فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله لزوم کاربرد حسابداری محیط زیست در شرکتهای فعال صنعتی ایران

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله لزوم کاربرد حسابداری محیط زیست در شرکتهای فعال صنعتی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


چکیده
امروزه جهان مصادف با رشد ، پیشرفت و پویایی روزافزون جامعه ی بشری و محدودیت منابع طبیعی و زیست محیطی می باشد، همگام با این تحول، صنایع، کارخانه جات و موجدین تولید نیز متاثی از سایر اعضا در حال توسعه و تکامل خواهند بود.این تغییر و تحولات و رشد اقتصادی مسبب ورود ابعاد جدیدی در عرصه ی جهانی و سیستم منابع طبیعی می گردد.
با عنایت به این موضوع که منابع طبیعی و زیست محیطی با رشد و پویایی اقتصادی توسعه نمی یابند، می بایست همگام با این توسعه ی پویا و پایدار،در راستای حفاظت،صیانت و بهسازی محیط زیست نیز بسترسازی های مناسبی صورت پذیرد، در غیر این صورت ضامنی برای افزایش رفاه نسل حاضر و نسلهای آتی وجود نخواهد داشت.
صنعتی شدن در سراسر جهان سبب ایجاد مسئولیت های زیست محیطی مهمی گردیده که خواه ناخواه اثرات مالی خاص خود را به جای می گذارد.
اینک با ملحوظ نظر داشتن اینکه منابع طبیعی به عنوان یکی از آسیب پذیرترین عوامل تولید در فعالیتهای صنعتی مطرح می باشد و همچنین درطی سالهای اخیر توجه به مسایل زیست محیطی افزایش یافته است، می بایست صنایع نسبت به مسئولیت های اجتماعی و محیطی مرتبط با عملیات و محصولات خود آگاه شوند.
اداره هر واحد اقتصادی مستلزم به کارگیری سه عامل مهم منابع انسانی،منابع مالی و منابع طبیعی است و توجه به عوامل فوق الذکر در تولید سبب به کارگیری نقش نوین علوم با فعالیت های تولیدی می گردد.
از جمله این موارد کاربرد حسابداری محیط زیست می باشد که صنایع و شرکتها را به ابزاری مجهز می نماید تا سیستم کنترل سنتی خود را تجدیدنظر و اصلاح نموده و هزینه های زیست محیطی را پردازش و به گونه ای مناسب در اختیار مدیران قرار دهد.
حسابداری محیط زیست یکی از با اهمیت ترین ابزارهای اندازه گیری، راهنمایی و کنترل توسعه پایدار در تمام سطوح صنعتی می باشد و می تواند پشتوانه حسابداری منابع طبیعی در سطح گسترده،حسابداری بوم شناسی در سطح ادارات محلی و حسابداری مالی،صنعتی و یا مدیریت در سطوح کوچک گردد.
می توان چنین بیان نمود که صنایع برای کاهش تاثیرات زیست محیطی فعالیتهایشان چاره ای جز ورود اطلاعات مربوط به هزینه های آلاینده محیط زیست در حسابها و تصمیمات خود ندارد. در این میان حسابداری زیست محیطی با ایجاد ارتباط بین مدیران زیست محیطی و حسابداران و تشویق آنان به انجام کار در کنار یکدیگر، عملکردهای مالی و زیست محیطی شرکتها را به سوی روند بهتری سوق داده و وضعیت رقابتی مناسبی را برای صنایع فراهم خواهد نمود.
علیهذا با توجه به اینکه در طی سالهای اخیر بالاخص سال جاری آلودگی در کشورمان روند رو به رشدی داشته و صنایع سهم بسزایی را در آلاینده های مضر دارا می باشند و با عنایت به اینکه همیشه پیشگیری بهتر از درمان است، برآن شدیم تا با نشان دادن نقش حسابداری در جهت کمک به کاهش آلودگی از طریق تاثیر مخارج، افشای مالی و ارائه ی اطلاعات به مدیریت ، گامی در این زمینه برداشته شود.
واژگان کلیدی
حسابداری محیط زیست – فعالیت های زیست محیطی - هزینه های زیست محیطی – حسابداری مدیریت محیط زیست- گزارشگری زیست محیطی- حسابرسی محیط زیست
بیان مساله
در عصر کنونی با توجه به رشد و پیشرفت روزافزون جامعه ی بشری و صنعتی، همچنین محدودیت های منابع طبیعی و زیست محیطی در دسترس، مساله ی حفاظت و صیانت از محیط زیست به عنوان یکی از مهمترین مسایل جامعه جهانی مطرح گردیده است.
برخی از محدودیت های منابع طبیعی سبب می گردد تا شرکتهای تولیدی از سویی برای ماندن در بازاهای جهانی، عرصه رقابت،دستیابی به درآمد بالا و کسب محبوبیت های تجاری مجبور به تحمل هزینه های زیست محیطی شوند و از سوی دیگر ملزم به کاهش هزینه های مزبورگردند.
گذر تخریب محیط زیست از حد آستانه، بحران جهانی ایجاد کرده که مقابله با آن ، کوشش، مساعدت، تدوین دستورالعمل ها و آیین نامه های زیست محیطی با ابعاد وسیعتری را در سطح تمامی ملل طلب می نماید.
سازمانها و نهادهای ذیربط قوانین و مقرراتی را وضع نموده اند که به لحاظ ضعف و نقص تئوری و عملی قوانین مزبور، الزام به آنها نتوانست سبب رفع مشکلات گردد. لذا افراد و سازمانها در جستجوی رویکردی نوین برای رفع این مسائل پرداختند. یکی از این رویکردها حسابداری محیط زیست است که به عنوان یک سیستم اطلاعاتی در کنار علوم اقتصاد و مدیریت موجبات اثر بخشی منابع را فراهم می نماید.
با عنایت به اینکه صنایع یکی از آلاینده های اصلی محیط زیست می باشند، درک صحیح از هزینه های محیط زیست در این صنایع سبب ارزشیابی و قیمت گذاری صحیح محصولات و در مواردی با تصمیمات تجاری بهتر و سرمایه گذاری در فناوری های سازگار با محیط زیست سبب کاهش یا حذف هزینه هایی که هیچ ارزش افزوده ای برای سیستم با محصول ایجاد نمی کنند، می گردد.
اینک با ملحوظ نظر داشتن موارد عنوان شده یادآور می شود که صنایع برای کاهش تاثیرات زیست محیطی فعالیتهایشان چاره ای جز ورود اطلاعات مربوط به هزینه های آلاینده محیط زیست در حسابها و تصمیمات خود ندارد، که به تبع پذیرش این نوع حسابداری با توجه به فرآیندها و تولید محصول، فعالان صنایع را وضعیت رقابتی مناسبی نیز قرار خواهند داد.
حسابداری محیط زیست
تعاریف متعددی در زمینه حسابداری محیط زیست ارائه گردیده است که به اختصار میتوان چنین بیان نمود که حسابداری زیست محیطی شامل مجموعه فعالیت هایی است که موجب افزایش توان سیستم های حسابداری در جهت شناسایی، ثبت و گزارشگری آثار ناشی از تخریب و آلودگی زیست محیطی می شود . این نوع حسابداری مبتنی بر تلفیق زیست محیطی به عنوان یک منبع سرمایه و لحاظ کردن هزینه های زیست محیطی به عنوان یکی از هزینه های قابل قبول در فرآیندهای اقتصادی و محاسباتی است.
هدف آن فراهم آوردن اطلاعاتی است که برای ارزیابی عملکرد ، تصمیم گیری ، کنترل و گزارشگری به مدیران یاری رساند. حسابداری زیست محیطی بر مفاهیم اقتصادی و زیست محیطی بنا شده و به دلیل عدم استفاده از ارزش های مبتنی بر بازار کاربرد آن مستلزم ایجاد تغییر در فرهنگ است . حسابداری زیست محیطی بخشی از این تغییرات را در سازمان و وسیع تر از آن در جامعه ارائه می کند و با ارائه شناخت اساسی بیشتر و مشارکت در فعالیتهای کاری روزانه به تعیین هدف توسعه مستمر به عنوان رویکردی خاص کمک می کند.
فعالیت های زیست محیطی نیز مجموعه فعالیت هایی است که در راستای حفظ و صیانت از محیط زیست، شرکتها ملزم به انجام آن می باشند و هزینه هایی که به خاطر رعایت قوانین و مقررات زیست محیطی بر شرکت تحمیل می شوند به طور مشخص هزینه های زیست محیطی محسوب می شوند .

 

بر اساس گزارش آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا اصطلاح وسیع حسابداری محیط زیست به سه بخش مجزای حسابداری مالی، حسابداری مدیریت و حسابداری درآمد ملی تقسیم می گردد.
همچنین به موجب رهنمود اطلاعات کسب شده توسط حسابداری محیط زیست به دو شکل ارزش پولی وارزش فیزیکی ارائه خواهند شد. اثرات زیست محیطی شرکت ها بر روی سیستم اقتصادیشان مانند جرایم و قوانین زیست محیطی به وسیله ی اطلاعات پولی و اثرات شرکت بر روی محیط زیست با اطلاعات فیزیکی منعکس می گردند.
حسابداری مدیریت محیط زیست
عبارت است ازجمع آوری، تجزیه و تحلیل و استفاده از اطلاعات مالی و غیر مالی به منظور بهینه کردن عملکرد اقتصادی و زیست محیطی واحد های تجاری و به منظور دستیابی به مصرف معقول منابع طبیعی در واحدهای تجاری. هدف اصلی حسابداری مدیریت محیط زیست فراهم آوردن اطلاعات مربوط و مفید برای مدیران سازمان با تاکید برتفکیک آنها از استفاده کنندگان خارجی ، جهت حمایت از مسئولیت های گوناگون می باشد.
نگرش های موجود در حسابداری محیط زیست
 نگرش عملکردی : هدف این رویکرد کاهش هزینه‌های زیست محیطی و پنهان‌سازی آنها در بخشهای هزینه‌ای خاص مانند هزینه سربار می باشد.
برتری دادن منابع انسانی بر طبیعت، برتری دادن سود به ثروت عمومی، ترجیح شرکتها بر اکوسیستمها و دلار بر احساسات، از جمله ویژگیهای نگرش عملکردی می‌باشد . از نظر عملکردگراها ، حسابداری زیست محیطی نوعی فعالیت حاشیه‌ای و کم اهمیت است. در این رویکرد گزارشهای مرتبط با ، فقط به سمع و نظر مدیران عالی رتبه سازمان می‌رسد.
 نگرش حسابداری سبز : هدف این رویکرد شفاف سازی فعالیتهای حسابداری در تمام ابعاد است . بر این اساس حسابداری زیست محیطی یعنی پیگیری و شناسایی هزینه‌ها و درآمدهای سبزِ محصولات و خدمات ارائه شده در حسابداری مدیریت، چه در داخل سازمان و چه در قالب پاسخگویی در قبال جامعه و محیط ‌زیست (پاسخگویی اجتماعی و اکولوژیکی ).
هدف حسابداری زیست محیطی سبز همانا توضیح آن چیزی است که برای جهان طبیعت اتفاق می‌افتد و به دنبال فراهم آوردن بستری مناسب برای گفتگو میان همه سهامداران است.
هزینه یابی زیست محیطی
هزینه‌های زیست‌محیطی جهت اینکه هنگام تصمیم گیری های مدیریتی بهتر مدنظر قرار گیرند به دو دسته تقسیم بندی
می شوند :
1- هزینه‌های زیست‌محیطی که بطور کلی و عمومی مورد توجه مدیریت قرار می‌گیرند و اصطلاحاً به آنها هزینه‌های مستقیم یا عادی گفته می‌شود.
2- هزینه‌های زیست‌محیطی که ممکن است به دلیل تلقی آنها به عنوان هزینه‌های سربار و یا تحقیق و توسعه، مبهم باشند ،و یا به دلیل تسهیم نادرست آنها به مراکز هزینه نادرست ارائه شوند و یا به سادگی از آنها چشم‌پوشی شود. به این هزینه‌ها اصطلاحاً هزینه‌های مخفی، احتمالی، و یا کمتر مشهود گفته می‌شود.
هزینه های زیست محیطی در یک دوره معین، ممکن است در نتیجه مخارج جاری یا مورد انتظار آینده یک دارایی یا خدمت ایجاد شده باشد، که در این صورت هزینه اقدامات زیست محیطی نامیده می شود و یا امکان دارد در نتیجه دارایی یا خدمت نباشد که زیان محسوب می گردد.
هزینه های زیست محیطی که در نتیجه مخارج جاری ایجاد می شوند به وضوح در صورت های مالی شناسایی خواهند شد، لیکن هزینه محیط زیست که در نتیجه مخارج آینده مورد انتظار محتمل می شود زمانی در صورت های مالی شناسایی خواهد شد که دارای معیارهای شناسایی بدهی احتمالی باشد.
در صورتی که هزینه زیست محیطی ناشی از تغییر در برآورد باشد، مطابق استانداردهای مربوط به تغییر در برآورد با آن برخورد می شود. اگر هزینه ای که به تازگی شناسایی شده تغییر در برآورد نباشد، بررسی منافع اقتصادی مخارج با توجه به اینکه در چه دوره ای منفعت داشته یا منافعش شناسایی خواهد شد، ضروری است.
هزینه زیست محیطی شناسایی شده در دوره جاری که برای پاکسازی یا پرداخت جریمه تحمل شده است ممکن است به خاطر خسارت به محیط زیست در دوره یا دوره های قبل باشد. پس این هزینه باید برای دوره یا دوره های قبل در نظر گرفته شود.
هزینه های محیط زیست که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با منافع دوره جاری مرتبط هستند باید در دوره جاری هزینه شوند. به علاوه هزینه های محیط زیست که به عنوان هزینه های دوره یا زیان تلقی می شوند باید در دوره جاری حذف گردند.
هزینه های محیط زیست که دارای منافع اقتصادی آینده مورد انتظار هستند به عنوان هزینه های انتقالی یا سرمایه ای تلقی می گردند. البته بیشتر هزینه های محیط زیست به خاطر جلوگیری یا حفاظت منابع، دارای منافع اقتصادی برای جامعه هستند اما برای موسسه ای که متحمل آن می شود این منافع را ندارند.

 

حسابرسی زیست محیطی
صورت های مالی شرکت ها همواره در معرض بررسی حسابرس مستقل هستند . تعدادی از شرکت ها در گزارش ها و حساب های خود اطلاعاتی را ارائه می دهند که به آسیب های وارده در محیط زیست بر اثر فعالیت های آنها مربوط می شود . این اطلاعات غالباً جزئیاتی درباره انتشار آلودگی در آب ، هوا یا جزئیاتی از سوخت و مواد مورد استفاده توسط آنها می باشد .
برخی از گزارش ها تفصیلی تر بوده و ممکن است شامل داده های کمی ایجاد شده توسط شاخص های عملکرد زیست محیطی واحد تجاری نیز باشند . علایق عمومی در حمایت از محیط زیست موجب شده که فشار وارده برموسسات جهت بازرسی و آزمودن دقیق آسیب هایی افزایش یابد که فعالیت های تجاری آنها بر محیط زیست وارد می سازد و این امر موجب اجرای حسابرسی فعالیت های زیست محیطی گردیده است .
برای بیشتر شرکت های باهوش از نظر زیست محیطی یک حسابرسی زیست محیطی بسیار مهم است و این مفهوم ابتدا در ایالات متحده اعمال گردید و سپس در اروپا و هندوستان توسعه پیدا کرد.
گزارشگری زیست محیطی
حسابداری زیست محیطی، گزارشگری زیست محیطی را نیز دربردارد و عملکرد زیست محیطی از دید استفاده کنندگان گزارشهای مالی حائزاهمیت می باشد، لذا افشای هزینه های زیست محیطی در راستای حفظ ثروت سهامداران موجبات افزایش ارزش بنگاه انتفاعی را فراهم می سازد.
اگرچه منافع اینگونه هزینه ها قابل تقویم به ریال نیست، ولی درعین حال ایجاد تمایز در بنگاه انتفاعی به عنوان یک صنعت سبز را موجب می گردد و از طـــریق ایجاد محبوبیت اجتماعی، آثار مفید و مـــوثری بر قیمت سهام اینگونه بنگاهها در بازار بــورس اوراق بهادار خواهد داشت، لذا گزارشگری زیست محیطی با نگــاه دقیق تری باید موردتوجه مدیران واحدهای اقتصادی قرار گیرد، به ویـــژه واحدهایی که در زمینه زیست محیطی متحمــل مخارج زیادی می گردند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله لزوم کاربرد حسابداری محیط زیست در شرکتهای فعال صنعتی ایران

دانلود مقاله بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکتهای پذیرفته شده

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکتهای پذیرفته شده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 


-1 مقدمه
از دیدگاه تئوری حسابداری، پدیده هموارسازی سود در رویکرد رفتاری موضوعی قابل تأمل است. افزون بر آن در عمل نیز حسابداران، حسابرسان و تحلیل گران مالی در فرایند گزارشگری مالی، که گزارشگری سود از مهمترین اجزای آن به شمار می آید، به نوعی با این پدیده و پیامدهای آن مواجه بوده اند. شناخت ابعاد مختلف رفتار هموارسازی سود در راستای شناسایی ویژگی ها و محدودیت های سود حسابداری قرار می گیرد. در صورت امکان ارائه یک چارچوب نظری برای این پدیده که به نظر می رسد تا کنون میسر نشده، محتمل است بتوان به پیشرفتی در زمینه کیفی گزارشگری سود دست یافت.
سهم عمده ای از تحقیقات و مطالعات نظری در موضوع هموارسازی سود، متعلق به کشورهای توسعه یافته است، از این رو، با توجه به تفاوت های اساسی در متغیرهای کلان محیطی نظیر اقتصاد و فرهنگ، گسترش این تحقیقات به کشورهای در حال توسعه می تواند در تکمیل ادبیات پژوهشی این پدیده موثر واقع شود. علاوه بر آن به نظر میرسد از دیدگاه امورمالی نتایج این تحقیقات برخی زمینه های لازم را برای کارایی بازار سرمایه در محیط اقتصادی مورد نظر فراهم نماید. تحقیق حاضر به تأثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران می پردازد.
در این فصل ابتدا تشریح و بیان مسأله ذکر می گردد سپس ضرورت انجام تحقیق و فرضیات تحقیق و همچنین روش تحقیق و روشهای گردآوری داده ها بیان می گردد.

2-1) تشریح و بیان مسأله
سود گزارش شده از جمله اطلاعات مالی مهمی است که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد در نظر گرفته می شود. تحلیل گران مالی عموماً سود گزارش شده را به عنوان یک عامل برجسته در بررسی ها و قضاوت های خود بر اطلاعات مالی مندرج در صورت های مالی واحدهای اقتصادی خصوصاً سود گزارش شده اتکا می کنند.
سرمایه گذاران معتقدند سود ثابت در مقایسه با سود دارای نوسان، پرداخت سود تقسیمی بالاتری را تضمین می کند. هم چنین نوسانات سود به عنوان معیار مهم ریسک کلی شرکت قلمداد میشود و شرکتهای دارای سود هموارتر دارای ریسک کمتری میباشند. بنابراین شرکت هایی که دارای سود همواری هستند بیشتر مورد علاقه سرمایه گذاران بوده و از نظر آنها محل مناسبتری برای سرمایه گذاری محسوب میشوند (هندریکسن، 1992ص378) .
مدیریت در انتخاب بین روش های مختلف به حساب بردن وقایع مالی، در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری اختیارات قابل ملاحظه ای دارد. مثلاً در مورد استهلاک روش های مختلف پذیرفته شده ای وجود دارد و مدیر می تواند بین این روش ها، یکی را انتخاب کند. هم چنین مدیریت می تواند فعالیت های مالی را زمان بندی کند. به تاخیر انداختن یک فروش و یا انجام مخارج اختیاری از جمله این اقدامات می باشد. به علت این انعطاف پذیری، مدیر می تواند به طور سیستماتیک روی سود گزارش شده از سالی به سال دیگر تاثیر گذاشته و آن را هموار کند. لذا پدیده هموارسازی سود می تواند بر تصمیمات سرمایه گذاران تاثیر بگذارد و پیامدهایی را موجب شود که مخصوصاً در بازارهای غیرکارای سرمایه از درجه اهمیت و تاثیر بیشتری برخوردار باشند (شباهنگ، 1382، ص39)2.

 

3-1) چارچوب نظری تحقیق
در تهیه صورت های مالی، حسابداران ناگزیر از روش ها و رویه های مختلف و مجاز حسابداری بهره می جویند که افزایش روزافزون این رویه ها موجب گردیده است که نتوان به راحتی صورتهای مالی شرکت های مختلف را با هم مقایسه نمود. استفاده از رویه ها و سیاست های مختلف و تغییر در روش های مذکور، تحت اصول و موازین حسابداری توسط شرکتها، گاه به یک خلاقیت و هنر می نماید. نقطه نظر نویسندگانی که حسابداری را به هنر نزدیک می دانند این است که با توجه به چگونگی تعریف اهداف، طیف گستره ای از روش های اندازه گیری را به کار میگیرند. (همان منبع ،ص26)3.
هموارسازی سود به رفتار آگاهانه ای اطلاق میشود که به منظور کاهش نوسان های دوره ای سود شکل میگیرد4. هموارسازی سود در دهه های اخیر یکی از مهمترین موضوعات مورد علاقه محققیین حوزه مالی و حسابداری بوده است.
در اغلب مطالعات، این عمل یک رفتار متقلبانه و غیر اخلاقی صورت گرفته توسط مدیریت تلقی گردیده است. این بررسی ها هم چنین فرضیات مبنی بر دخالت مدیران در هموارسازی سود را حمایت می نماید. (فرانچسکو پودا فوینتس، 2009،ص7) .
یکی از موضوعات مطرح در حسابداری شناسایی انگیزه های هموارسازی سود است. که از جمله میتوان به افزایش رفاه سهامداران، تسهیل قابلیت پیش بینی سود، افزایش رفاه مدیریت در کسب بازده بیشتر اشاره نمود. بنابراین یکی ازانگیزه هایی که پشتوانه نظری و تجربی بیشتری برخوردار است، انگیزه، کسب بازده بیشتر می باشد که در این تحقیق به طور خاص مورد بررسی و آزمون قرار میگیرد. بدین منظور سعی می شود تا وجود پدیده هموارسازی بر بازده غیرعادی شرکتهای نمونه مورد بررسی قرار گیرد. همچنین در نظر است تاثیر صنایع مختلف و اندازه شرکت در بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکت ها مورد توجه و آزمون قرار گیرد.

 

4-1) ضرورت انجام تحقیق
از دیر باز سود از دیدگاه تئوریسین ها و محققین حسابداری و مالی یکی از بحث بر انگیزترین مباحث حسابداری میباشد (هندریکسن،1993،ص26) .
سود از جمله برترین شاخص های اندازه گیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است و درک و شناخت و رفتار سود حسابداری مقوله ای است که بر اثر گسترش فنون کمی مدیریت و ضرورت توجه به نیاز استفاده کنندگان صورت های مالی شکل گرفته است و صرفأ از محدوده اندازه گیری فعالیت های گذشته فراتر رفته است و حسابداری را برای یاری رساندن به تصمیم گیرندگان توانا تر ساخته است. وبنابراین علیرغم اینکه تئوری فراگیری در زمینه سود حسابداری وجود ندارد که مورد توافق همگان باشد، با اینحال بازهم سود، به عنوان یکی از معیارهای تصمیم گیری مالی از اعتبار ویژه ای برخوردار است و در این راستا هر جریانی که سود را به طریقی دستخوش تغییر نماید نیز اهمیت می یابد. حتی با وجود استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، گزارشگری سود در عمل با چالشهایی مواجه بوده است. "سود"در تصمیم گیری یکی از معیارهای اصلی می باشد. پدیده هموارسازی سود به طور بالقوه می تواند در رفتار استفاده کنندگان از صورت های مالی موثر واقع شود و پیامدهایی را موجب شود و به ویژه از لحاظ تئوری این موضوع در بازارهای غیرکارای سرمایه ممکن از درجه تاثیر و اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
5-1) فرضیات تحقیق
این تحقیق دارای یک فرضیه مقدماتی و سه فرضیه اصلی می باشد. آزمون فرضیه مقدماتی که به منظور بررسی وجود هموارسازی سود در جامعه مورد مطالعه تدوین شده است، گام ضروری به منظور وارد شدن به آزمون فرضیه های اصلی می باشد.
فرضیه مقدماتی:
فرضیه یک: پدیده هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مشاهده
می شود.
فرضیه های اصلی:
فرضیه دو:بین میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارسازو غیرهموارساز تفاوت معنی داری وجود دارد.
فرضیه سه:بین میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارساز و غیرهموارساز، در صنایع مختلف، تفاوت معنی داری وجود دارد.
فرضیه چهار:بین اندازه شرکت و میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارساز و غیرهموارساز، رابطه معنی داری وجود دارد.

 

6-1) اهداف تحقیق
این تحقیق با هدف مشخص نمودن تاثیر هموارسازی سود برکسب بازده غیرعادی سهام صورت گرفته است. همچنین تاثیر نوع صنعت و اندازه شرکت بر هموارسازی و کسب بازده غیرعادی مورد آزمون قرار می گیرد تا استفاده کنندگان یا تصمیم گیرندگان مختلف از جمله سرمایه گذاران، بستانکاران، بانک ها وموسسات مالی و دولت در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی به پدیده هموارسازی سود و رابطه آن با بازده، اندازه شرکت و نوع صنعت توجه ویژه ای داشته باشند بطور خلاصه از انجام تحقیق حاضر اهدافی چند به شرح زیر دنبال می شوند:
الف)شناسایی شرکتهای هموارساز سود
ب)بررسی اینکه آیا هموارساز ی سود بر بازده غیرعادی سهام تاثیر دارد یا خیر؟
همچنین انتظار می رود از نتایج این تحقیق به طور عمده اشخاصی و سازمان های زیر استفاده کنند.

 

1-6-1) سازمان بورس اوراق بهادار تهران
این سازمان می تواند از یافته های این تحقیق در جهت کسب شناخت نسبت به شرکت های پذیرفته شده در بورس و نیز تدوین مقررات و ضوابط حاکم بر گزارشگری مالی بویژه گزارشهای مالی میان دوره ای شرکتهای عضو استفاده نماید. علاوه بر این نتایج تحقیق میتواند سازمان مذکور را در تعیین معیارهای معاملات سهام و اوراق بهادار یاری نماید.

 

2-6-1) سازمان حسابرسی و سایر موسسات حسابرسی مستقل
نتایج حاصله از این تحقیق از دو جنبه مورد استفاده سازمان حسابرسی قرار می گیرد.
یکی از لحاظ تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی و دیگری در تدوین برنامه حسابرسی و ارائه رهنمودهای لازم به حسابرسان در برخورد با پدیده هموارسازی سود توسط شرکت های تحت حسابرسی. موسسات حسابداری نیز می توانند در تدوین برنامه حسابرسی و ارائه رهنمود های لازم به حسابرسان در برخورد با پدیده هموارسازی سود از نتایج این تحقیق استفاده می نمایند.

 

3-6-1) سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان
برای ارزیابی و تعیین قیمت سهام معمولأ سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی و شرکت های سرمایه گذاری از سود هر سهم و روند سود آوری شرکت ها استفاده میکنند. پس نتایج تحقیق در تصمیم گیری سرمایه گذاران، تحلیل گران و اعتبار دهندگان موثر خواهد بود. همچنین گروه های دیگری نظیر مدیران شرکتها، دانشگاهیان، بانک ها و وزرات دارائی نیز میتواند از نتایج این تحقیق استفاده کنند.

 

7-1) روش تحقیق
این تحقیق از نوع پژوهش های نیمه تجربی و پس رویدادی وکمی می باشد که بر مبنای تجزیه و تحلیل اطلاعات گذشته(مشاهده شده)انجام گردیده است. داده ها از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده است. در این تحقیق نمونه آماری برمبنای شاخص تفکیک کننده ایکل در دو گروه هموارساز و غیرهموارساز طبقه بندی می شوند. این بخش از تحقیق به منظور بررسی و آزمون فرضیه مرتبط به پدیده هموارسازی سود در بورس اوراق بهادار صورت می گیرد. روش های آماری مورد استفاده در این این تحقیق آمار توصیفی، آزمون تفاوت میانگین دو جامعه و آزمون آنالیز تحلیل واریانس دوطرفه و یک طرفه و آزمون همبستگی چندگانه می باشد.
در ابتدا از آزمون کولموگوروف-اسمیرنوف جهت مشخص شدن نرمال بودن میانگین بازده های غیر عادی(متغیر وابسته) استفاده نموده ایم.
برای بررسی فرضیه اول، از آزمون نسبت هاجهت مشخص کردن وجود یا عدم وجود پدیده هموارسازی سود استفاده شده است.
برای آزمون فرضیه دوم، میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارساز و غیرهموارساز را با هم مقایسه کرده و برای مقایسه از ازتفاوت میانگین بین دو جامعه استفاده شده است.
در فرضیه سوم که هدف ما از تدوین آن آزمون معنی دار بودن تفاوت میانگین بازده های غیرعادی شرکت های هموارساز در صنایع مختلف است از آزمون آماری تحلیل واریانس دوطرفه استفاده شده است.
برای آزمون فرضیه چهارم که ارتباط بین میانگین بازده های غیرعادی و اندازه شرکت های هموارساز و غیرهموارساز را اندازه گیری میکند از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
جامعه مورد آزمون در این تحقیق شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران می باشند و داده های مورد نیاز از طریق بانک های اطلاعاتی موجود نظیر، تدبیر پرداز، سایت اطلاع رسانی بورس وهمچنین صورتهای مالی شرکتهای نمونه گردآوری شده است.
توضیحات تفصیلی روش تحقیق و روش آماری بکار رفته در رفته در فصل سوم ارائه خواهد شد.

 

8-1) قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی تحقیق
نظر به اینکه سود یکی از مهمترین معیارهای تصمیم گیری است و شناسایی سود و اعلام آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است لذا قلمرو موضوعی این تحقیق بررسی وجود پدیده هموارسازی و تاثیر آن در ایجاد بازده غیرعادی در شرکتها است.

 


قلمرو تحقیق از لحاظ زمانی
برای شناسایی هموارسازی بایستی از یک سری زمانی استفاده کرد که در این تحقیق با توجه به دسترس بودن اطلاعات مالی دوره 1379تا1386 مبنای کار قرار گرفته است.

قلمرو مکانی تحقیق
شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار قلمرو مکانی این تحقیق می باشد. که با توجه به ملاحظات و محدودیت هائی که در فصل 3 بدانها اشاره خواهد شد 65 شرکت را شامل خواهد شد.

 

9-1) تعریف واژه های کلیدی تحقیق
هموارسازی سود : هموارسازی سود به رفتار آگاهانه ای اطلاق میشود که به منظور کاهش نوسان های دوره ای سود شکل میگیرد(هپ ورث) .
بازده غیرعادی : تفاوت بازده واقعی و بازده مورد انتظار یک سرمایه گذاری در یک دوره می باشد.
شرکت های هموارساز:شرکت هایی هستند که عمل هموارسازی سود(دستکاری سود)را انجام داده اند (همان منبع ، ص25)4.
اندازه شرکت5:اندازه(بزرگی، متوسط و کوچکی)نسبی شرکت که به روش های مختلف از جمله با استفاده از لگارتیم میانگین خالص فروش شرکت اندازه گیری شود (همان منبع ، ص25)6.
فرضیه بازار کار7:بصورت مختصر بیانگر حالتی است که قیمت اوراق بهادار مورد معامله در بازار، در هر زمان منعکس کننده کلیه اطلاعاتی است در دسترس عموم بوده و مربوط به آن باشد (شباهنگ1384، ص 76)8.
ساختار تحقیق
جهت استقرار در یک چارچوب منطقی، از فرایند زیر جهت پوشش محدوده مورد توجه پژوهش، متدولوژی بکار گرفته شده و نتیجه گیری حاصل شده است.
فصل اول، ماهیت کلی پژوهش در بخش مقدمه مورد شناسایی قرار گرفته. سپس مسئله پژوهش و اهمیت آن برای درک بیشتر اهداف تحقیق و فرضیات مطروحه بیان گردید. در پایان پس از ذکر محدودیت هایی که پژوهش با آن مواجه است، تعاریف و مفاهیم کلیدی و عملیاتی ارائه شده است.
فصل دوم، ارائه کننده بازنگری در رابطه با پیشینه ی مطالعاتی مربوط به موضوع هموارسازی است. در بخش اول این فصل ابتدا متون مربوط به فرضیات پژوهش ارائه شده و سپس تکنیک های هموارسازی مورد مطالعه قرار گرفته است. در بخش دوم به برخی از دیدگاه های مهم صاحب نظران و محققین حسابداری در رابطه با هموارسازی سود پرداخته شده است تا آنچه را که سایر مطالعات در ارتباط بین این پروژه با تحقیقات گذشته اشاره نموده اند، شرح داده است.
فصل سوم، در بر گیرنده بحث عمیقی در متدولوژی مورد استفاده جهت دستیابی به اهداف مورد نظر می باشد که شامل بحث درباره نحوه انتخاب و جامعه آماری مورد مطالعه، توصیف تکنیک های آماری بکار گرفته شده، نحوه اجرای آن و روش گرد آوری اطلاعات می باشد.
فصل چهارم، کاربست الگو ها و مدلهای آماری جهت آزمون داده ها و تحلیل اطلاعات جهت تفکیک شرکت های هموارسازاز غیرهموارساز و دستیابی به پاسخ فرضیه های مطروحه می باشد.
فصل پنجم، شامل ارائه نتیجه گیریهای حاصل ا ز آزمون ها و تحلیل های انجام شده و پیشنهادات برای پژوهش ها و مطالعات آتی در محدوده ی این تحقیق میباشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2- مقدمه
همانگونه که هیات تدوین استانداردهای حسابداری بیان می کند انتخاب های حسابداری حداقل در دو سطح انجام میگیرد. در یک سطح بوسیله کمیته ها و موسساتی که این قدرت را دارند که شرکت ها را وادار به گزارشگری به شیوه خاص نمایند و یا بر عکس، بکار گیری روشی را که توسط این موسسات نامناسب تشخیص داده شده را منع کنند، و در یک سطح دیگر در هر شرکت به صورت فردی انتخاب صورت می گیرد. هنگامی که استانداردهای حسابداری بیشتری منتشر می شود، انتخاب های فردی محدود تر میشود، اما هنوز هم تصمیمات حسابداری زیادی وجود دارند و در آینده وجود خواهد داشت که به وسیله موسسات گزارشگری اتخاذ خواهد شد. زیرا انتخاب یک راهکار از بین راهکارهای مختلف که هیچ استانداردی آن را به طور دقیق مشخص ننموده و یا انتخاب بین راههای اجرای یک استاندارد بوسیله هر موسسه به طور فردی صورت می گیرد. از سوی دیگر توان تجزیه و تحلیل و قدرت پیش بینی، مهمترین عامل در تصمیمات سرمایه گذاری سهامداران می باشد که خود به عوامل متعددی از قبیل سود آتی، قیمت سهام، جریان نقدی آتی سرمایه گذاری و... بستگی دارد. تحقیقات متعدد نشان می دهد که مدیران با استفاده از انتخاب های حسابداری و در قالب هموارسازی سود بر ذهنیت گرایی سرمایه گذاران تاثیر می گذارند.
به عبارت بهتر مدیران آنگونه سیستم های اطلاعاتی را انتخاب می کنند که نوسان سودهای گزارش شده را در طول زمان کاهش دهد. شواهد تجربی نیز حکایت از این دارد که مدیران واحدهای اقتصادی در درجات مختلف و به طور مستمر درگیر هموارسازی سود هستند تا بدین وسیله قضاوت استفاده کنندگان از صورت های مالی را متاثر سازند.
در این فصل، ابتدا تعاریف هموارسازی سود از دیدگاه محققین مختلف بیان می گردد. سپس به انواع هموارسازی و انگیزه ها وابزارهای مختلف هموارسازی اشاره می گردد.
در ادامه به مدلهای مطالعه بر هموارسازی، ودر پایان به پیشینه تحقیق می پردازیم.
2-2) تعاریف هموارسازی سود
تعاریف متعددی از هموارسازی سود توسط صاحبنظران و محققین حسابداری ارائه شده است که اکثر آنها از نظر مفهومی مشابهت دارند. برخی از این تعاریف عبارتند از:
"هموارسازی سود به عنوان کاهش آگاهانه نوسانات سود در حدود سطحی که برای شرکت سطح نرمال محسوب می گردد، تعریف می شود. "
"هموارسازی سود به عنوان روشی که توسط مدیریت جهت کاهش تغییرات جریان اقلام سود گزارش شده در حول سود مورد نظر پیش بینی شده استفاده می شود، تعریف می گردد. "
"هموارسازی سود:اعمال و اقدامات ارادی و آگاهانه ای است که توسط مدیریت جهت کاهش تغییرات سود با استفاده از تکنیکهای مشخص حسابداری انجام می پذیرد. "
"هموارسازی سودمی تواند به عنوان روشی تعریف شود که توسط مدیریت جهت کاهش تغییرات اقلام سود گزارش شده به وسیله حساب آرائی ساختگی (حسابداری)یا واقعی (معاملاتی)بکار گرفته می شود تا آنرا در حدود جریان سود مورد نظر برساند")بدری 1387ص. 67)1.

 

3-2) انواع هموارسازی سود
با وجود تحقیقات گسترده به نظر می رسد هنوز پژوهشگران به تعریف جامع و فراگیری از هموارسازی سود دست نیافته اند. شاید وجود انواع مختلف سودهای هموار یکی از دلایل آن باشد.
ایکل معتقد است:یک جریان سود هموار، یا بطور طبیعی هموار است یا این که عمداً هموار شده است. در حالت اخیر هموارسازی، می تواند واقعی باشد و یا مصنوعی. این روابط در نمودار زیر ترسیم شده است:

 

 

 

 

 

 

 


جریان سود هموار

 


بطور طبیعی هموار است بطور عمدی هموار شده است

هموارسازی واقعی هموارسازی مصنوعی
نمودار 1-2 هموارسازی سود منبع:( ایکل،1981،ص69)

 

1-3-2) سود هموار طبیعی
سود هموار طبیعی به نوعی از جریانهای سود اطلاق می شود که از فرآیند های عملیاتی ذاتاً هموار به دست می آید. به عنوان مثال فرآیند درآمد در صنایعی نظیر آب و برق از این نوع است. حجم تولید و فروش و قیمت ها در اینگونه صنایع به طور ذاتی یک روند هموار دارد و این ویژگی به طور طبیعی وارد جریان سود می شود. درمقابل این سودهای هموار، سودهای دیگری قرار دارد که توسط مدیریت و در نتیجه اقدامات و تصمیم های آنان هموار شده است . که به نوبه خود دو طبقه واقعی و مصنوعی قرار می گیرد.

 

2-3-2)هموارسازی واقعی
این نوع از هموارسازی سود، ناشی از برخی تصمیم های مدیریتی است که به منظور کنترل و تاثیر گذاری بر رویدادها و وقایع اقتصادی طراحی می شود. محققین دربیان تفاوت اساسی هموارسازی واقعی و مصنوعی معتقدند که اولی بر جریانهای نقدی موثر واقع می شود، در حالیکه دومی یک نوع بازی داخلی با ارقام است. هموارسازی واقعی منتج از یک سری مبادلات واقعی است که با هدف هموار کردن جریان سود انجام می شود. به عنوان مثال انجام فروش های زودرس و یا در نقطه مقابل، نوعی تعلل در اقدام به فروش است. ازآنجائیکه کنترل رویدادهای واقعی اقتصادی(مبادلات)، مستقیماً برسودهای آتی موثر واقع میشود، هموارسازی از این نوع را واقعی می نامند.

3-3-2)هموارسازی مصنوعی
هموارسازی مصنوعی نشأت گرفته از اقدام هایی است که اصطلاحاً دستکاریهای حسابداری نامیده می شود. ویژگی بارز این نوع هموارسازی آن است که ناشی از یک رویداد اقتصادی نبوده و تأثیری بر جریان نقد ندارد. به بیان دیگر هموارسازی مصنوعی صرفاً موجب جابجایی هزینه ها و درآمدها بین دورهای مالی می شود.
به عنوان مثال تغییر در روش ها و برآوردهای حسابداری یکی از رایج ترین ابزار دستکاری سود به منظور ایجاد یک جریان مصنوعی از سودهای هموارشده است. کانون اصلی بحث در اغلب تحقیقات انجام گرفته در زمینه هموارسازی سود، صریحاً یا تلویحاً این نوع از هموارسازی بوده است. در تحقیق حاضر نیز هموارسازی مصنوعی سود مورد نظر است.
به نظر می رسد پس از تشریح انواع جریان های هموارسود، به دست آوردن تعریفی از هموارسازی مورد نظر در این تحقیق(هموارسازی مصنوعی)، تسهیل شده باشد. محورمشترک در تعریف های ارائه شده توسط محققین هموارسازی، تاکید بر کاهش نوسان های دوره ای ارقام سودهای گزارش شده، در چار چوب اصول و روش متداول حسابداری است.
کاهش عمدی افت و خیزهای سود در سطح های مختلف، امروزه رفتاری در شرکت هاست، هموارسازی بیانگر تلاش مدیریت برای کاستن از نوسانهای سود است، تا حدی که در محدوده ی خط مشی ها حسابداری و مدیریت منطقی و قابل قبول محسوب می شود .

 

4-2) مفاهیم سود ویژه
در طول چند دهه گذشته احتمالاً اساسی ترین نکته در رابطه با سود ویژه، سود پولی و سود واقعی بوده است. اعمال حسابداری معاصر تقریباً منحصر به تفاوت بین هزینه ریالی صرف شده و در آمد ریالی تحقق یافته مربوط به آنها بوده است. این مفهوم"سود پولی"است آثلی،2009،ص58) .
اگر سودی را که بیانگر افزایش تسلط روی کالا و خدمات است را در نظر بگیریم، نتایج کاملاً متفاوتی دارد. وضعیت اخیر در بر گیرنده شناخت تغییر ارزشها یا قدرت خرید ریالی است. واژه سود بیانگر"قدرت سود نرمال"واحد تجاری می باشد
که بیانگر اصطلاح سود عملیاتی است که توسط حسابداران بکار گرفته میشود و عمدتاً به عنوان تفاوت درآمد ناخالص حاصل از فعالیت اصلی سازمان و هزینه هایی که ماهیت تکراری و منظم دارند(جدای از اقلام غیر تکراری و غیرعادی)می باشد.
عقاید مختلفی درباره ماهیت واقعی سود و زیان وجود دارد. از یک طرف برخی از حسابداران این نقطه نظر را تجویز می کنند که شکل نهائی صورت سود و زیان می بایستی نشان دهنده"قدرت سود نرمال"یک سازمان باشد بدون توجه به تأثیر هرگونه معاملات غیرعادی و غیر تکراری که در طول دوره بخصوص اتفاق می افتد.
نقطه مقابل آن، این تئوری است که صورت سود و زیان می بایست جامعیت کامل داشته باشد، به این مفهوم که نتایج همه درآمدها و هزینه ها، از جمله زیانها را گزارش کند. این عمل اطمینان می دهد که صورت سود و زیان برای دوره یک ساله به طور کامل کل تاریخچه آن دوره را افشا می کند.
اندازه گیری سود به شکل ادواری برای واحدهای تجاری شاید نخستین هدف فرآیند حسابداری باشد و اصطلاح "سود"از غیر ثابت ترین مفاهیم در دنیای تجارت است.
سود یکی از مفاهیم حسابداری است که از اقتصاد به عاریه گرفته شده است. اقتصاددانان سود را به عنوان مبلغی از"ثروت واقعی"یک واحد تجاری تعریف می کنند که واحد مزبور می تواند آن را طی یک دوره معرفی کند و وضعیت آن درپایان دوره، همان باشد که در اول دوره بوده است. این تعریف از سود"تعریف سود اقتصادی"در اندازه گیری سود حسابداری بکار نمی رود، زیرا سود اقتصادی مستلزم اندازه گیریهای حسابداری دارای ویژگی قابلیت اتکای کافی می باشد(شباهنگ، 1373،ص77)1.
لیندال در مورد اندازه گیری سود اقتصادی موسسات این فرضیه را ارائه می دهد:"در صورتی که در یک دوره مالی سود سهامی پرداخت نشود یا سهام جدیدی انتشار نیابد، سود موسسه عبارتست مجموعه ارزشهای تنزیل شده درآمدهای آتی در پایان دوره منهای مجموعه ارزشهای تنزیل شده درآمدهای آتی در اول دوره. "اقتصادیون دیگر نیز با راه حل فوق توافق دارند ولی به این مسئله نیز توجه دارند که حسابداری ناچار به استفاده از ارقام مستند است. اشکالی که به نظریه فوق وارد است این است که با واقعیتهای امور تجاری مطابقت نمی کند. زیرا کلیه تصمیمات مربوط به آینده یک موسسه معین نیست. زیرا چنانچه قرار باشد کلیه درآمدهای حاصل از یک دارائی در سالهای آینده به زمان حال تنزیل شود باید فرض گردد که هیچ تصیم تازه ای در مورد دارایی مورد بحث اتخاذ نشده است و هیچ واقعه پیش بینی نشده ای بوقوع نخواهد پیوست.
سود حسابداری بر مبنای فرض تعهدی و در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری اندازه گیری می شود، به طور کلی می توان گفت هدف از اندازه گیری سود عبارتست از تعیین اینکه وضعیت یک واحد تجاری در نتیجه عملیاتی که در طی یک دوره معین انجام داده به چه میزان بهبود یافته است. اندازه گیری "سود حسابداری"هنگامی ایده آل خواهد بود که مبتنی بر اندازه گیری تغییرات در ثروت واقعی(یعنی ارزش های جاری)یک واحد تجاری طی یک دوره باشد، اما اندازه گیری ارشهای جاری به گونه ای قابل اتکا اغلب دشوار است.

 

5-2) ابزار های هموارسازی مصنوعی سود
تحقیق حاضر به هموارسازی مصنوعی سود می پردازد. در هموارسازی مصنوعی مدیریت با استفاده از یک سری روش ها به دستکاری سود می پردازد. روش ها یا ابزار های هموارسازی سود را به شرح زیر می باشد. (رونن و سادن، 1991،ص89)
الف-زمان بندی رویداد ها
ب-انتخاب روش های تخصیصی
ج-طبقه بندی رویدادها
که هر یک از این ابزار ها در زیر تشریح می شوند.

 

1-5-2) زمان بندی رویداد ها
زمان بندی رویدادها یک انتخاب مدیریت است تا یک انتخاب حسابداری. مدیر برای این که سود را هموار کند رویدادهایی را که اتفاق افتاده اند در زمان خود شناسایی و ثبت نمی کند و به سال های دیگر منتقل می کند مثلاً ثبت فروش به عنوان پیش دریافت یا ثبت پیش دریافت به عنوان فروش.
در این روش مدیران در سال هایی که قصد دارند سودشان کمتر شود فروش های آخر سال مالی را دیرتر شناسایی میکنند تا این فروش ها در سال آتی ثبت شود و باعث می شود درآمدهای سال جاری کمتر گزارش گردند و یا اینکه میتواند از طریق شناسایی هزینه های مربوط به آغاز سال آتی در سال جاری، هزینه های سال جاری را بیشتر شناسایی کند تا سود سال جاری کمتر شود.
و یا در سال هایی که قصد دارد سود بیشتری را گزارش کند دقیقتاً عکس حالت قبل رخ می دهد به طوری که درآمدهای سال آتی را در سال جاری و زود تر شناسایی می کند و یا از طریق انتقال هزینه های سال جاری به سال آتی این مهم اتفاق می افتد.

 

2-5-2)هموارسازی از طریق انتخاب روش های تخصیص
بعضی از روش ها حسابداری هستند که منجر به سودهای هموار می شوند مثلاً در روش های استهلاک، اگر هزینه استهلاک بر اساس ساعت کارکرد یا تعداد تولید محاسبه شود هر چقدر ساعات کارکرد و تعداد تولید محصول بیشتر باشد هزینه استهلاک نیز به همان نسبت بیشتر خواهد بود. پس هر چقدر درآمد یا فروش بیشتر شود، هزینه هم بیشتر خواهد بود و سود نیز با یک روند ثابت تغییر خواهد کرد. ولی اگر هزینه استهلاک بر اساس یکی از روش های خط مستقیم یا نزولی محاسبه می شود. هزینه های استهلاک محاسبه شده با میزان درآمد یا فروش مرتبط نیست. از بین روش های نگهداری موجودی ها، روش های ذخیره گیری مطالبات، روش هایی که از دیدگاه سود(زیانی)ناشی می شوند، با میزان فروش مرتبط هستند. پس مدیر با استفاده از روش های حسابداری می تواند سودهای همواری را گزارش کند.

 

3-5-2)هموارسازی از طریق طبقه بندی
مدیران با استفاده از طبقه بندی رویدادها، دست به هموارسازی سود می زنند به عنوان مثال عادی یا غیرعادی تلقی کردن برخی اقلام سود(زیان)منجر به افزایش یا کاهش سود عملیاتی خواهد شد.

 

6-2) تکنیک ها ی هموارسازی سود
در محدوده اصول پذیرفته شده حسابداری، مدیریت انتخابهایی جهت تغییر سود گزارش شده در اختیار دارد. انتخاب هر یک از اصول یا روش های اجرای حسابداری یا هرگونه فعالیتی که در محدوده اختیارات مدیریت است، می تواند به صورت قابل درکی برای تغییر اقلام سود گزارش شده بکار گرفته شود.
استفاده از یک روش اجرا ممکن است سبب هموارسازی شود و انتخاب روش دیگر ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. دو نوع طرح هموارسازی سود وجود دارد. تصمیمات حسابداری که روی سطح سود گزارش شده برای چند دوره بعد تاثیر می گذارد و تصمیماتی که فقط سود را از بین دوره های موفق منتقل می نماید. مشکلات حسابداری برای مزایای سرمایه گذاری یا ادغام در اولین دسته تصمیمات قرار می گیرد. تصمیمات نوع دوم در ارتباط با دارائیها و بدهیهای کوتاه مدت، تعیین تعهدات، قیمت گذاری موجودیها، محاسبه پیش پرداخت هزینه و غیره می باشد (بدری، 1378،ص125)1.
تصمیمات هموارسازی موثر می بایست در قلمرو اصول پذیرفته شده حسابداری باشد. طرح هموارسازی نمی بایست مدیریت را مجبور به افشای حقیقت دستکاری نماید و ظاهراً نمی بایست سبب شود که حسابرس اظهار نظر مشروط نماید.
افشا ممکن است منافع دستکاری را زائل نماید. طرح هموارسازی می بایست دربر گیرنده تفسیر حسابداری یک واقعه باشد نه خود واقعه. به عبارت دیگر دستکاری سود مسئله شکل و فرم است و مسئله ذات یا وجود آن نیست. در ذیل برخی از تکنیکهای هموارسازی سود مورد بحث و بررسی قرار می گیرد:

 

1-6-2)دستکاری در درآمد ناویژه2
یکی از روش های هموارسازی سود انتقال درآمد ناویژه از دوره ای به دوره ای دیگر است. با در نظر گرفتن آگاهی واقعی یا انتظارات از نتایج عملیاتی دو دوره حسابداری، سرعت یا تاخیر در ارسال محصول یا صورتحساب که سبب تسریع یا تاخیر در شناخت درآمد می گردد، ممکن است تا اندازه ای سبب هم سطح سازی سود دو دوره شود. تاثیر انتقال درآمد ناخالص ممکن است بطور خاص در سازمانهای خدماتی که مقدار هزینه مستقیم مرتبط با چنین درآمدهایی بسیار کمتر از شرکت های تجاری یا تولیدی است، مؤثرتر باشد. در بسیاری موارد میزان تاثیر روی سود ناویژه از این منبع بسیار ناچیز است، زیرا فقط فعالیت های مالی که مستعد چنین انتقال هایی هستند نسبتاً نزدیک تاریخ بستن حسابها وقوع می یابند. چنانچه سازمان تعداد نسبتاً کمی از ثبت فعالیت درآمد داشته باشد که هر یک در بر دارنده مبلغ قابل توجهی باشد، تاثیر انتقال بین دوره ای درآمد می تواند اساسی باشد.
در مواردی که دریافت وجوه فروش به صورت اقساطی است، چنانچه امکان تعیین اطمینان منطقی از دریافت نهایی درآمد در فروش یا ارائه خدمات وجود نداشته باشد، شناخت درآمد به تعویق می افتد و اما هنگامیکه ابهامی در مورد دریافت نهایی وجود نداشته باشد، شناخت درآمد در زمان فروش صورت می گیرد. این آزادی عمل به مدیریت قدرت انتقال ناویژه را از دوره ای به دوره دیگر می دهد.
در فروش هایی که مبتنی بر پیش دریافت اقساطی است(تحویل کالا مبتنی بر آخرین قسط است)، شناخت درآمد ناشی از این گونه فروش ها باید تا تحویل کالا به تاخیر بیفتد. اما چنانچه تجربه نشان می دهد که این نوع فروش ها اکثراً منجر به تحویل کالا می شود، شناخت درآمد می تواند پس از دریافت بخش عمده ای از قیمت کالا صورت می پذیرد. در این نوع فروش نیز مدیریت توانایی و اختیار انتقال درآمد از دوره ای به دوره ای دیگر را دارد.

 

2-6-2) حسابداری دارائیهای نامشهود و هزینه های انتقالی به سالهای آتی
حسابداری هزینه های انتقالی به سالهای آتی و دارائیهای نامشهود بیانگر محدوده ای است که در آن اصول پذیرفته شده حسابداری لازم را برای تعبیر و تفسیر و شناخت اساسی اقلامی مثل دارائیها(در مقابل هزینه ها)و متعاقب آن استهلاک مربوط به آن را ارائه نموده است.
در اصول پذیرفته شده حسابداری دامنه وسیعی از توصیه ها توسط صاحب نظران جهت حسابداری بهای تمام شده یا هزینه های سازمان وجود دارد. این دامنه از شناخت سریع اقلام بهای تمام شده به عنوان هزینه تا سرمایه ای کردن آنها و نگهداری دائمی آنها در گروه داراییها ادامه می یابد. حالت متوسط آنها یعنی سرمایه ای کردن و حذف سریع آنها احتمالاً پذیرفته تر است.
قابلیت انعطاف مشابهی در استهلاک دارائیهای نامشهود وجود دارد و این احتمالاً بخاطر مشکل تعیین عمرمفید چنین دارائیهایی است. در مباحث حسابداری مرتبط با حسابداری دارائیهای نامشهود، هیچ محدودیتی برای عمرمفید آنها وجود ندارد(مانند سرقفلی، نام های تجاری و... )
یک واحد تجاری در صورتی بهای تمام شده اقلام نامشهود را به عنوان دارائی ثبت می کند که آن را از سایر واحدهای تجاری یا اشخاص تحصیل کرده باشد. مخارج توسعه، نگهداری یا احیای دارائیهای نامشهودی که به گونه ای مشخص قابل شناسایی نیست.

 

عمرمفید نامعینی دارد یا جزء فعالیت های مداوم واحد تجاری است(مانند سرقفلی)در هنگام وقوع به هزینه منظور و از سود کسر می شودو معمولاً کلیه روش های استهلاک سر قفلی مورد انتقاد قرار می گیرند و اختیاری تلقی می شوند، زیرا عمر سرقفلی نامعین بوده و دوره انتفاع آن قابل اندازه گیری نیست.
کمیته رویه های حسابداری انجمن حسابداری آمریکا بیان می دارد که"وقتی شرایط وجود دارایی های نامشهود محدود می گردد، می بایستی به صورت هزینه های سیستماتیک در طول دوره های تخمینی مفید باقیمانده به صورت سودو زیان دوره منظور شود یا اگر چنین هزینه هایی نتیجه اش سبب از شکل انداختن یا به هم ریختگی سود و زیان شود، کاهش بخشی از بهای تمام شده با منظور کردن به مازاد کسب شده انجام گردیده و مانده بهای تمام شده در طول دوره های عمرمفید باقیمانده، هزینه می شود (مارتین میلرو همکاران ، 1371ص. 206) .
اقدام مستقیم دیگری به طرف هموارسازی سود ممکن است از طریق هزینه های انتقالی به دوره های آتی انجام پذیرد. اصطلاح"هزینه های انتقالی به دوره های آتی"اغلب برای توصیف پیش پرداخت های بلند مدتی است که مشمول استهلاک و تخصیص قرار می گیرند. این اصطلاح در مورد مخارجی بکار گرفته می شود که در دوره قبل انجام شده، اما به دلیل نقشی که در تولید درآمدهای آتی دارند به عنوان پیش پرداختهای بلند مدت هزینه محسوب و در تراز نامه به عنوان دارائی گزارش می شود. مخارج انتقالی به دوره های آتی را می توان مانده های بدهکار ناشی از مخارجی دانست که در نتیجه بکار گیری اصل تطابق هزینه ها با درآمدها ایجاد و به دلیل داشتن منافع آتی به عنوان دارایی تلقی و از مجرای ترازنامه به دوره های بعد منتقل می شوند تا به عنوان هزینه با درآمدهای دوره آتی مقابله شوند. هزینه ها مخارج انتقالی به دوره های آتی اغلب دارایی غیر جاری محسوب می شوند، زیرا اثر آنها به چندین دوره آتی سرایت می کند. برخی از حسابداران آن را در گروه دارائی های نامشهود و برخی دیگر در سایر داراییها طبقه بندی می کنند. انتقال هر گونه مخارجی به دوره های آتی را فقط هنگامی می توان توجیح کرد که یک دارایی یا منافع بالقوه آتی از آن حاصل شود. اگر منافع بالقوه آتی مخارجی مبهم باشد، آن مخارج قابل انتقال به دوره های آتی نخواهد بود و به عنوان هزینه جاری دوره شناسایی شود.
برای هموارسازی ممکن است با انباشت اختیاری هزینه های جاری در حساب هزینه های انتقالی به سالهای بعد به همراه مستهلک نمودن چنین هزینه هایی در طول دوره هایی که درآمد بالاوجود دارد انجام گردد همچنین وجود افزایش درآمد، علامتی برای شناخت هزینه های انتقالی به سالهای آتی به عنوان هزینه جاری می باشد تا درآمد افزوده شده را تعدیل نماید.

 

3-6-2) نحوه برخورد با هزینه ها یا درآمدهای غیر تکراری
اقلام غیر مترقبه یکی از موارد بحث انگیز در حسابداری و یکی از مشکلات گزارشگری سود است. بطور کلی رویدادها و وقایعی که به سود و زیان غیرعادی منجر شود باید از درآمدها و هزینه های عادی تمیز داده شود. طبق استانداردهای پذیرفته شده به منظور جلوگیری از تحریف مبلغ سود مستمر و سوء استفاده از آن، این قبیل رویدادها تنها هنگامی تحت عنوان "اقلام غیر مترقبه"در صورت سود و زیان انعکاس می یابد که به سود یا زیانی منجر شود که ماهیت آن غیرعادی و وقوع آن غیر مکرر باشد. بنابراین یک رویدادهنگامی ماهیتاً غیرعادی است که غیرمتعارف بوده و صریحاً ارتباطی با عملیات معملول و متعارف تجاری نداشته باشد.
امکان برخورد گزینه ای با هزینه ها یا درآمدهای غیرعادی یا غیر تکراری در محاسبه سود ویژه با اضافه کردن یا کسر کردن مستقیم سود انباشته ممکن است به خوبی ارائه کننده فرصت برای هموارسازی سود باشد. بطوراساسی این گزینه ها بخاطر عقاید مختلفی است که در رابطه با ماهیت سود وجود دارد. از یک طرف برخی حسابداران در این نقطه نظر اشتراک دارند که شکل نهایی صورتحساب سود می بایستی نشان دهنده قدرت سود نرمال سازمان باشد، فارغ از هرگونه معاملات غیرعادی یا غیر تکراری که در طول دوره خاص ممکن است روی دهد، در مقابل، تئوری صورتحساب سود جامع وجود دارد به مفهوم اینکه نتایج کلیه درآمدها و هزینه ها را در طول دوره نشان می دهد. انجمن حسابداری آمریکا در حمایت، اولین مفهوم ارائه شده از صورتحساب سود را برگزیدند و در توجیه خود، عدم شمول سود ویژه از درآمدها و هزینه های غیرعادی که سبب از بین رفتن اهمیت سود ویژه می شود و نتیجه گیری اشتباه را ممکن است واقع کند، تایید نمودند.

 

4-6-2) حسابداری ذخیره ها
موارد متعددی دراستفاده از ذخیره برای همسان سازی سود وجود دارد. با اضافه کردن یا کسر کردن ذخیره که در حسابهای سود و زیان جبران می گردد هموارسازی سود انجام می پذیرد.
در دوره های جنگ و بعد از آن، افزایش عظیمی در استفاده از ذخایر وجود داشته است. بخصوص آنهایی که برای وقایع نامشهود آتی مثل زیانهای احتمالی آتی موجودی ها ایجاد شده بودند. زیان احتمالی بر اثر وقوع یک یا چند رویداد آتی به یک زیان واقعی تبدیل می گردد که ضریب احتمال وقوع این رویدادها ممکن است تفاوت زیادی با یکدیگر داشته باشد. طبق اصول پذیرفته شده حسابداری، احتمال تبدیل یک زیان احتمالی را به یک زیان واقعی می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد (مارتین میلر و همکاران 1371ص. 84)3.
الف-محتمل(احتمال وقوع وجود دارد)
ب-به نحوه معقول ممکن(معمولاً بین محتمل و غیر محتمل، قرار می گیرد)
ج-غیر محتمل(امکان بسیار کمی برای وقوع وجود دارد)
چنانچه زیان احتمالی تحت عنوان محتمل طبقه بندی شود، لازم است که به عنوان یک هزینه تحقق یافته در تاریخ صورتحساب سود و زیان از سود کسر شود.
استفاده ازذخیر مطالبات مشکوک الوصل بصورت درصدی از فروش یا درصدی از مانده آخر دوره حسابهای دریافتنی یا بر اساس برآورد قدمت سنی اقلام تشکیل دهنده حسابهای دریافتنی بر هموارسازی سود امکان پذیر است. تغییر در درصد ذخیره گیری به افزایش یا کاهش سود کمک می کند. براساس استانداردهای مرتبط با پیشامد های احتمالی، چنانچه در تاریخ صورتهای مالی انتظار نرود واحد تجاری مبلغ کامل حسابهای دریافتنی خود را وصول نماید یک پیشامد احتمالی وجود دارد. تحت چنین شرایطی هزینه تحقق یافته برای زیان احتمالی باید محاسبه و از سود کم شود. به این منظور لازم است که ذخیره بر مبنای برآورد مطالبات مشکوک الوصول در نظر گرفته شود. (همان منبع ص82)4
تغییر در برآورهای حسابداری مانند استفاده از برآوردهایی نظیر تعیین هزینه استهلاک و هزینه مطالبات مشکوک الوصول نتیجه طبیعی فرآیند حسابداری است که با گذشت زمان و کسب تجربه و دستیابی به اطلاعات جدید این امکان فراهم می شود تا برآوردها بهبود یابد.
طبق استاندارد حسابداری در اینگونه موارد به نتایج قبلی حسابداری نباید دست زد، بلکه برآورد جدید را باید در دوره جاری و دوره های باقیمانده آن اعمال کرد. به همین دلیل تغییر در برآورد حسابداری عطف به ماسبق نمی شود و تنها به آینده تسری می یابد.
تجدید نظر در برآوردها نظیر عمرمفید داراییهای استهلاک پذیر، نرخ ذخیره مطالبات مشکوک الوصول و میزان ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان، اصلاح اشتباه محسوب نمی شود بلکه بعنوان تغییر در برآورد های حسابداری شناسایی می گردد بنابراین برآورد جدید تنها بر صورتهای مالی سال جاری و سال های آتی تاثیر می گذارد و مستلزم ثبت اصلاحی نمی باشد در نتیجه از این تغییربرآورد می توان برای کاهش یا افزایش ذخیره جهت هموارسازی سود استفاده کرد.

 

5-6-2) حسابداری اموال
وجود داراییهای استهلاک پذیر یکی از قوی ترین و اساسی ترین فرصتها برای هموارسازی سود است در این بخش مواردی که در حسابداری اموال برای هموارسازی سود مناسب است مطرح می گردد.
تحصیل ماشین آلات و تجهیزات(داراییهای بلند مدت)
فقدان تفکیک خاص و کاربردی بین هزینه ها وداراییها، امکان قابل ملاحظه ای را برای هموارسازی سود فراهم کرده است. در دوره بهره برداری از هر یک از اقلام"اموال، ماشین آلات و تجهیزات"عموماً مخارجی برای تامین ونگهداشت، تعویض و بهسازی، گسترش و الحاق این گونه اقلام می شود بطور کلی، آن گروه از مخارج مزبور که منافع حاصل از خدمات دارایی را افزایش نمی دهد و برای حفظ دارایی در وضعیت عادی عملیاتی انجام می گیرد(نظیر تعمیرات روز مره و عادی)در دوره وقوع به عنوان هزینه های جاری ثبت می شود. اما مخارجی که صرف تعویض و بهسازی دارایی می شود و به افزایش ظرفیت یا عمر اقتصادی دارایی و یا بهبود اساسی در کیفیت بازدهی منجر می گردد. چنانچه مبلغ آن با اهمیت باشد به عنوان مخارج سرمایه ای محسوب و به حساب دارایی مربوط منظور می شود و از مجرای فرآیند استهلاک به عنوان هزینه جاری به دوره های آتی تخصیص می یابد. داشتن منافع آتی ویژگی تمامی مخارجی است که به عنوان مخارج سرمایه ای یا دارایی محسوب می شود.
مخارج جزئی و بی اهمیت جزء هزینه های جاری دوره وقوع محسوب می شود.
تمایز بین مخارج سرمایه ای و جاری می تواند تاثیر با اهمیتی بر وضعیت مالی و نتایج عملیات واحد تجاری داشته باشد.
تفکیک هزینه های جاری و سرمایه ای و شناسایی آنها بستگی به نظر مدیریت دارد، لذا در دوره ای که درآمد بالا وجود دارد، برخی اقلام تعم

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تاثیر هموارسازی سود بر بازده غیرعادی شرکتهای پذیرفته شده

تحقیق بررسی مقایسه ای نسبت قیمت به درآمد شرکتهای بورسی لیزینگ و بانک

اختصاصی از فایلکو تحقیق بررسی مقایسه ای نسبت قیمت به درآمد شرکتهای بورسی لیزینگ و بانک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی مقایسه ای نسبت قیمت به درآمد شرکتهای بورسی لیزینگ و بانک


تحقیق بررسی مقایسه ای نسبت قیمت به درآمد شرکتهای بورسی لیزینگ و بانک

تحقیق بررسی مقایسه ای نسبت قیمت به درآمد شرکتهای بورسی لیزینگ و بانک

 

تعداد صفحات:9

فرمت فایل:word

 

درصنعت واسطه گری مالی شرکتهای سرمایه گذاری، بانک ها و لیزینگ قرار گرفته اند. شرکتهای لیزینگ و بانک از نظر ماهیت فعالیت نزدیک به یکدیگرند و در اینجا به بررسی مقایسه ای شرکتهای بورسی بانک و لیزینگ می پردازیم.

شرکتهایی که در این بحث مورد بررسی قرار می گیرند طبق جدول زیر می باشند.

لیزینگ

لیزینگ ایران

لیزینگ صنعت و معدن

رایان سایپا

بانک

بانک کارآفرین

بانک اقتصاد نوین

بانک پارسیان

 

لیزینگ در فارسى تقریبا به معنی اجاره دهى است و شاید بتوان آن را نوعی اعتبار از سوی یک موسسه تامین اعتبار دانست که شخص می تواند به موجب قرارداد از کالایی که قابلیت اجاره دهی دارد سود ببرد. کسب درآمدهای بالا و روند سودآوری شرکتهای لیزینگ و بانک نسبت قیمت به درآمد این صنعت را به سرعت افزایش داده بود و زمانی که اخبار مربوط به کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی منتشر گردید این نسبت را به نصف تقلیل داد. پایین ترین و بالاترین سطح میانگین P/E که بانکها و لیزینگ تجربه کرده اند به ترتیب در ارقام 7.5 و 16.5 ثبت شده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی مقایسه ای نسبت قیمت به درآمد شرکتهای بورسی لیزینگ و بانک

دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده:

از مهمترین موارد مورد توجه ذینفعان شرکت مانند دولت ، سرمایه گذاران ، اعتباردهندگان و مدیران ارزیابی عملکرد شرکتهاست که با استفاده از نتایج این ارزیابی تصمیم گیری نمایند . به منظور ارزیابی عملکرد مدیران چهار رویکرد مورد استفاده قرار می گیرد

1 . رویکرد مالی مانند بازده سهام ، بازده سهام اضافی

2 . رویکرد تلفیقی مانند نسبت قیمت به سود هر سهم

3 . رویکرد حسابداری مانند سود هر سهم ، بازده سرمایه گذاری ،  نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده حسابداری

4 . رویکرد اقتصادی مانند ارزش افزوده اقتصادی ، ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده

در این تحقیق آثار سیاست خصوصی سازی دولت از دیدگاه مالی و با استفاده از رویکرد اقتصادی در ارزیابی عملکرد  مورد بررسی قرار گرفته است . یعنی با استفاده از نسبت ارزش افزوده اقتصادی ، بازدهی و عملکرد مالی شرکتهای خصوصی شده را در سه سال قبل از خصوصی سازی و سه سال بعد از خصوصی سازی بررسی شده است .

هدف اصلی این تحقیق این است که آیا بازدهی و سودآوری شرکتهایی که به بخش خصوصی واگذار شده اند تغییری کرده است یا خیر ؟

نتایج این تحقیق بدین صورت است که خصوصی سازی تاثیری بر ارزش افزوده اقتصادی شرکتها نداشته و در واقع عملکرد و بازدهی را تغییر قابل توجهی نداده است و میانیگین ارزش افزوده اقتصادی در قبل و بعد از خصوصی سازی تغییر چندانی نداشته است  .

 

 


 

مقدمه:

خصوصی سازی به مفهوم کاهش فعالیتهای اقتصادی دولت یا محدود کردن مداخله دولت در امور اقتصادی است . در تعریفی دیگر خصوصی سازی به معنای واگذاری منابع دولتی به بخش خصوصی است (متوسلی،1373،ص54)1.

از اهداف خصوصی سازی در ایران بر اساس مصوبات هیئت دولت در سالهای 70-71 و با توجه به اصول 134 و 138 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ،می توان به  بهبود کارایی فعالیت شرکتها و کاهش حجم تصدی دولت در فعالیتهای اقتصادی و خدماتی غیر ضروری و همچنین ایجاد تعادل اقتصادی و استفاده بهینه از امکانات کشور یا به منظور «کاهش مسئولیت های دولت و خارج ساختن منابع دولتی از حیطه مدیریت دولت به منظور ارتقا کارائی و بهره وری در استفاده از این منابع» نصیر زاده  در سال 1369 اشاره کرد.

در این تحقیق تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی را بر بازدهی و عملکرد مالی آنان از طریق ارزش افزوده اقتصادی مورد بررسی قرار می دهیم و امید بر آن است که نتایج این تحقیق راهنمایی هر چند ناچیز برای تحقیقات آتی باشد .

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

     

 

فصل اول

کلیات تحقیق


 

 

 

 

 

 

 

1-1-مقدمه :

در این فصل به طور خلاصه ابتدا به کلیات تحقیق از جمله بیان مسئله و اهداف و اهمیت تحقیق و در ادامه به چارچوب نظری تحقیق و مدل تحلیلی تحقیق پرداخته می شود .

 

در واقع به طور خلاصه با توجه به اهمیت خصوصی سازی و افزایش کارایی شرکتها که از اهداف موردنظر سیاست خصوصی سازی است ، در این تحقیق به دنبال بررسی آثار خصوصی سازی بر کارایی و بازدهی و ارزش آفرینی شرکتها پس از خصوصی سازی هستیم .

 

برای این منظور از ارزش افزوده اقتصادی که معیاری مناسب برای ارزیابی عملکرد شرکت و مدیریت است استفاده شده تا آثار این سیاست بررسی شود و هدف این تحقیق تعیین موفقیت شرکتهای مشمول خصوصی سازی پس از واگذاری آنها است .

 

 

2-1 بیان مسئله

با توجه به افزایش روند واگذاری شرکتهای دولتی به بخش خصوصی و تعاونی در سالهای اخیر مطابق با سیاست های اصل 44 قانون اساسی و فرمایشات مقام معظم رهبری در رابطه با تسریع در این سیاست ، نیاز به تعیین اثرات این سیاست  بر عملکرد شرکتها به عنوان پیگیری اهداف ذکر شده در این سیاست که همان افزایش کارایی فعالیت های شرکتها می باشد ، وجود دارد .

 

لذا برای تعیین اثرات این سیاست خصوصی سازی در کل می توانیم روند سودآوری و بازدهی شرکتها را بررسی کرده تا بتوان حداقل از نظر اقتصادی عملکرد شرکتها را مورد ارزیابی قرار داد.

 

همچنین با توجه به تحقیق های انجام شده در گذشته چه در ایران و چه در تحقیقات خارج از ایران مبنی بر اثرات خصوصی سازی بر معیارهای سنجش بازدهی و عملکرد مالی مانند بازده سهام ( طالب نیا و محمد زاده سالطه ،1383)1 ، سود خالص ، نسبتهای بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام (بهرامفر و شاهسواری، 1385)2 و دیگر ابزارهای رایج و سنتی و با توجه به اینکه اثرات این سیاست از نظر معیار ارزش افزوده اقتصادی یا EVA بررسی نشده است که طبق تحقیقات انجام شده در گذشته برتری نسبی آن نسبت به ابزارهای به اصطلاح سنتی و رایج گذشته تائید شده است ( جنانی ، حاتمی،1386)1.در این تحقیق سعی داریم که از طریق رویکرد اقتصادی به سنجش عملکرد مدیریت شرکتها بپردازیم و در نتیجه بتوانیم نتایج سیاست خصوصی سازی را در زمینه ایجاد بازدهی مورد پژوهش قرار دهیم .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها

دانلود مقاله عوامل موثر در کنترل استراتژیک شرکتهای مهندسی، تامین کالا، نصب

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله عوامل موثر در کنترل استراتژیک شرکتهای مهندسی، تامین کالا، نصب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

عوامل موثر در کنترل استراتژیک شرکتهای مهندسی، تامین کالا، نصب

 

چکیده :
کنترل استراتژیک مفهومی مستقل و وسیعتر از کنترلِ استراتژی ، کنترلِ برنامه ریزی استراتژیک و کنترلِ اجرای استراتژی است . یعنی کنترل استراتژیک بدون داشتن یک استراتژی مدون قابل انجام است. به بیان ساده کنترل استراتژیک ، کنترل مفهومی و/ یا ذهنی تمامی عناصر سازمانی در نگرش فرآیندی به مدیریت است.
دربین مدلهای مطرح در زمینه کنترل استراتژیک ، مدلهای مطرح شده توسط لورنژ و کوئین از اهمیت ویژه ای برخوردار است . در انجام این تحقیق از مدل کوئین کمک گرفته شد. درکنار این مدل از تقسیم بندی مینتزبرگ جهت تبیین نوع استراتژی شرکتهای EPC فعال در صنعت پتروشیمی کشوربهره گرفته شد . ازاین طریق و با بررسی محیط پیرامونی این شرکتها و نوع سیستمهای داخلی آنها بدوا" معین گردید که میبایست در مکتب "محیطی" توجه مدیران این شرکتها بیشتر بر عوامل خارج از سازمان معطوف بوده و سپس اهمیت نسبی این عوامل درکنترل استراتژیک مشخص شد. از مدل کوئین جهت مشخص کردن میزان رسمیت فرآیند کنترل استراتژیک و بررسی تعداد این معیارها با توجه به رسمیت فرآیند کنترل استراژیک این شرکتها بهره گرفته شد و معین شد که کنترل استراتژیک این شرکتها از نوع غیر رسمی است.

 

Effective Factors in Strategic Control of Engineering, Procurement and Construction (EPC) Companies
Case of EPC companies operating in Petrochemical Industries of Iran
S.M.Aarabi (PHD)
S. Derayeh

 

Strategic control has a meaning independent and wider than Control of Strategy, Control of Strategic planning and control of strategy execution/implementation. Therefore, Strategic Control could be used without having an implemented or written strategy. In simple word, Strategic control is the conceptual and/or subjective control of all organizational elements in procedural view of the organization.
Models suggested Lorange and Quinn elaborate the most important models between those for Strategic Control. In this research, Quinn’s model has been used. Correlation between the ten dominant strategic schools elaborated by Mintzberg has also been used to find out which school is more suitable for Iranian EPCs. For this reason the ‘External World’ and the ‘Internal Process’ of these companies has been studied and find out that in an “Environmental” based strategy , the attention of managers of EPCs must be more focused on external factors (PEST). In the next step, the relative importance of these factors was found out. Quinn’s model was used to find out how much the process of Strategic Control of EPCs operating in the Petrochemical Industries in Iran must be( and is) informal and the number of factors should be ( and are) quite small number .

 

• مقدمه
در کشور ما کار "برنامه ریزی استراتژیک " در فاز شکل گیری است، بسیاری از سازمانها، حتی اقدامات اولیه و مقدماتی را برای برنامه ریزی استراتژیک انجام نداده اند، اما با اینحال سیر صعودی و پیشرفت را طی مینمایند.
حتی اگر فرض کنیم که یک سازمان در یک محیط با ثبات قرارگرفته باشد، همین سازمان نیز نیاز به انتخاب گزینه های مختلف موجود در یک فاصله زمان کوتاه را پیدا میکند. این گزینه ها میتواند در رابطه با تغییر هر یک از عناصر سازمان شامل : ماموریت (اهداف) و استراتژی ها ، تکنولوژی ، ساختار ، نیروی انسانی، محیط ، فرهنگ ، محصولات و سایر عناصر باشد .
آیا "کنترل استراتژیک" میتواند شرکت ها را در انتخاب درست یاری نماید؟ در این مقاله بد وا" سعی شده است تا ضمن ار ائه تعریف قابل قبولی از "کنترل استراتژیک" ، مدلی نیز از میان مدلهای موجود انتخاب و مطالعه موردی در رابطه با طیف خاصی از شرکت ها انجام گردد. الهام اصلی این پایان نامه از مدل کوئین گرفته شده است.
شرکت های مهندسی ، ساخت و نصب که در زمینه پتروشیمی کشور فعالیت مینمایند خود مولود یک استراتژی جدید در کشور هستند : یعنی "استراتژی ساخت داخل یا بکارگیری حداکثر از توان مهندسی و ساخت داخل کشور" . سالهای اخیر و به طور دقیقتر دوران پس از پایان جنگ تحمیلی یا "دوران سازندگی" زمان تولد این شرکت ها بود. وجود منابع سرشار گاز طبیعی در منطقه پارس جنوبی و تصمیم دولت وقت به ایجاد ارزش افزوده از این نعمت خداوندی باعث ایجاد و تقویت این شرکت ها گردید به نحوی که این شرکت ها در طول چند سال، از شرکت های کوچک با 40 تا 50 نفر نیروی کار به شرکتهایی با ابعاد و اندازه های بزرگ و 700 تا 800 نفر پرسنل و میلیونها و گاهی میلیاردها دلار پروژه در دست تبدیل شدند...
اما این روزها که بیشتر پروژه های پتروشیمی در حال پایان و رسیدن به بهره برداری است و نرخ تعریف پروژه های جدید کاهش یافته است و از طرف دیگر اقتصادی بودن این طرحها بیشتر از قبل زیر ذره بین و بررسی مجدد قرار دارد، تکلیف این توان انباشته مهندسی چه خواهد شد؟ نحوه کنترل (استراتژیک) این شرکت ها چگونه است و چگونه باید استراتژی قبلی “ساخت داخل” مورد کنترل و ارزیابی مجدد قرار گیرد؟ به عبارت دیگر عوامل موثر در کنترل استراتژیک این شرکتها کدامند؟

 


• کنترل استراتژیک چیست؟
کنترل استراتژیک الزاما" به مقوله برنامه ریزی استراتژیک ارتباط ندارد. بلکه کنترل استراتژیک مفهومی وسیعتر، اما مستقل از کنترل استراتژی ، کنترل برنامه ریزی استراتژیک و کنترل اجرای استراتژی است .
به بیان ساده کنترل استراتژیک ، کنترل مفهومی و/ یا ذهنی تمامی عناصر سازمانی در نگرش فرآیندی به مدیریت است. گیبسون (2003) سه وظیفه اصلی مدیریت را برنامه ریزی ،اجرا و کنترل می داند. محصول چنین نگرشی ، مهارت های ادراکی مدیر است .
موضوع کنترل میتواند، جزئی از این نگرش باشد . بنابراین میتوان هریک از عناصر سازمان شامل : ماموریت (اهداف) و استراتژی ها ، تکنولوژی ، ساختار ، نیروی انسانی ( لـی وت) محیط (اسکات و بلو ) ، فرهنگ ، محصولات (دفت ) و سایر عناصر می باشد.

 

جدول1 : مقایسه نگرشها و ارتباط آن با کنترل استراتژیک
محصول نگرش توجه به نوع نگرش
مهارتهای ادراکی برنامه ریزی ، اجرا، کنترل فرآیندی
مهارتهای انسانی رهبری و انسانها به عنوان عوامل اصلی تشکیل سازمانها روابط انسانی
مهارتهای فنی روش انجام کار ها (بازاریابی، تولید ، مالی ... علمی (کمی)
مهارتهای سیستمی نگرش جامع به سه نگرش قبلی سیستمی
داشتن همه مهارتهای قبلی ، درک شرایط، انتخاب مناسب انتخاب تئوری مناسب بر اساس موقعیت یا مصلحت بین علم و عمل اقتضایی
توجه به موضوعات پیرامونی در سطح مفهومی و ذهنی بررسی موضوعات در دو سطح ذهنی و واقعی استراتژیک

 

شکل 1 کنترل استراتژیک عناصر سازمانی

 

کنترل استراتژیک عناصر سازمانی اهداف اهداف عام افزایش بهره ور ی
خلاقیت
کیفیت زندگی
ماموریت
اهداف خاص
تکنولوژی
ساختار
نیروی انسانی
محیط



فرهنگ
محصولات

 


• کنترل استراتژیک در شرکتهای EPC
چگونه شرکت های موفقEPC ایرانی میتوانند وارد مباحثی مانند "کنترل استراتژیک" شوند و آیا به گونه ای غیر مدون یا به صورت ناخودآگاه "کنترل استراتژیک" در آنها انجام میشود؟ و اگر "کنترل استراتژیک" در آنها انجام میشود ، این فرآیند کنترلی از چه عواملی متاثر میگردد؟
با توجه به تعریف کنترل استراتژیک ، تعیین عوامل موثر بر کنترل استراتژیک سازمان را میتوان در هر یک از حوزه های مطرح شده یعنی در ماموریت (اهداف) و استراتژی ها ، تکنولوژی ، ساختار ، نیروی انسانی ، محیط ، فرهنگ، محصولات جستجو کرد.
برای تعیین عوامل مذکور از تقسیم بندی مینتزبرگ بهره گرفته شد تا نوع استراتژی مدون یا غیرمدون و حتی نانوشته (احتمالی) شرکتهای EPC معین گردد .

 

• تقسیم بندی مکاتب ده گانه مینتزبرگ در رابطه با استراتژی
تقسیم بندی مکاتب ده گانه مینتزبرگ در مدل ارائه شده در شکل شماره 2، مدل مناسبی در این زمینه است ، که یک بعد به مفروضات محیط و بعد دیگر به بعد مفروضات داخلی پرداخته شده است .
مینتزبرگ مکاتب فوق را به صورت زیر نام نهاده است :
• مکتب طراحی: شکل گیری استراتژی ناشی از یک فرآیند فکری
• مکتب برنامه ریزی: شکل گیری استراتژی ناشی از یک فرآیند رسمی
• مکتب جایگاه یابی: شکل گیری استراتژی ناشی از یک فرآیند تحلیلی
• مکتب کارآفرینی:شکل گیری استراتژی ناشی از یک فرآیند دیدگاهی
• مکتب ادارکی : استراتژی ناشی از یک فرآیند مغزی
• مکتب یادگیرنده : استراتژی ناشی از یک فرآیند تکوینی
• مکتب قدرت : استراتژی ناشی از مذاکره
• مکتب فرهنگی : استراتژی ناشی از یک فرآیند مشارکتی
• مکتب محیطی: استراتژی ناشی از یک فرآیند عکس العملی
• مکتب شکل (پیکره بندی) : استراتژی ناشی از یک فرآیند ی

 

شکل 2 : تقسیم بندی مکاتب ده گانه مینتزبرگ

 

 

 

• چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نظری در تحقیق به عمل آمده براساس تعریفها و برداشتهای محققین مختلف از کنترل استراتژیک استوار شده است . عمده ترین مباحث مطرح شده را میتوان موارد زیر دانست :
• کنترل تدریجی
• کنترل بنیادی
و از طرف دیگر :
• کنترل رسمی
• کنترل غیر رسمی

 

در میان محققین تحقیقات ، لورنژ و همکاران (1986) و کوئین ( 1993) به عنوان مهمترین منابع مدون و قابل استناد مطرح میباشد.
• عناصر تشکیل دهنده سازمان در نگرش فرآیندی و ارتباط آن با کنترل استراتژیک

 


همانطور که در مدل دیده می شود به هر اندازه محیط پیرامونی شرکت غیر قابل پیش بینی باشد، استراتژیها به سمت فرآیندهای عکس العملی سوق پیدا می کند و هر چقدر محیط با ثبات تر و قابل پیش بینی تر باشد آنگاه روشهای رسمی برنامه ریزی استراتژیک مورد استفاده قرار می گیرد. همانطور که بعدا" نیز در مدل پیشنهادی بحث خواهد شد وجود محیط غیر قابل پیش بینی در کشور ما، اصولا" شرکتها را به واکنش در مقابل تغییرات وا می دارد بنابراین عدم استفاده از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک اصولا" باعث تعجب نمی شود.
• لورنژ و کنترل استراتژیک
طبق نظر و توضیح لورنژ و همکاران ، سیستم کنترل استراتژیک ، سیستمی است که حامی مدیران در ارزیابی رابطه استراتژی سازمان با پیشرفت آن در اجرای اهداف خویش بوده و هنگام بروز اختلاف برای زمینه هایی که نیازمند توجه است از مدیران حمایت می کند . از نظر آنها کنترل استراتژیک در واقع کنترل برنامه استراتژیک می باشد و بسته به نوع محیط خارجی سازمانها - پیوسته یا ناپیوسته- به دو دسته تقسیم می شود :
کنترل استراتژیک تدریجی(عادی) : که مناسب محیطهای پیوسته و خطی است .
کنترل استراتژیک بنیادی(جهشی) که مناسب محیطهای ناپیوسته و غیرخطی است .

 

• کنترل استراتژیک تدریجی
کنترل استراتژیک ، در صورتی که از عهده تلاطم و تغییرات محیطی برآید ، بر حفظ یک جهت استراتژی معین متمرکز است. جوهره این کنترل ، بر اعتبار فرضیات عمده محیطی (نهفته در ذات استراتژی معین) تاکید دارد. به عبارت دیگر سازمان هنوز هم از طریق پیوستگی فرضیات فوق اداره می شود. پیوستگی سازمان هنوز هم اعتبار دارد و بنابراین می توان از روش استقرا یا استفاده از استراتژی معین ، حتی علی رغم تغییرات عملیاتی زیاد، استفاده کرد. چالش واقعی حفظ استراتژی جاری سازمان است .
هنگامیکه نیروهای بیرونی و درونی سازمان نسبتاً به آرامی تغییر کنند این نوع کنترل مناسب است.
• کنترل استراتژیک بنیادی
کنترل استراتژیک بنیادی، وقتی مطرح میشود که تحت بعضی از شرایط نا پیوستگی، تداوم حرکت جاری سازمان نمی تواند به سادگی به موقعیتی مناسب، ختم گردد . بنابراین چالش اصلی اصلاح میسر استراتژی است . فرضیات اساسی که زیربنای استراتژی هستند ، برای مدت طولانی معتبر نمی مانند و قوانین (قواعد) حاکم بر استراتژی مجدداً باید تعریف شوند. این موقعیت یک جهش فکری (ذهنی) را برای تعریف قوانین جدید و برای مقابله با هر عامل جدید محیطی نیاز دارد. ارزشیابی مجدد استراتژی، نیازمند رهایی پرسنل از تفکر سنتی ، و کسب توانائی تغییر اولویت فردی و مواجهه با چالشها و خلق مزیت نسبی خارج از نا پیوستگی است . مرحله بعد تعیین اندازه جهش در یک استراتژی ، به منظور سرمایه گذاری صحیح و چیره شدن بر تلاطم محیطی است. بنابراین بیشتر باید سعی شود تا از طریق تعریف قوانین مجدد حرکت ادامه یابد. در بسیاری از روشها ، این شرایط می تواند بر پایه ذهنیت تقریبی زمان جنگ استوار گردد .به عبارت دیگر، در یک محیط رقابتی جهانی به آنهایی که نمی توانند برای مطابقت با زمانها تغییر کنند . رحم نخواهد شد.

 

• انواع کنترل استراتژیک تدریجی و بنیادی
با توجه به منابع آکادمیک و عملی موجود در مو رد استراتژی و با توجه به رایزنی و تجارب تحقیق ، هفت رویکرد عملی به کنترل استراتژیک موجود است: در عمل هر سازمان ممکن است آمیخته ای از اینها و یا مجموعه این رویکردها را بکار ببرد (لورانژ و همکاران - 1986 )

 

جدول2 : مقایسه کنترل استراتژیک تدریجی و بنیادی

 

کنترل استراتژیک تدریجی کنترل استراتژیک بنیادی
کنترل زمان صلح کنترل زمان جنگ
تغییرات خطی و پیوستگی نا پیوستگی
کنترل کلاسیک مراکز مسوولیت مدیریت مقوله استراتژیک
کنترل فرضیات اصلی تحلیل میدان استراتژیک
کنترل استراتژی اصلی مدل بندی مبتنی بر رایانه
برنامه ریزی سناریو

 

انواع کنترل استراتژیک عادی در شرایطی که محیط تغییرات فاحشی ندارد ، اجرا می شوند . ممکن است فشارهای مخالف وجود داشته باشد ، ولی آنقدر نیست که فرضیه های بنیادین شرکت را تغییر دهد . به بیان دیگر تغییرات تا حدودی از طریق روندهای گذشته ( مثل تغییرات اقتصادی سیاسی ، اجتماعی و فناوری که بر متغیرهای مشتریان ، رقبا و مانند آنها اثر می گذارند) ، قابل پیش بینی هستند ( لورنژو همکاران – 1986 ) . کنترل مراکز مسوولیت شامل پنج فرم مراکز : هزینه ، درآمد ، سود ، سرمایه و مخارج احتیاطی است . همینطور آنتونی و دیردن ( 277 : 1980 ) ، مرکز سرمایه را فرم غالب سازمانهای نا متمرکز عنوان می کنند.

 

جدول 3 تعریف انواع کنترل استراتژیک با توجه به اجزا آن
تدریجی بنیادی کنترل استراتژیک

 

اجزا
پیوسته (خطی) ناپیوسته(غیر خطی) تغییرات محیطی
اطمینان کامل عدم اطمینان کامل تغییرات محیطی
مسائل رقابتی مسایل سیاسی ، اقتصادی، فرهنگی کانون توجه
ارزیابی با گذشته و استاندارد ارزیابی با دیگران روش کنترل
کمی کیفی نوع داده

 

• کوئِین و کنترل استراتژیک انتخاب فرآیند کنترل استراتژیک رسمی یا غیر رسمی
بسیاری از شرکت ها باید توجه خاصی به کنترل استراتژیک نشان بدهند، زیرا در صورت نادیده گرفته شدن آن، بسیاری از استراتژیهایی که روی کاغذ جذاب به نظر می رسند با موفقیت اجرا نمی شوند (گولد و کوئین : 1990). وجود کنترل استراتژیک برای شرکت هایی حیاتی است که فاصله زیادی بین تصمیمات آنها و نتایج حاصل از این تصمیمات بر سود آن مترتب می شود و همچنین مسئولیت پیشنهاد و پیاده سازی استراتژی آنها غیر متمرکز بوده و در همه واحدهای کاری است (گولد و کوئین: 1990) .
شرکت ها دو روش کلی برای انجام کنترل استراتژیک پیش رو دارند روش رسمی و روش غیر رسمی.
کنترل استراژیک رسمی فرآیندی است که درآن کار کنترل عینی و ذهنی براساس رویه های مشخص، افراد معین و در زمان خاص انجام میگردد. شرکت هایی نظیر بریتیش پترولیوم ، سیباگایگی ، جنرال الکتریک (در دهه 1970)، ایمپریال کمیکال اینداستریز (ICI)، شل ، زیراکس ، مدعی و معتقد هستند که دارای یک سیستم رسمی کنترل استراتژیک می باشند. (گولد و کوئین : 1990 )
در مقابل در کنترل استراتژیک غیر رسمی رویه خاص و اجباری جهت انجام فرآیند کنترل وجود ندارد، بنابراین گروه خاصی ماموریت انجام آن را در زمان خاص به عهده ندارد
شرکت های کمی از فرآیند کنترل استراتژیک رسمی استفاده می نمایند (گولد و کوئین : 1990 )، در عوض بسیاری از شرکت ها روش غیر رسمی کنترل استراتژیک را ترجیح می دهند زیرا :
تعیین معیار مشخص جهت اندازه گیری کاری واحدهای کاری در یک سازمان غیر متمرکز مشکل است.
محیط پیرامون شرکت ها بسیار متلاطم و در حال تغییر است. بنابراین معین کردن اهداف دقیق از پیش تعیین شده که مشروعیت خود را از دست ندهند بسیار مشکل است.
نیاز به تغییر سریع استراتژی وجود دارد، بنابراین فرض کارایی مناسب دائما" تغییر خواهد نمود.
• مدل پیشنهادی برای بررسی عوامل موثر در کنترل استراتژیک شرکت های EPC
در تلفیق مدلها و وصول به یک مدل نهایی در مورد کنترل استراتژیک تنها دو راه پیش رو میباشد :
• تناسب کنترل استراتژیک با استراتژی های سازمان
• تناسب کنترل استراتژیک با شیوه تدوین استراتژی
در روش اول که کنترل استراتژیک متناسب با استراتژی های سازمان مشخص میگردد ، به این معنا است که بر اساس مدل مایلز و اسنو ، هر استراتژی ، شیوه خاص کنترل را میطلبد .
همانطور که گفتیم ، لورنژ معتقد است که کنترل استراتژیک می بایست متناسب با شیوه تدوین استراتژی باشد . بنابراین میتوان ابتدا براساس تقسیم بندی مکاتب و شیوه های تدوین استراتژی نوع استراتژی را معین کرد (تقسیم بندی مینتزبرگ)، و سپس متناسب با آن روش یا مکتب ، شیوه های کنترل استراتژیک آن شیوه یا مکتب را بدست آورد .
مبحث مدیریت تغییر ، مقدم بر مدیریت استراتژیک می‌باشد طوری که هر سه مرحله اصلی فرآیند مدیریت (تدوین، اجرا و کنترل) در بستری از تغییر از وضعیت موجود به یک وضعیت مناسب و در جهت وضعیت مطلوب صورت می‌پذیرد.
موضوعات تغییر می‌توانند از داخل یا خارج سازمان باشند و هر یک از موضوعات انتخاب شده در دو سطح استراتژیک و عملیاتی قابل بررسی هستند. ضمنا" انواع تغییر را در یک طیف بنیادی ـ تدریجی قرار میگیرد.
از آنجا که سه مرحله اصلی فرآیند مدیریت (تدوین، اجرا و کنترل) تقدم و تأخیری نسبت به یکدیگر ندارند و هر یک از آنها می‌توانند تابعی از دیگری باشند می‌توان برای تشریح هر یک، دو جزء دیگر را به عنوان نقاط مرجع استراتژیک در نظر گرفت و یک مدل کلی ارائه نمود. جمع‌بندی انواع کنترل بنیادی و تدریجی به همره انواع روشهای متداول برای مدیریت آنها را می‌توان به صورت شکل زیر نشان داد این جمع‌بندی برای حالتی است که کنترل (استراتژیک و عملیاتی) تابعی از تدوین (توجه به محیط داخل یا خارج) و اجراء (انواع تغییر) باشد.
با توجه به مطالب ذکر شده در رابطه با تبعیت نسبی ساختار و استراتژی طبقه‌بندی‌ عمده‌ استراتژی‌ ـ ساختار در شکل زیر خلاصه‌ شده‌ است‌. شکل جدول گونه ‌، اهداف‌ هر استراتژی‌ ، نوع‌ محیطی‌ که‌ هر استراتژی‌ با آن‌ مواجه‌ می‌شود، مکانیزم‌های‌ ساختار که‌ مدیریت‌ می‌تواند برای‌ تحقق‌اهداف‌، آنها را انتخاب‌ کند، نشان‌ می‌دهد. استراتژی‌ انفعالی‌ به‌ علت‌ عدم‌ کارآیی‌ در عملکرد، حذف‌گردیده‌ است‌.

شکل 3 کنترل (استراتژیک و عملیاتی) تابعی از تدوین و اجرا

 


• مدل کوئین در کنترل استراتژیک
کوئین مدلی دیگری پیشنهاد نموده است . در این مدل نقاط مرجع استراتژیک میزان نفوذ پذیری برنامه ریزی از یک طرف و میزان کنترل اعمال شده در سازمان از طرف دیگر مد نظر قرار میدهد. براساس دو متغیر مذکور ، کوئین سه نوع کنترل را پیشنهاد مینماید:
• کنترل براساس برنامه ریزی استراتژیک
• کنترل استراتژیک

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عوامل موثر در کنترل استراتژیک شرکتهای مهندسی، تامین کالا، نصب