فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله همایش علمی ایران و جامعه اطلاعاتی در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی

اختصاصی از فایلکو مقاله همایش علمی ایران و جامعه اطلاعاتی در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله همایش علمی ایران و جامعه اطلاعاتی در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی


مقاله همایش علمی  ایران و جامعه اطلاعاتی در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی

تعداد صفحات :185

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسی و ارزیابی پیش‌بینی‌های برنامه سوم توسعه جمهوری اسلامی

در حرکت به سوی جامعه اطلاعاتی

 

سعادت آقاجانی

دانشجویی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی

مسئولان برنامه‌ریزی کشور با ارزیابی برنامه‌های توسعه پس از انقلاب (برنامه‌های اول و دوم توسعه) به این جمع‌بندی رسیدند که توسعه در ایران باید به صورت همه جانبه دنبال شود و تأکید خاص بر یک جنبه از توسعه و غفلت از جنبه‌های دیگر، موجب عدم توفیق برنامه می‌شود. حتی در جنبه خاص مورد نظر، دغدغه‌های آنان در تدوین برنامه سوم شامل «جوانی جمعیت و مشارکت خواهی آنان در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به دلیل توسعه سطوح آموزشی، رشد شهرنشینی، گسترش ارتباطات، افزایش نرخ بیکاری و عقب ماندگی علمی و فنی کشور در عرصه‌های بین‌المللی» بوده است.

یکی از موضوعات مهم که در برنامه سوم توسعه بدان پرداخته شده، چگونگی رسیدن به «جامعه اطلاعاتی» است؛ زیرا این موضوع از شاخص‌های اصلی رشد و توسعه، تثبیت جایگاه جهانی و رهایی کشور از اقتصادی نفتی به شمار رفته و مزیت‌های نسبی کشور در بخش‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری می‌تواند روند پیشرفت به سمت جامعه اطلاعاتی را سرعت بخشد.

با این همه، روی دیگر سکه برنامه‌های توسعه نشان می‌دهد چالش‌های موجود، بر سر راه جامعه اطلاعاتی، موجب بروز تناقض‌های جدی در نظام برنامه‌ریزی کشور شده است.

عمده‌ترین چالش‌های فراروی کشور، در زمینه جامعه اطلاعاتی، چنین برشمرده می‌شود:

- ضعف نظام اداری و بورو کراتیک کشور به لحاظ نرم‌افزاری و سخت افزاری؛

- فقدان زیر ساخت‌های مناسب علمی، فنی و فن‌آورانه؛

- کمبود نیروی انسانی متخصص و ورزیده؛

- وجود نظرگاه‌های متناقض در بخش‌های گوناگون برنامه، به ویژه در بخش‌های فرهنگ و فن‌آوری‌های ارتباطی؛

- برتری و تسلط دیدگاه‌های منفی نسبت به فن‌آوری‌های نوین ارتباطی، مانند اینترنت، ماهواره و ... در برنامه سوم.

نویسندة این مقاله می‌کوشد، ابعاد گوناگون برنامه سوم توسعه را در خصوص چگونگی شکل‌گیری جامعه اطلاعاتی در ایران، چشم‌انداز‌های وضعیت فن‌آوری‌های نوین ارتباطی، سیاست‌ها یاتخاذ شده و موانع و چالش‌های موجود، مورد بررسی قرار دهد و برای تدارک برنامة چهارم توسعه، چشم‌اندازهای روشن‌تری را مطرح کند.

 

 

انقلاب اطلاعاتی و توسعة سیاسی

 

دکتر حسین حسینی

عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع)

انقلاب اطلاعاتی با ترکیب رایانة شخصی و شبکة جهانی، چهرة جدیدی از حیات را شکل داده است. (با عناوینی همچون واقعیت مجازی و فضای سایبری) که ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی بشر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در این میان تأثیر انقلاب یاد شده بر زندگی سیاسی، از اهمیت ویژه و جنبه‌های متنوعی برخوردار است که در این مقاله، تأثیر بر جنبة خاصی از زندگی سیاسی، یعنی توسعة سیاسی بررسی می‌شود.

توسعة سیاسی، مفهومی چند مؤلفه‌ای، پیچیده و با تفاسیر مختلف است. با احتراز از وارد شدن در پیچیدگی‌های این مفهوم، ما آن را مساوی با توسعة مشارکت سیاسی فرض می‌گیریم. از این نظر، توسعة سیاسی فرایندی است که در آن، شهروندان یک جامعه با سیاست درگیر می‌شوند و این درگیری، از درگیری ذهنی و نگرشی(به عنوان حداقل سطح درگیری سیاسی) شروع شده و تا نخبه‌گزینی تصدی مناصب سیاسی(به عنوان حداکثر سطح درگیری سیاسی) ادامه می‌یابد.

با توجه به دو نکتة مقدماتی، سئوال اصلی مقاله این است: انقلاب اطلاعاتی بر چه سطوحی از روند توسعة مشارکت سیاسی مؤثر است و آیا این تأثیر، ایجابی و تقویتی است یا تضعیفی و تخریبی؟

هر چند این سئوال دغدغة‌اغلب کشورهای دستخوش جریان انقلاب اطلاعاتی، از کشورهای پیشرفته گرفته تا کشورهای جهان سومی، است اما برای کشورهایی همچون ایران که توسعة سیاسی، بخش مهمی از دل مشغولی‌های ملی آنها محسوب می‌شود، اهمیت به مراتب بیشتری دارد. آنها با فقدان سابقة نهادهای مدنی و تجربة رفتارهای سیاسی مردم‌سالارانه و مشارکت‌جویانه، با دغدغه‌ها و سئوالاتی از این قبیل روبه‌رو هستند: چگونه می‌توان انگیزة مشارکت سیاسی را در مردم افزایش داد؟ چگونه می‌توان ابعاد کیفی و کمی مشارکت را تقویت کرد؟ چگونه علقه‌های ملی را جایگزین وفاداری‌های قومی و ناحیه‌ای ساخت؟ چگونه می‌توان علقه‌های ملی را جایگزین وفاداری‌های قومی و ناحیه‌ایا سخت؟ چگونه می‌توان شهروندان را به آگاهی یافتن از روندها و تحولات سیاسی ترغیب کرد؟ چگونه می‌توان شور و شوق رقابت سیاسی با نشاط و در عین حال سالم را در میان توده‌ها و نخبگان نقویت کرد؟ و...

انقلاب اطلاعاتی، به ویژه در قالب شبکة جهانی اطلاع‌رسانی(اینترنت) و لوح‌ها یفشرده با کارکردهای سیاسی ذیل، تا حدی به دغدغه‌های فوق پاسخ می‌دهند:

  1. شبکة جهانی اطلاع‌رسانی با فراهم‌آوری امکان تماس بی‌واسطه‌تر شهروندان با نهادها و شخصیت‌های دخیل در تصمیم‌گیر‌ی‌های ملی، فرصت مشارکت مستقیم‌تر و بدون میانجی‌های فیلترکنندة تقاضای سیاسی را ایجاد می‌کند واین، بیشتر مساوی با توسعة کیفی مشارکت سیاسی و جوامع مدنی متکثر است.
  2. شبکة مذکور از طریق ممکن‌سازی دسترسی بی‌سابقة شهروندان به اطلاعات(از جمله اطلاعات سیاسی)، با رهاسازی آنها از نظارت دروازه‌بان‌های خبری، باعث می‌شود آنان احساس کنند که حضوری بی‌واسطة‌تر درعرصة عمومی جامعه دارند و همچنین با افزایش آگاهی‌ها، از یک سو مشارکت عقلایی‌تر می‌شود و از سوی دیگر، این امکان فراهم می‌آورید که شهروندان قدرت بیشتری پیدا کنند و در مقابل مجموعه‌های بستة تصمیم‌گیری و نظارت‌های سیاسی، مقاومت آگاهانة بیشتری به خرج دهند.
  3. این شبکه با فراهم آوردن فضای سیاسی مجازی، در کشورهایی مانند ایران که نهادهای مدنی (مانند احزاب) رشد یافته و کارایی ندارند، با هزینة کمتر، هم امکان ارتباط‌‌گیری با اعضا و شهروندان را برای آنها ایجاد می‌کند و هم امکان مشارکت غیر فیزیکی و کم هزینه شهروندان را در فعالیت‌های حزبی و مدنی فراهم می‌سازد.
  4. شبکة مذکور با فراهم آوردن امکان انتخابات و رأگیری الکترونی، با کاهش موانع و هزینه‌های شرکت در انتخابات، معضل پایین بودن درصد تعداد رأی دهندگان و کیفیت آرا را نیز حل می‌کند.
  5. و سرانجام اینکه شبکة جهانی اطلاع‌رسانی، با فراهم آوردن امکان ارتباط دو سویه(به جای ارتباط یک سویة اغلب رسانه‌های مرسوم)، این فرصت را به شهروند داده است که بتواند برخوردی خودگزین با اطلاعات سیاسی و مطالب ارائه شده در جریان مبارزات انتخاباتی داشته باشد و بدین ترتیب، آزادی بیشتری، حتی در عرصة اطلاع‌گیری سیاسی به وجود می‌آید و شهروند در برابر تهاجم تبلیغاتی بازیگران سیاسی حرفه‌ای، مصونیت بیشتری می‌یابد. در کشورهای جهان سومی که نظام رسانه‌ای و ارتباطی کارامد و نهادینه شده ندارند و شهروندان از هنجارهای ارتباطی پیشرفته و درونی شده بی‌بهره‌اند این کارکرد شبکة جهانی اطلاع‌رسانی، احتمالا اهمیت ویژه‌ای دارد.

البته نقدهایی نیز ادعاهای مطرح شده، وارد شده است که در مقاله به آنها می‌پردازیم. از جمله اینکه فضای سیاسی مجازی، فاقد هویت فیزیکی و بنابراین فاقد محدودیت‌های دنیای واقعی سیاست است و بدون آنها، جامعة دموکراسی اینترنتی معنایی ندارد؛ و یا اینکه اینترنت باعث آزادی بیش از حد می‌شود و این نوبة خود، باعث شده تا، محلی برای مباحثة عقلانی نباشد، بلکه مکانی برای تخلیه هیجان‌های سیاسی و گفت‌گوهای غیر عقلانی باشد.

در این مقاله تلاش می‌شود تا با نگاهی بیطرفانه به دو طرف (مخالف و موافق) موضوع، جمع‌بندی نهایی، با توجه به شرایط کشور ایران ارائه شود.

 

 

انقلاب دیجیتال: فرصت‌ها و چالش‌های آن برای ایران

 

دکتر شهیندخت خوارزمی

عضو هیأت علمی سازمان مدیریت صنعتی

انقلاب دیجیتالی شدن فن‌آوری‌های اطلاعات و ارتباطات آغاز شد و به دلیل قابلیت‌های بسیار بالا، به ویژه از نظر سرعت، کیفیت و کارایی خارق‌العاده، خیلی زود فراگیر شد و باعث پیدایش روند پرشتاب دیجیتالی کردن محیط زندگی انسان گردید و اکنون به مهم‌ترین عامل توسعة کلیدی مفهوم در نظریه‌های اقتصادی نوین و توسعه پایدار تبدیل شده است. این تحول به دلیل آثار گسترده و عمیقی که بر ابعاد فردی و اجتماعی جامعه بشری دارد، به دگرگونی‌های گسست‌آفرینی منجر شده که ضمن ایجاد فرصت‌های بسیار، دغدغه‌های ویژة خود را نیز به همراه آورده است.

در طول تاریخ بشر، به ویژه با پیدایش علم تجربی و آغاز دستکاری‌های جدی انسان در محیط طبیعی، علم و فن‌آوری به دو اهرم تحول اجتماعی تبدیل شدند. از آن مهم‌تر جریان‌های موازی و گاه متعامل پیشرفت‌های علمی و فنی از نیمه دوم قدن بیستم به این سو، همواره عامل شکل‌گیری و نیروبخش تحولات اجتماعی بوده‌اند اما آنچه، به ویژه در یکی دو دهة اخیر، چشم‌گیر است همگرایی و ترکیب روندهای تحول علمی- فنی، به خصوص در چند حوزة اطلاعات، ارتباطات وراثت، زیر فن‌آوری و علوم مواد است که به توان دستکاری انسان در اطلاعات موج، ژن، ماده و انرژی، ابعاد تازه‌ای بخشیده است و انقلاب دیجیتال با تأثیرگذاری گسترده و ژرف برهمة این حوزه‌ها از یک سو، و فراهم آوردن امکانات حیرت‌انگیزی برای ترکیب قابلیت‌ها و دستاوردهای این حوزه‌های علمی فنی، از سوی دیگر، بر این اندیشه دامن زده است که انسان با انقلاب دیجیتال وارد عصر تازه‌ای از حیات خویش شده است؛ عصری که در آن بسیاری از مفاهیم و اندیشه‌ها و قواعد در همة حوزه‌ها، از جمله اقتصاد، سیاست و فرهنگ، باید از نو تعریف شوند.

با چنین فرضی است که گفتار حاضر و نوشتاری که برآن اساس تنظیم می‌شود، ارائه می‌گردد. در این گفتار، ضمن معرفی انقلاب دیجیتال و مهم‌ترین روندهی تحولی که در اثر آن به راه افتاده است، سیمای عصر دیجیتال ترسیم می شود و سپس با پرداختن به مهم‌ترین دغدغة این عصر _ یعنی شکاف دیجتال _ چالش‌ها و فرصت‌ها انقلاب دیجیتال برای جامعة ایران معرفی خواهد شد و بدین ترتیب، بحث‌ ما حول پرسش‌های زیر شکل می‌گیرد:

  1. انقلاب دیجیتال چیست و آثار تحول آفرین آن بر زندگی بشر کدام‌اند؟ سه پارة نظام اقتصاد، سیاست و فرهنگ، چگونه از این تحول تأثیر پذیرفته‌اند؟
  2. شکاف دیجیتال چیست و مهم‌ترین شاخص‌های آن کدام‌اند؟
  3. ایران، در ارتباط با شکاف دیجیتال چه جایگاهی در جهان دارد؟
  4. انقلاب دیجیتال، برای توسعة ایران چه چالش‌ها و فرصت‌هایی را در بر دارد؟

 

 

عصر ارتباطات و جهانی سازی؛ لزوم تغییر در انگاره‌های توسعه

 

سید نورالدین رضوی‌زاده

پژوهشگر ارشد مرکز تحقیقات روستایی وزارت جهاد کشاورزی

نیمه دوم قرن بیستم، به مثابه «دورة گذرا» در تاریخ حیات بشری است که با طرح گفتمان‌هایی چون: مدرنیته، توسعه، جهانی شدن، پایان تاریخ، برخورد تمدن‌ها و عصر ارتباطات، از دوره‌های شاخص در تاریخ تمدن بشری محسوب می‌شود.«انقلاب ارتباطات» حتی بیش از «انقلاب صنعتی» تار و پود جامعه معاصر را دگرگون نموده و جهان را دچار شرایطی از تغییر ساخته که سرعت و عمق آن بی‌سابقه بوده است.

در دورة قبل، مجموع رنسانس، روشنگری و انقلاب علمی و تجاری که در اروپا به وقوع پیوست، توانست جوامعه دموکراتیک و توسعه یافته‌ای پدید آورد که با قرار دادن فرد در کانون مسئولیت اجتماعی، نگرش قبلی را متحول کرد. همزمان با این روند، دگرگونی مشابه‌ای در ارتباطات رخ داد و صنعت چاپ، الگوی ارتباطات پیشین را متحول ساخت. در دورة کنونی رسانه‌ها یارتباطی با افزایش سرعت ارتباطات و روابط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، به نوعی زمان و مکان را فشرده و متراکم نموده و به کوچک شدن مکان، وابستگی واحدها در همة عرصه‌های سیاسی، اقتصادی وادغام و یکپارچه‌سازی فرهنگی کمک نموده‌اند. دورة جدید، پیشرفت و گسترش رسانه‌های ارتباطی و وابستگی همة امور به ارتباطات و اطلاعات،«عصر ارتباطات» نام گرفته است.

این وضعیت در ارتباط با کارکرد و نیاز نظام سرمایه‌داری شکل گرفته است و به کلی با آنچه در عصر تمدن صنعتی ظهور یافته بود، تفاوت دارد. سرمایه‌داری عصر فراصنعتی، متکی به «ارتباطات و اطلاعات» بوده و از نوعی پویایی درونی برخوردار است که حد و مرزی بر نمی‌تابد و مدام به سمت مرزشکنی و گذر از چارچوب‌های موجود پیش می‌رود. در این شرایط، سرمایه با سرعت و حجم زیاد، از نقطه‌ای به نقطه دیگر منتقل می‌شود و نظارت‌های محلی را کم‌اثر و گاهی بی‌اثر می‌سازد.

بنابراین، شاهد شکل‌گیری یک «اقتصاد واحد جهانی» هستیم که در مقام یک واحد به هم وابسته، انواع اقدام‌های اقتصادی را در مقیاس جهانی و در یک زمان به مورد اجرا در می‌آورد. اقتصادهای ملی، منطقه‌ای و محلی نیز متکی به پویایی و ساز و کار این اقتصاد واحد جهانی هستند اما همة بخش‌های جهان و کشورها در این اقتصاد مشارکت ندارند. خصلت این اقتصاد جهانی چنان است که بخش‌ها و کشورها و افراد قوی و غنی را به یکدیگر متصل می‌سازد و سایرین را از چرخة فعال تولید، تجارت و سودآوری، به حاشیه‌نشینی وا می‌دارد.

این اقتصاد جهانی را می‌توان «اقتصاد اطلاعاتی» قلمداد نمود؛ زیرا به شدت به اطلاعات و فن‌آوری ارتباطی متکی و وابسته است و قدرت خود را برای به حاشیه نشاندن دیگران، از تسلط بر ابزار و رسانه‌های ارتباطی و اطلاعاتی کسب نموده است.

این شرایط سبب می‌شود تا تصمیمات اساسی سیاسی و اقتصادی در سطوح جهانی اتخاذ شود؛ تصمیاتی که بیرون از حوزة اختیار و ارادة دولت‌های ملی فاقد توانمندی‌ (ارتباطی، سیاسی و اقتصادی) گرفته می‌شوند و این دولت‌ها هیچ تأثیری بر آن ندارند اما در مقابل، آن تصمیم‌ها به شدت شرایط سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی این کشورها را متأثر می‌سازند. بنابراین، برای کشورهای در حاشیه نشستة عصر ارتباطات، اتخاذ برنامه‌ها و تصمیم‌های اساسی برای توسعه درونزا و محلی، مانند شرایط عصر صنعتی یا دورة قبل، امکان‌پذیر نیست، چرا که روند جهانی‌سازی و یکپارچه شدن شبکة تعاملات اجماعی در سطح جهانی امکان اتخاذ هرگونه خط‌مشی یا تصمیم‌گیری مستقل را در عرصه‌های سیاسی اقتصادی از این کشورها سلب می‌کند.

 

 

جامعه اطلاعاتی و زمینه‌های کاربرد فن‌آوری اطلاعات در توسعة کشاورزی و توسعة روستایی ایران

 

دکتر محمد حسین عمادی

معاون وزیر جهاد کشاورزی د رترویج و نظام بهره‌برداری

پیچیدگی عوامل انسانی و غیر منتظره بودن عوامل محیطی تأثیرگذار بر فعالیت‌های کشاورزی، از یک سو و حساسیت راهبردی امنیت غذایی و مقابله با فقر از سوی دیگر، "توسعة کشاورزی" را باچالش‌های عمیق و گسترده‌ای در این زمینه، چارچوب معادلات بازار را دگروگونی ساخته است و تمامی اجزای "صنعت کشاورزی" را نیز دستخوش تحولات اساسی و ساختاری خواهد کرد. تأثیر عوامل زیست محیطی و تغییرات آب و هوایی نیز تحولات اساسی را در کشاورزی ایجاد کرده و در آینده نزدیک یقیناً بیشترین تأثیر مخرب خود را بر فعالیت‌های کشاورزی خواهد گذاشت. با عنایت به این دو مؤلفه، در دهه آینده، سیاست‌گذاران و پژوهشگران عرصه کشاورزی به رغم عدم آمادگی، با چالش‌های فزاینده و غیر قابل پیش‌بینی مواجه خواهند بود.

افزایش توان و آمادگی سیاستگذاران، پژوهشگران ودست‌اندرکاران بخش کشاورزی، برای درک پیچیدگی‌های فراینده و ارائه راه حل‌های راهبردی، نیازمند شناختی"عالمانه" و "به هنگام" از رویدادهای جهانی و دیدگاهای نظری دیگر صاحب‌نظران است. همچنان که سرعت چشمگیر روند جهانی شدن در عرصة بازار یک چالش جدی برای بهره‌برداران بخش کشاورزی است. جهانی شدن در عرصة اطلاعات و اطلاع‌رسانی نیز یک فرصت طلایی برای پژوهشگران و سیاستگذاران به منظور کسب آمادگی و پاسخگویی به چالش‌های مذکور فراهم نموده است.

اطلاعات در عرصه کشاورزی و توسعه روستایی، نه تنها به عنوان یکی از اصلی‌ترین نهاده‌ها وسرمایه‌ها تلقی می‌گردد بلکه کاراترین"عامل ارتقای راندمان" و اثر بخشی دیگر منابع تولید و توسعه به شمار می‌آید. فن‌آوری اطلاعات، به عنوان بستر‌ساز اطلاع‌رسانی، شاید بزرگ‌ترین فرصت برای پژوهشگران و سیاستگذاران بخش کشاورزی محسوب شود. بهره‌برداری از این "فرصت" که نیازمند ابزار و دانش و مهارت است، در شرایط کنونی کشور ما یکی از اساسی‌ترین ضرورت‌ها است.

هدف اصلی این مقاله، بررسی و ارزیابی توانایی‌ها و آمادگی‌های ایران در حرکت به سوی جامعه اطلاعاتی در بخش کشاورزی و توسعه روستایی است. در این مقاله طرح استقرار شبکه نظام دانش و اطلاعات کشاورزی موسوم به نداک که به منظور بهره‌گیری از فن‌آوری اطلاعات (سخت‌افزاری و نرم‌افزاری) در فرایند توسعه کشاورزی و روستایی از سوی نویسنده ارائه گردیده و در حال اجرا است، عرضه خواهد شد.

 

 

دیدگاه‌های علمی درباره جهانی‌سازی اقتصادی،انقلاب ارتباطات و تأثیر متقابل آنها

 

دکتر علی اصغر کیاء_ دکتر رحمان سعیدی

اعضای هیأت علمی گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی

جهانی شدن امروزه یکی از مهمترین مباحث موجود در حوزة علوم انسانی ومخصوصاً علم سیاست به شمار می‌رود که اندک اندک به گفتمانی برای تجزیه و تحلیل مسائل مختلف زندگی انسان تبدیل می‌شود و تمامی امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مربوط به کشورهای جهان نیز بر اساس همین گفتمان بررسی و تحلیل می‌شوند.

در عین حال، پیشرفت خیره کنندة فن‌آوری‌های جدید ارتباطی که سبب محو عامل محدودیت زمان و مکان در مراودات انسانی و ارتباطات در سراسر کره خاکی شده است، مسئله انقلاب ارتباطات را به عنوان یک پدیدة سرنوشت‌ساز در زندگی انسان‌ها مطرح می کند.

در این مقاله، نخست به بررسی دیدگاه‌های مختلف علمی در زمینة جهانی‌سازی با تأکید بر جهانی‌سازی اقتصادی می‌پردازیم، سپس به تشریح انقلاب ارتباطات و پدیده‌های شگفت‌آوری چون رسانه‌های متعامل به عنوان فن‌آوری‌های جدید اطلاعات و ارتباطات خواهیم پرداخت، آنگاه به تجزیه و تحلیل تعامل این دو پدیده، یعنی جهانی شدن و انقلاب اطلاعات می‌پردازیم، و در پایان با توجه به امر اطلاع‌رسانی و نقش تعیین ‌کنندة ارتباطات و فن‌آوری‌های نوین ارتباطی در سرنوشت جامعة انسانی و از جمله مردم کشورمان، پیشنهادهایی در زمینة نقش و جایگاه فرهیختگان، دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در مسئلة حایز اهمیت اطلاع‌رسانی واثرهای مثبت آن ارائه شده است.


دانلود با لینک مستقیم