فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان

نویسنده : باستانی پور مقدم، مهشید

سال انتشار : 1385

چکیده

این مقاله موضوع روش تفکر مدیران و ذهنیت های آنان را مورد بررسی قرار می دهد. شاخص های عمده در پرورش ذهنیت و انواع ذهنیت های مدیریت و رهبری شامل ذهنیت اندیشه‌ورز (مدیریت بر خویشتن)، ذهنیت تحلیلگر (مدیریت بر سازمان یا مجموعه)، ذهنیت جهان دیده (مدیریت بر محیط)، ذهنیت همکاری (مدیریت بر روابط) و ذهنیت اقدام (مدیریت بر تغییر) رئوس مطالب این مقاله را تشکیل می دهند.

منبع : روزنامه همشهری،‌ شنبه 7 بهمن 1385، سال پانزدهم، شماره 4193، صفحه 21.

کلیدواژه : مدیریت و رهبری ؛ تفاوت مدیریت و رهبری ؛ ذهنیت های مدیران

1- مقدمه

همیشه برایم این سؤال مطرح بود که به راستی اندیشیدن به شیوه مدیران، با اندیشیدن عادی چه تفاوتی ممکن است داشته باشد؟ گاهی فکر می‌کنم مدیران در سال‌های اخیر آن قدر غرق در مفاهیم رهبری شده‌اند که اصولاً مدیریت را از یاد برده‌اند. دیگر مدیر خوب بودن برایشان دغدغه خاطر ایجاد نمی‌کند، بلکه تمایل آنان بیشتر در رهبر خوب شدن است. در مرور بر مفاهیم مدیریت و رهبری همیشه شنیده و خوانده‌ایم که جدا کردن مدیریت از رهبری خطرناک است و مدیریت بدون رهبری، فضایی خشک پدید می‌آورد و رهبری بدون مدیریت به خیره‌سری می‌انجامد.

گاهی مدیران از توصیه‌های درهم و برهم مسئولان گله‌مندند. به آنان گفته می‌شود: جهانی باشیم و جهانی فکر کنیم، ولی محلی و منطقه‌ای عمل کنیم. همکاری کنیم در عین حال رقابت را فراموش نکنیم. نظم را مراعات کنید، لیکن پیوسته در حال تغییر باشید و... توصیه‌هایی از این قبیل. آیا این توصیه‌ها همزمان انجام شدنی است؟

تفکر مدیرانه و مدیر متفکر غالباً برای پاسخگویی به این سؤالات و برای دستیابی به کنه این موضوعات به ظاهر متناقض و به «تلفیق عمیق» از آنها دست می‌زند. ما هم برای این که بر هدف‌ها، راهبردها و راهکارهای اجرایی دقیق و عمیق شویم و بتوانیم ذهنیت‌های مختلف را در خود پرورش دهیم، باید جنبه‌های مختلف ذهنیت‌ها را یادآوری کنیم.

2- شاخص های عمده در پرورش ذهنیت

پنج شاخص عمده در راه پرورش ذهنیت وجود دارد که هر کدام در جایگاه خود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

خود: مدیر یک مجموعه، تا خود را نشناسد، نمی‌تواند شناختی نسبت به سایر افراد پیدا کند.

سازمان: مدیر تا بخش‌های مجموعه تحت پوشش خود را نشناسد، نمی‌تواند به تحلیل سیستماتیک فعالیت‌های آن دست بزند.

محیط: محیط در واقع متنی است که سازمان و مجموعه در آن قرار دارد.

روابط: روابط عبارت است از شبکه ارتباطاتی که مدیر با دیگران و با سایر بخش‌ها دارد. اعم از واقعی یا مجازی.

تغییر: تغییر نیز عبارت است از ایجاد دگرگونی و تحول در خود، سازمان، محیط و ارتباطات.

نکته قابل توجه این است که بسیاری از مدیران اجرای کار و مراحل آن را می‌دانند، اما خوب بلد نیستند از بیرون به قضیه نگاه کنند و بازتاب وضعیت بیرون را در اندیشه خود به چالش بکشند. تعدادی از مدیران هم از آن طرف بام غش می‌کنند. یعنی آن چنان در به چالش کشیدن اندیشه‌های جورواجور غرق می‌شوند که کار از سرعت می‌افتد. برخی از مدیران استاد بوروکراسی، برنامه‌ریزی در کاغذ (بدون اجرا)، کاغذبازی و دیوان سالاری هستند. اما در واکنش به ارباب رجوع، همکار، دوستان، همردیفان، همتایان، بالا دستان و... ضعیفند. تعداد زیادی از مدیران با کوچکترین سخنی از سوی فرد مقابل به واکنش می‌پردازند، اما بدون برنامه و بیشتر از طریق آزمون و خطا عمل می‌کنند.

به راستی چارچوب‌های فکری و نگرش‌هایی که به واقع می‌توانند چشم‌اندازهای جدیدی را بر روی ما باز کنند، کدامند؟ این که ما که هستیم، به کجا می‌رویم و چه چیزی برنامه‌های ما را حمایت و هدایت می‌کند، همیشه در تدوین چارچوب‌های فکری ما موثرند. اهداف مهم، ارزش‌های روشن، تصویر شفاف از آینده سه مقوله مهم در تدوین چارچوب‌های اندیشه ما هستند. اهداف از پیش تعیین شده می‌توانند به همراه ارزش‌ها، خطوط راهنمایی برای چگونگی عمل کردن مدیران را فراهم آورند. ارزش‌های فردی باید در راستای ارزش‌های جمعی قرار گیرند. تصور نتیجه نهایی نیز باید روشن باشد. یک چشم‌انداز واقعی زنده و پویا محدود به یک چارچوب خاص نیست.

آنچه برای تحقق‌ یک چشم‌انداز مهم است عبارت است از این که:

چگونه تدوین شده است.

چگونه بیان شده است.

چگونه پایدار باقی می‌ماند.

برای نوشتن چشم‌انداز باید از نظریات دیگران استفاده کنیم. تدوین چشم‌انداز یک فرآیند در حال پیشرفت است که مدام باید با مشارکت فکری دیگران طراحی و به روز شود. همه دست‌اندرکاران تدوین چشم‌انداز باید تعهد خود را در اجرای چشم‌انداز نشان دهند. اما این که چارچوب‌های فکری ما و ذهنیت‌های ما چگونه می‌توانند چشم‌اندازهای جدیدی را بر روی ما باز کنند، مسئله دیگری است و همان طور که در ابتدا گفتیم چگونه می‌توان مدیرانه اندیشید و شاخص‌های


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان

تحقیق درباره کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان 7 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان 7 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان

نویسنده : باستانی پور مقدم، مهشید

سال انتشار : 1385

چکیده

این مقاله موضوع روش تفکر مدیران و ذهنیت های آنان را مورد بررسی قرار می دهد. شاخص های عمده در پرورش ذهنیت و انواع ذهنیت های مدیریت و رهبری شامل ذهنیت اندیشه‌ورز (مدیریت بر خویشتن)، ذهنیت تحلیلگر (مدیریت بر سازمان یا مجموعه)، ذهنیت جهان دیده (مدیریت بر محیط)، ذهنیت همکاری (مدیریت بر روابط) و ذهنیت اقدام (مدیریت بر تغییر) رئوس مطالب این مقاله را تشکیل می دهند.

منبع : روزنامه همشهری،‌ شنبه 7 بهمن 1385، سال پانزدهم، شماره 4193، صفحه 21.

کلیدواژه : مدیریت و رهبری ؛ تفاوت مدیریت و رهبری ؛ ذهنیت های مدیران

1- مقدمه

همیشه برایم این سؤال مطرح بود که به راستی اندیشیدن به شیوه مدیران، با اندیشیدن عادی چه تفاوتی ممکن است داشته باشد؟ گاهی فکر می‌کنم مدیران در سال‌های اخیر آن قدر غرق در مفاهیم رهبری شده‌اند که اصولاً مدیریت را از یاد برده‌اند. دیگر مدیر خوب بودن برایشان دغدغه خاطر ایجاد نمی‌کند، بلکه تمایل آنان بیشتر در رهبر خوب شدن است. در مرور بر مفاهیم مدیریت و رهبری همیشه شنیده و خوانده‌ایم که جدا کردن مدیریت از رهبری خطرناک است و مدیریت بدون رهبری، فضایی خشک پدید می‌آورد و رهبری بدون مدیریت به خیره‌سری می‌انجامد.

گاهی مدیران از توصیه‌های درهم و برهم مسئولان گله‌مندند. به آنان گفته می‌شود: جهانی باشیم و جهانی فکر کنیم، ولی محلی و منطقه‌ای عمل کنیم. همکاری کنیم در عین حال رقابت را فراموش نکنیم. نظم را مراعات کنید، لیکن پیوسته در حال تغییر باشید و... توصیه‌هایی از این قبیل. آیا این توصیه‌ها همزمان انجام شدنی است؟

تفکر مدیرانه و مدیر متفکر غالباً برای پاسخگویی به این سؤالات و برای دستیابی به کنه این موضوعات به ظاهر متناقض و به «تلفیق عمیق» از آنها دست می‌زند. ما هم برای این که بر هدف‌ها، راهبردها و راهکارهای اجرایی دقیق و عمیق شویم و بتوانیم ذهنیت‌های مختلف را در خود پرورش دهیم، باید جنبه‌های مختلف ذهنیت‌ها را یادآوری کنیم.

2- شاخص های عمده در پرورش ذهنیت

پنج شاخص عمده در راه پرورش ذهنیت وجود دارد که هر کدام در جایگاه خود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

خود: مدیر یک مجموعه، تا خود را نشناسد، نمی‌تواند شناختی نسبت به سایر افراد پیدا کند.

سازمان: مدیر تا بخش‌های مجموعه تحت پوشش خود را نشناسد، نمی‌تواند به تحلیل سیستماتیک فعالیت‌های آن دست بزند.

محیط: محیط در واقع متنی است که سازمان و مجموعه در آن قرار دارد.

روابط: روابط عبارت است از شبکه ارتباطاتی که مدیر با دیگران و با سایر بخش‌ها دارد. اعم از واقعی یا مجازی.

تغییر: تغییر نیز عبارت است از ایجاد دگرگونی و تحول در خود، سازمان، محیط و ارتباطات.

نکته قابل توجه این است که بسیاری از مدیران اجرای کار و مراحل آن را می‌دانند، اما خوب بلد نیستند از بیرون به قضیه نگاه کنند و بازتاب وضعیت بیرون را در اندیشه خود به چالش بکشند. تعدادی از مدیران هم از آن طرف بام غش می‌کنند. یعنی آن چنان در به چالش کشیدن اندیشه‌های جورواجور غرق می‌شوند که کار از سرعت می‌افتد. برخی از مدیران استاد بوروکراسی، برنامه‌ریزی در کاغذ (بدون اجرا)، کاغذبازی و دیوان سالاری هستند. اما در واکنش به ارباب رجوع، همکار، دوستان، همردیفان، همتایان، بالا دستان و... ضعیفند. تعداد زیادی از مدیران با کوچکترین سخنی از سوی فرد مقابل به واکنش می‌پردازند، اما بدون برنامه و بیشتر از طریق آزمون و خطا عمل می‌کنند.

به راستی چارچوب‌های فکری و نگرش‌هایی که به واقع می‌توانند چشم‌اندازهای جدیدی را بر روی ما باز کنند، کدامند؟ این که ما که هستیم، به کجا می‌رویم و چه چیزی برنامه‌های ما را حمایت و هدایت می‌کند، همیشه در تدوین چارچوب‌های فکری ما موثرند. اهداف مهم، ارزش‌های روشن، تصویر شفاف از آینده سه مقوله مهم در تدوین چارچوب‌های اندیشه ما هستند. اهداف از پیش تعیین شده می‌توانند به همراه ارزش‌ها، خطوط راهنمایی برای چگونگی عمل کردن مدیران را فراهم آورند. ارزش‌های فردی باید در راستای ارزش‌های جمعی قرار گیرند. تصور نتیجه نهایی نیز باید روشن باشد. یک چشم‌انداز واقعی زنده و پویا محدود به یک چارچوب خاص نیست.

آنچه برای تحقق‌ یک چشم‌انداز مهم است عبارت است از این که:

چگونه تدوین شده است.

چگونه بیان شده است.

چگونه پایدار باقی می‌ماند.

برای نوشتن چشم‌انداز باید از نظریات دیگران استفاده کنیم. تدوین چشم‌انداز یک فرآیند در حال پیشرفت است که مدام باید با مشارکت فکری دیگران طراحی و به روز شود. همه دست‌اندرکاران تدوین چشم‌انداز باید تعهد خود را در اجرای چشم‌انداز نشان دهند. اما این که چارچوب‌های فکری ما و ذهنیت‌های ما چگونه می‌توانند چشم‌اندازهای جدیدی را بر روی ما باز کنند، مسئله دیگری است و همان طور که در ابتدا گفتیم چگونه می‌توان مدیرانه اندیشید و شاخص‌های


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان 7 ص

ذهنیت فلسفی

اختصاصی از فایلکو ذهنیت فلسفی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

PHILOSOPHY OF MIND by G.W.F. Hegel

(Part Three of the Encyclopaedia of the Philosophical Sciences)

William Wallace translation

The knowledge of Mind is the highest and hardest, just because it is the most 'concrete' of sciences. The significance of that 'absolute' commandment, Know thyself - whether we look at it in itself or under the historical circumstances of its first utterance - is not to promote mere self-knowledge in respect of the particular capacities, character, propensities, and foibles of the single self. The knowledge it commands means that of man's genuine reality - of what is essentially and ultimately true and real - of mind as the true and essential being. Equally little is it the purport of mental philosophy to teach what is called knowledge of men - the knowledge whose aim is to detect the peculiarities, passions, and foibles of other men, and lay bare what are called the recesses of the human heart. Information of this kind is, for one thing, meaningless, unless on the assumption that we know the universal - man as man, and, that always must be, as mind. And for another, being only engaged with

casual, insignificant, and untrue aspects of mental life, it fails to reach the underlying essence of them all - the mind itself.

§ 378 Pneumatology, or, as it was also called, Rational Psychology, has been already alluded to in the Introduction to the Logic as an abstract and generalizing metaphysic of the subject. Empirical (or inductive) psychology, on the other hand, deals with the 'concrete' mind: and, after the revival of the sciences, when observation and experience had been made the distinctive methods for the study of concrete reality, such psychology was worked on the same lines as other sciences. In this way it came about that the metaphysical theory was kept outside the inductive science, and so prevented from getting any concrete embodiment or detail: whilst at the same time the inductive science clung to the conventional common-sense metaphysics with its analysis into forces, various activities, etc., and rejected any attempt at a 'speculative' treatment.

The books of Aristotle on the Soul, along with his discussions on its special aspects and states, are for this reason still by far the most admirable, perhaps even the sole, work of philosophical value on this topic. The main aim of a philosophy of mind can only be to reintroduce unity of idea and principle into the theory of mind, and so reinterpret the lesson of those Aristotelian books.

§ 379 Even our own sense of the mind's living unity naturally protests against any attempt to break it up into different faculties, forces, or, what comes to the same thing, activities, conceived as independent of each other. But the craving for a comprehension of the unity is still further stimulated, as we soon come across distinctions between mental freedom and mental determinism, antitheses between free psychic agency and the corporeity that lies external to it, whilst we equally note the intimate interdependence of the one upon the other. In modern times especially the phenomena of animal magnetism have given, even in experience, a lively and visible confirmation of the underlying unity of soul, and of the power of its 'ideality'. Before these facts, the rigid distinctions of practical common sense are struck with confusion; and the necessity of a 'speculative' examination with a view to the removal of difficulties is more directly forced upon the student.

§ 380 The 'concrete' nature of mind involves for the observer the peculiar difficulty that the several grades and special types which develop its intelligible unity in detail are not left standing as so many separate existences confronting its more advanced aspects. It is otherwise in external nature. There, matter and movement, for example, have a manifestation all their own - it is the solar system; and similarly the differentiae of sense-perception have a sort of earlier existence in the properties of bodies, and still more independently in the four elements. The species and grades of mental evolution, on the contrary, lose their separate existence and become factors, states, and features in the higher grades of development. As a consequence of this, a lower and more abstract aspect of mind betrays the presence in it, even to experience, of a higher grade. Under the guise of sensation, for example, we may find the very highest mental life as its modification or its embodiment. And so sensation, which is but a mere form and vehicle, may to the superficial glance seem to be the proper seat and, as it were, the source of those moral and religious principles with which it is charged; and the moral and religious principles thus modified may seem to call for treatment as species of sensation. But at the same time, when lower grades of mental life are under examination, it becomes necessary, if we desire to point to actual cases of them in experience, to direct attention to more advanced grades for which they are mere forms. In this way subjects will be treated of by anticipation which properly belong to later stages of development (e.g. in dealing with natural awaking from sleep we speak by anticipation of consciousness, or in dealing with mental derangement we must speak of intellect).

What Mind (or Spirit) is

§ 381 From our point of view mind has for its presupposition Nature, of which it is the truth, and for that reason its absolute prius. In this its truth Nature is vanished, and mind has resulted as the 'Idea' entered on possession of itself. Here the subject and object of the Idea are one - either is the intelligent unity, the notion. This identity is absolute negativity - for whereas in Nature the intelligent unity has its objectivity perfect but externalized, this self-externalization has been nullified and the unity in that way been made one and the same with itself. Thus at the same time it is this identity only so far as it is a return out of nature.

§ 382 For this reason the essential, but formally essential, feature of mind is Liberty: i.e. it is the notion's absolute negativity or self-identity. Considered as this formal aspect, it may withdraw itself from everything external and from its own externality, its very existence; it can thus submit to infinite pain, the negation of its individual immediacy: in other words, it can keep itself affirmative in this negativity and possess its own identity. All this is possible so long as it is considered in its abstract selfcontaineduniversality.

§ 383 This universality is also its determinate sphere of being. Having a being of its own, the universal

is self-particularizing, whilst it still remains self-identical. Hence the special mode of mental being is 'manifestation'. The spirit is not some one mode or meaning which finds utterance or externality only in a form distinct from itself: it does not manifest or reveal something, but its very mode and meaning is this revelation. And thus in its mere possibility mind is at the same moment an infinite, 'absolute', actuality.

§ 384 Revelation, taken to mean the revelation of the abstract Idea, is an unmediated transition to Nature which comes to be. As mind is free, its manifestation is to set forth Nature as its world; but because it is reflection, it, in thus setting forth its world, at the same time presupposes the world as a nature independently existing. In the intellectual sphere to reveal is thus to create a world as its being - a being in which the mind procures the affirmation and truth of its freedom.

The Absolute is Mind (Spirit) - this is the supreme definition of the Absolute. To find this definition and to grasp its meaning and burden was, we may say, the ultimate purpose of all education and all philosophy: it was the point to which turned the impulse of all religion and science: and it is this impulse that must explain the history of the world. The word 'Mind' (Spirit) - and some glimpse of its meaning - was found at an early period: and the spirituality of God is the lesson of Christianity.


دانلود با لینک مستقیم


ذهنیت فلسفی

پرسشنامه ذهنیت فلسفی

اختصاصی از فایلکو پرسشنامه ذهنیت فلسفی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پرسشنامه ذهنیت فلسفی


پرسشنامه ذهنیت فلسفی

این پرسشنامه براساس خصوصیات تفکر فلسفی بیان شده در کتاب ذهنیت فلسفی فلیپ جی . اسمیت ساخته شده است و در پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی مورد استفاده قرار گرفته است. درای سه خرده مقیاس و 42 سؤال بصورت طیف لیکرت.


دانلود با لینک مستقیم


پرسشنامه ذهنیت فلسفی