این پایان نامه در دانشگاه تهران و در مقطع کارشناسی ارشد و به روش کمی انجام گرفته است. 126 صفحه WORD.
تبیین عوامل مؤثر بر وضعیت رفاهی خانوادههای شاغل در کورههای آجرپزی موضوع این پایاننامه است. کورههای آجرپزی سنتی یا دستی مکانهایی هستند که در آن خانوادههای کم بضاعت و معمولاً با نیروی کار زیاد، به تولید آجر میپردازند. در هر کوره، حدود سه الی چهار خانواده مشغول به کار میشوند. شرایط کاری و وضعیت رفاهی این کورهها بسیار سخت و دردناک است. کار کودکان خرد سال، زنان مسن و مردان ضعیف الحال، شرایط ناگواری را برای خانوادهها به بار آورده به طوری که روز به روز وضعیت زندگی آنان ناگوارتر میشود. سئوال اصلی این است که چرا خانوادههای شاغل در کورههای آجرپزی، از وضعیت رفاهی مناسبی برخوردار نیستند؟ برای پاسخ دادن به این سئوال، در سه سطح خُرد، میانه و کلان جستجو کردیم. در سطح خرد، عوامل فردی و عاملیتی را عامل چنین وضعیتی خواندیم. در سطح میانه، روابط اقتصادی و روابط اجتماعی خانوادهها را مورد بررسی قرار داده و در سطح کلان، توسعهی نابرابر منطقهای و نظام بیمهی تأمین اجتماعی کشور در قبال این کارگران را مورد کنکاش قرار دادیم. مدل تجربی تحقیق، شامل سطوح خرد و میانه میباشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای روابط اجتماعی (سطح میانه)، عدم اعتماد در روابط اجتماعی و نگرش رنجآلود به درآمد حلال (سطح خرد) در بین سایر متغیرهای تحقیق، همبستگی معناداری را با رفاه خانوادههای شاغل در کورههای آجرپزی نشان میدهند. در بررسی نظام تأمین اجتماعی و قانون کار کشور، مشخص شد که نظام بیمهی تأمین اجتماعی، تأثیر معکوسی بر وضعیت رفاهی این خانوادهها دارد. بر طبق قانون کار کشور، کارگران فصلی، از بیمهی بیکاری محرومند و این در حالی است که از کارفرمایانشان فقط 3% حق بیمه بیکاری اخذ میشود و مابقی سهم بیمهی آنان مشمول معافیت دولتی میگردد. علاوه براین، نظام بیمهای کشور، در پوشش تمام اعضای خانواده به عنوان نیروی کار، ناتوان است. تحلیل فضایی خانوادههای شاغل، نشان میدهد که «منطقهی مُکریان» واقع در جنوب استان آذربایجان غربی و شمال استان کردستان، تأمین کنندهی نیروی کار مورد نیاز کورههای آجرپزی استانهای آذربایجان شرقی، همدان، مرکزی، تهران، قزوین، اردبیل، کرمانشاه و در کل کورههای آجرپزی غرب کشور است. این منطقه، منطقهای محروم و دارای اقتصادی توسعه نیافته و غیرپویا است و به همین خاطر، شاهد مهاجرت خانوادههای محروم این منطقه به سوی کورههای آجرپزی هستیم. نظام پرداخت مزد به صورت «کارمزدی» نیز در جذب این خانوادهها برای کار تمامی اعضای خانواده بیتأثیر نیست. با توجه به واکاوی انجام شده از حیث نظری و تجربی، میتوان به طرح مفهوم «خانوادهی کار» پرداخت به گونهای که توسعه و گنجاندن این مفهوم در نظام بیمهای و قانون کار کشور، میتواند در بهبود شرایط کاری و گسترش و پوشش بیمهای این خانوادهها و موارد مشابه از جمله خانوادهی روستایی مؤثر واقع شود.
پایان نامه تبیین عوامل مؤثر بر وضعیت رفاهی خانواده های شاغل در کوره های آجرپزی در شهر وایقان