فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره اهمیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره اهمیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

اهمیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی

فراگیری علوم تجربی به کودکان کمک می کند تا روش های شناخت دنیای اطراف خود را بهبود بخشند. برای این منظور آن ها باید مفاهیمی کسب کنند که به آن ها کمک کند تا تجارب خود را با یکدیگر مرتبط سازند مثلاً : «نگاه کن گیاهی که در نزدیک پنجره بوده، خوب رشده کرده ولی گیاهی که در آن اتاق تاریک بوده پژمرده شده است، چون گیاه به نور احتیاج دارد تا رشد کند.» آن ها باید روش های کسب اطلاعات، سازماندهی ، کاربرد و آزمایش کرده را بیاموزند. این فعالیت ها توانایی آن ها را در درک دنیای اطراف تقویت می کند و آنان را برای تصمیم گیری های هوشمندانه و حل مسایل زندگیشان یاری می دهد. «گلدان را از اتاق کم نور به پشت پنجره ی روبه آفتاب بگذارم، ببینم چه می شود.»

امروزه آموختن علوم تجربی همچون سوادآموزی و حساب کردن امری اساسی و ضروری است که با زندگی روزمره ی ما در ارتباط است و با پیشرفت تکنولوژی اهمیت آن بیشتر شده است. به عبارت دیگر آموزش علوم بیشتر به آموزش راه یادگیری می پردازد که آگاهی از آن برای هر کودکی لازم است،‌چرا که او در دنیایی زندگی می کند که سریعاً در حال تغییر است و وی باید قادر باشد خود را دایم با آن تغییرات هماهنگ سازد. گفته اند که در 20 سال دیگر سرعت رشد اطلاعات آن قدر سریع است که کمتر از 75 روز میزان اطلاعات و دانش بشر دو برابر می شود و بنابراین آنچه مهم است یادگیری شیوه کسب اطلاعات و به روز کردن و پردازش آنهاست و نه کسب اطلاعات به مثابه یک بسته ی دانشی. به این دلیل فراگیری علوم تجربی دو جنبه ی مثبت دارد. هم فرایند است و هم فراورده.

فرایند علوم: روش یافتن اطلاعات،‌آزمایش نظریات و توضیح و تفسیر آن هاست.«از دو گلدان کاملاً مشابه ، یک گلدان را در جای کم نور و دیگری را در جای پر نور می گذارم به اندازه ای هم آب می دهم تا ببینم آیا واقعاً میزان تابش نور بر رشد گیاه اثر دارد؟»

فراورده ی علوم: نیز آراء و عقایدی است که می تواند در تجارب آتی به کار گرفته شود. این که می گوییم«می تواند» به این معنی است که آموزش علوم فقط زمانی فواید بالا را دارد که مراحل صحیح و مناسب خود را طی کند و گرنه هیچ تضمینی برای دستیابی به آن ها نیس. و چون این دو،‌ یعنی فرایند علوم و فراورده ی علوم شدیداً به یکدیگر وابسته اند، بسط و پرورش آن ها نیز باید همراه هم تحقق پذیرد. این موضوع در انتخاب انواع فعالیت های آموزشی دانش آموزان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مثلاً آموزش مفهوم «گرما باعث افزایش حجم مواد می شود.» یک (فراورده ی علم)، باید از طریق مسیر مناسب و انجام فعالیت مناسب ، (فرایند علم) ، طی شود تا آموزش به واقع اتفاق افتد. قبل از توجه به این مورد، به دو نکته ی مهم دیگر که بر اهمیت آموزش علوم تاکید دارد می پردازیم. اول این که چه ما علوم را به کودکان آموزش دهیم،‌چه ندهیم، آنان، خود، از اولین سال های کودکیشان، عقاید و نظریاتی در باره ی دنیای اطراف خود کسب می کنند. مثلاً بسیاری معتقدند«اگر در کتری را ببندید، آب در دمای کم تری می جوشد» ، یا «جریان الکتریسیته زمانی که سیم ها تاب نخورده بیشتر است» و بسیاری تصورات غلط دیگر که بر تصورات کودکان در مورد تجاربشان اثر می گذارد. مسئله ی دیگر این که اگر کودکان به خود گذاشته شوند با تصوراتشان عقاید خلق می کنند که بیشتر غیرعلمی اند؛ مثلاً «برای به حرکت درآوردن اجسام نیرو لازم است حال آن که برای متوقف ساختن آن ها نیرویی لازم نیست».از آن جا که این عقاید را می شود آزمایش کرد، وظیفه ی آموزش علوم این است که به کودکان اولاً علاقه مندی و ثانیاً مهارت کافی برای انجام این آزمایش ها داده شود. انجام آزمایش ها نه تنها باعث اصلاح عقاید آن ها می شود،‌ بلکه به آنان می آموزد که در علوم تجربی نسبت به آنچه «حقیقت» نامیده می شود شک کنند مگر آن که صحت آن را از طریق آزمایش تجربه کنند. از این طریق به راحتی می توان فرایند «فرضیه سازی» را برای آنان توضیح داد و به این ترتیب آن ها در می یابند که گاه عقاید و نظریاتی وجود دارند که صحت آن ها از طریق آزمایش ها و تجارب سازگارند، مفید ند.

فراگیری این آموزش در اوایل دوران کودکی از دو نظر اهمیت دارد، یکی آن که کودکان در می یابند که عقایدی صحیح است که مستدل باشد و دوم این که احتمال پذیرش نظریات غیرمستدلی که با مفاهیم علمی در تضاد مستقیم است کم می شود. آنچه مهم است این است که بررسی های متعدد نشان داده که هر چه طول مدت زمانی که فرد عقیده ی غلطی را کسب کرده زیادتر باشد امکان تغییر آن مشکل تر است در عمل دیده ایم فرایند تغییر نظر دانش آموزان دبیرستانی هنگامی که نظر غیرعلمی را پذیرفته اند بسیار مشکل تر از این فرایند در دانش آموز ابتدایی است. بزرگسالان در مقابل تغییر عقیده مقاومت می کنند و این خود مانعی بزرگ در آموزش علوم به دانش آموزان بزرگسال است. به این دلیل اگر آموزش علوم در دوره ی دبستان مسیر منطقی خود را طی کند، مانع پیدایش بحران در دوره ی دبیرستان خواهد شد. هنگامی که دانش آموز دبستانی یاد می گیردکه پذیرش این نظریه که «بستن در قابلمه ی آبی که روی شعله است باعث می شود آب در دمای کم تری بجوشد» باید با آزمایش کردن همراه باشد، و زمانی که آزمایش این نظریه را رد کرد او به سادگی قبول می کند که باید انعطاف پذیر باشد و اشتباهات را بپذیرد. به این دلیل این دانش آموز در دوره ی دبیرستان در دروس علوم تجربی نظریات غیرعلمی خود را ساده تر کنار می گذارد.

روش فعال تدریس در کلاس علوم تجربی

توضیح :چگونگی بکارگیری طرح در کلاس درس:

کتاب علو م تجربی ،تنها کتابی ( در دوران تحصیل و تدریس اینجانب) که می توان روش های فعال تدریس را بخوبی اجرا نمود وبه موفقیت رسید. این طرح در راستای شعار امسال گروه های آموزشی و جهت بهبود وضعیت تدریس وارزسیابی مسمر طرح شده است. طرحی که ارائه شده است فعالیت گروهی دانش آموزان را برطبق اصولی منظم وبا رعایت نکات لازم در درس و در چارچوب ارزشیابی مستمر وسازنده طراحی گردیده است ودر صورت اجرای مناسب ،ایجاد علاقه و انگیزه در دانش آموزان می توان نتیجه مطلوبی گرفت. که ما امروز مابه دنبال روش هایی هستیم که کلاس ازحالت خشک وزمخت به کلاس پرنشاط وبا انگیزه تبدیل نماید. در این راستا با طرحی جدید که لزوماً برمبنای اهدافی که بیشتر جنبه رفتاری دارند ، ابزار مناسبی را در اختیار معلم قرار دهیم


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اهمیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی

اهمیت نسبی ابعاد کیفیت مواجهه خدمت و کیفیت خدمت در رضایت مشتریان بانک ملت

تحقیقی درباره اهمیت خلاقیت و روش های عملی پرورش آن 7 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیقی درباره اهمیت خلاقیت و روش های عملی پرورش آن 7 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

اهمیت خلاقیت و روش های عملی پرورش آن

 در ادامه بحث ابعاد مختلف تحصیلات در مقطع ابتدایی ، به اهمیت خلاقیت و روش عملی پرورش آن می پردازیم .

پیش فرضهای موجود در زمینه تعلیم و تربیت در مورد خلاقیت ، عبارتند از:

1-همه انسانها دارای درجات مختلفی از خلاقیت هستند. محیطهای آموزشی باید جهت پرورش خلاقیت ، فرصتهای مختلفی را برای کودکان فراهم نمایند .

 2-خلاقیت ذاتی و اکتسابی است و می توان آن را پرورش داد . با بکار گیری روش های درست پرورش خلاقیت ، دانش آموزان در سطوح مختلف ، هنر، علم ، خلاقیت و ... را یاد می گیرند .

 3-مبنای پرورش قوه خلاقیت ، تخیلات می باشد . برخی از مربیان ، تخیلی بودن دانش آموزان را امر مضری می دانند . در صورتی که تأثیر بسزایی در امر خلاقیت می گذارد.

 خلاقیت

خلاقیت به معنای خلق و آفرینش اندیشه ها ، ایده ها ، افکار نو و بدیع، متفاوت نگریستن به امور، عبور از مرز دانسته های محدود به حیطه نادانسته های نامحدود ، کشف و ابداع راه حل های جدید برای یک مسأله است. خلاقیت ، تشخیص و بیان مسأله و ارائه راه حلهای جدید برای آن است .

 ویژگیهای دانش آموزان خلاق ، عبارتند از :

1-دوری از عرف و عادات معمول جامعه و روی آوری به راههای دیگر .

 2-آنها از ابراز وجود و عقیده مخالف با دیگران هراسی ندارند.

 3-از تحقیر و تمسخر دیگران در برابر ایده های خود ، ترس ندارند .

4-علاقمند به ابراز عقیده و خلق ایده های نو هستند .

5-روح پرسشگر و کنجکاوی دارند .

6-به راههای پذیرفته شده و مقبول اکتفا نمی کنند .

 7-دارای هوش سرشاری می باشند ، چون یکی از ضروریات خلاقیت، هوش است ، ولی افراد با هوش ، لزوماً خلاق نیستند .

 8-تابع و دنباله روی دیگران نیستند و به طور مستقل عمل می کنند .

هوش افراد نابغه ، بالاتر از 140 است در حالی که بر اساس تحقیقات انجام شده ، افراد خلاق ، بهره هوشی بین ٩٧ و ١٢٦ دارند . لزوماً همه خلاق ها، نابغه و سرشار از هوش نیستند .

 انواع تفکر

تفکر را می توان به دو دسته همگرا و واگرا تقسیم نمود.

تفکر واگرا به معنای ارائه راه حلهای جدید در حل مسأله است . در تفکر واگرا ، خلاقیت مطرح است .

تفکر همگرا به معنای ارائه راه حلهای قدیمی در برابر یک مسأله است. تفکر همگرا همان تفکر منطقی است .

تفکر همگرا و واگرا با یکدیگر متفاوتند . جهت تفکر همگرا به سمت عرف و عادات جامعه ، راهها و افکار پذیرفته شده است ، ولی تفکر واگرا از عرف و عادات دور می شود و سنت شکن است . در تفکر همگرا ، امور، مربوط به هم در نظر گرفته و امور نامربوط کنار گذاشته می شوند، ولی در تفکر واگرا، بین امور نامربوط ارتباط برقرار می شود .

فردی که دارای تفکر خلاق است ، سعی می کند ، عناصر و اجزاء نامربوط را به هم متصل کند .

در تفکر همگرا ، امکان اشتباه نیست و فرد سعی دارد ، از اشتباه پرهیز نماید . در تفکر واگرا و خلاق ، به فرد فرصت اشتباه داده می شود .

برای تفکر منطقی و همگرا ، جهت مشخص است ، اما مسیر خاصی در تفکر وجود ندارد و مقصد مشخص نیست .

در سیستم آموزشی ، این دو نوع تفکر را می توان به صورت موازی و از طریق فعالیتهای مختلف، پرورش داد و لزوماً ، یکی بر دیگری مقدم نیست. معلم می تواند در یک درس ، تفکر همگرا و منطقی را مطرح کند و در دروس، شرایط و فرصتهای یادگیری دیگر ، از تفکر واگرا استفاده نماید و به دنبال تقدم و تأخر نباشد. در ادامه بحث مربوط به خلاقیت ، به روشهای عملی پرورش خلاقیت در مرحله ابتدایی می پردزایم و نظریات دانشمندان معروف را در مورد عوامل موثر بر آن توضیح می دهیم . ما در اینجا روش " بارش مغزی " یا " طوفان مغزی " و روش بدیعه پردازی گاردون را توضیح می دهیم.

 روشهای عملی پرورش خلاقیت

روشهای عملی پرورش خلاقیت عبارتند از :

1-داستانگویی و قصه نویسی : از کودکان بخواهید که داستان ، شرح حال یا انشاء بنویسند.

 2-شرح حال نویسی و انشاء نویسی .

 3-امور هنری از قبیل نقاشی : برای مثال ، کودک می تواند نقاشی آزاد بکشد و تخیلاتش را روی کاغذ بیاورد .

4-بیان شرح حال و زندگی بزرگان : برای مثال ، ما می توانیم طی فیلمی، نحوه خلاقیت افراد و مشکلات آنها را به نمایش در آوریم .

 5-استفاده از روشهای تدریس متنوع : در تدریس موارد مختلف ، هیچ گاه نباید از روش و الگوی واحدی استفاده نمود ، افکار قالبی را در کودکان ایجاد نکنید و پرسش و پاسخها باید در کلاس درس ، آزاد باشند ، نه قالبی و محدود .

6-ایجاد فرصت برای یادگیری اکتشافی : به کودکان اجازه دهید که اطلاعات معلم را به طور شخصی کشف نماید .

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیقی درباره اهمیت خلاقیت و روش های عملی پرورش آن 7 ص

تحقیق درباره اهمیت نیروی انسانی در سازمانها

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره اهمیت نیروی انسانی در سازمانها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

مقدمه

تلاش برای بهبود و استفاده مؤثر و کارآمد از منابع گوناگون چون نیروی کار سرمایه، مواد، انرژی و اطلاعات، هدف تمامی مدیران سازمانهای اقتصادی و واحدهای تولیدی صنعتی و مؤسسات خدماتی می باشد. وجود ساختار سازمانی مناسب، روشهای اجرائی کارآمد، تجهیزات و ابزار کار سالم، فضای کار متعادل و از همه مهمتر نیروی انسانی واجد صلاحیت و شایسته از ضروریاتی می باشند که برای نیل به بهره وری مطلوب باید مورد توجه مدیران قرار گیرد. مشارکت کارکنان در امور و تلاشهای هوشیارانه و آگاهانه آنان همراه با انضباط کاری می تواند بر میزان بهره وری و تعمیر برای بهبود بهره وری بویژه در یک محیط متلاطم و توأم با ناامنی تأثیر گذارد. روح فرهنگ بهبود بهره وری باید در کالبد سازمان دمیده شود که در آن میان نیروی انسانی هسته مرکزی را تشکیل می دهد.

مقایسه بهره‌وری نیروی کار در بخش های خصوصی و دولتی

 در بخش خصوصی چون بیشینه کردن سود بنگاه بیش از هر چیز مدنظر سهامداران و مدیران است، بیشترین استفاده ممکن از نهادها در جهت کسب سود بیشتر صورت می گیرد و از آن جایی که سیستم عملکردی بخش خصوصی به واسطه شرایط حاکم بر این بخش تا حد زیادی براساس اقتصاد رقابتی شکل گرفته است و در اقتصاد رقابتی نهادها به اندازه بهره وری حاشیه ای خود دستمزد دریافت می کنند، نیروی کار نیز در این بخش تقریبا به اندازه بهره وری خود و در واقع به اندازه میزان ارزشی که خدمات وی برای سازمان یا بنگاه داشته است حقوق دریافت می کند، البته وجود یک سری از نهادهای اجتماعی از قبیل وزارت کار، مباحث مربوطه با بیمه و همچنین فشارهای وارده از طرف شوراهای کارگری، معمولا می توانند مقداری بر افزایش دستمزدها در این بخش موثر باشند ولی در کل بخش خصوصی غالبا به کسی بی علت دستمزد نمی دهد و نیروهای غیررسمی خود را نیز در صورت ناکارآمد بودن به راحتی و به سرعت اخراج می کند، این باور که «هرچه در سازمان خود مفید تر باشم حقوق بیشتری دریافت خواهم کرد» باعث شده که تلا ش بیشتری از سوی نیروی کار این بخش در جهت بهتر و کاراتر کار کردن صورت پذیرد. همین امر سبب شده که بخش خصوصی معمولا بدون کمک های دولتی و خارج سازمانی نتایج بسیار بهتری کسب کند.

در بخش دولتی موضوع بسیار متفاوت از بخش خصوصی است. مدیران سازمان ها و بنگاه های دولتی چون عمدتا از حمایت دولت بهره مندند، زیاد به دنبال سود بردن و همچنین بالا بردن میزان سود بنگاه تحت امر خود نیستند، بنابراین مشکلا ت نظام حقوق و دستمزد و همچنین بحث بهره وری نیروی کار در بخش دولتی بسیار بیشتر به چشم می خورد، در این بخش معمولا توجه خاصی به کارآیی و میزان تاثیرگذاری افراد نمی شود و پرداخت دستمزدها صرفا با توجه به تعداد سال های سابقه کاری و سطح تحصیلی نیروی کار صورت می پذیرد. در این سیستم کسی که در طول ماه بسیار پرتلا ش بوده و تاثیر بسزایی در جهت نفع رسانی به سازمان خود داشته است در پایان همان اندازه حقوق می گیرد که هر شخص دیگر با همان سطح تحصیلی و سابقه کار درآن سازمان دستمزد دریافت می کند. پر واضح است که وقتی عملکرد نیروی کار مورد ارزیابی قرار نگیرد و بدون توجه به میزان بهره وری وی و صرفا براساس یک جدول حقوق وی در پایان ماه پرداخت شود، نیروی با انگیزه و پرکار و تلا شگر با مشاهده بی نتیجه بودن تلا ش های خود از نظر درآمدی انگیزه خود را برای تلا ش از دست می دهد و به فعالیت های پرمنفعت تر در خارج از سازمان روی می آورد.

زیرا می داند که در نهایت حقوق مصوب خود را دریافت خواهد کرد. این طرز فکر باعث خواهد شد که نظام نتواند نهایت استفاده را از توانایی های نیروی کار شاغل در جهت نیل به اهداف بنگاه یا سازمان کند لذا پیشنهاد می شود که مکانیسمی مدنظر قرار گیرد که طی آن میزان بهره وری و کارآمدی نیروی کار در هر دوره مورد ارزیابی قرار گیرد و این عامل نیز علا وه بر توجه به سالهای تجربه (سابقه کار) و میزان تحصیلا ت در پرداخت حقوق و دستمزد مدنظر قرار گیرد. استفاده از سیستم های انگیزشی دیگر از قبیل انواع پاداش های نقدی و غیرنقدی نیز می تواند در بالا بردن انگیزه نیروی کار در جهت افزایش بهره وری موثر باشن

اهمیت نیروی انسانی در سازمان‌ها

از آغاز قرن بیستم و به خصوص پس از جنگ جهانی دوم. شکاف و فاصله عمیقی میان کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته ایجاد شده است. این شکاف و فاصله موجب گسترش طرح مباحثی پیرامون توسعه اقتصادی. اجتماعی و فرهنگی در میان صاحبنظران و محققان علوم شده است و وتقریباً در اکثر تئوری و تحقیقات اندیشمندان موضوع علل و عوامل توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی و راهکارهای خروج از بحران توسعه نیافتگی به همراه تجارب عملی کشورهای مختلف از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. در دنیای کنونی دولت ها و ملت‌ها بدون توجه به تفاوت های تاریخی فرهنگی اعتقادی مذهبی و اقتصادی در رسیدن به توسعه فراگیر اتفاق نظر دارند و در تلاش برای یافتن راهبردهای عملی و اجرایی برای رهایی از عوامل عدم توسعه و بهره مند شدن از مزایا و منافع آن هستند. در این میان آن چه که در تمامی راهبردهای مطرح شده مورد تاکید قرار گرفته و تجارب ملل و کشورهای توسعه یافته نیز بر آن صحه میگذارد نقش انسان‌ها به عنوان مهمترین منابع محور توسعه اقتصادی اجتماعی است به طوریکه عموم صاحبنظران توسعه بر این عقیده اند که منابع انسانی پایه و اساس تغییر و تحولات زندگی بوده و به واقع توسعه ملی بر حول محور نقش نیروی انسانی تحقق می یابد. بر این اساس اگر کشوری نتواند از دانش تفکرات و دیدگاههای هدفمند انسانها استفاده کند و از این سرمایه گرانقدر و ارزشمند در توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی غفلت ورزد مسلما نخواهد توانست هیچ چیز دیگر را توسعه دهد زیرا به درستی اثبات شده است که مزیت دسترسی به منابع و عوامل طبیعی در جهت استفاده از شاخص های توسعه جای خود را به مزیت بهره مند ی و استفاده به جا از نیروی انسانی موفق مبتکر و خلاق داده است نیرویی که توانایی خلق این منابع و امکانات را در راه نیل به توسعه دارد. دنیای امروز ابزارهای رسیدن به توسعه پایدار رانه در دل طبیعت کوه ها جنگل ها و اعماق زمین که در مغز و نیروی فکر بی پایان انسانها جستجو می کند.

بسیاری از صاحبنظران معتقدند که منابع و امکانات را در راه نیل به توسعه دارد. دنیای امروز ابزارهای رسیدن به توسعه پایدار را نه در دل طبیعت کوه ها جنگل ها و اعماق زمین که در مغز و نیروی فکر بی پایان انسانها جستجو می کند.

بسیاری از صاحبنظران معتقدند که منابع انسانی تنها مزیت رقابتی هستند که سازمان ها باید با اقدامات مناسب و درست این نیروی بالقوه را به نیروی بالفعل تبدیل کرده و آنان را در جهت اهداف سازمان هدایت کننده سازمانهای فاقد منابع انسانی کارآمد هرگز نمی توانند به اهداف خود دست یابند به عبارت دیگر منابع انسانی به منظور حفظ رقابت در بازار نقش کلیدی را ایفا می کنند. امروزه در ادبیات جدید مدیریت نقش نیروی انسانی در دستیابی به اهداف سازمان به حدی اهمیت پیدا کرده که از نیروی انسانی به عنوان سرمایه های انسانی یاد می شود و در حقیقت سرمایه‌های انسانی مغز متفکر و نرم افزار سیستم سازمان را تشکیل می‌دهند.

نیروی انسانی هر سازمان از مهمترین منابع آن سازمان محسوب می شود و بدون تردید می توان گفت که امروزه یکی از شاخص های وجه تمایز بین کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته نیروی انسانی سازمان های کشورها به شمار می آید نیروی انسانی دانش مدار با کارایی و تخصص مناسب از جمله مهمترین ارکان یک سازمان می باشد که با دانش و تخصص خود می تواند در روند رو به رشد و ارائه خدمات سازمان یا موسسه تاثیر به سزایی داشته باشد.

ارائه محصولات و خدمات متفاوت و با کیفیت کاهش هزینه ها خلاقیت و نوآوری و افزایش رقابت پذیری از مزایای وجود منابع انسانی کیفی و دانش مدار است از این رو استراتژی کسب و کار سازمانهای امروزی ضرورتا بر روی منابع انسانی متمرکز شده استانسان مهمترین سرمایه سازمان است اگر عامل انسانی را از سازمان حذف کنیم آنچه باقی می ماند عوامل و امکاناتی نظیر ساختمان ماشین آلات تجهیزات مواد و غیره است که به خودی خود قابل استفاده نبوده وارزش نخواهند داشت انسان به اشیاء روح دمیده و از آنها برای ارتقاء بهبود و تکامل زندگی خود استفاده می کند نیروی انسانی بزرگترین و با ارزش ترین دارایی سازمان است که هر گز در ترازنامه هاو صورتهای سود و زیان آن منعکس نمی شود در حالی که سودآوری سازمانها به واسطه این نیرو نیروی انسانی پشتوانه موفقیت سازمان به شمار می رود بنابراین با عامل انسانی باید در نهایت عزت و احترام برخورد شود زیرا سالها وقت و سرمایه گزاف صرف تربیت و پرورش انسانهای متخصص فهیم و متعهد شده تا پس از سالها برنامه ریزی به اوج بازدهی برسند.نیروی انسانی متعهد در سازمان با کردار و اعمال خوئ و اتخاذ تصمیمات صحیح و به موقع می تواند زیان های مادی را بزودی جبران و تامین کند در واقع همواره برای سازمان ارزش افزوده ثروت و فایده ایجاد می کند و بر سرمایه های مادی سازمان می افزاید نیروی انسانی متعهد بیش از هزینه ای که صرف تربیت تجهیز و آموزش او شده برای سازمان فایده و ارزش به وجود می آورد برعکس نیروی انسانی غیر متعهد غیر کارآمد و نا آگاه ممکن است با تصمیمات و اعمال غلط خود بر دشواریها وزیان هاس سازمان بیافزاید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اهمیت نیروی انسانی در سازمانها

اهمیت مدیریت 27 ص

اختصاصی از فایلکو اهمیت مدیریت 27 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

توصیه هایی برای مدیران

اهمیت مدیریت

از مرحوم آیت اله العظمی حاج سید محمد حسن شیرازی (ره) منقول است که فرموده اند: ریاست (منظور مرجعیت دینی و رهبری بوده) نیازمند به یکصد جزء است که یک جزء آن علم و جزء دیگرش عدالت و نود و هشت جزء دیگر آن مدیریت است.

بنابراین لازم است از بالاترین مقامات نظام تا وزیر و مدیر مدرسه و رئیس ثبت و پیش نماز، مدیر مجله، واعظ، نامه رسان و آشپز و... همه و همه طریقه ساماندهی و مدیریت خوب کار خود را بدانند وگرنه درجا زدن و انحطاط، نتیجه قهری کارشان خواهد بود.

آیا مدیریت ذاتی است یا اکتسابی؟

صفات روحی همانند اعضاء بدن مواد خامی هستند که قابل رشد می باشند همانگونه که دست کودک کم کم رشد می کند تا بمیزان معین خود در طول، عرض، کیفیت و سایر مزایا برسد، بهمین ترتیب علم کودک هم قابل رشد است تا جایی که به درجه یکی از دانشمندان بزرگ برسد همچنین نسبت به صفات و غرایز دیگر.

صفت نیز در دو جهت مانند عضو است:

الف- رشد عضو بستگی به غذا دارد، همانگونه که به دست انسان اگر غذا نرسد، رشدش متوقف می گردد، انسان هم اگر در تحصیل علم نکوشد، رشد دانش او متوقف می گردد.

ب- هر یک از اعضاء بدن انسان میزان معینی رشد می کند و نهایتی دارد که هر وقت رشد به آنجا رسید باز خواهد ایستاد، رشد علم و دانش نیز نمی تواند بیش از استعداد بشری که در افراد متفاوت است، برسد. البته تفاوتی بین صفات روحی و اعضاء بدن وجود دارد و اینکه ممکن است یک صفت در یک حالت معینی متوقف شود بدون آنکه از بین برود یعنی اگر تحصیل ادامه پیدا نکرد معلومات محدودی برای شخص می ماند. ولی اعضاء بدن در صورت بی غذا ماندن از بین می روند. لذا مهارت در مدیریت یکی از صفات روحی است و تا حدودی ذاتی است. صفت مدیریت از همان مراحل ابتدایی تا مراحل رشد مکانی آن اکتسابی است، اکتساب این صفت احتیاج به جدیت و کوشش فراوان و یادگیری و ممارست بسیار دارد تا در مراحل ابتدایی رشد آن متوقف نشود. مثلاً حفظ مطالب در ابتدا کاری دشوار است، اما اگر انسان همیشه در خواندن و تکرار مطالب مصر باشد حفظ شده و برای او ملکه خواهد شد بطوری که هر وقت بخواهد می تواند آن محفوظات را بدون زحمت و بصورت طبیعی از حفظ بخواند و حتی بجایی می رسد که همزمان با انجام کاری دیگر هم می تواند محفوظات را قرائت کند. ممارست و تمرین نکات مدیریت نیز چنین نتیجه ای دارد.

عادت به صبر در ناملایمات:

کسی که اداره اموری را بعهده دارد قهراً برای او ناملایماتی چه از ناحیه رؤسا و مافوق و چه از ناحیه دوستان و همکاران و چه از ناحیه مرئوسین و زیردستان و یا از ناحیه کارهای مربوطه پیش خواهد آمد. بنابراین بدون صبر و بردباری انسان نمی تواند به خوبی از عهده اداره امور مربوطه برآید.

اکثراوقات رؤسا و افراد مافوق مدیر از او توقعاتی دارند که تأمین آنها برای او مقدور نیست، اگر صبور باشد و اظهار عجز و خستگی از توقعات آنان ننماید، بتدریج خواسته های رؤسا تعدیل می شود و این صبر و بردباری محبوبیت خاصی برای مدیر می آفریند.

به همین ترتیب همکاران و هم قطاران اکثراً درباره انسان حسادت می ورزند و بیشتر به بزرگنمائی اشتباهات مدیر می پردازند بازهم چاره کار صبوری است و موجب می شود تخریب ها با مرور زمان متوقف و سربلندی را ارمغان آورد. مرئوسین و زیردستان مدیر نیز همیشه از اوامر و نواهی او اطاعت نمی کنند و موجب ناقص ماندن یا تعطیلی برخی از امور می شوند.

اینجا نیز چاره کار صبر و تحمل است و با پشتکار و سماجت برای انجام کار مورد نظر بایستی تلاش نمود تا نتیجه و هدف پیش بینی شده تحقق یابد.

کم حرفی و پرکاربودن مدیر

نتیجه گیری مطلوب در پی کار و کوشش حاصل می شود نه با پرحرفی و گفتار بیجا، بلکه بیشتر اوقات پرحرفی و سخن بیمورد موجب شکست مدیر خواهد شد. لذا حداقل از موارد زیربایستی خودداری نمود:

الف- خرده گیری و انتقاد شدید در مورد کسانیکه در کار مدیر مشارکت دارند ولو بحق هم باشد، موجب تحریک طرف مقابل و سستی در کار و مقاومت منفی و حتی قیام بر ضد انتقادکننده خواهد شد.

ب- گریز از بیهوده گوئی که معمولاً افراد کار بدست به آن دچارند. شعار یکی از احزاب بزرگ اندونزی (کم حرفی و پرکاری است) و این ضرب المثل «کار کردن با سکوت و آرامش نشانه پیروزی است» در عمل کارائی خود را نشان داده است.

شناسائی راه ورود و خروج در هر کار

انسان مسافر زمانی مسافرت موفقی را خواهد داشت که قبل از انجام بداند به کجا می رود؟ چه زمانی می رود؟ با چه وسیله ای می رود؟ و اگر در اثنای مسافرت مشکلی برای وسیله او پیش آمد چه جایگزینی را برای ادامه مسیر دارد؟

طرق شروع و خاتمه دادن موفق به هر کاری نیز تبعیت از همین مثال دارد و از نکات حساس مدیریتی است که به مدد دانش، تجربه، استعداد و مشورت می توان بهترین خط مشی را برگزید.

در راه رسیدن به یک هدف خاصی ممکن است راه حلهای گوناگونی موجود باشد و طبیعتاً مدیری موفق تر است که بهترین و آسانترین گزینه ها را انتخاب کند.

بررسی زندگینامه مدیران بزرگ

مطالعات پیگیر در حالات اداره کنندگان بزرگ، مانند نورافکنی قوی راههای مدیریت را به انسان می آموزد و همانگونه که تجربیات گذشته هر مدیر برای آینده او کارگشاست، به همین ترتیب تجربیات مدیران موفق نیز می تواند کارساز باشد. مدیریت مانند نهر آبی است که قطره قطره جمع می شود و قطرات مدیریت نیز از هزاران قطره حکمت و صدها قطره تجربه جمع آوری می گردد.

مطالعات باید پیگیر باشد، زیرا دست کشیدن از مطالعه همانند بریدن آب از یک درخت سبز و خرم است و موجب جمود فکری می شود.

ترجیح اهم بر مهم در مدیریت

مواقعی در تصمیم گیریها مصالح امور با هم در تعارضند و یا مفاسد معارض یکدیگرند. در این قبیل موارد مدیر باید مصلحت بیشتر و مفسده کمتر را در نظر بگیرد وگرنه مصلحت را از دست داده در مفسده بزرگ خواهد افتاد و هر دو بمعنای ضعف مدیریت است.

گذشت در پاره ای موارد


دانلود با لینک مستقیم


اهمیت مدیریت 27 ص