عنوان : وجوه افتراق اذن واجازه
و بررسی ماهیت فقهی وحقوقی ایفای دین از جانب غیر مدیون واستثنائات وارده برذیل ماده ی267 ق.م
عنوان : وجوه افتراق اذن واجازه و بررسی ماهیت فقهی وحقوقی ایفای دین از جانب غیر مدیون واستثنائات وارده برذیل ماده ی267 ق.م
عنوان : وجوه افتراق اذن واجازه
و بررسی ماهیت فقهی وحقوقی ایفای دین از جانب غیر مدیون واستثنائات وارده برذیل ماده ی267 ق.م
برای تحقق جرم افتراء باید جرمی به کسی نسبت داده شود و عمل مورد انتساب میبایست بر طبق قوانین حدود ، دیات ، تعزیرات و سایر قوانین متفرقه جرم تلقی شود .
بنابراین نسبت دادن ارتکاب یک عمل خلاف یا تخلف اداری ، انطباقی و یا انتظامی نمیتواند افتراء تلقی شود ، ولو اینکه به عنوان و جهت دیگری مانند توهین هتک حرمت و یا بهتان و تهمت و نشر اکاذیب و غیره قابل تعقیب باشد زمان تلقی شدن به عنوان جرم ، زمان انتساب اسناد در نظر گرفته میشود اگر چه بعداً از درجهی اعتبار ساقط شود .
علاوه بر این اسناد جرم باید صریح و روشن باشد پس نسبتهای کلی و غیر مشخص مانند آنکه فلان کس آدم کش است یا جانی یا هرزه یا فاسق است برای تحققجرم افتراء کافی نیست .
خلاصه آنکه باید در اثر اسناد نسبت به طرف اسناد سوء ظن نسبت به ارتکاب یک جرم معین برانگیخته شود و از این حیث است که گفته میشود صراحت در اسناد جرم شرط است .
ب) عینی بودن شخص طرف اسناد :
در این جرم باید شخص طرف اسناد جرم معین باشداین تعیین یا ممکن است با ذکر نام مشخصات او صورت بگیرد . یعنی صریح باشد و یا با اشاره و ایماء و علامت مشخص طرف انتساب معین گردد . مثلاً شخصی به جمعیتی بگوید د رمیان شما هر کس از همه بلند قامتتر است یا کوتاه اندامتر است یا لباسش از همه تیرهتر است و هر علامتی که شخصی را از میان جمع معین کند مرتکب فلان قتل گردیده است .
به هرحال به صراحت یا با توجه به علائم و اشارات و اوضاع و احوال باید طرف اتهام و افتراء مشخص گردد وگرنه گفتن آن که یکی از اهالی این شهر یا این روستا و یا حضار در این جمع و کنفرانس مرتکب قتل یا سرقت یا جرم دیگری شده است بدون اینکه هیچگونه قرینهای یا امارهای منظور گوینده را برای شنوندگان و یا آگاه شوندگان ازاتهام روشن سازد نمی توان عنوان افتراء به خود بپذیرد .
اگر افتراء نسبت به یک شخص حقوقی باشد چه وضعیتی پیش می آید .
مثلاً کسی بگوید که فلان موسسه یا شرکت یا سهامداران آن مال مردم را دزدیدهاند ، چه وضعیتی پیش می آید ؟
بدیهی است که چون این اشخاص حقوقی توسط هیأت مدیره یا مدیر عامل اداره میشوند که اشخاص حقیقی هستند میتوان اسناد و افتراء را با توجه به اقتضاء و قرائن امر متوجه گردانندگان و یا هیأت مدیره شخص حقوقی دانست .
ج: وسیلهی اسناد :
که به شرح آنها میپردازیم :
امضای مفتری نیز در نوشته علنی شده از طرف او ضرورتی ندارد .آنچه اهمیت دارد در این جا علنی شدن این نوشتههاست .
اگر نوشتهای متضمن افتراء به شخص یا اشخاص معین باشد علنی نشود یا حداقل برای آن اشخاص فرستاده نشود نمی توان آن را واجد اعتبار تحقق جرم شناخت .
ممکن است شخصی هزاران نسبت جرم به شخص یا اشخاصی در نوشتههایی که نزد خود دارد ، انتساب دهد ولی مادام که این نوشتههای در اختیار او علنی نشده است و برای کسی فرستاده نشده است جرمی صورت نگرفته است .
ج ) وسیله اسناد قسمت دوم :
2) انتشار اوراق :
انتشار اعم است از اینکه یک برگ یا هزاران برگ به در و دیوار چسبانده شود یا بدست افراد داد شود و یا برای آنها به هر طریق فرستاده شود نوسینده یا انتشار دهنده ممکن است که یک یا چند نفر باشند .
در صورتی که چندنفر انتشار اوراق شرکت داشته باشند ، طبعاً با توجه به ضوابط شرکت و معاونت درجرم ممکن است مسئول شناخته شده و مجازات شوند .
اما اگر انتشار به نام دیگری و بدون میل و ارادهی او و برخلاف میل و ارادهی شخص باشد ، شخص مسئولتی ندارد و انتشار دهنده مستقلاً مجرم است .
مقدمه 5 و6
سابقهی تاریخی افتراء 7 و8
فصل اول : تعریف اصطلاحی و لغوی افتراء 8 و9
بخش اول : عناصر تشکیل دهندهی جرم افتراء 10
بخش دوم : رکن قانونی 11 و 12
بخش سوم : رکن مادی 13 تا 24
بخش چهارم : رکن معنوی 25 و26
بخش پنجم : سیستم جزائی افتراء 27 و 28
فصل دوم : اشاعهی اکاذیب (مقدمه ) 29
بخش اول : ارکان جرم نشر اکاذیب 30
مبحث اول : رکن قانونی 31و32
مبحث دوم : رکن مادی 33 و34
مبحث سوم : رکن معنوی 35
مبحث چهارم : رژیم کیفری بزه نشر اکاذیب 36
فصل سوم : فرق افتراء و نشر اکاذیب37 تا 43
فهرست منابع و مآخذ 43