فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درمورد اخلاق 1 تقوا

اختصاصی از فایلکو مقاله درمورد اخلاق 1 تقوا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد اخلاق 1 تقوا


مقاله درمورد اخلاق 1 تقوا

دسته بندی : معارف اسلامی _ دینی  ،

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 14 صفحه

تقوا محقق طوسى، راه دیگر مانع‏زدایى از سیر و سلوک را «تقوا» و تقوا را داراى سه ضلع و رکن معرفى کرده است: ترس از خدا و تحاشى از کار زشت و قصد قربت در آن ترس و این تحاشى.
در باره تقوا آمده است: «بلى من أوفى بعهده و اتقى فإن الله یحب المتقین» (1) متقین، محبوب خدا هستند.
البته همان طور که تقوا مراتبى دارد محبوبیت الهى هم درجاتى دارد.
مهم، آن است که انسان در تقوا سه رکن آن را رعایت کند: رکن اول این که از خدا بترسد و این خوف، خوف ساده باشد و بر اساس ترس از خدا تحاشى داشته باشد.
رکن دوم «تحاشى» از گناه است، بدین معنا که اگر گناه در وسط باشد، انسان خود را به حاشیه بکشد تا به آن آلوده نشود؛ مثل این که، گفته مى‏شود: «از گناه اجتناب کنید» ؛ یعنى، شما دریک جانب قرار گیرید و گناه در جانب دیگر قرار گیرد؛ یعنى، سعى کنید با پروا از متن که گناه است به حاشیه صفا و نجات قدم بردارید.
رکن سوم این است که چه در آن ترس و چه در این حاشیه رفتن، منظور، نزدیک شدن به خدا باشد .
برخى افراد از ترس زندان یا براى حفظ آبروى خود و هراس از ریختن آبرو، گناه نمى‏کنند و از آن تحاشى دارند و البته اینها خوب است.
چون دورى از گناه، «توصلى» است؛ اما نشانه سیر و سلوک نیست.
«سالک الى الله» خود را در مسیر خدا مى‏بیند و مسیر هم مستقیم و زمام این سالک در این مسیر مستقیم به دست خداست؛ چنانکه مى‏فرماید: «ما من دابة إلا هو اخذ بناصیتها إن ربى على صراط مستقیم» (2) .
کسى که گفت: «إیاک نعبد و إیاک نستعین» قهرا خود را در تحت زمام حق مى‏بیند: «یا من بیده ناصیتى، یا علیما بضرى و مسکنتى، یا خبیرا بفقرى و فاقتى» (3) و مشابه این مضمون در «مناجات شعبانیه» چنین آمده است: «بیدک لا بید غیرک زیادتى و نقصى و نفعى و ضرى» (4) .
بنابراین، انسان سالک خود را در راهى مى‏بیند که زمام راهیان آن به دست خداست.
از این رو پرهیز و ترس او «قربة الى الله» است؛ زیرا اگر چنین نباشد، او براى خود مى‏ترسد؛ نه براى رضاى خدا و بنابراین، اهل سیر نیست.
اگر انسان از گناه توبه کند و به جایى برسد که از توبه نیز توبه کند، در فضایل، مخلص است و هرگز ریا نمى‏کند.
تقوا که از بهترین اوصاف انسان سالک است، گاهى انسان آن را به این انگیزه، تحصیل مى‏کند که در دنیا و آخرت عزیز باشد.
  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن مقاله میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین ،فایل را فورا دانلود نمایید 

 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.
  • بانک ها از جمله بانک ملی اجازه خرید اینترنتی با مبلغ کمتر از 5000 تومان را نمی دهند، پس تحقیق ها و مقاله ها و ...  قیمت 5000 تومان به بالا میباشد.درصورتی که نیاز به تخفیف داشتید با پشتیبانی فروشگاه درارتباط باشید.

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد اخلاق 1 تقوا

دانلود تقوا و پرهیزکارى

اختصاصی از فایلکو دانلود تقوا و پرهیزکارى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  Word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


 قسمتی از محتوای متن 

 

تعداد صفحات : 8 صفحه

تقوا و پرهیزکارى لقمان در سخنان حکیمانه اش به فرزندش مى گوید : در این دنیایى که دریایى عمیق است و خلق بسیارى در آن غرق شده اند کشتى خود را تقوا قرار داده تا این کشتى تو را از میان امواج خطر و طوفان هاى خانمان برانداز هوا و هوس سالم به ساحل نجات برساند .
تقوا از ماده ى « وقى » است .
وقى یعنى حصار ، قلعه ى حمایت ، حافظ ، نگهدار و سپر که این حصار محکم الهى با تمرین ترک گناه به وجود مى آید و انسان را در پناه و حمایت و حفظ خود قرار مى دهد و در نتیجه در دنیا از شرور و فتن و فساد و معصیت و گناه و تجاوز در امان قرار مى گیرد و در آخرت از عذاب دوزخ و آتش ابد مصونیت مى یابد .
از امام صادق (علیه السلام) از تفسیر تقوا پرسیدند : حضرت جوابى معنوى و پاسخى ملکوتى دادند : أن لاَ یَفْقِدَک اللهُ حَیثُ أمرَک وَلاَ یَراک حَیثُ نَهاک(1) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ عدة الداعى : 303 ; بحار الانوار : 67 / 285 ، باب 56 ، حدیث 8 .
صفحه 357 در آنجا و در موقعیت و مکانتى که فرمانت داده قرار داشته باشى (مانند بودن در همه ى عبادات و بودن در عرصه ى خدمت به خلق و انجام کار خیر جایت را خالى نبیند ) و در آنجا که تو را نهى فرموده نباشى مشاهده ات نکند .
و این توضیح حضرت در حقیقت بیان عمق تقواست .
قرآن و آثار تقوا آنان که علاقه دارند خود را تا آنجا که قدرت دارند و مى توانند از دچار شدن به فتنه و فساد و گناه و معصیت و خلاصه گرفتار شدن به عذاب قیامت حفظ کنند و در این زمینه ها تقوا به خرج دهند هدایت قرآن نسبت به آنان مؤثر است .
( ذلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ )(1) .
این است کتابى که در ( حقانیت ) آن هیچ تردیدى نیست ، ( و ) مایه ى هدایت تقوا پیشگان است .
آنان که مى خواهند برّ و نیکى از افق وجودشان طلوع کند و به هر خیر و خوبى آراسته شوند همه ى برّ و خیر و خوبى و نیکى در تقواست .
( وَلَکِنَّ الْبِرِّ مَنِ اتَّقَى )(2) .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تقوا و پرهیزکارى

تحقیق درمورد تقوا

اختصاصی از فایلکو تحقیق درمورد تقوا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

تقوا

کلمه‌ی تقوا از ماده‌ی «وقی» است که به معنای حفظ و صیانت و نگهداری است در ترجمه‌های فارسی اگر این کلمه به صورت اسمی استعمال شود به پرهیزگاری ترجمه می شود مثلا در ترجمه‌ی «هدی‌ للمتقین» گفته می شود: هدایت است برای پرهیزکاران. و اگر به صورت فعلی استعمال شود خصوصا اگر فعل امر باشد به معنای خوف و ترس ترجمه می شود مثلا در ترجمه اتقوا… گفته می شود از خدا بترسید. بنابراین ترجمه‌ی صحیح کلمه تقوا «خود نگهداری» است که همان ضبط نفس است و متقین یعنی خودنگهداران راغب درکتاب مفردات القرآن می گوید: وقایه عبارت است از محافظت یک چیزی از هر چه که به او زیان می رساند و تقوا یعنی نفس را در وقایه نگهداشتن. بنابراین تقوا به معنای عام کلمه لازمه زندگی هر فردی است که می خواهد انسان باشد و تحت فرمان عقل زندگی کند و از اصول معینی پیروی نماید. تقوای دینی و الهی یعنی اینکه انسان خود را آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود. حفظ و صیانت خود از گناه که نامش تقواست به دو شکل و دو صورت ممکن است صورت بگیرد به تعبیر دیگر دو نوع تقوا می توانیم داشته باشیم: تقوایی که ضعف است و تقوایی که قدرت است. نوع اول اینکه انسان برای اینکه خود را از آلودگی‌های معاصی حفظ کند از موجبات آنها فرار کند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه دارد. نوع دوم اینکه در روح خود حالت و قوتی به وجود می‌آورد که به او مصونیت روحی و اخلاقی می‌دهد که اگر فرضاً در محیطی قرار بگیرد که وسایل و موجبات گناه و معصیت فراهم باشد آن حالت و ملکه‌ی روحی او را حفظ می کند و مانع می شود که آلودگی پیدا کند. لازمه‌ی اینکه انسانی حیات عقلی و انسانی داشته باشد این است که تابع اصول معینی باشد و لازمه ی اینکه انسان از اصول معینی پیروی کند این است که از اموری که با هوا و هوس او موافق است ولی با هدف و اصول زندگانی او منافات دارد پرهیز کند ولی لازمه‌ی همه‌ی اینها این نیست که انسان اجتناب کاری از محیط و اجتماع را پیشه سازد. راه بهتر و عالی‌تر این است که انسان در روح خود ملکه و حالت مصونیتی ایجاد کند که آن حالت حافظ و نگهدار او باشد. تقوا و اثر بزرگ دارد: یکی روشن بینی و بصیرت است که در آیه ی 29 از سوره ی انفال می فرماید: ان تتقوا … یجعل لکم فرقانا یعنی اگر تقوای الهی داشته باشید خداوند برای شما مایه تمیز و تشخیص می دهد دیگری حل شدن مشکلات و آسان شدن کارها و بیرون آمدن از تنگناها و مصادیق است که در سوره ی طلاق آیه ی 4 می‌فرماید و من یتق‌ا… یجعل که مخرجاً‌ یعنی هر کس که تقوای الهی داشته باشد خداوند یک نوع آسانی در کار او قرار می دهد.

معنا و مفهوم تقوا

 

آیه 18 سوره حشر خطاب به مؤمنین است: «یاایها الذین آمنوا اتقوا الله، ای اهل ایمان تقوای الهی داشته باشید». راجع به کلمه تقوا ما مکرر بحث کرده و نوشته ایم که اگر چه معروف در ترجمه ها این است که تقوا را گاهی به ترس و گاهی به اجتناب ترجمه می کنند - اگر بعد از آن خدا ذکر شده باشد «اتقوالله» می گویند یعنی از خدا بترسید و اگر معصیت ذکر شده باشد «اتق المعاصی» می گویند معنایش این است که از معاصی اجتناب کنید - ولی مفهوم کلمه تقوا نه اجتناب است و نه ترس. البته تا حدی ملازم با این دو هست، یعنی هر جا که تقوا باشد خشیت الهی هم هست و هر جا که تقوا باشد اجتناب از معاصی هم هست ولی خود این لغت معنایش نه اجتناب است و نه ترس؛ و در اصطلاحات خود قرآن و در نهج البلاغه - که تقوا خیلی تکرار شده است - کاملا پیداست که معنی تقوا نه ترس است و نه اجتناب.تقوا از ماده «وقی» است. وقی یعنی نگهداری. تقوای از معاصی در واقع معنایش «خود نگهداری» است. متقی باش یعنی خود نگهدار باش. خود این، یک حالت روحی و معنوی است که از آن تعبیر به «تسلط بر نفس» می کنند. اینکه انسان بتواند خود بر خود و در واقع اراده و عقل و ایمانش بر خواهشها و هوسهایش تسلط داشته باشد به طوری که بتواند خودش خودش را نگه دارد این نیروی خود نگهداری اسمش «تقوا» است. خود را نگه داشتن از چه؟ از آلوده شدن به معصیت. نتیجه آلوده شدن به معصیت چیست؟ در معرض قهر و انتقام خدا قرار گرفتن. پس خود را نگهداری کردن از معصیت لازمه اش اجتناب از معصیت است و لازمه اجتناب از معصیت، خود را از لازمه معصیت یعنی خشم الهی نگهداری کردن است. پس اگر گفتند «اتق الذنب» معنایش این است که خود را نگه دار از اینکه گرفتار گناه شوی. اگر بگویند «اتق الله» معنایش این است که خود را نگه دار از اینکه گناه کنی و در اثر گناه کردن در معرض خشم الهی قرار بگیری.

ما کلمه ای نداریم که بخواهیم به جای «اتقوا» بگذاریم و لذا ترجمه نداریم، همیشه می گوییم تقوای الهی داشته باشید. لغتی در زبان فارسی وجود ندارد که به جای کلمه «تقوا» بگذاریم ولی وقتی که با جمله بیان کنیم مقصود همین در می آید، خود را نگهداری کردن، که اساس تربیت دینی همین است که انسان خود بر خود مسلط باشد. مگر می شود چنین چیزی که یک چیز خودش بر خودش مسلط باشد؟ اگر یک چیز خودش یک امر بسیط باشد که معنی ندارد خودش بر خودش مسلط باشد. این نشان می دهد که انسان دو «خود» دارد، یک خودش خود حقیقی است و خود دیگرش ناخود است، و در واقع تقوا تسلط خود است بر ناخودی که (انسان) آن ناخود را خود می داند. شاید این حدیث را مکرر خوانده باشیم که پیامبر اکرم عبور می فرمودند، دیدند عده ای از جوانان مسلمین در مدینه مشغول زورآزمایی هستند از این راه که سنگ بزرگی را بلند می کردند مثل «وزنه برداری» که چه کسی بیشتر می تواند این سنگ را بلند کند. حضرت ایستادند. بعد فرمودند: آیا می خواهید من میان شما داور باشم که کدامیک از شما قویتر هستید؟ همه گفتند: بله یا رسول الله، چه از این بهتر! شما داور باشید. فرمود: پس من قبلا به شما بگویم از همه شما قویتر آن فردی است که وقتی شهوت و طمعش به هیجان در می آید بتواند بر آن مسلط باشد، و آن کسی است که وقتی بر چیزی خشم می گیرد بتواند بر خشم خودش مسلط باشد. مولوی می گوید: وقت خشم و وقت شهوت مرد کو *** طالب مردی چنینم کو به کوامام علی علیه السلام می فرماید: «اشجع الناس من غلب هواه؛ از همه مردم شجاعتر کسی است که بر هوای نفسش غالب باشد. پس روح تقوا همان خود نگهداری است. خود را از چه نگهداری کردن؟ از هر چه که انسان بخواهد خودش را نگه دارد، آخر بر می گردد به خودش. حتی آدم جبان که از دشمن می ترسد، اگر حساب کنید مغلوب ترس و جبن خودش شده. اگر انسان بتواند بر نفس خودش در آن حد مسلط باشد که بر جبن خودش هم مسلط باشد، بر بخل و حسد و خشم و طمع و آز و حرص خودش مسلط باشد، این اسمش «تقوا» است.

تقوا مداری

فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > کلیات > مباحث اخلاقی

(cached)

معیار ارزیابی انسان ها، از دیدگاه‌های مختلف، با یکدیگر متفاوت است. در فرهنگ اسلامی در عالم هستی، فقط خداوند است که اصیل، ارزشمند، واقعی و تنها وجود حقیقی است، و بقیّه موجودات، جلوه های وجودی او هستند. بنابراین، در نظام ارزشی اسلام هم هر چیزی که به خداوند مرتبط شود به مقدار ارتباطش ارزش پیدا می‌کند. به همین جهت موقعیت قومی، علمی، جغرافیائی، سابقه تاریخی، رنگ پوست، نوع نژاد، امکانات مالی، موقعیت سیاس اجتماعی، وابستگی حزبی و گروهی، زن یا مرد بودن و. . . هیچ یک معیار ارزش نیست و تنها تقوا ملاک ارزش است. هر کس به اندازه تقوا و عبودیّتش در پیشگاه خداوند ارزش دارد. خداوند در قرآن می فرماید:« ان اکرمکم عندالله اتقیکم» (بهترین شما نزد خداوند، باتقواترین شماست.) و نیز می فرماید: « یاایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبایل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر »؛ (سوره حجرات، آیه 13) (ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن -یعنی از آدم و حوا- آفریده ایم و شما را در قبایل گوناگون قرار داده ایم تا یکدیگر را از هم بازشناسید. اینها ملاک برتری نیست. گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست. خداوند بسیار دانا و بسیار آگاه است.) به روشنی در این آیه ملاحظه می‌شود که انتساب به فلان خانواده یا قوم، یا عجم بودن و عرب بودن، سیاهی و سفیدی، فقیر و غنی، ضعف و قدرت، بنده یا آزاد بودن و خلاصه هیچ چیز به کسی در اسلام شرافت نمی‌دهد، جز تقوای الهی؛ و امتیازات اجتماعی و مزایای مادی همه وهم و خیال است و در نزد خداوند ارزش و اعتباری ندارد، چون سعادت حقیقی انسان به حیات پاکیزه و ابدی او در نزد خداوند است که آن هم فقط در سایه تقوی و دوری از معصیت ممکن است. لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«ای مردم، خدای شما یکی است، پدر شما یکی است. هیچ برتری برای عرب و عجم نیست. نه عجم بر عرب و نه سیاه بر سفید و سفید بر سیاه و سرخ پوست به سیاه و سیاه بر سرخ پوست شرافتی ندارد، مگر بر اساس تقوی. شریف ترین شما نزد خداوند کسی است که تقوایش بیشتر باشد.» در تاریخ نمونه های زیادی به چشم می‌خورد که رسول خدا و ائمه اطهار به افرادی که ظاهرا هیچ ارج و اعتباری نداشتند، بسیار احترام می‌گذاشته‌اند. مثلاً رسول خدا به بعضی از اشراف ثروتمند که از قبیله های معروف و مشهور عرب بودند، دستور می‌فرمود دخترانشان را به ازدواج افرادی گمنام و فقیر درآورند، یا به بلال حبشی که یک مرد سیاه چهره بود و از اعتبارت دنیوی بهره ای نداشت، احترامی می‌گذاشت که به بعضی از بزرگان و رؤسای قبائل قائل نمی‌گذاشت. برترین مرحله تقوا، تقواى دل و خضوع آن در پیشگاه ذات اقدس خداوند است که از خضوع دل در برابر اوامر و نواهى الهى شروع مى‏شود و به آ ن جا ختم مى‏شود که دل فقط در پیشگاه خدا خاضع باشد. وقتى به آن بارگاه امن راه یافت همه آنچه را که خدا تقدیس کرده و بزرگ داشته، مقدس و بزرگ مى‏شمارد. قرآن کریم مى‏فرماید: «و من یعظم شعائر الله فإنها من تقوى القلوب». [19]

پرهیزکاران از نظر تعظیم شعایر سه گروهند:

گروه اول: کسانى که در مقام عمل، متقى هستند. اینان از جهنم، نجات پیدا کرده به بهشت مى‏رسند؛ اما «تقواى دل» چیز دیگرى است. گاهى انسان خود را بزرگ دانسته و محبوب مى‏دارد و براى نجات جان خود از عذاب، دست به آلودگى دراز نمى‏کند. چنین شخصى گرچه اوامر الهى را انجام داده، و از نواهى پرهیز کرده اما در حقیقت او خود را بزرگ مى‏دارد؛ نه دستورهاى الهى را. او متقى است اما تقواى بدنى دارد نه تقواى دل و در مرحله عمل، با تقوا و طهارت است.

گروه دوم: که از گروه اول بالاترند، کسانى هستند که شعایر الهى را بزرگ مى‏شمارند؛ یعنى آنچه را که خدا به آن امر کرده، چون فرمان الهى است گرامى مى‏دارند و به آن عمل مى‏کنند و از آنچه خدا نهى کرده، چون نهى خداست پرهیز مى‏کنند. این گروه نیز از دوزخ مى‏رهند و به بهشت مى‏رسند و تقواى آنان نیز «تقواى قلب» است؛ زیرا دستور الهى را، از آن جهت که دستور الهى است، گرامى مى‏دارند نه از آن جهت که ضامن نجات از دوزخ و مایه وصول به بهشت است.

کسى که براى نجات از جهنم تلاش و کوشش مى‏کند «عبدالنجاة من النار» و آن کس که براى رسیدن به بهشت کوشش مى‏کند «عبدالفوز بالجنة» است نه «عبدالله»! او پس از نجات از جهنم و ورود به بهشت، مانند مزدورى است که اجرتش را بعد از کار از کارفرما مى‏گیرد، دیگر رابطه‏اى با کارفرما ندارد.

انسان باید شعایر الهى را، از آن جهت که دستور خداست، بزرگ بشمارد گرچه اجرت مى‏گیرد ولى احترام امر خدا و تکریم نهى وى مهم است. او مانند اجیرهاى دیگر نیست بلکه بالاتر از آنهاست، ولى بالأخره امر و نهى الهى محدود است. چون بهشت جاى تکلیف نیست، و وقتى تکلیف و امر و نهى نبود، سخن از تعظیم احکام تشریعى الهى مطرح نیست و در نتیجه آن تعظیم براى چنین شخصى حاصل نیست.

گروه سوم: که از گروه اول و دوم بالاترند، کسانى هستند که اوامر و نواهى الهى را تکریم مى‏کنند، واجبها و مستحبها را انجام مى‏دهند، حرامها و مکروهها را ترک مى‏کنند؛ نه براى رهیدن از جهنم و رسیدن به بهشت و نه براى این که امر و نهى خداست، بلکه از این جهت که خدا محبوب بالاصاله و عظیم و اعلاى بالذات است، آنچه از ناحیه او و به او منسوب باشد نیز از عظمت و حرمت، برخوردار است. چنین انسانى که در رکوعش «سبحان ربی العظیم و بحمده».

و در سجودش «سبحان ربى الاعلى و بحمده».

مى‏گوید در حقیقت، به «الله» تعظیم مى‏کند؛ او در دنیا، برزخ و قیامت و مراحل نهایى آن، که بهشت است، بنده خداست خدا را بزرگ مى‏دارد، از این رو دستورهاى الهى را، «بالتبع» و به عنوان «محبوب بالغیر» گرامى مى‏شمرد تا خود را از هر خطرى برهاند.

چون جان انسان، امانت الهى است و نه از آن خود انسان، همان‏گونه که انسان حق ندارد به جان دیگرى آسیب برساند، مجاز نیست به جان خود صدمه وارد کند؛ زیرا هیچ‏کس مالک جان خود نیست، چنانکه مالک مال خود هم نیست. اگر مالک مال خود مى‏بود، مى‏توانست در آن، اسراف کرده آن را در راه باطل مصرف کند. او مالک وقت خود هم نیست؛ بلکه فقط امین و وکیل است و نفوذ او وابسته به محدوده وکالت اوست. ذات اقدس خداوند به هر کسى وکالت خاص داده و محدوده وکالت او نیز مشخص است. از این رو تصرفش در جان، عمر، مال و مانند آن در محدوده جواز شرعى است. چنین انسانى همواره به خدا تعظیم کرده به اوج تقوا مى‏رسد.

تذکر: کسانى مانند جناب خواجه عبدالله انصارى که «منازل السائرین» رانوشته و یا چون مرحوم عبدالرزاق کاشانى که آن را شرح کرده است، معمولا براى‏سیر و سلوک، نوعى «بدایات» و «اوایل» قایل هستند. البته برهان عقلى‏برضرورت و تحتم این روش اقامه نشده چنانکه دیگران، منازل راه را به‏گونه‏اى دیگر ارایه کرده‏اند، و محور مهم این گونه تبویبها، یا مشاهده سالک‏است که سفرنامه خود را تدوین مى‏کند، یا «استقراء» و «استحسان». به هر تقدیر، این راه براى سالکانى باز است که در مراحل ابتدایى از تقواى تن، به تقواى دل برسند و آنگاه به اوج تقواى دل، که فقط تعظیم خداست، راه پیدا کنند.وقتى خدا پیش آنها عظیم بود، غیر خدا عظیم بالذات نیست.

حضرت على (علیه‏السلام) در باره پرهیزکاران مى‏فرماید:

«عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فى أعینهم». [20]

غیر خدا هرچه هست در چشمان آنان، عظمتى ذاتى‏ندارد.

منابع: تفسیر المیزان، ج 18، ص 354 تا 364.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تقوا

دانلود تحقیق تقوا و پرهیزکارى

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق تقوا و پرهیزکارى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تقوا و پرهیزکارى


دانلود تحقیق تقوا و پرهیزکارى

دسته بندی : علوم انسانی _ معارف اسلامی ، مذهبی ، دینی ، تحقیق

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تقوا و پرهیزکارى لقمان در سخنان حکیمانه اش به فرزندش مى گوید : در این دنیایى که دریایى عمیق است و خلق بسیارى در آن غرق شده اند کشتى خود را تقوا قرار داده تا این کشتى تو را از میان امواج خطر و طوفان هاى خانمان برانداز هوا و هوس سالم به ساحل نجات برساند . تقوا از ماده ى « وقى » است . وقى یعنى حصار ، قلعه ى حمایت ، حافظ ، نگهدار و سپر که این حصار محکم الهى با تمرین ترک گناه به وجود مى آید و انسان را در پناه و حمایت و حفظ خود قرار مى دهد و در نتیجه در دنیا از شرور و فتن و فساد و معصیت و گناه و تجاوز در امان قرار مى گیرد و در آخرت از عذاب دوزخ و آتش ابد مصونیت مى یابد . از امام صادق (علیه السلام) از تفسیر تقوا پرسیدند : حضرت جوابى معنوى و پاسخى ملکوتى دادند : أن لاَ یَفْقِدَک اللهُ حَیثُ أمرَک وَلاَ یَراک حَیثُ نَهاک(1) . ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ عدة الداعى : 303 ; بحار الانوار : 67 / 285 ، باب 56 ، حدیث 8 . صفحه 357 در آنجا و در موقعیت و مکانتى که فرمانت داده قرار داشته باشى (مانند بودن در همه ى عبادات و بودن در عرصه ى خدمت به خلق و انجام کار خیر جایت را خالى نبیند ) و در آنجا که تو را نهى فرموده نباشى مشاهده ات نکند . و این توضیح حضرت در حقیقت بیان عمق تقواست . قرآن و آثار تقوا آنان که علاقه دارند خود را تا آنجا که قدرت دارند و مى توانند از دچار شدن به فتنه و فساد و گناه و معصیت و خلاصه گرفتار شدن به عذاب قیامت حفظ کنند و در این زمینه ها تقوا به خرج دهند هدایت قرآن نسبت به آنان مؤثر است . ( ذلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ )(1) . این است کتابى که در ( حقانیت ) آن هیچ تردیدى نیست ، ( و ) مایه ى هدایت تقوا پیشگان است . آنان که مى خواهند برّ و نیکى از افق وجودشان طلوع کند و به هر خیر و خوبى آراسته شوند همه ى برّ و خیر و خوبى و نیکى در تقواست . ( وَلَکِنَّ الْبِرِّ مَنِ اتَّقَى )(2) . بلکه نیکى آن است که کسى تقوا پیشه کند . آنان که مى خواهند فرداى قیامت علم بى جهل ، عزت بى ذلّت ، ثروت بى فقر ، حیات بى مرگ به دست آورند(3) راهى جز پیشه کردن تقوا و پرهیز از همه ى معاصى و روى آوردن به همه ى واجباتى که به آنان تعلّق مى گیرد ندارند . ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 ـ بقره ( 2 ) : 2 . 2 ـ بقره ( 2 ) : 189 . 3 ـ المفردات راغب . صفحه 358 ( . . . وَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ )(1) . و از خدا بترسید ، باشد که رستگار گردید . آنان که مشتاق معیت با حق هستند و علاقه دارند همیشه و در همه جا با خدا باشند و از انس با او لذت ببرند و از سرمایه ى همراهى با او و همراهى او با خود بهره مند شوند باید تقوا پیشه کنند . ( . . . وَاتَّقُوا اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ )(2) . و از خدا پروا بدارید و بدانید که خدا با تقوا پیشگان است . آنان که از سختى عقاب و جریمه ى خدا بیم دارند و نمى خواهند

تعداد صفحات : 8 صفحه

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
« پشتیبانی فروشگاه مرجع فایل این امکان را برای شما فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دانلود نمایید »
/images/spilit.png
 

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تقوا و پرهیزکارى

تحقیق در مورد حجاب

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حجاب


تحقیق در مورد حجاب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:19

 

  

 فهرست مطالب

 

 

مقدمه :

 

الف : عوامل بیرونی :

 

ب :عوامل درونی:

 

راههای مقابله با بد حجابی وبی حجابی در جامعه :

 

 

 

 

 

حجاب در لغت به معنای : حایل شدن ‍، پوشاندن ، مانع شدن است 0 الحجاب مفرد کلمة حجب به معنای : پرده ، پوشش ، لباس ، پارچه وهر چیزی که چیز دیگر را بپوشاند یا هر مانع وحایل وفاصله میان دو یا چند چیز 0 (1)

حال که به معنای لغوی حجاب پی بردیم ، معلوم می شود که حجاب مصونیت واطمینان بخش است نه محــدودیت آور! چرا که گوهر وجودی انسان ارزشمندترین و گرانمایه ترین چیزی است که ازجانب خداوند باریتعالی ، آن مهربانترین مهربانـــان به ودیعه گذارده شده است 0 وهر چیز ارزشمند نیازمند مراقبت ، محافظت ، نگهبانی وممانعت از مفقود شـدن ودسـت درازی و سرقت است و گوهر ارزشمند وجود آدمی به مراتب اولی نیازمند چنیین مراقبتی است 0 حجاب صدفی است که از این گوهــر گرانمایه محافظت می نماید ، پس با چنین تعبیری نیز حجاب ، ارزش آفرین است وپاسبان ارزش نه محدودیت و از بین برندة ارزش وکم کننده ی بهای ذی قیمت آدمی !

اگر فرض کنیم که انسانی کالای بسیار ارزشمند مانند : ماشین گران قیمت یا شمش طلا ویا میلیونها تومان پول دارد ، تحقیقاً برای نگهداری ومحافظـت آن از چشم ودسـت متجاوزین در اندیشه ی چاره ای می افتد. بطور مثال : برای محافظت ماشینش ، قفل الکترونیکی و زنجیر و وبرای نگهداری از شمش طلا وپول از سیستم بانکی استفاده می کند ، چراکه از حفظ وصیانت اموال خود مطمئن گردد 0 آیا چنین عملی محدود کردن ویا محروم کردن از دارایی است ؟ آیاگوهر وجودی انســـان بعنوان ارزشمند ترین وکامل ترین موجودات نیازمند چنین مرا قبتی نیست ؟ تقوای الهی به همین منظـور در قرآن وروایات بطور متواتربیان شده است وتذکرات فراوانی در نگهداری چشم ودست از خیانت به مال وناموس افراد شده است 0 « اللهمّ احفظ عیوننا من الحرام والخیانه » خدایا چشمان مارا از نگاه به حرام وخیانت محفوظ بدار !

بعضی افراد بد حجابی ویا بی حجابی را آزادی دانسته وآن را لازمه ی پیشرفت وترقّی می دانند وحجاب رامانع این پیشرفت!

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حجاب