پاورپوینت معماری پایدار در 50 اسلاید و قابل ویرایش
دانلود پاورپوینت معماری پایدار
پاورپوینت معماری پایدار در 50 اسلاید و قابل ویرایش
مقدمه
رشد و توسعه پایدار کشاورزی یکی از شاخص ترین و مهم ترین هدفهای هر دولتی است که تحقق آن طریق تحولات بنیادی همه جانبه در ساختار کشاورزی، مدیریت و بهره برداری مطلوب از منابع و امکانات، سازماندهی و هدایت سنجیده فعالیتها در چار چوب برنامه ریزی علمی و منطقی امکانپذیر خواهد بود. بر همین اساس، بخش کشاورزی در کلیه برنامه های توسعه کشور از اولویت ویژه ای برخوردار بوده و به عنوان محور و اساس توسعه اقتصادی کشور مورد توجه قرار داشته است.
تنوع بسیار گسترده شرایط سرزمین، از نظر آب، هوا، خاک، منابع آب، منطقه، رطوبت، ارتفاع و تجربه های نیروهای انسانی در کشاورزی و … همه و همه دلالت بر ظرفیتها و امکانات بالقوه و بالفعل وسیعی دارد که قلب هر کسی را که برای این آب و خاک و این مردم می تپد و هیجان می آورد و بهره برداری از این منابع لایزال خدادادی را برای بهبود شرایط زندگی نسل های کنونی و آینده این سرزمین به صورت آرزویی در دسترس ولی مستلزم تلاش فراوان جلوه می دهد.
فرآیند توسعه ملی دو بعد است و یا به عبارت دیگر از دو مرحله می گذرد: مرحله تشکیل دولت و مرحله انسجام ملت. تشکیل دولت عمدتا دارای ویژگی فیزیکی و زیر بنایی است مانند ساختمان شبکه های حمل و نقل، ایجاد دیوانسالاری های مدرن کشوری و نظامی و برقرار کردن نظام های داد و ستد و اوزان و امثال آن. مرحله انسجام ملت برخلاف مرحله قبل متضمن توسعه ساختارهایی است که جنبه ارتباطی و اطلاعاتی دارد، مانند تغییر نظام های ارزشی و تغییر ساختارهای اجتماعی و گروهی. وجه مشترک هر دو مرحله به فعل درآورن بالقوه و به کار اندختن استعدادها و امکانات در جهت تعالی، بهزیستی و رفاه افراد جامعه است که اصطلاحا آن را فرآیند توسعه می نامند.
در واقع بخش کشاورزی یکی از مهمترین و تواناترین بخش های اقتصاد کشور است که تأمین کننده حدود 4/1 تولید ناخالص ملی، 3/1 اشتغال، بیش از 5/4 نیازهای غذایی، 3/1 از صادرات غیر نفتی و حدود 9/10 نیاز صنایع به محصولات کشاورزی است. توسع بخش برطرف نشود، سایر بخش ها به شکوفایی و توسعه، دست نخواهد یافت.
تعاریف و مفاهیم توسعه روستایی
برای توسعه روستایی یک تعریف قابل قبولی که مورد پذیرش همه علمإ مربوط در سطح جهانی باشد ارائه نشده است. و لذا مفهوم توسعه روستایی در چهار چوبی تقارب و وسیع به کار برده می شود. گروهی توسعه روستایی را مانند توسعه ملی تعریف کرده اند و عده ای نیز بر مفهوم توسعه محدود به منطقه و محیط روستایی تأکید دارند، از این جهت توسعه روستایی به عنوان یک مفهوم و یک پدیده و یک استراتژی و یک دی سیپلین مورد توجه قرار گرفته است و می تواند ابراز شود. توسعه روستایی به عنوان یک مفهوم اشاره ضمنی به عمران کلی مناطق روستایی با نظر اصلاح کیفیت زندگی مردم روستایی دارد. در چهار چوب این مفهوم توسعه روستایی یک امر جامع و مفهوم و تصور چند بعدی بوده که در برگیرنده توسعه کشاورزی و فعالیت های وابسته به آن یعنی صنایع دستی و صنایع روستایی، زیر بناهای اقتصادی اجتماعی، خدمات اجتماعی و تسهیلات مربوطه و بالاتر از همه توسعه منابع انسانی در مناطق روستایی می باشد. توسعه روستایی به عنوان یک پدیده نتیجه عکس العمل ها و واکنش ها بین عوامل مختلف فیزیکی، تکنولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نهادی است.
توسعه روستایی بعنوان یک استراتژی جهت اصلاح و بهبود وضع زندگی اقتصادی و اجتماعی یک گروه ویژه روستایی یعنی فقرا و مستمندان در مناطق روستایی طراحی می شود وبالاخره توسعه روستایی بعنوان یک دی سیپلین عبارت از برخورد و واکنش بین علوم کشاورزی، علوم اجتماعی، مهندسی و مدیریت می باشد. در واقع توسعه روستایی در طبیعت خود مجموعه چند دی سیپلین است.
در هر حال توسعه روستایی فرآیند تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در محیط روستا است. تاکنون تعاریف مختلفی از توسعه روستایی توسط متخصصین و کارشناسان و سیاستمداران بیان شده است که در اینجا جهت آشنایی بیشتر با موضوع به شرح برخی از آنها اکتفا می شود.
میسرا معتقد است که توسعه روستایی دیگر صرفا به معنای توسعه کشاورزی نیست. همچنین موردی از رفاه اجتماعی هم نمی باشد که با تزریق پول به مناطق روستایی جهت رفع نیازمندیهای اولیه و اساسی انسانی مرتفع گردد بلکه توسعه روستایی طیف وسیعی از فعالیتهای گوناگون و بسیج انسانی را شامل می شود که مردم را به ایستادن روی پای خود و از میان برداشتن ناتوانیهای ساختاری موجود غالب سازی ناتوانیهایی که آنها را در اسارت شرایط نامساعد زندگیشان نگه داشته است.
این طیف شهر نشینی را نیز شامل می گردد به این ترتیب منظور و هدف توسعه روستایی گسترده است و شعاع عمل و نتایج آن از نظر سیاسی و اجتماعی بسیار زیاد می باشد. با این همه کاری است که باید صورت گیرد.
بنابر این میسرا توسعه روستایی را از دیدگاه وسیعی مورد بررسی قرار داده و توجه خود را بر پرورش روستائیان و توانا ساختن آنها معطوف می دارد تا بتوانند خود در شرایط نامساعد زندگی خویش تغییر بوجود آورند.
دکتر ازکیا توسعه روستایی را بهبود شرایط زندگی توده های قشر کم درآمد ساکن روستا و خودکفا ساختن آنها می داند. البته بهبود شرایط زندگی توده های روستایی با افزایش تولید و درآمد و بهبود سطح زندگی آنها میسر است.
آلبرت واترسون توسعه و عمران روستایی را یک فعالیت چند بخشی مرکبی می داند که شامل توسعه کشاورزی و توسعه تسهیلات اجتماعی برای هر فرد روستایی می باشد. او از اهداف نخستین توسعه روستایی سخن به میان آورده و معتقد است که هدف نخستین توسعه کشاورزی معمولا افزایش رشد تولیدات کشاورزی است در حالیکه هدف نخستین عمران روستایی تقویت رفاه مادی و اجتماعی جمعیت روستایی که غالبا شامل کشاورزان فقیر و برخی مواقع شامل کارگردان بی زمین کشاورزی و سایر افراد در مناطق روستایی می باشد.
البته نامبرده توسعه کشاورزی و خودکفایی در کشاورزی را کلید خودگردانی عمران روستایی پایدار می داند و معتقد است که اگر قرار است برنامه های عمران روستایی پایدار بماند باید کشاورزی پیوسته حامی و پشتیبان آن باشد.
بانک جهانی توسعه کشاورزی را یک استراتژی می داند که به منظور بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه خاصی از مردم بویژه روستائیان فقیر طراحی شده و اجرا می گردد. این فرآیند شامل بسط منافع توسعه در میان فقیرترین اقشاری است که در مناطق روستایی در پی کسب معاش هستند. این گروه شامل کشاورزان خرده پا، خوش نشینان و کشاورزان بی زمین است.
بانک جهانی معتقد است که چون توسعه روستایی قصد تقلیل فقر را دارد بنابر این باید به طور وضوح طوری طراحی و اجرا گردد که تولیدات را افزایش داده و قدرت تولیدی روستائیان را نیز بالا ببرد.
بانک جهانی بر اهداف توسعه روستایی نیز تأکید دارد و آن را شامل بهبود بازدهی و افزایش اشتغال و بالا بردن درآمد برای روستائیان و همچنین تأمین حداقل قابل قبول سطح تغذیه، مسکن، آموزش و پرورش و بهداشت می داند.
پروفسور جرج اکسین عمران روستایی را چیزی بالاتر از قول آنجام وعده نیکوی افزایش باروری و بازدهی کشاورزی و ایجاد رونق در بخش کشاورزی می داند. توسعه روستایی از دیدگاه او عبارتست از اعلام وعده ارزشمند افزایش شخصیت و اعتبار زندگی روستایی و تغییر زارع از یک روستایی فقیر به یک کشاورزی مترقی و علمی و در همان حال تهیه کیفیت بالاتر زندگی، تغذیه بهتر و عرضه منظم و بیشتر مواد غذایی برای ساکنان شهرها با قیمت ارزانتر می باشد. این همان قول بهتر کردن شرایط زندگی انسانها در محیط روستا است.
ژولیوس نیرره توسعه و عمران روستایی را به معنی سرمایه گذاری و به کار بدن تکنولوژی در روستاها می داند اما مهمتر از این او توسعه و عمران روستایی را یک مسئله و موضوع سیاسی مهم نیز می شمارد و آن را وظیفه و کار اصلی دولت ها تلقی می کند. در جایی دیگر نیرره توسعه روستایی را به معنی برآوردن احتیاجات اساسی مردم روستاها می داند. او معتقد است که چنانچه به امر انجام توسعه روستایی متعهد و مصمم باشیم توسعه روستایی به خودی خود روشها و ترتیب انجام امور و اولویت ها را مشخص ساخته و فی الجمله تمام زمینه ها و جنبه های مربوط به تلاشهای دولت و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی را در بر می گیرد. اما نکته بسیار مهمی که نیرره در امر توسعه روستایی بر روی آن تاکید دارد این است که ولی معتقد است که نباید در خصوص افزایش تولید در روستاها خیلی وسواس و نگرانی نشان داده و حساس باشیم زیرا روستاها هم اکنون هم اضافه تولید دارند چیزی که هست اضافه تولید آنها به وسیله عوامل و مرکز قدرت شهری از دست آنها خارج می شود. از این رو عمران و توسعه روستایی یعنی معکوس کردن جریان سنتی ثروت و سرمایه از روستاها به طرف شهرها و قرار دادن ثروتها در کانالهایی که منافع آن به جیب کارگران و روستانشینان بود همان کارگران و کشاورزان و روستانشینانی که ثروتهای مذکور را با دستها و مغزهای خود تولید کرده اند.
به طور کلی توسعه روستایی یک فرآیند توسعه دادن و مورد استفاده قرا دادن منابع طبیعی و انسانی، تکنولوژی، تسهیلات زیر بنایی، نهادها و سازمانها، سیاست های دولت و برنامه ها به منظور تشویق و تسریع رشد اقتصادی در مناطق روستایی جهت ایجاد شغل و بهبود کیفیت زندگی روستایی برای ادامه زندگی و پایداری حیات است. این فرآیند علاوه بر رشد اقتصادی درگیر تغییرات در طرز تلقی و در بسیاری موارد حتی شامل تغییر در عادات و اعتقادات مردم می باشد. فرآیند توسعه روستایی در برگیرنده تمامی قدمهای تغییر است که به وسیله آن یک سیستم اجتماعی روستایی از شرایط زندگی که غیر مطلوب به نظر می رسد به طرف شرایط مطلوب مادی و روحی حرکت می کند.
با توجه به تعاریف فوق شاید بتوان گفت که توسعه روستایی به طور کلی به معنای تغییر شکل تدریجی نه تنها در روشهای تولیدی و سازمانها و موسسات اقتصادی بلکه تغییر در زیربناهای اجتماعی و سیاسی و همچنین تغییر شکل در روابط انسانی و موقعیت های افراد روستایی می شود که نتیجه آن افزایش رضامندی اقتصادی مردم روستایی است.
در تعاریف فوق هر یک از متخصصین و کارشناسان بسته به نظر خاص خود بر مفاهیم، اهداف. استراتژی ها و روشهای اجرائی و اهمیت توسعه روستایی تاکید کرده اند و برخی نیز معیارهایی جهت ارزشیابی عمران روستایی ارائه نموده اند. درهر صورت کسانی که ادعای عمران و توسعه روستایی و داعیه حل مشکلات پیچیده آن را دارند باید حداقل تعهد اساسی به یک چارچوب ارزشی را داشته باشند. این چارچوب ارزشی دارای چهار بعد اساسی به شرح زیر است:
1- برابری دسترسی مردم روستایی به منابع اقتصادی
2- حقوق برابر سیاسی. اجتماعی، فرهنگی برای همه ساکنین روستایی
3- شرکت واقعی مردم در تمام تصمیمات مربوط به امور اجتماعی، رفاهی، سیاسی، اشتغال و غیره.
4- خاتمه دادن به افتراق کارفکری و کار دستی و عملی و به کارگیری تکنولوژی مناسب بار این منظور. در خصوص مسائل و موارد فوق هیچگاه ابهامی نباید وجود داشته باشد.
این تعهد به گفته ویگ ناراجا پونا شرط اولیه برای پاسخگویی مترقیانه پابرجا و عمیق انسانی و اقتصادی موجود در روستاهاست. البته انجام این کار مستلزم وجود دولتمردانی متعهد
و متفکرینی شایسته و راست اندیش و تخصصین پر تلاش می باشد که با قدرت سیاسی و فکری و اقتصادی که دارند تغییرات ضروری را فراهم کرده و راه حلهای مناسب را برای حل مشکلات واقعی عمران روستایی که امروز کاملا شناخته شده است ارائه دهند.
اهمیت توسعه روستایی
مطابق آمارهای منتشره از طرف سازمان ملل متحدد تقریبا 62% از جمعیت کل دنیا را روستائیان تشکیل می دهند. در آسیا و افریقا نسبت فوق به 76% هم می رسد. بعلاوه در سال 1972 در عالم حدود 700 میلیون نفر وجود داشتند که قربانی فقر مطلق بودند و تقریبا 85% آنها در مناطق روستایی زندگی می کردند. این رقم 700 میلیون در مقایسه با دهه قبل 43 میلیون نفر افزایش نشان می دهد و با توجه به آمار فوق رقم مزبور در دهه آخر قرن بیستم باز هم افزایش پیدا خواهد کرد.
گزارش بانک جهانی که در سال 1933به کنفرانس گرسنگی در واشنگتن ارائه گردید می گوید : در حال حاضر 3/1 جمعیت جهان در گرسنگی به سر می برند و اغلب اینها در مناطق روستایی زندگی می نمایند.
اطلاعات آماری موجود نشان می دهند که علیرغم پایین آمدن نسبت جمعیت روستانشین نسبت به جمعیت شهرنشین که بر اثر مهاجرت روستاییان به شهر ها صورت پذیرفته است .
قدر مطلق جمعیت روستایی پیوسته رو به افزایش داشته و لاجرم وضعیت نامساعد موجود هر روز وخیم تر و نامساعدتر می شود بعنوان مثال در سرشماری عمومی سال 1335 جمعیت ایران 19 میلیون نفر بوده که از این تعداد 75% در روستاها و 25% در شهرها زندگی می کردند.
یعنی جمعیت روستانشین تقریبا 15 میلیون نفر بود لیکن بر اثر گسترش شهر نشینی و مهاجرت روستائیان به شهر ها و بالا بودن رشد جمعیت و عوامل دیگر این نسبت ها تغییر کرده بطوری که در سرشماری 1335 که جمعیت کشور 36 میلیون نفر بود نسبت جمعیت روستانشین 50% و جمعیت شهر نشین نیز تقریبا 50% اعلام شد.
اگر نسبتهای فوق را هم اکنون نیز صادق بدانیم جمعیت روستانشین کشور باید حدود 35 میلیون نفر باشد که از دو برابر جمعیت روستانشین کشور در سال 1335 بیشتر است. با توجه به آماری و ارقام مذکور انجام عملیات عمرانی در سطح روستاها و بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی این مناطق امری حیاتی می باشد.
چنانچه می دانیم اقتصادی کشورهای جهان سوم اغلب بر تولیدات کشاورزی متکی است و فعالیتها ی کشاورزی هم غالبا در روستاها انجام می شود لذا از یک طرف به خاطر بهبود بخشیدن به روشهای سنتی تولید کشاورزی و بهره برداری بهینه از زمین و منابع تولید و توزیع محصولات کشاورزی و متعاقب آن تخفیف گرسنگی و محو فقر و از طرف دیگر به منظور نوسازی اجتماعی و فرهنگی روستاها که خود منبعث از توجه به مسائل انسانی و ضرورتهای سیاسی است، موضوع توسعه روستایی و اهمیت آن آشکار می شود و برای همین هم هست که گفته اند مشکلات آینده جهان سوم اعم از بیکاری، فقر، کمبود درآمد، گرسنگی، کمبود تولید و غیره باید در روستاها حل و فصل گردد. بنابر این توسعه روستایی به خاطر حل مشکلات مزبور و مخصوصا برآوردن نیازهای اساسی مردم روستایی از اهیمت و اولویت خاصی برخوردار است.
اهمیت امر توسعه روستایی از آن جهت است که خیل عظیم جمعیت روستانشین از برنامه های توسعه ملی در دهه های گذشته نفعی نبرده اند و طرفی نبسته اند و در بسیاری موارد حتی وضعی زندگیشان از سابق هم بدتر شده است. اختلاف سطح زندگی شهری و روستایی افزایش می یابد و بعلاوه فاصله طبقاتی در میان اقشار مختلف روستایی نیز پیوسته رو به افزایش است و از این رو مهاجرت روستائیان به شهر ها شتاب بیشتری می گیرد.
مهاجرین مشکلات روستایی را با خود به شهرها منتقل کرده و شهرها هر روز غیر قابل تحمل تر می شوند و زندگی دشوارتر می گردد. آقای منظور احمد که یکی از چهره های برجسته توسعه روستایی و کارشناس معروف سازمان ملل است هنگامی که صحبت از توسعه روستایی و تغییر شکل روستاها می کند، هشدار می دهد که باید برنامه های عمران روستایی در صدر اولویت توسعه اقتصادی در جهان سوم باشد لذا به قوت می توان گفت که باید در روستاها دست به اقدامات عمرانی همه جانبه و جدی زد و از شکست های گذشته درس آموخت، باید به مردم روستاها که دراثر استراتژی های توسعه دهه های گذشته به آنها عمدا یا سهوا توجهی نشده است توجه خاص مبذول گردد و برنامه های عمران روستایی با قدرت و تعهد و دلسوزی بیشتری از جانب دولت ها و با کمک مردم به مورد اجرا درآید.
اگر در روستاها تولیدات باز هم رو به کاهش رود و مردم دلیلی برای ماندن در آن مناطق نیابند لاجرم بر شدت مهاجرتها به طرف شهرها افزوده خواهد شد. شهرهایی که توانایی جذب آنان را ندارند و خود لبریز از مشکلات و غرق در معضلات خویش هستند در آن صورت وضع از این هم بدتر خواهد شد.
تا دیر نشده است باید توسعه و عمران روستایی رونق گیرد و مشکلات عدیده موجود تخفیف یابند والا به گفته پروفسور مالاسیس فاجعه نزدیک است. فاجعه ای که دامن بشریت اعم از شرقی و غربی را خواهد گرفت.
توسعه روستایی بعد از جنگ جهانی دوم
بعد از جنگ دوم جهانی دو برنامه مهم جهت عمران روستاها از طرف آمریکائیها تهیه و تدوین گشته و به کشورهای جهان سوم صادر گردید. این دو برنامه عبارت بودند از ترویج کشاورزی و عمران اجتماعی (community Development)
ترویج کشاورزی تنها فعالیتهای خود را در خصوص بخش کشاورزی متمرکز کرده و هدفش افزاش محصولات کشاورزی روستاها می نگریست. در حالیکه عمران اجتماعی سعی داشت یک برنامه همه جانبه و یک روش جامع برای پیشرفت واقعی روستاها در نظر گیرد. زیرا بانیان برنامه عمران اجتماعی معتقد بودند که موفقیت یک برنامه توسعه کشاورزی مستلزم اصلاح طرز تفکر و رفتار روستائیان می باشد. بنابر این ابتدا باید تحولاتی در سطح روستاها ایجاد گردد تا محیط فیزیکی و اجتماعی و فرهنگی روستاها برای توسعه کشاورزی فراهم شود و این همان برنامه عمران اجتماعی است.
هر یک از دو برنامه فوق استدلالهای مربوط به خود را داشتند و هر دو از پشتیبانیها و کمکهای مالی و خدماتی آمریکا بهره مند می شدند. در حالیکه کمکهای آمریکا در سال 1964 برای برنامه عمران اجتماعی قطع شد و این برنامه متوقف گردید ولی برنامه ترویج کشاورزی همچنان به کار خود ادامه داد.
برنامه عمران اجتماعی به قول دکتر حمید خان جامه یا شنل جامعه شناسی پوشید. عبارات به کار گرفته شده در آن که اغلب نامفهوم بودند عبارت بود از: نیازهای احساس شده، تشویق و تحریک، نمایندگان کاتالیزور(Catalytic Agents)، خود یاری، تشریک مساعی، پویایی گروه، تغییر اجتماعی و غیره. لذا نظر برنامه عمران اجتماعی (CD) نظر جامعه شناسانه نسبت به مسائل روستایی بود. بر اساس این نظر علت فقر روستائیان عدم اتحاد آنهاست و راه علاج هم در اقدام جمعی خود آن ها می باشد.
عامل تغییر یعنی کارمند دولت در سطح ده باید از خارج ده مأمور خدمت در ده گردد تا به این بی تفاوتی های روستائیان پایان بخشد. کارمند دولت در سطح ده براساس فلسفه عمران اجتماعی یک مآمور چند پیشه بوده که باید به نزد رهبران اجتماعی ده رفته و در خصوص نیازهای محسوس و نامحسوس آنها گفتگو کند. در این مباحث او سعی دارد که نومیدی و یأس و حرمان آنها را کاهش دهد و امیدواری را در میان آنها قوت بخشد و راه را برای انجام عملیات عمرانی آماده نماید. لذا با دخالت این عامل واسطه یعنی کاتالیزور نومیدی روستائیان به امیدواری مبدل شده و امیدواری منجر به عمل و فعالیت می گردد. از این رو افراد پراکنده روستایی در شکل و فرم یک جامعه کوچک تبلور یافته که جملگی در شورا یا انجمن ده گرد می آمدند این انجمن در تمام کارها و امور مربوط به ده دخالت کرده و همه چیز را تحت نظارت خویش در می آورد مانند امور مدرسه ها، جاده ها و راههای روستایی، زهکشی، ایجاد گودالهای جمع آوری کود، حل و فصل دعواها و نزاعهای روستایی، بازاریابی، امور مربوط به بهداشت و غیره.
مأمور دولت در سطح ده پیوسته روستائیان را در امر عمران و آبادی تشویق و تحریض نموده و آنها را حول محور خودیاری گرد می آورد و آنها را به وسیله کمکهای دولتی دریافت شده به تحرک و فعالیت و اشتیاق وا می داشت. در هر دو صورت هدف خودیاری و همیاری بود. بر اساس این فلسفه قرار بود مشکلات روستایی یکی پس از دیگری حل شده و پروژه های عمرانی به انجام برسد و جامعه کوچک و بینوای ده که هیچ یاوری نداشت کم کم رشد کرده و برقدرت و اعتبار خویش بیفزاید تا بتدریج قادر شود کارهای بزرگی را به انجام برساند. برنامه مذکور در هندوستان و ایران و کشورهای دیگر بر اساس همین فلسفه و روش به اجرا درآمد و شخصیتی مانند جواهر لعل نهرو نیز ان را پذیرا گشته و با شدت و قوت تمام به اجرای آن همت می گماشت.
اما برنامه مذکور دارای چهار نقص کلی و عیب اساسی به شرح زیر بود و لذا نتوانست به اهداف خود جامع عمل بپوشاند و بوسیله حامی اصلی آن یعنی آمریکا و نیز به وسیله دولت هایی مثل هندوستان منسوخ گردید.
1- این برنامه فعالیت های رفاهی را بیشتر از فعالیتهای تولیدی تشویق و دنبال می کرد، بویژه به نظر می آمد که این برنامه ظرفیت حل بحران غذایی کشورهای جهان سوم و بویژه هندوستان را ندارد.
2- برنامه عمران اجتماعی به صورت چشم گیری موفق نشد که جوامعی هم آهنگ در سطح روستاها تشکیل بدهد. برنامه مذکور شرکت عمران مردم را در فعالیتهای خود بدست نیاورد. طبقات فقیر به همان صورت فقر و در بی تفاوتی و تردید باقی ماندند.
3- اتکای این برنامه برنمایندگان خودش در روستاها و همدستی کلی آنها با رهبران طبیعی روستاها حالت پدرسالاری داشته و اختلافات طبقاتی که موروث استعمار بود، را بیشتر تآیید و تشدید کرد و از رشد حقیقی ابتکارات محلی جلوگیری نمود.
4- نقش چند پیشگی پرسنل این برنامه که به عنوان نمایندگان رسمی دولت ها و هم آهنگ کنندگان برنامه های عمرانی به دهات اعزام می شدند مورد قبول وزارتخانه های مختلف که هر کدام در یک امری تخصص داشتند نبود. مخصوصا کارشناسان کشاورزی از عدم کفایت مأمورین چندپیشه این برنامه شکایت داشتند که آنها نمی توانند بعنوان مروجین کشاورزی کارآزموده در روستاها خدمت نمایند.
همانطور که مذکور آمد پس از سالها که به این برنامه و پیامدهای عمرانی آن اعتقاد بود و سرمایه گذاریهای هنگفتی که برای اشاعه آن به عنوان بهترین استراتژی جهت توسعه روستایی انجام شد یکباره متوقف و منسوخ شده و در عوض اولویت به بخش کشاورزی روستایی و ساختن بناها و مؤسسات روستایی و ایجاد تعاونیها و اصلاحات اراضی و غیره داده شد.
اگرچه برنامه عمران اجتما عی تحت سرپرستی و نظارت و با کمکهای مالی آمریکا منسوخ و متروک گردید اما اهمیت توسعه و عمران روستایی و ضرورت انجام برنامه های مذکور برای روستائیان و دولتهای آنها در کشورهای جهان سوم همچنان باقی ماند. شاید بتوان گفت که برای انجام برنامه های توسعه روستایی قبل از هر چیز به یک موتور قوی جهت حرکت نیاز باشد و این موتور قوی همان کشاورزی است که باید ابتدا رونق گیرد و توسعه یابد و به تحرک آید سپس با کمک و حمایت آن برنامه های دیگر عمران و توسعه روستایی بویژه برنامه های رفاهی و اجتماعی و فرهنگی پیشرفت کند و استمرار یابد.
چنین است که ترویج و آموزش کشاورزی بعنوان به حرکت درآورنده و مشوق توسعه کشاورزی و همچنین بعنوان بهترین استراتژی عمران روستایی مورد توجه خاص قرار گرفته و اکنون تمام کشورهای عالم به نحوی از آن در راه انجام توسعه کشاورزی و توسعه روستایی استفاده می کنند.
مفاهیم و تعاریف توسعه کشاورزی
همانطور که قبلا بیان شد توسعه مفاهیم و تعاریف مختلفی دارد و بعلاوه انجام آن امری دشوار، مشکل و پیچیده بوده و مطلبی است که باید در دراز مدت صورت پذیرد.
توسعه کشاورزی هم بعنوان بخشی از اقتصاد یک کشور چنین طبیعتی داشته و اگر بخواهد بمعنی واقعی کلمه انجام شود کاری بس دشوار و مشکل است و بقول پروفسور لوئیس مالاسیس انجام این کار یعنی توسعه کشاورزی در عین حال که ضرورت دارد ولی خارج از حد توانایی تعداد معدودی از مالکین بزرگ و اقلیتی تحصیل کرده و مدیران دولتی و کارمندان اداری و انبوه کشاورزان و روستائیان کم سواد و یا بیسواد می باشد.
توسعه کشاورزی در چهار چوب توسعه ملی یک کشور مورد بحث قرار می گیرد و بعنوان یک بخش اقتصادی مهم نقش حیاتی در توسعه ملی ایفا می نماید. مفهوم توسعه کشاورزی و تعریف آن مانند مقوله توسعه بطور کلی بعد از جنگ جهانی دوم تغییرات و تحولاتی یافته است و مدلهای مختلف توسعه کشاورزی نیز توسط اقتصادانان و صاحب نظران طراحی گردیده و به مورد اجرا درآمده است. بعد از جنگ دوم جهانی که تعریف توسعه عبارت از رشد اقتصادی بود و آن هم از طریق صنعتی شدن به سبک غربی، توسعه کشاورزی هم به معنی مدرنیزه کردن بخش کشاورزی و رسیدن به هدف رشد کشاورزی تلقی می شد. بخش کشاورزی در تلقی توسعه به معنی رشد اقتصادی دو وظیفه اصلی بعهده داشت. یکی تهیه و تولید غذای ارزان قیمت برای کارگران صنعتی و طبقات شهرنشین و دیگری تأمین نیروی انسانی برای اشتغال در صنایع نوپای شهری. این نظریه منطبق برفرآیند تاریخی توسعه و پیشرفت کشورهای غربی بود. البته کشورهای مزبور در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بخاطر وجود عوامل متعدد و مستعدی توانستند به سرعت صنعتی شوند و رشد اقتصادی را از طریق صنعتی شدن بدست آورند. بخش کشاورزی این کشور ها بواسطه وجود علل و عوامل چندی توانست وظیفه تأمین محصولات غذای ارزان قیمت و نیروی کارگری لازم را برای بخش نوپای صنعتی انجام دهد. و لذا بعد از جنگ دوم جهانی الگوی توسعه غربی که در بطن آن توسعه کشاورزی هم وجود داشت بعنوان راه اصلی پیشرفت و ترقی مورد توجه بسیاری از متفکرین و صاحبنظران و سیاستمداران قرار گرفت.
به طور کلی در تعریف توسعه کشاورزی نیز قولی یکسان وجود ندارد. برخی آنرا گذار از کشاورزی سنتی دانسته اند و بعضی دیگر آنرا فرآیندی می دانند که در طی آن و بتدریج اوضاع اقتصادی و اجتماعی اکثریت کشاورزان یک کشور بهبود می یابد و اصلاح می شود.
پروفسور موشر (A.Mosher) شاید اولین کسی باشد که توسعه کشاورزی را بصورت سیستمی مورد بررسی قرار داده است. او 5 عامل را در توسعه کشاورزی اساسی و 5 عامل را سرعت بخشنده توسعه کشاورزی می داند. عوامل اساسی توسعه کشاورزی بنا بگفتنه وی عبارتند از:
1- بازار جهت فروش محصولات کشاورزی
2- تکنولوژی که پیوسته در حال تکامل و پیشرفت باشد.
3- در دسترس بودن نهاده ها و وسایل مورد نیاز کشاورزی
4- مشوق های تولیدی برای کشاورزان
5- تسهیلات حمل و نقل
عوامل سرعت بخشنده توسعه کشاورزی عبارتند از:
1- آموزش و ترویج کشاورزی
2- اعتبارات کشاورزی
3- انجام اقدامات و عملیات گروهی و سازمان یافته کشاورزان
4- وسعت دادن و گسترش زمینهای کشاورزی و اصلاح فیزیکی آنها
5- برنامه ریزی ملی
دکتر رابرت استیونز (robert.stevens) استاد دانشگاه ایالتی میشیگان در کتاب معروف خود بنام اصول توسعه کشاورزی در خصوص تعریف توسعه کشاورزی می گوید که توسعه کشاورزی دلالت بر ایجاد تغییر در بخش کشاورزی می کند.
این تغییرات تعادل کشاورزی سنتی را به منظور بدست آوردن رشد سریع تر تولیدات کشاورزی و افزایش درآمد کشاورزان برهم می زند.
او معتقد است که در این فرایند تغییر چهار عامل اساسی دخالت دارند که به ترتیب عبارتند از:
1- تغییرات تکنولوژی
2- تغییرات نهادی و سازمانی
3- سرمایه گذاری در تربیت نیروی انسانی
4- سرمایه گذاری در تحقیق و ترویج کشاورزی بمنظور سرعت بخشیدن به ایجاد تغییرات تکنولوژی و نهادی
هر چه درجه و میزان این تغییرات بیشتر باشد نیاز برای سرمایه گذاری های جنبی در تربیت نیروی انسانی بیشتر احساس می شود تا مدیریت علمی و بارورتری را برای اداره امور کشاورزی پیچیده و موسسات مربوطه فراهم آورده و رشد کشاورزی را سرعت بخشند.
پروفسور جیمز بونن (James.T.Bonnen) تأثیر بهبود نیروی انسانی را در توسعه کشاورزی بسیار مهم تلقی می کند و معتقد است که تآثیر بهبود در سرمایه گذاری نیروی انسانی بصورت گسترده ای از اینجا ناشی می شود که نوع انسان قابلیت دارد که مشکلات را بشناسد و آنها را مشخص کند و بالاخره از طریق مناسب آن مشکلات راحل نماید.
او تکنولوژی را در توسعه کشاورزی با اهمیت می داند ولی می گوید که تکنولوژی جدید بعد از سرمایه گذاری در عامل نیروی انسانی و نهادهای اجتماعی شکل می گیرد و بوجود می آید.
بنا به عقیده بونن سه عامل مهم در توسعه کشاورزی دخالت دارند که در عین حال هم وابسته بهم اند و هم مکمل یکدیگر. این سه عامل به قرار زیرند:
1- تکنولوژی جدید
2- بهبود کیفیت نیروی انسانی
3- تغییرات نهادی و سازمانی در جامعه
نظرات پروفسور بونن بویژه در اواخر دهه 1980 بسیار مورد توجه واقع شده و با تجارب ذیقیمتی که از فرآیند توسعه کشاورزی در نقاط مختلف عالم بدست آمده می توان گفت که توسعه کشاورزی تنها با تزریق سرمایه و تکنولوژی و نیروی انسانی به بخش کشاورزی میسر نمی شود بلکه این کار فرآیند کلی، پیچیده و دشواریست که عوامل بسیاری در آن دخالت دارند و ما تا کنون تنها قسمتهایی از آنرا شناخته ایم.
پروفسور بونن در این زمینه می گوید که امروز ما می توانیم به شما بگوییم که در کشاورزی آمریکا چه اتفاق افتاد و در چه موقع اتفاق افتاد. اما تقریبا هیچکس از مردم عادی گرفته تا اهل علم و متخصصین مربوطه نمی توانند بطریق قانع کننده ای توضیح دهند که توسعه کشاورزی آمریکا چگونه انجام شده و چرا اتفاق افتاد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 17 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله بررسی توسعه گردشگری پایدار در بافت های تاریخی ایران 18 ص با فرمت WORD
چکیده:
کشور ایران به واسطه قدمت خود، دارای بافت تاریخی غنی جهت توسعه گردشگری می باشد. معیارهای اساسی توسعه پایداری گردشگری در این بافت ها شامل عواملی مانند سیمای بصری، فرهنگی و اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و مدیریتی می باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر بر توسعه گردشگری پایدار در ایران می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمونT تک نمونه ای ، برای بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر توسعه پایدار گردشگری در بافتهای تاریخی ایران و از آزمون فریدمن برای اولویت بندی این عوامل استفاده گردیده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد عوامل فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی تاثیر بیشتری را نسبت به دیگر عوامل، بر توسعه پایدار گردشگری در بافت های تاریخی ایران دارند.
واژگان کلیدی: توسعه پایدار، گردشگری، بافت تاریخی، ایران، آزمون فریدمن
1- مقدمه
شهرها در طول تاریخ، تغییرپذیری داشته اند و بقای شهرها همراه با استمرار زندگی روزمره شهروندان صورت گرفته و تغییر شکل واحدهای معماری – شهری توانسته است تضمین کننده بقای موجودیت و تداوم زندگی مدنی باشد. این مطلب در مورد شهرهای ایران اهمیت ویژه ای دارد و می تواند به عنوان یکی از ویژگی های شهری رشد بازرگانی و توسعه صنایع دستی مورد بررسی قرار بگیرد. تغییرپذیری فضای شهری در ذات شهر قدیمی با ارزشی که به دست ما سپرده می شود، وجود دارد. ( فلامکی، 32:1384).
کشور ایران به واسطه پیشینه باستانی و ارزشمند تاریخی خود، دارای آثارو بناهای معتبر و شناخته شده ای است که معرف تاریخ و فرهنگ ایران در سطح جهان هستند. در واقع، ایران سرزمینی است که از پتانسیل گردشگری بالنده ای برخوردار است و جاذبه های تاریخی-فرهنگی و طبیعی پرشماری دارد که می توان با تکیه بر آنها، ایران را به عنوان یکی از مقاصد مهم گردشگران جهان مطرح ساخت و از امتیازات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن سود برد. ( ضیاء توانا و همکاران، 68:1393). موضوع مهم در مواجهه با بافت های تاریخی مسألة زمان سپری شده و دست نیافتنی است، که حوادث تاریخی و بناهایی ارزشمند را در یک مجموعه به یادگار گذاشته است. آنچه که در برخورد با این فضاها باید مورد توجه قرار گیرد مسأله تغییر و مدیریت این تغییرات است، امری که به صورت ارگانیک و در طول مدت زمان در فضای شهری گاه به آهستگی و گاه همچون امروز با سرعتی غیرقابل انکار اتفاق افتاده است (Worthington,1998:24).
در مورد رابطه توسعه پایدار و حفاظت و احیای بناهای تاریخی تاکنون تحقیقات گسترده ای صورت پذیرفته است. سخائی ( 1392) در پژوهشی با عنوان "اثرات طرح نوسازی برکیفیت اقتصادی،اجتماعی وکالبدی بافت فرسوده درراستای دستیابی به توسعه پایدارمطالعه موردی: بافت فرسوده چوگیا " کیفیت اجتماعی، اقتصادی و کالبدی این بافت و میزان و نحوه مشارکت مردمی در اجرای طرح نوسازی در راستای رسیدن به توسعه پایدار را مورد بررسی قرار می دهد. موسی زاده مهربانی و همکاران ( 1392) در پژوهشی با عنوان "ایچری شهرباکونمونه موفق حفاظت واحیاء بافت تاریخی" معتقد است با حفظ بافت تاریخی علاوه بر کسب درآمدهای کلان از صنعت توریسم می توان زمینه آشنایی خود و دیگران با گذشته و فرهنگ پر افتخارمان را فراهم نموده و زمینه توسعه پایدار شهری را فراهم نمائیم در این مقاله ایچری شهر باکو به عنوان نمونه موفق حفظ و احیاء بافت تاریخی معرفی گردیده است. گوهرریزی و نیرومند ( 1393) در مقاله ای با عنوان "اکوموزه ،روشی نوین برای توسعه پایدار و بهسازی بافت های تاریخی مورد مطالعه:بندر تاریخی لافت ، جزیره قشم" روش تاسیس اکوموزه ها را روشی پایدار برای مداخله دربافت های تاریخی مشکل دار قلمداد می کنند. صناعی (1393) در پژوهشی با عنوان "ارزیابی شاخص های توسعه پایدار شهری با توجه به الزامات فرهنگی و تاریخی (مورد مطالعاتی: شهر اصفهان)" به بررسی شهر اصفهان و تعیین شاخصه هایی جهت توسعه ی پایدار شهری با حفاظت بدنه تاریخی - مذهبی شهر می پردازد.
هدف اصلی این تحقیق را می توان بررسی عوامل موثر بر توسعه گردشگری پایدار در ایران توصیف نمود و سوال اساسی این تحقیق این است: کدام عامل یا عوامل بیشترین تاثیر را بر توسعه گردشگری پایدار در بافت های تاریخی ایران دارند؟
مقطع: کارشناسی ارشد
فرمت پایان نامه: پی دی اف ( PDF)
تعداد صفحات: 221 صفحه
--------------------------------
تحلیل و ارزیابی توانمندی های محیطی باتاکید برکشاورزی پایدار
امروزه توانهای محیطی یکی ازمهمترین ارکان زندگی انسانها به شمار میرود که درابعادمختلف زندگیا جتماعی اقتصادی فرهنگی و زیست محیطی بشرنقش مهمی را ایفا می کند رشدفزاینده جمعیت توسط غیراصولی صنعت گسترش بیرویه شهرها تبدیل عرصه های منابع طبیعی فقدان برنامه ریزی مناسب دراغلب کشورهای درحال توسعه سطح این عرصه ها کاهش یافته و درخطرنابودی قرارگرفته است ازطرف دیگر به عنوان یکی ازمهمترین عوامل توسعه اقتصادی شناخته شده است اما بنا به پتانسیل های محیطی این شاخه ازفعالیت های اقتصادی درمکانها متفاوت بوده است و تابعی ازمنابع محیطی و انسانی و میزان بازدهی آن بستگی به عوامل محیطی نظیر زمین آب نیروی انسانی و تکنولوژی دارد دراین پژوهش به تحلیل و ارزیابی توانهای محیطی و نقش آن برکشاورزی پایدار پرداخته شده ونمونه موردی دهستان دستجرده با 18روستا می باشد هدف ازانجام این پژوهش دستیابی به ارزش توانهای محیطی و تاثیرات قابل توجه آن برکشاورزی محدوده موردمطالعه است روش مطالعه به صورت کتابخانه ای اسنادی میدانی و مصاحبه با مردم و مسئولین روستا می باشد همچنین ازمدل SWOT به منظور تحلیل و بررسی ویژگیهای محیطی اکولوژیکی دهستان استفاده شده است
توانمندسازی ، توان محیطی ، کشاورزی پایدار ، دهستان دستجرده
12 صفحه