مطالعات متعدد ارتباط بین ساختار نظارت حقوقی و عملکرد شرکت را بررسی کرده اند. مطالعه اخیر این موضوع را برای شرکت های چینی بررسی نموده است. چین درمورد بررسی های نظارت حقوقی مورد توجه قرار دارد، چرا که شرکت های چینی مشکلات کارگزاری (agency) خاصی را تجربه نموده اند.
vishny و Shleifer (1997) بیان کرده اند که سهامداران کنترل کننده، انگیزه دستیابی به منافع شخصی با هزینه سهامداران اقلیتی را دنبال می کنند. در چین SOEهای زیادی در سهامداران کنترل کننده وجود دارند که یک قدرت مهم در اختیار دارند و موضوعات عمومی مختلفی را دنبال می کنند. چندین مطالعه شواهدی را از عملکرد ضعیف SOEها نشان می دهد.
علاوه بر این (2005)zhang، xie ،wei بطور مختصر مالکیت سهام داخلی در چین را شرح دادند،با این پیشنهاد که شرکت های چینی بطور بالقوه ای از طریق افزایش مالکیت مدیریتی عملکرد خود را بهبود بخشیدند. Li،Moshirian،Nguyen،Tan(2007)،Hu،zhou(2008) شواهدی راپیشنهاد نمودند که شرکت های زمانی که مدیران آنها شروط انصاف (بی طرفی) را رعایت کنند، عملکرد بهتری دارند.
یک مشکلی که معمولا بسیاری از مطالعات نظارت حقوقی را در می کنندendogeneitty(درونی بودن)ساختار نظارت حقوقی است. در کل شرکت ها، جهت حداکثر سازی ارزش شرکت در پاسخ به محیط های حقوقی بیرونی (exogenous)، ساختارهای نظلرتی را می پذیرد . در این شرایط عوامل exogenous هم عملکرد شرکت وهم ساختار نظارت حقوقی را تععین می کنند. در نتیجه ارزیابی دقیق تاثیر نظارت یکپارچه بر عملکرد شرکت (FP) دشوار خواهد بود. یک روش موثر برای اندازه گیری تاثیر نظارت حقوقی بر ارزش شرکت آنالیزعایدی (درآمد)ارزش سهام در طول دوره ی بحران می باشد. بحران مالی یک اتفاق ناگهانی و غیر قابل پیش بینی است و پذیرفتن ساختار نظارت حقوقی شرکت ها در پاسخ به بحان مالی آینده برای شرکت ها بسیار دشوار است. در این شرایط ما می توانیم ساختار نضارت حقوقی را به عنوان متغیرهای exogenous که عملکرد شرکت در طول بحذان مالی بعدی را شرح می دهد،تععین کنیم.
چکیده
مقدمه:
تکامل فرضیه ها
آنالیزهای تجربی
تست های افزوده
تعاریف مختلف از دوران های بحران مالی
حذف قسمت های مجزا(outliers)
نتایج دوران قبل از بحران
شامل 23 صفحه فایل word