فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد اصحاب کهف

اختصاصی از فایلکو مقاله در مورد اصحاب کهف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد اصحاب کهف


مقاله در مورد اصحاب کهف

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه8

 

اصحاب کهف

 

مقدمه

 

در داستان‌های اسلامی اصحاب کهف عده‌ای خداپرست بودند که پیش از اسلام در زمانهٔ پادشاهی کافر با نام دقیانوس زندگی می‌کردند و ایمان خود را مخفی نگاه می‌داشتند. اینان سرانجام از جبر حاکم روزگار به ستوه آمده همراه سگ خود به غاری رفتند. چون به غار رسیدند. خواب ایشان را در ربود پس حدود سیصد سال به خواب اندر همی بودند. و سگ ایشان بر در غار چنان بود که گویی بیدار است. پس از سیصدسال چون برخاستند خود پنداشتند که چند ساعتی بیش نخفته‌اندی. چون به شهر شُدند همه چیز را دیگرگونه یافتند. سرانجام به غار بازگشته و دیگر اثری از ایشان یافت نشد. مردم بر فراز غار آنها مسجدی ساختند.داستان ایشان نسبتاً به‌تفصیل در قرآن آمده‌است. [۱]

 

در بعضی روایات مرتبط با امام زمان شیعیان آمده‌است که «اصحاب کهف» رجعت کرده از یاران وی در آخر الزمان و هنگام ظهور خواهند بود.[

 

شرح داستان

 

   خصوصیات داستان را ارباب احادیث و تفاسیر، مختلف ذکر کرده اند. و ما شرح این قضیه را در اینجا طبق روایت وارده در «تفسیر علی بن إبراهیم قمی » ذکر می کنیم:

 

‎علی بن ابراهیم میگوید: حدیث کرد برای من پدرم از ابن ابی عمیر از ابوبصیر از حضرت امام صادق علیه السلام که آن حضرت فرمود: سبب نزول سوره کهف این است که طائفة قریش، سه نفر را بسوی نجران فرستادند تا از یهود و نصاری مسائلی را یاد بگیرند، تا آن مسائل را از رسول الله سؤال کنند.

 

آن سه تن عبارت بودند از نضربن حارث بن کلده و عقبة بن ابی معیط و عاص بن وائل.

 

این سه نفر حرکت کردند بسوی نجران، و به نزد علماء یهود در آنجا رفتند و در خواست تعلم مسائلی را از آنها نمودند.

 

علماء یهود گفتند: شما از محمد از سه مسأله پرسش کنید؛ اگر طبق مدارکی که در نزد ماست به شما پاسخ گفت، پس بدانید که او صادق و راستگو است؛ و سپس از یک مسألة واحد دیگری نیز سؤال کنید؛ اگر مدعی شد که میداند، بدانید که او کاذب و دروغگو است!

 

آن سه تن قرشی گفتند: آن مسائل چیست ؟

 

علماء یهود گفتند: از محمد بپرسید که آن جوانان و جوانمردانی که در زمان پیشین بوده اند، و از میان قوم و اهل شهر خود خارج شدند و غیبت نمودند و خوابیدند؛ چقدر خوابشان به طول انجامید تا آنکه از خواب بیدار شدند؟ و تعداد آنها چند نفر بوده است؟ و با آنها از غیر آنان چه بوده است؟ و داستان و قصة آنها چیست ؟

 

و دیگر بپرسید از موسی علیه السلام در وقتی که خداوند او را امر کرد که از آن عالم پیروی کند، و از او تعلم کند و فرا گیرد؛ آن عالم که بود؟ و چگونه از او تبعیت کرد؟ و داستان او با آن عالم چیست؟

 

و دیگر بپرسید از مردی که در گردش بود، و از محل غروب خورشید تا محل طلوع آنرا بپیمود تا به سد یأجوج و مأجوج رسید؛ آن مرد که بود؟ و داستان و قصة او چیست ؟

 

 

 

و سپس مفصلا آنها شرح این سه مسأله را برای آن سه نفر املاء کردند و گفتند: اگر محمد پاسخ شما را طبق آنچه ما برای شما شرح دادیم بیان کرد پس بدانید که او صادق است، و اگر بر خلاف این بیان کرد بدانید که کاذب است و تصدیق او را ننمائید!

 

قریش پرسیدند: پس آن مسأله چهارم کدام است ؟

 

یهود گفتند: از او بپرسید که قیامت چه موقع بر پا خواهد شد! اگر مدعی شد که من هنگام فرا رسیدن قیامت را میدانم، بدانید که دروغگو است! چون وقت قیامت را غیر از ذات خداوند تبارک و تعالی هیچکس نمیداند.

 

آن سه تن از نجران باز گشتند، و به نزد ابوطالب در مکه آمدند و گفتند: ای أبوطالب! فرزند برادر تو چنین می پندارد که از أخبار غیبیة آسمان بر او نازل میشود، و ما مسائلی داریم؛ اگر پاسخ ما را داد میدانیم که در دعوای خود صادق است، و اگر پاسخ نداد میدانیم که کاذب است!

 

أبوطالب گفت: از هر چه میخواهید از این مسائلی که مورد نظر شماست از او سؤال کنید. قریش از آن سه مسأله از رسول الله سؤال نمودند.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد اصحاب کهف

تحقیق در مورد اصحاب اخدود

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد اصحاب اخدود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اصحاب اخدود


تحقیق در مورد اصحاب اخدود

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه16

 

فهرست مطالب

 

قصه‌ اصحاب‌ اخدود

داستان اصحاب اخدود

اصحاب اخدود چه کسانى بودند؟

حاب اخدود

یکى از جماعت‏هاى الگو در قرآن، که با افتخار و عزت از آنها یاد شده است، کشتگان اخدود مى‏باشند. قرآن در سوره بروج از آنها و سرنوشت عبرت آموز، ومقاومت جانانه‏شان در راه عقیده توحیدى سخن گفته است؛

قُتِلَ أَصْحابُ الأُخْدُودِ * النّارِ ذاتِ الوَقُود * إِذ هُمْ عَلَیْها قُعُودٌ * وَهُمْ عَلى‏ ما یَفْعَلُونَ بِالمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ؛(1)

کشته شدند یاران گودال (خندق)؛ همان آتش مایه دار و انبوه. آن‏گاه که آنان بالاى‏آن‏خندق به تماشا نشسته بودند. و خود بر آنچه بر سر مؤمنان مى‏آوردند، گواه‏بودند.

ماجراى اصحاب اخدود از حیث تاریخى با اختلاف بسیار روایت شده است. طورى که نمى‏توان نظر قطعى درباره مصداق واقعى و زمان وقوع آن اظهار نمود.

هرچند در برخى ترجمه‏ها و تفسیرها اصحاب اخدود لقب کسانى دانسته شده که گروهى از مؤمنان را به خاطر عقیده و ایمان به توحید در گودال‏هاى آتش سوزانیده‏اند، اما مشهور این است که اصحاب اخدود همان مؤمنان شهیدند.(2)

1. اصحاب اخدود، اسوه جان نثارى در راه توحید

بارزترین صفت اصحاب اخدود که آنان را به مقام الگویى مى‏رساند، جانفشانى و فداکارى بى‏دریغ در راه اعتقاد توحیدى است.

 با پذیرفتن هر یک از روایات تاریخى موجود در مورد چگونگى و مصداق قصه اصحاب اخدود، آنچه مسلم و یقینى است، مقاومت و رشادت این گروه دربرابر تهدیدهاى جدى سرکردگان کفر است، که مى‏خواستند زندگى دنیا را به بهاى ایمان به آنها دهند و اینان بر ایمان خویش تا آخرین لحظه پاى فشردند؛

وَما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلّا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ العَزِیزِ الحَمِیدِ.(3)

و بر آنان عیبى نگرفته بودند جز اینکه به خداى ارجمند ستوده ایمان آورده بودند.

دیدگاه مشهور درباره ماجراى اصحاب اخدود که مورد اعتراف بیشتر مفسران و سیره‏نویسان است را به طور خلاصه از سیره ابن‏هشام مى‏آوریم:

ذونواس با سربازانش به‏سوى آنها رهسپار شد و به یهودیت دعوتشان کرد و میان کشته‏شدن ودین یهود، مختارشان ساخت.

 پس کشته شدن را برگزیدند و چاله‏هایى (اخدود) برایشان حفرنمود و بسیارى را سوزاند و بسیارى را با شمشیر کشت و مثله‏کرد تا به نزدیک بیست هزار شدند و آیات سوره بروج در شأن ذونواس و سپاهش نازل گشت.(4)

شرح بیشتر ماجرا، بنا به نقل على بن ابراهیم قمى در تفسیر سوره بروج چنین است:

اصحاب اخدود کشته شدند و سبب آن این بود که ذونواس آخرین پادشاه از ملوک حمیر، حبشیان را به حمله به سرزمین یمن واداشت و خود به دین یهود درآمد و حمیریان را به این آیین فرمان داد و خود را یوسف نامید. مدتى بدین‏سان گذشت تا بدو خبر رسید که در نجران بازماندگان قومى نصرانى به‏سرمى‏برند که دین عیسى و حکم انجیل را گردن مى‏نهند و پیشوایشان عبدالله بن بریامن است.

اطرافیان پادشاه، او را به عزیمت به سوى آن قوم و تحمیل آیین یهود برایشان تشویق کردند. پس حرکت کرد تا به نجران رسید و هر کس را بر دین نصرانیت بود، گرد آورد. آن‏گاه دین یهود را بر آنان عرضه کرد اما آنها امتناع کردند. وى با آنان مجادله نمود اما جز ابا و امتناع ندید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اصحاب اخدود

نقش دادرس و اصحاب دعوا در اداره ی امور موضوعی و حکمی در دادرسی مدنی

اختصاصی از فایلکو نقش دادرس و اصحاب دعوا در اداره ی امور موضوعی و حکمی در دادرسی مدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نقش دادرس و اصحاب دعوا در اداره ی امور موضوعی و حکمی در دادرسی مدنی


نقش دادرس و اصحاب دعوا در اداره ی امور موضوعی و حکمی در دادرسی مدنی

پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق

گرایش حقوق خصوصی

236 صفحه

چکیده:

تحول نظام ­های حقوقی مدرن نشان می­ دهد که بخش اعظم تلاش ها در عرصه ­ی دادرسی، آفرینش نظامی عادلانه و حقیقت مدار بوده است. رسیدن به این مطلوب، نیازمند طراحی شیوه ­ای دقیق و جامع از فرآیند دادرسی است که در آن هر یک از بازیگران دعوا، یعنی دادرس و اصحاب دعوا از امکاناتی برابر برای رسیدن به رأی برخوردارند. در این جهان ­بینی حقوقی، فرآیند دادرسی، یک نزاع برای پیروزی نیست، بلکه عرصه­ ی گسترده ­ای است که همکاری توأم با حسن نیت دادرس و اصحاب دعوا را می ­طلبد. در این میان، هدف این اثر توجه به بخشی از فرآیند دادرسی، یعنی امور موضوعی و حکمی است و در آن سعی شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که نقش دادرس و اصحاب دعوا در اداره ­ی امور موضوعی و حکمی چیست؟ مشاهده ­ی قوانین، اصول حاکم بر فرآیند دادرسی و دکترین حقوقی نشان می­ دهد که در حوزه ­ی امور موضوعی و امور حکمی، توزیع نقش ها تا حد زیادی متعادل است؛ هرچند برتری ­هایی وجود دارد و این برتری در زمینه­ ی امور موضوعی متعلق به اصحاب دعوا و در زمینه ­ی امور حکمی متعلق به دادرس است؛ اما این تفوق نسبی سبب نمی­ شود که نقش دادرس در اداره­ ی امور موضوعی و نقش اصحاب دعوا در اداره ­ی امور حکمی نقشی منفعل و کم اهمیت باشد. 

کلید واژگان : امور موضوعی، امور حکمی، اصل تعاون، اصل تغییرناپذیری دعوا


دانلود با لینک مستقیم


نقش دادرس و اصحاب دعوا در اداره ی امور موضوعی و حکمی در دادرسی مدنی