دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
-2 مقدمه
ایجاد ارزش و افزایش ثروت سهامداران در بلند مدت از جمله مهمترین اهداف شرکت ها به شمار می رود و افزایش ثروت سهامداران می تواند از طریق تقسیم سود و افزایش قیمت سهام باشد. از آنجا که سود نقدی معمولی ترین و عمومی ترین نوع بازده از طرف شرکت به سهامداران می باشد، سود نقدی به عنوان یکی از متغیرهای اساسی هم برای سرمایه گذاران و هم برای مدیران از اهمیت خاصی برخوردار است. شرکت ها در توزیع سود نقدی خود به طور یکسان عمل نمی نمایند، در این راه سیاست های متفاوتی اتخاذ می نمایند این سیاست ها می توانند متغیر باشند، از پرداخت حداقل سود نقدی مقرر در قانون تا پرداخت تمام عایدات شرکت به عنوان سود نقدی را در بر می گیرد. با توجه به این که افزایش ثروت تنها در نتیجه عملکرد مطلوب واحد تجاری است، ارزشیابی واحد تجاری برای مالکان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای ارزیابی عملکرد تا کنون معیارهای مختلفی ارائه شده است که از میان آن ها می توان به ارزش افزوده اقتصادی ، ارزش افزوده بازار ، جریان نقدی عملیاتی ، بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی ها اشاره کرد.
در این بخش ضمن تشریح سود حسابداری در مورد سیاست های تقسیم سود و عوامل مؤثر بر آن ها بحث می شود و همچنین کلیاتی در رابطه با هر یک از معیار های عملکرد ذکر شده، ارائه خواهد شد. در نهایت خلاصه ای از تحقیقات صورت گرفته در رابطه با موضوع تقسیم سود نقدی در داخل و خارج از کشور آورده شده است. امید است مطالب گرد آوری شده جهت استفاده کنندگان مثمر ثمر واقع شود.
2-2 مفهوم سود
سود یکی از اقلام مهم و اصلی صورت های مالی است که در نوشته های مختلف کاربرد های متفاوت دارد. معمولاً سود به عنوان مبنایی برای محاسبه مالیات ، عاملی برای تدوین سیاست پرداخت سود تقسیمی، راهنمایی برای سرمایه گذاران و تصمیم گیری و عاملی برای پیش بینی به تصور در می آید .
مفهوم سود حسابداری در بیانیه شماره یک هیأت استانداردهای حسابداری مالی فرض شده که سود حسابداری معیار خوبی برای ارزیابی عملکرد واحد تجاری است و می تواند برای پیش بینی گردش آتی نقدی مورد استفاده قرار گیرد. دیگر صاحبنظران فرض می کنند که سود حسابداری از لحاظ کلی ، اطلاعاتی مربوط در مدل های تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان محسوب می شود. اما اعتبار این فرضیات از طریق تحقیقات مشاهده ای تأیید نشده است. برخی دیگر از پژوهشگران حسابداری اظهار داشته اند که استفاده کنندگان از گزارش های سود باید توجه داشته باشند که تنها در صورتی سود حسابداری قابل درک و استفاده است که نحوه اندازه گیری و قوائد عملیاتی مربوط به آن نیز روشن باشد (شباهنگ، 1387 ،100) .
3-2 مکاتب موجود در مورد سود حسابداری
تئوری و نحوه محاسبه سود شرکت در کانون ادبیات حسابداری مدیریت و مالی قرار می گیرد با وجود تعدد مقاله در مورد روش های سنجش و محاسبه سود، مفهوم سود هنوز هم دستخوش تفسیرهای گوناگون قرار می گیرد و هر یک از مکتب های فکری مدعی است که از دیدگاه نظری بر سایر مکاتب، برتری دارد. اصولاً در مورد محاسبه بهتر یا دقیق تر سود شرکت چهار مکتب اندیشه وجود دارند.
مکتب کلاسیک ها: که ویژگی آن رعایت فرض واحد اندازه گیری به عنوان یک امر بدیهی و رعایت بهای تاریخی است معمولاً این روش را حسابداری بهای تاریخی یا حسابداری سنتی می نامند و مکتب کلاسیک ها سود حسابداری را سود شرکت می نامند.
مکتب نئوکلاسیک ها: که ویژگی آن رعایت نکردن فرض واحد اندازه گیری به عنوان یک امر بدیهی است، به تغییر در سطح عمومی قیمت ها توجه و اصل بهای تاریخی رعایت می شود، معمولاً روش مزبور را حسابداری مبتنی بر بهای تاریخی تعدیل شده بر مبنای سطح عمومی قیمت می نامند و پنداشت مکتب نئو کلاسیک ها از سود شرکت، سود حسابداری تعدیل شده بر مبنای سطح عمومی قیمت است .
مکتب افراطی: از ویژگی های آن این است که ارزش جاری را مبنای محاسبه و تعیین ارزش ، قرار می دهد این مکتب به دو شکل است، در یک شکل صورت های مالی مبتنی بر ارزش جاری را با توجه به تغییر در سطح عمومی قیمت تعدیل نمی کنند، روش مزبور را معمولاً حسابداری بر مبنای ارزش جاری می نامند. از دیدگاه این مکتب سود شرکت همان سود بر مبنای ارزش جاری است. در شکل دوم از مکتب افراطی صورت های مالی مبتنی بر ارزش جاری را با توجه به تغییر در سطح عمومی قیمت تعدیل می نمایند، معمولاًروش مزبور را حسابداری ارزش جاری تعدیل شده بر مبنای سطح عمومی قیمت می نامند. از دیدگاه این مکتب سود شرکت برابر سود جاری تعدیل شده می باشد. (ریاحی بلکویی،1381، 523)1.
از دیدگاه عملی سود حسابداری را بدین گونه تعریف کرده اند: سود حسابداری تفاوت بین درآمد تحقق یافته ناشی از معامله های دوره و بهای تاریخی منقضی شده مربوطه می باشد . تعریف مزبور بیانگر این است که سود حسابداری داری پنج ویژگی می باشد :
سود حسابداری مبتنی بر معامله های واقعی است که شرکت آن ها را انجام داده است.
سود حسابداری بر مبنای فرض دوره زمانی به عنوان یک امر بدیهی قرار دارد و به عملکرد مالی شرکت طی یک دوره زمانی مفروض و مشخص اشاره دارد.
سود حسابداری که بر مبنای اصل تحقق درآمد قرار دارد ایجاب می کند، تا درآمد تعریف شود و آن را اندازه گیری و شناسایی نمود.
حسابداری ایجاب می کند که بهای جاری را بر حسب بهای تاریخی اندازه گیری کرد یعنی باید اصل بهای تاریخی را به صورت دقیق رعایت نمود.
سود حسابداری ایجاب می کند که درآمد های تحقق یافته دوره را در رابطه با هزینه های مربوط ، مناسب یا ذیربط مورد توجه قرار گیرند. از این رو سود حسابداری بر مبنای اصل تطابق قرار دارند. (همان منبع ،528)2.
4-2 نقاط قوت سود حسابداری
مدافعان سود حسابداری مزایای ذیل را برای سود حسابداری بیان می کنند:
سود حسابداری توانسته است در طی زمان، همواره سربلند بماند. بیشتر استفاده کنندگان داده های حسابداری بر این باورند که سود حسابداری سودمند است و در برگیرنده یک عامل تعیین کننده از شیوه های عملی ، روش های اجرایی و الگوهای فکری تصمیم گیرنده است.
سود حسابداری مبتنی بر معاملات واقعی و حقیقی است ، این سود به صورت عینی محاسبه و گزارش می شود و از این رو اصولاً قابل تأیید می باشد.
سود حسابداری از طریق تکیه بر اصل تحقق درآمد برای شناسایی درامد به شاخص محافظه کاری پایبند باقی می ماند.
چنان پنداشته می شود که سود حسابداری برای اعمال کنترل سودمند است، بویژه در گزارشگری با هدف مباشرت (استفاده مدیریت از دارایی هایی که در اختیار وی قرار گرفته و او امین آنها ست). (بلکویی، 1381 ،529)1.
5-2 نقاط ضعف سود حسابداری
برخی انتقادات وارده به سود حسابداری به شرح زیر می باشد.
استفاده از روش بهای تمام شده تاریخی ، افزایش ارزش های تحقق نیافته را شناسایی نمی کند و اطلاعات سودمندی را ارائه نمی نماید.
استفاده از روش ها و رویه های مختلف جهت ارزشیابی و تسهیم هزینه ها باعث گمراهی و عدم قابلیت مقایسه می گردد.
برای محاسبه و گزارش سود حسابداری هیچ مبنای نظری بلند مدت وجود ندارد.
حسابداران جهت تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف، به نزدیک شدن سود حسابداری با سود اقتصادی تأکید دارند ولی از آنجایی که متغیر های پویای اقتصادی مانند نرخ تورم، نرخ بهره، عرضه و تقاضا و... دائماً در حال نوسان هستند ، محاسبه سود بایستی به صورت لحظه ای صورت گیرد و این کار ممکن نیست از طرف دیگر چون تجزیه و تحلیل سهام باعث نوسانات قیمت سهام می شود، بنابراین نیازی جهت محاسبه سود اقتصادی نیست، حسابداران باید اطلاعات مربوط به جریان های نقدی را ارائه نمایند و محاسبه سود اقتصادی را به سرمایه گذاران واگذار کنند (پارسائیان ،1385 ،410)2.
6-2 اهداف گزارشگری سود خالص
به طور کلی گزارشگری سود خالص اهداف زیر را در بر دارد:
از سود به عنوان معیار کارایی مدیریت استفاده می شود.
استفاده از ارقام تاریخی برای کمک به پیش بینی وضع آتی شرکت با توزیع سود سهام در آینده
استفاده از سود برای اندازه گیری موفقیت در عملکرد مدیریت
برنامه ریزی مدیریت در مورد آینده بر اساس سود
استفاده سرمایه گذاران از سود هر سهم برای تصمیم گیری در مورد خرید سهام شرکت (ریاحی بلکویی،1381 ،528) .
7-2 کاربردهای سود
سود یکی از اقلام مهم و اصلی صورت های مالی است که در نوشته های مختلف کاربرد های متفاوتی دارد معمولاً سود به عنوان مبنایی برای محاسبه مالیات، عاملی برای تدوین سیاست پرداخت سود تقسیمی ، راهنمایی برای سرمایه گذاری و تصمیم گیری و عاملی برای پیش بینی، تصور می شود.
نخست : سود مبنایی برای محاسبه مالیات و توزیع مجدد ثروت بین افراد است ، یک نوع سود را سود مشمول مالیات می نامند و با توجه به مقرراتی که قوانین پولی دولت تعیین می کنند محاسبه می شوند، ولی غیر از سود برای محاسبه مالیات دو مبنای دیگر هم ارائه شده است: برای محاسبه مالیات واحدهای اقتصادی شاید در تملک داشتن منابع می تواند مبنایی عادلانه تر به حساب آید همچنین استدلال می شود که هر فرد باید بر مبنای « مخارج » خود و نه بر مبنای « درآمد » مالیات بپردازد (کالدور،1955، 54) .
دوم: سود به عنوان راهنمایی مورد تصور است که بر اساس آن سیاست های مربوط به سود تقسیمی و نگهداری سود تدوین می شود. سود را به عنوان معیاری از بیشترین مبلغی می دانند که می تواند به صورت سود تقسیمی، توزیع یا در شرکت دوباره سرمایه گذاری و یا برای گسترش دادن شرکت در سازمان نگهداری شود. به سبب تفاوت بین حسابداری تعهدی و حسابداری نقدی، یک سازمان می تواند مبلغی را به عنوان سود شناسایی کند و از طرف دیگر وجوهی در دست ندارد که به عنوان سود تقسیمی پرداخت نماید.از این رو شناسایی سود به خودی خود پرداخت سود تقسیمی را تضمین نمی کند.
قدرت نقدینگی و چشم انداز سرمایه گذاری دو متغیر دیگر هستند که برای تعیین سیاست های تقسیم سود لازم می باشند.
سوم: سود را از این دیدگاه مورد توجه قرار داده اند که نوعی راهنمایی برای سرمایه گذاری و تصمیم گیری می باشد. چنین فرض می شود که سرمایه گذاران می کوشند بازده مبلغی را که سرمایه گذاری می کنند به حداکثر برسانند. البته با توجه به درجه قابل قبولی از ریسک (ریاحی بلکویی ،1381، 524) .
چهارم: سود را به عنوان یک ابزار یا وسیله پیش بینی کننده در نظر میگیرند که افراد را در امر پیش بینی سود ها و رویداد های اقتصادی آینده یاری می دهد در واقع ثابت شده است که برای پیش بینی مقادیر سود می توان از مقادیر سود در گذشته (بر مبنای بهای تاریخی و ارزش جاری) استفاده کرد.
سود شامل نتیجه «فعالیت های عملیاتی یا سود عادی » و نتیجه «فعالیت های غیر عملیاتی یا سود غیر عملیاتی ناشی از رویداد های غیر مترقبه» می شود.که مجموع آن ها برابر است با سود خالص. نتیجه تحقیقات گذشته نشان می دهد که برای پیش بینی سود های آینده سود های عادی و جاری نسبت به سود خالص برتری دارد. از آن جا که چنین دست آورد هایی بدان معنی است که رفتار سود خالص جنبه غیر عادی دارد و از نظر تصمیم گیری برای سرمایه گذاری نمی تواند مفید باشد بنابراین معقول است از معیاری از سود استفاده شود که بر پیش بینی های دقیق بیانجامد(رونن وسادان،1974 ،74) .
پنجم: این است که سود را به عنوان معیاری از کارایی تصور کرد. سود معیاری از مباشرت مدیریت بر منابع شرکت و کارایی مدیریت در به انجام رساندن امور شرکت می باشد. در گزارش هیئت استانداردهای حسابداری مالی از گروه های تحقیق درباره صورت های مالی ، این موضوع به بهترین شکل ممکن ارائه شده است زیرا در گزارش مزبور این مطلب گنجانده شده است که «یکی از هدف های صورت های مالی این است که در مورد قضاوت درباره توانایی مدیریت از نظر استفاده بهینه یا مؤثر منابع شرکت و جهت دادن به عملکرد در راستای دستیابی به هدف اولیه شرکت که با گذشت زمان بالاترین مقدار وجه نقد به مالکان بازگرداند اطلاعاتی مفید ارائه نماید ». فرض براین است که نخستین هدف مدیریت این است که سود هر سهم را به حداکثر مقدار ممکن برساند. در واقع الگوی به حد اکثر رساندن رفاه سهامداران به وسیله الگوی به حد اکثر رساندن رفاه مدیریت به چالش طلبیده می شود. الگوی به حداکثر رساندن رفاه مدیریت بدین معنی است که امکان دارد مدیریت بکوشد از طریق به حداکثر رساندن فروش، دارایی ها، نرخ رشد شرکت یا فایده ای که نصیب وی می شود حقوق و مزایای خود را به حد اکثر برساند از این رو الگوی به حد اکثر رساندن رفاه مدیریت باعث می شود که در به تصور درآوردن سود به عنوان معیاری از کارایی نوعی شک و تردید ایجاد شود (ریاحی بلکویی،1381، 524) .
8-2 سود سهام
درآمد خالص شرکت سهامی که بین سهامداران به نسبت سهام در دست آن ها تقسیم می شود مبلغی است که از محل منافع یک شرکت به سهامداران آن داده می شود. مبلغ سودی که برای توزیع بین سهامداران بر حسب مقدار سهم در نظر گرفته می شود به وسیله هیئت مدیره مشخص می شود . این مبلغ با توجه به حقوق گروه های مختلف سهامداران بین آنها توزیع می گردد. ذکر این نکته لازم است که سود قابل تقسیم معمولاً به توزیع سود نقدی مربوط می شود اگر سود از منابع دیگر غیر از وجوه جاری باشد به آن سود سهام غیر نقدی اطلاق می شود. سرمایه گذاران به طور کلی به دو گروه تقسیم می شوند، گروهی علاقمند به دریافت سود نقدی هستند و گروه دیگر متمایل به دریافت منافع سرمایه ای بلند مدت هستند. اتخاذ تصمیم در مورد سود سهام به این دلیل قابل توجه است که ثروت سهامداران یک شرکت سهامی ، شامل ارزش بازار به اضافه سود سهم است (رودپشتی و دیگران ،1385 ،268) .
در مورد تقسیم سود مباحث زیر وجود دارند:
میزان سود تقسیمی
چگونگی پرداخت سود
سیاست های متداول تقسیم سود
9-2 میزان سود تقسیمی
با توجه به رابطه ارزش سهام با سود در صورتی که سود بیشتری تقسیم شود بدلیل افزایش صورت کسر قیمت سهام افزایش می یابد اما با توجه به آنکه منابع اندکی در شرکت باقی می ماند رشد سودآوری کاهش می یابد و با توجه با افزایش مخرج کسر تأثیر معکوس بر قیمت سهام دارد. بنابراین هر تصمیمی در رابطه با تقسیم سود به دو مؤلفه تقسیم می شود که هر مؤلفه تأثیر متفاوتی در جهت افزایش ثروت صاحبان سهام دارد. لذا سیاستی مطلوب است که بین سود تقسیمی و نرخ رشد شرکت تعادل مناسبی ایجاد کند.عوامل مختلفی بر میزان تقسیم سود مؤثرند: (بیابانی ،1388 ،30)1.
1-9-2 سود انباشته به عنوان یکی از منابع تأمین مالی
سود خالص ممکن است به عنوان منبع تأمین مالی سرمایه گذاری بلند مدت مورد استفاده قرار گیرد در این رویکرد این فرصت برای مدیران مالی فراهم می شود که در صورت برخورد با پروژه های سودآور از سود تقسیم نشده به عنوان منبع تأمین مالی استفاده کنند. شرکت های کوچکی که تازه تأسیس می شوند احتمالاً نمی توانند براحتی تأمین مالی کنند یا اینکه باید هزینه سرمایه بالایی را بپردازند. به ویژه زمانی که بازاری برای سهام عادی شرکت وجود ندارد. در چنین حالتی سود انباشته به صورت یکی از منابع مهم تأمین مالی در خواهد آمد و این گونه شرکت ها نباید سود سهام پرداخت کنند . شرکت هایی که به سرعت رشد می کنند، معمولاً نیازهای مالی خود را از طریق اندوخته کردن تمام سود شرکت و انتشار اوراق قرضه و سهام عادی تأمین می کنند در چنین وضعی اگر نرخ بازده شرکت از نرخ مورد نظر سهامداران شرکت بیشتر باشد (در صورت ثابت بودن ریسک) به نفع شرکت است که مقداری از سود سالانه خود را به حساب سود انباشته منظور کنند و سود کمتری به سهامداران پرداخت کنند.
2-9-2 حفظ ساختار سرمایه
از نظر مدیریت مالی تعیین رابطه بین هزینه سرمایه و ارزش کل شرکت اهمیت بسیار زیادی دارد زیرا می توان با استفاده از ساختار سرمایه بر ارزش کل شرکت تأثیر گذاشت. با مشخص کردن نحوه استنباط یا پنداشت سرمایه گذاران و واکنش آنان نسبت به درجه تغییرات ریسک مالی، می توان ساختار مطلوب سرمایه شرکت را تعیین کرد. ساختار مطلوب سرمایه عبارت است از تعیین درصد هایی از اقلام تشکیل دهنده سرمایه که ارزش بازار شرکت را به حداکثر می رسانند و در عین حال و همزمان با آن میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت را به حداقل می رسانند. یعنی در تقسیم سود روشی اعمال شود تا بتوانیم با تعیین درصد اجزای تشکیل دهنده سرمایه ساختار ثروت صاحبان سرمایه را به حداکثر برسانیم یعنی تأمین مالی از طریق بدهی طوری نباشد که نسبت بدهی افزایش پیدا کرده ، ریسک مالی شرکت نیز افزایش یابد. به عبارت دیگر در این روش نیاز های مالی مشخص شده و سپس تعیین می کنیم چقدر از این نیاز را از طریق سود انباشته تأمین کرده و الباقی را بین سهامداران تقسیم کنیم .
3-9-2 نیاز سهامداران
به طور کلی هدف ما این نیست که نشان دهیم سهامداران بدنبال سود بیشتر یا کمتر هستند بلکه میخواهیم نشان دهیم که سهامداران علاقمند به یک سیاست با ثبات تقسیم سود هستند بیشتر سهامداران از خرید سهام عادی دو نوع سود را انتظار دارند که عبارتند از :
سود سرمایه که انتظار دارند ارزش سهام عادی در طول زمان افزایش یابد .
سود سهام که سرمایه گذاران با خرید سهام عادی انتظار دریافت سود آنرا دارند.
10-2 محدودیت های توزیع سود سهام
از آنجایی که دورنمای سود سهام در تعیین ارزش یک سهم نقش تعیین کننده ای دارد ، از نظر یک سرمایه گذار بررسی و مطالعه عوامل کنترل کننده آن حائز اهمیت است . اطلاعات معمولی را می توان از منابعی چون گزارش های سالانه ، روزنامه و نشریات و تحلیل های مالی استخراج نمود . اما مطالعه تاریخچه و روند گذشته می تواند. حقایقی را در اختیار گذارد که اهمیت زیادی در رابطه با پی بردن به عوامل کنترل کننده سیاست تقسیم سود دارد. این حقایق را که در واقع نکات مهمی هستند می توان به این شرح برشمرد.
1-10-2 محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی
سیاست تقسیم سود می تواند بازتابی از انتظارات مدیریت در مورد سودآوری مؤسسه را به سهامداران منعکس کند. در برخی موارد سود خالص مؤسسه ممکن است تحت تأثیر نوسانات منفی کوتاه مدت همانند نوسانات ناشی از روش های حسابداری قرار گیرد که تأثیری بر روند بلند مدت سودآوری مؤسسه ندارد. بنابراین هنگاهی که مدیران رقم تقسیم سود را بالا می برند در واقع این محتوای اطلاعاتی را به سهامداران القا می کنند که مدیریت مؤسسه معتقد است روند سودآوری به سطح جدید و بالاتری ارتقا یافته و از این رو رشد مستمر در سود هر سهم متصور است (چالاکی،1382، 34)1.
2-10-2 دسترسی شرکت به منابع پول و سرمایه
تأمین مالی از راه های مختلف امکان پذیر است که عموماً عبارتند از صدور سهام جدید، استفاده از وام و همچنین تأمین مالی از طریق منابع داخلی (سود انباشته و اندوخته ها). هر کدام از روش های مذکور مستلزم هزینه است.
در صورتی که تأمین مالی از طریق منابع داخلی هزینه کمتری در برداشته باشد، معمولاً سود بین سهامداران تقسیم نمی شود. سود در صورتی تقسیم می شود که شرکت به سایر بازارهای سرمایه با هزینه کمتر دسترسی داشته باشد. مهمترین این بازارها، بازار بدهی است که در کشورهای جهان سوم بدلیل پایین بودن نرخ بهره از آن استفاده می شود. در ایران پایین بودن هزینه تأمین مالی از طریق منابع داخلی موجب شده است تا اگر افزایش سرمایه ای هم مدنظر باشد، از محل بدهی بابت سود سهام یا از محل اندوخته ها باشد و مدیران کمتر به بافت سرمایه توجه داشته باشند (رودپشتی و دیگران ،1385 ، 282)1.
3-10-2 مالیات بر درآمد
طبق قانون عملیات های مستقیم مالیات سهامداران بر مبنای سود تخصیصی محاسبه می شود و نه برمبنای سود تقسیمی. ازاین رو اگر سود تقسیمی از سود خالص شرکت کمتر باشد نه تنها به سهامداران عادی پرداخت نمی شود ، بلکه میزان مالیات پرداختی این سهامداران بیش از سود تقسیمی می شود. شرکتها برای اجتناب از این وضعیت مجبور می شوند، درصد بالایی از سود شرکت را تقسیم کنند تا سود تخصیصی سهامداران عمده از مالیات متعلقه بیشتر شود در کشورهای پیشرفته قوانین مالیاتی شرکت ها را به گونه ای تدوین کرده اند که مردم به سرمایه گذاری تشویق شوند ولی قوانین مالیاتی ایران شرکت ها را به تقسیم سود و خارج کردن منابع مالی از شرکت تشویق می کنند (بیابانی ،1388، 32)2.
4-10-2 محدویت های قراردادی
در برخی مواقع شرایط وام ها به گونه ای است که شرکت نمی تواند سالانه بیش از مبلغ معینی به عنوان سود به سهامداران پرداخت کند و گاهی هم شرکت مجبور می گردد که حتی میزان سود تقسیمی را کاهش دهد. گاهی هم بانک های اعتبار دهنده شرکت ها را مجبور می سازند که شرایط خاصی را در سیاست تقسیم سود خود اعمال کنند اگر یک شرکت دچار مشکلاتی از قبیل کمبود نقدینگی یا سودآوری باشد اعتباردهندگان ممکن است محدودیت در پرداخت سود سهام را به عنوان پیش شرط جهت اعطای وام قرار دهند. در این صورت شرکت ممکن است حتی با داشتن سود و نقدینگی نیز نتواند سود سهام اعلام کند.
5-10-2 ملاحظات قانونی
در برخی موارد وجود محدودیت های قانونی موجب می گردد که در صد حداقلی سود توزیع شود طبق ماده 140 قانون تجارت توزیع حداقل %10 سود بین سهامداران الزامی است و یا در پاره ای مواقع بنا به الزامات قانونی باید % 5 سود به عنوان اندوخته قانونی در خصوص کلیه شرکت ها و یا پرداخت %4 حق تعاون و آموزش برای شرکت های تعاونی در نظر گرفته شود (بیابانی، 1388 ،32) .
6-10-2 سود آوری فرصت های سرمایه گذاری
چنانچه واحد انتفاعی نتواند وجوه در دسترس را به نحو سود آور سرمایه گذاری کند ممکن است سود خالص را به مصرف توزیع سود سهام برساند و اگر فرصت هایی برای سرمایه گذاری سود آور وجود داشته باشد می توان از سود به منظور تامین مالی استفاده کرد (همان منبع،32) .
7-10-2 نقدینگی
یکی از عوامل بسیار مؤثر بر سیاست تقسیم سود سهام وجوه نقد در دسترس است . با توجه به الزامات پرداخت سود سهام نقدی ظرف یکسال از تاریخ تصویب سود موجب شده است که واحد های انتفاعی با توجه به توان نقدینگی خود میزان و درصد سود سود نقدی سهام را تعیین کنند . شرکت زمانی می تواند سود سهام اعلام کند که علاوه بر داشتن درآمد کافی وجه نقد کافی نیز جهت پرداخت داشته باشد (نیکومرام،1378 ،249) .
8-10-2 توانایی استقراض
موقعیت نقدینگی تنها راه انعطاف پذیری و احتیاط در رابطه با تقسیم سود نمی باشد. چنانچه شرکت توانایی اخذ وام با شرایط آسان و در مدت کوتاهی را داشته باشد می تواند در رابطه با تقسیم سود از انعطاف لازم برخوردار باشد. این توانایی ممکن است به شکل اعتبار بانکی، اخذ وام و یا تمایل غیررسمی مؤسسات مالی در تجدید شرایط اعتباری به وجود آید به علاوه توانایی وام گیری ممکن است به شکل صدور اوراق قرضه و مراجعه به بازار سرمایه نیز باشد.
احتمالاٌ هرچه توانایی شرکت در وام گیری و تأمین وجوه از طریق ایجاد بدهی بیشتر باشد انعطاف پذیری آن در پرداخت سود سهام بیشتر خواهد بود. با دسترسی به وجوه حاصله از طریق بدهی، مدیریت ممکن است توجه کمتری به تأثیر سود سهام بر نقدینگی شرکت داشته باشد. البته شرکت در توانایی خود در کسب وجوه از طریق ایجاد بدهی، عامل هزینه بدهی را نیز مد نظر قرار داده و آن را در مقابل مزایای پرداخت سود سهام مقایسه می نماید (رودپشتی و دیگران،1385 ،289)1.
9-10-2 باز پرداخت بدهی
در انتخاب میان باز پرداخت بدهی ها و اعلام سود سهام ، معمولاً باز پرداخت بدهی ها ترجیح داده می شود زیرا اولاً ممکن است بازپرداخت بدهی نوعی اجبار و اضطرار را به همراه داشته باشد و ثانیاً کاهش بدهی ریسک مالی را کاهش می دهد و از این طریق باعث افزایش قیمت سهام می گردد. بطور کلی وقتی شرکت در پرداخت دیونش ناتوان است، سعی خواهد نمود سود را بجای توزیع بین سهامداران به کاهش بدهی های خود اختصاص دهد(همان منبع ، 289)2.
10-10-2 کنترل
این عامل نیز ممکن است بر سیاست تقسیم سود مؤسسه تأثیر بگذارد. فرض کنید آقای الف سهامدار عمده شرکت بوده و کنترل شرکت در دست وی است. بدیهی است پرداخت سود سهام بیشتر، این احتمال که شرکت برای تأمین آینده خود اقدام به انتشار و فروش سهام جدید کند، را بیشتر می کند. در این صورت افراد دیگری اقدام به خرید سهام جدید نموده و در نتیجه میزان اعمال کنترل سهامدار اولیه کاهش می یابد. بنابراین بمنظور اجتناب از این امر تقسیم سود سهام در سطح پایین تری انجام می شود. (چالاکی، 1382 ،39)3.
11-10-2 تورم
تورم نیز بر سیاست تقسیم سود سهام شرکت تأثیر می گذارد. با افزایش قیمت ها لازم است سود تقسیم نشده قدرت درآمدی شرکت را حفظ کند و تصمیمات مربوط به تقسیم سود باید بر اساس سیاست های سرمایه گذاری و ارزشیابی شرکت مورد بحث قرار گیرد.
12-10-2 نوع شرکت
در شرکت هایی که تعداد سهامداران آن ها محدود و متجانس می باشد، می توان رضایت سهامداران را مبنی بر عدم توزیع سود و حفظ و نگهداری آن به صورت سود سنواتی جلب نمود. اما در شرکت هایی که مالکیت آن گسترده بوده و سهام در دست عده کثیری می باشد که دارای نقطه نظرات متفاوتی می باشند، نظر واحد در مورد چگونگی پرداخت سود سهام نمی تواند تعیین کننده باشد (چالاکی ،1382، 43)1.
13-10-2 وضعیت درآمدی سهامداران
عموم بازنشستگان، صندوق های پس انداز مؤسسات بیمه تنها به دلیل کسب سود سالیانه و یا دوره ای سهام شرکت ها را می خرند. شرکت هایی که چنین سهامدارانی دارند و یا در بازاری که ترجیحات سرمایه گذاران چنین وضعیتی دارد برای حفظ تقاضای خرید سهام خود در سطح بالا، اجباراً باید مبلغی از سود خود را تقسیم کنند. برعکس در شرکت هایی که جنبه خانوادگی دارند و یا سهامداران به سود شرکت نیازی ندارند. بیشتر، سود برای امر توسعه در شرکت باقی می ماند (رودپشتی و دیگران، 1385، 286)2.
14-10-2 منابع و مصارف وجوه
یکی از عوامل مؤثر در اتخاذ سیاست های تقسیم سود، وضعیت نقدینگی شرکت و یا خالص جریانات نقدی ورودی و خروجی است . هر قدر منابع وجوه شرکت کمتر از مصارف وجوه باشد بیانگر خالص جریان نقد خروجی است و یکی از عواملی است که نقدینگی را تحت تأثیر قرار می دهد.(چالاکی، 1382، 41)3.
15-10-2 نرخ رشد شرکت
شرکتی که به سرعت در حال رشد است حتی اگر سودده باشد ممکن است به منظور حفظ وجوه مورد نیاز برای فرصت های رشد خود ، پرداخت سود سهام را محدود کند . لذا صرف عدم پرداخت سود سهام از سوی یک شرکت به منزله زیان ده بودن آن شرکت نیست. چرا که بسیاری از شرکت ها برای استفاده از فرصت های سرمایه گذاری و رشد اقدام به استفاده از منابع داخلی می نمایند که سود سهام یکی از مهمترین آنهاست ولیکن اگر شرکت فرصت رشد نداشته باشد و در واقع دارای بازده ای کمتر از بازده تحصیلی سرمایه گذاران در سایر فرصت های سرمایه گذاری است نباید وجوه سود سهام را برای سرمایه گذاری در نزد خود نگهداری کند. سیاست های توسعه و رشد شرکت مستلزم سرمایه گذاری است و سرمایه گذاری نیازمند تأمین مالی است و تأمین مالی یا از طریق کاهش دارایی ها صورت می گیرد یا از طریق اخذ وام و افزایش بدهی ها و یا از محل صدور سهام و یا از محل سود نقدی شرکت.هر کدام از موارد بالا هزینه تأمین خود را داراست. باید توجه داشته باشیم که یک شرکت نه می تواند به طور مداوم، برای مدت طولانی از تقسیم سود خودداری کند و نه می تواند تمام سود خود را تقسیم کند زیرا شرکت در سرمایه گذاری های جدید می بایستی به ساختار سالم مالی (تناسب بدهی ها،دارایی ها و حقوق صاحبان سهام ) عنایت داشته باشد (عبداله پور ،1376، 73) .
16-10-2 هزینه های مربوط به انتشار سهام جدید
هزینه های انتشار سهام مانند هزینه های پذیره نویسی و تعدد فروش سهام و بازار یابی باعث می شود که شرکت ها از تقسیم سود خودداری کرده و آن ها را بصورت سود سنواتی اندوخته نمایند. از نظر هزینه های فعلی باید توجه داشت که سود سنواتی هزینه کمتری برای سهامداران فعلی در مقایسه با انتشار سهام جدید دارد. فروش سهام با هزینه های بازاریابی زیادی توأم بوده و این هزینه ها بخشی از قیمتی است که سرمایه گذاران پرداخت می نمایند. نظر به اینکه حجم کم انتشار سهام جدید آن را پرهزینه می سازد، لذا استفاده از سود سنواتی به جای سهام جدید وقتی که شرکت طرح توسعه در دست دارد، مطلوب تر است. هر چند شرکت باید در سیاست تقسیم سود خود علاوه برهزینه های فعلی هزینه های آتی ناشی از تأمین مالی از طریق حقوق صاحبان سهام را به حساب می آورد (رودپشتی و دیگران ،1385، 288) .
11-2 چگونگی پرداخت سود
شرکت های موفق درآمد کسب می کنند ، این درآمد های مجدداً در دارایی های عملیاتی سرمایه گذاری می شود یا برای خرید اوراق بهادار به کار می رود یا در بازپرداخت بدهی ها مورد استفاده قرار می گیرد و ممکن است بین سهامداران توزیع شود .در زمان تصمیم گیری پیرامون مقدار توزیع سود سهام بین سهامداران ، مدیران باید همواره هدف شرکت را که همانا به حداکثر رساندن ثروت سهامداران است ، در نظر داشته باشند. در این راستا لازم است به اشکال مختلف توزیع سود بپردازیم :
1-11-2 تقسیم سود نقدی
سود نقدی یکی از معمول ترین طرق توزیع سود بین سهامداران شرکت است . در مورد سود نقدی نیز ثروت سهامداران پس از مجمع با ثروت آنان در قبل از مجمع باید برابر باشد . سود سهام از محل سود شرکت پرداخت می گردد در این ارتباط یکی از طرق پرداخت سود به صورت نقدی است . روند سود آوری بلند مدت و وجوه نقدینگی کافی مهمترین عامل در توانایی پرداخت سود سهام توسط شرکت است. نوسانات کوتاه مدت یا مقطعی در سود آوری شرکت ، هنگامی که روی وجه نقد یا سرمایه شرکت اثر نگذاشته اند، تأثیر کمی بر روی تصمیمات تقسیم سود شرکت می گذارد سود و جریان نقدی در طول زمان با اجرای فرصت های سرمایه گذاری متفاوت هستند ، معمولاً سود سهام شرکت ها در طول زمان متفاوت می باشد یا در هنگامی که حجم جریان نقدی شرکت زیاد است ، پرداخت سود افزایش می یابد و هنگامی که جریان نقدی شرکت محدود است و یا شرکت در صدد استفاده از فرصت های سرمایه گذاری است ، پرداخت سود کاهش می یابد. در ضمن در این ارتباط کاهش پرداخت سود برای تامین مالی طرح های سرمایه گذاری می تواند علامت های نادرستی را منعکس نماید که می تواند باعث کاهش قیمت سهام شود (بیابانی،1388 ،34)1.
در پایان سال مالی با توجه به مهلت مقرر در قانون، مجمع عمومی عادی تشکیل خواهد شد و قسمتی از سود قابل تقسیم بین سهامداران تقسیم خواهد شد و پس از مدتی سود تقسیم شده به سهامداران پرداخت می شود. ( در ایران حداکثر مدت فاصله تصویب تقسیم سود و پرداخت سود هشت ماه است ) پرداخت نقدی سود سهام به پیشنهاد مدیران و تصویب مجمع عمومی شرکت میسر می گردد. پرداخت نقدی سود سهام می تواند سه ماه یکبار ، شش ماه یکبار و یا سالانه باشد. در توزیع سود نقدی شرکت ها می توانند روش های مختلفی داشته باشند که در مباحث آتی به آنها پرداخته می شود.
2-11-2 سود سهمی (سهام جایزه)
سود سهمی یا سهام جایزه یعنی شرکت بجای پرداخت سود ( به صورت نقد ) اقدام به توزیع سهام جایزه کند. سهام جایزه یک نوع افزایش سرمایه است که سهامدار بابت سهام جدیدی که دریافت می کند وجهی پرداخت نمی کند، بلکه وجه آن از سود انباشته یا اندوخته ها کسر می شود و پس از توزیع سهام جایزه قیمت سهام کاهش می یابد .
در توزیع سهام جایزه چون وجهی از سهامدار گرفته نمی شود ، دارایی های شرکت تغییر نمی کند بدهی ها و حقوق صاحبان سهام نیز تغییری نکرده فقط قسمتی از سود انباشته یا اندوخته ها به سرمایه منتقل می شود و کل حقوق صاحبان سهام تغییری نخواهد داشت. تقسیم سهام به شرکت اجازه می دهد که بدون صرف نقدینگی که برای ادامه کار و یا توسعه شرکت ممکن است مورد نیاز باشد سود سهام را اعلام کند. بدین ترتیب شرکت بجای تقسیم سود سهام آن را برای توسعه شرکت بکار می گیرد و وابستگی شرکت به منابع مالی خارجی کاهش می یابد ، توزیع سهام بجای تقسیم سود حاکی از کسب سود بالاتر در آینده است. اگر سود افزایش نیابد بدلیل افزایش سهام، عایدی هر سهم کاهش می یابد از آنجا که کاهش عایدی هر سهم باعث کاهش ارزش بازار سهام می شود، بنابراین تصمیم گیری در مورد تقسیم سود سهام به صورت توزیع سهام فقط توسط هیئت مدیره انجام می شود وآن زمانی است که امکان افزایش عایدی هر سهم وجود داشته باشد (بیابانی ،1388 ،35) .
3-11-2 بازخرید سهام
در برخی کشورها گاه بجای پرداخت سود نقدی تعدادی از سهام شرکت را از بازار خریداری و آن ها را در شرکت نگهداری می کنند. این روش برای کنترل بیشتر شرکت بر قیمت بازار اعمال می شود. هرگاه قیمت سهام در بازار کاهش یابد، بازخرید سهام مانع کاهش زیاد قیمت می شود. زیرا با افزایش تقاضا، حجم عرضه را کنترل می کند و هنگامی که عرضه کاهش یافت و تقاضا زیاد شد، طبق مکانیسم عرضه و تقاضا باید قیمت افزایش یابد. در این حالت که قیمت افزایش یافت شرکت می تواند سهام بازخرید شده را در بازار به قیمت بیشتر بفروشد. که البته مطابق ماده 198 لایحه اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب 1347 بازخرید سهام شرکت در ایران ممنوع شده است (رودپشتی و دیگران،1385، 279) .
4-11-2 سود سهام به صورت دارایی
ممکن است شرکتی به جای توزیع سود سهام نقدی، مقادیری از دارایی هایش را بین سهامداران توزیع نماید این دارایی ممکن است شامل موجودی کالا، زمین و وسایل دیگر گردد.
دلیل عمده توزیع سود از این طریق ضعف نقدینگی شرکت در پرداخت سود سهام نقدی می باشد. در این نحوه پرداخت معمولاً قیمت بازار دارایی های محاسبه شده و تفاوت آن از ارزش دفتری و قیمت بازار که به سهامداران داده می شود، در دفاتر شرکت ثبت می گردد.
این نوع توزیع، ساختار سرمایه شرکت را تغییر داده و بر قیمت اعتباری شرکت تأثیر می گذارد و همچنین ارزش حقوق صاحبان سهام را کاهش می دهد(رود پشتی و دیگران ،1385، 279)1.
5-11-2 سود سهام به صورت اوراق قرضه
گاهی شرکت ها برای اجتناب از پرداخت مالیات به سود سنواتی ، بخشی از درآمد های جاری و سود انباشته خود را به حساب بدهی های جاری انتقال می دهند و از این طریق اقدام به انتشار اوراق قرضه یا سهام ممتاز برای پرداخت سود می نمایند. این عمل باعث افزایش حجم بدهی های شرکت می شود. توزیع قرضه های بلند مدت نیز مانند موجودی جنسی به عنوان یک روش پرداخت سود سهام بندرت مورد استفاده قرار می گیرد. مسأله قابل توجه در این شیوه اینست که اگر سهامداران شرکت به طبقات متعددی تقسیم شده باشند در صورتی می توانند از اوراق قرضه به عنوان سود سهام استفاده کنند که این اوراق را بین کلیه گروه سهامداران توزیع نمایند. در غیر این صورت اگر توزیع قرضه بین گروه خاصی صورت بگیرد، این امر باعث می شود که عملاً جمع بدهی های مستقیم و ثابت شرکت افزایش یابد و ریسک مالی نهایی را تمامی گروه های سهامدار متحمل خواهند شد.
به طور کلی مدیریت شرکت هایی که اقدام به انتشار اوراق قرضه به عنوان سود سهام می نمایند. با این کار در تلاشند تا در ذهن سهامداران این تصور را بوجود آورندکه شرکت از نظر مالی وضعیت سالمتر و مناسبتری نسبت به آنچه دیده می شود دارد (همان منبع ،280)2.
6-11-2 تجزیه سهام
تجزیه سهام روشی برای کاهش ارزش اسمی سهام افزایش تعداد سهام می باشد تجزیه سهام فقط ارزش اسمی را کاهش و تعداد سهام را افزایش می دهد و حقوق صاحبان سهام و سایر اقلام داخل حقوق صاحبان سهام بدون تغییر باقی می ماند. به طور کلی هدف از تجزیه سهام چند چیز است :
افزایش تعداد سهام
گسترش مالکیت
رساندن قیمت سهام به محدوده نرمال (مطلوب ) بازار
7-11-2معکوس تجزیه سهام
گاهی شرکت به جای افزایش تعداد سهام تصمیم می گیرد تعداد سهام را کاهش دهد این کار می تواند از طریق عمل معکوس خرد کردن سهام یعنی کاهش تعداد سهام موجود انجام گیرد.
بدین ترتیب قیمت بازار سهم افزایش یافته و از معامله سهم با قیمت پایین جلوگیری می گردد.
12-2 سیاست های متداول تقسیم سود
سودآوری، معیار اصلی سنجش عملکرد مدیران واحد انتفاعی است. علاوه برآن مبنا، معیار ارزش گذاری سهام واحد انتفاعی که در نهایت موجب تحقق حداکثر شدن ثروت سهامداران است، نیز می باشد. اشخاص به قصد کسب سود، سهام یک واحد انتفاعی را خریداری می کنند و یا با تجمع خود واحد انتفاعی را تأسیس می کنند. سیاست تقسیم سود، بر انتظار سهامداران، منابع نقد در دسترس، شیوه تأمین مالی و تداوم فعالیت واحد انتفاعی تأثیر مستقیم دارد. سود سهام، بدهی شرکت به صاحبان سهام است. پرداخت سود سهام باید با توجه به نیازهای شرکت و صاحبان سهام انجام شود در طول سال های اول فعالیت شرکت ممکن است سود سهام قابل تقسیم کم باشد و یا جهت بالا بردن نقدینگی شرکت به صورت ذخیره حفظ شود. در روند فعالیت های شرکت پس از کسب رشد مناسبی از تولید و سود شرکت به نقدینگی کمتری جهت تأمین مالی طرح های توسعه نیاز دارد. درآن صورت شرکت قادر خواهد بود سهم بیشتری از سود سهام را پرداخت کند، بدین ترتیب با پرداخت اصولی سود سهام، افرادی که با هدف کسب درآمد بیشتر اقدام به خرید سهام می کنند به این شرکت جذب می شوند و در نتیجه علاوه بر حفظ ارزش بازار سهام، ارزش فعلی شرکت نیز در بازار افزایش می یابد (بیابانی ،1388 ،36)2.
موضوع سیاست تقسیم سود همواره یکی از بحث برانگیز ترین مباحث مالی می باشد . تقسیم سود از دو جنبه بسیار مهم قابل بحث است. از یک نظر تقسیم سود عاملی اثر گذار بر سرمایه گذاری های پیش روی شرکت ها است و از سوی دیگر بسیاری از سهامداران شرکت، خواهان تقسیم سود نقدی هستند . از این رو مدیران همواره باید بین علایق مختلف سهامداران و فرصت های سرمایه گذاری تعادل بر قرار نمایند. بنابراین تصمیمات تقسیم سود که از سوی مدیران شرکت ها اتخاذ می شود بسیار حساس و با اهمیت است.
واحد های انتفاعی می توانند سود خالص سالانه خود را به مصرف پرداخت سود سهام به سهامداران برسانند و یا وجوه آن را برای مقاصد دیگری نظیر بازپرداخت بدهی ها یا تأمین مالی سرمایه گذاری جدید مورد استفاده قرار دهند . افزایش سود سهام موجب پرداخت بیشتر وجوه نقد واحد انتفاعی به سهامداران می شود چنانچه مدیریت قصد نداشته باشد از طریق مصرف دارایی ها یا افزایش بدهی ها سود سهام پرداختی را تأمین کند ، ناگریز باید با صدور و انتشار سهام اضافی وجوه لازم برای پرداخت سود سهام را تحصیل نماید. اما امکان دارد که تغییرات همزمانی در چندین سیاست واحد انتفاعی ایجاد شود . مثلاً شرکت ممکن است ، سود سهام را کاهش دهد و وجوه مربوطه را صرف توسعه سرمایه گذاری خود کند یا از محل وجوه بخشی از بدهی های خود را باز پرداخت کند. به این ترتیب می توان گفت که توزیع سود سهام ، سرمایه گذاری و تأمین مالی با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند (نیکو مرام،1378 ،30).
1-12-2 اهداف سیاست تقسیم سود
پرداخت سود سهام به صاحبان سهام یکی از راه هایی است که شرکت می تواند بدان وسیله مستقیماً بر ثروت سهامداران اثر گذارد. بنابراین هدف از اجرای چنین سیاستی تعیین نقشی است که این سیاست در به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران ایفا می کند . از آن جا که سیاست تقسیم سود تحت تأثیر عوامل متعدد قرار می گیرد پرداخت تمام سود به سهامداران به معنی به حداکثر رسانیدن ثروت خواهد بود با این وجود توزیع سود سهام بین سهامداران دلایل متعددی دارد که برخی از آن ها عبارتند از :
سود سهام درآمد با ثباتی برای سهامداران فراهم می آورد ، بطوری که می توانند بر اساس آن هزینه زندگی خود را تنظیم نمایند .
سرمایه گذاران و خریداران سهام به گزارش ها و اخبار سود سهام سالانه شرکت ها توجه ویژه ای دارند.
تغییرات در سود سهام حاوی اطلاعات مفید برای سرمایه گذاران می باشد.
اگر سهامداران شرکت عادت به دریافت سود سهام داشته باشند مشکل است به یکباره سود سهام را متوقف کرد.
عدم پرداخت سود ممکن است باعث تبلیغات تهاجمی رقبا علیه شرکت شود .
سهامداران از طریق دریافت سود یا انتظار دریافت سود بازده سرمایه شان را بدست می آورند یا این شانس را پیدا می کنند که سهام خود را به قیمت بالاتری بفروشند.
پرداخت سود سهام باعث کاهش عدم اطمینان سهامداران نسبت به دریافت بازده سرمایه شان می شود ( نوو، 2000 ،416) .
2-12-2 اهمیت خط مشی تقسیم سود
اتخاذ خط مشی مناسب تقسیم سود و عوامل مؤثر بر سود سهام نقدی شرکت ها در یک بازار کارا دارای اهمیت زیادی می باشد چرا که از ویژگی های بازار کارا آن است که اطلاعات به سرعت بر قیمت سهام تأثیر می گذارد و اطلاعات به طور رایگان در دسترس همگان قرار می گیرد و در چنین بازاری قیمت اوراق بهادار به ارزش ذاتی آن نزدیک می شود . این بازار نسبت به اطلاعات جدید حساس است اگر اطلاعات تازه ای انتشار یابد (اطلاعات در مورد وضعیت سودآوری ، نقدینگی شرکت ، تقسیم سود) قیمت سهام عادی شرکت متناسب با جهت اطلاعات یاد شده تغییر خواهد کرد .
به طور کلی اهمیت خط مشی تقسیم سود می تواند از دو دیدگاه بیان شود .
الف- دیدگاه سهامداران :
سهامداران علی القاعده اهمیت زیادی برای این موضوع قائل هستند چرا که هر گروه از سهامداران با ویژگی های خودشان (شغلی،درآمد ،سنی و...) که خاص خود آن ها می باشد ، سیاست های تقسیم سود را که متناسب با این ویژگی ها می باشد ترجیح می دهند و اقدام به خرید سهام شرکتی می کنند که در واقع شیوه پرداخت سود در آن شرکت متناسب با ویژگی های آنان باشد ، در واقع می توان گفت که این سیاست های تقسیم سود شرکت هاست که تا حد زیادی آرایش سهامداران شرکت را شکل می دهد. از دیدگاه سهامداران سود تقدی می تواند در رابطه با چگونگی پاسخ به سوالات زیر دارای اهمیت باشد :
آیا نحوه توزیع سود نقدی سهام در بازده کلی سهم تأثیر دارد؟ به بیان دیگر تفاوت معنی داری بین بازده شرکت ها با پرداخت سود نقدی بالا و بازده شرکت ها با پرداخت سود نقدی پایین در صورت ثابت ماندن سایر شرایط وجود دارد. در چنین حالتی سود نقدی سهام می تواند به عنوان یکی از وجوه متمایز این شرکت ها از نظر بازدهی اهمیت داشته باشد.
آیا سود نقدی حاوی اطلاعاتی در مورد سودآوری آتی شرکت ها می باشد؟ سرمایه گذار در صورت اعتقاد به وجود چنین علائمی نسبت به سهام مربوطه عکس العمل مثبتی نشان خواهد داد.
آیا سود نگهداری شده در شرکت ها به نحو مطلوبی به سرمایه گذاری های سودآور اختصاص می یابد؟ سهامدار انتظار دارد س