فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره فرآیند اجتماعی شدن

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله کامل درباره فرآیند اجتماعی شدن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

فرآیند اجتماعی َشدن

استقلال یکی از نخستین نشانههای رشد اجتماعی است. استقلال یعنی؛ توانایی انجام کارها بدون کمک گرفتن از دیگران. استقلال یعنی اینکه ما توانایی آن را داشته باشیم که گاهگاهی هم تنها باشیم و از این تنهایی لذت ببریم. یک شخص رشد یافته دائماً منتظر کمک دیگران نیست و از پدر و مادر و اطرافیان خود انتظار ندارد که نقش مستخدم یا مباشر او را بازی کنند و در همه حال مراقب او باشند. درآمد شخصی، احساس استقلال بیشتری به انسان میدهد.

یکی از مهمترین ویژگیهای یک انسان رشد یافته از نظر اجتماعی، استقلال در تصمیمگیری هاست.

انسان در طول زندگی، پیوسته ناچار از انتخاب و تصمیمگیری است. این انتخاب ما و تصمیمگیریها، گاه مربوط به کارهای کوچک و جزیی است؛ مثل: انتخاب یک لباس و گاه مربوط به مسایل مهم زندگی مثل: ازدواج یا نپذیرفتن یک شغل است. اگر انسان واقعاً به بلوغ اجتماعی رسیده باشد باید بتواند در همة موارد شخصاً تصمیم بگیرد ـ البته اهمیت مشورت کردن با برزگترها، افراد مجرب و صدیق و دوستن خوب را نباید نادیده گرفت چون ممکن است آنها نکاتی را دریابند و تذکر دهند که انسان به آنها توجه نداشته است ـ اما باید ببینیم که حد استقلال چقدر میباشد. زیادهروی در استقلال به نوعی عقبماندگی میانجامد.

ما نمیتوانیم منزوی، تنها و کاملاً جدا از دیگران به زندگی خود ادامه دهیم. ما در جامعهای به سر میبریم که هر لحظه از زندگیمان عملاً با دیگران و در ارتباط با آن ها میگذرد. یک انسان رشد یافته، ضمن استفاده از همفکری و همکاری دیگران، به استقلال خویش هم اهمیت میدهد و آن را حفظ میکند.

پذیرش مسئولیت

در ادبیات و فرهنگ عامه بیشتر ملتها، شخصیتهایی هستند که مظهر فرار را از مسئولیتاند و همیشه صدها بهانه و دلیل برای انجام ندادن کارها و نپذیرفتن مسئولیت در آستین دارند؛ اما یک انسان رشد یافتة حتی اگر به آسانی بتواند از انجام کارها سرباز زند باز هم چنین کاری را نخواهد کرد و از پذیرفتن مسئولیت استقبال خواهد کرد. وقتی انسان نخستین گام را برای پذیرفتن کار دشوارتر برمیدارد یعنی از موقعیت کنونی خود یک قدم جلوتر میرود؛ بنابراین در موقعیت تازه، امکان پیشرفت را فراهم میکند. البته یک نکته مهم دیگری وجود دارد و آن داشتن پشتکار، توانایی کوشش مداوم و امیدواری است.

آیندهنگری

ویژگی دیگر یک انسان رشد یافته، آیندهنگری است. او درک میکند که تصمیمات امروزش ممکن است بر زندگی فردا و سالهای آیندهاش تأثیر بگذارد؛ بنابراین هر چه را به دست میآورد، خرج نمیکند. تردیدی نیست که پیری، بیماری و حوادث غیر مترقبه در انتظار همه ماست. اگر برای چنین روزهایی به قدر کافی نیندیشیم و از پیش تدبیر نکنیم، نیازمند دیگران خواهیم شد. یعنی مسئولیت زندگی ما به دوش دیگران خواهد افتاد که به احتمال زیاد، سنگینی آن موجب مسائلی خواهد شد که نهایتاً به حرمتما لطمه خواهد زد. مراقبت همیشگی و جدی از تندرستی خویش و کنارگذاردن اندکی از درآمد خود برای روزهای گرفتاری، میتواند ما را از نیازمند شدن به دیگران و سربار شدن نجات دهد. البته تنظیم امور بدینترتیب، مستلزم داشتن ذهنی توانا در پیشبینی و برنامهریزی است.

میانهروی

نشانه دیگر یک انسان رشد یافته از نظر اجتماعی این است که لذتها و حتی کار خود را متعادل نگه میدارد و اگر هم برای اوممکن باشد که بیشتر ساعات خود را صرف تفریح و لذت بردن بکند هرگز چنین کاری نمیکند و ساعات معینی را برای این کار در نظر میگیرد؛ به طوری که به وظایف اصلی خود لطمهای نزند و به تجدید قوا و تمدّد اعصاب او کمک کند. مشخصه اصلی بلوغ اجتماعی میانهروی است.

امیدواری و خوشبینی

برای بریدن از دنیای بدون مسئولیت و سبکبال کودکی و ورود به مرحله بزرگسالی که روز به روز هم نیاز به پذرش مسئولیتهای بیشتر دارد واقعاً باید روحیهای قوی داشت.

کسانی که شخصیتهای مستحکم و استوار دارند و به رشد واقعی رسیدهاند؛ در موقعیتهای دشوار و حساس خود را نمیبازند؛ به کوشش خود ادامه میدهند و در صورت تکرار شکست، دوباره فعالیت خود را از سر میگیرند. انسانی که از نظر اجتماعی و عاطفی به بلوغ رسیده باشد در مسایل اساسی زندگی موضعگیری میکند و در حرکت به سوی نیکروزی بشر، سهمی مثبت به عهده میگیرد.

یکی از پایههای رشد واقعی اعتماد به نفس است. منتها نباید تصور کرد که اعتماد به نفس صرفاً یک کیفیت روانی است که تنها با تلقین و تمرین میتوان آن را به دست آورد. تا انسان در کشاکش زندگی، لیاقت خود را ثابت نکند و موفقیتهایی به دست نیاورد، نمیتواند اعتماد به نفس پیدا کند. اعتماد به نفس یعنی؛ احساس تسلط در زمینه مورد نظر و برای رشد در زندگی، بسیار لازم است.

کمبودها و نارساییها

تردیدی نیست که هر انسانی در زندگی، کمبودها و نارساییهایی دارد. هیچکس نیست که از همه نظر در نهایت کمال باشد و هیچ نقصی از هیچ نظر نداشته باشد.

حفظ روحیه و نگهداشتن امید نخستین گامی است که باید برداشته شود. یک زندگی تلخ و افسرده با ساعاتی کسلکننده و کشدار، به یک زندگی پر از هیجان و امیدواری تبدیل خواهد شد. اگر انسان امید داشته باشد و در رفع کمبودها تلاش کند و تسلیم نارساییها نشود.

کمبودهای عاطفی، شاید خاموشترین و پنهانترین دردی است که انسانها از آن رنج میبرند؛ کسی که این کمبودها را دارد، پیش از دیگران به محبت و توجه دیگران نیاز دارد. راهحلی که برای اینگونه انسانها وجود دارد صحبت کردن است به صورت واقعی و بدون چشمداشت پاسخ. اگر چنین باشد پاسخ و تلافی خود درپی خواهد آمد. اگر انسان عادت کند که بیشتر از کمک کردن و صحبت کردن به دیگران لذت ببرد تا از محبت دیدن و مهربانی گرفتن، در آن صورت، زندگی بسیار راحتتر، زیباتر و دلپذیرتر خواهد بود.

همسالان و دوستان از مهمترین عوامل اجتماعی شدن کودکان و نوجوانان به شمار می آیند. آنها از طرق مختلف بر یکدیگر تأثیر می گذارند و از یکدیگر تأثیر می پذیرند. بسیاری از محققان بر این عامل تأکید دارند و از  آن به عنوان ارتباط افقی یاد کرده اند، یعنی ارتباطی که در بین افرادی نسبتاً هم سطح از لحاظ سنی، طبقه اجتماعی، تحصیلی، اقتصادی و ... برقرار است.تا قبل از یک سالگی به ندرت ارتباطی معنی دار بین کودکان برقرار می شود. کودکان ده ماهه به گونه ای با یکدیگر برخورد می کنند که انگار عروسک اند، برای هم صدا در می آورند، موهای همدیگر را می کشند یا اعتنایی به یکدیگر نمی کنند. از حدود دو سالگی به بعد اولین ارتباط های معنی دار میان کودکان ایجاد می شود. البته دوام این ارتباط ها بسیار اندک است و در حد چند دقیقه بازی با یکدیگر باقی می ماند.در سنین دبستانی و پیش دبستانی، کودکان علاقه مند به برقراری ارتباط با همسالانی اند که شاد و زیبا باشند و اسباب بازی ها، خوراکی ها و وسائل خود را در اختیار آنها قرار دهند. ارتباط و دوستی های این دوره حالت موقت و گذرا داشته، به سرعت شکل می گیرند و سریعاً تغییر می کنند. ویژگی های ارتباطات خاص این دوره تقریباً مطابق رشد اخلاقی کودکان این دوره است ( پیش قراردادی). کودک پایبندی مداوم به ارتباطات خود ندارد، به راحتی دوستانش را کنار می گذارد بدون این که علت خاصی وجود داشته باشد و درک عمیقی از دوستان، صمیمیت و ارتباط متقابل ندارد.در سال های میانه و پایانی کودکی ارتباط براساس کمک به یکدیگر و رفع نیازهای هم شکل می گیرند و اعتماد به هم نقش مهمی در تداوم آن ایفا می کند. کودکان درکی ذهنی از دوستان پیدا می کنند و دوستان تنها اشخاصی نیستند که با هم بازی می کنند، بلکه کسانی اند که ویژگی ها و مشترکات خاصی بین آنها برقرار است که یکی از آنها دوست داشتن همدیگر است.در دوران نوجوانی، همسالان مهم ترین نقش را در فرایند اجتماعی شدن فرد بازی می کنند. نوجوانان برای این که بتوانند هویتی مستقل از والدین پیدا کنند باید ارتباطی صمیمی و متقابل با همسالان خود برقرار نمایند. ارتباط و دوستی دوران نوجوانی دارای این مشخصه هاست: دوستان ، یکدیگر را درک می کنند ؛ افکار و احساسات عمیق و درونی خود را با یکدیگر در میان می گذارند، برای حل مسائل و مشکلات روانی خود به یکدیگر کمک می کنند و سعی دارند باعث دردسر و مشکل برای دوستانشان نشوند. سازگاری علائم و شخصیت دو نفر، ملاک انتخاب دوست است و پایان دوستی منوط به عهد شکنی و عدم وفای به عهد یکی از دوستان است .تحول و تغییر در استدلال های پنهان مربوط به دوستی با فرد یا اشخاص خاص، با افزایش سن تغییر می یابد. در اولین مرحله رشد دوستی و ارتباط، معمولاً استدلال نهان در ارتباط بین دو کودک و نزدیکی فیزیکی آنها به همدیگر است. یعنی این دو به این دلیل ساده با هم دوست اند که همسایه، دوست خانوادگی، هم مدرسه یا هم کلاس اند. در مرحله دوم کودکان برای این با هم دوست هستند که همسایه، هم کلاس، هم مدرسه و دوست خانوادگی بوده، در ضمن قادرند نیازهای همدیگر را به بهترین وجه رفع نمایند و به هم اعتماد کنند. اما در مرحله سوم دوستی، مهم ترین اصل و دلیل برای دوستی نوجوانان شباهت و ویژگی های شخصیتی، قابل اعتماد بودن دو دوست و پای بندی طرفین به ملاک های مورد قبول در خصوص دوستی است. در همین حال ممکن است نوجوانان باهم همسایه، هم کلاس یا هم مدرسه باشند یا نباشند.تأثیر ارتباط و دوستی بر کودکان و نوجوانان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره فرآیند اجتماعی شدن