور سیستم دوبعدی ABC را فراهم آورد. این نگرش جدید مشخصاً به منظور ارائه اطلاعات مفید جهت دستیابی به اهداف اصلاحی در داخل و خارج از سازمان پدید آمد. این سیستم دارای دو دیدگاه اساسی می باشند. دیدگاه اول بیانگر تخصیص هزینه ها از منابع به فعالیت ها و از فعالیتها به اهداف (موضوع) هزینه (شامل مشتریان و محصولات) می باشد.
اطلاعات فراهم شده در این بخش پشتیبان تصمیمات کلیدی سازمان مانند قیمت گذاری، تعیین ترکیب محصول تأمین منابع و تعیین الویت هایی برای اقدامات اصلاحی است. دیدگاه دوم پاسخگوی نیاز سازمان به اطلاعاتی درباره عوامل موثر بر فعالیتهاست. به عبارت دیگر چه عواملی باعث انجام کارها می شوند و چگونه می توان این فعالیتها را به نحو مطلوب انجام داد. چنین اطلاعاتی به سازمان کمک می کند تا علاوه بر بهبود عملکرد خود، ارزش دریافتی توسط مشتریان را نیز اصلاح نماید.

 

 

 

فرآیند محاسبه بهای تمام شده توسط سیستم های سنتی و ایرادات وارد بر آن:
پیشرفت تکنولوژی تولید و استفاده از تفکر مدیریت موجودی، نظیر jit ، و چند عامل دیگر ساختار هزینه های محصول را به شدت تغییر داده است و باعث افزایش هزینه های سربار و در عوض کاهش شدید هزینه های کار مستقیم و هزینه مواد اولیه شده است.
در سیستم های سنتی هزینه یابی، برای تخصیص هزینه سربار در غالب موارد از هزینه (ساعت) کار مستقیم به عنوان مبنای تخصیص استفاده می شود. در حالیکه امروزه هزینه کار مستقیم غالباً کمتر از 15% و در مقابل هزینه های سربار بیش از 50% از هزینه محصول را دربر می گیرد. بنابراین تخصیص هزینه های سربار بر اساس مبناهایی همچون ساعت (هزینه) کار مستقیم منجر به محاسبه نادرست بهای تمام شده محصولات می شود.
در نظام سنتی، بهای تمام شده محصول طی فرایند زیر محاسبه می شود:
1) ردیابی (اختصاص) مواد مستقیم و دستمزد مستقیم به محصولات یا خدمات
2) تخصیص هزینه های سربار به محصولات یا خدمات بر مبنای یک نرخ جذب معین
3) محاسبه بهای تمام شده محصولات
به این شیوه محاسبه بهای تمام شده ایراداتی وارد شده است که می توان موارد زیر را بیان کرد:
1) هزینه کار مستقیم اهمیت خود را از دست داده است.
2) استفاده از یک مبنای تخصیص نمی تواند به طرز مناسبی تمام روابط بین هزینه ها را نشان دهد.
3) علی رغم بالا بودن سهم هزینه سربار در هزینه محصول، نحوه تخصیص هزینه سربار به هر اندازه که باشد فاقد اهمیت است.
4) این سیستم در جریان تولید پیچیده و غیرمعمول جوابگو نمی باشد.
5) اطلاعاتی صحیح و واقعی در مورد بهای تمام شده و سودآوری شرکت ارائه نمی کند.
بسیاری از شرکتها به منظور برطرف نمودن انتقادات مطرح شده در بخش قبل به سمت استفاده از سیستم ABC گرایش یافته اند. این سیستم جانشین هزینه یابی سفارش کار یا روش مرحله ای نیست، بلکه می تواند همراه با آنها به کار گرفته شود . سیستم ABC فلسفه نوین مدیران (جلب رضایت مشتریان) و رقابت با سایر شرکت ها را به طور کمی در هزینه یابی محصول منظور می کند. یعنی این سیستم علاوه بر هزینه های مواد مستقیم و دستمزد مستقیم ، هزینه های گوناگون مربوط به تکنولوژی، کیفیت محصول و هزینه های مربوط به تولیدات انعطاف پذیر را نیز در برمی گیرد.
چه شرکت هایی بهتر است از سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت استفاده کنند؟
استفاده از ABC برای برخی شرکت ها نامناسب بوده و برای برخی دیگر بی تأثیر می باشد. هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهایی مناسب است که دارای ویژگی های زیر باشند:
1) شرکتهایی که دارای تولیدات گوناگون و متنوع و یا ارائه دهنده خدمات مختلفی باشند. 2) شرکتهایی که هزینه سربارشان بالا بوده و این هزینه به محصولات مختلف با توجه به میزان تولید هر یک به نسبت یکسان قابل تخصیص نباشد.
3) شرکتهایی که از ماشین آلات پیشرفته خودکار در تولید استفاده می کنند.
4) شرکتهایی که دارای جریان تولید پیچیده و غیرمعمول می باشند.
1 _3 ) طبقه بندی هزینه ها در روش ABC
طرفداران ABC ادعا می کنند که کلیه فعالیتهایی که در یک سازمان صورت می گیرد نهایتاً در راستای حمایت از تولید و توزیع محصولات یا خدمات می باشد. بنابراین هزینه کلیه فعالیتها باید به عنوان هزینه های محصول درنظر گرفته شوند.
در سیستم ABC ، 4 طبقه فعالیت وجود دارد که هزینه این فعالیتها نیز با توجه به میزان استفاده هر محصول (خدمت) از فعالیتها، به محصولات (خدمات) تخصیص می یابد. 4 طبقه فعالیت عبارتند از:
1) فعالیتهای سطح واحد محصول که با هر بار تولید یک واحد محصول انجام می شود (سوراخ کردن، ماشین کاری هر قطعه) هزینه این نوع فعالیتها بین واحدهایی که فعالیت برای تولید آنها انجام شده است تسهیم می شود.
2) فعالیتهای سطح دسته محصول که با هر بار تولید یک دسته از محصول انجام می شود (آماده سازی ماشین آلات یا سفارش مجموعه ای از قطعات) هزینه های سطح دسته محصول صرف نظر از تعداد واحدهای موجود در هر دسته اغلب ثابت است.
3) فعالیتهای سطح محصول که براساس نیاز پشتیبانی انواع محصولات مختلف اجرا می شود و هزینه های آن ثابت بوده و می توان آنها را به محصولات تخصیص داد. (حفظ مشخصات محصول و انجام تغییرات مهندسی).
4) فعالیتهای سطح کارخانه که فرایند عمومی تولید کارخانه را پشتیبانی می کند. 3 طبقه اول با هزینه هایی سر و کار دارد که می توان آنها را مستقیماً به محصولات تخصیص داد. اما طبقه اخیر شامل هزینه هایی است که برای انواع محصولات مشترک است و تنها بر مبنای اختیاری می توان آنها را بین محصولات تسهیم کرد (روشنایی و نظافت کارخانه).
1 _4 ) اجرای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت
در سیستم های هزینه یابی سنتی، عموماً از طریق ایجاد مراکز هزینه، کلیه هزینه های دوایر مختلف تولیدی و غیرتولیدی به تعداد محصولات تولید شده تقسیم می شود تا بهای تمام شده محصول تعیین شود. در این سیستم هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیتهای لازم جهت تولید محصولات (خدمات) با هزینه ها و همچنین میزان استفاده این فعالیتها از منابع مالی شرکت وجود ندارد. در نتیجه بهای تمام شده محصول منعکس کننده مستقیم فعالیتها و ارزش منابع به کار گرفته شده شرکت نیست. سیستم ABC این نقیصه را بوسیله مرتبط نمودن مستقیم هزینه های سازمانی با هزینه های فعالیت عملیاتی مرتفع می سازد.
سیستم ABC تخصیص هزینه های عمومی و مشترک را در دو مرحله انجام می دهد. در مرحله اول هزینه فعالیتهایی که منجر به پیداش محصولات یا خدمات گشته اند تعیین می شود . این مرحله شامل موارد زیر است :
1) بررسی هزینه های تولیدی و غیر تولیدی.
2) تعیین فعالیتهای مربوط به تولید یا توزیع محصولات یا خدمات.
3) تعیین تعداد مراکز فعالیت جهت جمع آوری هزینه ها و
4) تعیین هزینه های مربوط هر فعالیت
مرحله دوم مربوط به جذب هزینه مراکز فعالیت به محصولات یا خدمات جداگانه است.این مرحله شامل موارد زیر است:
1- تعیین مبناهای متعدد تولید و غیر تولیدی جهت تخصیص هزینه
2- تقسیم هزینه مراکز فعالیت به منباهای مختلف و تعیین نرخ سربار
3- جذب نرخ سربار محصولات یا خدمات گوناگون.
1 _5 ) برخی از مباحث کلیدی ABC
الف) محرکهای هزینه : محرکهای هزینه مشخصه یک رویداد یا فعالیت است که منجر به وقوع هزینه می شود در انتخاب محرک های هزینه مناسب 3 عامل حائز اهمیت وجود دارد:
1) میزان همبستگی
2) هزینه اندازه گیری
3) آثار رفتاری
ب) همگن بودن فعالیت ها: یعنی اینکه اقلامی از هزینه سربار در یک گروه گردآوری شوند که تقریباً به نسبتی یکسان توسط هر یک از محصولات به مصرف برسند.
1 _6 ) تعیین زمان طراحی و اجرای سیستم ABC
امروزه با رشد و توسعه تکنولوژیهای پیشرفته در ابعاد مختلف توام با افزایش پیچیدگی و تنوع فعالیتها، درک این تغییرات و سنجش تاثیرات آن بر هزینه های سازمانی اهمیت زیادی دارد. اهمیت این امر برای واحدهای خدماتی با توجه به اینکه درجه تنوع و تغییرات در آنها، نسبت به فعالیتهای تولیدی بیشتر است، مضاعف می باشد. بدیهی است که شناخت این فعالیتها و سنجش تاثیرات آن برهزینه های سازمانی مستلزم طراحی یک سیستم مناسب هزینه یابی در این زمینه می باشد. اهمیت شناخت وکنترل هزینه ها چه در موسسات دولتی و چه در سازمانهای خصوصی بر کسی پوشیده نیست. اما دستیابی به این مهم، نیازمند طراحی یک سیستم مناسب و کارآ است که قادر به شناخت تنوع وپیچیدگی فعالیتهای، وسنجش تاثیرآن بر هزینه های ارائه خدمات باشد. سیستم های سنتی هزینه یابی، خصوصا سیستمهایی که در سطح بیمارستانهای کشور استفاده می گردد، بدلیل ماهیت آن عملا قادر به برآوردن این انتظارات نمی باشد. چون این سیستمها بر اساس یکسری تعرفه های ثابت وضع شده و بدون توجه به شرایط و وضعیت هر بیمارستان، بهای تمام شده خدمات ارائه شده را محاسبه می کند. بدیهی است که استفاده از این روش علاوه بر این که باعث ایجاد اشکالات و نواقصی در محاسبه بهای تمام شده واقعی می گردد، اطلاعات مناسبی را برای تصمیم گیری در اختیار مدیران قرار نمی دهند. بنابراین لزوم استفاده از سیستمهای نوین هزینه یابی که در سطح دنیا معمول می باشد، بعنوان یک ضرورت اساسی مطرح است. یکی از سیستم های نوین هزینه یابی که کاربردهای گوناگون آن در فعالیتهای خدماتی روز به روز در حال گسترش است، سیستم “هزینه یابی برمبنا ی فعالیت“ یا اصطلاحا سیستم "ABC"1 است. این سیستم با بکارگیری روشهای مناسب، اثرات حاصل از تغییرات فعالیتها، پیچیدگی، تنوع و ویژگیهای خاص هر فعالیت را در محاسبه هزینه های آن منظور می کند. یکی از ویژگیهای این سیستم که آن را از سایر سیستم ها متمایزمی کند، توانایی شناسایی دقیق هزینه ها وارائه اطلاعات غیر مالی جهت بهبود عملکرد وافزایش کار آیی فعالیتها می باشد. و تا حد ممکن با بکارگیری روشهای مناسب این اثرات را بطور کمّی جذب محاسبه بهای تمام شده خدمات و محصولات می کند.

 

 

 

فصل دوم

 


2 _1 ) فواید ناشی از اجرا و بکارگیری سیستم پیشنهادی
با توجه به اینکه سیستم تعرفــــه گذاری موجود در نظام بیمارستانی از جنبه های مختلف مناسب نمی باشد، بنابراین ارائه سیستمی که بتواند نقایص سیستم موجود را برطرف کند، بسیار مفید و اساسی تلقی می گردد. فواید ناشی از اجرای سیستم پیشنهادی، با توجه به استفاده کنندگان اطلاعات سیستم هزینه یابی بیمارستانی (مدیران و تصمیم گیرندگان بیمارستان، دولتها، بخش خصوصی، شرکتهای بیمه و سرمایه گذاران) متفاوت می باشد. بطور کلی فواید ناشی از اجرای سیستم پیشنهادی در دو جنبه اصلی قابل طرح است که عبارتند از:1- اطلاعاتی که سیستم پیشنهادی می تواند برای استفاده کنندگان داخلی بیمارستان فراهم کند و2- اطلاعاتی که این سیستم می تواند برای سایر استفاده کنندگان خارجی فراهم کند.
2 _2 ) مهمترین منافع سیستم پیشنهادی برای استفاده کنندگان داخلی :
1-ارائة مفاهیم نظری در مورد معرفی و شناسایی مبانی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) و سازمانهایی که این سیستم را برای هزینه یابی و تهیه اطلاعات مورد نیاز بکار گرفته اند.
2-تخصیص دقیق هزینه ها به فعالیتهای مورد نیاز برای انجام خدمات وسپس محاسبه دقیق و صحیح بهای تمام شده خدمات ارائه شده از طرف بیمارستان با توجه به مبانی سیستم ABC در بخشهای مختلف.
3-تهیه و ارائه اطلاعات جانبی برای تصمیم گیرندگان و مدیریت بیمارستان، از جمله استاندارد نمودن فعالیتها، آنالیز فعالیتها، شناسایی فعالیتهای دارای ارزش افزوده و بدون ارزش افزوده، تعیین زمان انجام فعالیتها، تعیین مواد ولوازم مصرفی برای انجام هر فعالیت، ابزار وتجهیزات مورد نیاز برای انجام فعالیتها و غیره.
4-تعیین منابع و امکانات مورد نیاز برای انجام فعالیتها از نظرمیزان هزینه منابع مصرفی.
5-فراهم نمودن اطلاعات لازم برای نظام بودجه بندی بیمارستانی خصوصاً بودجه بندی بر مبنای فعالیت (ABB) .
6-فراهم کردن اطلاعات مناسب برای ارزیابی عملکرد کارکنان در بخشهای مختلف بیمارستان و همچنین ارزیابی عملکرد با سایر بیمارستانها (BM )برای جبران دهی خدمات و تشویق عملکرد مناسب.
7-فراهم کردن یک مبنا وپایه برای اجرای سیستم بهبود مستمر از طریق بکارگیری سیستم کایزن و هزینه یابی هدفی .
2 _3 ) منافع ناشی از اجرا و بکارگیری سیستم پیشنهادی برای استفاده کنندگان خارجی :
1-ارائه اطلاعات مناسب برای تصمیم گیری در خصوص سرمایه گذاری بخش خصوصی و مشارکت این بخش در نظام بیمارستانی.
2-استفاده از اطلاعات تعیین نرخ بازگشت سرمایه (ROI )، سودآوری سرمایه گذاری انجام شده و مقایسه آن با سایر سرمایه گذاریها در بخشهای مختلف اقتصادی.
3-تصمیم گیری در خصوص تعیین و وضع میزان تعرفه و فرانشیز پرداختی از طرف سازمانهای بیمه با توجه به نوع بیماریها و خدماتی که از طرف بیمارستانها به بیمه شدگان ارائه می گردد.
2 _4 ) پیشینه قیمت گذاری خدمات پزشکی
تا اواخر دهة80 صحت محاسبه هزینه ها در بیمارستانها و مراکز بهداشتی به عنوان یک مسأله اساسی مطرح نبود. اما از سال 1983با توجه به افزایش نقش تکنولوژی در ارائة خدمات بهداشتی و تخصصی شدن بیشتر فعالیتها، این سازمانها برای ارائة بیشتر خدمات و جبران هزینه ها نیاز به بکارگیری و استفاده از روشهای هزینه یابی برای محاسبه درآمد و هزینه ها داشتند. برای این منظور بیشتر بیمارستانها سیستم محاسبه هزینه ها و تعرفه های خود را بر اساس روش تشخیص گروههای متخصص (DRG)گذاشتند.بر اساس این روش جدید، بیمارستانها بر اساس تشخیص گروه متخصصان (DRG) هزینه ها و بهای تمام شده خدمات را در ازاء کارهای انجام شده برای بیمار، محاسبه می کردند.
در قرن نوزدهم، اهمیت کسب اطلاعات صحیح در مورد هزینه های ارائة خدمات و تاکید بر اهمیت مدیریت هزینه، باعث گردید تا سیستم محاسبه هزینه ها از یک مبنا ثابت تغییر داده شود تا علاوه بر اخذ مبلغ پایه، بخشی از هزینه ها نیز که هزینه های متغیر است بر اساس تشخیص گروه متخصصان (DRG) از بیماران اخذ گردد. این مسأله تا حد زیادی باعث افزایش اثر بخشی و واقعی تر شدن سیستم هزینه یابی بیمارستانی گردید. بطوریکه این روش تا بحال زیر بنای بیشتر سیستمهای موجود برای محاسبه هزینه ها بوده است.
بعد از موفقیت و گسترش چشمگیر سیستم ABC در بخش صنعت و با توجه به قابلیتهای این سیستم، از اوایل دهة نود کاربرد آن در فعالیتهای خدماتی خصوصاً در بیمارستانها و مراکز مراقبتی مطرح گردید. در این میان کاپلن ((Kaplan,1990 نسبت به دیگران سهم مهمی در گسترش سیستم ABCدر فعالیتهای خدماتی داشت. همزمان با معرفی و کاربرد این سیستم، صحت هزینه های محاسبه شده در بخش درمان برای مدیران بیمارستانها، پزشکان، کارکنان بیمارستان و سرمایه گذاران در بخش بیمارستان و همچنین دولتها اهمیت زیادی پیدا نمود و این افراد در واقع کسانی بودند که از اطلاعات هزینه ای بیمارستان به نحوی در تصمیم گیریهای خود استفاده می کردند. بطوریکه بعد از مطرح شدن این سیستم و اثبات قابلیتهای آن، تا سال 1997 بیش از 20% بیمارستانهای آمریکا و کانادا از سیستم ABCبرای محاسبة بهای تمام شدة خدمات ارائه شده و کنترل هزینه ها، استفاده می کردند.

 

2 _5 ) مکانیزم اجرائی سیستم ABC و بررسی دیدگاههای این سیستم
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی است که می تواند بطور مجزا ویا همراه با سیستم های موجود هزینه یابی در جهت فراهم کردن اطلاعات مناسب در تصمیم گیریها استفاده شود. یکی از ویژگیهای مهم ABC که آن را از سیستم های سنتی متمایز می سازد، توجه به پدیده های نوین عملیاتی و اثرات تکنولوژی حاکم بر وضعیت موجود است و تا حد ممکن با بکارگیری روشهای مناسب، این اثرات را به طور کمّی جذب خدمات ارائه شده می کند.
در سیستم های هزینه یابی سنتی، عموما" از طریق ایجاد مراکز هزینه، کلیه هزینه های دوایر عملیاتی وغیر عملیاتی بر تعداد ونوع خدمات ارائه شده تقسیم می شود تا از این طریق بهای تمام شده تعیین گردد. در این سیستم ها هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیت های لازم جهت ارائه خدمات و میزان استفاده از منابع وجود ندارد. در نتیجه بهای تمام شده منعکس کننده مستقیم فعالیت ها و ارزش های منابع بکار گرفته شده نمی باشد. سیستم ABC این مشکل را بوسیله مرتبط کردن هزینه های سازمانی با هزینه های فعالیت های عملیاتی مرتفع می سازد.
از نظر عملی، سیستم ABC روابط علّی بین ایجاد هزینه ها و فعالیتهای لازم جهت ارائه خدماتی را که برای سازمان ارزش اقتصادی ایجاد می کنند، مشخص می سازد. این سیستم از این باور سرچشمه می گیرد که خدمات، فعالیتها را مصرف می کنند و فعالیتها منابع را. در این روش ابتدا هزینه ها به فعالیتها تخصیص می یابد و سپس هزینه های تخصیص یافته به فعالیتها، بر مبنای استفاده هر یک از خدمات از فعالیتها، به آنها تخصیص داده می شود (شکل شماره1). در واقع هزینه یابی بر مبنای فعالیت شیوه ای است که بر اساس آن، هزینه خدمات و یا محصولات به عنوان جمع هزینه فعالیتهایی که به خاطر ارائه آنها انجام می شود، بدست می آید.

 

 

 

 

 

 

 


شکل شماره1 مکانیزم اجرائی سیستم ABC
از نظر فرآیندی در سیستم ABC، طرحریزی هزینه ها با تاکید بر فرآیند مستمر بهسازی است. در این روش بر شناسایی فعالیتهای دارای ارزش افزوده و فعالیتهای بدون ارزش تاکید می شود و برای حذف فعالیتهای بدون ارزش افزوده تلاش می شود. به بیان دیگر روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت را می توان برای شناسایی و حذف فعالیتهایی بکار برد که باعث افزایش هزینه ها می شوند، بدون آنکه ارزش افزوده ای را دریافت کنندگان خدمات ایجاد کنند. هزینه های بدون ارزش افزوده، هزینه آن گروه از فعالیتهایی است که می توان آن را حذف کرد بطوریکه کاهشی در کیفیت خدمت، عملکرد و یا ارزش آن رخ ندهد. با بکارگیری این دیدگاه سیستم ABC، می توان به کاهش هزینه ها، از طریق حذف فعالیتهای اضافی و غیر سودمند و یافتن روشهای جدید و اقتصادی برای انجام فعالیتهای دارای ارزش افزوده دست یافت.

 

 

 

 

 

فصل سوم
ادبیات و چارچوب نظری ABC
3 _1 ) سیستم هزینه یابی چیست؟
به کلیه متدها و روشهایی که جهت شناسایی، کشف و تعیین هزینه های تشکیل دهنده خدمات یا محصولات می گردد را هزینه یابی گویند.
1-هزینه یابی بیمارستانی و تجزیه و تحلیل هزینه ها می تواند به سیاستگزاران، مدیران بیمارستان و بخشها کمک کند تا دریابند که نظام بیمارستانی تا چه اندازه از نظر مالی به اهدف تعیین شده دست یافته است.
2- اطلاعات هزینه یابی و تجزیه و تحلیل آنهامی تواند ابزارهای مناسبی را برای تصمیم گیریهای مدیریت فراهم کند.
3- این سیستم اطلاعاتی را فراهم می کند که بر اساس آن می توان با مقایسه این اطلاعات با بودجه های تعیین شده برای هر بخش و یا مقایسه آن با سالهای قبل، عملکرد قسمتهای مختلف را ارزیابی کرد و نقاط ضعف و قوت را شناسایی نمود.
4- اطلاعات هزینه یابی می تواند درنظام بودجه ریزی و برنامه ریزی آینده بکار گرفته شود و همچنین مبنایی را برای نرخهای جذب هزینه در طول دوره، فراهم کند تا بر این اساس نظام هزینه یابی بتواند بطور واقعی عملکرد مالی سازمان را نشان دهد.
5- علاوه بر این با دسترسی به اطلاعات هزینه یابی می توان درآمدهای ایجاد شده درهر بخش و یا کل بیمارستان را با هزینه های اتفاق افتاده مقایسه کرد و با شناسایی بخشها و مراکز فعالیت پرهزینه، علل ایجاد هزینه ها را شناسایی و تصمیمات مناسب را برای کاهش این هزینه ها اتخاذ نمود.

 


3 _2 ) مراحل طراحی سیستم پیشنهادی
گام اول: تشکیل تیم طراحی سیستم و تیم جمع آوری اطلاعات
گام دوم: تعریف مراکز فعالیت
فعالیت کاری است که توسط انسان دستگاه و یا ترکیب هر دو در راستای اهداف تعیین شده انجام می شود. عنصر اصلی در تعیین فعالیت هدف هزینه است.
چون مراکز فعالیت عامل ایجاد هزینه های مستقیم در خود مرکز فعالیت و عامل جذب هزینه های غیر مستقیم از سایر مراکز فعالیت می باشند.
برای انتخاب مراکز فعالیت در هر بیمارستان باید به نوع کار و هدفی که برای هر بخش تعریف شده است، توجه کرد.
برای تفکیک مراکز فعالیت در ابتدای اجرا و بکارگیری سیستم بهتر است که این مراکز فعالیت طوری تعریف شوند که با ساختار سازمانی و حسابداری بیمارستان تطبیق داشته باشد. از آنجا که در بیشتر سیستم های موجود هزینه یابی بیمارستانی، کلیه اطلاعات هزینه ای براساس تقسیم بندی سازمانی پایه گذاری شده است این تقسیم بندی وباعث سهولت در جمع آوری اطلاعات طراحی سیستم و راحتی کاربران آن می گردد. برای شناسایی مراکز فعالیت می توان از روش مصاحبه، مشاهده و....استفاده کرد.
گام سوم تفکیک مراکز فعالیت بر حسب عملیات
مراکز فعالیت در هر بیمارستان عمدتا برحسب عملیاتی که انجام می دهند به سه دسته کلی تقسیم می شوند که عبارتند از :
1-مراکز فعالیت عملیاتی: مراکز فعالیت عملیاتی، بخشهایی هستند که بطور مستقیم درگیر فرآیند ارائه خدمات به بیماران می باشند. از قبیل بخشهای جراحی و یا بخشهای مراقبتی بستری. این بخشها در اصطلاح “بیمار محوری“ می باشند.
2-مراکز فعالیت تشخیصی: این مراکز فعالیت برای ارائه خدمات تشخیصی وجانبی به بخشهای عملیاتی وبیماران فعالیت دارند و می توانند به عنوان واحدهای مستقل هزینه ای به حساب آیند. مانند واحد آزمایشگاه و یا رادیولوژی. این بخشها در اصطلاح “خروجی محوری“ می باشند.
مراکز فعالیت پشتیبانی عمومی: این مراکز فعالیت خدمات عمومی و پشتیبانی را جهت مراکز فعالیت عملیاتی و تشخیصی انجام می دهد و بطور مستقیم درگیر ارائه خدمات به بیماران نمی باشند مانند واحد حسابداری و یا واحد تدارکات. این بخشها را در اصطلاح “خدمات محوری“ می نامند.
بعد از تفکیک مراکز فعالیت برحسب عملیات، باید مشخص گردد که در هر مرکز فعالیت، چند مرکز فعالیت باید تعریف و شناسایی گردد. برای تعریف مراکز فعالیت داخلی، هدف، عملکرد و نوع خروجی هر مرکز فعالیت نیز مهم است. به عنوان مثال در واحد آزمایشگاه از آنجا که خروجیهای این مرکز فعالیت از یکدیگر متفاوت می باشد کل این واحد را نمی توان به عنوان یک مرکز فعالیت درنظر گرفت بلکه باید با توجه به مرکز فعالیت اصلی، مراکز فعالیت داخلی نیز برحسب نوع خروجی تفکیک و شناسایی شوند.
البته تعریف مراکز فعالیت تشخیصی به عنوان یک مرکز فعالیت نهایی بستگی به هدف هزینه یابی دارد. درمواردی که نیاز به اطلاع از هزینه ها وبهای تمام شده خروجیها نمی باشد، می توان این واحدها را به عنوان یک مرکز فعالیت هزینه ای واسط تلقی کرد. در این حالت کل هزینه های این مرکز فعالیت بر حسب میزان استفاده سایر بخشهای عملیاتی از آن تسهیم می گردد. اما اگر قیمت گذاری و تعیین بهای تمام شده برای هر خروجی مورد نیاز باشد لازم است که مراکز فعالیت برحسب خروجیها تفکیک شوند.
از دیدگاه تسهیم هزینه در سیستمABC مراکز فعالیت، به مراکز فعالیت نهایی و مراکز فعالیت واسطه ای تقسیم می شوند. مراکز فعالیت نهایی مراکزی هستند که در مرحله نهایی ارائه خدمت به بیماران نقش دارند بطوری که این مراکز دارای خروجی فیزیکی می باشند. مراکز فعالیت واسطه ای به مراکزی اتلاق می گردد که بطور مستقیم در ارائه خدمت به بیماران نقش ندارند بلکه عملکرد آنها بیشتر در راستای فراهم کردن تسهیلات برای مراکز فعالیت نهایی است. این بخشها دارای خروجی خاصی نمی باشند ودر تقسیم بندی سلسله مراتبی فعالیتها در سیستمABC به عنوان حلقه های واسط ارائه خدمات به بیماران محسوب می گردند. از دیدگاه هزینه ای سیستمABC، به مراکز فعالیت نهایی اصطلاحا “کانون نهایی هزینه“ اتلاق می گردد وبه مراکز فعالیت واسط، “کانون هزینه واسطه ای“ گفته می شود.
گام چهارم تعیین خروجی و برون داد هر مرکز فعالیت
بعد از مشخص شدن مراکز فعالیت، مرحله بعدی تعیین خروجی و برونداد برای هر مرکز فعالیت است. تعیین برونداد هر مرکز فعالیت بستگی به تصمیم گیری درمورد دو عامل کلیدی دارد: اول اینکه هدف از هزینه یابی و تحلیل هزینه ها مشخص گردد. به عنوان مثال اگر هدف تعیین قیمت گذاری خدمات ارائه شده برحسب خروجیها و یا نیاز به مقایسه عملکرد بیمارستانهای مختلف با یکدیگر باشد، لازم است که مراکز فعالیت برحسب خروجی تفکیک گردیده و سپس هزینه ها براساس خروجیها محاسبه شوند. عامل دیگری که در تعریف برونداد و خروجی برای هر مرکز فعالیت مهم است، میزان اطلاعات در دسترس برحسب خروجیها است. درصورتیکه اطلاعات هزینه یابی برای خروجیها در سطوح پایین و جزئی تر فراهم نباشد، مراکز فعالیت بر حسب خروجیهای سطوح بالاتر تفکیک شده و اطلاعات هزینه ای نیز براساس خروجیهای سطوح بالاتر جمع آوری می گردد.
عامل دیگری که درتعیین و تفکیک خروجیها و برون داد هر مرکز فعالیت باید درنظر گرفته شود، نوع خروجیها می باشد. به عنوان مثال اگر واحد آزمایشگاه به عنوان یک مرکز فعالیت کلی در نظر گرفته شود درداخل این واحد، آزمایشگاههای مختلفی وجود دارد. مانند آزمایشگاه هماتالوژی، آزمایشگاه میکروب شناسی و... بدیهی است که در داخل هرکدام ازاین آزمایشگاهها نیز ممکن است آزمایشهای متعددی انجام شود مانند آزمایش تعیین غلظت خون و یا آزمایش تعیین قند خون. برای هزینه یابی در این مراکز فعالیت، از آنجا که خروجی هرکدام با یکدیگر متفاوت است و هر خروجی بهای تمام شده مربوط به خود را دارد. بنابراین، باید کل مرکز فعالیت براساس خروجی تفکیک شود و عملیات هزینه یابی بر حسب خروجیها، انجام گیرد.
گام پنجم:عملیات هزینه یابی بر اساس هر مرکز فعالیت
هزینه های هر مرکز فعالیت ازنظر رفتار به دو گروه کلی تقسیم می شوند که عبارتند از: هزینه های مستقیم و هزینه های غیرمستقیم. هزینه های مستقیم به
هزینه های اتلاق می گردد که در راستای انجام کارها و فعالیتهای هر مرکز فعالیت باشد و با حجم کارها و فعالیتها، تغییر کند. هزینه های غیر مستقیم هزینه هایی است که ارتباطی با حجم فعالیتها و کارها ندارد، بلکه به عنوان هزینه های کلی هر بخش محسوب می شوند.
هزینه نیروی انسانی
هزینه نیروی انسانی در مراکز فعالیت، شامل هزینه های حقوق، اضافه کاری، بهره وری و کلیه مزایایی است که بیمارستان به کارکنان پرداخت می کند. علاوه براین، کلیه هزینه های جانبی از قبیل بیمه، مالیات و... که بیمارستان در رابطه با کارکنان متحمل می شود، جزء هزینه های نیروی انسانی محسوب می گردد.
هزینه مواد و ملزومات مصرفی

 

هزینه های مواد و ملزومات مصرفی به دو دسته کلی تقسیم می شوند که عبارتند از هزینه های مواد مستقیم و هزینه های مواد غیرمستقیم. هزینه های مواد مستقیم هزینه هایی است که برای ارائه خدمات از طرف هر مرکز فعالیت مصرف می شود

 

هزینه های مواد مصرفی غیر مستقیم، شامل هزینه هایی است که با ارائه خدمات به هر بیمار و یا خروجیهای هر بخش ارتباط ندارد بلکه این هزینه ها بیشتر برای فعالیتها و کارهای کلی هر مرکز فعالیت استفاده می شود.
هزینه های استهلاک
هزینه های استهلاک در واقع هزینه های جایگزینی اموال وتجهیزات موجود می باشد که متناسب با استفاده و عمر مفید آنها باید محاسبه شود. با توجه به اینکه اموال و تجهیزات در هر سازمانی با توجه به قیمت زیادی که به خود اختصاص می دهند، نقش مهمی در تعیین بهای تمام شده دارد. بنابراین این هزینه باید دقیقاً مشخص شود.
هزینه های سربار
هزینه های سربار شامل هزینه های ایجاد شده و یا مربوط به هر مرکز فعالیت می باشد که در گروه هزینه های دستمزد، نیروی انسانی و مواد مصرفی قرار نمی گیرد.این هزینه ها از نظر مقدار معمولا ارتباطی با حجم عملیات ندارند. مانند هزینه آب مصرفی و یا هزینه پذیرایی در یک مرکز فعالیت خاص.
گام ششم نسبت دادن هزینه های هر مرکز فعالیت به مراکز هزینه نهایی
در سیستم بیمارستانی،علاوه بر بخشهای عملیاتی که بطور مستقیم درگیر ارائه خدمات به بیماران می باشند یکسری بخشهای جانبی نیز برای سرویس دادن به بخشهای عملیاتی ایجاد می گردند، به همین دلیل هزینه های مربوط به این مراکز فعالیت باید به بخشهای عملیاتی تخصیص داده شود. بنابراین هزینه ها از نظر منشاء ایجاد نیز به دو گروه تقسیم می شوند که عبارتند از:1 - هزینه هایی که در داخل هر مرکز فعالیت ایجاد می شوند و 2-هزینه های که از سایر مراکز فعالیت به هر مرکز تخصیص می یابد. برای مشخص کردن این هزینه ها، در مرحله اول باید تمامی هزینه های مربوط به هر بخش(مستقیم و غیر مستقیم) شناسایی شود و سپس بر اساس مبنا استفاده سایر بخشها از خدمات هر بخش، این هزینه ها را بخشهای گیرنده خدمت تسهیم کرد. با توجه به اینکه در عمل یک ارتباط متقابل بین قسمتهای مختلف بیمارستان در ارائه خدمت به یکدیگر وجود دارد، این ارتباط در تسهیم هزینه ها نیز باید در نظر گرفته شود.
برای تسهیم هزینه ها در مراکز فعالیتی که خود شامل چندین مرکز فعالیت داخلی می باشند، در دو مرحله می توان عملیات تسهیم را انجام داد. در مرحله اول باید هزینه های مشترک ایجاد شده را بر اساس یک مبنای منطقی به مراکز فعالیت داخلی تخصیص داد و سپس هزینه های مراکز فعالیت داخلی را به دوایر گیرنده خدمت تسهیم کرد. به عنوان مثال در واحد انبار یکسری فعالیتهای مشترک مانند اداره کردن وکنترل کارها، عملیات دفتری، تخلیه بار و...بصورت مشترک در بین چند انبار انجام می شود که هزینه این فعالیتها، قابل تخصیص به یک مرکز فعالیت خاص نمی باشد، بلکه خدمات آنها مربوط به کل مراکز فعالیت است. برای این منظور لازم است که ابتدا هزینه های داخلی این مرکز فعالیت تسهیم شود، سپس هزینه های هر مرکز فعالیت بر اساس ماتریس تسهیم هزینه ها به مراکز دریافت کننده خدمت تخصیص یابد.
گام هفتم محاسبه بهای تمام شده بر حسب هر خروجی
پس از مشخص شدن هزینه های مربوط به مراکز فعالیت نهایی یا مراکزی که دارای خروجی می باشند، برای محاسبه بهای تمام شده مربوط به هر خروجی، کل هزینه های تخصیص یافته به هر مرکز فعالیت را بر تعداد خروجیهای تعریف شده برای هر مرکز فعالیت تقسیم شده واز این طریق بهای تمام شده بر حسب هر خروجی به دست می آید.
3 _3 ) مراحل انجام شده برای محاسبه بهای تمام شده
گام اول تفکیک و تعیین مراکز فعالیت
1-مراکز فعالیت عملیاتی
2-مراکز فعالیت تشخیصی
3-مراکز فعالیت پشتیبانی واداری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل شماره2 تفکیک مراکز فعالیت بیمارستان بر حسب بخشهای کلی
دوایر اداری و خدماتی دوایر تشخیصی دوایر عملیاتی
-مدیریت
-خدمات اداری وکار گزینی
-حسابداری
-تدارکات
-مدارک پزشکی و پذیرش
-استریل
-تغذیه و آشپزخانه
-داروخانه
-تجهیزات پزشکی
-تاسیسات و خدمات فنی
- خدمات عمومی و نظافت
-مخابرات
-نقلیه
-خیاطخانه
-آشپزخانه
-نگهبانی وانتظامات
-کامپیوتر
-دفتر پرستاری -اندوسکوپی
-برونکوسکوپی
-رادیولوژی
سونوگرافی
رادیوگرافی
مموگرافی
-آزمایشگاه
هماتولوژی
انگل شناسی
تجزیه ادرار
-اکوکاردیوگرافی
-اسپیرومتری
-تست ورزش
-تزریقات ونوارنگاری

-اتفاقات
فوریتهای داخلی
فوریتهای جراحی
-جراحی قلب
-جراحی اورولوژی
-جراحی2
-جراحی3
-جراحی4
-بخشهای داخلی
داخلی1
داخلی2
بخشهای مراقبتی ویژه
ICU داخلی
ICU جراحی
CCU

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بیمارستانها و شرکتهای تولیدی