![پاورپوینت درباره مراحل و علائم بیهوشی](../prod-images/1018308.jpg)
فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 19 صفحه
MLAEP
پاورپوینت درباره مراحل و علائم بیهوشی
فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 19 صفحه
MLAEP
فرمت فایل: ورد ( قابلیت ویرایش )
تعداد صفحات : 24 صفحه
داروسازی بیمارستانی داروهای بیهوشی پروپوفول (Propofol) C12H18O اسامی تجارتی: دیپریوان (Diprivan) کلیموفول (Klimofol) ریکوفول (Recofol) در محلولهای 1و2 درصد قابل دسترسی می باشد محللو یک درصد برای تزریق وریدی و انفوزیون و محلول 2 درصد فقط برای انفوزیون می باشد. یک سیستم نو و متفاوت هم برای القا و نگهداری بیهوشی در بیماران بزرگسال وجود دارد سیستم انفوزیون هدفمند این اجازه را می دهد که سرعت و عمق بیهوشی را با تعیین غلظت خونهی پروپوفول در هر فرد مشخص نمود. موارد مصرف بیهوشی و سدیشن: پروپوفول یک داروی بیهوشی تزریقی است که برای القا و نگهداری بیهوشی تجویز می شود همچنین برای ایجاد اثر آرام بخشی در تستهای تشخیصی، بیماران تحت جراحی با بی حسی موضعی و در بیماران تنفسی مسن که پیش از سه روز در بخش مراقبتهای ویژه بستری می باشند مورد استفاده قرار می گیرد.
وقتی در بیهوشی استفاده می شود القاء بیهوشی و بازگشت بیمار سریع صورت میگیرد.
اثر ضد دردی ندارد و مکمل ضد درد ممکن است نیاز باشد. تهوع و استفراغ: تهوع و استفراغ بعد از عمل با پروپوفول کمتر از سایر بیهوش کننده ها می باشد گزارشاتی هم در مورد اثرات ضد تهوعی این داروها داده شده که بیشتر بخاطر سدیشن این دارو می باشد. خارش: یکی از بیشمار داروهای مورد مصرف در کنترل خارش است دوزهای پائینتر از دز خواب آوری پروپوفول اثر ضد اخرش داشته ودر پیشگیری از خارش ناشی از تزریق اپی دورال و اینتراتکال مورفین موثر بوده و نیز خارش ناشی از صفرا و انتقال سیگنالهای نخاعی خارش را مهار می کند. مقدار مصرف: بچه های بالای 3 سال 5/2 تا 5/3 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن برای ایجاد بیهوشی و 9 تا 15 میلی گرم در ساعت برای نگهداری بیهوشی. بزرگسالان 5/1 تا 5/2 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن برای ایجاد بیهوشی و 4 تا 12 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در ساعت برای نگهداری بیهوشی. برای ایجاد بیهوشی در هر 10 ثانیه 40 میلی گرم انفوزیون می شود برای مثال در فرد 70 کیلویی باید 105 تا 150 میلی گرم پروپوفول را در طی حدود 40 ثانیه تزریق نمود در افراد مسن و ناتوان نصف این مقدار باید انفوزیون شود و برای بچه بالای 3 سال که مثلاً 20 کیلوگرم وزن دارد 50 تا 70 میلی گرم طی حدود 20 ثانیه انفوزیون می شود. برای سدیشن در مراحل جراحی و تشخیص انفوزیون اولیه 6 تا 9 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بمدت 3 تا 5 دقیقه توصیه می شود. عوارض جانبی: در فراورده هایی که از روغن کرچک بعنوان حامل استفاده می کنند باعث ایجاد واکنشهای اتافیلاکسی می شود که برای جلوگیری از بروز این مشکل از روغن سویا بعنوان حامل استفاده می کنند از عوارض دیگر درد در محل تزریق بخصوص اگر تزری وریدهای کوچک صورت گیری می باشد. که برای کاستن از این درد باید تزریق در رگهای بزرگتر و یا همراه با لیگنوکائین صورت گیرد.
اپنه به مدت بیش از 60 ثانیه در 12 درصد بیماران دیده شده است. عوارض قلبی عروقی شامل کاهش فشار خون و برادی کاردی، تشنج و حرکات غیرارادی. تب، بی رنگ شدن ادرار در مصرف طولانی مدت نیز گزارش شده است. تهوع، استفراغ و سردرد در طی ریکاوری (برگشت بیمار) ممکن است اتفاق بیفتد. در ماه می 1989 کمیته سلامت داروئی انگلستان 268 مورد از واکنش های داروئی به پروپوفول در 2 میلیون بیماری که از ای
متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید
بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:32
شکل درد زایمانی
در طی فاز مخفی مرحلة اول زایمان درد به شکل درد خفیف یا کرامپ متوسط محدود به درماتومهای 11T و 122T میباشد. با پیشرفت زایمان در فاز فعال مرحلة اول زمانی که انقباضات رحم شدت مییابد، احساس و درک درد در درماتومهای 11T و 12T شدت یافته به شکل تیزوکرامپی با انتشار به دو درماتوم مجاور یعنی 10T و 1L توصیف میگردد.
در اواخر ملحة اول و در مرحلة دوم زایمان، درد بطور شدیدتری در پرینه، قسمت تحتانی ساکروم، مقعد و غالباً رانها احساس میشود.
2- اثرات درد زایمان در تنفس مادر
درد زایمان محرک قوی تنفسی است، سبب افزایش قابل توجه در حجم جاری و حجم دقیقهای و افزایش بیشتر در ونتیلاسیون آلوئولی میشود. این هیپرونتیلاسیون منجر به کاهش Paco از میزان نرمال حاملگی یعنی از mmHg32 به حدود mmHg30-16 میگردد و حتی گاهی به 15-10 میلیمتر جیوه میرسد.
کاهش 2Paco با افزایش همزمان در PH تا حدود 6/7-55/7 همراه است. با خاتمة هر انقباض و کاهش درد، تنفس دیگر توسط درد تحریک نمیشود و هیپوکاپنی موجود سبب هیپوونتیلاسیون در فاصلة انقباضات میشود که این هیپوونتیلاسیون باعث 50-10 درصد کاهش در فشار اکسیژن شریانی (با میانگین 30-25 درصد) میشود. دریافت اپیوئید اثرات دپرسانت تنفسی آلکالوز را تشدید میکند. اگر 2Pao مادر به کمتر از 70 میلیمتر جیوه برسد، اثرات زیانباری چون هیپوکسمی و کاهش ریت قلب در جنین مشاهده میشود.
3- اثرات نوروآندوکرین درد زایمان
درد و اضطراب در فاز فعال زایمان سبب افزایش در آزاد شدن اپی نفرین به میزان 600-300 درصد، نوراپی نفرین به میزان 400-200 درصد و افزایش تولید کوروتیزول به میزان 300-200 درصد میشود. میزان ACTH و کورتیکواستروئیدها نیز افزایش مییابد. کاتکولامینها برای تطابق نوزاد با محیط خارج رحمی، از جمله برای تولید و رهایی سورفاکتانت، جذب مایع ریهها، هوموستازگلوکز، تغییرات قلبی - عروقی و متابولیسم آب ضروری هستند. لکن تحریک سمپاتیک ناشی از درد منجر به افزایش فشارخون و تاکیکاردی میشود که در بیماران هیپرتانسیو و بیماران قلبی میتواند خطرناک باشد.
4- اثرات قلبی عروقی درد زایمان
برون ده قلبی در طی زایمان افزایش مییابد که قسمتی به عنوان افزایش فعالیت سمپاتیک توأم با درد ناشی از هر انقباض، اضطراب و درک زایمان و فعالیت فیزیکی زایمان بوده و قسمتی (حدود 30-20 درصد) به علت خروج 300-250 میلیلیتر خون از رحم و نیز افزایش بازگشت وریدی از لگن و اندام تحتانی به گردش خون مادری میباشد.
هر انقباض توأم با mmHg30-20 افزایش در فشار خون سیستولیک و دیاستولیک است. تمامی اینها در بیماران هیپرتانسیو و قلبی بالقوه مضر و خطرناک میباشند.
5- اثرات درد زایمان در جنین
در طی فاز زایمانی کاهش متناوب در جریان خون جفتی ناشی از انقباضات شدید، منجر به کاهش موقت در تبادل گازی جفت میشود. این اختلال با هیپرونتلاسیون ناشی از درد تشدید میشود. هیپرونتیلاسیون منجر به آلکالوز تنفسی و عوارض زیر میشود:
1- شیفت منحنی تجزی اکسی هموگلوبین مادر به چپ سبب میل بیشتر اکسیژن برای چسبندگی به هموگلوبین[1] شده و براحتی از آن آزاد نمیگردد بنابراین انتقال اکسیژن از مادر به جنین کاهش مییابد.
2- کاهش جریان خون رحم ناشی از آزاد شدن نور اپی نفرین و کورتیزول که این نیز سبب میشود اکسیژن کمتری در اختیار جنین قرار گیرد.
3- هیپوکسمی مادر در فواصل انقباضات به علت هیپوونتیلاسیون ناشی از آلکالوز، تغییرات فوق در فازهای هیپرونتیلاسیون و هیپرونتیلاسیون مادر منجر به تغییرات ریت قلبی جنین در این فواصل میشود. مطالعات نشان دادهاند که در مادرانی که اضطراب و درد دارند شیوع اشکال غیرطبیعی ریت قلب جنین بالاتر بوده و نوزادان متولد شده، نمرة آپگار دقیقة اول و پنجم کمتری دارند. تحت شرایط نرمال زایمان و در جنینهای نرمال این تغییرات موقت بخوبی تحمل میشود اما در نوزادانی که در معرض ریسک قرار دارند (مثلاً در پره اکلامپسی، بیماری قلبی یا دیابت) کاهش انتقال اکسیژن و دیاکسید کربن ناشی از درد بسیار مهم بودهو میتواند عوارض پری ناتال ایجاد کرده و حتی منجر به مرگ جنین شود.
[1] - affinity
لینک پرداخت و دانلود "پایین مطلب
فرمت فایل: word (قابل ویرایش)
تعداد صفحه:5
بیهوشی و بی حسی ، نداشتن احساس درد هنگام جراحی یا موقع تشخیص بیماری های دردناک است که معمولاً به وسیله داروهای مختلف ایجاد می شود .
بیهوشی و بی حسی ، نداشتن احساس درد هنگام جراحی یا موقع تشخیص بیماری های دردناک است که معمولاً به وسیله داروهای مختلف ایجاد می شود .
بیهوشی عمومی برای جراحیهای بزرگ به کار می رود . معمولاً قبل از شروع آن به بیمار پیش دارو داده می شود تا آرام بگیرد و به خواب رود . در اتاق عمل ، پزشک متخصص بیهوشی از روش داخل وریدی یا استنشاقی برای بیهوش نمودن بیمار استفاده می کند .
در این روش ، نخست داروهای بیهوشی از راه لوله ی باریکی به نام " انژیوکت " که در سیاهرگی در بازو یا دست قرار داده شده است، به جریان خون تزریق می شود .
در شیوه استنشاقی ، بیمار گاز بیهوش کننده را از طریق ماسک صورت تنفس می کند و ریه ها گاز بیهوشی را به جریان خون منتقل می کنند .
پس از القای بیهوشی ، برقراری تنفس معمولاً به وسیله لوله ای که به آرامی از راه دهان به نای وارد می شود صورت می پذیرد .
در لحظات ابتدایی دریافت دارو یا گاز بیهوشی ، صداها بلندتر شنیده می شود و به تدریج با افزایش مقدار داروی بیهوشی در مغز ، سرگیجه ، خواب آلودگی و بلافاصله بیهوشی کامل حادث می شود.
در مدت جراحی ، متخصص بیهوشی ممکن است داروها را تجدید کند یا داروهای دیگری برای ادامه بیهوشی و بی دردی به بیمار بدهد .
در حین بیهوشی فعالیت های بدن کـُند می شود و تنفس در دستگاه بیهوشی برقرار می شود. بجزعمق بیهوشی ، ضربان قلب، دمای بدن و فشارخون که علائم حیاتی هستند توسط متخصص بیهوشی به طور مداوم ، تا وقتی که جراحی به اتمام برسد ، بررسی می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
1- شکل درد زایمانی
در طی فاز مخفی مرحلة اول زایمان درد به شکل درد خفیف یا کرامپ متوسط محدود به درماتومهای 11T و 122T میباشد. با پیشرفت زایمان در فاز فعال مرحلة اول زمانی که انقباضات رحم شدت مییابد، احساس و درک درد در درماتومهای 11T و 12T شدت یافته به شکل تیزوکرامپی با انتشار به دو درماتوم مجاور یعنی 10T و 1L توصیف میگردد.
در اواخر ملحة اول و در مرحلة دوم زایمان، درد بطور شدیدتری در پرینه، قسمت تحتانی ساکروم، مقعد و غالباً رانها احساس میشود.
2- اثرات درد زایمان در تنفس مادر
درد زایمان محرک قوی تنفسی است، سبب افزایش قابل توجه در حجم جاری و حجم دقیقهای و افزایش بیشتر در ونتیلاسیون آلوئولی میشود. این هیپرونتیلاسیون منجر به کاهش Paco از میزان نرمال حاملگی یعنی از mmHg32 به حدود mmHg30-16 میگردد و حتی گاهی به 15-10 میلیمتر جیوه میرسد.
کاهش 2Paco با افزایش همزمان در PH تا حدود 6/7-55/7 همراه است. با خاتمة هر انقباض و کاهش درد، تنفس دیگر توسط درد تحریک نمیشود و هیپوکاپنی موجود سبب هیپوونتیلاسیون در فاصلة انقباضات میشود که این هیپوونتیلاسیون باعث 50-10 درصد کاهش در فشار اکسیژن شریانی (با میانگین 30-25 درصد) میشود. دریافت اپیوئید اثرات دپرسانت تنفسی آلکالوز را تشدید میکند. اگر 2Pao مادر به کمتر از 70 میلیمتر جیوه برسد، اثرات زیانباری چون هیپوکسمی و کاهش ریت قلب در جنین مشاهده میشود.
3- اثرات نوروآندوکرین درد زایمان
درد و اضطراب در فاز فعال زایمان سبب افزایش در آزاد شدن اپی نفرین به میزان 600-300 درصد، نوراپی نفرین به میزان 400-200 درصد و افزایش تولید کوروتیزول به میزان 300-200 درصد میشود. میزان ACTH و کورتیکواستروئیدها نیز افزایش مییابد. کاتکولامینها برای تطابق نوزاد با محیط خارج رحمی، از جمله برای تولید و رهایی سورفاکتانت، جذب مایع ریهها، هوموستازگلوکز، تغییرات قلبی - عروقی و متابولیسم آب ضروری هستند. لکن تحریک سمپاتیک ناشی از درد منجر به افزایش فشارخون و تاکیکاردی میشود که در بیماران هیپرتانسیو و بیماران قلبی میتواند خطرناک باشد.
4- اثرات قلبی عروقی درد زایمان
برون ده قلبی در طی زایمان افزایش مییابد که قسمتی به عنوان افزایش فعالیت سمپاتیک توأم با درد ناشی از هر انقباض، اضطراب و درک زایمان و فعالیت فیزیکی زایمان بوده و قسمتی (حدود 30-20 درصد) به علت خروج 300-250 میلیلیتر خون از رحم و نیز افزایش بازگشت وریدی از لگن و اندام تحتانی به گردش خون مادری میباشد.
هر انقباض توأم با mmHg30-20 افزایش در فشار خون سیستولیک و دیاستولیک است. تمامی اینها در بیماران هیپرتانسیو و قلبی بالقوه مضر و خطرناک میباشند.
5- اثرات درد زایمان در جنین
در طی فاز زایمانی کاهش متناوب در جریان خون جفتی ناشی از انقباضات شدید، منجر به کاهش موقت در تبادل گازی جفت میشود. این اختلال با هیپرونتلاسیون ناشی از درد تشدید میشود. هیپرونتیلاسیون منجر به آلکالوز تنفسی و عوارض زیر میشود:
1- شیفت منحنی تجزی اکسی هموگلوبین مادر به چپ سبب میل بیشتر اکسیژن برای چسبندگی به هموگلوبین شده و براحتی از آن آزاد نمیگردد بنابراین انتقال اکسیژن از مادر به جنین کاهش مییابد.
2- کاهش جریان خون رحم ناشی از آزاد شدن نور اپی نفرین و کورتیزول که این نیز سبب میشود اکسیژن کمتری در اختیار جنین قرار گیرد.
3- هیپوکسمی مادر در فواصل انقباضات به علت هیپوونتیلاسیون ناشی از آلکالوز، تغییرات فوق در فازهای هیپرونتیلاسیون و هیپرونتیلاسیون مادر منجر به تغییرات ریت قلبی جنین در این فواصل میشود. مطالعات نشان دادهاند که در مادرانی که اضطراب و درد دارند شیوع اشکال غیرطبیعی ریت قلب جنین بالاتر بوده و نوزادان متولد شده، نمرة آپگار دقیقة اول و پنجم کمتری دارند. تحت شرایط نرمال زایمان و در جنینهای نرمال این تغییرات موقت بخوبی تحمل میشود اما در نوزادانی که در معرض ریسک قرار دارند (مثلاً در پره اکلامپسی، بیماری قلبی یا دیابت) کاهش انتقال اکسیژن و دیاکسید کربن ناشی از درد بسیار مهم بودهو میتواند عوارض پری ناتال ایجاد کرده و حتی منجر به مرگ جنین شود.
با توجه به مسائل فوقالذکر صرفنظر از دلایل انسانی تسکین درد، اثرات زیانبار درد شدید زایمانی بر روی مادر و جنین بویژه در مادران مسئلهدار و جنینهای در معرض خطر، ایجاد بیدردی در زایمان را ایجاب میکند. در واقع در چنین مواردی زایمان بیدرد منافع واضح برای مادر و جنین دارد.
6- هوشبرهای استنشاقی
نیتروس اکساید (O2N)، از جفت به سهولت عبور میکند. دوز مناسب آن در مادر اثر سویی نداردت اما گفته میشود که هر قدر طول مدت بیهوشی با O2N بیشتر باشد. نوزاد متولد شده بیشتر تحت تأثیر دارو واقع شده، بیهوش خواهد بود. لذا باید مدت بیهوشی تا خروج جنین تا حد امکان کوتاه باشد. به این منظور باید اینداکشن بیهوشی زمانی انجام شود که بیمار و جراح کاملاً آماده باشند.
هوشبرهای تبخیری که در عمل جراحی سزارین کاربرد دارند هالوتان، انفلوران و ایزوفلوران میباشند که با غلظت کم بکار میروند. عبور این هوشبرها از جفت وابسته به دوز و زمان میباشد بنابراین اگر زمان اینداکشن بیهوشی تا تولد بچه طولانی نشود و