دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
علل و عوامل موثر بر انحرافات اخلاقی و فرار دختران از خانه و راهکارهای مبارزه با آن و نقش دولت در ارائه خدمات و به آنها
75 صفحه فایل ورد word
شرایط عمومی افراد فراری:
بررسیها نشان داده است که افراد فراری از نظر فردی، خانوادگی و اجتماعی دارای این شرایط هستند: از نظر فردی: اختلالمنش دارند، افرادی ضعیفالارادهاند، حساس و زودرنجند، عقبماندگی درسی دارند، برای امور غیر درسی ارزش بیشتری قائلند، برخی از آنها عقبماندگی ذهنی دارند، شخصیتی تلقینپذیر داشته و یا به انحرافات و اختلالات و بیماریهای روانی از جماه صرع، اسکپرونرمنی پارانویا مبتلا هستند و به علت عدم تکوین شخصیت، ثبات و انظباط اجتماعی ندارند. اگر چه افراد باهوش هم در بین آنها اندک نیست و حتی در بین آنها نوابغ هم دیده میشود.
برخی از اینان که البته بیشترشان نوجوانند دچار رنج عصبی هستند، بیخوابی دارند، احساس گناه آنان را آزار میدهد، دستهای از این اطفال و نوجوانان از لحاظ وضع جسمی و روانی سالم و عاری هستند. ممکن است تحت تأثیر محیط خانوادگی و محیط تحصیلی برای تفریح و خوشگذرانی و یا تقلید از فیلمها و ماجراجویی اقدام به فرار کنند.
از نظر خانوادگی:
به علت نفاق، ناسازگاری، اهتیاد پدر و مادر، تشنج در محیط خانوادگی، طرد و تحقیر، کمبود محبت، از هم گسیختگی خانواده «طلاق، جدایی، فوت» و عدم مراقبت و بیتوجهی والدین و سرپرستان نسبت به امور تحصیلی بویژه در خانوادههای پر جمعیت، ترس از تنبیه در صورت عدم موفقیت در تحصیل، اقدام به فرار از منزل و ترک تحصیل میکنند. اطفال نازپرورده که دائم تحت مراقبت، نظارت شدید قرار دارند برای کسب آزادی و استقلال از خانه فرار میکنند.
از نظر اجتماعی:
اغلب در منطقه و محیطی زندگی کردهاند که مناسب برای داشتن حیات شرافتمندانه نبوده است. در محیط اجتماعیشان رفتار ضد اجتماعی، آلودگی، اعتیاد وجود داشته است. با تیپ بیبندوبار و پرخاشگر مواجه بودهاند. بدآموزی در زندگیشان بسیار بوده است، مشکل انظباطی و اخلاقی داشتهاند. منطقة زندگیشان منطقة شکست، خواریها، سرافکندگیها بوده و این خود زمینة را برای محدود ساختن فرد و حوزة معاشرتی او فراهم کرده است. (همان منبع، 148 و 149)
کاتر در مقالهای تحت عنوان «شناخت فرار نوجوانان و پیشگیری آن» علل فرار از منزل را به شرح زیر میداند:
- اجتناب از عواقب و نتایج ناخوشایند رفتار یا اعمالی که فرد انتظار دارد، در آینده با آن مواجه شود. مثل تهدید به تنبیه و یا تنبیه والدین در مقابل شکست تحصیلی فرزند.
- فرار از دام مواجهه با تجربهای مستمر و پیشروندة نامطلوب. دردناک یا سخت در زندگی مثل آزار جسمی و جنسی در منزل.
- پیشگیری از ترک فعالیتها، ارتباطات یا دوستیهایی که برای فرد مهم و با ارزش به نظر میرسند مثل جلوگیری والدین از معاشرت نوجوانان با دوستانش بدون جایگزینی و با تحکم.
- به منظور بودن با افرادی که به رغم ایشان حمایتگر، مشوق و فعال هستند، مثل زندگی با همسالان.
- برای بودن با افراد یا مکانهایی که آنها را از مشکلات دیگر زندگیشان دور میسازد.
- تغییر یا توقف آنچه که در حال انجام است یا قرار است انجام گیرد مثل ازدواج نامناسب توأم با تهدید والدین. همچنین معتقد است مشکلاتی که خطر بروز فرار کودکان و نوجوانان را افزایش میدهد عبارتند از:
- کودک آزاری یا غفلت نسبت به کودک.
- استفاده از الکل یا مواد مخدر.
- طلاق یا جدایی که مواجهه با آن بدرستی انجام نشده است.
- رفتار متضاد و، مماند والدین که با تخیلات نامناسب نوجوان ترکیب شده باشد.
- آمیزش با یک گروه همسالان ضد اجتماع
- مرگ یکی از اعضای خانواده که مواجهه با آن به درستی انجام نشده باشد.
در کنفرانسی که در اکتبر سال 2000 در شهر ادمونتون با عنوان فراهم کردن امنیت در مورد افراد معلول و کاهش خطر آزار و سوءرفتار برگزار شد، یکی از مقالات مطروحه با عنوان سوءرفتار با افراد معلول و یک شخص از این مقاله در مورد علائم هشدار دهنده بود و در آن یکی از اثرات سوءرفتار را فرار از خانه ذکر کردند.
اقسام فرار:
فرار اقسام مختلفی دارد. از جمله فرار صرعی، فرار هیستریک، فرار فراموشی و فرار معمولی، که در این پژوهش فرار معمولی مورد نظر بوده است. در فرار صرعی: بیمار ممکن است دست به جنایت یا قتل بزند و بعد از اتمام آنها را فراموش کند. در فرار عادی کاملاً بر فعالیتهای خود، چه قبل و چه بعد از فرار آگاهی دارد «بیرجندی، 1346» به عقیدة راندوشستروم میل به فرار از زیر بار فشارهای خانوادگر و اجتمایی و پناه بردن به محیطی که نیازهای نوجوان در آن بهتر صورت پذیرفته و مورد توجه قرار گیرد همیشه در فکر نوجوانان وجود دارد. در این دوره تمایل به عضویت در گروههای اجتماعی به اوج میرسد «راندوشستروم، 1356» نوجوان میخواهد از سیطرة خانواده آزاد بوده تا فردیت و استقلال خود را احساس کند. «شاری نژاد، 1364» قائمی امیری در کتاب خود تحت عنوان آسیبها و عوارض اجتماعی، پیرامون علل فرار چنین مینویسد: «فرار از جمله پدیدههایی است که عوامل مختلفی میتواند سبب آن گردد.
تحقیقات انجام شده در کنورهای مختلف هر یک به بخشی از عوامل مؤثر در بروز فرار اشاره دانستهاند که در اینجا به تناسب امکانات به تعدادی از آنها، اشاره میشود:
1 – وجود شرایط تنبیه و اذیت و آزار کودک و طاقتفرسا بودن محیط خانه
2 – فرار به علت انتقام گرفتن از والدین
3 – از هم گسیختگی خانواده و نبودن سرپرست در خانه
4 – فرار به منظور جلب توجه دیگران
5 – وجود نامادری یا ناپدری در خانه
6 – تبعیض در خانه
7 – دوستان ناباب و مشکلدار
8 – آموزشهای نادرست «بالاخص فیلمهای نیمایی و ویدئویی مبتذل»
9 - ریسک و ماجراجویی و انجام کارهای متهورانه
علل فرار:
1 – فقدان یکی یا هر دو والدین:
فقدان والدین هم برای فرار و هم برای اجتماع عواقب وخیمی را به دنبال دارد. اکثر محققین آن را یکی از مهمترین علل ولگردی، عقبماندگی درسی و تمایل به بزهکاری ذکر کردهاند. «صاحب الزمانی، 1347» یکی از روانشناسان آلمانی در تحقیقی نشان داد که 40 درصد کودکانیکه در مدرسه مردود شدهاند اطفال محروم از پدر و 30 درصد بیمادر بودهاند.
تحقیق دیگری در آلمان نشان میدهد که از میان 2704 تبهکار نوجوان بیش از 43 درصد از داشتن یکی از والدین محروم بودهاند. تحقیقات انجام شده در آمریکا نیز این موضوع را مورد تأیید قرار داده است. در تحقیقی که در مورد دخترانیکه در دارالتادیب نگهداری میشوند انجام شده نشان داده است که 70 درصد آنان از یک طرف یا دو طرف یعنی هم از مادر و هم از پدر محروم بودهاند. «صاحب الزمانی، 1347»
2 – جدایی و طلاق
جدایی و طلاق یکی از عوامل مهم ایجاد نابسامانی در روح کودک و نوجوان به حساب آمده و گاهی وی را بر انجام کارهای سخت و نادرست توانا میسازد. تحقیقات فراوانی این مطالب را تأیید نموده که بسیاری از بزهکارن نوجوان و مجرمین مسنتر از خانوادههای کمتر در اثر طلاق به جامعه تحویل داده شدهاند و محصول مستقیم طلاق به حساب میآیند. فحشاء تکدی، پرخاشگری، ناسازگاری، توقف یا ایست تحصیلی، مشکلات متعدد شخصیتی، بیماریهای عصبی و روانی و هزاران آسیب اجتماعی دیگر در کنار سایر عوامل مربوط میشود «کیهان، 1309». یک پژوهش در کانون اصلاح و تربیت مشهد نشان میدهد که 26 نفر از آنان متعلق به خانوادههایی بودهاند که در آنان طلاق رخ داده است. «احمدی، 1361»
گریف مینویسد: «اگر پدر فوت کرده باشد عاطفة مادر میتواند تا حدی آن را جبران نماید ولی طلاق وضع دیگری پیدا میکند، زیرا اکثراً با مشکلات فراوانی نظیر زدوخورد، منازعه و کشمکشهای پدر و مادر و عدم توافقهای آنها روبروست و یا گرفتار خصومت نامادری است. «جگسون، 1957»
دکتر خزائی در کتاب خود تحت عنوان بزهکاری اطفال چنین مینویسد: «در کشور فرانسه هر ساله نزدیک به 2500 ولگرد کمتر از 18 سال نزد قاضی فرستاده میشوند تا تحت اقدامات تربیتی و حمایتی قرار گیرند. این افراد که اغلب از خانواده جدا شدهاند فرار اختیار کردهاند.
ضمن ولگردی غالباً به فحشاء و پسرها به روابط جنسی مردانه میپردازند. حمایت از این قبیل اطفال و پیشگیری از سقوط آنان در دامهای تبهکاری نیز امروزه شدیداً مورد توجه متخصصین میباشد «خزائی، 1373».
فرار به مبناء انتقام از والدین: بچهها اصولاً دوست دارند در برابر اعمال ناشایست و یا زندگی ناسازگارانهای که دارند، دست به تلافی بزنند و با افکار محدود خود این تلافی را به شکل فرار ظاهر میکنند. برخی از این افراد برای انجام مقصود خویش ماهها اقدام به جمعآوری پول توجیبی خود کرده و حتی در بعضی موارد اشیاء قیمتی را از خانه ربوده تا بتوانند با فروش آن پولی را بدست آورده و دیگر محتاج والدین نباشد، اینها اکثراً در روزهای اول فرار با دست و دلبازی فراوان پولهایی را که همراه دارند خرج میکنند.