فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق وبررسی در مورد ونسان وان گوگ

اختصاصی از فایلکو تحقیق وبررسی در مورد ونسان وان گوگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

او زندگیش را وقف کارگران معدن کرد و در دوران بدبختی و اعتصاباتشان کمکهای زیادی به آنها نمود، ولی همین امر باعث شد که کلیسا وی را طرد نماید، ولی او به زندگی خود در این ناحیه در نهایت فقر و ناامیدی شدیدی ادامه داد و در همین زمان بود که برای اولین بار به کار طراحی پرداخت.

تئو یعنی برادر وان گوگ (تاریخ تولد 8-1864) که در این موقع برای شرکت گوبیل کار می کرد با فرستادن مقادیر ناچیزی پول در ماه او را تشویق به این کار نمود. وان گوگ در بروکسل به فراگیری طراحی و نقاشی مشغول شد و تصمیم گرفت که بالاخره نقاش بشود.، آثار او هم از نظر رنگ و هم از نظر خط زمخت و خشن هستند و بیانگر افسردگی و غم او می باشند.

در سال 1885 هنگامی که پدرش مرد بیشتر تحت تاثیر سبک روبنس و آثار چاپچی های ژاپنی نقاشی می کرد که هر دو اینها باعث شدند تا او را از ارزش احساسی رنگهای درختان آگاه سازند. در فوریه سال 1886 به پاریس رفت تا با برادرش تئو زندگی کند و در آنجا بود که توانست با نقاشان امپره سیونیستی مانند کامیل پیسارو (1831- 1901) ، ژرژ سورا (91-1859) و پل گوگن (1848-1903) ، آشنا شود.

وان گوگ علیرغم کوششهای تئو نتوانست در طول عمرش تابلوهایش بجز یکی را به فروش برساند. در سال 1885 بود که اولین کار قابل توجهش یعنی سیب زمینی خورها را نقاشی کرد، ولی مشاهده رنگهای درخشان امپره سیونیستها به این نوع رنگ آمیزی او خاتمه بخشید. در فوریه سال 1888 او به جنوب فرانسه به شهر آرل به خاطر رنگ و نور عزیمت نمود و در آنجا بود که دوران پر بار فعالیتش در نقاشی شروع گردید. او می خواست در آرل انجمن نقاشان را تاسیس

نماید و در این اواخر بود که برادرش تئو برای او خانه کوچکی اجاره نمود و کمی بعد گوگن، نقاش فرانسوی که بعدها تمدن غربی را مطرود دانسته و به جزایر ناهیتی رفت به تقاضای تئو پیش وان گوگ گوگن و وان گوگ در اینجا با هم نتوانستند سازش کنند و پس از آخرین دعوا وان گوگ در حالت ناراحتی می خواست دوستش را بکشد ولی بالاخره نرمه گوش خودش را برید . گوگن تئو را از این امر مطلع نمود و سپس عاقلانه آنجا را ترک کرد. وان گوگ در سال 1889 در بیمارستان سنت پل در سنت رمی بستری شد. و در آنجا علیرغم زبانی که برای سلامتیش داشت به نقاشی پرداخت. در 1890 دوباره تئو را در پاریس ملاقات نمود ولی بالاخره مجبور شد تحت مداوای پزشکی بنام دکتر گاشه که یکی از دوستان امپره سیونیستها بود قرار بگیرد. دو ماه بعد او خود را هدف گلوله قرار داد و دربیست و نهم جولای 1890 زندگی را بدرود گفت.

همانطور که جزئیات زندگی وی نشان می دهد او در دوران سلامت یکی از بهترین مردان حساس و متعصب مذهبی بود ولی در موقع ناخوشی بکلی تنها و دیوانه می شد. تندی خلق و خوی او تمام افراد خانواده را بجز تئو از خود بیزار کرده بود. و این تنها تئو نبود که مصرانه تا آخر در کنار او ایستاد. شکست از عشق و همچنین از دست دادن دوست ایده آلی مثل گوگن وی را به افسردگس و ناامیدی مطلق کشاند. به هر حال در ظرف نه سالی که وی به نقاشی مشغول بود متجاوز از ششصد تابلو روی بوم و حدود هزار طراحی و آبرنگ بوجود آورد که با ارزش ترین آنها مربوط به دوران اقامتش در آرل می باشد. با ارزش ترین نقاشیهای او مملو از احساسی فوق العاده است که از آگاهی از طبیعت حکایت می کنند. نامه های قابل توجه او بیانگر زندگی و تنهایی و انسان دوستی اوست که مملو از احساسی شدید و بینشی درونی می باشد و این خود در کمتر کسی میتواند پیدا شود. متاسفانه به این مسئله در ظرف زندگی کوتاه او توجهی نشده است.

مسئله ای که وانگوگ در کمپوزیسیون دائما مورد استفاده قرار می داد با این حقیقت مربوط می شد که زنده بودن و با حرکت بودن فرمهایی که او نقاشی می کرد دائما باعث می گردید که فرمها به لبه های تابلو هجوم ببرند. حتی هنگامی که وی سطح ساده ای نظیر آسمان، دریا و یا زمینه چهره ای را نقاشی می کرد چنان عمل می نمود که حالت مواج و متحرکی به خود می گرفتند و دارای ریتمی مخصوص به خود می شدند. برای اینکه این منحنی ها و موجها و فرمهای رقصان با کناره های تابلو که خطوطی مستقیم هستند ناهماهنگ نباشند، گاهی یک سری خطوط مستقیم به همراه خطوط امواج و فرمهای گرد بکار می برد تا با کناره تابلو هم آهنگ شوند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد ونسان وان گوگ

بررسی طبیعت در کارهای ون گوگ

اختصاصی از فایلکو بررسی طبیعت در کارهای ون گوگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی طبیعت در کارهای ون گوگ


بررسی طبیعت در کارهای ون گوگ

مقدمه

تنها چند عبارت از کتاب تازه‌ای که از وان گوگ انتشار یافته است نقل می‌کنم. و آن مجموعه نامه‌هائی است که او به دوستش وان را پارد، نقاش دیگر هلندی نوشته است.

در یکی از نامه‌ها می‌نویسد : «من و شما یک خصیصه مشترک داریم و آن این است که انگیزه‌های خود را در قلب مردم می‌جوئیم. و یک چیز مشترک دیگر نیز در میان ما هست و آن تمرین کردن از روی نمونه‌های زنده است، از روی واقعیت.»

او که می‌خواست ترجمان زندگی مردم ساده باشد، در خطاب به آنها می‌گوید:‌ «وظیفه هنر نقاشی آن است که روشنائی وجود شما را در جهان برپا کند.» و باز می‌نویسد : «انسان‌ها را به کجا می‌خواهم رهبری کنم؟ به سوی فضای آزاد و مرامی که می‌خواهم به آنها تبلیغ نمایم چیست؟ این است: ای انسان‌ها بیائید تا در راه مقصود خود، وجود خود را وقف کنیم، کار بکنیم با تمام قلبمان، و دوست بداریم آنچه را که دوست می‌داریم.»

ساده ترین زندگی‌ها را زندگی روستائیان می‌دانست، و بدین جهت بیش از همه به آنان دلبسته بود. می‌نویسد:‌ «چه خوب است که زمستان باشد، توی برف. و پائیز چه خوب است که زمستان باشد، توی برف. و پائیز چه خوب است، در برگ‌های زرد. و چه خوب است که زمستان باشد، توی برف. و پائیز چه خوب است، در برگ‌های زرد. و چه خوب است تابستان، در گندمزارهای رسیده؛ و بهار چه خوب است، لای علفها. آدم در میان دروگرها و زنهای دهقان باشد؛ در تابستان زیر آسمان، در زمستان زیر دودکش سیاه، و بداند که همیشه اینطور بوده و همیشه همینطور خواهد بود»…

«عقیده من این است که یک زن روستائی زیباتر از یک «خانم» است، زن روستائی با آن دامن و ارخالق آبی رنگش، پوشیده از گرد و خاک وصله دار، که فرسودگی و باد و آفتاب، در آن هزار ریزه کاری ایجاد کرده‌اند؛ ولی همین زن، آن لباس زرق و برق دار «خانم» را بر او بپوشانید، اصلیت خود را از دست می‌دهد.»

«اگر یک تابلو که دهقانی را نقاش کرده، بوی روغن سوخته، بوی دود، بوی بخار سیب زمینی آب پز از آن متصاعد شود، این خوب است. این نا سالم نیست که طویله بوی کود می‌دهد. این خوب است. خاصیت طویله همین است. اگر مزرعه بوی خوشه رسیده، یا بوی سیب زمینی، یا بوی فضله یا پهن می‌دهد، این در واقع طبیعی و سالم است. خصوصاً برای شهرنشین‌ها دیدن این تابلوها لازم است. ضرورتی ندارد که تصویر یک روستائی را آدم عطر آگین بکشد.» و به دنبال آن می‌آورد: «درست است که من غالبا در بدبختی به سر می‌برم؛ با این حال، نوعی هنجار و تعادل آرام و خالص در وجود من است. من موضوع نقش‌ها و طرح‌های خود را در فقیرترین کلبه‌ها پیدا می‌کنم، و در کثیف ترین کومه‌ها، و با جاذبه‌ای مقاومت ناپذیر به جانب آن مکان‌ها رانده می‌شوم…»

و دوستش وان راپارد، خاطره‌خود را از وان گوگ پس از مرگ او چنین بیان می‌کند: «ادراک او از زندگی و از هنر، عظیم و فارغ از خودخواهی بود. از این جهت نیز رعب انگیز و زیبا بود. اینکه سرانجام کار او به شوریدگی کشید، نه برای آن بود که می‌بایست بر ضد عدم تفاهم دیگران و یا حقارت و کوته بینی دیگران به نبردبپردازد، و نه برای آن بود که تصوراتش درباره عظمت، به ناکامی برخورد کرده بود؛ نه، علت اینها نبود. علت در خارج از وجود او قرار نداشت، در خود او بود. آنچه ونسان طالب آن بود یک هنر عظیم بود، و نبرد سهمناکی که او برای دست یافت به آن در پیش گرفته بود، هر هنرمندی را از پای درآورد.»

«من تصور می‌کنم که هیج طبیعتی نمی‌توانست در برابر این کشش عاطفی و عصبی که هر لحظه آماده پاره شدن بود مقاومت ورزد.»

همان احساسی که وان گوگ در نامه‌هایش کرده، تا حد زیادی روشنگر محتوای آثار اوست و خوب می‌نماید که چرا این نقاش بی سر و سامان هلندی توانسته است تا این پایه در دوران بعد از خود، در سراسر دنیا نفوذ بگذارد؛ زندگی‌اش نه کمتر از اثرش.

وان گوگ بیان کننده عمیق انسانیت انسان است؛ بی هیچ خود نمائی، بی هیچ منت گذاردن، با کمال خضوع و بی لحظه‌ای آرام گرفتن. و خود اعلام می‌دارد که در عین رنج، لذتی وصف ناپذیر از آن می‌برده و در واقع محکوم به این لذت و این رنج هر دو بوده. جز این کاری نمی‌توانسته است بکند. مانند کشتی‌های مغناطیس زده می‌بایست تا به کوه بربخورد.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی طبیعت در کارهای ون گوگ