مترادف فرهنگ عامه ،فولکلور است و به آن بخش از هنر گفته می شود که به صورت شفاهی منتقل می شود. یکی از شاخه های فولکلور، ادبیات شفاهی است که شامل روایت های منظوم مانند ترانه ها ،لالایی ها ،نوحه ها،بازی های منظوم و...،همچنین روایت های منثور ماننداسطوره ها، قصه ها،چیستان ها، افسانه هاو...می باشد.
استفاده از ادبیات عامه جهت غنی تر شدن ارتباط والدین با فرزندان الزامی است.برای تقویت زبان مادری کودکان،باید شعر و قصه با زبان شنیداری و گفتاری سروده شود.
در حقیقت همه شاعر به دنیا می آیند ؛اما والدینی که درک عمیقی از عالم کودکی دارند؛می توانند استعداد فرزندانشان را بارور سازند.
اصولا کودکان با زبان برخوردی کاربردی دارند. ادبیات فولکلوریک کمک شایانی به زبان نوشتاری کودکان می کند.
نتیجه ی درخشان نوشتن به زبان کودک، پدید آمدن پیوندی صمیمانه تر میان کودک و ادبیات و به ویژه آنان وآفرینندگان این ادبیات خواهد بود .
کودکان بیش از آنکه ما بتوانیم به آنان بیاموزیم ؛می توانند به ما بیاموزند.
واژه های کلیدی و مهم :
فولکلور،ادبیات شفاهی،ادب عامه،اسطوره،نثر مسجع،سبک و سیاق ،سرودواره
تعریف فرهنگ عامیانه
"فولکلور (Folklore) در زبان فارسی به فرهنگ مردم، فرهنگ عامه، دانش عوام، فرهنگ توده و... ترجمه گردیده استو ناظر بر پژوهشهایی است که در زمینه عادات، آداب و مشاهدات، خرافات و ترانههایی که از ادوار قدیم باقی ماندهاند .
کلمه فولکلور از دو جزء تشکیل شده است:
1) فولک((folkبه معنای مردم و عامه ،توده مردم نظایر آن وکمابیش عوام در معنای غیر تخفیف آمیز آن،در برابر خواص که نخبگان و فرهیختگان جامعهاند.
2) لور( Lore) یعنی دانش، ادب به معنای قدیم این کلمه که متفاوت با ادبیات است و بیشتر مترادف با فرهنگ مجموعهای از " معارف " و دانستنیها و دانش و بینش غیر تخصصی است و مجموعاً بهترین معادل این کلمه یعنی کلمه فولکلور، فرهنگ عامه است.
البته در تعریف این کلمه هنوز هم بین علمای این علم اختلاف است.اما نقطه ی مشترکی در همه این تعریف ها هست و آن به شیوه انتقال این دانش بر می گردد. فولکلور به آن بخش از دانش و هنر گفته میشود که به صورت شفاهی و زبان به زبان، از نسلی به نسل دیگر منتقل شود.
ادب عامه یا ادب شفاهی :
مقاله ادبیات شفاهی کودکان