رشد اخلاقی از نظر اسلام 60 ص
این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 154 صفحه می باشد.
چکیدۀ پژوهش:
این پژوهش، تحقیقی تجربی ست که به منظور بررسی تاثیر بازی درمانی، بر تکامل اجتماعی کودکان 6-4 ساله شیرخوارگاه آمنه و 9-7 ساله دبستان فائض بودند که حداقل یکسال از مدت اقامت آنها در شیرخوارگاه گذشته و فاقد هر گونه مشکل وبیماری جسمی وذهنی(تالاسمی ، فلج اندامها، نقص عضو وعقب ماندگی ذهنی) بودند.
ابزار گردآوری اطلاعات، مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند بوده است که شامل هشت زمینه مختلف سوالات مرتبط با تکامل اجتماعی کودکان می باشد وبر اساس آن، سن اجتماعی کودکان قابل سنجش واندازه گیری می گردد.
کوکانی که سن اجتماعی آنها – که بر اساس مقیاس بلوغ اجتماعی و اینلند و توسط مربیان مربوطه محاسبه گردید – حداقل به میزان 2/1 سال از سن تقویمی آنها کمتر بود، به عنوان کودکان دجار تاخیر در تکامل اجتماعی شناخته شدند که تعداد آنها کمتر بود، به عنوان کودکان دچار تاخیر در تکامل اجتماعی شناخته شدند که تعداد آنها 26 نفر بود(2 پسر و4 دختر) و این کودکان ، براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول اعداد تصادفی؛ دو گروه آزمون و شاهد تقسیم گردیدند.
کودکان گروه آزمون به مدت پنج هفته و هر هفته در سه جلسه دو ساعته در اتاق بازی بخش و با حضور و نظارت پژوهشگر، با انواع بازیهای خاص گروه سنی 6-4 سال مورد تحقیق قرار گرفتند که حضور پژوهشگر در جلسات، به منظور ساختار بخشیدن به بازیها و هدفدار نمودن آنها در جهت ارتقای سطح تکامل اجتماعی کودکان مذکور بوده است.
پس از پایان مدت زمان تعیین شده ، کودکان هر دو گروه آزمون و شاهد مجددا با استفاده از مقیاس بلوغ اجتماعی و اینلند مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات که توسط آزمون تی صورت گرفت، نشان داد که اختلاف میانگین سن اجتماعی کودکان گروه شاهد(94/3 با انحراف معیار45/0) با گروه آزمون(7/3 با انحراف معیار41/0) پیش از بازی درمانی معنی دار نبوده است(17/0= p) در صورتیکه این اختلاف میانگین در دو گروه شاهد(01/4 =qو 45/0=SD) و آزمون (58/4=Q و 4/0= SD) بعد از بازی درمانی معنی دار می باشد(003/0>P) یعنی بازی درمانی سبب افزایش سن اجتماعی کودکان گروه آزمون گردیده است.
به منظور بررسی تاثیر بازی درمانی بر سن اجتماعی بعد از بازی درمانی و با در نظر گرفتن متغیرهای دیگری چون جنس و طول دوره اقامت از آنالیزرگرسیون چند متغیره استفاده شد که به روش گام به گام متغیرهای نهایی در مدل مشخص گردیدند.بر این اساس مشخص گردید که جنس کودک و طول مدت اقامت در شیرخوارگاه، تاثیری در وضعیت تکامل اجتماعی کودک نداشته است.
بیان مسئله:
بسیاری از روان شناسان عقیده دارند که فعالیتهای بدنی مخصوصا بازی و تمرینات رشته های ورزشی محیط مناسبی را جهت کسب ارزشهای فرهنگی، گرایشهای مثبت فردی – عاطفی و رفتاری سنجیده فراهم می آورد و آنچه که از راه فعالیتهای بدنی و ورزشی آموخته می شود به سایر جنبه های زندگی نیز قابل انتقال است.زیگموند فروید بر پایه تحقیقات خود تاکید می کند که کودکان در بازی با ابزار احساسات ناخوداگاه و تکرار موقعیتهای اجتماعی تلاش حیرت آوری را به منظور تسلط بر این موقعیتهای هیجانی، شرایط و محیط را تحت تسلط خود قرار دهند و یک قربانی منفعل نباشند.
در حین بازی کودک یاد می گیرد که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند واز این طریق انواع مختلف ومتنوع مهارتهای عاطفی – اجتماعی را می آموزد.بازی در دوران کودکی یکی از ابزارهای موفقیت در قضاوت اجتماعی است ابزاری که بعدها به عنوان یک عامل بنیادی در برابر رفتار و عمل در دوران بزرگسالی در جوامع مختلف به خدمت گرفته می شود.از آنجائیکه بازی جزء وجود کودکان است و نقش بسیار سازنده ای در تکوین شخصیت کودکان دارد، می تواند یک نقطه شروع جامعه پذیری تلقی گردد.
گرچه بسیاری از اولیاءو مربیان به اهمیت نمادین وسمبولیک این پدیده رفتاری آشنایی ندارند.هر روزه مشاهده می گردد که بچه ها در جنبه هایی از رشد عاطفی دچار کمبود می باشند و این خلاء عاطفی به علل و عوامل زیادی مربوط می شود که یکی از این عوامل بازی به عنوان ابزار پذیری و روح جمعی و گروهی و اجتماعی است.
لذا پیرامون موضوع مورد بحث سوالات مقدماتی بشرح زیر قابل طرح و بررسی است:
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
فرضیات/ سوالات پژوهش
تعیین متغیرهای پژوهش و تعریف آن
تعریف مفاهیم، تعریف عملیاتی واژه ها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
سرمایه و نقش آن در رشد اقتصادی
الف)نقش سرمایه در رشد اقتصادی:
به زعم اکثر علمای توسعه نقش سرمایه در فرآیند رشد اقتصادی اساسی و اصلی می باشد به علت اینکه با افزایش جمعیت و افزایش نیروی کار نیاز به سرمایه و سرمایه گذاری اجتناب ناپذیر می باشد و به نظر عده ای دیگر از نظریه پردازان نقش سرمایه در تولید به نیست که آنرا مهمترین عامل رشد اقتصادی معرفی نمود زیرا کشورهایی با سرمایه کم هم گامهای بلندی در مسیر رشد اقتصادی به داشته اند.
نکته دیگر در اقتصاد کلان تقسیم بندی مخارج صرف شده به دو دسته مصرفی و سرمایه ای می باشد مثلا مخارجی که جهت غذا، بهداشت، تعلیم و تربیت، آموزش و ... صرف می شده هزینه های مصرفی یا جاری می باشند و مخارج سرمایه ای مخارجی هستند که کالاهای سرمایه ای بوجود می آورند.
ب:منابع تأمین سرمایه:
اگر تولید ناخالص ملی کشور نسبت به سال قبل تغییر ننماید جهت جایگزینی سرمایه مستهلک شده و ابقاء تولید ناخالص ملی به میزان سال قبل باز هم نیاز به مقداری سرمایه گذاری می باشد به عبارت دیگر نیاز به تشکیل سرمایه به عنوان فاکتور مهم اقتصادی برای هر کشور از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد.
منابع تأمین سرمایه یا داخلی است یا خارجی و منابع تأمین سرمایه داخلی عبارتند از :
1-سپس اندازه های مشخصی: برای تشکیل سرمایه یا باید مقداری از عوامل تولید مثل نیروی کار بیکار، بکار گرفته شوند یا تعدادی از مردم بخشی از در آمدشان پس انداز نمایند که غالبا یکی از منابع مهم تأمین وجوه تشکیل سرمایه در فرآیند توسعه بهره گیری از پس اندازهای شخصی می باشد شایان ذکر است در کشورهایی که از پتانسیلهای بخش خصوصی بیشتر استفاده نموده اند مورد فوق از اهمیت بیشتری برخودار می باشد.
2-انواع بیمه: گسترش صنعت بیمه در کشورهای توسعه یافته باعث شده که منابع مالی عظیمی در اختیار شرکتهای بیمه قرار گیرد و از این منابع در بخشهای مختلف اقتصادی سرمایه گذاری می شود، صنعت بیمه در این کشورها به گسترده می باشد که به عنوان (بانکها و مؤسسات اعتباری محسوب می شود
3-سود توزیع نشده و ذخیره استهلاک سرمایه شرکتها یکی دیگر از منابع تأمین سرمایه داخلی می باشد سود توزیع نشده بخشی از سود شرکت می باشد که بین سهامداران توزیع نمی شده و در سرمایه گذاری آنها از آن استفاده می شده و ذخیره استهلاک سرمایه شرکتها بخشی از درآمد شرکت می باشد که در شرکت باقی می ماند، نقش دو عامل از پیش گفته شده در سرمایه گذاری و فعالیتهای اقتصادی کشورهای یافته قوی اما در کشورهای در حال توسعه ضعیف است و دلایل این اختلاف در ساختار اقصاد می باشند مالیاتهای مختلف از دیگر منابع تامین سرمایه دولتها محسوب می شود.
در کشورهای توسعه یافته نقش دولت در تأمین سرمایه مالی در چارچوب ” تعادل در بودجه سالانه“ می باشد، و بعضا در کشورهای جهان سود دولت با سرمایه گذاری گسترده و تأمین منابع آن از طریق کسری بودجه می باشد که از آثار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
بررسی اثر مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی
در این مقاله با معرّفی مفهوم جدید سر مایه بهداشتی واستفاده از الگوی گسترش یافته سولو و دادههای آماری 33 کشور در حال توسعه ،اثر مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی تحلیل میشود.نتایج نشان می دهد که علاوه بر سرمایه های فیزیکی و انسانی ، سرمایه بهداشتی- که با متغیر مخارج بهداشتی وارد الگو شده است- اثری مثبت و معنی دار بر رشد اقتصادی دارد.به علاوه ، آزمونهای همزمانی نشان می دهد که متغیر مخارج بهداشتی نیز از رشد اقتصادی تأثیر می پذیرد.
مقدّمه
مطالعات مختلفی وجود دارند که اثر عوامل مختلف را بر رشد اقتصادی شناسایی کردهاند که از مهمترین این عوامل میتوان به نیروی کار، سرمایهفیزیکی و سرمایه انسانی اشاره کرد. برخی از مطالعات جدید توانستهاند با معرفی مفهوم «سرمایه بهداشتی»، اثرات «بهداشت» بر رشد اقتصادی را وارد توابع رشد سازند. پایه نظری اغلب این مطالعات، از بررسیهایی ناشی میشود که نشان می دهند «بهداشت» می تواند اثرات مستقیم و غیر مستقیم مثبتی بر سطح بهرهوری نیروی کار داشته باشد.اهمّیت چنین مطاله ای از دو جنبه قابل بررسی است ؛از سویی گسترش و جداسازی هر چه بیشتر عوامل مؤثّر بر رشد اقتصادی میتواند از تحلیلهای نادرست در مورد سهم و نقش هر یک از عوامل مؤثّر بر رشد اقتصادی جلوگیری کند و پیشبینی میزان رشد اقتصادی را دقیقتر سازد و از سوی دیگر روشن شدن رابطه بین مخارج بهداشتی و رشد اقتصادی میتواند به نوعی در ترسیم سیاستهای کلان اقتصادی در بخش بهداشت جامعه برای نیل به رشد اقتصادی بیشتر مؤثّر باشد. بنابراین ساختار مقاله بدین ترتیب خواهد بود: ابتدا مفهوم سرمایه بهداشتی و ارتباط آن با مخارج بهداشتی بیان می شود،سپس مبانی نظری ارتباط بهداشت و رشد اقتصادی بیان می شود.در ادامه مروری بر مطالعات مرتبط خواهد آمد و سپس الگوی مورد استفاده،داده های آماری و نتایج تخمین ذکر می شود ودر انتها نتیجه گیری و پیشنهادات می آید.
مفهوم سرمایه بهداشتی و ارتباط آن با مخارج بهداشتی
بهداشت و خدمات بهداشتی را میتوان مانند هر کالای دیگر اقتصادی و به عنوان یک کالای با دوام در نظر گرفت. افراد همگی با ذخایری از بهداشت به دنیا میآیند که بعضیها کمتر و بعضیها بیشتر از آن برخوردارند. موجودی بهداشت مانند هر کالای با دوام دیگری در طول زمان استهلاک مییابد که این فرایند را گذر عمر مینامند. وقتی موجودی بهداشت به حد کافی کاهش یافت، کارائی فرد از دست میرود و سرانجام میمیرد که به این فرآیند استهلاک سرمایه بهداشتی میگویند. فلذا عمر طبیعی (با یا کمی اغماض؛ امید به زندگی در بدو تولد) نشاندهنده مدت زمانی است که این استهلاک به وقوع میپیوندد. . افزایش امید به زندگی در قرن اخیر نشاندهنده کاهش نرخ استهلاک موجودی بهداشتی در طول زمان است که به واسطه خدمات بهداشتی (نظیر؛ خدمات بهداشتی زیربنایی، واکسیناسیون در مقابل امراض و بیماریهای واگیردار و …) رخ داده است. نمودار سلامت مردم در طول زمان شکلی شبیه شکل 1 دارد که نشان دهنده افزایش در دوران طفولیت و کاهش تدریجی در سالهای پیری است.
موجودی بهداشت هر فرد نیز به این ترتیب تابعی از مخارج بهداشتی خواهد بود به گونهای که تابع آن را میتوان به صورت زیر نشان داد:
موجودی بهداشت
XG = کالاها و غذاهای مفید برای سلامتی
XB = کالاهای مضر برای سلامتی
شکل1- فرآیند زمانی موجودی بهداشت
M = مخارج بهداشتی
به این ترتیب میتوان استدلال کرد که مخارج بهداشتی ارتباط مستقیمی با موجودی بهداشت فرد و در نهایت سرمایه بهداشتی جامعه خواهد داشت که استفاده از مخارج بهداشتی به عنوان متغیّر نماینده سرمایه بهداشتی را در تخمینها توجیه پذیر میسازد.
مبانی نظری ارتباط بهداشت و رشد اقتصادی
2-1-اثرات بهداشت بر رشد اقتصادی
می توان گفت که مجرای اصلی تأثیرگذاری بهداشت بررشد اقتصادی به واسطه اثر بهداشت بر بهره وری نیروی کار است. معمولاً بهرهوری نهایی به عواملی نظیر ویژگیهای فرد (قابلیّتهای شناختی(ادراکی)، سلامت، تلاش، زمان انجام کار و تواناییهای جسمی و روحی) عوامل تولید (موجودیهای؛ زمین، سرمایه، ماشینآلات، و تجهیزات و نهادههای واسطه) و فنّآوری مربوط میشود، به گونهای که میتوان رابطه تبعی بهرهوری را به صورت زیر نوشت:
رابطه(1) W=W (H,E,T,CC,A,K,F,…)
در این رابطه: W نشاندهنده بهرهوری نیروی کار، H سطح بهداشت، E میزان تلاش و کوشش، T زمان انجام کار، CC قابلیّتهای شناختی،A توانایی انجام کار، K موجودی سرمایه فیزیکی و F نهادههای واسطه است و به علاوه هر یک از این عوامل نیز ممکن است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
مراحل رشد کودک
مقدمه تغییر کنندگی جز» متصف ولاینفک وجودی موجودات است ودراین تحول یافتگی همواره شرایط مکانی و زمانی می تواند روند نمو را متاثر سازد. انسان نیز مستثنی ازاین جریان نبوده واز وضعیت های مختلف تاثیر می پذیرد. اما آنچه این تاثیر پذیری را تحت الشعاع قرار می دهد ماهیت پیچیده وچند جهتی - زیستی، روانی، اجتماعی ومعنوی - بشر می باشد که ذهن نظریه پردازان ومتخصصان حیطه های علوم انسانی را به خود مشغول ساخته است.
با توجه به نکات بالا می توان اظهار داشت که رشد چند وجهی انسان دارای مراحل مختلف است وهر مرحله درجه اهمیت معینی را برای خود متصور است. یکی از این مراحل اولین و مهم ترین این مراحل است، رشد چند جانبه ای دوران کودکی است، چرا که دراین مرحله ساختار وجودی انسان درحال شکل گیری است وابعاد شناختی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی و... درحال ریشه گرفتن می باشند. لذا دراین مقاله با صرفنظر از نظریه های مربوطه سعی می شود بیان اجمالی از ابعاد مذکور ارائه شود تا بتوان درک تقریبا مشخصی از ویژگی های بشر درابتدای عمر به دست آورد.
تعریف رشد
متخصصان تعاریف مختلفی از رشد ارائه نموده اند، ویکی ازاین تعاریف جامع عبارتنداز: « همه ی تغییرات وتحولاتی که از زمان تشکیل سلول تخم تا هنگام مرگ در انسان روی می دهد، رشد حرکتی مستمر، دائمی وپیوسته بعلاوه گامی آهسته وزمانی همراه با جوش وخروش است.
با این تعریف از رشد، اکنون به بررسی رشد جسمانی، شناختی، عاطفی واخلاقی کودک از تولد تا اواخر کودکی 12-11 سالگی می پردازیم.
الف) رشد از تولد تا پایان کودکی
دوره ی نوزادی حدود یکی دوهفته اول زندگی است. دراین مدت نوزاد خود را با اوضاع جدید زندگی سازگار می کند وبا وجود آنکه وابستگی مستقیم جسمانی او با مادر قطع می شود، برای رفع بسیاری از نیازهای خود وابسته به او باقی می مانند. نوزاد انسان در ابتدا نمی تواند ازخود مراقبت کند وبرای زنده ماندن و حفظ تعادل محیط داخلی نیازمند به دیگران است.البته بدیهی است که نوزاد برای سازگارشدن با محیط قابلیت های بسیاری دارد، او می تواند ببیند، بشنود، نسبتا به بو ومزه واکنش نشان می دهد و نسبت به درد، لمس وتغییر جا از خود حساسیت هایی بروز می دهد. درطی این دوره حرکات نوزاد کاملا ناهماهنگ است وانرژی بسیاری صرف آن می شود. دربیشتر بازتابهای نوزاد، تمام تنه وپاها به حرکت در می آید. حرکت سر، در مقایسه با بدن بسیار کم است. حرکات اختصاصی که به قسمت های محدود مربوط می شود، بیشتر بازتابی است.
در دوره جنینی، بیشتر حرکات بدن جنین، بازتابی وتابع فعالیت نخاع شوکی وساقه مغز است. اهمیت بازتاب ها در ابتدا بسیار حیاتی است. زیرا زندگی نوزاد بدان وابسته است. اما با رشد کودک وسیستم عصبی او اهمیت این بازتاب ها رفته رفته کم می شود.
دستگاه عصبی انسان به اعتقاد عصب شناسان به سه شکل فعالیت می کند:
1 -فعالیت های ساده بازتابی در سطح نخاع شوکی وساقه ی مغز.
2- فعالیت های کمی پیچیده تر مانند راه رفتن و ایستادن وغیره که با کمک مخچه وپل مغز صورت می گیرد.3- فعالیت های پیچیده مانند ادراک، حافظه و تفکر که با کمک قشر مغز ودستگاه ارتباطی پیچیده ی مغز انجام می شود. براین اساس، رفتارهای نوزاد در ابتدا با کمک ساقه های مغز کنترل می شود، نه به وسیله ی کرتکس. ساقه ی مغز درقشر زیرمغز(کرتکس) قرار دارد وشامل قسمت هایی است که مسئول انجام زیستی اساسی مانند تنفس و بازتاب ها است.در طی این دوره نوزاد نیازهای اساسی از قبیل اکسیژن، غذا وخواب را دارا است که اطرافیان برای وی تهیه می کنند. رشد جسمانی
با توجه به دگرگونی بسیار دراندازه های بدنی نوزادان در هنگام تولد و میزان رشد آنها، استفاده از میانگین یا فرم فقط یک تصویر کلی از رشد به دست می دهد. بطور متوسط وزن یک نوزاد طبیعی که پس از دوره ی کامل حاملگی به دنیا آمده است، در لحظه تولد، حدود سه تا سه ونیم کیلوگرم و قد او به طور متوسط بین 50 -48 سانتی متر است.وزن نوزاد طبیعی برای سازگار شدن با محیط در ده روز اول تا سیصدگرم وزن خود را ازدست می دهد. اگر مقدار انرژی را که نوزاد در رویارویی با محرک های مختلف از دست می دهد، درنظر بگیریم، از دست دادن وزن تعجب آور نخواهد بود. کمبود وزن از هفته دوم جبران می شود واز زمانی که کودک بتواند به خوبی شیر بخورد وآن را هضم کند، بروزنش اضافه می شود تا اینکه در 6 ماهگی وزنش به دوبرابر وزن هنگام تولد می رسد، تا حدود 1 سالگی وزن کودک تقریبا به سه برابر وزن وی هنگام تولد می رسد وسرانجام وزن وی در پایان 2 سالگی به حدود 14 برابر وزن هنگام تولد 12 - کیلوگرم - خواهد رسید. سرعت رشد وزن درهر سال اول زندگی وهمچنین در دوران بلوغ به حداکثر خود می رسد.
قد
تغییرات قد نیز مانند وزن قابل توجه است. رشد سر در دوسال اول زندگی در مقایسه با قد و وزن کودک کندتر است.اگرچه بین کودکان همسن ازنظر قد تفاوت وجود دارد ولی نمونه ای یافت می شود که تمام کودکان در آن حدود، با یکدیگر مشترک هستند. قد نوزاد هنگام تولد40 تا45 سانتی متر است. پس از چهارماه اول تولد، قد نوزاد به طور متوسط از 57 تا60 سانتی متر، در8 ماهگی بین 60 تا68 سانتی متر ودر 1 سالگی 68 تا73 سانتی متر است. در2 سالگی این میزان به 78 تا83 سانتی متر افزایش می یابد.
مشخصه اولین سال زندگی کودک رشد جسمانی سریع اوست. کودکان سالمی که خوب تغذیه شده اند، از تولد تا 1سالگی 50درصد به قدشان و 200درصد به وزنشان اضافه می شود. میزان رشد در شش ماهه اول زندگی سریعتر از بقیه ی سال های زندگی است ولی همه ی قسمت های بدن به یک میزان رشد نمی کنند ولزوما هیچ رابطه ای بین رشد اندازه ی سر و رشد ماهیچه ها وجود ندارد.
رشد دندان ها
بعداز تولد نوزاد و مدتها قبل ازاینکه دندانها نمایان شود، دندانها در لثه وجود دارد، نخستین دندان کودک حدود 6 ماهگی تا 8 ماهگی بیرون می آید. البته دندان پیشین در فک تحتانی و سپس در فک فوقانی چهار دندان پیشین می روید. اولین دندان آسیا بین 1 تا 1/5 سالگی و دندانهای طرفی بین 1/5 تا 2 سالگی می روید بطوریکه کودک درپایان سال دوم جمعا بیست دندان خواهد داشت. زمان رویش دندانها در کودکان باهم فرق می کند ودیریا زود درآمدن دندان ها هیچ ارتباطی با کم هوشی یا با هوشی کودک ندارد.
نشستن حدود سه ماه طول می کشد تا عضلات گردن قوی شده، کودک بتواند سرخود را راست نگه دارد، همچنین درسه ماه اول زندگی، رشته های عصبی زیادی از میلین پوشیده می شود که قادر به حرکت بهتر تحریکات عصبی هستند. کودک به طور متوسط می تواند در 5 ماهگی با کمک دیگران به مدت یک دقیقه بنشیند. البته هیچگاه نباید کودک را مجبور به نشستن کرد، مگر وقتی که ستون فقرات او طاقت نگهداری بدن را داشته باشد. کودک در 7-8 ماهگی می تواند بدون کمک دیگران یا در 9 ماهگی به تنهایی در ده دقیقه یا حتی بیشتر بنشیند.
خزیدن گرچه درمورد سنی که کودکان به مراحل مختلف خزیدن می رسند، تفاوت های فردی بسیاری وجود دارد، اما معمولا کودکان مراتب یکسانی را طی می کنند. کودک دربین ماههای سوم وششم زندگی با حرکات متقاطع سینه خیز می رود. این حرکات برفعالیت پل مغز ومغز میانی متکی است. او دربین ماه های ششم و نهم زندگی سینه را بلند می کند وچهاردست وپا راه می رود. این حرکات برفعالیت مغز میانی ونیمکره مغز ومخچه متکی است. دربین ماه های نهم و پانزدهم کودک بتدریج می ایستد و راه رفتن آغاز می شود.
ایستادن و راه رفتن
راه رفتن آثار بسیار چشمگیری بررشد کودک دارد وتحول عمیقی در زندگی او بوجود می آورد. توانایی راه رفتن به طور مستقل، به تدریج بعداز پیشرفت های مقدماتی خزیدن، ایستادن ومانند اینها شکل می گیرد. کودک اولین بار در 8 تا 9 ماهگی می تواند با گرفتن صندلی و... بایستد. دراین مرحله کودک قادر به نشستن از حالت ایستاده نیست ونیازمند کمک است. کودک 1ساله می تواند تا چند قدم راه برود، ولی برای کسب مهارت در راه رفتن فرصت لازم است. در18 ماهگی، کودک می تواند از پله بالا و پایین برود. پایین آمدن از پله ها دیرتر حاصل می شود. در 2 سالگی توانایی دویدن حاصل می شود ودر مهارت های حرکتی، پیشرفت های چشمگیری حاصل می شود
/