فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله اصول حاکم بر برنامه تعلیم و تربیت دینی دوره ی ابتدایی

اختصاصی از فایلکو مقاله اصول حاکم بر برنامه تعلیم و تربیت دینی دوره ی ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اصول حاکم بر برنامه تعلیم و تربیت دینی دوره ی ابتدایی


مقاله اصول حاکم بر برنامه تعلیم و تربیت دینی دوره ی ابتدایی

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:6

ادیان الهی ارائه دهنده ی معیارهایی هستند که هر فرد می تواند آنها را برای ارزشیابی آگاهانه آن چه در زندگی روزمره وی اتفاق می افتد بکار گیرد. این معیارها مهمترین مفاهیمی هستند که می باید در فرایند تعلیم و تربیت دینی بازشناخته شده و کارکرد هر یک به خوبی لمس شود. با این تلقی تربیت دینی به مثابه ی ابزاری مهم برای رشد تفکر و پرورش شخصیت انسان به شمار می آید. و از آنجا که انسان موجودی فعال و اندیشمند است، آن گروه از روشهای تربیتی مورد توجه هستند که به شاگردان مجال فعالیت و بکارگرفتن توانائیها یشان را می دهند.

در حوزه ی شیوه های تربیتی یکی از اعتقادات صحیح رایج در میان متخصصان این است که می توان به بچه ها فرصت داد تا خودشان به تنهایی درباره ی ماهیت زندگی ( از جمله بعد غیر مادی آن) به جستجو بپردازند. مطابق این دیدگاه ، پرورش روح جستجوی گری در باره ی ماهیت زندگی ، هدف تربیتی بزرگی است. هدفی که اگر تحقق یابد آدمی را برای یک عمر بهره مندی از آن چه دین به عنوان یک منبع وثیق در اختیار او قرار می دهد آماده می کند. به او احساس نیاز و توان طلب می دهد و او را به فردی فعال مبدل می سازد که توان انتخاب و تصمیم گیری دارد.

اینگونه است که تعلیم و تربیت دینی:


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اصول حاکم بر برنامه تعلیم و تربیت دینی دوره ی ابتدایی

دانلود تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام


دانلود تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

 

مشخصات این فایل
عنوان: تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 12

این مقاله درمورد تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام می خوانید :

اصول عملى تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام
بر اساس مبانى یاد شده میتوان چندین نتیجه‌ى  کلى را براى کیفیت تعلیم و تربیت بدست آورد که آنها را «اصول عملى تعلیم و تربیت» مینمایم:
1ـ ارزیابى صحیح از نیازهاى مادّى و معنوی. محتواى تعلیم و تربیت و رفتار مربّى باید بگونه‌اى باشد که فراگیر، اصالت بُعد روحى و معنوى انسان را بفهمد و همواره به نیازهاى مادّى بعنوان ابزار و وسیله (و نه بعنوان هدف) بنگرد.21 در عین حال باید از افراط در توصیه‌هاى زاهدانه که موجب اختلالات جسمانى و احیاناً ناهنجاریهاى روانى نیز میشود پرهیز کرد و  رعایت اصول بهداشت و تربیت بدن و تفریح معقول را نباید فراموش کرد.
2ـ برانگیختن احساس کرامت و عزّت نفس. با توجّه به موقعیّت ویژه انسان در میان آفریدگان و نعمتهاى خاصّى که خداى متعال به انسان عطا فرموده ـ خواه نعمتهاى بدنى و روانی، و خواه نعمتهاى  بیرونى و اجتماعى ـ  و تسلّطى که به او بر طبیعت بخشیده است باید احساس کرامت و عزّت را در فراگیر برانگیخت و به وى آموخت که دست یازیدن به کارهاى پست بمنزله‌ى  آلوده کردن گوهر انسانیت است و پیروى کردن از هواهاى نفسانى بمنزله‌ى  برده ساختن و  زبون کردن عقل و روح ملکوتى است.22 و از سوى دیگر، با توجّه به اینکه اندامهاى بدن و نیروهاى روان،  مانند نعمتهاى بیرونی، همگى امانتهاى الهى است باید برخورد و بکارگیرى آنها بگونه‌اى باشد که موجب رضاى صاحب حقیقى آنها یعنى خداى متعال باشد تا خیانت در امانت نگردد.  همچنین معلّم و مربّى باید به فراگیران بچشم امانت الهى بنگرد که بدین منظور بدست او سپرده شده‌اند که برترین آموختنیها را با بهترین شیوه‌ها به ایشان بیاموزد و به نیکوترین وجهى آنانرا بپرورد.23

3ـ مبارزه با غفلت. با توجّه به اینکه انسان همواره بر سر دوراهى بسوى بی‌نهایت ترقّى و بی‌نهایت انحطاط است باید فراگیر را همواره متوجّه  خطیر بودن موقعیّتش کرد تا به تکریم ابتدائى الهى و نعمتهاى دنیوى مغرور نشود24 و مانند بعضى از هیومنیست‌ها آنرا مایه‌ى  افتخار ابدى خود نپندارد، و نیز زندگى را به غفلت و بطالت نگذراند.25 و همچنین از غریزه‌ى  منفعت جویى و کمال طلبى و زیان گریزى که در نهاد هر انسانى هست براى شتاب دادن به حرکت تکاملی، بهره جست آنچنانکه در تعالیم قرآن کریم26 و سنّت معصومین(ع) مشهود است.
4ـ زنده نگهداشتن یاد خدا. با توجّه به هدف آفرینش انسان که همان رسیدن به قرب الهى است باید یاد خدا را در دل فراگیر زنده کرد تا هم آرامش روحی27 وی، تأمین شود و هم ا‌ز آن، مانند قطب‌نمایى براى تشخیص و تصحیح مسیر، استفاده کند، و هم با تأثیر دادن انگیزه‌ى  الهی، به کارهایش ارزش ببخشد.28
5ـ معاوضه‌ى  متناهى با نامتناهی. با توجّه به مقدّمه بودن زندگى دنیا براى آخرت باید دو نتیجه‌ى  مهم گرفت: یکى آنکه به لذّتها و رنجهاى دنیا، اصالت نبخشد: نه به خوشیهاى دنیا دل ببندد، و نه از رنجهاى آن بهراسد؛29 و دیگر آنکه ارزش واقعى ساعات و لحظات عمرش را درک کند که میتوان با صرف آنها در کارهاى خداپسند، سعادتى ابدى بدست آورد چنانکه میتوان با صرف آنها در ضدّ ارزشها به شقاوت ابدى مبتلا شد. از اینروی، ارزش یک لحظه عمر با خروارها طلا و الماس هم قابل سنجش نخواهد بود.
6ـ مبارزه با طفیلی‌گری. با توجّه به اینکه کمال و سعادت ابدى انسان تنها بوسیله‌ى  فعّالیت اختیارى خودش حاصل میشود30 و حتّى استحقاق شفاعت را نیز میبایست با اعمال شایسته کسب کرد31 باید روحیّه‌ى  خودجوشى و خودکارى و استقلال شخصیّت را زنده، و احساس مسئولیت و تعهّد را تقویت، و با خوى سربار شدن و طفیلی‌گرى و اتّکاء به دیگران مبارزه کرد32 و در همه‌ى  رفتارها و برخوردها با فراگیران (مانند موارد نوشتن تکلیف و...) این نکته را خاطرنشان کرد.
7ـ اهتمام به آزادى در عمل. با توجّه به نقش «انتخاب آزاد» در حرکت تکاملى انسان باید امکان آزادى در عمل را به فراگیر داد و او را مانند مهره‌ى  بی‌اراده‌اى در نیاورد، و سعى کرد که آموزشها و تلقینات، جنبه‌ى  تحمیلى و وارد کردن فشار نداشته باشد و در مواردى که مصالح فراگیر، اقتضاى دخالت مربّى داشته باشد باید سعى شود که اینگونه دخالتها بطور غیر مستقیم انجام گیرد بگونه‌اى که فراگیر، چندان احساس فشار و محدودیّت نکند و حتّی‌المقدور توأم با استدلال منطقى باشد و از مرز راهنمایى فراتر نرود.
8ـ رعایت اصل تدریج. با توجّه به تدریجى بودن سیر رشد و تکامل طبیعى و اکتسابی، باید معلّم و مربّى همواره مقتضیات سنّ و عوامل طبیعى و اجتماعى را در نظر بگیرد و سعى کند فراگیر را قدم به قدم و به آرامى بالا بیاورد و انتظار جهشهاى سریع و ناگهانى نداشته باشد و حتّى از زیاده‌روى فراگیر در فعالیتهاى درسى یا خودسازى که ممکن است موجب ناتوانى جسم یا آسیبهاى روانى وى گردد با تدبیر عاقلانه‌اى جلوگیرى کند.33
9ـ انعطاف و اعتدال. با توجّه به تفاوتهاى فردى و گروهی، باید هم در برنامه‌ریزى و هم  در اجراء برنامه‌ها، انعطاف لازم و معقول را در نظر گرفت و از اصرار بر طرح و اجراء برنامه‌هاى خشک و یکنواخت و یکسان نسبت به همه‌ى  فراگیران که موجب تضییع حقوق و ناکامى بسیارى از ایشان میشود پرهیز کرد و در هر حال، باید اعتدال را بعنوان یک اصل، منظور داشت.
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

مقدمه
مبانى نظرى تعلیم و تربیت در اسلام
اصول عملى تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

دانلود مقاله کامل درباره تعلیم و تربیت در اسلام

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله کامل درباره تعلیم و تربیت در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تعلیم و تربیت در اسلام


دانلود مقاله کامل درباره تعلیم و تربیت در اسلام

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :16

 

بخشی از متن مقاله

تعلیم و تربیت در اسلام

قَد اَفلَحَ مَن تَزَکی وَ ذَکَرَ اسمَ رَبِهِ فَصَلی.

موضوع بحث مسأ له ی تعلیم و تربیت در اسلام و رابطه ی بین تربیت و تعلیم است. تعبیری که معمولا قرآن از کلمه ی ((تربیت)) می کند با لغت تزکیه است: ((قد أفلَحَ مَن زَکّیها وَ قَد خابَ مَن دَسّیها))2 یا در جای دیگر: ((قَد أفلَحَ مَن تَزَکّی وَ ذَکَرَ اسمَ رَبِهِ فصلی)) . و یا در سوره ی مبارکه ی جمعه که هدف از بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) ذکرمی شود: ((هُوَالذی بَعَثَ فِی الاُمِیّینَ رَسُولاً مِنهُم یَتلُوا عَلَیهِم ایاتِهِ وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة ...)) 3.

بنابراین، کلمه ی ((تزکیه)) به عنوان بیان مفهوم تربیت در قرآن، چندین مورد به کار رفته است. تزکیه از نظر لغوی یعنی پیراستن و پاک کردن از آلودگی ها و شوائب. کلمه ی (( زکات)) نیزبا ((تزکیه)) هم خانواده است؛ یعنی تزکیه و زکات از یک ریشه اند و اگر معنای تزکیه، پیراستن و پاک کردن از آلودگی ها باشد، کلمه ی زکات نیز تقریبا به همین مفهوم به کار رفته است. یعنی گفته می شود زکاتی که به مال تعلق می گیرد، در واقع، پیراستن مال است از قسمتی که حقوق مردم به آن تعلق گرفته است و اگر این قسمت از مال جدا شد، بقیه ی مال، گوارا و پاک و قابل بهره برداری است و ازهرگونه طمع و کینه و نفاق و نظرسویی به دور خواهد بود. اما اگر چنان چه حق مردم از مال پرداخت نشد، این مال، پاک شده و پیراسته نیست، آلوده است و طبعا این مال برای صاحبش آن برکت، پاکی، صفا و پیراستگی را ندارد. آنجا که تزکیه درباره ی نفس و روح و جان و روان به کار رفته به معنای پیراستن روح وفکر از هر گونه آلودگی است: آلودگی فکری، آلودگی اخلاقی و آلودگی های روحی. پیراستن از این مسایل جنبه ی تزکیه ی کار است.

تزکیه قبل از تعلیم

اکنون لازم است در این زمینه چند نکته تذکر داده شود. یکی این که در قرآن مسأ له ی تزکیه قبل از تعلیم آمده است؛ یعنی پرورش قبل از تعلیم و قبل از آموزش است. بر خلاف اصطلاح معمول آموزش و پرورش، که در بین ما فارسی زبانان رایج است و آموزش را بر پرورش مقدم می دانیم، در اسلام و در تعبیر قرآن مسأ له ی تزکیه و تربیت قبل از تعلیم به کار رفته است. ظاهرا تعبیری که کشورهای عربی از این وزارتخانه دارند ((وزارة التربیة و التعلیم )) است. مسأ له ی پیراستن قبل از آراستن است. یعنی بایستی اول روح، جان، روان، اخلاق، اجتماع و عمل از آلودگی و انحراف پاک گردد، بعد از این پیراستگی، آماده می شود تا به کمالات هم آراسته شود و رشد کند و بالا بیاید. اما اگرزمینه ی روح یا فکر آلوده بود، زمینه ی اجتماع آلوده بود، چنین شرایطی برای بالا آمدن و تربیت و رشد آماده نیست.

رابطه ی تزکیه و تربیت

رابطه ای که بین تزکیه و تربیت وجود دارد، رابطه ای است که بین مقدمه و ذی المقدمه برقرار است، یا پیرامون یک حقیقت، ارتباطی است که بین یکی از ریشه ها و اصول بزرگ آن حقیقت موجود است. یعنی تزکیه به معنای پاک کردن و پیراستن از آلودگی ها است، اما تربیت یعنی بالا آوردن و رشد دادن و نمو دادن و بالا آوردن است. یک ارتباط بسیار دقیق بین تزکیه و تربیت برقرار است. مادام که یک شیئی را به خوبی پاک نکنیم برای رشد آماده نمی شود.

این مسأ له در قالب مثا ل های مختلف کاملا قابل توضیح است. مثلا در یک مزرعه یا باغستان یا گلستان مادام که باغبان سطح گلستان را از خارهای زاید،علف های هرزه و گیاهان خود رو پاک نکند زمینه برای رشد کامل برگ ها و ساقه های درخت و شاخه های گل پیدا نمی شود. بایستی محیط حتما پاک باشد تا آن چه کاسته شده بتواند رشد کند و بالا بیاید. اما اگر اجازه دادیم در سطح یک باغچه یا گلستان هر علف هرزه ای بروید، درنتیجه، زمینه برای پرورش گیاه و گل مساعد نخواهد بود. یا مثلا درختانی که لازم است بعضی شاخه های زاید آن را در موقع معینی از سال بزنند، تا رشد سایرشاخه ها زیادتر شود، این تزکیه و پاک سازی و پیراستن از شاخه های زاید مقدمه برای رشد کردن سایر شاخه ها است تا این که ثمره و میوه ی آن درخت و آن گل بیشتر و بهتر شود.

بنابراین، تزکیه یکی بسیار موثر و لازم در امر تربیت است. عنایتی که اسلام به تزکیه قبل از تعلیم دارد به همین جهت است. یعنی مادام که زمینه ی دل از آلودگی ها پاک نشود برای آراسته شدن به کمالات و فضایل معنوی و اخلاقی آماده نمی گردد.

شعار دعوت پیامبر

این جمله معروف است که اولین کلمه و دعوتی که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمود این بود که: ((قولوا لا اله الا الله تفلحوا)) .

شعاراسلام هم ((لا اله الا الله)) است. یعنی دارای دو بخش است: یکی ((لا اله)) و یکی ((الا الله )) . بدین معنی که اسلام ابتدا می خواهد خدایی را که مردم برای خود ساخته بودند بشکند تا محیط برای پذیرفتن الله و خدای واحد و یگانه آماده شود. حال، این خدایان چه آن بتهایی باشند که خودشان تراشیده بودند و چه آن بتهای جانداری که به صورت بتهای مجسم و متحرک در بین مردم حرکت می کردند، و یا ماه و ستارگان و یا حیوانات و یا هوای نفس یا درهم و دینار باشد. و لذا اگر بخواهیم الله را در محیطی که آلوده به انواع خداها است تبلیغ کنیم، مادام که در محیطی بتهای فراوان وجود دارد، دعوت به توحید و یگانه پرستی و گرایش به الله نتیجه بخش و موفق نیست. گرایش به الله زمانی پا می گیرد و جان پیدا می کند که محیط از آلودگی ها و بتها پاک شود. و لذا پیامبر اکرم تا وقتی که محیط کعبه را از بت پاک نکرده و بتها را نشکسته است خود را موفق نمی داند. او، علاوه بر این که بتهای بیجان را شکست، بتهای جاندار را هم ریشه کن کرد. یعنی همه ی آن خدایان زر و زوری را که در محیط وجود داشتند از بین برد و اصل اتحاد و یگانگی و برابری و مساوات و هماهنگی را بین مردم ترویج کرد:

یا أیُهَا الناسُ إنا خَلَقناکُم مِن ذَکَر وَ أنثی وَ جَعَلناکُم شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا انَّ أکرَمَکُم عِندَ اللهِ أتقیکُم ... 4

ای مردم! ما همه ی شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آنگاه شعبه ها و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوارترین شما نزد خدا با تقواترین شما است.

بنابراین، مسأ له ی پاک کردن و پیراستن و زدودن آلودگی ها یک مقدمه ی لازم برای رشد کردن کمالات به معنای واقعی است.

یک شاهد دیگر

باز به عنوان شاهد، جمله ای را در مورد صفات خدا عرض می کنم. می دانید که بعضی از صفات خدا سلبیه و بعضی ثبوتیه است. صفات سلبیه شامل صفاتی است که در خدا وجود ندارد. اساسا صفت نیست، چیزهایی است که در خدا راه ندارد. خدا فرزند ندارد، احتیاج ندارد، مرکب نیست، ماده و جسم نیست، محدود به زمان و مکان نیست، خواب و غفلت در او راه ندارد. ما این مسایل را از خدا نفی می کنیم. در مقابل، صفاتی است به نام صفات ثبوتیه که صفات کمال است.مثلا خدا دانای مطلق است، اراده مطلق در خدا وجود دارد و دارای قدرت مطلق و احاطه ی کافی است، دارای حیات مطلق است. در اینجا هم می بینیم وقتی قرار است خدای کامل و آراسته به جمیع فضایل و کمالات در محیطی به مردم معرفی شود ابتدا بایستی آن تصورات باطل موجود در مغز مردم درباره ی خدا و خدایان، یعنی آن صفات سلبیه، را از محیط پاک کنیم تا تصوری که مردم می خواهند از خدا داشته باشند، با نیاز و احتیاج و زمان و مکان بودن و جسم بودن همراه نباشد. وقتی می خواهد خدا را مجسم و تصور کند خدایی را که بالای عرش بر کرسی نشسته و گاهی بوده و گاهی نبوده تصور نکند. نگوید چگونه ممکن است هزار سال قبل خدا موجود باشد ؟ اصلاً خدا را وارد زمان نکند. خدا را جدای اززمان و ماورای آن بداند و بتواند خدا را با آن کمالاتی که دارد از قبیل قدرت و علم و اراده و حیات و احاطه ی مطلق و بی نهایت تصورنماید و فکر کند. بنابراین، معمولا پاک کردن و پیراستن، مقدمه ای برای رشد دادن و تربیت کردن و بالا آوردن است.

نقش تزکیه در خیرجویی و کمال طلبی انسان

اصلی که از اسلام با استفاده از شواهد قرآنی و روایات متعدد حاصل می شود و در مسایل تربیتی بسیار مفید و قابل بهره برداری است این است که اساسا انسان به گونه ای آفریده شده که متوجه خیرات و کمالات در خود او و در ذات و جانش وجود دارد. یعنی خداوند استعدادی به انسان داده است که می تواند رو به کمال و رشد حرکت کند و اوج بگیرد. ذاتا این گونه آفریده شده است: ((و نفس و ما سویها فألهمها فجورها و تقویها))5. یعنی اساسا انسان خودبه خود می - تواند خیر و شر را تمیز بدهد. این بینش و درایت، این بصیرت و روشن بینی در کنه ذات انسان قرار داده شده است.

اما این آیینه ی دل زنگار برمی دارد؛ این آیینه ی روح و نفس در اثر غبارهای تربیت های غلط، خرافات، افسانه ها، اساطیرو شهوات زنگار می گیرد و مانع می شود از این که روح و نفس و جان آدمی بتواند رشد و نمو خود را بکند و به سوی کمال تربیت و پیشرفت و بالا رفتن گام بردارد. باید این غبارها و زنگارها و آلودگی ها از محیط دل و صفحه ی روح پاک شود. در غیر این صورت، تربیت و تعلیم نیز یا اثر کامل ندارد و یا تأثیر معکوس خواهد داشت. مثلا کسانی معلومات فراوانی پیدا می کنند، اما چون تربیت کافی اخلاقی ندارند و روح شان از آلودگی ها پاک نشده است این معلومات برای آن ها وسیله ای برای شرارت و سوی استفاده و بهره برداری غلط می شود. اما اگر روح و اخلاق از آلودگی ها مهذّب و پاک شود انسان می تواند از سرمایه ای که در احتیارش می گذارند بهره برداری بیشتر و بهتری بکند.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تعلیم و تربیت در اسلام

تعلیم و تربیت

اختصاصی از فایلکو تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تعلیم و تربیت


تعلیم و تربیت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

          تعلیم و تربیت چیست ؟

 

تحقیقی که پیش رو دارید در واقع برداشتی است که محقق راجع به انواع تربیت در کودکان از کتب متفاوت داشته است به نظر من اگر ما معلمین تعلیم و تربیت را سر لوحه امور کاری خود قرار می دهیم به میزان موفقیت بیشتری دست پیدا خواهیم کرد . از دیرباز به این نکته تاکید شده که نظام آموزشی تکیه بر تربیت صحیح افراد دارد چرا که کودکان امروز آینده سازان جامعه فردا هستند . اگر سئوالاتی از این قبیل را در ذهن مرور کنیم به معنای واقعی تربیت پی خواهیم برد .

تربیت چیست ؟ از چه زمانی آغاز می شود ؟ فرق‌ آن با تعلیم چیست ؟ تربیت صحیح کدام است و چرا در عین توجه و تلاش فراوان نمی توانیم کودکانی مطلوب جامعه داشته باشیم .

ابتدا باید ریشه این کلمات را بدانیم تا بعد به مفاهیم والای آنها دست پیدا کنیم .

تعلیم از ریشه علم به معنی آموختن است و در برگیرنده انواع یادگیری است خواه مثبت ، خواه منفی ، خواه دینی ، خواه اجتماعی به معنی دیگر هر چه که کودک از ابتدای تولد در ذهنش نقش می بندد نوعی تعلیم است .

اما تربیت از ریشه رب است به نظر من تربیت به معنای نزدیک شدن به اخلاق خدائیست یعنی بشر به نوعی سعی و تلاش داشته و می خواهد منصف به اخلاق الهی شود در این راستا مهم ترین مسئله آغاز تعلیم و تربیت است و این سئوال که از چه زمانی ما باید تربیت کودک را آغاز کنیم ، به نظر دانشمندان – علمای دینی و رهبران مذهبی تعلیم و تربیت 20 سال قبل از تولد فرد شروع می شود

 

این فایل به همراه متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت "word  " در اختیار شما قرار می‌گیرد.

 

تعداد صفحات : 24

یونی شاپ


دانلود با لینک مستقیم


تعلیم و تربیت

تحقیق در مورد خانواده و تعلیم و تربیت

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد خانواده و تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خانواده و تعلیم و تربیت


تحقیق در مورد خانواده و تعلیم و تربیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه132

 

 1-1- مقدمه

انسانها در بدو تولد همچون کاغذی سفیدند که هنوز چیزی بر آن نوشته نشده است و هر آنچه بر آنها بنویسیم در آینده همان را خواهیم خواند. بعبارت دیگر شخصیت اجتماعی و فرهنگی فرزندان توسط رسانه ها، خانواده، مدرسه و محیطهای اجتماعی دیگر ساخته می شود. عملکرد و تأثیر این منابع بر افراد یکسان نیست، اما بر اساس نتایج تحقیقات بیشترین تأثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان و در نتیجه شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از 6 سالگی پایه ریزی می شود و افراد این زمان را بیشتر در خانواده می گذرانند. در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح فرزند را به سمت خود جذب کند، تأثیر نیروهای دیگر به حداقل خواهد رسید (منادی، 1384).

ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحب نظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را بوجود می آورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را دربارۀ جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه های سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرشها، اخلاق و روحیاتش شکل می گیرد و به عبارتی اجتماعی می شود (حسینی نسب،احمدیان و روانبخش،1384).

رابطۀ والدین با فرزندان یا شیوه های فرزندپروری در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگون را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسایی، رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارتهای اجتماعی، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین از جملۀ این اهداف هستند. پارسونز[1] نیز دو کارکرد اساسی یعنی اجتماعی کردن و شکوفایی شخصیت فرزند را برای خانواده در نظر می گیرد (اعزازی،1376، نقل از منادی،1384).

بدون تردید خانواده و چگونگی روابط میان اعضای خانواده و کیفیت روابط والـدین با فــرزندان در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی، عاطفی و عقلانی فرزندان نقش و اهمیت فراوانی دارد.

همانطور که سهرابی و حسنی (1386) عنوان می کنند که شیوه های فرزندپروری والدین هم یک عامل ایجاد کننده و هم یک عامل بازدارندۀ رفتارهای ضد اجتماعی در نوجوانان است. مطالعاتی که نشان داده اند رفتارهای ضد اجتماعی در اثر شیوه های فرزندپروری نامناسب افزایش می یابند، بیشتر بر شیوه های فرزندپروری استبدادی یا سهل گیر تأکید دارند.

اثرات و نفوذ خانواده در رشد کودک و نوجوان بی شمار است. خویشتن پنداری و احساس ارزشمندی نوجوانان از نگرشهای اعضای خانواده نسبت به او نشأت می گیرد. هرگاه والدین در هر یک از مراحل رشد به کودک مسئولیتی در خـــور توانش بدهند، به تدریج دربارۀ خــــود به عنوان یک فــرد قابل اعتماد و شایسته می اندیشد. اگر والدین صادقانه به او محـبت کنند، او دوست داشتن دیگران و یاری رساندن به دیگران را یاد می گیرد و بالاخره اگر والدین از اعتماد او نسبت به استقلال یافتن جلوگیری بعمل نیاورند، او قادر خواهد بود در خلال دورۀ نوجوانی به درجه و میزان لازمی از آزادی دست یابد و به تدریج خود را از وابستگی کودکانه رها سازد (نوابی نژاد،1373).

تمامی این موارد در نهایت به افزایش شایستگی اجتماعی فرزند می انجامد. همانطور که ابوالقاسمی و همکاران (1390) شایستگی اجتماعی را توانایی عملکرد انسان در اجرای استقلال شخصی و مسئولیت پذیری اجتماعی، توانایی مراقبت از خود و یاری رساندن به دیگران می دانند.

با توجه به اهمیت دورۀ نوجوانی و بحرانی بودن آن لزوم پژوهشی مبنی بر ارتباط شیوه های فرزندپروری والدین و شایستگی های اجتماعی فرزند- والد با پذیرش اجتماعی دانش آموزان نوجوان احساس می شد. امید است یافته های این تحقیق با توصیف وضعیت موجود شیوه های فرزندپروری والدین و ارتباط آن با شایستگی اجتماعی و پذیرش اجتماعی فرزندان بتواند اطلاعات پایه برای برنامه ریزی آینده در اختیار مسئولان امور بهداشتی و آموزشی کشور قرار دهد. همچنین می تواند منبع اطلاعاتی آموزنده ای برای والدین در زمینۀ شیوۀ تربیتی و پیامدهای آن بر رشد اجتماعی نوجوانان باشد.

 

 

 

1-2- بیان مسئله

         امروزه توجه به مسئلۀ نوجوانان در کلیۀ کشورهای جهان بصورت یک مسئله حاد علمی و تربیتی درآمده است و در حقیقت یکی از مشکلات مهم زندگی اجتماعی به شمار می رود. با توجه به چالش های دورۀ نوجوانی شگفت آور نیست که نوجوانان به عنوان گروه در معرض خطر برای مشکلات رفتاری در نظر گرفته شوند.نوجوانی رهایی از وابستگی های کودکانه به والدین و بزرگسالان و دستیابی به استقلال و خودکفایی در عرصه های گوناگون زندگی است. فرایند انتقال از کودکی به بزرگسالی دشوار و پر کشمکش است. نوجوان در دورۀ گذر از وابستگی به استقلال و جدایی از والدین تلاش می کند نقشهای عاطفی و اجتماعی جدیدی را کسب کند. بسیاری از والدین به هنگام گذر فرزندشـــان از این مرحــــله با آنان دچـــار تعارض و کشمکش می گردند. این کشمکش همراه با دوگانگی روانی خود نوجوان دربارۀ ترس از جدایی از والدین و نیاز به استقلال یابی می تواند پیامد منفی و نابهنجار داشته باشد. تربیت فرزند اگر به شکل سالمی صورت بگیرد هم باعث رشد استقلال وی در مسیری صحیح خواهد شد و هم روابط صمیمانه وی با والدین حفظ خواهد گردید.

 (سید فاطمی، رحمانی، برادران رضایی و صداقت،1388).

روانشناسان رشد نیز از دهه 1920 به بعد علاقمند بودند که چگونه والدین، رشد اجتماعی و شایستگی  را در کودکان پرورش می دهند (علیزاده و آندرایس،2002، نقل از رحمتی، اعتمادی و محرابی، 1386).

اجتماعی شدن فرایندی است که از طریق آن یک فرهنگ به اعضای خود می آموزد عملکرد خود را با راههایی که از نظر اجتماعی مورد پذیرش است هماهنگ کنند. اجتماعی شدن برای انسان ضروری است چرا که انسان فاقد غرایزی است که رفتارهای خاصی را برای موقعیتهای ویژه ای مشخص کند. ما باید بیاموزیم که در موقعیتهای مختلف چگونه احساس، اندیشه و رفتار کنیم. این فرایند از طریق تأثیر والدین، رسانه های گروهی، همسالان، مدرسه و مذهب صورت می گیرد. همانطور که ما بزرگ می شویم نقشها تغییر می یابند، بنابراین اجتماعی شدن یک فرایند همیشگی است. اما در طی کودکی و نوجوانی به علت انعطاف پذیری نسبی در روش اهمیت ویژه ای دارد. اجتماعی شدن در زمینۀ فرهنگی و اجتماعی خاصی صورت می گیرد و تجربۀ نوجوان از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. همچنین تجربۀ نوجوانان حتی در یک فرهنگ خاص نیز ممکن است کاملاً مختلف باشد (بیابانگرد، 1379).

از مقوله های مرتبط با اجتماعی شدن، پذیرش اجتماعی می باشد.

مفهوم پذیرش اجتماعی حرف زدن و رفتار کردن مطابق انتظارات دیگران است. پذیرش اجتماعی همانند یک پیوستاری است که در یک انتهای آن پذیرش اجتماعی خیلی بالا، یعنی افرادی قرار دارند که نظرات و تجربیات خود را در مصاحبه ها و پاسخگویی به سؤالات تغییر می دهند و در انتهای دیگر پذیرش اجتماعی پایین است و افرادی را شامل می شود که به هیچ وجه نظرات و تجربیات خود را تغییر نمی دهند و طبیعی است که اغلب افراد در حد وسط قرار دارند (گنجی، 1384).

حال چون انسان موجودی اجتماعی است و با محیطهای اجتماعی مختلف در ارتباط است از هر محیطی چیزی می آموزد تا در مجموع از فرد بدون هویت به شخص اجتماعی تبدیل شود. در گذر از فرد بدون هویت به شخص اجتماعی فعالیت جامعه پذیری نسبت به وی اعمال می شود. عوامل متعددی در شکل گیری هویت نوجوان نقش دارند، عواملی مانند خانواده، مدرسه، محلۀ زندگی، نهادهای اجتماعی، مذهبی و رسانه های گروهی. مهمترین عامل اجتماعی شدن در زندگی هر انسان، تجارب دوران کودکی وی در محیط خانواده است. شیخــــاوندی در مورد تأثیر خــــانواده بر شخــصیت فرزندان معتقد است کـــه بر اساس مطالعـات روانی – اجتماعی ملاحظه شده است که فرزندان در خانواده های سختگیر سر بر طغیان می زنند و خشونت به خرج می دهند یا احساس گناه و محرومیت می کنند و در خود فرو می روند (شیخاوندی،1373).

مقدار بسیار زیادی از متون مربوط به اجتماعی شدن معطوف به کارهایی است که والدین برای نوزادان، کودکان و نوجوانان انجام می دهند. مصداق بارز این موضوع آن است که کودکان از کسانی که آنها را نگهداری می کنند چیزهای زیادی یاد می گیرند (برنادرز،1384).

یکی از نیرومندترین رویکردها در این زمینه مطالعه ای تحت عنوان شیوه های فرزند پروری می باشد که توسط دارلینگ[2] (1999) صورت گرفته است. شیوه فرزند پروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای از رفتارها تعریف شده است که تعاملات والد – کودک را در طول دامنۀ گسترده ای از موقعیتها توصیف می کند و فرض بر این است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را بوجود می آورد (علیزاده و آندرایس، 2002، نقل از رحمتی، اعتمادی و محرابی، 1386).

خانواده اولین و مهمترین نهاد در تاریخ و تمدن انسانی است که افراد بشر در آن با شیوه های زندگی جمعی و تفاهم و سازگاری با دیگران آشنا می گردند. خانواده مناسبترین بستر فعلیت یافتن قابلیتها و استعدادها و تواناییهای انسانی است و بخـــش عظیمی از ابعــاد شخصیت افراد همچون رفتارهای اجــتماعی در آن شکـل می گیرد. خانواده نظامی اجتماعی است که با برآوردن نیازهای عاطفی، جسمی و فکری اعضایش موجبات تکوین و پرورش شخصیت و سازگاری بعدی آنان را ممکن می سازد. با توجه به اینکه رفتار اجتماعی در جامعه و خانواده و چگونگی برخورد اعضای آن، می تواند در تفکر و رفتار آنان مؤثر واقع شود، عملکرد خانواده در موقع بروز تضاد و تعارض، گسستگی روابط و عدم کنترل آنها می تواند تبعاتی چون عزت نفس پایین، کاهش استقلال، اشکال در تصمیم گیری و اجتماعی شدن را بدنبال داشته باشد (ثمری و لعلی فاز، 1384).

شیوه هایی که والدین در تربیت فرزندان خود به کار می برند به سه دسته سهل گیرانه، استبدادی و دموکراتیک یا اقتدار –  منطقی تقسیم می شوند . در شیوۀ سهل گیرانه والدین اجازه می دهند فرزند هرچه خود دوست دارد و یا منطقی می داند انجام دهد و هیچ نظارتی بر اعمال او ندارند. در روش استبدادی فقط نظر والدین است و فرزند حق هیچ اظهار عقیده ای ندارد و در شیوۀ دموکراتیک والدین به طور منطقی بر اعمال فرزند نظارت نموده و در موقعیت مقتضی به او اجازۀ اظهار نظر می دهند (ستوده، 2004، نقل از زارعی،1389).

پژوهشها نشان می دهند روشهای تربیتی والدین اثرات طولانی بر رفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد دارند و کیفیت روابط خانوادگی تأثیر عمیق و پایداری بر افراد می گذارد و می تواند در رشد اجتماعی فرزندان بسیار مؤثر باشند. شیوه فرزند پروری بیانگر تنوعهای بهنجار در تلاشهای والدین برای کنترل و اجتماعی کردن فرزندان است (بامریند، 1991، نقل از جان بزرگی، نوری و آگاه هریس، 1389).

از میان عوامل اجتماعی کننده نقش خانواده از همه بزرگتر است. هرچند چگونگی تأثیرات  خانواده نیز در فرهنگها و خـــرده فرهنگهای گوناگون و در جـــوامع مختلف و در ادوار متفاوت تاریخی با یکدیگر فرق می کند. مطابق برخی از نظریه های روانشناسی بویژه نظریه تحلیل روانی، اجتماعی شدن آدمی عمدتاً در سنین کودکی و از طریق امر و نهی های والدین و دیگر اعضای خانواده صورت می گیرد. نحوۀ ارتباط والدین با کودک در چگونگی اجتماعی شدن و کسب مهارتهای اجتماعی تأثیر مهمی دارد (کارتلج و میلبرن،1372).


  1. Parsons.1
  2. Darling.1
 

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خانواده و تعلیم و تربیت