فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد زندگی نامه انیشتین 25ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درمورد زندگی نامه انیشتین 25ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

زندگی نامه انیشتین

سالشمار زندگى اینشتین

۱۸۷۹- تولد: ۱۴ مارس اولم (آلمان)

۱۸۹۴- ترک تحصیل بعد از گذراندن یک ترم در دبیرستان مونیخ، اقامت در ایتالیا و ترک تابعیت آلمانى.

۱۸۹۶- ادامه تحصیل در دبیرستانى در سوئیس و آغاز تحصیلات دانشگاهى در مدرسه پلى تکنیک زوریخ

۱۹۰۰- اخذ مدرک از مدرسه پلى تکنیک زوریخ

۱۹۰۱- اخذ تابعیت سوئیس

۱۹۰۳- ازدواج با میلوا ماریک (همکلاسى اش)

۱۹۰۵- چاپ چند مقاله معروف در «آنالن در فیزیک» (از جمله مقاله هاى مربوط به نظریه نسبیت خاص و توضیح اثر فتوالکتریک)

۱۹۱۴- تدریس در دانشگاه برلین (استاد فیزیک نظرى)

۱۹۱۶- تکمیل نظریه نسبیت عام

۱۹۱۹- جدایى از میلوا و ازدواج با دختر عمویش الزا

۱۹۲۱- اخذ جایزه نوبل به خاطر خدماتش به فیزیک نظرى

۱۹۲۷- مطالعه در باب مبانى فلسفى مکانیک کوآنتومى

۱۹۳۳- خروج از آلمان و اقامت در پرینستون آمریکا به خاطر فشار نازى ها ۱۹۳۹- نامه به روزولت درباره خطر دستیابى نازى ها به بمب هسته اى ۱۹۵۳- طرح نظریه وحدت نیروها

۱۹۵۵- مرگ بر اثر حمله قلبى، ۱۸ آوریل

اینشتین که بود

 آلبرت اینشتین در ۱۴ مارس ۱۸۷۹ برابر با ۲۴ اسفند ۱۲۵۷ در شهر اولم آلمان به دنیا آمد. یک سال بعد با خانواده اش به مونیخ رفت. تحصیلات خود را در مونیخ آغاز و در سوئیس دنبال کرد. دوره دبیرستان را در آراو در سوئیس به پایان رسانید و در دارالفنون زوریخ به تحصیل فیزیک و ریاضى ادامه داد تا آنکه در ۱۹۰۵ دکتراى خود را گرفت. اینشتین به معلمى علاقه داشت اما تا مدت دو سال نتوانست شغل ثابتى به دست آورد و با تدریس خصوصى و جانشینى معلمان دیگر زندگى خود را مى گذراند. سرانجام به عنوان بازرس در دفتر ثبت علائم و اختراعات سوئیس استخدام شد. هفت سال در آنجا ماند و فرصت خوبى براى ادامه مطالعات و تکمیل نظرات خود داشت و توانست مقاله هاى تاریخى و به یادماندنى خود را در مجله آلمانى رویدادهاى فیزیکى سال منتشر کند و به شهرت دست یابد. آلبرت در سال ۱۹۰۹ به دانشگاه زوریخ دعوت شد و به استادى دانشگاه آلمانى پراگ و استادى دارالفنون زوریخ برگزیده شد. در ۱۹۱۴ عضویت فرهنگستان علوم پزشکى و ریاست مؤسسه وریک کایزر ویلهلم را پذیرفت و همکار ماکس پلانک، والتر نرنست، اروین شرودینگر و ماکس فون لاوه شد. شهرت آلبرت با اعلام نظریه نسبیت عام در سال ۱۹۱۶ به اوج خود رسید و پس از تائید آن در کسوف سال ۱۹۱۹ (۱۲۹۸ ش) شهرت جهانى یافت. با روى کار آمدن هیتلر در آلمان اینشتین که یهودى بود، مورد آزار و بى حرمتى قرار گرفت و به آمریکا مهاجرت کرد و در آن جا به عضویت مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون درآمد.

 در سال ۱۹۳۹(۱۳۱۸ ش) به درخواست چند نفر از دوستانش به فرانکلین روزولت رئیس جمهور آمریکا نامه نوشت و در آن از سلاح خطرناک اتمى که در آلمان مورد مطالعه بود خبر داد و او را تشویق به مطالعه درباره سلاح اتمى کرد. همین کار سبب شد که آمریکا در استفاده از انرژى اتمى از آلمان جلو افتد و نخستین بمب اتمى در آمریکا ساخته و به کار گرفته شود. استفاده از بمب اتمى و کشتار جمعیت زیادى در ژاپن سبب شد، اینشتین به طرفدارى از برقرارى صلح برخیزد و اعلامیه جلوگیرى از جنگ و صرف نظر کردن از جنگ هسته اى را که برتراند راسل فیلسوف انگلیسى تنظیم کرده بود، امضا کند. از این رو است که گروهى ثمره فعالیت علمى اینشتین را بمب اتم و جنگ هسته اى مى دانند و به او نفرین مى فرستند و گروهى دیگر او را بزرگترین دانشمند سراسر تاریخ بشر مى دانند که جهان به بن


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد زندگی نامه انیشتین 25ص

آلبرت انیشتین 14 ص

اختصاصی از فایلکو آلبرت انیشتین 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

آلبرت انیشتین

مقدمه

آلبرت انیشتین در چهاردهم مارس 1879 در شهر اولم که شهر متوسطی از ناحیه و ورتمبرگ آلمان بود متولد شد. اما شهر مزبور در زندگی او اهمیتی نداشته است، زیرا یک سال بعد از تولد او خانواده وی از اولم عازم مونیخ گردید. پدر آلبرت ، هرمان انیشتین کارخانه‌ کوچکی برای تولید محصولات الکترو شیمیایی داشت و با کمک برادرش که مدیر فنی کارخانه بود از آن بهره‌برداری می‌کرد. گر چه در کار معاملات بصیرت کامل نداشت. پدر آلبرت از لحاظ عقاید سیاسی نیز مانند بسیاری از مردم آلمان گر چه با حکومت پروسیها مخالفت داشت، اما امپراتوری جدید آلمان را ستایش می‌کرد و صدر اعظم آن «بیسمارک» و ژنرال «مولتکه» و امپراتور پیر یعنی «ویلهم اول» را گرامی می‌داشت.

 

مادر انیشتین که قبل از ازدواج پائولین کوخ نام داشت بیش از پدر زندگی را جدی می‌گرفت و زنی بود از اهل هنر و صاحب احساساتی که خاص هنرمندان است و بزرگترین عامل خوشی او در زندگی و وسیله تسلای وی از علم روزگار موسیقی بود. آلبرت کوچولو به هیچ مفهوم کودک اعجوبه‌ای نبود و حتی مدت زیادی طول کشید تا سخن گفتن آموخت، بطوری که پدر و مادرش وحشت زده شدند که مبادا فرزندشان ناقص و غیر عادی باشد. اما بالاخره شروع به حرف زدن کرد، ولی غالباً ساکت و خاموش بود و هرگز بازیهای عادی را که مابین کودکان انجام می‌گرفت و موجب سرگرمی کودک و محبّت فی مابین می‌شود را دوست نداشت.

آلبرت مرتباً و هر سال از پس سال دیگر طبق تعالیم کاتولیک تحصیل کرد و از آن لذّت فراوان می‌برد وحتّی در مواردی از دروس که به شرعیات و قوانین مذهبی کاتولیک بستگی داشت چنان قوی شد که می‌توانست در هر مورد که همشاگردانش قادر نبودند به سؤالهای معلّم جواب دهند او به آنها کمک می‌کرد.انیشتین جوان در ده سالگی مدرسه ابتدائی را ترک کرد و در شهر مونیخ به مدرسه متوسطه «لوئیت پول» وارد شد. در مدرسه متوسطه اگر مرتکب خطایی می‌شدند، راه و رسم تنبیه ایشان آن بود که می‌بایست بعد از اتمام درس ، تحت نظر یکی از معلّمان ، در کلاس توقیف شوند و با درنظر گرفتن وضع نابهنجار و نفرت انگیز کلاسهای درس ، این اضافه ماندن شکنجه‌ای واقعی محسوب می‌شد.

ذوق هنری

ذوق هنری انیشتین چنان بود که او وقتی پنج ساله بود، روزی پدرش قطب نمایی جیبی را به وی نشان داد، خاصّیت اسرار آمیز عقربه مغناطیسی در کوک تأثیر عمیقی گذاشت. با وجود آنکه هیچ عامل مرئی در حرکت عقربه تأثیری نداشت، کودک چنین نتیجه گرفت در فضای خالی باید عاملی وجود داشته باشد که اجسام را جذب کند. وقتی که انیشتین پانزده ساله بود حادثه‌ای اتفاق افتاد که جریان زندگی او را به راه جدیدی منحرف ساخت.

هرمان پدر او در کار تجارت خویش با مشکلاتی مواجه شد و در پی آن صلاح را در آن دیدند که کارخانه خود را در مونیخ بفروشد و جای دیگری را برای کسب و کار خود ترتیب دهند. از آنجا که وی خوش بین و علاقمند به کسب لذّتهایی بود، تصمیم گرفت که به کشوری مهاجرت کند که زندگی در آن با سعادت بیشتری همراه باشد و به این منظور ایتالیا را انتخاب کرد و در شهر میلان مؤسسه مشابهی را ایجاد کرد. هنگامیکه وارد شهر میلان شدند آلبرت به پدر خود گفت که قصد دارد تابعیت کشور آلمان را ترک گوید. آقای هرمان به وی تذکر داد که این کار زشت و نابهنجار است.

دوران دانشجوییدر این دوران مشهورترین مؤسسه فنی در اروپا مرکزی به استثنای آلمان ، مدرسه دارالفنون سوئیس در شهر زوریخ بوده است. آلبرت در امتحان داوطلبان شرکت کرد، ولی بخاطر اینکه در علوم طبیعی اطلاّعات وسیعی نداشت درامتحان پذیرفته نشد. با این حال مدیر دارالفنون زوریخ تحت تأثیر اطلاّعات وسیع او در ریاضیات واقع شد و از او درخواست کرد که دیپلم


دانلود با لینک مستقیم


آلبرت انیشتین 14 ص

تحقیق وبررسی در مورد زادگاه انیشتین

اختصاصی از فایلکو تحقیق وبررسی در مورد زادگاه انیشتین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

زادگاه انیشتین:

هیشگن شهری است در آلمان که نیاکان انیشتین از آنجا برخاسته اند. خانواده انیشتین که از یک قشر خورده بورژوا برخاسته اند نه آنچنان در تنگی بسر می بردند و نه آنقدر در فراخی می زیستند. این خانواده محیط ساده نیمه دهقانی خود را حفظ کرده و در سلامت و ایمن زندگی می کرده اند و گرایشی به ترک رسم ها و سنت های نیاکان نداشتند.

دوران کودکی:

آلبرت انیشتین در 14 مارس 1879 در شهر اولم که شهر متوسطی از ناحیه و رتمبرگ در آلمان بود چشم به جهان گشود. یکسال پس از تولدش خانواده وی از شهر اولم عازم مونیخ گردیدند بدین ترتیب شهر مونیخ یگانه محیط پرورش دوره کودکی آلبرت انیشتین گردید.

پدر آلبرت، هرمان انیشتین مردی خواشبین بود که از زندگی لذت می برد و بهره می گرفت در کار معاملات بصیرت کامل نداشت و به دفعات با ناملایمات دست و پنجه نرم کرده بود اما این ناملایمات باعث تنفر او از زندگی نمی شد. او بسیار علاقه داشت همراه خانواده به گردش برود و از زیبایی های مونیخ لذت ببرد به شعر آلمانی عشق و علاقه فراوان داشت و شیلر را بطور غیرعادی ستایش می کرد.

مادر انیشتین که قبل از ازدواجش با هرمان انیشتین پاولین کخ نام داشت بیش از پدرش زندگی را جدی می گفت و زنی بود اهل هنر و صاحب احساساتی که مخصوص هنرمندان است او بیش از هر چیز به موسیقی کلاسیک آلمانی علاقه داشت. پدر انیشتین به اتفاق همویش که با آنها زندگی می کرد اقدام به تاسیس یک کارخانه تولید وسایل برقی نموده بود عموی انیشتین مهندس مجرب و کاردان اولین مشوق آلبرت به مطالعه ریاضیات گردید.

آلبرت کوچک بهیچ وجه کودک اعجوبه و خارق العاده ای به نظر نمی رسید و حق مدت بسیاری طول کشید تا زبان باز کرد به طوری که پدر و مادرش وحشت داشتند که نکند فرزندانمان ناقص باشند اما بالاخره روزی زبانش باز شد و شروع به حرف زدن کرد اما او کودکی ساکت بود و هرگز بازی های کودکان را دوست نداشت و از همان دوران کودکی یکی از خصوصیات او تنفر از اجبار بود. او از همان کودکی به قوانین طبیعت توجه داشت آلبرت هرگز کلمه ای نسنجیده بر زبان نمی آورد و هرگز علاقه نداشت حرفی بزند که واقعیت نداشته باشد بنابراین هیچ وقت دروغ نمی گفت.

آلبرت خواهر کوچکتری به نام مایا داشت که او را بسیار دوست می داشت. آلبرت در ده سالگی مدرسه ابتدایی را ترک کرد و در شهر مونیخ به مدرسه متوسطه اوئیت پله وارد شد هدف این موسسات آن بود که به شاگردان تعلیمات عمومی بدهند و بدین طریق قسمت زیادی از وقت شاگردان حرف یادگیری دستور زبان لاتین و یونانی شد و از آنجا که گرامر این دو زبان مشکل است برای انیشتین نیز آموختن آن بسیار سخت بنظر می رسید. او به مطالعه آثار شکسپیر و شیلر علاقه داشت او از خوانندگان پرشور مطالب از قبیل ساده و نیزو گردید و اصرار داشت تمام اصطلاحات علمی آنروز را یکجا در کتاب گرد آورد. آلبرت از موزیک لغت می برد و در تمام دوران جوانی آثار باخ بتهون و موزات را گوش می داد.

حرکت از مونیخ:

وقتیکه آلبرت پانزده ساله بود پدر او ورشکست شد و به این ترتیب زندگی او در مسیر تازه ای قرار گرفت. و از آنجا که پدر او مردی خوشبین بود تصمیم به مهاجرت از مونیه به میلان ایتالیا گرفت تا موسسه مشابهی ایجاد کند. پدر او علاقه داشت آلبرت در مونیخ بماند و به تحصیل بپردازد. اما آلبرت نصف سال را که به سختی گذراند تصمیم گرفت در پی پدر و مادر به ایتالیا برود. به این منظور تصمیم گرفت نقشه ای طرح کند که به وسیله آن می توانست بدون اینکه شانس ادامه تحصیل را از دست بدهد مدتی مدرسه را ترک گوید و بدین ترتیب موفق گردید از پزشکی به علت کسالت روحی گواهی بگیرد که باید برای مدت 6 ماه دور از مدرسه باشد و استراحت کند. بدین طریق وسایل عزیمت او از مدرسه شبانه روزی خیلی زود فراهم شد. اما روزی یکی از معلمین او اظهار کرد و اظهار داشت که بهتر است وی به کلی مدرسه را ترک گوید. آلبرت از این تغییر ناگهانی به حیرت افتاد و از او سوال کرد آیا از مرتکب خطای شده و علت اخراج چیست. آن معلم گفت: حضور شما در کلاس باحترام و انضباط دانش آموزان لطمه می زند. هنگامی که وارد شهر میلان شد و به والدین خود پیوست به پدرش اطلاع داد که قصد دارد تابعیت آلمان را ترک گوید. پدرش به او تذکر داد که این کار زشت است. یک روز آلبرت به مادر خود گفت: من عقیده دارم برای دیدن سایر جاهای این کشور مسافرت کنم. مادرش گفت: اما آلبرت ما پول کافی برای انجام این کار نداریم تو میدانی که کار پدرت چندان خوب نیست.

آلبرت گفت، من این را میدانم بنابراین از شما چیزی نمی خواهم من تنها و با پای پیاده به این مسافرت خواهم رفت و در طول راه چادر می زنم و در بیابان می خوابم و روز بعد مسافرت خود را به طرف جنوب از جلگه لو مباردی شروع کرد و به طرف جنودا حرکت کرد و در طول کرانه های زیبا و ناهموار ایتالیا مسافرت نمود و پس از طی شهر پیزا از دهکده های زیبائی که در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد زادگاه انیشتین

قالب متحرک پاورپوینت «انیشتین»

اختصاصی از فایلکو قالب متحرک پاورپوینت «انیشتین» دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

قالب متحرک پاورپوینت «انیشتین»


قالب متحرک پاورپوینت «انیشتین»

قالب متحرک پاورپوینت با نام «انیشتین» - با اجرای فایل پاورپوینت تصویر پایین قالب شروع به حرکت میکند و ارائه ی شما را جذاب می نماید.


دانلود با لینک مستقیم


قالب متحرک پاورپوینت «انیشتین»

دانلود مقاله انیشتین

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله انیشتین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله انیشتین


دانلود مقاله انیشتین

 

مشخصات این فایل
عنوان: انیشتین
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 43

این مقاله درمورد انیشتین می باشد.

خلاصه آنچه در  مقاله انیشتین می خوانید : 

از اصــول تــا پـرنسیــپ
در تابستان سال 1914 ، در حالی که اینشتین در برلین زندگی می‌کرد ، میلوا بچه‌ها را به زوریخ برد در واقع ، این پایان ازدواج آنها بود .
با شروع ماه اوت ، جنگ جهانی اول آغاز گردید . آلمانها به تصور پیروزی سریع با یک حمله جانبی بطور کلی بیطرفی بلژیک را شکستند ، عملی که در آن روزها بمیزان وسیع با عمل بربرها یکسان تلقی می‌شد . اما ، این قمار با شکست مواجه شد . جنگ تا سال 1918 بطول انجامید و به قیمت جان میلیونها انسان تمام شد . شور وطن پرستی در هر دو طرف در کشمکش بود . دانشمندان در مقابل دانشمندان ، متفکران برضد متفکران ، تشنه به خون یکدیگر به جنگ می‌رفتند .که انسان را متعجب می‌کرد . آلمانها بمنظور تعدیل اثر روانی نامطلوب هجوم به بلژیک ، بیانیه‌ای برای دنیای متمدن آنروز دادند و در آن تمام گناه را انکار کردند و برای دفاع از فرهنگ آلمانی از نظامی‌گری خود تصویری به ظاهر بی سرزنش ساختند . بیانیه بوسیله 93 دانشمند آلمانی از جمله پلانک امضاء شده بود . این عمل آنها انزجار شدیدی در خارج آلمان بوجود آورد .
 اینشتین بعدها گفت که بعلت سوئیسی بودن از او خواسته نشد آنرا امضا کند . او بهرحال این کار را نمی‌کرد . او بی‌تأمل ، از همکار خود پروفسور جورج نیکولا ،که با جرئت زیاد مشغول آماده کردن بیانیه‌ای مخالف برای اروپا بود ، حمایت کرد . این سند ، که اینشتین در نوشتن پیش نویس آن به نیکولا کمک کرده بود ، موضع تندی در قبال بیانیه قبلی داشت . این بیانیه به دانشمندان کشورهای در حال جنگ ندا می‌داد که به خاطر آینده اروپا با یکدیگر همکاری کنند . ولی فقط چهار نفر جرئت کردند آنرا امضاء کنند : نیکولا ، اینشتین و دو نفر دیگر .
اینشتین در جنگ شرکت نکرد . او آنچه را که برای صلح لازم بود ، گرچه کاری از دست او برنمی‌آمد  انجام داد ، و با نگرانی زیاد خود را غرق در تحقیقات علمی خود کرد ، در اداره ثبت اختراعات با احساس انفعال فرصتی برای محاسبات خود پیدا می‌کرد . ولی حالا ، در حالی که در برلین کار می‌کرد و در حالی که اروپا خون می‌داد ، او دوباره همان احساس انفعال را پیدا کرده بود .
دانشمندان مختلف ، از جمله اینشتین ، به دنبال راههای نسبیتی ، و اصلاح فرضیه ثقل نیوتون بودند  بهرحال ، اینشتین تقریباً در همان شروع کار ، در ارتباط با مشکلی عمیقتر قرار گرفت . او از خود می‌پرسید : چرا حرکت یک شیئی بخصوص باید یکنواخت باشد ، چقدر قانع‌کننده می‌بود اگر تمام حرکات ، یکنواخت یا غیرنسبی می‌بودند .
اما حقایق بر ضد او بودند . شتاب بوضوح پدیده‌ای قطعی است . ما همه این موضوع را می‌دانیم و احتیاجی به مطالعه اصول نیوتون نداریم که قانع بشویم . در یک وسیله نقلیه در حرکت آرام ما هیچ حرکتی احساس نمی‌کنیم . اما اگر وسیله نقلیه حرکتی چرخشی به یک سو بکند ما فوراً آنرا احساس می‌کنیم .اینشتین در مواجه با این حقایق ، آشکارا نمی‌توانست شتاب را نسبی فرض‌کند .

اینشتین در حال تدریس در پاسادنا ، سال 1930
یک شاهکار علمی به آسانی بوجود نمی‌آید . اینشتین هنوز کار زیادی در پیش داشت . او به چه چیز باید فکر کند ؟ به قوة ثقل که بر سرعت نور تأثیر می‌گذارد ، چون هم اکنون این موضوع به فرضییه مخصوص نسبیت تجاوز کرده ، که در آن ، سرعت نور برای تمام ناظرها ثابت است . بعلاوه ، فیزیکدانها ، بیش از یک قرن است که قانون ثقل نیوتون را ، که در فاصله‌ای معین عمل می‌کند و اینکه می‌توان آنرا تنها به صورت یک معادله زمینی بیان کرد ، شناخته بودند .
اینشتین سال 1916
ادینگتن و فرانک دیسون ، منجمان انگلیسی ، در اواسط جنگ ، با حمایت حکومت طرح دو آزمایش یکی در دهکده سورال در برزیل و دیگری در جزیره کوچک پرتغالی پرنسیپ در ساحل غربی آفریقا را بمنظور آزمایش نظریه اینشتین ریختند .
در 29 مه 1919 ، کسوف کامل خورشید صورت می‌گرفت . دو دانشمند فوق ، با وجود بدی هوا در این روز ، عکسهایی توسط تلسکوپهای خود گرفتند و با اندازه‌گیری میکرومتری این عکسها صحت نظریه اینشتین ، یعنی انحراف نور نزدیک خورشید ، بثبوت رسید . این خبر در سپتامبر آن سال به اینشتین رسید . اینشتین ناگهان معروفیت جهانی پیدا کرد .
از پـرنسیـپ تـا پـرینستـون
در 11 فوریه سال 1919 ، ازدواج اینشتین با طلاق پایان یافت . میلوا نگهداری بچه‌ها را بعهده گرفت و اینشتین مخارج آنها را . اینشتین ، همچنین ، مؤافقت کرد که پول جایزه نوبل خود را به میلوا بدهد . مسلماً به او هنوز جایزه نوبل تعلق نگرفته بود ، اما هر دوی آنها مطمئن بودند که بالاخره آنرا بدست خواهند آورد .
اینشتین در برلین ، در سالهای جنگ ، اغلب با پسر عموی پدر خود ، رودلف اینشتین ، که همسر او خواهر مادر اینشتین بود بسر می‌برد و میلوا ، پس از بیوه‌شدن ، در خانه پدرش با دو دخترش ایلس و مارگوت زندگی می‌کرد . در سال 1917 ، وقتی اینشتین دچار یک بیماری جدی گوارشی شد ، میلوا تا بهبودی کامل از او مواظبت کرد . بین آنها همیشه یک همبستگی وجود داشت . آنها در سال 1919 ، در ماه ژوئن دوباره با یکدیگر ازدواج کردند . او از اینشتین طوری مواظبت می‌کرد که گویی بچه‌ای از دنیای دیگر است ، و در واقع ، چنین نیز بود . مادر اینشتین در مراحل نهایی سرطان بود . اواخر سال 1919 ، او با یک پرستار به برلین آمد که روزهای آخر زندگی خود را با پسرش بگذارند ولی در آنجا ، در سال 1920 درگذشت و اینشتین را بسی اندوهگین ساخت .
شهرت جهانی اینشتین تعهداتی برای او بوجود آورده بود که وجدان او اجازه نمی داد از آن شانه خالی کند . او در موقعیت منحصر بفردی برای کمک به پیوند شکاف بین ملت‌ها قرار داشت . بطور مثال ، در 1919 ، انجمن سلطنتی نجوم در انگلستان تصمیم گرفت که مدال طلای 1920 خود را به اینشتین اعطا کند ، اما اعضاء وطن پرست بتعداد کافی براین منظور جمع و مانع این کار شدند . در نتیجه ، در آن سال ، هیچ مدالی به کسی تعلق نگرفت و این جریان تا سال 1926 ، که انجمن مؤفق به اعطاء جایزه طلای خود به اینشتین شد ، طول کشید .
در این زمان ، اینشتین ، در حالی که تابعیت سوئیسی خود را داشت ، به تابعیت آلمان نیز درآمد . در همین موقع بود که زانگر و دیگران سعی کردند. را به دانشگاه زوریخ برگردنند ، اهرنفست ، کامرلیخ اونز و لورنتز نیز کوشش داشتند او را به لیدن بیاورند . بهرحال او یک کرسی پروفسوری نیمه وقت در لیدن را برای چند هفته قبول کرد . در حالیکه ، موقعیت دائمی خود را در برلین حفظ می‌کرد .
حال ، پروفسور لنارد دوباره وارد داستان ما می شود . او جایزه نوبل را در سال 1905 دریافت کرده بود ، در همان سالی که اینشتین استفاده زیادی از آزمایشهای لنارد درباره اثر فتوالکتریک بعمل آورده بود . لنارد در سال 1909 نامه‌ای به اینشتین نوشت و در آن ، با خطاب یک متفکر عمیق به او  اقرار کرد که نامه‌ای را که اینشتین در سال 1905 برای او نوشته از آن موقع تابحال در کشوی میز خود نگهداشته است ، اما ، گذشت زمان لنارد را عوض کرده بود . او یکی از بی‌اعتبارکنندگان کار اینشتین شده بود و حملات او همیشه شدید بود . او حملات خود را همراه با دیگران در کنفرانس دانشمندان و فیزیکدانهای آلمانی در بدنوهیم در سال 1920 به ریاست پلانک شروع کرد . حملات لنارد ماهیت ضد یهود را نیز داشت ، اما پلانک ، که قبلاً از این موضوع آگاهی داشت ، قادر شد از این امر جلوگیری کند . گرچه مکاتبه‌ای بین لنارد و اینشتین صورت گرفت ، ولی لنارد قرار بود عضو جدی حزب نازی بشود و حملات او در این سالها به تلخی توسعه یافته بود .
اینشتین ، در سال 1920، نامه‌ای به اتحادیه‌ی رسمی یهودیان نوشت که او آنچه را که بدهکار است نمی‌پردازد ، با ذکر این نکته که خود را کمتر یهودی احساس می‌کند و اضافه کرد که از حالت سنتی مذهبی خارج شده است . در عوض پیشنهاد کرد سالانه شهریه‌ای داوطلبانه به قسمت رفاه اتحادیه بپردازد . در جواب اینکه به او یادآوری شد که همانند تمام گروههای مذهبی در آلمان ، هر یهودی بموجب قانون یک عضو مالیات پرداز از اتحادیه یهودیان محلی است ، نوشت که : « هیچکس را نمی‌توان مجبور کرد به اتحادیه یهودیان مذهبی ملحق شود ، و اضافه کرد که من برای یکبار و همیشه می‌گویم که قصد عضویت در این اتحادیه را ندارم . اما ، بدون داشتن سمت عضویت در اتحادیه در مذهب رسمی خود باقی می‌مانم .» این بحث تا سال 1924 ادامه یافت . فقط هنگامی که اینشتین متقاعد گردید که می‌تواند به

صورت فرهنگی ، و نه مذهبی ، در اتحادیه وارد شود ، عضویت آنرا قبول کرد .
در سال 1922 ، اینشتین ، بیشتر بخاطر کوشش لانگ وین ، که در حال مبارزه با مخالفان وطن پرستان فرانسوی بود ، در کالج دوفرانس سخنرانی کرد . در پاریس ، اینشتین با سیاستمداران فرانسوی و همچنین با دانشجویان ملاقات کرد و احساس می‌کرد که دیدار او سبب ایجاد آشتی بین‌المللی شده است . یک احساس خوش‌آیند دیگری نیز در پاریس نصیب او شد ، و آن دیدار دوست دیرین خود سولووین از آکادمی المپیا بود .
اینشتین « حرکت پیروزمندانه » خود را از ژاپن در فلسطین ادامه داد ، جایی که یهودیان به او خوش آمد گفتند . او در بیت المقدس به زبان فرانسوی سخنرانی و اشاره کرد که باید به زبان عبری خوش‌آمد بگوید . ولی اضافه کرد که بسختی می‌تواند حتی این زبان را بخواند . او از فلسطین به اسپانیا و از مادرید در کوپة سلطنتی به مرز فرانسه رفت ، کوپه را پادشاه اسپانیا شخصاً در اختیار او گذاشته بود .
هنگامی که در بهار سال 1923 به وطن مراجعت کرد ، اروپا در حال تنش خطرناکی بود . فاشیستها در ایتالیا به قدرت رسیده بودند . پوانکاره ، نه هانری ریاضی‌دان و فیزیکدان ، بلکه پسرعموی اوریموند ، نخست‌وزیر فرانسه برای ایراد فشار به آلمان بمنظور دریافت غرامت جنگی ، مدت کوتاهی عده‌ای سرباز به منطقه صنعتی روهر فرستاد . در نتیجه ، آلمان دچار تورم وحشتناکی گردید که مارک آلمان را بی‌ارزش و پس‌اندازهای مردم را تمام کرد و باعث شد راه برای حرکت نهایی نازیسم هموار گردد .
با اینحال در آن سال و سالهای بعد برلین مرکز عصر طلائی هنر و علم بود و اینشتین در آنجا ماند . عالقه او به موسیقی معروف بود . وقتی ژوزف شوارتز پیانوزن معروف با پسر خود بوریس در برلین اجرای رسیتال پیانو می‌کرد ، یک سیاستمدار که رسیتال آنها را شنیده بود آنها را نزد اینشتین فرستاد ، به این منظور که نظر اینشتین را جلب کند و این کار ، آغاز دوستی پایدار بین او و خانواده شوارتز گردید که با جلسات موسیقی استحکام یافت .
در سال 1928 ، ضمن دیدار از سوئیس ، بعلت عوارض قلبی مریض شد و به برلین بازگردانده شد . بعد از چند ماه توانست بیمارستان را ترک کند . اما بهبودی او بتدریج اعاده می‌یافت .
14 مارس سال 1929 ، پنجاهمین سالروز تولد او یک واقعه جهانی بود ، چیزی که او از آن گریزان بود و برای فرار از خبرنگاران خود را مخفی کرد . تلگرافها ، روزنامه‌ها ، و پیامهای تبریک ، همه به آپارتمان او در برلین فرستاده شدند .
اینشتین ، زمستان سال 31-1930 و همچنین زمستان سال بعد را در آمریکا اقامت گزید ، و در آنجا ، پروفسور نیمه وقت مؤسسه تکنولوژی کالیفرنیا در پاسادنا بود . او بوسیله میلیکان ، که اکنون رئیس آنجا بود ، دعوت شده بود .

اینشتین در حال دریافت مدال پلانک از پلانک ، سال 1929
اینشتین ، بهار هر سال جهت انجام انجام کارهای خود به برلین باز می‌گشت و تابستانها نیز در کاپوت اقامت می‌گزید .
نازیهای ، بیشتر بسبب کمک کارخانه داران ، بسرعت قدرت می‌یافتند . تا ژانویه سال 1933 که هیتلر رهبر حزب نازی شد و در 23 مارس قدرت دیکتاتوری را بدست آورد . آزادی بیان ، خودآزادی ، حالا دیگر در آلمان خاطره‌ای بیش نبود . ترور افکار در آنجا حکومت می‌کرد .
اینشتین و همسر او السا . پاسادنا سال 1931
اینشتین در ژوئن سال 1933 به انگلستان رفت و در آنجا یک سخنرانی درباره روش فیزیک فرضیه‌ای ایراد کرد . در تابستان سال 1933 ، دوباره به انگلستان بازگشت . طی مدت اقامت خود در انگلستان با اشخاص برجسته‌ای از جمله چرچیل بطور خصوصی درباره تهدید تجدید سلاح آلمان صحبت کرد . در اکتبر سال 1933 ، در اجتماع انبوهی از انگلیسها ، از طرف کمیته‌ای متشکل از مردانی چون راترفورد ، برای کمک به پناهندگان سیاسی از آلمان نازی سخنرانی کرد . و با این اقدام ، اقامت او در اروپا به پایان می‌رسد .
اینشتین با همسر و منشی و پروفسور همکار خود والترمایر اروپا را به قصد آمریکا ترک و در 17 اکتبر سال 1933 وارد آمریکا می‌شود . ورود او بعنوان واقعه‌ای بزرگ مورد استقبال قرارمی‌گیرد .
پرزیدنت روزولت تقریباً بلافاصله اینشتین را برای مهمانی شام به کاخ سفید دعوت کرد . و وقتی در ژانویه ملاقات گرفت ، روزولت و اینشتین فصل مشترکی در زندگی خصوصی نیز پیدا کردند و آن قایق رانی بادبانی بود . اما ، آنها راجع به ظلمت و وحشت در اروپا نیز صحبت کردند.
اینشتین، پرینستون در نیوجرسی را بخاطر انجمن مطالعات پیشرفته آن برای زندگی انتخاب کردند.
در واقع، وقتی ساختمان آن حاضر شد ، انجمن نیز در دانشگاه پرینستون تشکیل گردید . شهر کوچک دانشگاهی پرینستون . بهشت را برای اینشتین به ارمغان آورده بود . او به ایراد سخنرانی بر ضد نازیها ادامه داد . اما هیچ مراقبت خاصی از او بعمل نمی آمد . در این محل آرام، روزها را با آرامش تمام می گذراند .

بخشی از فهرست مطالب مقاله انیشتین

پیشگفتــار
انســـان و کــودک
نــوجــوانــی
شــــروع کــــار
طلــوع نـــوری جــدیــد
تکـــان اتمـــی
روزگـــار بهتـــر
از بــرن تــا برلیــن
از اصــول تــا پـرنسیــپ
از پـرنسیـپ تـا پـرینستـون
جنـــگ و بمـــب
همـه انسـانهـا فـانـی هستنـد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انیشتین