لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مقدمه
بازی درمانی یکی از روشهای مؤثر در درمان مشکلات رفتاری و روانی کودکان است. بطور کلی بازی نقش مؤثری در رشد کودک دارد و در خلال بازی میتوان به بسیاری از ویژگیها ، مسائل و رشد کودک پی برد.
بازیهای کودکان مختلف و نوع ویژگیهایی که از خود ظاهر میسازند تفاوتهایی با یکدیگر دارند. هر چند نوع بازیها در گروههای سنی و بچههای گروه سنی مشترکاتی دارد، اما نوع شرکت کودک در بازی اهمیت ویژه دارد. بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده میکند و تلاش میکند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادیاش بپردازد.
ویرجبینا و اسلاین از بازی درمانگران مطرح در این زمینه هستند. اصول بازی درمانی اسکلاین در سال 1982 اصول پایهای را برای اجرای روش بازی درمانی معرفی میکند و معتقد است بدون رعایت این اصول رابطه و شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد.
• درمانگر باید به توسعه یک رابطه گرم و دوستانه با کودک بپردازد. این رابطه اهمیت شایان توجهی بر مؤثر بودن این روش خواهد شد. شاید درمانگر ناچار شود برای ایجاد چنین رابطهای ویژگیهایی را در موقعیت بازی بپذیرد. همانطور که در شیوههای روان درمانی بزرگسالان ایجاد رابطه مفید بسیار ضروری و در واقع اساس کار است، در بازی درمانی کودکان نیز ایجاد چنین رابطهای گام اول در شروع درمان است و بدون آن هیچ پیشرفت در کار درمان بوجود نخواهد آمد.
• درمانگر پذیرش بدون قید و شرط از کودک داشته باشد. به عبارتی کودک بدون در نظر گرفن ویژگیهای خوب و بدی که دارد یا کارهای خوب و بدی که دارد مورد پذیرش قرار بگیرد. عکس این حالت زمانی اتفاق میافتد که درمانگر والدین یا اطرافیان به کودک چنین میگویند. چون این کار بد را انجام دادی دیگر دوستت ندارم، گفتن چنین مطالبی به کودک یا ایجاد شرایطی که چنین پیغامی را به کودک برساند، در کودک احساس پذیرش بدون قید و شرط را خدشهدار میسازد. کودک لازم است احساس کند او را بدون در نظر گرفتن کارهایش دوست دارند، او موجود ارزشمندی است و اگر تنبیهی اتفاق میافتد کاری که توسط او انجام گرفته زشت بوده و نه شخصیت او. بر این اساس درمانگر تلاش میکند در طول جریان بازی درمانی چنین احساسی را در کودک زنده کند.
تاریخ بازی:
بازی از آغاز حیات آدمی با او همراه بوده است. زیرا بازی جزئی از حیات او است. بنابراین قدمت بازی با پیشینه بوجود آمدن آدمی یکی است. طبعا همچنانکه سابقه زندگی انسان به دو بخش پیش از تاریخ و دوره تاریخی تقسیم میشود، بازی هم سابقهاش به پیش از تاریخ میرسد. چون آدمی در طول حیات خود با دگرگونیها همراه بوده است، طبعا بازی هم که ساخته و پرداخته آدمی است، دگرگون شده و پارهای از انواع آن به مرور زمان از میان رفته است و پارهای دیگر کمال یافته و قسمتی هم در تحول ایام بوجود آمده است.
بی شک انسان نخستین با تشکیل اجتماعات بدوی خود به بازیهای دسته جمعی از قبیل تقلید حرکات و صدای آنها چه هنگام حمله و فرار ، چه موقع برخوردهای دوستانه و یا تکرار اعمال خود در هنگام شکار یا جنگ با دشمن به صورت رقص یا هنگام پرستش ارواح و نیروهای مرموز و خدایان نوعی بازی نمایشی داشتهاند که آنها را سرگرم میکرده و از این فعالیتها لذت میبردهاند. نوع دیگری از بازی که مورد توجه انسان نخستین بوده است، ظاهرا باید بازی با سنگ و چوب ، درخت و با حیوانات به عناوین مختلف میان آنها رایج بوده باشد. طبعا بازی با همین مواد او را به ساختن و تعبیه وسایل زندگی رهنمون شده است.
نخستین نظریههای بازی
نظریه کارایی یا نیروی اضافی :
بازی فعالیتی است که انرژی مازادی را در انسان ، بویژه در کودکان وجود دارد، و میتوان آنها را برای فعالیتهای سازمان یافته استفاده کرد، بکار میگیرد.
نظریه تنش زدایی (رفع خستگی و تجدید نیرو) :
بازی نیروی مصرف شده را به روشهای دیگر جبران میکند. یعنی تن آدمی پس مدتی کار و فعالیت خسته کننده به نوعی فعالیت که بتواند بوسیله آن به نوعی آرامش برسد، یعنی بازی ، نیاز دارد.
نظریه تکرار و سیر تکاملی (تجدید فعالیتهای نیاکان) :
هال اعتقاد دارد که کودکان بازی میکنند تا صحنه و محتویات موقعیتها و فعالیتهای نیاکان خویش را که بر حسب نیاز زندگی آنان تولید شده است، تجدید کنند. از آنجا که کودکی برای تصفیه اعمالی که آدمی از آن بی نیاز میشود، بهترین دوره است، این تجدید فعالیت در آن دوره صورت میگیرد.
نظریه پیش تمرینی:
از نظر کار گروس بازی عبارت است از رفتار غریزی. زیرا سرگرم شدن کودک به بازی امری است غریزی و صورتی از رفتار رشد یافتهتری است که نباید آن را در آینده بکار برد.
نظریه تخلیه یا پالایش یا آرام کردن احساسات زیان بخش :
بنابراین نظریه بازی ، بخصوص بازیهای مبارزهای و پرتحرک برای تهی سازی احساسات سر کوفته و انباشته شده بکار برده میشود.
نظریه جبران :
کودک در ارتباط با مسائل پیرامون خود ، سعی میکند، اگر با مقاومتی روبرو گردید و تنشی در او ایجاد شد، این تنش را به خوبی ابراز کند.
نظریه دهلیز فعالیتهای غریزی:
بازی همچون دهلیزی است که غرایز کودک از آن سر در میآورند. به این معنی که کودک از طریق بازی با عروسک غریزه مادری خود را نشان میدهد و بوسیله بازیهای جنگی ، غریزه جنگاوری خود را آشکار میسازد.
نظریه البوی تاندیک :
برای برقرار کردن زمینه اعمال سازمان یافته آینده کودک هیچ نیازی به پیش تمرین نیست و برای دست یافتن به اعمال سازمان یافته رشد عصبی و اندامی کفایت میکند. او چنین اعتقاد دارد که دوران کودکی موجب پیدایش بازی است. به عبارت دیگر بازی یکی از فعالیتهای ویژه دوران کودکی است و معتقد است که بازی نوعی پویایی و تحرک دوران کودکی است.
نظریه دینامیک :
در نظریههای دینامیک علتهای بازی کودکان بررسی نمیشود. زیرا در این نظریهها بازی به عنوان واقعیتی انکارناپذیر پذیرفته شده است و محور بحث عبارت از توضیح درباره محتوی بازی است.
اصول بازی درمانی :
اسکلاین در سال 1982 اصول پایهای را برای اجرای روش بازی درمانی معرفی میکند و معتقد است بدون رعایت این اصول رابطه و شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد.
درمانگر باید به توسعه یک رابطه گرم و دوستانه با کودک بپردازد. این رابطه اهمیت شایان توجهی بر مؤثر بودن این روش خواهد شد. شاید درمانگر ناچار شود برای ایجاد چنین رابطهای ویژگیهایی را در موقعیت بازی بپذیرد. همانطور که در شیوههای روان درمانی بزرگسالان ایجاد رابطه مفید بسیار
تحقیق بازی درمانی