لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
افسردگی و راههای درمان آن
مقدمه
افسردگى، یکى از رایجترین اختلالهاى عاطفى است با توجّه به رواج فراوان افسردگى و آثار بسیار ناخوشایند آن، تاکنون کوششهاى بسیارى براى پى بردن به علل این پدیده صورت گرفته اما با وجود این کوششها در زمینه پیشگیرى از افسردگى و درمان آن، نتایج موفقیتآمیزى حاصل نشده است. التزام عملى به اعتقادات دینى به عنوان عامل بازدارنده بسیارى از بیمارىهاى روانى بویژه افسردگى، توجّه تعدادى از روانشناسان و دانشمندان را به خود جلب کرده است. مطالعه منابع اسلامى و نظریات دانشمندان مسلمان، این نتیجه را به دست مىدهد که بین التزام عملى به اعتقادات دینى (مذهب) و سلامتى روانى، همبستگى مثبت وجود دارد. به نظر مىرسد که در چارچوب عمل به آیین مقدس اسلام، شرایط زندگى انسان طورى تنظیم مىشود که عوامل افسردگىزا از محیط زندگى، حذف مىگردد.
افسردگى و علائم آن
افسردگى را مىتوان این چنین تعریف کرد: افسردگى عبارت است از کاهش یافتن نیرو و فعالیت جسمانى و روانى به سبب آزردگى.
غم، برجستهترین و فراوانترین نشانه هیجانى هر فرد افسرده است و به دیگر معنا از نشانه هیجانى فرد افسرده، از بین رفتن شادى اوست.
بىعلاقگى به فعالیت و شرکت در اجتماع: توضیح اینکه از جمله عوارض افسردگى، کاهش میل به کار و فعالیت است. فرد افسرده، کمحوصله مىشود؛ انگیزهاى براى کار ندارد و چون با کار نکردن، امکان موفق شدن و احساس موفقیت کردن وجود ندارد، شدت افسردگى بیشتر مىشود؛ انسان افسرده نهتنها از منابع طبیعى و لذت محروم است بلکه با کار نکردن از خود ناراضى شده، بیش از پیش در کنج انزوا فرو مىرود.
فرد افسرده به صورت منفى درباره خودش فکر مىکند. وى علاوه بر عقاید منفى و گناه نسبت به خود، همیشه آینده را با بدبینى و نومیدى زیاد مىبیند. او معتقد است که اقدامات وى حتى اگر بتواند از عهده آنها برآید، محکوم به شکست هستند.
شاید موذیانهترین نشانهها در افسردگى تغییرات جسمانى باشد. زمانى که افسردگى وخیمتر مىشود تمام لذّات زیستى و روانى که زندگى را با ارزش مىسازند از بین مىروند. کاهش وزن و اشتها و گاهى اختلال در خواب در فرد افسرده دیده مىشود.
عوامل افسردگى
عواملى که در پیدایش و یا تشدید افسردگى مىتواند مؤثر باشد فراوان است. دانشمندان تأثیر یک یا چند عامل از عوامل ارثى، جسمى، اجتماعى، عاطفى و شناختى را در تجربه به آن رسیدهاند. عواملى از قبیل: عدم تعادل بین نوعى از مواد بیوشیمیایى، در مغز به نام ناقلهاى عصبى ناشى از بیمارى، تغذیه نامناسب و ناکافى، استفاده از بعضى داروها بویژه داروهاى فشار خون و ضدباردارى، اختلالات تیروئید، کشمکشهاى خانوادگى، و... .
درمان افسردگى
در روش درمان افسردگى، شناخت درمانگرى در مقایسه با روشهاى دیگر رواندرمانى، دارودرمانى، رفتاردرمانى و دیگر روشها نقش مؤثرترى در درمان افسردگى و عدم بازگشت آن دارد. دلیل تأثیر این روش به خاطر آن است که بیشترین عوامل روانى مؤثر در پیدایش و یا تشدید افسردگى، شناختى است و یا ریشه شناختى دارد. نگرش منفى نسبت به خود، دیگران، خدا و آینده، و باورهاى نامعقول، «شناخت» هستند و احساسات منفى، ناامیدى، و سرزنش کردن خود، «ریشه شناختى» دارند. در صورتى که تغییر در باورهاى او صورت گیرد و خطاهاى معرفتى وى برایش آشکار شوند و شناختها و باورهاى او تصحیح گردند، احساسات، عواطف و رفتارهاى نابهسامانش تغییر مىیابد و به تدریج، علائم افسردگى کاهش پیدا مىکند و کمکم بهبود مىیابد. مذهب نیز ابتدا با ساختار شناختى ما کار دارد و سپس با اعتقاد به آن و عمل به آموزههاى آن، ابعاد هیجانى و رفتارى ما را نیز تحت تأثیر قرار مىدهد و در این صورت است که مذهب در درمان و پیشگیرى بسیارى از بی مارىها تأثیر فراوان دارد.
در مورد اهمیت درمان افسردگی به این سخن حافظ بسنده میکنم که :دمی با غم به سر بردن جهان یکسر نمیارزد.البته باید توجه داشت اگر چه حدود۳۰ درصد افراد در طول عمر خود حداقل یکبار درجاتی از این بیماری را تجربه میکنند اما آنچه به طور اساسی به درمان نیاز دارد همان پابرجا بودن حداقل ۵ علامت گفته شده به مدت ۲ هفته است.اما درمان شامل ۳ قسمت است:۱ـروان درمانی یا سایکوتراپی:میتوان گفت مهمترین قسمت درمان همین قسمت است هر چند در ایران توجه کمتری به آنمی شود .اطرافیان بیمار باید سعی کنند حتی الامکان
راهى براى رهایى از افسردگى