فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

احادیث امام سجاد

اختصاصی از فایلکو احادیث امام سجاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احادیث امام سجاد


احادیث امام سجاد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:40

 

حدیث 814 :

امام سجاد (ع) : و تضرع و زاری و توجه و روآوردنم را به سوی خود بالاتر( فزونتر ) از روآوردن روآورندگان و سپاسگزاریم را درباره تو بالاتر از سپاس سپاسگزاران گردان

و اجعل رغبتی إلیک فوق رغبة الراغبین ، و حمدی إیاک فوق حمد الحامدین .

صحیفه سجادیه

حدیث 815 :

امام سجاد (ع) : و هنگام نیازمندیم به سوی تو ( مراد هنگام نگرانی و گرفتاری است چون انسان همیشه به خداوند سبحان نیازمند است ) خوارم مساز ( من را از رحمتت بی بهره مگردان ) و به وسیله آنچه در درگاهت نیکویی کرده ام ( اعمالی که پنداشته ام به آنها خشنودیت را به دست آورده ام در حالی که همان اعمال موجب هلاک و تباهی من شده چون به طوری که شایسته نیکویی است نبوده ) هلاکم مکن ( گوییا این جمله اشاره است به فرمایش خدای تعالی " سوره 18 ، آیه 103 " : قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا ( آیه 104 ) الذین ضل سعیهم فی الحیوة الدنیا وهم یحسبون انهم یحسنون صنعا یعنی " ای پیغمبر ما به مردم " بگو : آیا شما را به زیانکارترین آگاه سازم ؟ آنان کسانی اند که سعی و کوششان در زندگانی دنیا " بر اثر کردارهای نیکو نما " تباه گشته و می پندارند که کار نیکو می کنند . گفته اند : هر که کار خیر و نیکی بجا آورد و بنیاد آن بر اخلاص و ایمان نباشد مندرج در این آیه است ) و دست رد بر پیشانیم مزن ( من را از درگاهت نومید بازمگردان ) به آنچه ( کرداری که ) به وسیله آن دست رد بر پیشانی ستیزه کنندگان با خود زده ای ، زیرا من فرمانبرنده توام ، می دانم ( باور دارم ) که حجت و دلیل ( در هر حکمی ) تو را است ، و تو به فضل و بخشش سزاوارتر ، و به احسان و نیکی کردن سود رسانده تر ، و شایسته ای که از ( کیفر ) تو بترسند ، و سزاواری ( گناهان را ) بیامرزی ، و به عفو نمودن شایسته تری که عقاب نمایی ، و به پوشاندن ( گناه ) نزدیکتری که آشکار سازی

و لا تخذلنی عند فاقتی إلیک و لا تهلکنی بما أسدیته إلیک ، و لا تجبهنی بما جبهت به المعاندین لک ، فإنی لک مسلم ، أعلم أن الحجة لک ، و أنک أولی بالفضل ، و أعود بالاحسان ، و اهل التقوی ، و اهل المغفرة ، و أنک بأن تعفو أولی منک بأن تعاقب ، و أنک بأن تستر أقرب منک إلی أن تشهر .

صحیفه سجادیه

حدیث 816 :

امام سجاد (ع) : پس ( اکنون که این گونه مهربانی ) من را زنده دار به زندگی پاکیزه ای ( زندگی با روزی حلال ) که به آنچه می خواهم پیوسته شود ، و به آنچه دوست دارم پایان یابد ، در صورتی که آنچه را نمی پسندی بجا نیاورم ، و آنچه را نهی کرده ای مرتکب نشوم ، و بمیران مردن کسی که نور و روشناییش ( راهنمایش به بهشت ) در پیش رویش و از سمت راستش می رود ( حضرت باقر - علیه السلام - فرموده : روز رستاخیز برای هر که نور " راهنمای به بهشت " باشد " از عذاب و سختیهای آن روز " رهایی می یابد ، و برای هر مؤمنی نوری است )

فاحینی حیوة طیبة تنتظم بما ارید ، و تبلغ ما احب من حیث لا اتی ما تکره ، و لا ارتکب ما نهیت عنه ، و أمتنی میتة من یسعی نوره بین یدیه و عن یمینه .

صحیفه سجادیه

حدیث 817 :

امام سجاد (ع) : و من را در درگاهت خوار ( مطیع ) و در نزد آفریدگانت عزیز و ارجمند گردان ، و چون با تو خلوت کرده تنها به سر برم ( از جز تو چشم پوشیده به راز و نیاز بپردازم ) فروتن و در میان بندگانت بلند مرتبه و سرفرازم نما ، و از کسی که از من بی نیاز است ( درخواستی نکرده و نمی کند ) بی نیازم ساز ( چنان کن که من هم از او چیزی نخواهم ) و بر فقر و نیازمندیم به درگاهت بیافزا ( تا درخواستم از تو و راز و نیازم با تو فزونی یابد )

و ذللنی بین یدیک ، و أعزنی عند خلقک ، وضعنی إذا خلوت بک ، و ارفعنی بین عبادک ، و أغننی عمن هو غنی عنی ، و زدنی الیک فاقة و فقرا .

صحیفه سجادیه

حدیث 818 :

امام سجاد (ع) : و از شماتت و شادی دشمنان و پیشامد غم و اندوه و ذلت و خواری ( نزد مردم ) و رنج و گرفتاری ( در کارها ) پناهم ده ، من را در آنچه ( گناهانی که ) بر آن از من آگاهی ( به رحمتت ) بپوشان ( عفو فرما ) به آنچه ( گناهی که ) می پوشاند ( می گذرد ) توانای گرفتن از روی عنف و سختی اگر بردباریش نبود ، و عقاب کننده بر گناه اگر مکث و شتاب نکردنش نبود ( حلم و مکث در انجام کاری مانع از قدرت او نیست ، بلکه مانع از مقدور که آن گرفتن از روی عنف و عقاب است می باشد ، چون قدرت او پیش از فعل است و آنچه با آن منافات دارد عجز و ناتوانی است )

و اعذنی من شماتة الاعداء ، و من حلول البلاء ، و من الذل و العناء ، تغمدنی فیما اطلعت علیه منی بما یتغمد به القادر علی البطش لولا حلمه ، و الاخذ علی الجریرة لولا اناته .

صحیفه سجادیه

حدیث 819 :

امام سجاد (ع) : و هرگاه به گروهی ( بر اثر نافرمانی ) فتنه و تباهی یا بدی و گرفتاری بخواهی ( پیش آوری ) من را در حالی که پناهنده به تو هستم از آن رهایی ده ، و چون من را در دنیای خود ( دنیایی که مالک آن تویی ) در جای رسوایی به پا نداشتی ( رسوا نکردی ) در آخرت خود ( آخرتی که بر آن استیلا داری ) مانند آن ( در جای رسوایی ) به پا مدار ( رسوا مگردان )

و إذا اردت بقوم فتنة أو سوء فنجنی منها لواذا بک ، و إذ لم تقمنی مقام فضیحة فی دنیاک فلا تقمنی مثله فی آخرتک .

صحیفه سجادیه

حدیث 820 :

امام سجاد (ع) : و اوایل نعمتهایت ( نعمتهای دنیوی ) را با اواخر آنها ( نعمتهای اخروی ) و سودهای دیرینه ات ( آنچه پیش از این تاکنون عطا فرموده ای ) را با تازه های آنها ( آنچه پس از این می بخشی ) برای من توأم و جفت گردان ، و چندان من را مهلت مده و عمرم را طولانی و دراز مکن که با آن دلم سخت شود ( در قرآن کریم " سوره 19 ، آیه 75 " فرموده : قل من کان فی الضلالة فلیمدد له الرحمن مدا حتی اذا راوا ما یوعدون اما العذاب واما الساعة یعنی " ای پیغمبر ما به آنان که به مال و دارایی و جاه و جلال می بالند و خدا را نافرمانی می کنند " بگو : کسانی که در راه ضلالت و گمراهی اند " خلاف دستور شرع رفتار می نمایند " خدای مهربان آنان را مهلت و طول عمر می دهد تا هنگامی که آنچه را بیم داده می شوند ببینند ، و آن یا عذاب و گرفتاری " در دنیا " یا فرا رسیدن " سختی " روز قیامت است ، و " سوره 57 ، آیه 16 " فرموده : فطال علیهم الامد فقست قلوبهم یعنی پس اهل کتاب " مانند یهود و نصاری " عمرهاشان " در غفلت و بی خبری و آرزوی دراز " به طول انجامید و " به سبب آن " دلهاشان سخت گردید ) و بر من مصیبت و سختی مفرست که بر اثر آن نیکویی و خوشی و بزرگیم برود ، و من را به پستی ای که بر اثر آن منزلت و گرامی داشتنم ( در نظر مردم ) کوچک و خوار گردد ، و عیب و زشتی ای که به جهت آن مقام و ارزش من دانسته نشود گرفتار مساز

و اشفع لی اوائل مننک باواخرها و قدیم فوائدک بحوادثها ، و لا تمدد لی مدا یقسو معه قلبی و لا تقرعنی قارعة یذهب لها بهائی ، و لا تسمنی خسیسة یصغر لها قدری و لا نقیصة یجهل من اجلها مکانی .

صحیفه سجادیه

حدیث 821 :

امام سجاد (ع) : و ( از عذابت ) چنان مترسانم که به وسیله آن ( از عفوت ) نومید گردم ، و چنان بیمناکم مگردان که در آن هنگام ترس در دل افکنم ، ترسم را در تهدیدت ( از عذاب روز رستاخیز ) و بیمم را از مهلت دادنت ( تا آنجا که برای عذر و بهانه آوردنم حجت و دلیلی نباشد ) و انذار و ترساندنت ( به وسیله پیغمبر و اوصیاء آن حضرت - علیهم السلام - ) و هراسم را هنگام خواندن جملات ( قرآن ) خود قرار ده

و لا ترعنی روعة ابلس بها ، و لا خیفة اوجس دونها ، اجعل هیبتی فی وعیدک ، و حذری من اعذارک و انذارک ، و رهبتی عند تلاوة ایاتک .

صحیفه سجادیه

حدیث 822 :

امام سجاد (ع) : و شبم را آباد ( شایسته ) گردان و بیدار نمودنت من را در آن برای بندگیت ، و تنها بودنم به شب برخاستن برای ( مناجات با ) تو ، و چشم پوشیم از جز تو به انس و خو گرفتنم با تو ، و درخواست نمودن خواسته هایم به درگاه تو ، و پی در پی درخواست نمودنم از تو در آزاد ساختنم از آتشت و زنهار دادنم از کیفرت ( دوزخ ) که در آن است اهل و سزاوار آن

و اعمر لیلی بایقاظی فیه لعبادتک ، و تفردی بالتهجد لک ، و تجردی بسکونی الیک ، و انزال حوائجی بک ، و منازلتی ایاک فی فکاک رقبتی من نارک ، و اجارتی مما فیه اهلها من عذابک .

صحیفه سجادیه

حدیث 823 :

امام سجاد (ع) : و من را تا مدت و پاره ای از زمان ( هنگام مرگ ) در طغیان و سرکشیم ( در معاصی ) سرگردان و در گرداب نادانیم غافل و بی خبر وامگذار ( اشاره به قول خدای تعالی " سوره 7 ، آیه 186 " : من یضلل الله فلا هادی له ویذرهم فی طغیانم یعمهون یعنی کسانی را که خدا گمراه سازد " رحمت خود را از آنها بازدارد " راهنمایی برای ایشان نیست و آنان را در طغیان و سرکشی واگزارد تا حیران و سرگردان شوند . و " سوره 23 ، آیه 54 " : فذرهم فی غمرتهم حتی حین یعنی پس " ای رسول ما " ایشان را در گرداب نادانیشان واگزار تا هنگام مرگ " یا روز قیامت " ) و من را ( بر اثر ناپسندیها ) پند برای کسی که پند پذیرد ، و عبرت برای کسی که عبرت گیرد ، و سبب گمراهی برای کسی که ( به من ) نظر افکند قرار مده ، و با من مکر مکن ( من را بر اثر فریبی که داده ام کیفر منما ) در میان کسانی که با آنها مکر می کنی ، و دیگری را به جای من مگزین ( که از او راضی و خشنود باشی و من را از درگاهت برانی ) و نامم را تغییر مده ( دوزخی مگردان ) و تنم را ( در دنیا به آفت و درد و در آخرت به عذاب و کیفر ) تبدیل مفرما ، و من را مضحکه و سبب خنده آفریدگانت و مسخره خود ( خوار و پست در درگاهت ) و جز پیرو خشنودیت و جز به کیفر رساندن ( دشمنانت ) برای تو خدمتگزار مگردان

و لا تذرنی فی طغیانی عامها ، و لا فی غمرتی ساهیا حتی حین ، و لا تجعلنی عظة لمن اتعظ و لا نکالا لمن اعتبر ، و لا فتنة لمن نظر ، و لا تمکر بی فیمن تمکر به ، و لا تستبدل بی غیری ، و لا تغیر لی اسما ، و لا تبدل لی جسما ، و لا تتخذنی هزوا لخلقک ، و لا سخریا لک ، و لا تبعا إلا لمرضاتک ، و لا ممتهنا إلا بالانتقام لک .

صحیفه سجادیه

 

حدیث 824 :

امام سجاد (ع) : و از لذت و خوشی گذشتت ، و شیرینی مهربانی و آسودگی و روزیت ، و بهشت پر نعمتت فیروز و کامیاب ساز ، و به وسیله توانگری از توانگریت مزه فراغت و انجام دادن برای آنچه ( عبادت و بندگی که ) تو دوست داری ، و کوشش در آنچه ( عمل از روی اخلاص و پاکیزگی ) را که نزد ( درگاه رحمت عامه و خاصه ) تو نزدیک می گرداند به من بچشان ، و تحفه و ارمغانی از تحفه هایت ( نیکوییهای برگزیده ات ) به سویم بفرست ( به من عطا فرما ، در حدیث نبوی - صلی الله علیه و آله - است : روز و شبی نیست جز آن که در آن از جانب خدای عز وجل برای من تحفه و ارمغانی است )

و اوجدنی برد عفوک ، و حلاوة رحمتک و روحک و ریحانک ، و جنة نعیمک ، و اذقنی طعم الفراغ لما تحب بسعة من سعتک ، و الاجتهاد فیما یزلف لدیک و عندک و اتحفنی بتحفة من تحفاتک .

صحیفه سجادیه

حدیث 825 :

امام سجاد (ع) : و تجارت و بازرگانیم را ( برای به دست آوردن ثواب ) سودمند ، و بازگشتنم را ( در قیامت ) بی زیان ( بی عذاب ) گردان ، و من را از مقامت ( جای حساب و بازپرسی ) بترسان ( آسوده و ایمن مگذار ) و برای دیدارت ( پاداشت ) مشتاق و دل کنده ساز ، و به توبه خالص و پاکیزه ای ( از روی دل ) که گناهان کوچک و بزرگ را با آن باقی نگذاری ، و گناهان آشکار و نهان را با آن وامگذاری توفیقم ده

و اجعل تجارتی رابحة ، و کرتی غیر خاسرة و اخفنی مقامک ، و شوقنی لقاءک ، و تب علی توبه نصوحا لا تبق معها ذنوبا صغیرة و لا کبیرة ، و لا تذر معها علانیة و لا سریرة .

صحیفه سجادیه

حدیث 826 :

امام سجاد (ع) : و کینه داشتن برای اهل ایمان را از سینه ام برکن ، و دلم را با فروتنان مهربان گردان ، و با من چنان باش که با شایستگان می باشی ، و به زیور پرهیزکاران بیارایم ( توفیق عطا فرما که صفات آنان را روش خود گردانم ) و برای من ذکر نیکویی در آیندگان ، و آوازه بلندی در پسینیان قرار ده ، و من را در میان سرای ( جای اجتماع و گرد آمدن ) پیشینیان ( حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - و پیروان او از مهاجرین و انصار ) درآور

و انزع الغل من صدری للمؤمنین ، و اعطف بقلبی علی الخاشعین ، و کن لی کما تکون للصالحین ، و حلنی حلیة المتقین ، و اجعل لی لسان صدق فی الغابرین ، و ذکرا نامیا فی الاخرین ، و واف بی عرصة الاولین .

صحیفه سجادیه

حدیث 827 :

امام سجاد (ع) : و فراخی نعمتت را بر من تمام کن ، و گرامیهای آن را نزد من پی در پی ساز ، و دستم را از سودهای خود پر ساز ( نعمتهای بی شمارت را بیش از پیش به من ببخش ) و بخششهای گرامیت را به سویم روان گردان ، و در باغهایی ( در بهشت ) که آنها را برای برگزیدگانت آراسته ( آفریده ) ای با پاکیزه ترین دوستانت ( آنان که از معاصی و کارهای زشت دوری گزیده اند ) همسایه ام نما ، و در جاهایی که برای دوستانت ( آنان که به ایشان انعام می فرمایی ) آماده شده من را به عطاهای بزرگت بپوشان

و تمم سبوغ نعمتک علی ، و ظاهر کراماتها لدی ، املأ من فوائدک یدی ، و سق کرائم مواهبک الی ، و جاور بی الاطیبین من اولیائک فی الجنان التی زینتها لاصفیائک ، و جللنی شرائف نحلک فی المقامات المعدة لاحبائک .

صحیفه سجادیه

حدیث 828 :

امام سجاد (ع) : و برای من نزد ( رحمت ) خود آرامشگاهی که در آن آرامش گیرم ، و جایگاهی که در آن جای گزینم ، و چشم را روشن سازم ( شاد شوم ) قرار ده و ( کیفر ) من را با گناهان بزرگ ( که بجا آورده ام ) مسنج ، و در روزی ( رستاخیز ) که پنهانیها ( اعمال نیک و بد ) آشکار می شود عذابم مکن ، و هر شک و دو دلی و آنچه به حق می ماند را از من دور کن ، و در حق و درستی راهی به هر رحمتی ( که برای توست ، یا به سبب هر رحمتی که برای توست راهی در حق ) برایم قرار ده ، و بهره های بخششهای از عطایت را برای من بسیار ، و نصیبهای احسان و نیکی از بخشیدنت را بر من فراوان گردان

و اجعل لی عندک مقیلا اوی الیه مطمئنا ، و مثابة اتبوؤها ، و اقر عینا ، و لا تقایسنی بعظیمات الجرائر ، و لا تهلکنی یوم تبلی السرائر ، و اذل عنی کل شک و شبهة ، و اجعل لی فی الحق طریقا من کل رحمة ، و اجزل لی قسم المواهب من نوالک ، و وفر علی حظوظ الاحسان من افضالک .

صحیفه سجادیه

حدیث 829 :

امام سجاد (ع) : و دلم را به آنچه ( پاداشی که ) نزد توست مطمئن و آرام ، و قصد و آهنگم را یکسره برای آنچه ( بندگی که ) برای توست بگردان ، و من را به چیزی ( عمل خیری ) وادار که خواص و نزدیکانت را وامی داری ، و هنگام غفلت و بی خبری عقلها طاعتت را در دلم مخلوط و آمیخته ساز ( در وقت غفلت و فراموشی مردم از حق چنان کن که دل من غافل نباشد ) و بی نیازی ( از خلق ) و پاکدامنی ( از نارواها ) و آسایش ( در زندگی ) و بی گزندی و تندرستی و فراخی ( در روزی ) و آرامش و آسودگی و نداشتن گرفتاری و بدی را برایم فراهم کن

و اجعل قلبی واثقا بما عندک ، و همی مستفرغا لما هو لک ، و استعملنی بما تستعمل به خالصتک ، و اشرب قلبی عند ذهول العقول طاعتک ، و اجمع لی الغنی و العفاف و الدعة و المعافات و الصحة و السعة و الطمأنینة و العافیة .

صحیفه سجادیه

حدیث 830 :

امام سجاد (ع) : و کارهای نیک من را به سبب معصیت و نافرمانی که با آنها آمیخته می شود ، و تنهاییهایم ( برای مناجات و راز و نیاز با تو ) به تباهکاریهایی که از راه آزمایش تو ( شکیبایی و سپاسگزاریم را ) برای من پیش آید تباه مساز ، و آبرویم را از درخواست به سوی کسی از جهانیان ( مردم زمان خود ) حفظ فرما ، و از طلبیدن آنچه ( کالای دنیا که ) نزد کسانی است که به احکام شرع اقرار دارند و آنها را بجا نمی آورند بازم دار

و لا تحبط حسناتی بما یشوبها من معصیتک ، و لا خلواتی بما یعرض لی من نزغات فتنتک ، و صن وجهی عن الطلب الی احد من العالمین ، و ذبنی عن التماس ما عند الفاسقین .

صحیفه سجادیه

حدیث 831 :

امام سجاد (ع) : و من را پشتیبان ستمگران و بر نابود کردن ( ابطال احکام ) کتاب خود ( قرآن مجید ) یار و کمک ایشان قرار مده ، و از جایی که نمی دانم نگهبانیم کن نگهبانی که به آن ( از هر گناهی ) نگهداریم نمایی ، و درهای توبه و آمرزش و مهربانی و روزی فراخت را بر من بگشای ( من را به توبه موفق و شایسته آمرزش و مهربانی و روزی فراخ خود گردان ) زیرا من از روآورندگان به درگاه توام ، و نعمت دادنت را درباره من کامل نما ( من را در بهشت داخل فرما ) زیرا تو بهترین نعمت دهندگانی

و لا تجعلنی للظالمین ظهیرا ، و لا لهم علی محو کتابک یدا و نصیرا ، و حطنی من حیث لا اعلم حیاطة تقینی بها ، وافتح لی ابواب توبتک و رحمتک و رأفتک و رزقک الواسع ، إنی الیک من الراغبین و اتمم لی إنعامک ، إنک خیر المنعمین .

صحیفه سجادیه

حدیث 832 :

امام سجاد (ع) : و بازمانده زندگیم را در حج ( زیارت بیت الله ) و عمره ( افعال مخصوصه ای که در مکه معظمه بجا آورده می شود ) برای درخواست خشنودی و پاداشت قرار ده ، ای پروردگار جهانیان ، و خدا بر محمد و آل او که ( از آلودگی ) پاک و ( از نقایص ) پاکیزه اند رحمت فرستد ، و همیشه بر او و بر ایشان درود باد .

و اجعل باقی عمری فی الحج و العمرة ابتغاء وجهک ، یا رب العالمین ، و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین ، و السلام علیه و علیهم ابد الابدین .

صحیفه سجادیه

حدیث 833 :

امام سجاد (ع) : بار خدایا این روز ( بر اثر بسیاری ثواب و پاداش و روا شدن خواسته ها روز ) ی است با برکت و نیکویی و با یمن و شگون ، و مسلمانان در اطراف زمین تو در آن ( برای عبادت و بندگی ) اجتماع نموده اند ، درخواست کننده ( آمرزش ) و طلب کننده ( نعمت ) و خواهنده ( پاداش ) و ترسنده ایشان ( از عذاب ، در مساجد و معابد و جایگاههای پرستش تو ) حاضر می شوند ، و بینای در حاجتها و خواسته های آنان تویی ، پس به سبب بخشش و نیکیت و آسان بودن بر تو آنچه را که می خواهم ، از تو درخواست می کنم که بر محمد و آل او درود فرستی

اللهم هذا یوم مبارک میمون ، و المسلمون فیه مجتمعون فی اقطار ارضک ، یشهد السائل منهم و الطالب و الراغب و الراهب و أنت الناظر فی حوائجهم ، فأسالک بجودک و کرمک و هوان ما سألتک علیک أن تصلی علی محمد و آله .

صحیفه سجادیه

 

حدیث 834 :

امام سجاد (ع) : و بار خدایا پروردگار ما تو را است تسلط و پادشاهی ( حقیقی ، چون مبدا و پدیدآورنده هر چیز تویی ، و پادشاهی دیگری از جانب توست ) و مر تو را است حمد و سپاس ( زیرا هر نعمتی را تو عطا فرموده ای ، و حمد دیگری از جهت آن است که نعمت تو بر دست او روان گشته ) خدایی جز تو نیست ، خدای بردبار ( در کیفر گناهکاران شتاب نمی کنی ) بزرگوار مهربان بسیار نعمت دهنده دارای عظمت و احسان ، پدیدآورنده آسمانها و زمین ، از تو درخواست می نمایم که هرگاه میان بندگان خود که با ایمانند خیر و نیکی یا تندرستی یا برکت و فراوانی یا هدایت و رستگاری یا عمل به طاعت و فرمانبری از خویش ، یا خیری را که به سبب آن برایشان منت می نهی و آنان را به سویت راهنمایی می کنی ، یا برای آنها در درگاهت درجه و پایه ای بلند می گردانی ، یا به وسیله آن نیکی ای از نیکی دنیا و آخرت به اینان عطا می نمایی ، قسمت کنی نصیب و بهره من را از آن بسیار گردان ( جمله ان توفر حظی و نصیبی منه در بیشتر نسخ خطی و چاپی نیست ، بنابراین از قرینه کلام و آنچه بیان دلالت بر آن دارد دانسته می شود که مضمون این جمله یا مانند آن در نظر گرفته شده است )

و أسالک اللهم ربنا بأن لک الملک ، و لک الحمد لا إله إلا أنت ، الحلیم الکریم الحنان المنان ذو الجلال و الاکرام ، بدیع السموات و الارض ، مهما قسمت بین عبادک المؤمنین : من خیر أو عافیة أو برکة أو هدی أو عمل بطاعتک ، أو خیر تمن به علیهم تهدیهم به الیک ، أو ترفع لهم عندک درجة ، أو تعطیهم به خیرا من خیر الدنیا و الاخرة أن توفر حظی و نصیبی منه .

صحیفه سجادیه

حدیث 835 :

امام سجاد (ع) : بار خدایا مر تو را است پادشاهی و سپاس ، پرستش شده ای جز تو نیست ، از تو درخواست می کنم که درود فرستی بر محمد بنده و فرستاده و دوست و اختیار شده و برگزیده خود از آفریدگانت ، و بر آل محمد که نیکوکاران و ( از گناهان ) پاکان و ( به پیروانشان ) سود رسانند ، درودی که کسی جز تو بر شمردن آن توانایی نداشته باشد ، و این که ما را در دعا و درخواست شایسته هر که از بندگان با ایمانت که در این روز تو را می خواند شریک گردانی ، ای پروردگار جهانیان ، و ما و ایشان را بیامرزی ، زیرا تو بر هر چیز توانایی ( قدیر کسی است که هر چه را بخواهد انجام می دهد ، از این رو جز خدای تعالی به آن وصف نمی شود )

و أسالک اللهم بأن لک الملک و الحمد ، لا إله إلا أنت ، أن تصلی علی محمد عبدک و رسولک و جیبک و صفوتک ، و خیرتک من خلقک ، و علی آل محمد الابرار الطاهرین الاخیار ، صلوة لا یقوی علی احصائها إلا أنت ، و إن تشرکنا فی صالح من دعاک فی هذا الیوم من عبادک المؤمنین ، یا رب العالمین ، و أن تغفر لنا و لهم ، إنک علی کل شی قدیر .

صحیفه سجادیه

حدیث 836 :

امام سجاد (ع) : بار خدایا حاجت و خواسته ام را به سوی تو قصد نمودم ( برای روا ساختن آن کسی را جز تو در نظر نگرفتم ) و درویشی و نیازمندی و بی چیزیم را به درگاهت فروآوردم ( چون می دانم جز تو من را بی نیاز نمی گرداند ) در حالی که اطمینانم به آمرزش و رحمت و مهربانیت از عمل و کردارم بیشتر است ، و همانا آمرزش و رحمتت از گناهانم فراختر است ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست ، و روا کردن هر حاجت و درخواستی را که دارم به سبب تواناییت بر آن ، و آسان بودنش بر تو ، و نیازمندی من به تو ، و بی نیازی تو از من ، تو خود متکفل شو و بپذیر ، زیرا من هرگز جز از جانب تو به خیر و نیکی نرسیده ام و هرگز جز تو کسی بدی را از من برنگردانده است ، و برای کار ( رهایی از عذاب و کیفر در ) آخرت و ( اصلاح گرفتاریهای در ) دنیایم جز تو را امیدوار نیستم

اللهم الیک تعمدت بحاجتی ، و بک انزلت الیوم فقری و فاقتی و مسکنتی ، و إنی بمغفرتک و رحمتک اوثق منی بعملی ، و لمغفرتک و رحمتک اوسع من ذنوبی ، فصل علی محمد و آل محمد ، و تول قضاء کل حاجة هی لی بقدرتک علیها ، و تیسیر ذلک علیک ، و بفقری الیک ، و غناک عنی ، فإنی لم اصب خیرا قط إلا منک ، و لم یصرف عنی سوء قط احد غیرک و لا ارجو لامر اخرتی و دنیای سواک .

صحیفه سجادیه

حدیث 837 :

امام سجاد (ع) : بار خدایا هر کس برای رفتن به سوی مخلوق و آفریده ای به امید صله و عطاها و درخواست احسان و بخشش او مهیا و آماده شود ، پس ای مولی و آقای من مهیا و آماده شدن من امروز به امید عفو و گذشت و درخواست احسان و بخششت به سوی توست

اللهم من تهیأ و تعبا و اعد و استعد لوفادة الی مخلوق رجاء رفده و نوافله و طلب نیله و جائزته ، فالیک یا مولای کانت الیوم تهیئتی و تعبئتی و اعدادی و استعدادی رجاء عفوک و رفدک و طلب نیلک و جائزتک .

صحیفه سجادیه

حدیث 838 :

امام سجاد (ع) : بار خدایا پس بر محمد و آل محمد درود فرست ، و امروز آن امید من را نومید مگردان ، ای کسی که ( درخواست ) درخواست کننده ای او را به رنج نمی اندازد ، و عطا و بخششی ( توانگری ) او را کم نمی گرداند ، زیرا من از روی اعتماد داشتنم به کردار شایسته ای که آن را پیش فرستاده ( بجا آورده ) و به شفاعت و میانجیگری مخلوق و آفریده ای که به او امید داشته باشم جز شفاعت محمد و اهل بیت و خویشان او ( حضرت زهرا و ائمه معصومین - علیهم السلام - ) که بر او و ایشان درود تو باد ، به سوی تو نیامده ام

اللهم فصل علی محمد و آل محمد ، و لا تخیب الیوم ذلک من رجائی ، یا من لا یحفیه سائل و لا ینقصه نائل ، فإنی لم اتک ثقة منی بعمل صالح قدمته ، و لا شفاعة مخلوق رجوته إلا شفاعة محمد و اهل بیته علیه و علیهم سلامک .

صحیفه سجادیه

حدیث 839 :

امام سجاد (ع) : به درگاه تو آمده ام در حالی که به گناه و بد کردن به خود اعتراف دارم ، به درگاه تو آمده ام در حالی که آن عفو و گذشت بزرگت را امیدوارم که به سبب آن از گناهکاران گذشتی ، سپس طول و بسیاری ایستادگیشان بر گناه بزرگ تو را بازنداشته از این که برایشان رحمت و آمرزش احسان نمایی

اتیتک مقرا بالجرم و الاساءة الی نفسی ، اتیتک ، ارجو عظیم عفوک الذی عفوت به عن الخاطئین ، ثم لم یمنعک طول عکوفهم علی عظیم الجرم أن عدت علیهم بالرحمة و المغفرة .

صحیفه سجادیه

حدیث 840 :

امام سجاد (ع) : پس ای کسی که رحمت و مهربانی او فراخ ( مؤمن و کافر را فراگیرد ) و عفو و گذشتش بزرگ ( بسیار ) است ، ای عظیم و بزرگوار ( که عقول به کنه ذات مقدسه ات پی نبرد ) ای کریم و بخشنده ، بر محمد و آل محمد درود فرست ، و به رحمت و مهربانیت بر من احسان فرما ، و به فضل و نیکیت بر من مهربان باش ، و به آمرزشت بر من گشایش ده

فیا من رحمته واسعة ، و عفوه عظیم ، یا عظیم یا عظیم ، یا کریم یا کریم ، صل علی محمد و آل محمد و عد علی برحمتک ، و تعطف علی بفضلک ، و توسع علی بمغفرتک .

صحیفه سجادیه

حدیث 841 :

امام سجاد (ع) : بار خدایا این مقام و جایگاه ( نماز عید و جمعه بجا آوردن ، یا مقام امامت و خلافت ) برای خلفا و جانشینان و برگزیدن تو ( ائمه معصومین - علیهم السلام - ) است ، و ( دشمنان دین مانند خلفای بنی امیه ) جاهای امنا و درستکاران تو را در درجه و پایه بلندی که ایشان را به آن اختصاص و برتری داده ای ربودند ( غصب کرده به ظلم و ستم گرفتند ، عبدالله ابن دینار گفته : حضرت باقر - علیه السلام - فرمود : ای عبدالله در هر عید اضحی و فطر که مخصوص مسلمانان است و حزن و اندوه آل محمد تازه می گردد ، گفتم چرا چنین است ؟ فرمود : برای آن که می بینند حق خودشان " " امامت و خلافت " در دست دیگران است ) و ( برای امتحان و آزمایش بندگانت ) تویی تقدیرکننده برای آن ( غصب خلافت ) در حالی که امر و فرمان تو مغلوب نمی شود ( هر طور مقدر کرده ای واقع می گردد ) و از تدبیر ( قضا و قدر ) قطعی تو هرگونه خواسته باشی و هر زمان و روزگار که بخواهی درنمی گذرد ، و تویی تقدیرکننده برای آنچه ( حکمت اقتضا می کند و ) تو به آن ( از دیگران )

دانلود با لینک مستقیم


احادیث امام سجاد

احادیث امام موسی کاظم

اختصاصی از فایلکو احادیث امام موسی کاظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احادیث امام موسی کاظم


احادیث امام موسی کاظم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:16

احادیث امام موسی کاظم

بِسْمِ اللّهِ الرًّحْمَن ِالرَّحیِمْ

وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى أرْبَع:

أَوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیَةُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَالثّالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ، وَالرّبِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.

تمام علم مردم را در چهار مورد شناسائى کرده ام:

اوّلین آنها این که پروردگار و آفریدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پیدا کنى، دوّم، این که بفهمى که از براى وجود تو و نیز براى بقاء حیات تو چه کارها و تلاش هائى صورت گرفته است ، سوّم، بدانى که براى چه آفریده شده اى و منظور چه بوده است،چهارم، معرفت پیدا کنى به آن چیزهائى که سبب مى شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوى (یعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنى.(

ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ إِلاّ کانَ کَشْفُ ذلِکَ الْبَلاءِ وَشیکاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

نیست بلائى که بر مؤمن وارد شود مگر آنکه به وسیله دعا سریع بر طرف مى گردد، و چنانچه دعا نکند طولانى خواهد، پس هنگامی که مصیبت و بلائى وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع کنید.

لَیْسَ مِنْ دَواء إلاّ وَ هُوَ یُهَیِّجُ داءً، وَ لَیْسَ شَیْءٌ فِی الْبَدَنِ أنْفَعَ مِنْ إمْسَاکِ الْیَدِ إلاّ عَمّا یَحْتاجُ إلَیْهِ.

هیچ داروئى نیست مگر آنکه در اثر عوارض جنبى آن دردى دیگر را تهییج و تحریک مى نماید، و هیچ درمانى بهتر و سودمند تر از امساک و خوددارى نیست مگر در حال نیاز و ضرورت.

رَحِمَ اللهُ عَبْداً تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلایَعْرِفُونَهُ.

خداوند متعال رحمت کند بنده اى را که در مسائل دینى تفقه و تحقیق نماید (فقیه و عالم باشد) و نسبت به مردم شناخت پیدا کند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.

إنَّ أهْلَ الاْرْضِ مَرْحُومُونَ ما یَخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.

اهل زمین مورد رحمت )و برکت الهى (هستند، مادامى که خوف و ترس )از گناه و معصیت داشته باشند) ، اداى امانت نمایند و حقّ را دریابند و مورد عمل قرار دهند.

بِئْسَ الْعَبْدُ یَکُونُ ذاوَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ.

بد شخصى است آنکه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، ) که در پیش رو چیزى گوید و پشت سر چیز دیگر .(

مَنِ اسْتَشارَ لَمْ یَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحاً، وَ عِنْدَالْخَطإ عاذِراً.

کسى که در امور زندگى خود )با اهل معرفت( مشورت کند، چنانچه درست و صحیح عمل کرده باشد مورد تعریف و تمجید قرار مى گیرد و اگر خطا و اشتباه کند عذرش پذیرفته است.

مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ تَمَکَّنَ مِنْهُ عَدُوُّهُ ـ یعنی الشّیطان.

هر کسى عقل و تدبیرش را مورد استفاده قرار ندهد، دشمنش )یعنى، شیاطین انسى و جنّى و نیز هواهاى نفسانى) به راحتى او را مى فریبند و منحرف مى شود.

ما قُسِّمَ بَیْنَ الْعِبادِ أفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.

چیزى با فضیلت تر و بهتر از عقل، بین بندگان توزیع نشده است، (تا جائیکه) خواب عاقل (هوشمند) افضل و بهتر از شب زنده دارىِ جاهل ِبى خرد است.

لا تَدْخُلُوا الْحَمّامَ عَلَى الرّیقِ، وَ لا تَدْخُلُوهُ حَتّى تُطْعِمُوا شَیْئاً.

بعد از صبحانه، بدون فاصله حمّام نروید، همچنین سعى شود با معده خالى داخل حمام نروید، بلکه حتّى الامکان قبل از رفتن به حمّام قدرى غذا بخورید.

اِیّاکَ وَ الْمِزاحَ، فَاِنَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ ایمانِکَ، وَ یَسْتَخِفُّ مُرُوَّتَکَ.

بر حذر باش از شوخى و مزاح ِ(بیجا( چون که نور ایمان را از بین مى برد و جوانمردى و آبرو را سبک و بى اهمیّت مى گرداند.

اللَّحْمُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ، وَالسَّمَکُ یُذیبُ الْجَسَدَ.

خوردن گوشت، موجب روئیدن گوشت در بدن و فربهى آن مى گردد، ولى خوردن ماهى، گوشت بدن را آب و جسم را لاغر مى گرداند.

مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَکى عَمَلُهُ، وَ مَنْ حَسُنَتْ نیَّتُهُ زیدَ فى رِزْقِهِ، وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإخْوانِهِ وَ أهْلِهِ مُدَّ فى عُمْرِهِ.

هر که زبانش صادق باشد اعمالش تزکیه است، هر که فکر و نیّتش نیک باشد در روزیش توسعه خواهد بود، هر که به دوستان و آشنایانش نیکى و احسان کند، عمرش طولانى خواهد شد.

اِذا ماتَ الْمُؤْمِنُ بَکَتْ عَلَیْهِ الْمَلائِکَةُ وَ بُقاعُ الاَْرضِ.

زمانى که مؤمن بمیرد، ملائکه و ممتازترین قسمتهای زمین براى او گریه مى کنند.

الْمُؤْمِنُ بِعَرْضِ کُلِّ خَیْر، لَوْ قُطِّعَ أنْمِلَةً أنْمِلَةً کانَ خَیْراً لَهُ، وَ لَوْ وَلّى شَرْقَها وَ غَرْبَها کانَ خَیْراً لَهُ.

مؤمن (همیشه، در همه حالات) در معرض خیر و سعادت خواهد بود، چنانچه (در سختى قرار گیرد و ) بندهاى بدنش قطعه قطعه گردد برایش خیر و خوشبختى است، و اگر هم تمام شرق و غرب دنیا در اختیارش قرار گیرد، نیز برایش خیر و سعادت است.

مَنْ اَرادَ أنْ یَکُونَ أقْوىَ النّاسِ فَلْیَتَوَکَّلْ علَى اللّهِ.

هرکس بخواهد (در هر جهتى) قوى ترین ِ مردم باشد باید توکّل در همه امور، بر خداوند سبحان نماید.

أداءُ الاْمانَةِ وَ الصِّدقُ یَجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَ الْخِیانَةُ وَ الْکِذْبُ یَجْلِبانِ الْفَقْرَ وَ النِّفاقَ.

امانتدارى و راست گوئى، هر دو موجب توسعه روزى مى شوند، ولیکن خیانت در امانت و دروغگوئى موجب فلاکت و بیچارگى و سبب تیرگى دل مى باشد.

أبْلِغْ خَیْراً وَ قُلْ خَیْراً وَ لا تَکُنْ إمَّعَة.

نسبت به هم نوع خود خیر و نیکى داشته باش، و سخن خوب و مفید بگو، و خود را تابع بى تفاوت و بى مسئولیّت قرار مده.

تَفَقَّهُوا فى دینَ اللهِ، فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصیرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ، وَ السَّبَبُ اِلَى الْمَنازِلِ الرَفیعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَلیلَةِ فِى الدّینِ وَ الدّنیا.

مسائل و احکام اعتقادى و عملى دین را فرا گیرید، چون که شناخت احکام و معرفت نسبت به دستورات خداوند، کلید بینائى و بینش و اندیشه مى باشد و موجب تمامیّت کمال عبادات و اعمال مى گردد، و راه به سوى مقامات و منازل بلند مرتبه دنیا و آخرت است.

فَضْلُ الْفَقیهِ عَلَى العابِدِ کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْکَواکِبِ، وَ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فى دینِهِ لَمْ یَرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً.

وَ قالَ: عَظِّمِ العالِمَ لِعِلْمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ، وَ صَغِّرِالْجاهِلَ لِجَهْلِهِ وَلاتَطْرُدْهُ وَلکِنْ قَرِّبْهُ وَ عَلِّمْهُ.

ارزش و فضیلت فقیه بر عابد همانند فضیلت خورشید بر ستاره ها است، و کسى که در امور دین فقیه و عارف نباشد، خداوند نسبت به اعمال او راضى نخواهد بود.

و فرمود: عالِم را به جهت عملش تعظیم و احترام کن و با او منازعه منما، و اعتنائى به جاهل مکن ولى طردش هم نگردان، بلکه او را جذب نما و آنچه نمى داند تعلیمش بده.

دَخَلْتُ إلَیْهِ، فَقالَ: لا تَسْتَغْنی شیعَتُنا عَنْ أرْبَع:

خُمْرَة یُصَلِّی عَلَیْها، وَ خاتَم یَتَخَتَّمُ بِهِ، وَ سِواک یَسْتاکُ بِهِ، وَ سُبْحَة مِنْ طینِ قَبْرِ أبی عَبْدِ اللّهِ فیها ثَلاثٌ وَ ثَلاثُونَ حَبَّةً، مَتى قَلَّبَهَا ذاکِراً لِلّهِ کُتِبَ لَهُ بِکُلِّ حَبَّة أرْبَعُونَ حَسَنَةً، وَ إذا قَلَّبَها ساهِیاً یَعْبَثُ بِها کُتِبَ لَهُ عِشْرُونَ حَسَنَةً.

شیعیان و دوستان ما (در هر حال و در هر کجا که باشند) از چهار چیز نباید بى نیاز باشند:

جانمازى که بر آن نماز بخوانند، انگشترى که در دست نمایند، مسواکى که دندانهاى خود را به وسیله آن مسواک کنند، و تسبیحى از تُربت امام حسین (ع) که داراى 34 دانه باشد و به وسیله آن ذِکر گوید، که خداوند متعال در مقابل هر دانه آن چهل حَسَنِه در نامه اعمالش ثبت مى نماید، و چنانچه آن را دست گیرد بدون آن که ذِکرى و دعائى بخواند 20 حسنه به او داده مى شود.

صَلوةُ النّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَى اللهِ لِکُلِّ مُؤمِن.

انجام نمازهاى مستحبّى، هر مؤمنى را به خداوند متعال نزدیک مى نماید.

مَثَلُ الدّنیا مَثَلُ الْحَیَّةِ، مَسُّها لَیِّنٌ وَ فى جَوْفِهَا السَّمُّ الْقاتِلِ،یَحْذَرُهَا الرِّجالُ ذَوِى الْعُقُولِ وَ یَهْوى اِلَیْهَاالصِّبْیانُ بِأیْدیهِمْ.

مَثَل دنیا همانند مار است که پوست ظاهر آن نرم و لطیف و خوشرنگ، ولى در درون آن سمّ کشنده اى است که مردان عاقل و هشیار از آن گریزانند و بچّه صفتان و بولهوسان به آن عشق می ورزند .

مَثَلُ الدُّنیا مَثَلُ ماءِالْبَحْرِ کُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعطْشانُ اِزْدادَ عَطَشاً حَتّى یَقْتُلُهُ.

مَثَل دنیا (و اموال و زیورآلات و تجمّلات آن) همانند آب دریا است که انسانِ تشنه، هر چه از آن بیاشامد بیشتر تشنه مى شود و آنقدر میل مى کند تا هلاک شود.

لَیْسَ الْقَبْلَةُ عَلَى الْفَمِ اِلاّ لِلزَّوْجَةِ وَ الْوَلَدِ الصَّغیرِ.

بوسیدن لب ها و دهان (براى یکدیگر در هر حالتى) صحیح نیست مگر براى همسر و یا فرزند کوچک.

مَنْ نَظَرَ بِرَأیْهِ هَلَکَ، وَ مَنْ تَرَکَ أهْلَ بَیْتِ نَبیِّهِ ضَلَّ، وَ مَنْ تَرَکَ کِتابَ اللهِ وَ قَوْلَ نَبیِّهِ کَفَرَ.

هرکس به رأى و سلیقه خود اهمیّت دهد و در مسائل دین به آن عمل کند هلاک مى شود، و هرکس اهل بیت پیغمبر (ص) را رها کند گمراه مى گردد، و هرکس قرآن و سنّت رسول خدا (ص) را ترک کند کافر مى باشد.

إنَّ اللهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوّامَ، إنَّ اللهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفارِغَ.

همانا خداوند دشمن دارد آن بنده اى را که زیاد بخوابد، و دشمن دارد آن بنده اى را که بیکار باشد.

التَّواضُعُ: أنْ تُعْطِیَ النّاسَ ما تُحِبُّ أنْ تُعْطاهُ.

تواضع و فروتنى آن است که آنچه دوست دارى، دیگران درباره تو انجام دهند، تو هم همان را درباره دیگران انجام دهى.

یُسْتَحَبُّ غَرامَةُ الْغُلامِ فى صِغَرِهِ لِیَکُونَ حَلیماً فى کِبَرِهِ وَ یَنْبَغى لِلرَّجُلِ أنْ یُوَسِّعَ عَلى عَیالِهِ لِئَلاّ یَتَمَنَّوْا مَوْتَهَ.

بهتر است پسر را در دوران کودکى به کارهاى مختلف و سخت، وادار نمائى تا در بزرگى حلیم و بردبار باشد، و بهتر است مرد نسبت به اهل منزل خود دست و دل باز باشد و در حدّ توان رفع نیاز کند تا آرزوى مرگش را ننمایند.

 

لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فى کُلِّ یَوْم، فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً إسْتَزادَ اللهَ، وَ إنْ عَمِلَ سَیِّئاً إسْتَغْفَرَاللهَ وَ تابَ اِلَیْهِ.

از شیعیان و دوستان ما نیست، کسى که هر روز محاسبه نَفْس و بررسى اعمال خود را نداشته باشد، که اگر چنانچه اعمال و نیّاتش خوب بوده، سعى کند بر آنها بیفزاید و اگر زشت و ناپسند بوده است، از خداوند طلب مغفرت و آمرزش کند و جبران نماید.

ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن، فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ، إلاّ کانَ کَشْفُ ذلِکَ الْبَلاءِ وَشیکاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ، وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

بلا و گرفتارى بر مؤمنى وارد نمى شود مگر آنکه خداوند جلّ و على بر او الهام مى فرستد که به درگاه بارى تعالى دعا نماید، و آن بلا سریع بر طرف خواهد شد، و چنانچه از دعا خود دارى نماید، آن بلا و گرفتارى طولانى گردد، پس هرگاه فتنه و بلائى بر شما وارد شود، به درگاه خداوند مهربان دعا و زارى نمائید.

ما فِى الْمیزانِ شَیْیءٌ أثْقَلُ مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمّد.

در میزان الهى نیست عمل و چیزى، سنگین تر از ذکر صلوات بر محمّد و اهل بیتش (صلوات الله علیهم اجمعین).

قَلیلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعاقِلِ مَقْبُونٌ مُضاعَفٌ وَ کَثیرُالْعَمَلِ مِنْ أهْلِ الْهَوى وَالْجَهْلِ مَرْدُودٌ.

اعمال شخص عاقل مقبول است و چند برابر اجر خواهد داشت گرچه قلیل باشد، ولى شخص نادان و هوسران گرچه زیاد کار و خدمت و عبادت کند پذیرفته نخواهد بود.

وَشَعْرُ الْجَسَدِ إذا طالَ قَطَعَ ماءَ الصُّلْبِ، وَأرْخىَ الْمَفاصِلَ، وَ وَرِثَ الضَّعْفَ وَالسِلَّ، وَ إنَّ النُّورَةَ تَزیدُ فِى ماءِالصُّلْبِ، وَ تُقَّوِى الْبَدَنَ، وَتَزیدُ فى شَخْمِ الْکُلْیَتَیْنِ، وَ تَسْمِنُ الْبَدَنَ.

موهاى بدن ـ زیر بغل و اطراف عورت ـ چنانچه بلند شود سبب قطع و کمبود آب کمر، سستى مفاصل استخوان و ضعف سینه و گلو خواهد شد، استعمال نوره سبب تقویت تمامى آن ها مى باشد.

ثَلاثَةٌ یَجْلُونَ الْبَصَرَ:

النَّظَرُ إلَى الخُضْرَةِ، وَ النَّظَرُ إلَى الْماءِالْجارى، وَ النَّظَرُ إلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ.

سه چیز بر نورانیّت چشم مى افزاید:

نگاه بر سبزه، نگاه بر آب جارى و نگاه به صورت زیبا

إنَّ الاْرْضَ لا تَخُلُو مِنْ حُجَّة، وَ أنَا وَ اللهِ ذلِکَ الْحُجَّةُ.

همانا زمین در هیچ موقعیّتى خالى از حجّت خدا نیست و به خدا سوگند که من خلیفه و حجّت خداوند هستم.

ألْمُؤْمِنُ مِثْلُ کَفَّتَىِ الْمیزانِ کُلَّما زیدَ فى ایمانِهِ زیدَ فى بَلائِهِ.

مؤمن همانند دو کفّه ترازو است، که هر چه ایمانش افزوده شود بلاها و آزمایشاتش بیشتر مى گردد.

إنَّما أمِرْتُمْ أنْ تَسْئَلُوا، وَ لَیْسَ عَلَیْنَا الْجَوابُ، إنَّما ذلِکَ إلَیْنا.

شماها مأمور شده اید که {از ما اهل بیت رسول الله (ص)} سؤال کنید، ولیکن جواب و پاسخ آنها بر ما واجب نیست بلکه اگر مصلحت بود پاسخ مى دهیم وگرنه ساکت مى باشیم.

ما ذِئْبانِ ضارِبانِ فى غَنَم قَدْ غابَ عَنْهُ رُعاؤُها، بِأضَرَّ فى دینِ مُسْلِم مِنْ حُبِّ الرِّیاسَةِ.

خطر و ضرر علاقه به ریاست براى مسلمان ، بیش از دو گرگ درنده اى است که به گله گوسفندى بدون چوپان حمله کنند.

الإیمانُ فَوْقَ الاْسْلامِ بِدَرَجَة، وَالتَّقْوى فَوْقَ الإیمانِ بِدَرَجَة، وَ الْیَقینُ فَوْقَ التَّقْوى بِدَرَجَة، وَ ما قُسِّمَ فِى النّاسِ شَیْیءٌ أقَلُّ مِنَ الْیَقینِ.

ایمان، یک درجه از اسلام بالاتر است،تقوى نیز، یک درجه از ایمان بالاتر. یقین، یک درجه از تقوى بالاتر و برتر مى باشد و درجه اى کمتر از مرحله یقین در بین مردم ثمره بخش نخواهد بود.

 

قال الامام موسی بن جعفر (ع) :

 

« وَجَدتُ عِلمَ الناس فی اَربعٍ :

 

1- اَوّلُها أن تَعرِفَ رَبَّکَ

 

2-وَالثّانیةُ أن تَعرِفَ ما صَنَعَ بکَ

 

3- وَ  الثّالثَةُ  أن  تَعـرِفَ  ما  أرادَ  مِـنکَ

 

4- وَ الرّابعَةُ أن تَعرفَ ما َیخرُجُکَ مِن دینِکَ .

 

 

امام موسی بن جعفر (ع) فرمودند :

 

« علومی را که مردم به آن نیاز دارند در چهار چیز یافتم :

 

1- اول اینکه خدای خودت را بشناسی .

 

2- بشناسی که خداوند با تو چه کار کرده است .

 

3- بشناسی که خداوند چه چیزی از تو می خواهد .

 

4- و بشناسی که چه چیزی تو را از دینت خارج می کند . »

وشَک دَعوَةً‌ وَ أسرَعُ إجابَةُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ‌ بِظَهرِ الغَیبِ.

 

دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.  

(اصول کافی،ج1 ،ص52)

َلمُومِنُ مِثلُ کفَّتی المیزانِ کلَّما زیدَ فی ایمانِهِ زیدَ فی بَلائِهِ

 

مومن همانند دو کفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می گردد

( تحف العقول ص 408)

َن أرادَ أن یکنَ‌ أقوَی النّاسِ‌ فَلیتَوکل عَلی الله

 

هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید.

(بحار الانوار، ج7 ، ص143)

 

امام موسی کاظم (ع) فرمودند:

مَن لَم یجِد لِلاساءَةِ مَضَضّا لَم یکن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ.

کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده ، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.

.

(بحارالانوار، جلد 78، ص333

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


احادیث امام موسی کاظم

ارتباط با امام زمان(عج)

اختصاصی از فایلکو ارتباط با امام زمان(عج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ارتباط با امام زمان(عج)


ارتباط با امام زمان(عج)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه13

 

ارتباط با امام زمان(عج)

مقدمه:

بر اساسِ آنچه در منابعِ دین ذکر شده، اعتقاد راسخ شیعه بر آن است که تمام برکات هستی و ادامة حیات عالَم و آدم و سایر موجودات در سایه وجود مقدّس و با برکت ولی و خلیفة خدا بر روی زمین می باشد و اگر آن وجود گرامی نباشد تمام هستی نابود گشته و از بین خواهد رفت. «لَوبَقَیتِ الاَرضُ بغیرِ امامٍ لَساخَت» «اگر امام بر روی زمین نباشد، اهلش را فرو خواهد برد.» «امام صادق(ع)» [1]

و مصداق ولی خدا در زمان ما حضرت ولی الله الاعظم، حجة بن الحسن المهدی (عج) می باشد، کسی که ذخیرة پروردگار برای اقامة حکومت حقّ در عالم است. «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ لَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ»[2] «و اراده کرده ایم بر مستعضعفین زمین منّت نهاده و آنها را امام بر روی زمین و وارث گذشتگان بگردانیم». به برکتِ وجودِ ایشان رزق نازل گردیده و فیضِ مادی و معنوی خداوند بر بشر جاری است و تنها و با تَمسّک و تَوسل به آن بزرگوار است که وصول به درجات بالای کمال و قرب حضرت حق میّسر می گردد. [3] امام صادق (ع) فرمودند: «اوصیاء پیغمبر در های توجه مردم به سوی خداوند می باشند.» [4]

در زمان غیبت کبری، اگر چه آن وجود مقدّس به ظاهر در میان مردم نیستند امّا طبق فرمایش پیامبر اکرم(ص) مردم همچون خورشید پشت ابر از وجودشان بهره مند می گردد.[5]

و خود آن بزرگوار نیز در توقیع به شیخ مفید (ره) فرمودند: «ما هرگز شمارا به حال خود وا نمیگذاریم و فراموشتان نمیکنیم و اگر اینچنین نبود بلاها بر شما نازل می گشت و دشمنان بر شما مسلط میشدند.»[6]

از همین رو شیعیان و ارادتمندان آن حضرت و به خصوص عالمان دین ـ که به فرمودة آن حضرت نائب ایشان در میان مردم هستند [7] پیوسته در مشکلات خویش متوسّل به وجود مقدّس آن حضرت شده و هر لحظه خود را در محضر آن حضرت حاضر می دانند و مورد توجّه و عنایات خاصّ آن وجود مقدّس قرار داشته اند . شبستانهای مسا جد سهله، کوفه و جمکران با صدای ناله های این عاشقان اُنس گرفته و حکایاتی از ارتباط نزدیک عشّاق با معشوق خویش دارد.

سؤالی که در این میان مطرح است اینکه، آیا ملاقات با آن وجود نازنین در زمان غیبت کبری میسّر است، در حالی که در توقیع مبارک حضرت به «علی بن محمد سمری» نائب چهارم از نوّاب اربعه آمده است: «وسیأتی لشیعتی من یدّعی المشاهدة قبلَ خروج السفیانی و الصیحة فهو کذّابٌ مفتر»[8] «قبل از خروج سفیانی و صیحة آسمانی برخی از شیعیان ادعای مشاهدة امامشان را دارند و آنها دروغگویند.»

در پاسخ به این سوال باید گفت که: اولاً: با توجّه به اتمام نیابت خاصّه، مراد از ادعای مشاهده، همراه با ادعای نیابت است و اینکه هر وقت بخواهد می تواند امام را زیارت کند و چنین شخصی کذّاب است.
ثانیاً: مراد کسانی هستند که ادعا دارند حضرت را دیده و شناخته اند بدون اینکه حضرت خود را معرّفی نماید.
ثالثاً: بهترین دلیل برامکان چیزی وقوع آن است و در حالی که بسیاری از بزرگان که در وثاقت آنها شک نیست به محضرشان شرفیاب شده
اند پس راه ملاقات با حضرت مفتوح است. علاوه بر اینکه یک جهت این بیان مبارک برای این است که راه سؤاستفاده برای افراد فرصت طلب مسدود شود و ادعای هر کسی به راحتی پذیرفته نشود.[9]

در هر حال راه ارتباط با ولیعصر (عج) ـ بر فرض که راه ملاقات هم بسته باشد ـ به هیچ وجه مسدود نیست و با توجه به اشراف حضرت به اعمال شیعیان[10] و عنایت به آنها، می توان برای محکم تر نمودن این ارتباط در جهت رضایت آن وجود مقدّس تلاش نمود.

ارتباط با امام زمان در کلام بزرگان :

حضرت امام خمینی (ره): «همان طوری که رسول اکرم(ص) به حسب واقع حاکم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی همان طور حاکم بر جمیع موجودات است، آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت...» [11]
«ببینید که تحت مراقبت هستید، نامة اعمال ما می رود پیش امام زمان ـ سلام الله علیه ـ هفته
ای دو دفعه (به حسب روایت) نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان ـ سلام الله علیه ـ یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان سلام الله علیه ـ باشد.» [12]
«رهبر همة شما و همة ما وجود مبارک بقیة الله است و باید ماها و شماها طوری رفتار کنیم که رضایت آن بزرگوار را که رضایت خداست بدست آوریم.»[13]
«خداوند... ما را موفّق کند که به لقای جمال مبارک امام زمان ـ سلام الله علیه ـ موفق بشویم.»[14]
« بحمدالله این کشور الآن در تحت عنایت حق تعالی و در تحت حمایت ولی عصرسلام الله علیه به مقامی رسیده که می تواند راه خودش را طی کند.»[15]

حضرت آیت الله العظمی بهجت(حفظه الله): «کجا رفتند کسانی که با صاحب الزمان ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره کرده ایم که قطع ارتباط نموده ایم و گویا هیچ نداریم. آیا آن ها از ما فقیرتر بودند؟ اگر بفرمائید به آن حضرت دسترسی نداریم؟ جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرّمات ملتزم نیستید، و او به همین از ما راضی است زیرا پرهیزگارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد. ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.»[16]

سیرة عملی بزرگان در ارتباط و انس با امام زمان (عج):

علّامه سید مهدی بحرالعلوم(ره): این بزرگوار یکی از مشتاقان و ارادتمندان حقیقی حضرت ولی عصر(ع) بوده اند، که پیوسته متوسّل به آن حضرت می شدند.
ایشان در زمان تحصیل با میرزای قمی (ره) همدرس بودند و مرحوم میرزا می گوید: چون استعدادش زیاد نبود من غالباً درس هارا برای ایشان تقریر می کردم. بعد از اینکه من به ایران آمدم و چندسالی گذشت بار دیگر به زیارت عتبات عالیات موفّق شدم. در این زمان سید بحرالعلوم اشتهار علمی زیادی پیدا کرده بود و وقتی با ایشان ملاقات کردم، ایشان را دریای موّاجی از علم دیدم. وقتی سّر قضیه را از ایشان جویا شدم، در خلوت اینگونه برایم تعریف کردند:

«شبی به مسجد کوفه رفته بودم،دیدم آقایم حضرت ولی عصر (ع) مشغول عبادت است ایستادم و سلام کردم. جوابم را مرحمت فرمودند و دستور دادند پیش بروم. من کمی جلو رفتم ولی ادب کردم و جلو تر نرفتم. فرمودند: جلوتر بیا، پس چند قدمی جلوتر رفتم باز هم فرمودند: جلوتر بیا. ومن نزدیک شدم تا آنکه او آغوش مهر گشود و مرا در بغل گرفت و به سینة مبارکش چسبانید. در آن هنگام آنچه را خداوند متعال می خواست که به قلب و سینة من سرازیر شود، سرازیر شد.»[17]

البته در موارد دیگری نیز عنایات حضرت (ع) شامل حال ایشان گردیده و موفق به زیارت حضرت شده اند، که ما به ذکر همین مورد اکتفاء می کنیم.[18]

شیخ صدوق(ره): شیخ طوسی و دیگران روایت کرده اند که: علی بن بابویه (ره) که پدر شیخ صدوق (ره) و از علماء بود، عریضه ای خدمت حضرت ولی عصر (عج) نوشت و در آن از حضرت خواهش کرده بود که دعا کنند خداوند فرزندی به ایشان عطا نماید. و این عریضه را توسط حسین بن روح (ره) ـ نائب خاص حضرت ـ خدمت آن وجود مقدس فرستاد. جواب آن را حضرت اینگونه مرقوم فرمودند: «برای تو دعا کردیم و خداوند به زودی دو فرزند نیکو کرامت فرماید». خداوند دو فرزند به نامهای «محمّد و حسین» به ایشان عنایت کرد که«محمّد» معروف به شیخ صدوق و صاحب کتابهای بسیاری از جمله «من لا یحضره الفقیه» است. و «حسین» نیز بسیاری از فضلاء و محدثین از نسل ایشان بوجود آمده اند. و شیخ صدوق پیوسته افتخار می کرد که من به دعای حضرت مهدی (ع) متولد شده ام.[19]

مرحوم مقدس اردبیلی(ره): سید میر علّام تفرشی از شاگردان ایشان می گوید: شبی در تاریکی استادم را دیدم که به سمت حرم امیرمؤمنان (ع) آمدند در به روی ایشان باز شد، داخل رفتند و صدای مکالمه
ای را می شنیدم. بعد دوباره در باز شد بیرون آمدند و به سمت مسجد کوفه رفتند. من نیز ایشان را دنبال کردم.در آنجا نیز وارد محراب امیرالمومنین(ع) شدند و من صدای مکالمة مبهمی را شنیدم. در برگشت به سمت نجف ایشان متوجه من شدند. من ایشان را به امیرمؤمنان(ع) قسم دادم که قضیة امشب چه بود. ایشان بعد از اینکه از من قول گرفت: این قضیه را تا آخر عمرشان برای کسی نگویم، فرمودند: بعضی مسائل مشکل برایم پیش آمده بود که در حّل آنها متحیّر بودم. از این رو متوسّل به امیر مؤمنان شدم، ایشان مرا به فرزندشان حضرت مهدی (ع) که امام زمان ماست ارجاع دادند و فرمودند: ایشان در مسجد کوفه اند. به آنجا آمدم سؤال هارا جواب گرفتم و اکنون به نجف بر می گردم.[20]

آیة الله میرزای شیرازی (ره): در زمانی که استعمار انگلیس امتیاز انحصاری کشت و فروش توتون و تنباکو را در ایران بدست گرفت و قصد نفوذ و استعمار کشور را داشت، علماء در صدد مقابله بر آمدند. آیة الله سید محمد فشارکی نزد استادشان میرزای شیرازی بزرگ آمده و طی صحبت صریحی از ایشان می خواهند، بر علیه استعمار انگلیس قیام کرده و موضع شدیدی اتّخاذ نماید. حضرت آیة الله العظمی میرزای شیرازی نظری به ایشان افکنده می فرماید: «مدّتهاست که در فکر آن بودم ودر این مدّت، جهات مختلف این فتوی را بررسی کردم تا اینکه دیروز به نتیجة نهائی رسیدم و امروز به سرداب مقدّس رفتم تا از مولایم امام زمان (ع) اجازة حکم بگیرم و آقا نیز اجازه فرمودند و قبل از آمدن شما حکم را نوشتم». و اینگونه بود که ایشان حکم الهی خود را به این مضمون صادر کردند.«الیوم استعمال توتون و تنباکو بأیّ نحوکان، در حکم محاربة با امام زمان ـ سلام الله علیه ـ است.»وطومار استعمار را در کشور ایران با عنایت حضرت ولی عصر (عج) در آن زمان در هم پیچیدند.[21]

آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(ره): آیة الله بهجت (حفظه الله) فرمودند: «آقا سید ابوالحسن اصفهانی(ره) برای یکی از علماء سنّی مجلس فاتحه اقامه کرد. شخصی به ایشان اعتراض می
کند که چرا از سهم امام (ع) اینگونه مجالس را برگذار می کنید. ایشان به شخص معترض ورقة سبزی را نشان داده بود که بنابر نقل، به خطّ و امضای حضرت غایب ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بود و ایشان هم یقین کرده بود که ورقه از جانب حضرت است که به مرحوم سید اجازه داده بود که: «سهم امام را در آنچه موجب اعتلای مذهب حق است صرف نماید.»[22]

حضرت آیة الله العظمی مرعشی نجفی (ره): بنابر آنچه در زندگینامة معظّم
له ذکر شده، ایشان سه مرتبه موفق به تشرّف به خدمت حضرت شدند، که ما در اینجا یک مورد را به طور اختصار ذکر می کنیم: «در ایّام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت (ع) در نجف اشرف شوق زیاد جهت دیدار جمال مولایمان بقیةالله الاعظم (عج) داشتم. با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم؛ به این نیّت که جمال آقا صاحب الامر (علیه السلام) را زیارت و به این فوز بزرگ نائل شوم. تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً این شب، رفتنم از نجف به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود. هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجودِ مرا فرا گرفت... ناگهان صدای پائی از دنبال سر شنیدم که بیشتر ترسیدم. برگشتم به عقب، سیّد عربی را با لباس اهل بادیه دیدم. نزدیک آمد و با صدای فصیح گفت: «ای سید، سلام علیکم» ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و تعجب آور بود که در این تاریکی ایشان چگونه متوجّه سیادت من شد. به هر حال سخن گفته و می رفتیم. از من سؤال کرد: قصد کجا داری؟گفتم مسجد سهله. گفت: به چه جهت؟ گفتم: به قصد تشّرف زیارت ولی عصر (ع) مقداری که رفتیم به مسجد زیدبن صوحان رسیدیم، داخل شده و نماز خواندیم و بعد از دعائی که سیّد خواند که کأن دیوار و سنگها با او دعا می خواندند انقلاب عجیبی در خودم احساس کردم که از وصف آن عاجزم. بعد سیّد فرمود: تو گرسنه ای و سه قرص نان و سه خیار سبز تازه در سفره داشت که باهم خوردیم و من به این معنی منتقل نشدم که در وسط زمستان خیار تازه از کجا آمده سپس داخل مسجد سهله شده ایشان اعمال مقامات را انجام دادند ومن هم تبعیت کردم و نماز مغرب و عشاء را هم به ایشان اقتدا نمودم... بعد به ایشان گفتم: چای و قهوه و یا دخانیات میل دارید؟ فرمودند: اینها از فضول زندگی است و ما از این فضولات دوریم»... بعد صحبتهائی بین آن بزرگوار و آقای مرعشی رّد و بدل می شود و آقا سفارشاتی به ایشان می کنند از جمله تأکید بر خواندن زیارت عاشوراء و قرائت قرآن. سپس آقای مرعشی به جهت حاجتی از مسجد بیرون رفته و به ذهنشان خطور میکند که این بزرگوار کیستند؟ برمی گردد و دیگر آقارا نمی بیند و یقین می کند که حجةبن الحسن المهدی (ع) بوده اند.»[23]

یکی دیگر از تشرفات ایشان در سامرّاء[24] در سرداب مقدّس بعد از اینکه چند شب در آنجا بیتوته کرده و به حضرت متوسل می شوند، رخ می دهد و تشرف دیگر در مسیر رفتن به امامزاده سید محمد (ع) حاصل می گردد.[25]

حضرت آیة الله قاضی(ره): آقا سیّد هاشم حدّاد فرموده اند: «حضرت آقا ]آیة الله قاضی[ خیلی در گفتارشان و در قیام و قعودشان و به طور کلی در مواقع تغییر از حالتی به حالت دیگر خصوص کلمة «یا صاحب الزمان» را بر زبان جاری می
کردند. یک روز یک نفر از ایشان پرسید: آیا شما خدمت حضرت ولیّ عصر ارواحنافداه مشرّف شده اید؟

فرمودند: کور است هر چشمی که صبح از خواب بیدار شود ودر اوّلین نظر نگاهش به امام زمان (عج)نیفتد.»[26]

ادأب و عادت ایشان در تربیت شاگردان بر این بوده که در ابتدا احادیث مربوط به غیبت و ظهور ولی عصر (عج) را برای آنها تدریس می فرمودند.[27]

مرحوم علامه طباطبائی نقل کرده اند که: «مرحوم قاضی میفرمود، در روایت است وقتی حضرت قائم ظهور میکند و یاران ایشان گِرد او جمع می شوند حضرت به آنها مطلبی می گوید که همه گرد عالم متفرّق می شوند و چون دارای طّی الارض هستند همه جا را تفحص کرده، درمی یابند که غیر از ایشان کسی دارای ولایت مطلقة الهیه نیست، به مکه بر می گردند و با ایشان بیعت میکنند. آنگاه ایشان فرمودند: آن کلمه ای راکه حضرت به یاران خویش می گوید و متفرق می شوند من میدانم که چیست.» و این سخن بلندی است که مرحوم قاضی (ره) فرمودند.[28]

توسّل به حضرت مهدی (عج)جهت شهریة طلاب: بارها پیش آمده، که وجوهات به جهت شهریة طلاب به دست مراجع نرسیده وآن بزرگواران و یا نمایندة آنها با توسّل به محضر ولی عصر (ع) به طور معجزه آسا، پول مورد نیاز را دریافت کرده
اند. از جمله اینکه موقعی چند ماه شهریة طلاب نمیرسد و پولی در اختیار حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) نبوده و متوسّل به ولی عصر (عج) می شوند بعد از ظهری، آقای گلپایگانی در خواب می شنوند که منادی ندا می کند: به آشیخ عبدالکریم بگویند که از گریه های امام زمان (ع) وجوه متوجه قم شد. بعد که به حاج شیخ میگویند، ایشان می فرماید: یک نفر آمده و تقبّل کرده هرماه شهریة طلاب را بدهد.[29] در قضیة دیگر حضرت آیة الله گلپایگانی فرموده بودند: در زمان حاج شیخ عبدالکریم ، طلبه ها از مقسّم شهریة ایشان آشیخ محمّد تقی بافقی درخواست عبای زمستانی می کنند. او با حاج شیخ در میان می گذارد، حاج شیخ می فرماید: از کجا بیاورم. بالاخره آقای بافقی می گوید من به جمکران می روم و از امام زمان میگیرم. شب جمعه ای به جمکران رفته متوسّل به حضرت میشوند و فردا خدمت حاج شیخ آمده میگوید: آقا وعده دادند چهارصد عبا به تعداد طلاب مرحمت نمایند. و روز شنبه یکی از تجاّر چهارصد عبا میآورد و بین طلاب تقسیم میگردد.[30]

حضرت آیة الله العظمی بهاءالدینی (ره): حجةالاسلام حیدری کاشانی در کتاب سیری در آفاق اینگونه نقل کرده
اند: «آنچه خود از دو لب مبارک حضرت آیة الله بهاءالدینی(ره) شنیدم، این بود که فرمودند: ‌مدّت شصت سال بود که ما آرزوی زیارت حضرت را داشتیم یک روز در حال نقاهت و کسالت در این اطاق خوابیده بودم یک مرتبه آقا از در اطاق دیگر وارد شد.سلام محکمی به من کرد آنچنان سلامی که در مدت شصت سال کسی چنین سلامی به ما نکرده بود . و آن قدر گیج شدیم که نفهمیدیم جواب سلام را دادیم یا نه. آقا تبسّمی کرد و احوالپرسی و از آن در خارج شد.»[31]

یکی دیگر از شاگردان ایشان می گوید: «‌مدّتی بود آقا در قنوت نمازها تغییر رویه داده و به جای دعاهای مرسوم، دعای فرج حضرت ولی عصر (عج) «اللّهم کن لولیّک الحجة بن الحسن(ع)...» را می خواندند . وقتی در فرصت مناسبی علت را از ایشان جویا شدیم، فرمودند: «‌حضرت پیغام دادند در قنوت به من دعا کنید

رفاه و آسایش در عصر ظهور

مقاله ها مهدویت رفاه و آسایش در عصر ظهور

بخش قابل ملاحظه ای از جرم و جنایات، ناشی از فقر و تنگدستی است؛ چرا که فقر و تنگدستی «به دین وایمان انسان لطمه می زند، عقل را از کار انداخته، قوت و قدرت تشخیص درست را از او می گیرد و باعث کدورت و دشمنی می شود.» (1)

حضرت علی(ع) فقر را به مرگ بزرگ تشبیه نموده و به فرزندش این گونه توصیه می کند: «انسانی که درپی کسب معیشت خود است را ملامت مکن، زیرا درفقر و تهیدستی، خطاهای او، زیاد می شود. ای فرزندم! فقیر حقیر است، سخن او شنیده نمی شود و مقام او، شناخته نمی گردد؛ شخص فقیر، اگر راستگو باشد، دروغگویش خوانند و اگر زاهد باشد و پرهیزگار، او را نادان گویند. فرزندم هر فردی که به فقر مبتلا شود، به چهار خصلت نیز مبتلا شود: سستی در یقین، کاستی در عقل، رقت و سستی در دین و کم شدن حیا در صورت، پس پناه به خدای متعال از فقر» (2)

صبر و تحمل در برابر مشکلات و تنگناهای اقتصادی از ناحیه افراد معمولی جامعه، کاری است بس مشکل، اکثریت جنگ ها و ناهنجاری هایی که در سطح کشورها وجوامع انسانی به وجود می آید، مشکلات و نزاع های خانوادگی، عدم ازدواج جوانان و تن دادن به بی عفتی، دزدی و تجاوز... به خاطر فقر، محرومیت و تهیدستی است. شخص فقیر و تهیدست اگر از راه های مشروع و قانونی برای رفع نیازهای طبیعی خود، روزنه ای پیدا نکند، به ناچار دست به دزدی، تجاوز و کلاهبرداری و...خواهد زد. اگر در پرونده های سارقین مسلح و حرفه ای هم دقت شود؛ این نکته دیده می شود که اکثرا در مراحل اولیه و ابتدایی برای رفع نیازهای ضروری خود، اقدام به دزدی و کلاهبرداری نموده اند، ولی با تکرار آن، رفته رفته به دزدان حرفه ای و خطرناک، تبدیل شده اند. و این کلام زیبای پیامبر گرامی اسلام(ص) است که: «فقر موجب روسیاهی انسان در دنیا و آخرت می شود» (3) و در جای دیگر از شر کفر و فقر، به خدای خود پناه می برد(4) و می فرماید: «فقر انسان را در آستانه کفر قرار می دهد». (5) از حضرت اباذر، تربیت شده در مکتب پیامبر اسلام(ص) نیز نقل شده است که: «از کسی که غذا در منزلش پیدا نمی شود، تعجب می کنم که چگونه شمشیرش را بر مردم نمی کشد» (6)

مبارزه اسلام با فقر

دین مقدس اسلام برای قطع و نابودی ریشه های فقر و محرومیت، که مایه بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی می باشد، راهکارهای اقتصادی را در دستور کار قرار داده است. از قبیل تشویق و ترغیب به کار و کوشش، دوری از سستی و تنبلی، اخذ مالیات و توزیع عادلانه آن دربین افراد فقیر و بی بضاعت... تا از این طریق، جلوی نظام های طبقاتی را مسدود نماید و از فقرا و مستمندان دستگیری کرده باشد.

به راستی اگر روزی مالیات اسلامی، خمس و زکات... به صورت کامل اخذ و جمع آوری شود و در بین فقرا و مستمندان واقعی، به گونه عادلانه تقسیم و توزیع شود، چه انقلاب عظیم اقتصادی به وقوع خواهد پیوست، آیا بازهم فقیر و نیازمندی باقی خواهند ماند که به خاطر فقر و فلاکت، به مال و ثروت دیگران، چشم دوخته و در گوشه و کنار اجتماع، اقدام به دزدی تجاوز بنماید و با اعمال خلاف قانون و رواج بی عفتی... چهره اجتماع انسانی را مخدوش نموده، نظم آسایش و امنیت اجتماعی را سلب کند؟ جواب قطعا منفی است، لذا امام صادق(ع) می فرماید: «اگر همه مردم زکات اموال خود را بپردازند مسلمان فقیر و نیازمندی نخواهد ماند و مردم فقیر، محتاج، گرسنه و برهنه نمی شوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان»(7)

رفاه و آسایش در عصر ظهور

آنچه از روایات استفاده می شود این است که در عصر طلایی ظهور حضرت حجت(عج)، مشکلات اقتصادی جامعه بشری در سطح کلان حل خواهد شد. رفاه و آسایش پدید خواهد آمد و عوامل سلطه بر فکر و فرهنگ و اقتصاد از بین خواهد رفت و با زدودن فقر و تهیدستی، زمینه رشد و تکامل مادی و معنوی انسان ها فراهم خواهد شد، احادیث و روایاتی که رونق اقتصادی در عصر ظهور را بیان می کند، فراوان است، لذا به چند دسته از این روایات اشاره می شود:

الف: نزول برکات آسمانی

محصولات کشاورزی عمده ترین عنصر در رونق اقتصاد جوامع بشری محسوب می شود که خود وابسته و متوقف بر نزولات آسمانی و باران های مناسب فصلی است. طبق تصریح آیات و احادیث شریفه، رعایت تقوا، احکام الهی و اجرای عدالت و برابری و رفع ستم، تبعیض و بیدادگری... نزولات آسمانی را درپی خواهد داشت، لذا در سوره نوح می خوانیم: «سپس گفتیم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است تا از آسمان برای شما پی درپی باران فرستد و شما را به اموال و فرزندان، مدد کند و برایتان بستان ها و نهرها بیافریند».(8)

و در آیه ای دیگر می خوانیم: «اگر مردم آبادی ها، ایمان آورده و تقوا پیشه ساخته بودند، برکات آسمان و زمین را به روی ایشان می گشودیم»(9)

در عصر ظهور حضرت حجت (عج) باتوجه به حاکمیت اصل عدالت و برابری و اجرای دقیق احکام الهی برکل جهان هستی، رحمت الهی و برکات آسمانی در قالب نزول باران های مناسب فصلی، تجلی بیشتری پیدا خواهد کرد و زمینه رشد محصولات کشاورزی فراهم خواهد شد.

از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که: «امت من در زمان ظهور مهدی، به نعمت هایی دست می یابند که پیش از آن، در هیچ دوره ای دست نیافته بودند. درآن روزگار آسمان باران فراوان دهد و زمین هیچ رویدنی رادر دل خود نگاه ندارد».(10)

در جمله دیگر باز از پیامبر اکرم(ص) می خوانیم: «در آخر الزمان در میان امتم، مهدی قیام می کند، خداوند کران تا کران قلمرو حکومت جهانی او را توسط باران، سیراب می سازد، زمین، گیاه و نبات خود را می رویاند، او اموال را عادلانه به مردم اعطا می کند و به دامداری و دامپروری و رونق اقتصادی اهمیت می دهد و امت را عظمت می بخشد.»(11)

و نیز فرموده اند: «آب ها در دولت مهدی، فراوان می شود و زمین برکات خود را چندین برابر می کند.»(12)

حضرت علی(ع) نیز راجع به رونق اقتصادی در عصر ظهور و نزول برکات آسمانی در آن دوره طلایی می فرماید: «چون قائم قیام کند، آسمان چنان که باید، باران بارد و زمین گیاه رویاند... به گونه ای که زن از عراق درآید و تا شام برود و جز بر زمین ها سرسبز گام ننهد...» (13) (مناجات :: نکته جالب دیگر این حدیث امنیت است که زنی از عراق تا شام پیاده خواهد رفت !)

ب. آبادانی زمین واستخراج منابع

در عصر ظهور حضرت حجت(عج) از یک طرف با اجرای احکام و استقرار نظام عدالت و برابری، ونابودی ظلم، ستم و تبعیض و بی عدالتی در تمامی چهره و ابعادش، زمین نیز برکات «منابع و ذخایر» خود را بدون هیچ گونه امساکی عرضه خواهد کرد. و ازطرف دیگر با پیشرفت علوم و فنون، کشاورزی و دامداری نیز رونق گرفته و محصولات شان چندین برابر خواهد شد. با توسعه علم و دانش، تمامی منابع و ذخایر روزمینی و زیرزمینی، شناسایی و کشف شده همه و همه دست به دست هم خواهند داد و درجهت تأمین رفاه و آسایش انسان، در آن عصر طلایی و رؤیایی بسیج و استخدام خواهند شد.

در حدیثی راجع به عصر ظهور می خوانیم: «انسان در عصر حاکمیت جهانی حضرت مهدی، هرآنچه از انواع دانه های زراعی بر زمین بیفشاند، هفتصدبرابر، برداشت می کند همان گونه که خدای متعال در قرآن کریم فرموده است: «مثل آنان که مال شان را در راه خدا انفاق کنند، به مانند دانه ای است که از یک دانه، هفت خوشه بروید و در هر خوشه ای صد دانه باشد، و خداوند برای هرکس که بخواهد می افزاید» (14)

در جای دیگر می خوانیم: «حکومت او شرق و غرب جهان را فرامی گیرد و گنج های زمین، برای او ظاهر می شود و در سرتاسر جهان جای ویرانی باقی نخواهد ماند، مگر اینکه آن را آباد خواهد ساخت.»(15)

در عصر ظهور حضرت مهدی(عج) با کشف منابع و ذخایر زمینی و توزیع عادلانه آن، درآمد سرانه آحاد جامعه، بالا رفته و با رفع نیازهای افراد، فقر و تهیدستی، از کل جهان، رخت بربسته، غنا و بی نیازی تحقق عینی پیدا خواهد کرد.

لذا از حضرت علی(ع) نیز نقل شده است که: «زمین آنچه در اعماق خویش دارد، برای او، بیرون دهد و همه امکانات و برکات خویش را دراختیار او گذارد.»(16) امام باقر(ع) نیز می فرماید: «زمین برای قایم ما درهم پیچیده می شود... و در روی زمین جای ناآبادی باقی نمی ماند.»(17)

ج. اخذ مالیات و استرداد ثروت های غصبی:

ازجمله اقدامات و برنامه های اقتصادی حکومت حضرت مهدی(عج) که نقش مؤثری در ایجاد رفاه و آسایش اقتصادی و خشکاندن ریشه های فقر و محرومیت در کل جهان دارد؛ اخذ مالیات اسلامی و توزیع عادلانه آن، در بین افراد مستمند، علیل و بیمار و مستحق خواهد بود. آنگونه که در روایات آمده است، تارکین مالیات اسلامی و مانعین از پرداخت زکات، مجازات سنگین در انتظارشان خواهد بود.

لذا در روایتی می خوانیم: «خون دوکس در اسلام هدر است، ولی این حکم را کسی اجرا نمی کند تا حضرت قایم(عج) قیام کند، یکی خون مرد زن دار زناکار است که آن حضرت او را سنگسار می کند و دیگر خون کسی است که از پرداخت زکات خودداری می کند. حضرت مهدی(عج) گردن او را خواهد زد.»(18)

در عصر ظهور، مالیات اسلامی به صورت دقیق، جمع آوری و کاملاً عادلانه توزیع و تقسیم می گردد و نظام طبقاتی حاکم قبل از ظهور، نابود گردیده و جامعه ای مبتنی بر معیارهای اسلامی و انسانی، به وجود خواهد آمد. جامعه ای که درآن، با نفی تبعیض و بی عدالتی، همه از امکانات رفاهی، بهره مند خواهندشد. درعصر حکومت حضرت مهدی(عج) حقوق غصب شده انسان های مظلوم، حتی اگر در زیر دندان های انسان های ظالم و ستمگر هم باشد، گرفته شده و به صاحبان اصلی آن، مسترد خواهدشد.(19)

بذل و بخشش های خودسرانه و غاصبانه ای که قبل از ظهور صورت می گیرد. و عده ای ازطریق رفاقت و پارتی بازی به نان و نوایی می رسند، در دوره حکومت حضرت مهدی(عج)، این اموال و اراضی به صاحبان اصلی آن برگردانده خواهدشد و نظام های ظالمانه و غاصبانه حاکم فعلی برجهان، نابود خواهدگردید.

لذا از امام صادق(ع) نقل شده است که: «هنگامی که قائم آل محمد(ص) قیام کند، قطایع از میان می رود و دیگر اقطاعی درمیان نخواهدبود.» (20) قطایع، زمین هایی ازاراضی خراجی است که از راه امتیاز، به نزدیکان حکام و سلاطین، داده می شود و این گونه بذل و بخشش های خودسرانه، موجب تشکیل طبقه ممتاز درجامعه می گردد.

آری! حضرت حجت(عج) با قاطعیت و نظارت دقیق، جریان اقتصادی جامعه بشری را، سرو سامان می دهد، تمام ثروت ها و ذخایر زیرزمینی و روزمینی که در اختیارش قرار می گیرد، به صورت عادلانه، تقسیم و توزیع نموده، جلوی فعالیت های خودسرانه و آزمندانه زراندوزان دنیاطلب را می گیرد و از چپاول ثروت های مردمی و مکیدن خون انسان های مظلوم و مستضعف، توسط افراد زالوصفت و فرصت طلب، جلوگیری نموده و عوامل اصلی فقر، محرومیت و کمبود را از میان برمی دارد.

از امام باقر(ع) نقل شده است که: «همه اموال جهان درنزد مهدی گرد آید، آنچه در دل زمین است و آنچه بر روی زمین، آنگاه حضرت مهدی به مردم بگوید: بیایید و این اموال را بگیرید. اینها، همان چیزهایی است که برای به دست آوردن آن، قطع رحم کردید. و نزدیکانتان را رنجانیدید، خون های بناحق ریختند و مرتکب گناهان شدید، بیایید و بگیرید.»(21)

درجای دیگری می فرماید: «مهدی در سال دوبار به مردم مال بخشد و درماه دوبار امور معیشت بر آنان دهد.... تا نیازمندی به زکات باقی نماند، و صاحبان زکات، زکاتشان را نزد محتاجان آورند، و ایشان نپذیرند، پس آنان زکات خویش در کیسه ها نهاده دراطراف منازل وخانه ها بگردند تا محتاجی را پیداکند، و مردم بیرون آیند و گویند: ما را نیازی به پول شما نیست... پس دست بخشش گشاید چنان که تا آن روز کسی آنچنان بخشش اموال نکرده باشد.» (22)

د - اجرای عدالت اجتماعی:

از ویژگی های منحصر به فرد دوران حکومت های مهدی(عج) که در احادیث و روایات معصومین(ع) فراوان ذکر شده و مورد تأکید و توجه قرار گرفته است، استقرار عدالت اجتماعی درتمام زوایای زندگی جامعه بشری از جمله عدالت در تقسیم بیت المال و توزیع ثروت های ملی و مردمی؛ می باشد. تعبیر «یملأالارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلماً و جوراً» تعبیر آشنایی است که ازطرق مختلف، در ده ها حدیث که دوران طلایی و زندگی ساز عصر ظهور را ترسیم می کنند؛ آمده است. در پرتو اصل محبوب عدالت اجتماعی است که نابسامانی های سیاسی، ستم اجتماعی و ظلم اقتصادی که زائیده نظام ظالمانه تبعیض، ستم و بی عدالتی است، سامان می یابد.
طبق حدیث شریفی از امام صادق(ع) لطافت و نسیم زندگی ساز عدالت اجتماعی در عصر ظهور، تا اقصی نقاط جهان و زوایای ناپیدای منازل و خانه های مردم نفوذ کرده، مأمن و مسکن آنان را گرما وحرارت ویژه ای خواهد بخشید.» (23) و در پرتو گرما ولطافت عدالت اجتماعی و بستر مناسب آن عصر و زمان است که دین و دنیای مردم؛ حیات انسانی و زندگی معنوی جوامع بشری، سرو سامانی گرفته و همه چیز، جان تازه ای خواهندگرفت.

فراهم آوردن رفاه و آسایش و ایجاد شرایطی که در آن، آحاد جامعه جهانی، کتاف زندگی داشته و اضطراب و نگرانی ازاین ناحیه احساس نکنند، درسرلوحه برنامه های کاری حکومت حضرت مهدی(عج) قراردارد. حضرت با توزیع عادلانه بیت المال و درآمدها و نظارت دقیق به دستگاه های اجرایی و اقتصادی حکومت، زمینه لازم، برای رفاه و آسایش همگانی را فراهم خواهندکرد. به گونه ای که ساکنان آسمان ها و زمین، از شرایط به وجود آمده، راضی و خشنود خواهندشد.

ابوسعید خدری می گوید: «پیامبر(ص) فرمود: به مهدی بشارت تان می دهم. او به هنگام اختلاف مردمان، ازمیان امت من ظهور خواهدکرد و ساکنان آسمان ها و زمین از او خشنود خواهندشد. او مال را درست درست تقسیم می کند. مردی پرسید: درست درست چیست؟ فرمود: میان همه به صورت مساوی(24) درحدیث دیگری می خوانم که: مهدی(عج) میان مردم، در تقسیم اموال، به مساوات رفتار می کند به طوری که دیگر نیازمند و محتاجی یافت نمی شود.» (25)

از مجموع آیات و روایات درخصوص عصر ظهور به این باور و استنباط می رسیم که با حاکمیت نظام عدالت گستر آن حضرت و نزول برکات آسمان ها و زمین و نظارت دقیقت بر امور اقتصادی، معضل بزرگ فقر و محرومیت که موثرترین عامل در بروز ناهنجاری اجتماعی، به حساب می آید، از جامعه بشری برچیده خواهدشد. و با ایجاد رفاه و آسایش موعود، پدیده های دزدی، تجاوز، بی عفتی، رشوه و اختلاس که مولود نامیمون فقر و تهیدستی است، ازبین رفته، ترس، نگرانی، اضطراب و ناامنی، جایش را به محیط صلح، صفا صمیمیت و امنیت خواهدداد

 

 


دانلود با لینک مستقیم


ارتباط با امام زمان(عج)

تحقیق در مورد دستگیری امام خمینی

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد دستگیری امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دستگیری امام خمینی


تحقیق در مورد دستگیری امام خمینی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:29

فهرست:

دستگیری امام خمینی

قیام پانزدهم خرداد قم

حمام خون در تهران

راه پیمایی در سایر شهرها

تلاش رژیم برای تغییر واقعیت

پانزدهم خرداد در مطبوعات جهان

پس از قیام پانزدهم خرداد 1342، مطبوعات خارجی به صورت های مختلف و با تیترهایی درشت، از این روز نام بردند. برای مثال روزنامه "دی ولت" در شماره 129 خود نوشت: "در تهران، صدها نفر کشته شده اند. دولت عَلَم، حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل، بر ضد طرفداران رهبر مسلمانان، [امام] خمینی که علیه اصلاحات شاه دست به اعتراض زده اند، وارد عمل شد". یا روزنامه "الاهرام" در 16 خرداد نوشت: "دیروز تهران در آتش خشم شعله ور شد... این، شدیدترین تظاهرات ضد شاه بود وهنگامی آغاز شد که رهبر دینی، روح الله خمینی و یاوران او دستگیر گردیدند".

 

پس از واقعه پانزدهم خرداد 1342، با وجود سانسورهای شدید دستگاه شاه، خبرهای دستگیری امام خمینی(ره) و قیام 15 خرداد؛ در مدت کوتاهی، تنها در سراسر کشور، که به فراتر از مرزها گسترش یافت و موجی از نفرت و خشم بر ضد شاه به راه افتاد. حوزه های علمیه نجف، کربلا و کاظمین، به حمایت از امام خمینی (ره)، تلگراف هایی به سران کشورهای اسلامی و سازمان های بین المللی مخابره و کشتار پانزدهم خرداد رژیم را به شدٌت محکوم کردند. تمام این جریان ها در حالی صورت می پذیرفت که در مطبوعات کشور هیچ خبری ازحقایق و وقایع منعکس نمی شد.

پس از واقعه خونین پانزدهم خرداد 1342 و کشتار مردم ایران، شخصیت های سیاسی و علمی نقاط  مختلف جهان، با صدور اطلاعیه هایی، مراتب اعتراض خویش را  اعلام می داشتند. از آن جمله می توان به اعلامیه اعتراض آمیز شیخ محمود شلتوت، مفتی و رئیس دانشگاه الازهر مصر اشاره کرد که شش روز پس از قیام پانزدهم خرداد صادر شد. در این بیانیه، دستگیری علما و اهانت به ساحت مقدٌس آنان، داغ ننگی بر پیشانی عالم انسانی معرفی گردیده است. وی طیٌ تلگرافی، خطاب به شاه خواست از تجاوز به حریم روحانیت و علمای اسلام خودداری کند وهر چه زودتر، علمای بازداشت شده را آزاد سازد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دستگیری امام خمینی