این پژوهش به بررسی موضوع تعیین عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت آموزش در دانشگاه ... پرداخته است. فرمت فایل PDF قابل تبدیل به WORD تعداد صفحات 79
پژوهش: تعیین عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت آموزش در دانشگاه ...
این پژوهش به بررسی موضوع تعیین عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت آموزش در دانشگاه ... پرداخته است. فرمت فایل PDF قابل تبدیل به WORD تعداد صفحات 79
مباحث مربوط به کارآفرینی به ویژه کارآفرینی دانشی عمر چندانی ندارند. در کشور ما با عنایتی که برنامهی سوم توسعهی
اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به موضوع کارآفرینی داشته است، تصویب طرح توسعهی کارآفرینی در دانشگاههای کشور (کاراد)
انجام شده که به فعالیتی نهایی در سطح برخی از دانشگاههای کشور منجر شده است. اگرچه آموزش به تنهایی زمینهساز توسعهی
کارآفرینی و ایجاد کسب و کار مؤثر نیست اما به عنوان جزئی از یکسیستم توسعه بسیار حائز اهمیت است.
مهمترین عامل توسعه در هر جامعهای عامل انسانی میباشد و برای نیل به توسعه پایدار و متوازن تربیت نیروی متخصص، کارآمد و
مورد نیاز بخشهای مختلف جامعه در نهادهای آموزشی به عنوان یک اصل اساسی و ضروری مطرح است. دانشگاهها و آموزشکدههای
فنی و حرفهای یکی از بخشهای مهم اقتصادی در برنامه توسعه به شمار می آید که از نقش و اهمیت بسزایی برخوردار است. نیاز روز
افزون به مهارتهای فنی که از ضروریات دستیابی دانشجویان به مهارت کارآفرینی است، ضرورت توسعه دانشگاههای کارآفرین و
بکارگیری روشهای نو و مفاهیم جدید در سیستم آموزشی را طلب میکند.
رهبران شرکتهای موفق ، در زمان کسب موفقیت سازمان خویش ، به شیشه نگاه می آنند زیرا در شیشه همکاران خود را می بینند و موفقیت سازمان را به آﻧﻬا نسبت می دهند . رهبران شرکتهای موفق ، درزمان شکست سازمان خویش ، به آیینه نگاه می آنند زیرا در آیینه فقط خود را می بینند و باور دارند که مسئولیت شکست بر عهده خود آﻧﻬا است .چگونگی مراحل جذب و اداره جذب نیرو در هر سازمان یکی از اساسی ترین وظایف در رابطه با اهداف شرکتها و موفقیت سازماﻧﻬا را برعهده دارد ؛ که با کمک مدیران سازماﻧﻬا میتواند سرنوشت شرکت را رقم زند . شخصیت مناسب کارکنان در سازماﻧﻬا شبیه به ابزار مناسب جهت انجام کار ؛ و جایگاه مناسب آﻧﻬا در سازمان مثل انجام دادن کاری مناسب برای آن سازمان میباشد ؛ و برای همسو بودن و مفید واقع گشتن با استراتژی شرکت نیازمند دارا بودن پرسنلی شایسته در محدوده زمانی مناسب و در سازمانی مطلوب هستیم.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:12
- تحلیل و نتیجهگیری
مقدمه
تحلیل و مدیریت ریسک
مهندسی ارزش
نمونه مطالعات
اثرگذاری مهندسی ارزش بر ریسک پروژهها
ایا، معایب و محدودیتهای استفاده از مدیریت ریسک در مهندسی ارزش
- نقش ابزارهای ریسک در فرآیند مهندسی
تعیین مبانی مطالعه
6-2-2- فاز تحلیل کارکرد و خلاقیت
3- فاز ارزیابی
- فاز توسعه
فاز ارائه
برنامهریزی جهت پاسخ به ریسکهای سیستم
نحوه محاسبه ریسک در کارگاههای مهندسی ارزش
چکیده
مدیریت ریسک و مهندسی ارزش هر دو پدیدههای نوظهور و جدیدی در ایران هستند. در ایران از طرفی با توجه به بحرانهای مکرر و کمبود روزافزون منابع، مدیریت نوین ناگزیر از استفاده از تمامی ابزارها و تواناییهای خویش در جهت دستیابی به اهداف میباشد. تقریباً تمام مدیران بهدنبال ابزاری هستند تا خطرات و پیامدهای ناشی از تصمیمات را تا حداقل ممکن کاهش دهد. مدیریت ریسک ابزار جدیدی است که در زمان کوتاه توانسته است جایگاه مناسبی برای خود پیدا کند. غیر از ابزارهای کمیسازی ریسک که بهدلیل محاسبات پیچیده مانع فراگیری همگانی آن میشوند، ابزارهای ساده و بررسی کیفی ریسک، ساده و برآمده از تفکر منطقی میباشد.
ترکیب عوامل مختلف طرح در پروژههای عمرانی به صورتی پیشبینی شده است که اغلب ریسکها به عوامل غیرتصمیمگیر منتقل میشود. با ترکیب سه عاملی (کارفرما، مشاور و پیمانکار) که ترکیبی معمول و جا افتاده میباشد، ریسکهای طراحی به مشاور طرح و ریسکهای اجرا به پیمانکار انتقال مییابد. در ترکیبهای چهارعاملی ریسکهای مدیریتی به مدیریت طرح و ریسکهای باقیمانده مدیریت به این دو عامل نیز انتقال مییابد. ظهور مهندسی ارزش و اجباریشدن آن در طرحهای پرهزینه و پیچیده، بهدلیل ماهیت دگراندیش آن و تفکر خارج از چهارچوب عادات و روشهای معمول و پذیرفته شده، موقعیت دشواری برای کارفرما ایجاد میکند.
توجه به این نکته ضروری است که در فرآیند تصمیمگیری برای اجرای پروژهها باتوجه به اینکه در کشور ما دولت، کارفرما و تصمیمگیر اجرای بسیاری از پروژههای عظیم میباشد، در بسیاری از مواقع محافظهکاری و ریسکگریزی غیرمنطقی مدیران دولتی سبب انتخاب گزینههای پرهزینه و کم ارزش گردیده است. دلیل این محافظهکاری و ریسکگریزی معقول ریشه در ریسکی که مدیران از گزینههای مختلف متصورند، باید جستجو نمود. این ریسکهای تصوری[1] بههمراه عدم آگاهی و دانش نسبت به طرحهای پیشنهادی و ریسکهای عناصر مختلف این طرحها سبب انتخاب گزینههای نابهینه و از بین رفتن فرصتها میگردد.
2-تحلیل و مدیریت ریسک
تعاریف مختلفی از ریسک ارائه شده است که میتوان از مهمترین آن به موارد ذیل اشاره نمود]1[:
مدیریت ریسک[2] یکی از بخشهای اصلی و جدانشدنی حرفه مهندسی میباشد. این مدیریت، فرآیندی سیستماتیک جهت تعریف، تحلیل و پاسخگویی ریسک سیستمها میباشد]2[. وظیفه مدیریت ریسک افزایش احتمالات و دوره تکرار رخدادهای مطلوب و کاهش احتمال وقوع رخدادهای نامطلوب و یا کاهش شدت اثرات منفی وقایع نامطلوب را دارا میباشد]1[. این فرآیند را میتوان یک فرآیند تصمیمگیری، جهت انتخاب و اجرای با صرفهترین تکنیکها و اقدامات در رویارویی با ریسکهای مختلف سیستم جهت به حداقل رساندن آن ریسک در سیستم دانست. مدیریت ریسک درباره حذف، کاهش، انتقال عواقب منفی حوادث و بهرهجستن از فرصتهای احتمالی سخن میگوید.
دلایلی را که معمولاً برای بکارگیری مدیریت ریسک برمیشمارند عبارتند از:
میتوان فرایند مدیریت ریسک را به مراحل زیر طبقه بندی نمود]3[:
مدیریت ریسک دربرگیرنده ارزیابی ریسکهای سیستم و قیاس با ریسکهای دیگر سیستم و با ریسکهای قابل قبول اجتماعی است که از این ارزیابی جهت تعیین مکانیزمهای کاهش شدت ریسک و یا مهار ریسک سیستم با در نظر گرفتن مسایل اقتصادی و فنی استفاده می گردد. ریسک قابلقبول اجتماعی پاسخی به نیاز جامعه برای برآورد کمّی ریسک تحمیلی و ابزاری برای برآورد ارزش جانی بدون استفاده از ارزش مادی میباشد]4[.
انتخاب بهترین تکنیکها برای مدیریت ریسک یکی از مراحل پر اهمیت فرآیند تصمیمگیری میباشد. در مرحله نظارت بر بهبود برنامه مدیریت ریسک، مدیریت توانایی بررسی روش بکارگیری و اجرای تکنیکهای انتخاب شده را بدست میدهد(شکل1).
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word)
تعداد صفحه:125
مدیر موفق و موثر
نظریههای انگیزش
مقدمه:
بارشد و گسترش روزافزون تکنولوژی این سوال برای مدیران مطرح است که چگونه امکان دارد سازمانی با وجود محدودیتهای گوناگون از حقوق و دستمزد گرفته تا تجهیزات و تکنولوژی پیشرفته، در عرصه رقابت بینالمللی ثبات خود را حفظ نماید و همچنان به جلو گام بردارد؟ برای چنین سوالی پاسخهای گوناگونی میتوان ارائه کرد که یکی از مهمترین آنها دراختیار داشتن نیروی انسانی کار آمد و با انگیزه است که میتواند دیگر مولفههای موفقیت هرسازمان را در اختیار بگیرد.
امروزه دیگر مدل مدیریت سنتی که در آن مدیر کنترل میکند و کارکنان تحت نظارت هستند، کارآمد نیست و نقش مدیریت به منظور ایجاد محیط کار توانمند، باید از چارچوب ذهنی، فرماندهی و کنترل محیط، به حبس مسؤلیت و احترام متقابل به کارکنان تبدیل شود.
همانطور که در ادبیات مدیریت بیان شده هر فرد برای انجام فعالیت به دوعامل اصلی دانش و انگیزه نیاز دارد. که درپرتو کسب این دو عامل میتوان انجام موفق هر فعالیت هدفمندی را پیش بینی کرد و د رمجموع افراد به واسطه این عوامل است که صاحب قدرت خواهند بود و با افزایش سطح این دو عامل هر سازمان میتواند تصویر روشنی از از آینده را برای دستیابی به اهدافش ترسیم نماید.
درفرن اخیر که شکاف بین پیشرفتهای علمی و فنی و سطح بهرهوری در کشورهای مختلف هر لحظه ژرفتر و عمیقتر مشود و سازمانها چون آبهای خروشان و گلآلود یک رود، همواره دستخوش تغیرات ناگهانی هستند و زمان آرامش و سکون کمتر احساس میشود، نقش نیروی انسانی با انگیزه و علاقهمند به کار به هیچ و به قابل چشمپوشی نیست. اکنون سازمانهای موفق در عرصههایی با بهکارگیری شیوهها و متدولوژیهای مدیریت نوین، تعهد و