مقدمه:
«به نظر می رسد ما آدمیان تقریباً هر چه داریم یا هر که هستیم از برکت حافظه است. افکار و تصورات ما حاصل کار حافظه است و ادراک و اندیشه و حرکتهای ما از آن سرچشمه می گیرد. حافظه پدیده های بی شمار هستی ما را در کل واحدی یکپارچه می سازد. همانطور که اگر ذات تشکیل دهنده بدن با نیروی جاذبه ماده به هم نمی چسبید، بدن ما از هم می پاشید، اگر نیروی پیوند دهنده و وحدت بخش حافظه نمیبود، هشیاری ما به تعداد لحظه های زندگیمان تجزیه می شد». (هرینگ، 1920)
این سخنان را که هرینگ سالها پیش در سخنرانی اش در فرهنگستان علوم دین بیان کرده است نشانگر این است که حافظه به ما کمک می کند. ما هرگاه که بخواهیم در تعامل با گذشته باشیم، از تجارب گذشته استفاده کنیم، اشتباهات را اصلاح کنیم و رفتارهای مثبت را تداوم بخشیم. با کمک حافظه می توانیم دست به تجارب جدید زده و طرحی نو در اندازیم. حافظه به ما کمک می کند تا مطالب را در ذهن دسته بندی کنیم و در جای معین قرار دهیم تا هر وقت هر کدام مورد نیاز بود به یادآوریم.
حافظه در یادگیری نقش مستقیم دارد و هر چه مطلب آموخته شده در حافظه بیشتر بماند یادگیری پایدارتر خواهد بود . برای اینکه یادگیری را تقویت کنیم تا ابتدا حافظه را تقویت کنیم تا با کمک این متدها بتوانیم یادگیری مطلوب تر داشته باشیم.
حافظه جزء اولین مسائلی بوده که ذهن روان شناسان را به خود معطوف داشته است. روان شناسان بسیاری در این باره تحقیق و بررسی کرده اند و نظریاتی ارائه داده یا روش هایی را برای اندازه گیری و تقویت حافظه ابداع کرده اند. هرمان ابینگهاوس اولین روان شناسی بود که دربارة حافظه نظریاتی ارائه داده و پیشتاز تحقیقات تجربی در زمینه حافظه بوده است. روش او در اندازه گیری حافظه ، استفاده از هجاهای بی معنی بود، به این ترتیب که لیستی است هجاهای بی معنی را تهیه کرد و به فراگیران ارائه داد تا ببیند چه مقدار از آنها را به خاطر می آورند. هر چه بیشتر هجاها را تکراری کرد در هر دفعه میزان یادگیری بیشتر می شد، به این ترتیب هر چه تکرار تمرین بیشتر باشد یادگیری بهتر خواهد بود.
زنگ ها می توانند به شیوه های مختلف، تاثیراتی بینادین بر زندگی ما به جای بگذارند از جمله می توان تاثیر رنگ ها بر احساسات انسان را نام برد. هنگامی که به گل های رنگارنگ نگاه می کنیم یا یک تابلوی زیبا که از یک منظقه نقاشی شده را می بینیم این تأثیر را بیشتر درک می کنیم. زمانی که به دریای آبی با موج های آرام و موزون می نگریم، حس ارامش و آسودگی را تجربه می کنیم یا زمانی که به جنگل سرسبز با درختان محکم و بلند قامت نگاه می کنیم، شادابی و سرزندگی در رگهای ما جریان می یابد و روح زندگی در انسان دمیده می شود. با دیدن آسمان ابی با ابرهای سفید که آرام در حرکتند پی به پویایی زندگی می بریم و یا غروب خورشید با رنگ قرمز متمایل به قهوه ای یادآوری زمان استراحت و دست برداشتن از کار و تلاش خواهد بود اینها همه از تجلیات رنگ خبر می دهد و همواره این نکته را یادآور است که خالق بی همتا هیچ عنصری را در این جهان بیهوده نیافریده است. پزشکان از تأثیر رنگ ها بهره برده و از آن برای درمان بسیاری از بیماریها سود می جویند. متخصصان تعلیم و تربیت، معلمین و ... نیز از رنگ در راه اعتلای سطح یادگیری و آموزش بهره برد و از عامل رنگ جهت یادگیری بهتر و بیشتر استفاده می کنند. پژوهش حاضر نشان می دهد زمانی که اشیاء و تصاویر رنگی ارائه می شوند در مقایسه با زمانی که اشیا و تصاویر به صورت سیاه و سفید ارائه می گردند نتیجة ازمون هم در حافظه یادآوری و هم در حافظة بازشناسی مطلوب تر و بهتر خواهد بود .عامل رنگ به ازمونی کمک می کند تا اشیاء بیشتری را به خاطر سپرده و به یاد بیاورد و یا از این اشیاء دیگر بازشناسد و در هر دو حالت (رنگی یا غیر رنگی) نتیجه آزمون بازشناسی مطلوب تر از نتیجة آزمون یادآوری است.
این تحقیق ثابت می کند که حضور عنصر رنگ و رنگآمیزی در به خاطر سپردن مطالب تا چه میزان تاثیر مثبت دارد و به یادگیری کمک فراوانی می کند. در هیمن راستا راه گشای کار معلمین خواهد بود که هر چه ارائه مطالب را با وسایل کمک آموزشی مختلف همراه کنند و تدریس را متنوع تر سازند بازدهی بیشتر خواهد بود و اینکه چگونه می توانند حافظه را تقویت کرده و عوامل مخل آن را کاهش دهند.
در پایان امیدوارم این تحقیق برای آنهایی که در امر تعلیم و تربیت ایفای نقش می کنند مورد استفاده قرار گرفته و مفید واقع شود.
انشاءالله
بیان مسئله
حافظه یعنی محفوظ داشتن مطالب در ذهن و حفظ و نگهداری یادگرفته ها و اطلاعات بدست آمده در ذهن حافظه در فعالیتهای ذهنی در سراسر زندگی و در تمام فعالیتهای مرزی و اجتماعی انسان نقش اساسی دارد. اهمیت و فایده حافظه چیزی نیست که ندانیم و بخواهیم برای ثابت کردن آن مطلب زیادی بگوییم. برای پی بردن به این امر کافی است خود را جای کسی بگذاریم که به علتی حافظه خود را از دست داده است و نمی تواند دیگران را از شغل و سابقة خود مطلع سازد (شهرآرای، 1372)
بدون حافظه گذشته وجود ندارد. بدون حافظه تجربه خیلی ساده است و یادگیری نیز نمی تواند به وجود آید. با این همه، ذخیره کردن مقدار زیادی از اطلاعات در حافظه هیچ معنایی نخواهد داشت مگر اینکه بتوانیم در لحظة دلخواه، آنها را به یاد بیاوریم و مورد استفاده قرار دهیم . حتی یکی از تعاریف هوش دقیقاً این است که بتوانیم اطلاعات جمع آوری شده را ، جهت انجام دادن کارهایی که می خواهیم، به کار ببریم (گنجی، 1376).
رنگ ها آنچنان در روح و روان آدمی اثر می گذارند که موجب تغییر رفتاری می شوند. خاصیت روانی و تاثیر درونی رنگها موجب گردیده است که در امور متعددی این خاصیت مورد استفاده قرار گیرد. تجارت و فروش محصولات و تولیدات مختلف ، تبلیغات، پوشاک، فضاسازی محیط های مختلف اعم از اداری و فنی ومهندسی و کارگری و ... بالاخره تعلیم و تربیت بهره گیرندگان این خواص می باشند. درتعلیم و تربیت با شناخت خاصیت روانی رنگ ها ضمن ایجاد زمینه ای مناسب در ازهان می توان موجب افزایش بازده نیز گردید. (علی اکبر زاده، 1375)
در پژوهش حاضر سعی گردیده تا به سوالات زیر پاسخ داده شوند:
1- آیارنگ برحافظه تاثیر دارد؟
2 – آیابین یادآوری گروهی که تصاویر رنگی به آنها ارائه شده و یادآوری گروهی که تصاویر سیاه و سفید به آنها ارائه شده تفاوت معنی داری وجود دارد؟
3 – آیا بین بازشناسی گروهی که تصاویر رنگی به آنها ارائه شده و بازشناسی گروهی که تصاویر سیاه و سفید به آنها ارائه شده تفاوت معنی داری وجود دارد؟
بیان فرضیه
1 – میزان یادآوری گروهی که تصاویر رنگی به آنها ارائه شده بیشتر است از میزان یادآوری گروهی که تصاویر سیاه و سفید به آنها ارائه شده است.
2 – میزان بازشناسی گروهی که تصاویر رنگی به آنها ارائه شده بیشتر است از میزان بازشناسی گروهی که تصاویر سیاه و سفید به آنها ارائه شده است.
اهمیت پژوهش
حافظه به معنی نگهداری آثار و هر نوع اطلاع و یادآوری به موقع آنهاست . بدون حافظه گذشته ای وجود ندارد و همین گفته اهمیت حافظه را برای ما روشن می کند.
همه مطالبی که وارد حافظه می شوند برای همیشه باقی نمی مانند بلکه قسمتی از آنها به مرور از بین می رود که این پدیده را اصطلاحاً فراموشی می نامیم. فراموشی یعنی پاک شدن طبیعی خا طرات. برای پی بردن به میزان فراموشی می توان میزان یادداری را اندازه گرفت و از روی آن میزان فراموشی را حساب کرد. برای اندازه گیری یادداری روشهای زیادی به کرا می رود که مهمترین آنها عبارتند از بازشناسی، یادآوری و بازآموزی (گنجی، 1376).
برای بهتر کردن حافظه روش های زیادی وجود دارد مثلاً تکرار کردن با خود (بخود پس دادن) به یادآوری کمک می کند . دقت و توجه کافی به یادگیری و موزون بودن مواد و ... حافظه را تقویت می کند. همراه کردن موادی مانند طبقه بندی اطلاعات، سازمان دهی اطلاعات از کل به جزء و .... و همچنین شفاف و واضح کردن اطلاعات نیز تاثیر به سزایی در یادگیری دارد. ازجمله عواملی که درشفاف کردن اطلاعات نقش دارد وجود رنگ و رنگامیزی در تصاویر یا ارائه مطالب است بعنوان مثال می توان ذکر کرد کتابی با تصاویر رنگی حقیقی خیلی بهتر از کتابی با تصاویر سیاه و سفید است. یا نوشتن عنوان های یک مبحث با رنگی غیر از رنگ متن باعث جلب توجه و به خاطر سپردن آن می شود . همراه کردن عنصر رنگ و رنگ آمیزی در تعلیم و تربیت موجب انگیختگی در فرد می شوند.
اگر تصاویر رنگی و سیاه و سفید به فراگیران در ارتباط با موضوع درس نشان دهیم و از آنها بخواهیم که این تصاویر را به خاطر بسپارند یا جزئیات آن را نام برند و یا درباره ان داستان بگویند، تصاویر رنگی را مدت زمان بیشتری به خاطر می سپارند و جزئیات تصاویر رنگی را به تعداد بیشتری بیان کرده و درباره تصاویر رنگی داستان های حقیقی و زیباتر و پرمحتواتری بیان می دارند. زیرا عامل رنگ باعث دقت و توجه بیشتر به تصویر می شود و انگیزه یادگیری را افزایش داده و تصویر واضح است بنابراین جزئیات بهتر در ذهن حک می شود و حتی عامل رنگ باعث می شود تصویر زنده به نظر برسد و انسان از نظر زمانی احساس نزدیکی بیشتری به آن تصویر داشته باشد در نتیجه داستان سرایی درباره آن تصویر به زندگی خود شخص نزدیکتر خواهد بود و داستان واقعی تر و زیبا به نظر می رسد.
اهداف پژوهش
پژوهش حاضر اهداف زیر را تأمین می کند.
1 – بررسی راههایی که از آنها می توان برای تقویت و تاثیر مثبت در حافظه سود جست.
2- ارائه متدهایی برای بهتر کردن یادگیری و آموزش و بالا بردن ظرفیت حافظه.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 24 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله تأثیر رنگ در حافظه یادآوری و بازشناسی دانش آموزان دختر