حل تمرین فصل هشتم کتاب کنترل فازی دکتر تشنه لب
حل تمرین فصل هشتم کتاب کنترل فازی دکتر تشنه لب
حل تمرین فصل هشتم کتاب کنترل فازی دکتر تشنه لب
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:108
فهرست مطالب:
فصل اول : اقلیم گرم و خشک
فصل دوم : تأثیرات عوامل آب و هوایی بر معماری کویری
فصل سوم : اصول رعایت شده در معماری بومی مناطق گرم و خشک
فصل چهارم : نوع مصالح در مناطق گرم و خشک
فصل پنجم : تهویه ، شیوه ساختن بادگیر
فصل ششم : سیستم آبرسانی کویر
فصل هفتم : ساخت شهر و عناصر ساختاری آن
فصل هشتم : بررسی ترکیب خانه و عناصر معماری ایرانی
فصل نهم : بررسی شهرهای کویر – بزد ، کاشان ، شیراز و ...
فصل دهم : نمونه شهرهای جهان در اقلیم گرم و خشک
مقدمه
اعتقادها بر این نیست که ساخت و سازها باید دقیقاً بر اساس الگوهای معماری تاریخی صورت گیرد ، چرا که این کار نه ضروری است و نه ممکن.
معماری گذشته ایران با معماری مدرن دارای تفاوتهای بنیادین است که موجب شده تقریباً تمامی تلاشهایی که در جهت تلفیق این دو معماری انجام شده به نتایج قابل قبولی منجر نشود. اگر چه بخشی از این عدم موفقیت به دلیل ناآشنایی معماران امروز با معماری تاریخی است.
اما اعتقاد دارم آشنایی بیشتر معماران با با معماری بومی منطقه و اصولاً معماری تاریخی یا آنچه به نام معماری سنتی مطرح شده ، تأثیر غیر قابل انکار و به احتمال زیاد مثبتی بر طراحی آنان خواهد داشت . بررسی معماری تاریخی در زمینه هایی چون انطباق با محیط زیست ، تأثیر پذیری از مسائل اجتماعی ، توجه به اقلیم و . . . برای معماران امروز میتواند قابل تأمل باشد و زمینههای شکلگیری نوعی معماری و شهر سازی که نوعی وحدت در آن قابل لمس باشد به وجود خواهد آمد .
در کویر عملاً سکونت غیر ممکن است ما در کشوری زندگی میکنیم که نزدیک به سه چهارم مناطق آن در محدوده گرم و خشک قرار دارند و نزدیک به ثلث مساحت آن کاملاً کویری است. اما زندگی در شهرها و استفاده از تکنولوژی برای تأمین محیط آسایش و دوری از طبیعت موجب شده تا بیشتر مردم تصویری اه چندان منطبق با واقعیت نسبت به این بخش عظیم از سرزمینمان داشته باشند. تصور عمومی مردم از این مناطق تپههای ماسه روان به همراه خار و درختان نخل است.
فکر میکنم برای ورود به بحث معماری مناطق گرم و خشک یا حاشیه کویر بهتر است در ابتدا تصویری از این مناطق داشته باشیم.
کویرها سرزمینهای کم بارانی هستند که بارندگی سالانه آنها بین 10 تا 100 میلی متر است . این سرزمینهای خشک ، که سه منطقه مشخص آن به نامهای کویر مرکزی یا کویر بزرگ ، کویر لوت و کویر جازموریان در کشور ما وجود دارد، در واقع باقیمانده بستر دریاهای بزرگی هستند که در اواخر دوره سوم و اوایل دوره چهارم زمین شناسی از زیر آب بیرون آمدهاند. و دریاچه نمک و حوض سلطان آخرین بازمانده های این دریاهای بزرگ در داخل فلات ایران هستند . بنابراین ما با سه کاسه بزرگ در داخل فلات ایران رو به رو هستیم که دورادور آن را ارتفاعات احاطه کرده اند و البته کوههای کم ارتفاع و پراکنده ای نیز همچون جزیره از داخل آن سر بر آوردهاند.
شیبهای ملایم کوهپایهای ، هموارها و دشتها پوشش گیاهی استپی دارند. اگر این کوهپایهها امتداد کوههای بلندتر از 2000 متر باشند ، سفرههای آب زیرزمینی قابل توجه دارند. و برای حفر قنات یا چاههای منفرد مناسب هستند.
به نسبت امکانات سفره آب زیرزمینی سکونتگاههای انسانی شکل میگیرند ، مثلاً در دشتها و هموارهای شیر کوه ، که قلهای به ارتفاع 4075 متر است ، سفره های غنی آب موجب شکل گیری شهری به بزرگی یزد شده.
در امتداد این دشتها ، سیلابهای فصلی درههایی را حفر کردهاند که از میان ارتفاعات کوتاهتر عبور میکند. که تنگه نامیده شده اند. این مناطق محلی برای دامداری یا احداث باغهای کوچک انار یا خرما و کشاورزیهای محدود است . در این مناطق، چشمههای فصلی نیز به چشم میخورد. سکونتگاههای فصلی ، که در مناطق شمال کویر مرکزی کلاته نامیده میشوند ، آخرین اشکال سکونت انسان در این مناطق است.
پس از این مناطق ، با کم شدن ارتفاع و نزدیک شدن به مرکز کاسه کویر با پدیدهای به نام ریگ مواجه می شویم ، که همه به عنوان تپههای ماسه روان میشناسند. و شاید به نوعی سمبل کویر باشند. این تپههای عظیم ماسه ای ، شاید به دلیل وزش باد در طی سالیان متمادی و شاید به دلایل دیگر ، بیشتر در قسمتهای جنوبی کاسههای کویری ایران قرار دارند . این مناطق گاه تا فاصله بسیار کمی از مناطق سکونتی انسان امتداد پیدا می کنند . نمونه جالب این نزدیکی روستای مصر در منطقه خوروبیابانک است.
دو منطقه بزرگ ریگ در ایران ریگ لوت در کویر لوت و ریگ جن در کویر مرکزی است. پس از این مناطق به سرزمینهای پستتری به نام شوره زار میرسیم. شورهزارها در گودترین قسمتهای کاسه در امتداد رودهای عموماً شور قرار میگیرند. در زمان سیلابهای فصلی در این مناطق دریاچههای کم عمق و باتلاقهای غیر قابل عبوری به وجود میآید .
این مناطق در فصل خشکی به سرزمینهای وسیعی پوشیده از نمک تبدیل میشوند. بنابراین پوشش گیاهی بسیار محدودی دارند. و بیشتر گیاهان شورپسندی چون گرگ تیغ و سودا در آن میرویند . جالب است بدانید هنوز بسیاری از مردم کویر به این مناطق دریا می گویند. این سرزمینها تقریباً غیر قابل عبورند.
همتراز شورهزارها ، از نظر ارتفاع از سطح دریا ، مناطق دیگری وجود دارند که دق نامیده میشوند ، که شاید همان معرب دژ باشد . این مناطق دارای خاک رس بسیار فشرده ای هستند ، به صورتی که نه آب در آن نفوذ میکند و نه هیچ گیاهی در آن می روید و معمولاً در سطوح بسیار وسیع به صورت بستری صاف ، همچون یک فرودگاه ، به چشم میخورد.
این نقاط نیز به هیچ وجه قابل سکونت نیستند و در اغلب اوقات سال غیر قابل عبورند . چرا که با چند میلی متر بارندگی دریاچهای بر روی آن به وجود میآید . دمای دقها در طول روز از شورهزارها نیز بیشتر می شود و در طول روزهای گرم سال به راحتی به حدود 60 درجه سانتیگراد میرسد.
اما آخرین منطقه در این کاسه های کویری ، آنهایند که اهالی مناطق کویری نام کویر را تنها بدانها می دهند. این مناطق که نه تنها هیچ موجود زنده ای در آن نیست ، که هیچ گیاهی هم در آن نمی روید. و خاک آن پف کرده ، ناهموار و گاه همچون سرامیک سخت است. به قول آلفونس گابریل : پس از منطقهای واقع در جنوب بزرگترین منطقهای که هیچ موجود زندهای ، حتی باکتری ، در آن یافت نمیشود در کویر بزرگ ایران قرار دارد.
کویرها اعجاب انگیزترین ، خشن ترین و در عین حال از زیباترین جاذبه های طبیعی هستند و کسانی که به دلایلی با این مناطق سروکار دارند یا در حواشی آن زندگی میکنند انسانهایی خاص با آرامشی عمیق هستند.
میتوان چنین تصور کرد که با پیشرفت تمدن و تکنیکهای سکونت و شهرنشینی و اختراع و ساخت قنات و به وجود آمدن امکان دسترسی به آب در مناطقی که به ظاهر آبی در آن به چشم نمیخورد ، زندگی در حاشیه کویرها ، به عنوان مناطقی که ارزشهای زیادی برای سکونت دارند ، در قرنهای بعدی مورد توجه قرار گرفت . پس سکونت در کویر نه یک اجبار ، بلکه یک انتخاب بوده ، ارتباطات در این سرزمینها راحت برقرار میشده است.
الگوهایی چون فضاهایی با پلان مربع و محورهای متعامد ، حیاط مرکزی بناهای ایرانی ، و زیر الگوهایی چون چلیپا ، شکم دریده ، پنج دری ، سه دری و هشتی قبل از ورود به اقلیم کویر نیز وجود داشته اند. اما در این جا با الزاوات و امکانات این اقلیم هماهنگ شده و مثلاً نام تابستان نشین ، زمستان نشین ، حیاط ، نارنجستان ، و . . . را چون صفاتی جدید بر آنها نهادهاند. بدین ترتیب ساختمانها در جهات بادهای مناسب دارای گشودگیهای لازم و به سمت بادهای نامناسب کور شدهاند. عناصری چون بادگیر نیز اختراع و با این الگوها ترکیب شده اند.
باران کم اجازه داده تا گل به صورت کاهگل، اندود نهایی ساختمان باشد. حتی خشت نیز خاستگاهی خارج از محدوده کویر دارد ، سابقه آن در معماری ایران بسیار طولانی است.
قناتها آب شهرها را تأمین میکردهاند. پس در مناطقی که عمق قناتهای شهری زیاد بوده حیاطها به گودال باغچه تبدیل شدهاند. و فضایی خیال انگیز را در کنار آب جاری قنات به وجود آورده اند. آب در شهرهای کویری چندان به وفور یافت نمیشود. بنابراین ، نوع استفاده از آن ، چنان سامان یافته تا آبی بیهوده هدر نرود. وگرنه آب در کنار وردهای بزرگ خوزستان نیز مقدس بوده و مثلاً معبد آناهیتا در بیشابور در کنار رود شاپور قرار دارد .
اما مردمی که بعدها به سوی کویر آمده اند سقاخانه را به عنوان معادلهای کوچک و ملموس معبد آناهیتا برای تقدیس آب پدید آورده اند. و آب انبارها را به عنوان مهمترین عناصر شهری ، در عین کارکرد مهم آن ، به نشانه های شهری تبدیل کردهاند. بنابراین تقدس آب و نه اختراع الهه آب ناشی از کمبود آن در این مناطق و بستگی زندگی ساکنان کویر به این منابع محدود آب نبوده است . ستایش آب مربوط به زمانی است که مهمترین سکونتگاههای ایرانیان در کنار رودهای بزرگ و مناطق پر باران بوده است .
اما این مفهوم و این تقدس در کویر رنگ و بوی دیگری یافته و با امساک و صرفه جویی در آمیخته است. میتوان گفت فرهنگ احترام به آب و مصرف صحیح آن در این مناطق ارتقا پیدا کرده و به یکی از مهمترین ویژگیهای زندگی و معماری کویر تبدیل شده است.