دانلود پروپوزال رشته علوم اجتماعی بررسی اعتبار، روایی پرسشنامه مدیریت زمان در بین مدیران و معاونان بافرمت ورد وقابل ویرایش در22صفحه
بیان مسئله
سالهاست که شرکتها به این نکته پی بردهاند برای موفقیت در کارشان چقدر حیاتی است که دو منبع کلیدی یعنی سرمایه و نیروی کار را درست اداره کنند. امروزه سومین منبع که ضرورت آن از دوتای دیگر کمتر نیست به این فهرست نیز اضافه شده است که همان زمان است. پژوهش ده ساله در مورد بسیاری از شرکتها مشخص کرده است که مدیریت زمان[1] یکی از مؤلفههای کلیدی در موفقیت مشترک است. آنها دریافتهاند که زمان از هزینهها، میزان فروش، میزان تولید یا بهبود محصول مهمتر است؛ زمان تقریباً بر تمام جنبههای تجارت، از تحویل تا تحقیق و رشد، از شکست دادن رقبا تا پاسخگویی به نیازهای مشتری، اثر میگذارد (لوئیس، 1377).
هدف علم مدیریت، جستجوی روشهای دستیابی مؤثر به اهداف در «زمان کوتاهتر» با «هزینه کمتر» است. با توجه به جایگاه انسان در علم مدیریت، این روشها متأثر از «فرهنگ ملی» است، که سازمان در فضای آن فعالیت میکند. یکی از شاخصها و معیارهایی که میتوان با آن در مورد ماهیت فرهنگ یک اجتماع یا سازمان قضاوت کرد، «مفهوم زمان» است، زیرا استفاده از زمان به عنوان یک «منبع» شاخص، برای کارآمدی «مدیریت» یک ملّت یا افراد سازمان است (خاکی، 1382).
«مدیریت زمان» سابقه خیلی زیادی ندارد، هر چند از اوایل قرن هفدهم جسته و گریخته به این موضع اشاره شد ولی تنها از اوایل قرن هیجدهم است که با دیدی علمی و روندی پیوسته، نظرات و ایدههایی از سوی متفکران ارائه شده است که اساس این تکنولوژی زندگیساز، محسوب میشود. در میان این دانشمندان، صاحب نظراتی مثل آدام اسمیت[2]، بنجامین فرانکلین[3] (معروف به پدر مدیریت زمان)، اِلی وتینی[4]، فردریک ویسنلور تایلور[5] و اخیراً استفن آر - کاوی[6] موقعیت برجستهای دارند. از سالهای 1950 به بعد، مدیریت زمان به عنوان رشته با اهمیتی مورد توجه قرار گرفت و از دهه 1970 شکوفا و نقش آن به قدری پررنگ شده است که در دنیای امروز، هیچ فرد یا مدیری بدون تسلط به این فن، نمیتواند امید چندانی به موقعیت در کار و گذران زندگی داشته باشد (راس جی، 1384).
مدیران منابع را به کار میگیرند ولی زمان منبعی است که برآنان میگذرد و مهارش در دست آنان نیست. چون زمان خریداری نمیشود و به تملک در نمیآید، زمان چرخه نیست و بازگشتی ندارد. مدیران وقتشناسی و هدفمند به اتکای دلایل موجّه و درست، به همراهی افرادی شایسته، در زمانی دقیق و مناسب به قصد رسیدن به هدفی صحیح فعالیتهای خود را آغاز میکنند و در طول راه با نظم و ترتیب دست به کارهای درست میزنند (بلانچارد و گاتری[7]، 1384).
امروزه متخصصان و دستاندرکاران در زمینه مدیریت، بحث جدیدی را تحت عنوان مدیریت مؤثر مطرح میکنند، بطوریکه در عصر ما کارآیی بیشتر و نتیجه بخشی بالاتر و بهرهوری فزونتر و تلاشهایشان در این راستا شکل میگیرد. در زمینه مدیریت مؤثر لاکت[8]، استوارت[9] و همکارانش و کوان[10]، مبانی نظری مدیریتی خویش را به ترتیب در کتابهای «مدیریت اثربخش»، «راهنمای مهارتهای مدیریت» و «مدیر خود اتکا» بیان کردهاند (کرمی مقدم، 1379).
در این نگرش جدید متخصصان معتقدند که یکی از شرایط لازم برای اثربخشی مدیران اعمال مدیریت زمان است، بطوریکه وقت برای هر مدیریتی که بخواهد در کارش به نتیجه اساسی برسد امری حیاتی میشود. الک مکنزی (1993)، خطاب به مدیران میگوید: همیشه گفتهاید وقت کافی نداشتیم، در حالیکه زمان کاملاً در اختیار شما بوده ولی آنچه نداشتهاید مهارتهای لازم برای تنظیم اوقات بوده است. اگر درصدد کنترل وقت خود هستید، باید علت وجودی این تمایلات قوی را بشناسید و راه اصلاح خویش را فراگیرید، چرا که قادر به ریشه کن کردن این خصوصیات نخواهید بود، ولی میتوانید آنها را تحت کنترل درآورید (راسجی، 1384).
با توجه به این مطلب که مدیریت زمان یکی از مباحث مهم و روز در مدیریت هر چیز برای رسیدن به اهداف مورد نظر است و از این رو که مدیریت زمان به مدیران کمک میکند، تا کنترل وقت خود را در دست گیرند و از طرف دیگر اکثر مدیران، از تراکم کاری زیاد و کمبود وقت متألم هستند و دلایل بسیار دیگر، این پژوهش تلاش دارد که اهمیت مبحث «مدیریت زمان» را در مورد تاکید قرار داده و آن را در امر مدیریت مطرح سازد.
این تحقیق به دنبال تهیه وسیله معتبر و روا برای سنجش مدیریت زمان مدیران در دستگاههای دولتی است تا بتوان با بررسی میزان مدیریت زمان مدیران از این ابزار در سایر مراکز و موسساتی که احساس نیاز به این امر را دارند، استفاده کرد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
این رویکرد که همواره با بشر همراه بوده است، این احساس را برای او به وجود آورده که از زمان عقب میماند و نمیتواند از آن به صورت مؤثر بهره گیرد. تاریخ به ما میگوید که مدیریت ضعیف زمان یک مسئله قدیمی است، مسئلهای که فناوری آن را به وجود نیاورده است و آن را نمیتواند حل کند. در شرایطی که ابزار بیشتری برای مدیریت زمان در اختیار نداریم و فرآیندهای اداری، بیشتر در پیچ و تاب تشریفات اداری و کاغذ بازی گم میشوند، مدیریت ضعیف زمان را کمتر میتوان مخفی کرد. مدیریت زمان موضوعی است که همه ما، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفهای، نیاز داریم با آن روبرو شویم تا در زندگی موفق شویم (جی، 1384).
زمان یک منبع محدود اقتصادی است و چگونگی تخصیص آن توسط مدیران به فعالیتهای گوناگون، جهت بهرهوری آنان و در واقع برای موفقیت سازمان حائز اهمیت است، بنابراین در میان سایر فعالیتهای مدیریتی استفاده مدیران از زمان میتواند برای سنجش اهمیت نسبی این فعالیتها به کار گرفته شود. در نهایت بدون پاسخ لازم به این سوال که آیا اساساً نحوه استفاده افراد از زمان صحیح است یا غلط، آگاهی از تخصیص زمان مدیریت نمیتواند در تشخیص عملکرد مفید یا غیرمفید در مدیریت زمان به ما کمک چندانی کند. تحولات سریع علمی و فنی و تغییرات اجتماعی و اقتصادی ما را وادار میکند که در محیط کار و خانواده برای انسجام کارها، دستیابی به اهداف و تطبیق با شرایط، درک صحیحی از زمان و تاثیرات آن بر کارهای روزمره و عملیات سازمان داشته باشیم (اشاگ لمی، 1376).
موفقیت یا شکست سازمان در گرو توانایی آن در تعریف یک استراتژی اثربخش برای کسب مزیت رقابتی پایدار جهت خلق ارزش بلندمدت است. برای کسب قابلیت رقابتپذیری، مدیران باید با اتخاذ تصمیمات مناسب در حوزههای تصمیم تولید و عملیات، اهداف عملکرد سازمان از جمله سرعت و انعطاف را تامین کنند. شرکتهایی که قبلا از طریق کاهش هزینه، تمایز، صرفهجویی به مقیاس و کیفیت رقابت میکردند، اکنون به دنبال کسب مزیت رقابتی به واسطه استراتژیهای مبتنی بر زمان هستند. چرخهای پیشرفت، موفقیت و توسعه اقتصادی – اجتماعی کشورها همواره با توسعه مدیریت زمان به حرکت درآمده است. اینکه چرا بعضی از کارکنان نسبت به دیگران تعدادی از سازمانها از دیگر سازمانها کارآمدترند، چرا بعضی از کشورها به کشورهای دیگر پیشی گرفتهاند، نیاز به پاسخ دارد (گیوی، 1386).
تهیه پاسخ برای اینگونه پرسشها و توجه به این مطلب که مدیریت زمان به ویژه در موسسات تحت پوشش دولت چندان نمود پیدا نکرده است نیازمند بررسی و تحقیق است. لذا این پژوهش در پی آن است که اهمیت مبحث مدیریت زمان را در امر مدیریت مطرح سازد. از این رو لزوم آشنایی مدیران با مبحث مدیریت خصوصاً مدیران و معاونان دستگاههای دولتی اجتناب ناپذیر است. برای دسترسی به این موضوع پژوهشگر سعی داشته به تهیه ابزاری معتبر و روا برای سنجش مدیریت زمان، میزان آن را اندازهگیری نماید. براساس نتایج حاصل از این پژوهش میتوان در انتخاب، انتصاب در برنامهریزیهای آتی نیروی انسانی و نیز توسعه مدیریت اقدامات موثرتری به عمل آورد و از این طریق به فرآیندها در بهبود بهرهوری که مهمترین پیامد اینگونه پژوهشهاست دست یافت.پروپوزال رشته علوم اجتماعی بررسی اعتبار، روایی پرسشنامه مدیریت زمان در بین مدیران و معاونان