فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره روح

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره روح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

اثبات روح از دیدگاه عقل وفلسفه

اولین مساله زیربنایی درعلم النفس اثبات موجودیت مستقل مجرداز ماده برای نفس است زیرا این مساله محور تمام مسائل علم النفس از دیدگاه اسلامی می باشد واین بحث محوری درهمه مسائل قوای مورد بحث درعلم النفس تاثیر کلی دارد وبه مسائل جهت می بخشد وآثارواحکام گوناگون نتیجه می دهد.

طبعا دررابطه نزدیک با این مساله چند مهم زیر لازم است مورد بحث وبررسی قرار گیرد :

ذکر اجمالی از عقیده مادیون درباره نفس وروح وتذکرچند جمله از متون معتبر آنها به عنوان شاهد به طور اجمال وگذرا.

پاسخ از دیدگاه مادیها درنحوه وجودی نفس.

تذکراین که مادیون دیدگاه الهی را درمورد نفس وروح تحریف کرده اند وبررسی آن ..

وجود روح به عنوان جوهر وگوهری اصیل مجرد ازماده درماورای بدن ازدیدگاه قرآن و...

مساله وجود روح انسانی از بزرگترین مسائل فلسفی است فیلسوفان درباره آن قرنها مطالب گوناگون به صورت اثبات روح ونفی آن بحث کرده اختلاف نموده اند ودرحقیقت می توان گفت این یکی از شیرین ترین ومناسب ترین بحثها به قلب آدمی بوده است چراکه انسان به طورفطری مایل است درباره آن بحثهای گوناگون انجام دهد زیرا از مسائل اولیه انسانی بوده انسان علاقه زیادی به دانستن شوون روخ خود دارد بلکه عالم روح از مطمئن ترین عالمی است که انسانها به هنگام قطع از علائق عالم حس به آن امید می بندد ومواردی که انسانها از انجام آزروهای شیرین مثل خوابهای خوش عاجز می گردند به این مبدأء پناه برده وجود آن را قطعی وغیر قابل انکار می دانند!

انسان عالم عجیبی است که از قوای عقلی بهره ها برده به طوری که برای آن حدی موجود نمی باشد تا انجا که بروجود خودش حکم می کند به نقص از برخی جهات ودرنتیجه ناموس های خلقت وافرینش وتحکم ان را چه بسا درمواردی مورد انتقاد قرار می دهد ودرمقابل گاهی ازکرامت های عواطف کمال بهره را می برد ودرنتیجه عدل و رحمت وکمال ودوستی وفضیلت رادر حد مطلق خود می شناسد عدالتی را پشت سرعدالت درجامعه کامل ترمی بیند وبه دنبال هررحمت وجمالتی وحب وفضیلتی کامل تر را ملاحظه می کند تا آنجا که ارامش پیدا می کند.می خورد ومی آشامد ومی خوابد وچه بسا به بازی وطرب مشغول می گردد وسایرصفات مختلف انسانی از خوب وبد را انجام می دهد وگاهی ترقی کرده به حد فهم حکماء و بزرگان می رسد و گاهی تنزل پیدا کرده تا آنجا که خیالات براوچیره براوچیره شده وغیراز تملق در ذرات خویش فکری ندارد و اینگونه دچاربی خبری می گردد !

اینگونه خیالها گاهی برروح انسان سیطره پیدا می کند وبدین ترتیب احوال ورفتارهای انسان گوناگون ومتلون شده دیگر به مساله روح توجهی نمی کند وبه روح به نظرسطحی وقشری حتی مادی نگاه می کند! آیا فردی از افراد نوع انسان پیدا می شود که ابدا در طول زندگی خویش به مسیر خویش بعدزا مرگ وعاقبت امر خویش وبعداز پاچیدن جسم خویش تاملی نکند ؟ ظاهرا هیچ


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره روح

مقاله روح

اختصاصی از فایلکو مقاله روح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله روح


مقاله روح

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:26

روح چیست؟

روح, موجودى مجرد است و جسم و قابل قسمت نیست و حیات و فعالیت اعضاى بدن, به او متکى است.

واژه روح در قرآن در سوره ها و آیات متعددى تکرار شده است و متبادر از آن, همان موجودى است که مبدإ حیات و زندگى است و آن را منحصر به انسان و یا انسان و حیوان ننموده است, بلکه آن را در غیر انسان و حیوان نیز اثبات نموده است مثل آیه مبارکه: ((...فاتخذت من دونهم حجابا فإرسلنا الیها روحنا))(1).
((..مریم میان خود و آنان حجابى افکند و در این هنگام, ما روح خود را به سوى او فرستادیم)).
و آیه مبارکه: ((و کذلک إوحینا الیک روحا من إمرنا))(2). ((همان گونه(که بر پیامبران پیشین, وحى فرستادیم) بر تو نیز روحى را به فرمان خود وحى کردیم)). و آیات دیگر. پس براى روح, مصداقى در انسان هست و مصداق هاى دیگرى نیز در برخى موجودات دیگر.
این دو آیه و آیات دیگر به صراحت دلالت بر وجود روح در انسان و برخى موجودات دیگر غیر از انسان به معانى مختلف وجود دارد از جمله آیاتى که به صراحت دلالت بر این دارد که مراد از روح, تنها روح انسانى است, آیه مبارکه زیر است:
((یسئلونک عن الروح قل الروح من إمر ربى))(3).
((از تو (اى پیامبر) راجع به روح مى پرسند, بگو روح از کار خدا است و به شما جز اندکى از علم داده نشده است)).
در این آیه گرچه روح, مطلق آورده شده و لکن از قرائن موجود در آیه, استفاده مى شود که مراد از روح مورد سوال, روح انسانى است که به امر خدا انجام گردیده است.
بنابر عقیده بیشتر مفسران در آیه بالا روح به معناى روان و عامل حیات به کار رفته است(4).
مفسر بزرگ اهل سنت ((شیخ ابوالفتوح رازى)) در تفسیر ((روح الجنان))(5). در ضمن بیان اقوال مختلف در مورد مفهوم و معناى روح مى گوید:
((آنچه در این آیه مورد سوال قرار گرفته, روح آدمى است که قوام حیات به آن است و آدمى به آن زنده و با فقدان آن انسان زنده نمى ماند)).
مرحوم شعرانى در حاشیه تفسیر رازى چنین بیان مى کند:
((تفسیر روح با این مفهوم درست تر به نظر مىآید که سوال از وجود روح و حقیقت آن از دیرباز میان ملل جهان متداول بود, خاصه یهود و مخصوصا آن جماعت از یهودیان که با فلاسفه آمیخته و از عقاید و اختلافشان درباره روح, اطلاع یافته بودند, تعجب بشر درباره روح از آن است که مى بیند قدرتى است بر خلاف طبیعت و گوئى بر ضد آن در نبرد است و گوشت و پوست و استخوان را چون به خود رها کنند زود پوسیده و متعفن و پراکنده مى گردد و روح, او را سالها از فرسودگى و تعفن, نگاه مى دارد و به حرکت و سخن مىآورد و تعقل و ادراک مى کند و اینها هیچ یک, کار جسم نیست, جسم, سنگین است و سوى پائین میل دارد و روح بر مى جهد و جسم را مى جهاند.
((حال پس خود روح از چه مبدإ و منشإ است؟ خداوند جواب داد که مبدإ آن از فرمان خدا است و مانند نور خورشید بر ابدان تابیده و اگر فرمان الهى نبود و از وراى عالم طبیعت, دستورى نرسیده و فروغى نتافته بود, همه چیز جامد بود و صامت)).
تفسیر آیه ((و ما اوتیتم من العلم الاقلیلا)). ((شما آدمیان جز اندکى که از علم, نصیب ندارند)). این است که روح از دیدگاه قرآن, موقعیتى در عالم وجود دارد و آثار و خواصى در این عالم, بروز مى دهد که بسیار بدیع و عجیب است و شما از آن بى خبرید!
مرحوم ((بحرانى)) مولف تفسیر ((برهان)) در تفسیر آیه فوق از حضرت امام باقر(ع) نقل مى کند که فرمود:
((معناى آیه, این است که جز تعداد کمى از بشر; از روح, آگاهى ندارند)).
استاد معظم علامه فقید, سید محمد حسین طباطبائى(ره) در تفسیر ((المیزان))(6) مى نویسد:
((کلمه روح به طورى که در لغت معرفى شده, به معناى مبدإ حیات است که جاندار به وسیله آن قادر بر احساس و حرکت ارادى مى شود ولى مراد از روح در این آیات همان روح و نفس به نام ((نفس ناطقه)) مى باشد که در کالبد همه افراد انسانهاى موجود, وجود دارد. و وجود آن از ناحیه خدا و وابسته به او است)).
چنانکه در آیه دیگر مى فرماید:
((..انما إمره اذا إراد شیئا إن یقول له کن فیکون))(7).
((فرمان او چنین است که هرگاه چیزى را اراده کند, تنها به آن مى گوید: موجود باش! آن نیز بى درنگ موجود مى شود)).


از این آیه معلوم مى شود که:
1. امر خدا یعنى ایجاد هستى و وجودى است که از ناحیه خداوند به روح متعلق شده و این موجود, وابسته به خداست و به امر او پیدا شده نه علل و اسباب دیگرى.
2. موجودى به نام روح, وجود دارد و به همین مناسبت حضرت مسیح(ع) به عنوان کلمه خدا و روح او شمرده شده, آنجا که مى فرماید: ((انما المسیح عیسى بن مریم رسول الله و کلمه إلقاها الى مریم و روح منه))(8). ((مسیح, عیسى بن مریم, فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به مریم القإ کرده است و روحى از جانب او است)).
خداوند در برخى از آیات روح و جان موجود در انسان ها را متعلق به خود دانسته یعنى تنها از ناحیه او به انسان, عطإ شده است چنانکه در مورد خلقت حضرت آدم(ع) مى فرماید:
((فاذا سویته و نفخت فیه من روحى))(9). ((هنگامى که کار انسان را به پایان رساندم و در او از روح خود (یعنى یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم)). و در آیه مبارکه دیگر چنین وارد شده است: ((ثم سواه و نفخ فیه من روحه))(10) ((سپس اندام انسان را موزون ساخت و از روح خویش در وى دمید)).

 


در این دو آیه روح, متعلق به انسان ذکر شده و با کلمه ((من)) آورده شده یعنى مبدإ پیدایش او از ناحیه خداست. و نام این ایجاد را ((نفخ)) یعنى دمیدن نهاده است(11) هم چنانکه این کلمه در سایر آیات وارده در این باب نشان دهنده همین واقعیت است: ((یلقى الروح من إمره على من یشإ))(12). ((وحى را به هر یک از بندگان خویش که بخواهد القإ مى نماید)). و آیه ((ینزل الملائکه بالروح من إمره على من یشإ من عباده))(13). ((فرشتگان را با وحى به هر یک از بندگان خویش که بخواهد مى فرستد تا دلهاى مرده را به وسیله آن زنده نماید)).
و آیه ((تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل إمر))(14).
((فرود آیند فرشتگان و روح(مراد جبرئیل است) در آن شب به اذن خدا با هر کارى که تقدیر خدا در امور مختلف است)). چنانکه خوانندگان ملاحظه مى کنند, کلمه ((من)) در همه این آیات مى فهماند که روح از جنس و سنخ امر است و آنگاه امر را بیان مى کند و مى فرماید:
((انما إمره اذا إراد شیئا إن یقول له کن فیکون))(15). ((فسبحان الذى بیده ملکوت کل شىء)), ((جز این نیست که هرگاه خداوند اراده کند چیزى را, امر کند به او و بگوید باش, پس به وجود مىآید)).

 


عالم خلق و عالم امر
به طور کلى در مطالعه آیات قرآنى در جهان آفرینش دو پدیده, جلب توجه مى نماید: یکى پدیده ((خلق)) که در مسیر سلسله علل و اسباب, قرار داشته و بر زمان و مکان, منطبق مى گردد و مسیر تکامل را تدریجا مى پیماید. دیگرى پدیده ((امر)) که نشان دهنده ارتباط موجودات با خداوند مى باشد, در این پدیده, تدریج وجود ندارد و تنها با اراده خداوند به طور آنى, موجود مى گردد و اسباب و وسائل مادى در آن راه ندارد و در حقیقت پدیده و عالم امر که روح از آن عالم است, عالم موجودات غیر مادى است(16).
مرحوم علامه طباطبائى(ره) در معناى امر در ذیل آیاتى که از تفسیر ((المیزان)) نقل کردیم, مى گوید: امر هر چیز عبارت است از ملکوت آن چیز و براى هر موجودى, ملکوتى و امرى است که در آیات 185 و آیه 75 سوره انعام و آیه 4 سوره قدر به آن اشاره شده است.
مطابق آیات قرآن هر دو پدیده یعنى پدیده مادى و قابل لمس یعنى ((عالم خلق)) و پدیده هاى امرى و مجرد غیر مادى یعنى ((امر و خلق)) هر دو از جانب خداوند مى باشد چنانکه در سوره اعراف آیه 54 مى فرماید:
((الا له الخلق و الامر)). ((آگاه باشید که آفرینش و تدبیر جهان از آن اوست یعنى به فرمان او است)).


دانلود با لینک مستقیم


مقاله روح