لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
ارائه ساز و کار پیشنهادی جهت ناب سازیبخش هایی از مدیریت زنجیره تامین
چکیده
با توجه به رقابت سازمان ها در دهکده ی جهانی مزیت رقابتی به سازمان هایی تعلق می گیرد که با تمرکز بر ارزش آفرینی و مشتری گرایی به ناب سازی سازمان ها و فرآیند هایشان همت گمارند. از این رو بحث ناب از مفاهیمی است که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته و هدف آن حذف موداها (عوامل اتلاف) و بهره ور ساختن سازمان می باشد. مدیریت زنجیره ی تامین هماهنگی استراتژیک و سیستماتیک عملکردهای کسب و کار سنتی با هدف بهبود کارایی طولانی مدت می باشد. با توجه به رویکرد مشترک زنجیره ی تامین و تولید/تفکر ناب در راستای رضایت مشتری، در این مقاله سعی می شود از طریق تولید/تفکر ناب جهت بهره ور ساختن هر چه بیشتر مدیریت زنجیره ی تامین استفاده شود. بدین ترتیب که ابتدا موداها و نقاط قابل بهبود در مدیریت زنجیره ی تامین شناسایی شده، سپس راهکارهایی جهت از بین بردن یا کاهش آن ها (ناب سازی) ارائه می گردد.
واژه های کلیدی: مدیریت زنجیره ی تامین_ تولید/تفکر ناب_ فرآیند ناب سازی
۱- مقدمه
گذار از دوره های مختلف محصول گرایی و بازارگرایی و ظهور عصر فراصنعتی که در آن دانش و اطلاعات محور اصلی حرکات سازمان می باشد شرکتها و سازمانها را با چالشهای جدید مواجه ساخته است. بر این اساس مزیت رقابتی به سازمانهایی تعلق می گیرد که با تمرکز بر ارزش آفرینی و مشتری گرایی به ناب سازی سازمان ها و فرایندهایشان همت گمارند. مدیریت زنجیره تامین از جمله عواملی است که به طور فزاینده ای نقش عمده ای در رقابت سازمان ها با یکدیگر دارد. سازمان های کنونی بیشتر بر سر گردش موجودی و حرکت در راستای نیازهای مشتری و پیشی گرفتن از نیازهای مشتری و کمتر بر سر محصول و کیفیت آن با هم به رقابت می پردازند و این موضوع نقش مدیریت زنجیره تامین را پر رنگ تر می کند[ 1]. زنجیره تامین عبارت است از توالی از تامین کنندگان که برای تولید و تحویل یک محصول به مشتری با یکدیگر در تقابل بوده و فعالیت می کنند و مدیریت زنجیره تامین شامل دیدگاه هایی است که در جهت ایجاد یکپارچگی بین تامین کنندگان، سازندگان و فروشندگان به کار می رود و هدف آن حداکثر کردن رضایت مشتری است.
از سوی دیگر فرآیند ناب سازی با تکیه بر پنج اصل تفکر ناب انجام می گیرد و هدف آن ایجاد جریان ارزش، حذف موداها و ضایعات، حداکثر کردن جریان ارزش فرآیند و ایجاد انعطاف پذیری در عملیات می باشد. مدیریت زنجیره ی تامین کاستی هایی دارد که جهت بهینه سازی مدیریت زنجیره تامین و رفع آن کاستی ها، مدیریت زنجیره ی تامین ناب 2
پیشنهاد می گردد. مدیریت زنجیره تامین ناب با حذف موداهای موجود در مدیریت زنجیره تامین، نظیر تولید اضافی، حمل و نقل اضافی و ...، و نیز ایجاد بهبود در شبکه توزیع محصول بوسیله ی فرآیند ناب سازی شکل می گیرد.
۲- مدیریت زنجیره ی تامین
در دنیای رقابتی امروز، دیگر شیوه های مدیریتی گذشته که یکپارچگی کمتری را در فرآیندها دنبال می کردند
کارآیی خود را از دست داده اند و شرکت ها نیاز دارند که یکپارچگی منظمی را در کلیه ی فرآیندهای عملیاتی خود ایجاد کنند. مدیریت زنجیره تامین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد وکالا، اطلاعات و.[ جریان پولی، توانایی پاسخگویی به این شرایط را داراست[ 2
مفهوم زنجیره ی تامین در اواخر دهه ی ۱۹۸۰ پدید آمد و در دهه ی ۱۹۹۰ به طور گسترده ای مورد استفاده قرار
گرفت. قبل از آن، عبارت هایی نظیر" لجستیک" و "مدیریت عملکرد" به جای مدیریت زنجیره ی تامین استفاده می شد.
زنجیره ی تامین عبارت است از همسوسازی شرکتها و بنگاههای اقتصادی در راستای وارد کردن محصول و خدمت به بازار و کلیه ی مراحلی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در به انجام رساندن نیاز مشتری دخیل هستند را شامل می شود. زنجیره ی تامین نه تنها شامل تولیدکنندگان و تامین کنندگان می باشد بلکه کلیه ی امور مربوط به حمل و نقل،انبارها، خرده فروشان و مشتریان را نیز در بر می گیرد. زنجیره ی تامین دارای شبکه ای از تسهیلات و گزینه های توزیع است که وظیفه تدارک مواد، تبدیل این مواد به کالای نیمه ساخته و ساخته شده و توزیع کالای ساخته شده به مشتریان ر ا بر عهده دارد. با در نظر گرفتن مفاهیم ذکر شده، زنجیره ی تامین عبارت است از"آنچه که به منظور تاثیر گذاری بر .[ زنجیره ی تامین در راستای نیل به اهداف مورد انتظار انجام می شود[ 3
در واقع مدیریت زنجیره ی تامین، هماهنگی استراتژیک و سیستماتیک عملکرد های کسب و کار سنتی با هدف بهبود کارایی طولانی مدت است. به علاوه مدیریت زنجیره ی تامین شامل هماهنگی تولید، موجودی، موقعیت و حمل و نقل بین بخش های مختلف یک زنجیره ی تامین می باشد که از یک سو باعث افزایش توان پاسخگویی و از سوی دیگر u1587 سبب کارایی برای بازار.[ هدف می شود[ 3
بین مفهوم مدیریت زنجیره ی تامین و مفهوم سنتی لجستیک تفاوتهایی وجود دارد. لجستیک به فعالیتهایی اشاره دارد که در محدوده ی یک سازمان منفرد انجام می گیرد حال آنکه زنجیره ی تامین به شبکه ای از سازمان ها اشاره دارد که با .[ یکدیگر کار کرده و فعالیتهای خود را به منظور تحویل محصول به بازار هماهنگ می کنند[ 3
هر زنجیره ی تامین دارای مقتضیات و چالش های عملیاتی مخصوص به خود می باشد با این حال الگوی واحدی برای پیاده سازی مدیریت زنجیره ی تامین وجود دارد. شرکت ها در هر زنجیره ی تامین باید به صورت انفرادی و دسته جمعی با در نظر:[ گرفتن پنج حوزه ی زیر تصمیم گیری نمایند[ 3
۱) محصول: بازار هدف چه محصولاتی می خواهد؟ چه مقدار از کدام محصول در چه زمانی باید تولید شود؟ این فعالیت ها سبب ایجاد سر برنامه ی تولید ١ می شود که مشخص کننده ظرفیت ها، حجم کاری، کنترل کیفیت و نگهداری تجهیزات می باشد.
۲) موجودی: در زنجیره ی تامین در هر بازه ی زمانی چه مقدار موجودی باید ذخیره گردد؟ موجودی جهت کاهش اثرات ناشی از تغییر در میزان تقاضا نگهداری می شود اما باعث ایجاد هزینه نیزمی شود. بنابراین باید تعیین شود که نگهداری چه سطحی از موجودی بهینه است.
۳) موقعیت: تجهیزات تولید و انبار موجودی به لحاظ مکانی در چه موقعیتی قرار گیرد؟ آیا امکانات فعلی پاسخگوی نیازها است؟ پاسخ این سوالها مسیرهای ممکن جریان کالا را تا زمان تحویل به مشتری مشخص می کند.
۴) حمل و نقل: چگونه موجودی از محلی به محل دیگر منتقل شود؟ چه نوع وسیله ای برای حمل و نقل استفاده شود؟
1Master Production Schedule (MPS)
3
۵) اطلاعات: اطلاعات باید در درون و میان حلقه های زنجیره تامین جریان داشته باشد. لازم به ذکر است میزان
اطلاعات انتقال یافته از درون حلقه به بیرون آن باید به قدری باشد که ضمن اینکه سبب بهبود عملکرد می شود،
اطلاعات مازاد به سایر رقبا منتقل نشود.
مجموعه ی نتایج حاصل از تصمیم گیری در موارد بالا باعث افزایش توان شرکتها در دنیای رقابتی کنونی می شود.
۳- بررسی مشکلات مدیریت زنجیره تامین
به لحاظ ساختاری مهمترین مشکلی که زنجیره تامین با آن روبروست، مشکل تعدد مراکز تصمیم گیری برای تولید،
تبدیل و جریان کالاست. این امر موجب تشدید نوسانات تقاضا در طول زنجیره می شود. هرقدر از انتهای زنجیره به سمت ابتدای زنجیره (اولین تامین کننده) حرکت کنیم، نوسانات تقاضا تشدید می گردد. این پدیده به اثر شلاق گاوی معروف است. در اثر ضربه شلاق گاوی، خرده فروش ها و توزیع کننده ها جهت واکنش سریع تر به کمبود، بیش از نیاز خود سفارش می دهند. این پدیده از یک سو سبب موجودی انباشته زیادی دربین اعضای زنجیره شده که باعث بالارفتن .[ هزینه و قیمت نهایی کالا می شود و از سوی دیگر سبب تولید اضافی می گردد[ 4
یکی دیگر از مشکلاتی که مدیریت زنجیره تامین معمولا در حلقه تولید با آن روبه روست، مشکل حمل و نقل اضافی است. یکی از دلایل ایجاد حمل و نقل اضافی وجود سیستم فشاری ٢ در بخش تولید است که عموما سازمان هایی که در3 و کلیه سیستم های MRP زنجیره ی تامین فعالیت می کنند دارای سیستم فشاری هستند. به طور کلی سیستم مبتنی بر زمان بندی، فشاری خوانده می شوند. در سیستم فشاری قبل از اینکه یک ایستگاه کاری به مواد بیشتری احتیاج داشته باشد مواد به سمت آن جریان می یابد. این سیستم ها برای فشار هر قطعه به مرحله ی بعدی تولید دارای زمان بندی جز به جز می باشند و با فرض این که به مواد احتیاج است حرکت از سوی ایستگاهی که مواد را تولید می کند شروع شده و به سوی ایستگاه دریافت کننده ادامه می یابد. ضعف این سیستم در این است که از سویی تقاضای ٤ها) تخمین زده شود و از سوی دیگر برآورد نادرست تقاضای LT) مشتری باید پیش بینی و زمان های دریافت سفارشمشتری سبب ایجاد موجودی مازاد گشته و هر چه زمان دریافت سفارش طولانی تر باشد، امکان بروز اشتباه بیشتر می شود.
مشکل دیگری که مدیریت زنجیره تامین با آن مواجه است میزان اعتمادی است که سیستم مجبور است نسبت به
فرآیند پیش بینی داشته باشد و این اعتماد و اتکا ممکن است سازمان را با مشکلات جدی در کلیه ی برنامه ریزی هامواجه کند چراکه با فرض وجود سیستم تولید فشاری در سازمان، کلیه ی زمان بندی های مراحل مختلف تولید محصول و تحویل آن به مشتری بر اساس پیش بینی ها صورت می گیرد. پیش بینی فرآیندی است که معمولا در بخش توزیعزنجیره ی تامین رخ می دهد. اهمیت پیش بینی به این دلیل است که از یک سو میزان تولید ثابت بوده ولی از سوی دیگر میزان تقاضای مشتری متغیر می باشد. در نتیجه مدیریت زنجیره تامین نیاز دارد که به پیش بینی تقاضا بپردازد تا به مشکلاتی نظیر تولید اضافی، نگهداری بیش از اندازه محصول نهایی و غیره دچار نشود.
مشکلاتی از این قبیل نشان می دهد که مدیریت زنجیره تامین بهینه نمی باشد و لزوم پیاده سازی ناب جهت از بین
بردن ضعف های آن آشکار می گردد.
۴- ناب
یک استراتژی مدیریتی و رویکردی جهت u1588 شناسایی و حذف موداها (منابع اتلاف) برای حداقل نمودن هزینه ها Leanو حرکت به سوی بهره وری و تعالی سازمانی می باشد. این رویکرد از تفکر بهبود مستمر و کایزن متولد شده و درکارخانجات و صنایع ژاپنی در قالب تولید ناب توسعه یافت. این فلسفه زمانی مطرح شد که در اوج عصر تولید انبوه، ارزش2 Push system 3Material Requirements planning
Manufacturing Requirements Planning4Lead Time4
زایی عملیات مبتنی بر دسته و صف ٥ از جمله حجم موجودی، انبارک ها، صف های انتظار و غیره به عنوان مصادیق غیرزیر سوال رفتند. در حالی که تولید ناب با تمرکز بر تولید برمبنای سفارش مشتری ٧ (تولید (NVA) ارزشی تولید 6کششی ٨) و جریان تک واحدی محصول و با اتکا بر اصولی همچون ضایعات صفر ٩، کار تیمی ١٠ ، سیستمهای تولیدسلولی ١١ ، بهبود مستمر ١٢ و جریان اطلاعات تمامی تلاش خود را برای حذف موداها و عوامل غیر ارزش زا مطابق شکل ١
.[ معطوف داشت[ ٥و ٦
تولید ناب (اصطلاحی که جان کرافسیک پژوهشگر آی ام وی بنیان نهاد) از اینرو ناب نامیده می شود که در مقایسه باتولید انبوه، هر چیز را به میزان کمتر مورد استفاده قرار می دهد. این شیوه تولید، نیروی انسانی موجود در کارخانه،فضای لازم برای تولید، سرمایه ای که صرف ابزارآلات می شود، نیروی مهندسی لازم برای تهیه محصول و زمان مورد نیازبرای ساخت محصول جدید را بعضا تا نصف تقلیل داده است. همچنین در تولید ناب موجودی مورد نیاز کمتر از نصف[ شده، عیبها بسیار کمتر شده و محصولات با تنوعی فزاینده تولید می گردند. [ ٧
عناصر اصلی تولید ناب شامل:
- حذف اتلاف و موداها
- جریان حرکت مداوم قطعات با حجم کوچک
- کشیدن توسط مشتری
[ شکل ١- فلسفه تولید ناب[ ٧
تحقیق درباره ارائه ساز و کار پیشنهادی جهت ناب سازیبخش هایی از مدیریت زنجیره تامین