فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد مقدمات سیر و سلوک اخلاق

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد مقدمات سیر و سلوک اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مقدمات سیر و سلوک اخلاق


تحقیق در مورد مقدمات سیر و سلوک اخلاق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه12

 

فهرست مطالب

 

2- خود شناسى در روایات اسلامى

3 - خود شناسى وسیله خداشناسى است

موانع خودشناسى

مقدمات سیر و سلوک

خودشناسى و خداشناسى

یکى دیگر از گامهاى نخستین در راه اصلاح نفس و تهذیب اخلاق و پرورش ملکات والاى انسانى، خود شناسى است.

چگونه ممکن است انسان به کمال نفسانى برسد و عیوب خود را اصلاح کند و رذائل اخلاقى را از خود دور سازد در حالى که خویشتن را آن گونه که هست نشناخته باشد!

آیا بیمار تا از بیمارى خود آگاه نگردد به سراغ طبیب مى‏رود؟

آیا کسى که راه خود را در سفر گم کرده، تا از گمراهى خویش با خبر نشود به جستجوى دلیل راه بر مى‏خیزد؟

آیا انسان تا از وجود دشمن در اطراف خانه‏اش با خبر نشود، اسباب دفاع را آماده مى‏سازد؟

به یقین پاسخ تمام این سؤالها منفى است، همین گونه آن کس که خود را نشناسد و از کاستیها و عیوب خویش با خبر نشود، به دنبال اصلاح خویش و بهره گیرى از طبیبان مسیحا نفس روحانى، نخواهد رفت.

با این اشاره به اصل مطلب باز مى‏گردیم، و رابطه خودشناسى و تهذیب نفس و همچنین رابطه خداشناسى و تهذیب نفس را مورد بررسى قرار مى‏دهیم.

1- رابطه خود شناسى و تهذیب نفس

چگونه خودشناسى سبب تهذیب نفوس مى‏شود؟ دلیل آن روشن است زیرا:

اولا: انسان از طریق خود شناسى به کرامت نفس و عظمت این خلقت‏بزرگ الهى و اهمیت روح آدمى که پرتوى از انوارالهى و نفحه‏اى از نفحات ربانى است پى مى‏برد; آرى! درک مى‏کند که این گوهر گرانبها را نباید به ثمن و بهاى ناچیز فروخت و به آسانى از دست داد!

تنها کسانى خود را آلوده رذائل اخلاق مى‏کنند و گوهر پاک روح انسانى را به فساد و نابودى


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مقدمات سیر و سلوک اخلاق

تحقیق درباره مطهری، آموزگار علم و اخلاق

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره مطهری، آموزگار علم و اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره مطهری، آموزگار علم و اخلاق


تحقیق درباره مطهری، آموزگار علم و اخلاق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:6

فهرست:

مطهری، آموزگار علم و اخلاق

مرتضی مطهری از برجسته‌ترین علما، فلاسفه و متفکران ایران در قرن چهاردهم هجری به شمار می‌رود. وی در خانواده‌ای روحانی در شهر فریمان استان خراسان در 1301ش. به دنیا آمد. پدرش شیخ محمدحسین مطهری نیز از علمای آنجا بود.
او خواندن و نوشتن را در مکتب و نزد پدرش آموخت. در فریمان به مدارس جدید رفت و علاقه فراوانی به آموختن از خود نشان داد. در 1311 در حالی که بیش از ده سال نداشت جهت فراگیری علوم اسلامی، عازم حوزه علمیه مشهد شد. در طول بیش از چهار سال اقامت در آن شهر، مقدمات علوم، فقه، اصول و منطق را فراگرفت و خود را آماده فراگیری حکمت و فلسفه نمود. از این رو برای شرکت در مجلس درس میرزا مهدی شهیدی رضوی، مدرس فلسفه الهی، روزشماری می‌کرد؛ اما این آرزو محقق نشد زیرا میرزا مهدی شهیدی در درگذشت و مطهری جوان نیز در پانزده سالگی برای ادامه تحصیل عازم حوزة علمیه قم گردید و از درس استادان بزرگی چون حضرات آیات: سید محمد‌تقی خوانساری، سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر، سید محمد‌داماد، حاج‌آقا حسین بروجردی به مدت پانزده سال استفاده کرد. همچنین از درس اخلاق، فلسفه و عرفان امام خمینی، علامه طباطبایی و آقا میرزا علی شیرازی سال‌ها بهره‌مند گردید. علاوه بر آن وی در یک حوزه درس خصوصی که علامه طباطبایی برای بررسی فلسفه مادی دراواخر دهه 1320 تشکیل داده بود، حضور یافت. کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم ـ که بعدها با پاورقی‌های استاد مطهری منتشر گردید ـ محصول همان جلسات است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مطهری، آموزگار علم و اخلاق

دانلود مقاله بررسی و سنجش مؤلفه‌های اخلاق کار و میزان رضایت ارباب رجوع

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله بررسی و سنجش مؤلفه‌های اخلاق کار و میزان رضایت ارباب رجوع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه :

 

اخلاق به عنوان تنظیم کننده روابط میان انسانها، همواره از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. در مدیریت نیز این سازوکار درونی، بدون آنکه نیاز به اهرمهای بیرونی داشته باشد، قادر است تا عملکردهای اخلاقی را در کارکنان تضمین نموده و سازمانی اخلاقی را بوجود آورد.
با اتکا به اصول اخلاقی، مدیران قادر می‌شوند تا تصمیم بگیرند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است، چه کسی در سازمان به راه درست می‌رود و چه کسی راه نادرست را می‌پیماید. بنابراین مدیر در انجام وظایف خود نظیر تصمیم‌گیری، ارزشیابی، نظارت، تشویق و تنبیه بدون وجود یک نظم اخلاقی در سازمان نمی‌تواند با قاطعیت عمل کند. (الوانی، 1379: 2-1)
در دهه‌های اول سده بیستم، سازمانها عمدتاً به فعالیتهای اقتصادی توجه داشتند. ( انتظار جامعه نیز همین بود)، اما از دهه‌های 1960 و 1970 به بعد انتظار جامعه از سازمانها به غیر از تولید و ارائه خدمات به رعایت اخلاقیات و مسئولیت آنها در قبال جامعه معطوف شد. امروزه تعاملات سازمانها به غیر از تعاملاتی که با کارکنان، سهامداران، رقبا، مشتریان، عرضه‌کنندگان مواد اولیه، اعتباردهندگان، عمده‌فروشان و خرده‌فروشان دارند، باید پاسخگوی افکار عمومی، رسانه‌های ارتباط جمعی، گروهها و انجمن‌های مختلف جامعه و ... نیز باشند. به عبارت دیگر تعاملات اولیه موجب ایجاد تعاملات ثانویه شده است. تعاملات ثانویه سرآغازی برای سازمان و رعایت اصول اخلاقی و مسئولیت‌های اجتماعی و نهایتاً پاسخگویی به خواسته‌های جامعه و ارباب‌رجوعان سازمانی فراتر از روابط اولیه است. (گیوریان، 1379: 35)
یک نکته مهم و ضروری در تبیین اخلاقیات، بستر ارزشی و اعتقادی و ایدئولوژیک جامعه‌ای است که اخلاق در آن مطرح می‌شود. با توجه به این نکته مهم، اندیشمندان مختلف تعاریف و تبیین‌های متفاوتی از اخلاقیات دارند. لذا باید اذعان نمود که اخلاق، بدون زمینه اعتقادی نقطه اتکائی نیست و اخلاق با عقیده پیوندی ناگسستنی دارد. (احمدی بیرجندی، 1375: 11 به نقل از معراج السعاده ملااحمد نراقی)
لذا بحث ایدئولوژی و ارزشهای حاکم بر جامعه زیربنای اساسی در پژوهشهایی این گونه است. ما در این تحقیق از منظر ارزشهای حاکم بر جامعه خود و ایدئولوژی اسلامی می‌نگریم و آنرا مبنای اساسی تعاریف خود قرار خواهیم داد.
بی‌گمان در هر سازمان و نهاد اجتماعی، مشاغل متعدد و متنوع وجود دارد. مشاغل گوناگون، همان¬گونه که از نظر جسمی دارای نیازها و آسیب‌هایی گوناگون¬اند، از جهت اخلاقی، روحی و روانی نیز دارای نیازها و آسیب‌هایی متفاوت و متنوع¬اند. (واثقی، 1384: 170)
انجام هر کاری و ایفای هر نقشی در موقعیتهای گوناگون اجتماعی و سازمانی، نیازمند به روحیه مثبت و اخلاق مناسب با همان موقعیت است. نیازها و آسیب‌های اخلاقی و روانی مشاغل، آن گونه که باید، شناخته نشده‌اند و از این رو، قانونمند و دارای چارچوب اجرایی نیز نیستند.
رفتار اخلاقی، مستقیم و غیر مستقیم به نفع شرکتها تمام می‌شود. یکی از منافع آشکار داخلی، کسب هرچه بیشتر رضایت خاطر کارکنان و ارتقاء انگیزه در آنهاست. از جنبه بیرونی، اخلاق سبب نیک نامی شرکت خواهد شد. نفع غیر مستقیم اخلاق در کاهش هزینه‌های ناشی از رفتار غیر اخلاقی از طریق رعایت مقررات قانونی در فعالیتهای کسب و کار است. (واثقی، 1384: 179)
لذا برای نهادینه‌سازی اخلاقیات در سازمان و رعایت مسئولیت¬های اجتماعی توسط تک تک افراد، توجه و توسعه اخلاقیات سازمانی بسیار لازم است. (گیوریان، 1379: 36) به همین منظور در این بررسی به دنبال تهیه معیارها و ضوابط اخلاق کار هستیم، تا با شناخت آنها و فوایدی که رعایت این ضوابط در توسعه رفتارهای بهینه‌ سازمانی و فردی در ارتباط با کسب رضایت ارباب‌رجوعان دارند بتوانیم راهکارهایی برای کاربردی کردن آنها در سازمان ارائه دهیم.

 

بیان مسأله :

 

اخلاق و اخلاقیات از بدو تولد بشر تا این زمان که عصر تکنولوژی و اطلاعات می‌باشد مطرح بوده است و مسأله‌ای نیست که بتوان آنرا چه در زندگی اجتماعی و چه در زندگی سازمانی نادیده گرفت. اهمیت این مسأله امروزه بیشتر نیز شده است، به ویژه در خصوص سازمان‌ها که ملزم هستند خود را علاوه بر پاسخگو بودن در قبال اعضای سازمان، ارباب‌رجوعان و افراد ذینفع، در قبال جامعه نیز پاسخگو بدانند و به همین خاطر بحث مسئولیت‌های اجتماعی و استانداردهای جهانی اصول اخلاقی - انسانی در اکثر دنیا بسیار مهم می‌باشد.
در هر حکومتی کلیة خدمات اداری به دست کارکنان و مستخدمین دولتی ارائه می‌گردد و کارکنان تنها گروهی هستند که افتخار خدمتگذاری در امور اداری را نسبت به مراجعین دستگاه‌های اداری کشور، به خود اختصاص داده‌اند. کارکنان دولت بازوان اجرایی حکومت‌ها در ارائه‌ی خدمات مطلوب و شایسته به جامعه بوده و دولت بدون همکاری این گروه هرگز در نیل به اهداف خود موفق نخواهد بود. آن چه که چارچوب خدمات و محدوده‌ی عمل کارکنان دولت را معین می‌سازد، قوانین و مقرراتی است که توسط قوة مقننه تصویب می‌گردد، هر چند پیشنهاد کننده‌ی آن مقررات، مراجعی در خارج از قوه‌ی مقننه باشند. در مواردی نیز محدوده‌ی وظایف کارکنان دولت توسط قوه مجریه و هیأت دولت معین می‌گردد که آن هم به تجویز قانون است. قوانین و مقرراتی که محدوده‌ی وظایف و نحوه ارائه‌ی خدمات اداری را معین نموده‌اند، مجازات تخطی از ضوابط را نیز پیش‌بینی کرده‌اند. با همة اینها «قانون الفاظ خشک و بی‌روحی است که بدون وجود تعهد و یک الزام درونی» و «بدون پشتیبانی مجموعه‌هایی از اصول اخلاقی مثبت»، «بدون پرورش منابع انسانی برخوردار از ویژگی‌های کیفی و وجدان کار» و «بدون رهبری و روش‌های مدیریتی ارزش‌مدار» قدرت بازدارندگی ندارند. زیرا «در قوانین و مقررات نمی‌توان همة تصمیم‌ها و اقدام‌های مدیران و کارگزاران بخش عمومی را در نظر گرفت و برای آنها شیوه و راه و روش انجام کار ارائه داد» (الوانی، 1377: 50)
اتزیونی معتقد است که بدون مراجعه به اخلاق و گفت و گوی اخلاقی، قانون اثربخش نخواهد بود. تنها هنگامی که گفت و گوی اخلاقی در میان شهروندان بارور و شکوفا شود، می‌توان انتظار داشت که قانون کارکرد داشته باشد. اتزیونی می‌گوید قانون همان تداوم اخلاقی در شکلی دیگر است او بر این باور است که گفت و گوهای اخلاقی زمان‌بر بوده و دیر نتیجه می‌دهد و ممکن است حتی 25 سال طول بکشد تا یک گفت¬وگوی اخلاقی تبدیل به قانون شود. او معتقد است که گفت¬وگوی اخلاقی را باید ساز و کار درونی کردن قانون بدانیم چرا که به دنبال آن و هنگام اجرای قانون دیگر نیازی به نیروی انتظامی نخواهد بود. او ساز و کار درونی کردن اخلاق را چنین شرح می‌دهد : «انسان هیچ گاه چیزی را درونی نمی‌کند مگر آنکه آن را درست بپندارد».(اتزیونی، 1380) دلیل دیگری که برای توجه به اخلاقیات و معیارهای اخلاقی در سازمان‌ها بیان شده است این است که کردار و رفتار کارگزاران و مدیران بخش عمومی در زیر ذره‌بین جامعه و همه‌ی مردم و سیاست‌مداران قرار دارد. بنابراین رفتار آنان باید به گونه‌ای باشد که درستی اعمال‌شان مایه‌ی مباهات و سربلندی نظام حکومتی و موجب رضایت جامعه باشد و در این راه مدیران و کارکنان بخش عمومی نیازمند الگوها، و چارچوب‌هایی ارزشی و اخلاقی‌اند که به صورت معیارهایی به رفتارها و اعمال آنان جهت دهد.» (الوانی، 1377: 50)
اخلاق یا اخلاقیات به عنوان مجموعه‌ای از اصول و ارزش‌ها که درستی یا نادرستی (خوبی و بدی) رفتارها و تصمیم‌های فرد یا سازمان را تعیین می‌کند،
در سال‌های اخیر تحت عنوان «اخلاق اداری» وارد عرصه ادبیات تئوریک مدیریت شده و مورد توجه و اقبال زیاد دانشگاهیان، سیاست‌مداران و مدیران سازمان‌های دولتی و خصوصی قرار گرفته است تا آنجا که به عنوان نوعی «نهضت اصلاح گرایانه» در سازمان‌های دولتی و خصوصی قلمداد شده است.
در کنار مسایل یاد شده درباره اخلاق یکی از مباحث مهم دیگری که مورد توجه مدیران سازمانها و سیاست¬مداران جامعه قرار می¬گیرد بحث رضایت ارباب‌رجوع از سازمانها می¬باشد.
روابط بین افراد در دوران اولیه مدیریتی نوعی فاصله که منجر به خصومت و دشمنی می‌شود بنا نهاده شده است. و به مرور زمان بر حسب رشد بشر و پذیرفتن کرامت انسانی جنبه‌های انسانی در آن نفوذ می‌کند، بگونه‌ای که امروز همه سازمانها و ادارات خدماتی، خدمت به مراجعین را محور فعالیت خود قرار داده¬اند. احتمالاً مطالبات مربوط به حقوق بشر و فعالیتهای اقتصادی آزاد و رقابت برای بقاء و توسعه از عوامل مهم در مشتری مداری و یا ارباب-رجوع گرایی است.
امروزه کمتر سازمان یا اداره¬ای را می¬توان یافت که خدمت درست به خدمت گیرنده را شعار خود قرار ندهد که این مهم در آینده به یک واقعیت قطعی و وظیفه اساسی علی¬الخصوص در کشورهای جهان سوم تبدیل خواهد شد.
نهادینه کردن این مهم در گرو خدمت صادقانه و جلب اعتماد عموم از طریق جلب رضایت آنها در ارائه خدمات صادقانه است. جهت¬گیری¬های تئوری¬های سازمان و مدیریت در طول تاریخ مبین این حقیقت است که انسان و ارزشهای والای انسانی به مرور زمان به عنوان بحث غالب، مورد توجه صاحب نظران در آمده است.
لذا با در کنارهم قرار دادن دو مبحث ذکر شده یعنی اخلاق و رضایت ارباب¬رجوع می¬خواهیم به این سؤال اساسی پاسخ دهیم که آیا توسعه و نهادینه کردن اخلاقیات در کار و در رفتار کارکنان سازمان¬ها به کسب رضایت ارباب-رجوع منجر خواهد شد؟ و رعایت اخلاقیات چه تأثیری در رضایت ارباب¬رجوع دارد؟ اما قبل از آن باید به سؤالات دیگری هم پاسخ گفت که، چگونه می‌توان اخلاق را در سازمان‌ها نهادینه یا درونی نمود ؟ معیارها و شاخص‌ها و یا به طور واضح‌تر مؤلفه‌های اخلاق کار چیست؟ و چه چیزهایی را رفتار اخلاقی در سازمان می‌نامیم؟

 

ضرورت بررسی موضوع :
مقام معظم رهبری در سال‌های اخیر تأکید فراوانی بر تقویت وجدان کار در میان افراد جامعه داشته‌اند و حتی یکی از پیام‌های نوروزی خود را به این امر اختصاص داده‌اند. از سوی دیگر مسؤولین کشور نیز به تناوب بر لزوم گسترش فرهنگ کار و تولید و شناخت عوامل خروج از کم کاری و بی‌علاقگی نسبت به کار تأکید کرده‌اند. در پیام رئیس‌جمهور به اولین سمینار تکامل فرهنگ کار در سال 1375 نیز بر ضرورت بازنگری در فرهنگ کار در جامعه ایران در راستای برنامه‌های توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور تأکید شده است. در قسمتی از آن پیام رئیس‌جمهور آمده است : «اهتمام دستگاه‌های فرهنگ‌ساز جامعه در زدودن سنت‌های غلط و اصلاح و گسترش احترام و ارزش کار، در توجه مردم به کار و تلاش تأثیرات شایسته‌ای خواهد داشت».
همچنین در این پیام یکی از وظایف مسؤولین و متصدیان کار در کشور فراهم آوردن زمینه مناسب برای سخت‌کوشی، خلاقیت، ابتکار و نوآوری، احساس تعهد و مسؤولیت‌پذیری در جامعه عظیم کار کشور ذکر شده است. در سخنان مقام معظم رهبری در نوروز 1385 نیز به طریقی اولی بحث از ارزش‌ها و تولید انسان کارآمد به میان آمده که همگی آنها حکایت از توجه به این امر دارد. همچنین در بررسی میزان بهره‌وری در کشور که بنابر نظر اکثر کارشناسان اقتصادی بسیار پائین است. لازم است فقدان فرهنگ و اخلاق کار مناسب در جامعه به عنوان یک معضل اقتصادی، اجتماعی تلقی شود و برای شناسایی بهتر وضع موجود از نظر فرهنگ و اخلاق کار و عوامل مؤثر بر آن مطالعات و بررسی‌هایی چه به صورت تحقیق و چه به صورت گفتگو در میان اندیشمندان انجام گیرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی و سنجش مؤلفه‌های اخلاق کار و میزان رضایت ارباب رجوع

تحقیق فلسفه اخلاق از دیدگاه ارسطو

اختصاصی از فایلکو تحقیق فلسفه اخلاق از دیدگاه ارسطو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق فلسفه اخلاق از دیدگاه ارسطو


تحقیق  فلسفه اخلاق از دیدگاه ارسطو

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:26

چکیده:

نوشته های ارسطو درباره فلسفه اخلاق ، ارج و اهمیت ویژه ای دارند و در دوران کنونی بیش از همه موضوع پژوهش و شرح و تفسیر بوده اند . ما در این زمینه اکنون سه نوشته در دست داریم : « اخلاق بزرگ » ، « اخلاق اودمس » ، « اخلاق نیکو ما خس» ، « اخلاق بزرگ » کوتاهترین نوشته ارسطو در این زمینه است و شاید علت نامگذاری آن ، این باشد که ابعاد طومارهای پاپیروس که این اثر بر آنها نوشته شده ، بزرگتر از اندازه معمولی است . تقسیمات این نوشته و عنوان آن نیز از دورانهای بعدی است . اما « اخلاق اودمس » را اکنون بیشتر ارسوشناسان ، نوشته ای ، هر چند یاره گونه ، از خود ارسطو می دانند ، کتابهای چهارم و ششم آن از میان رفته اند و ما آنها را اکنون در شکل تغییر یافته ای ، در کتابهای پنجم تا هفتم « اخلاق نیکو ما خس » می یابیم . همچنین دانسته نیست که علت نامگذاری آن چه بوده است ؛ اما یقیناً مؤلف آن ، اودمس ردسی ، شاگرد برجسته ارسطو ، نیست . شیوه نگارش آن نیز با سبک ارسطو فرق دارد . کتابی که اکنون از آن در دست است ، بازمانده اثر بزرگتری است . در این میان ، « اخلاق نیکوماخس» مهمترین و کامل ترین نوشته ارسطو درباره فلسفه اخلاق است . وی آن را یا به نام پدرش یا با احتمال قویتر ، به یاد پسرش که در جوانی مرده بود ، تألیف کرد . این کتاب از آخرین نوشته های ارسطوست و می توان حدس زد که پس از مرگ وی ، از سوی شاگردان مکتب او منتشر ، و به یاد پسر جوان مرده اش نامیده شده بود . به استثنای این نوشته بقیه نوشته های ارسطو ، همه در آغاز سخنرانیها و درسهای مستقلی بود که بعداً گردآوری و منتشر شد . از شیوه نگارش و طرز بیان در این نوشته ، پیداست که شکل کنونی آن به خود ارسطو باز می گردد . مشخصه اصلی آن ، ظرافت استدلال و ساختار اندیشه ای و لحن آرام و بی خصلت مجادله آمیز در عرضه کردن مسائل است .
این نوشته ده کتاب را در بر می گیرد . فشرده مطالب آن اینهاست :
کتاب یکم : خیر یا نیکی هدف اصلی از همه چیز است ؛ نظریات گوناگون درباره خیر ؛ برترین خیری که انسان از راه عمل می تواند بدان دست یابد ، زندگی سعادت آمیز است ؛ سعادت شکلی است از فعالیت روح هماهنگ ؟؟؟؟ فضیلت ؛  چگونگی کسب این فضیلت که برخی اخلاقی و برخی فکری و معنوی است . کتاب دوم ، فصل اول تا کتاب سوم ، فصل 8 : نظریات مختلف در باره فضیلت . کتاب سوم ، فصل 9 به بعد ؛ پژوهش درباره هر یک از فضائل اخلاقی ( بحثی جامعه شناسانه و پدیده شناسانه ) ؛ مبحث مهم « قاعده » یا هنجار یا فهم درست . . . کتاب ششم : فضیلتهای اندیشه ای یا عقلی ؛ مهارت هنری ( فنی ) ، شناخت یا علم ؛ هوشمندی عملی ؛ فرزانگی ( حکمت ) ؛ عقل . کتاب هفتم : بحث درباره شهوتها و چیرگی بر آنها ، یا چیره شده آنها بر انسان ؛ زیاده روی و انضباط ؛ درباره لذت . کتابهای هشتم و نهم : پژوهش درباره دوستی . کتاب دهم : درباره لذت و نظریات دیگران درباره آن . سپس بحث درباره اینکه زندگی فلسفی و زندگی سعادتمندانه یک زندگی برتر اخلاقی است و کوشش و تلاش طلب  می کند و بازی نیست ؛ برترین سعادت ، زندگی عقلانی و اندیشه ای است و شرط آن داشتن فراغ است و تنها گزیدگان می توانند به این هدف دست یابند . پس از آن بهترین زندگی ، زندگانی اخلاقی است ؛ اهمیت خیرهای بیرونی ؛ با نبود تندرستی و دیگر خیرهای بیرونی نمی توان سعادتمند زیست ؛ هر کس که به زندگی معنوی بپردازد ، به بهترین سعادت دست می یابد ؛ می توان از راه پرورش ، انسانی نیک شد ؛ انتقال به مبحث بعدی ، یعنی فلسفه جامعه و سیاست .
فلسفه اخلاق ارسطو به ویژه « اخلاق نیکوماخس » دیرپاترین و ژرف ترین تأثیر را در تفکر جهان غرب داشته ، و الگوی هر گونه اندیشه و پژوهش در زمینه اخلاق نظری و عملی به شمار می رفته است . ارسطو نخستین پایه گذار نظام ارزشمند و ضد ارزشها در تفکر غربی ، به شیوه ای واقعیت گرایانه و عقلانی بود . ارسطو شناختها یا دانشها را به دو دسته اصلی تقسیم می کند ؛ شناخت نظری و شناخت عملی ، هدف شناخت نظری « حقیقت » و هدف شناخت عملی کردار یا « کنش » است . از سوی دیگر ، دانشهای عملی نیز دارای دو بخش است : اخلاق و سیاست . فلسفه اخلاق درباره خصال فردی انسانها . به این اعتبار که در جامعه زندگی می کنند و سیاست درباره زندگی . رفتار و کردار اجتماعی انسانها پژوهش می کند . بدین سان فلسفه اخلاق ارسطو ، دارای خصلت اجتماعی و فلسفه سیاست وی دارای خصلت اخلاقی است . بنابراین فلسفه اخلاق ارسطو ، پیش از هر چیز ، با عمل یا کردار سر و کار دارد . کوشش برای شناخت خصلتهای انسانی هدفی در خود نیست ، بلکه وسیله ای است برای رسیدن به هدفی دیگر که آن کردار یا عمل انسانی است و از اینجاست که ارسطو ، اخلاق و سیاست را « فلسفه امور انسانی » می نامد . بدین سان هدف اصلی از فلسفه اخلاق روشن می شود ؛ ارسطو می گوید منظورش از نوشتن « اخلاق نیکو ماخس » بحثی نظری مانند کتابهای دیگر نیست ؛ زیرا پژوهش ما در این نیست که بدانیم فضیلت چیست ، بلکه در این است که از نیکان شویم ؛ چون اگر این نباشد ، آن پژوهش سودی ندارد ، پس لازم است که درباره کردارها پژهش کنیم که چگونه به آنها عمل کنیم . »
بر این پایه ، ارسطو می گوید : هدف هر هنر و هر پژوهش علمی ، مانند هر کنش و گزینشی ، گویی خیر ( نیکی ) است ؛ پی درست گفته اند که آنچه همه اشتیاق آن را دارند ، خیر است ؛ اما انسانها ، خیر را به شکلها و در چیزهای گوناگون جست و جو  می کنند ؛ بنابراین ، هدفهایشان نیز مختلف است و از آنجا که هدفها بسیارند و ما برخی را برای چیز دیگری انتخاب می کنیم . پس پیداست که همۀ هدفها کامل نیستند و بهترین چیز آن است که کامل باشد . بنابراین ، اگر یک چیز کامل هست ، مطلوب ما باید آن باشد و اگر این چیزها بسیار باشند ، باید کامل ترین آنها را جستجو کنیم .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق فلسفه اخلاق از دیدگاه ارسطو

تحقیق در مورد پیامبر و اخلاق

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد پیامبر و اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پیامبر و اخلاق


تحقیق در مورد پیامبر و اخلاق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:19

فهرست مطالب ندارد 

 

پیامبر و اخلاق

پیامبر اکرم مصداق زیبایی اخلاقی در اسلام هستند و برای آنکه بتوان به خوبی و شایستگی ویژگیها و خصوصیات اخلاقی ایشان را الگو قرار داد، باید به شناختی عمیق از آن حضرت نائل شد . محمد عمومی پژوهشگر پژوهشکده باقرالعلوم در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: در دین اسلام پیامبر اکرم(ص)، به عنوان الگو، درس های خداوند را برای ما که در کتاب قرآن از طرف خداوند فرستاده شده است، بیان کرد و خود نیز معلم این کتاب آسمانی شد، وظیفه ما این است که از پیامبر)ص) سرمشق بگیریم، هر شخصی که حضرت و خصوصیات اخلاقی ایشان را بشناسد خود را از جهت معرفت و اخلاق کامل کرده است. وی افزود: در گام اول از الگو قرار دادن رفتار پیامبر(ص)، در زندگی این امر مستلزم آن است که همه ابعاد وجودی ایشان برای ما قابل درک باشد و هنگامی که عمق وجودی پیامبر اکرم(ص) شناخته شد به طور ناخودآگاه تمام رفتارها شبیه رفتار پیامبر می شود لذا موضوع شناخت ویژگی های اخلاقی پیامبر(ص) بسیار مهم است. محمد عمومی با تأکید بر ضرورت شناخت پیامبر خوش خلقی را یکی از ویژگیهای بارز و ارزشمند آن حضرت عنوان کرد و یادآور شد: در مرحله بعد از شناخت خصوصیات اخلاقی پیامبر(ص)، ابعاد خوش خلقی از نظر مفهومی باید مورد بررسی قرار گیرند تا مصداقهای آن دچار اشتباه نگردند تا بدانیم که آیا تبسم داشتن بر لب خوش خلقی محسوب می شود یا اینکه معنای عمیق تری دارد. وی با اشاره به اینکه درون زیبا، و سیره و باطن نیک داشتن در بروز حسن خلق مؤثر است، تصریح کرد: با توجه به اینکه پیامبر اکرم(ص) درونی زیبا داشتند و بعد از شناخت این مطلب و روشن شدن قضیه، اراده و عزم مهم است هنگامی که شخص اراده و عزم می کند که پیامبر را الگوی خود قرار دهد آنگاه می تواند موفق باشد در واقع تا زمانی که اراده قوی وجود نداشته باشد کسی قادر نیست پیامبر را به عنوان الگو برای خود در نظر داشته باشد. وی گفت: در زمانی که پیامبر اکرم(ص) زندگی می کردند چه بسیار افرادی بودند که ایشان را به طور کامل می شناختند اما به این دلیل که اراده بهره گیری از حضرت را نداشتند هرگز نتوانستند پیرو بوده و در برخی موارد حتی گمراه نیز شدند و همچنین برعکس این قضیه نیز وجود داشت. وی با اشاره به مرحله بعدی از شناخت خوش خلقی پیامبر(ص)، اظهار داشت: مسئله دیگری که در زمینه شناخت بعد خوش خلقی پیامبر الزامی است مسئله استمرار و یک نوع نظارت و در اصل مراقبت از این ویژگی است که در مراحل بالا بدست آمده است بکارگیری و بهره مندی از این صفت نیازمند استمرار و محافظت از آن است. وی با اشاره به آثار بهره مندی از خوش خلقی، یادآور شد: اگر چنانچه قدم به قدم ویژگی خوش خلقی به کار گرفته شد، آثار فراگیر فراوانی در وجود فرد ظاهر می شود که در درونش آرامش ایجاد کرده، به او وسعت وجود بخشیده و وجودش را دریا دل می کند.

اخلاق نیکو از ویژگی های یک دوست خوب است. ( 3 )

 

تاریخ و ساعت : ۲۷ آبان ۱۳۸۵ - ۶:۲۳

کد خبر : 4294

 



7- اخلاق نیکو

حسن خلق آن است که فرد به اخلاق و صفات پسندیده انسانی و اسلامی مزین شده باشد و به خوی خوش و اخلاق نیکو اعمال و کردار خود را تطبیق دهد و نحوه برخورد و روابط خود را با دیگران تنظیم کند. اهمیت این خصیصه به قدری است که خداوند تبارک و تعالی پیامبرش را چنین توصیف کرده:

وَ اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم ( سوره قلم ، آیه 4 )

ای پیامبر در حقیقت تو به خلقی نیکو و عظیم آراسته ای .

از سوی دیگر آن حضرت نیز هدف از بعثت خود را اتمام مکارم اخلاق معرفی فرموده است که :

بُعِثتُ لِاُتَمَّمَ مَکارِمَ الاَخلاق

و ارزش بشر را به پنج چیز دانسته است : دین ، عقل ، حیا ، حسن خلق و ادب.

یکی از ویژگی های دوستان شایسته ، داشتن اخلاق نیکو است. زیرا آنان که پیمان رفاقت و انس و محبت با دیگران بسته و دست محبت یکدیگر را برای یک دوستی پایدار فشرده اند، تنها با اخلاق نیکو و خوش رفتاری است که می توانند دوستی هایشان را حفظ و تقویت کنند.

مولای آزادگان جهان حضرت علی بن ابیطالب ( ع) فرمود: من در شگفتم از کسانی که اشیاء و بردگان را با مال خویش می خرند ولی افراد آزاده و اشخاص را نمی خرند. پرسیدند یا علی چگونه می شود آزادگان را خرید؟ فرمود: با نیکی و خوش رفتاری. و پیامبر خدا (ص) فرمود:

أَلقِ أخاکَ بِوَجهٍ مُنبَسِط

با گشاده رویی و اخلاق نیکو برادر مؤمنت را ملاقات کن.

8- آزمایش

پس از بیان شرایط دوستی و این که چه کسانی را باید جهت معاشرت و دوستی بپذیریم ، این سؤال مطرح می شود که : چگونه می توان از وجود صفات مورد بحث در شخص مورد نظر اطمینان حاصل کرد و دانست که آیا انتخاب انجام شده انتخاب صحیحی بوده است یا نه ؟

در جواب باید گفت که اسلام برای این منظور، راه را روشن کرده و دستورالعمل لازم را ارائه فرموده است. اسلام یکی از شرایط انتخاب دوست را آزمایش شخص مورد نظر قرار داده و دوستی بدون آزمایش را صحیح ندانسته است.







حضرت علی (ع ) می فرماید :

مَن اِتَّخَذَ إَخاً بَعدَ حُسنِ الاختِبارِ دامَت صُحبَتُهُ وَتَإَکَّدَت مَوَدَّتُهُ وَمَن اِتَّخَذَ مِن غَیرِ اختِبارٍ أَلجَاَهُ الاضطِرارُ إِلی مُرافَقَةِ الأَشرار

کسی که پس از آزمایش ، دوستی برگزیند ، رفاقتش پایدار و موّدتش استوار خواهد ماند و کسی که ناسنجیده و بدون آزمایش با دیگران پیمان دوستی بندد ناچار ، به رفاقت اشرار و افراد فاسد تن در می دهد.

برای آزمودن افراد ، بهترین و مطمئن ترین راه ، بررسی عملکرد آنهاست. از آنجا که ایمان و عقل هر شخص در رفتار و کردار او نمایان می شود، با محک زدن اعمال می توان افراد را مورد آزمایش قرار داد ؛ خصوصاً در مواقعی که امکان ظاهرسازی در کار نباشد.

امام صادق (ع) می فرماید:

شیعیان را در سه مورد امتحان کنید:

1- در موقع نماز که چگونه از آن محافظت می کنند.

2- در مواردی که اسراری در پیش آنهاست چگونه آن را از دشمن ما حفظ می کنند.

3- در مواردی که اموالی دارند ؛ ببینید که آیا برادران خود را در اموالشان سهیم می کنند یا نه .

هر چند در شرایط عادی همواره امکان ظاهرسازی و فریب وجود دارد و نمی توان به صلاحیت اخلاقی یا اعتقادی افراد پی برد ؛ اما در شرایط خاص و بحرانی، خصلت های خوب و بد انسان به طور ناخودآگاه آشکار می شود و در آن موقعیت است که امکان ظاهرسازی و پنهان کردن حقایق از بین می رود.

امام علی (ع) می فرماید: مردم جز با امتحان شناخته نمی شوند. زن و فرزندت را در غیاب خود ، و دوست را در موقع مصیبت و سختی ، و خویشاوندان را در زمان جدایی ، و علاقه مندان را در زمان نیازمندی امتحان کن تا از این طریق قدر و منزلت تو نزد آنان روشن شود.

در پایان این بحث به یک نکته دیگر نیز باید اشاره کرد و آن این که منظور از امتحان این نیست که انسان همواره در حال امتحان کردن دوستان خود به سر ببرد ، بلکه به محض حصول اطمینان ، می توان از ادامه آن دست کشید و اقدام به دوستی کرد. بنابراین وقتی انسان شخصی را در مراحل مختلف آزمود و دست رفاقت و یکدلی به او داد و این دوستی سال های طولانی به درازا انجامید ، دیگر شایسته نیست که تا پایان عمر او را آزمایش نماید. زیرا نتیجه چنین رفتاری این است که به جای دوستی و محبت ، ملامت و کدورت جایگزین خواهد شد و از قدیم گفته اند که آزموده را آزمودن خطاست.

 

 

حسن خلق دو معنا دارد: معنای عام ومعنای خاص.[1]
حسن خلق به معنای عام عبارت است از مجموعه خصلت های پسندیده ای که لازم است انسان روح خود را به آنها بیاراید.
حسن خلق به معنای خاص عبارت است از خوشرویی، خوشرفتاری، حسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران. امام صادق ـ علیه السلام ـ در بیان حسن خلق به معنای خاص فرمود:
«
تُلَیِّنُ جانِبَکَ وَ تُطَیِّبُ کَلامَکَ وَ تَلْقی اَخاکَ بِبِِشرٍ حَسَنٍِ»[2]
حسن خلق آن است که برخوردت را نرم کنی و سخنت را پاکیزه سازی و برادرت را با خوشرویی دیدار نمایی.
در کتاب های اخلاق و روایات اسلامی هر جا سخن از حسن خلق است، اغلب مراد، همین معنای دوم است.
جایگاه حسن خلق در اسلام
دین مقدس اسلام، همواره پیروان خود را به نرمخویی و ملایمت در رفتار با دیگران دعوت می کند و آنان را از درشتی و تندخویی باز می دارد. قرآن کریم در ستایش پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«
اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ»[3]
بدرستی که تو به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شده ای.
حسن خلق و گشاده رویی از بارزترین صفاتی است که در معاشرت های اجتماعی باعث نفوذ محبت شده و در تأثیر سخن اثری شگفت انگیز دارد. به همین جهت خدای مهربان، پیامبران و سفیران خود را انسان هایی عطوف و نرمخو قرار داد تا بهتر بتوانند در مردم اثر گذارند و آنان را به سوی خود جذب نمایند. این مردان بزرگ برای تحقّق بخشیدن به اهداف‌ الهی خود، با برخورداری از حسن خلق و شرح صدر، چنان با ملایمت و گشاده رویی با مردم رو به رو می شدند که نه تنها هر انسان حقیقت جویی را به آسانی شیفته خود می ساختند و او را از زلال هدایت سیراب می کردند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمنده و منقلب می کردند.
مصداق کامل این فضیلت، وجود مقدّس رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ است. قرآن کریم، این مزیّت گرانبهای اخلاقی را عنایتی بزرگ از سوی ذات مقدس خداوند دانسته، می فرماید:
«
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ‌لَو کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لانْفَضوُا مِنْ حَولِکَ»[4]
در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرمخو شده ای و اگر خشن و سنگدل بودی، از گردت پراکنده می شدند.
بسیار اتفاق می افتاد که افراد با قصد دشمنی و به عنوان اهانت و اذیّت به حضور ایشان می رفتند ولی در مراجعت مشاهده می شد که نه تنها اهانت نکرده اند بلکه با کمال صمیمیت اسلام را پذیرفته و پس از آن، رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ محبوب‌ترین فرد در نزد آنان به شمار می رفت.
ارزشی که اسلام برای انسان خوشرفتار قائل است، تنها به مؤمنان محدود نمی شود، بلکه غیر آنان نیز اگر این فضیلت را دارا باشند، از مزایای ارزشی آن بهره مند می شوند. در تاریخ چنین آمده است:
علی ـ علیه السلام ـ از سوی پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ مأمور شد تا با سه نفر که برای کشتن ایشان هم پیمان شده بودند، پیکار کند. آن حضرت، یکی از سه نفر را کشت و دو نفر دیگر را اسیر کرد و خدمت پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ آورد. پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ اسلام را بر آن دو عرضه کرد و چون نپذیرفتند، فرمان اعدام آنان را به جرم توطئه گری صادر کرد. در این هنگام جبرئیل بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ نازل شد و عرض کرد: خدای متعال می فرماید، یکی از این دو نفر را که مردی خوش خلق و سخاوتمند است، عفو کن، پیامبر نیز از قتل او صرف نظر کرد، وقتی علّت عفو را به فرد مزبور اعلام کردند و دانست که به خاطر داشتن این دو صفت نیکو مورد عفو الهی واقع شده، شهادتین را گفت و اسلام آورد. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره اش فرمود:
او از کسانی است که خوشخویی و سخاوتش او را به سمت بهشت کشانید.[5]
حدود حسن خلق
از جمع بندی آیات و روایات و سیره معصومین ـ علیهم السّلام ـ به دست می آید. که حسن خلق از نظر آیین مقدّس اسلام «ارزش ذاتی» دارد، چه در برخورد با مؤمن باشد و چه در برخورد با کافر، اکنون برای روشن شدن حدود حسن خلق، موضوع را از چند جهت بررسی می کنیم:
الف ـ حسن خلق مؤمنان با یکدیگر
بدیهی است که خوشرفتاری مؤمنان با یکدیگر، یکی از ارزش های والای اخلاقی به حساب می آید. قرآن کریم، یاران رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ را به این صفت ستوده، می فرماید:
«
مُحَمَّدٌ رَسوُلُ اللهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ...»[6]
محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و در میان خود مهربانند.
براساس این آیه، مسلمانان باید نسبت به عموم امّت، مهربان و دلسوز باشند، با آنان خوشرفتاری نمایند، به کمکشان بشتابند، در غم و شادی مردم سهیم باشند و با چهره ای متبسم، مؤدّب و خوشرویی با آنان رو به رو شوند و از این راه سبب ترویج حسن خلق و پیوند با مردم شوند.
ب ـ با مجرمان و منحرفان
جرم و انحراف با روح شریعت، سر ناسازگاری دارد و از هر کس که سر بزند زیانبار است و خردمندان موظند از آن جلوگیری کنند و عقل و شرع می گوید؛ خندیدن به روی مجرم، کاری نابخردانه است. بنابراین مسلمانان ـ گرچه از خصلت زیبای حسن خلق برخوردارند ـ ولی مجرمان و منحرفان، شایسته چنین موهبتی نیستند و نباید لبخند را تأیید اعمال ناشایست خود بدانند. بلکه در این گونه موارد وظیفه اسلامی، عمل به نخستین مرحله نهی از منکر است که رویگردانی و نشان دادن حالت تنفّر و انزجار از عمل خلاف است و اگر خلافکار با ترشرویی و گرفتگی چهره ما دست از خلاف نکشد، نوبت به امر و نهی زبانی می رسد که البته در این مقام باید مستدّل، محکم، منطقی و در عین حال با خوش خلقی و ادب، خلافکار را نصیحت و موعظه کنیم چنان که قرآن مجید می فرماید:
«
اُدْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ و جادِلْهُم بالَّتی هیَ اَحْسَنُ...»[7]
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت کن و با آنها با نیکوترین وجه، مناظره نما.
در چنین مواردی باید به ذکر آیه یا روایت یا طرح قانون و مقررات یا بیان صلاح و مصلحت فرد و مملکت، همین طور بازگو کردن آثار ناهنجار گناه و خلاف و پیامدهای زیانبار آن، خلافکار را به اشتباهی که مرتکب شده واقف کرد تا آن را ترک گوید و باید دانست که حلاوت گفتار، خوشرویی، استدلال قوی و منطق در سخن و اخلاص و دلسوزی بیش از هر چیز دیگر برطرف مقابل تأثیر می گذارد و سبب اصلاح می شود.
ج ـ خوش خلقی و پرهیز از چاپلوسی
متأسفانه بعضی به دلیل عدم شناخت و آگاهی لازم، حسن خلق و رفتار نیکو را با تملّق و چاپلوسی اشتباه می گیرند و به نا حقّ به مدح و ستایش صاحبان زور و زر می پردازند و در برابر آنان کرنش و کوچکی می کنند و شخصیت و ارزش والای انسانی خود را لگدکوب می سازند و با کمال وقاحت نام این رفتار ناشایست را حسن خلق و رفق و مدارا با مردم می گذارند، نشانه چنین کسانی آن است که وقتی به افراد عادی و تهیدست می رسند، گشاده رویی و نرمخویی را فراموش می کنند و حتّی چهره ای عبوس و خشن به خود می گیرند. این صفت ناپسند نه تنها یک ارزش نیست، بلکه گناهی بزرگ است که موجب خشم خداوند می شود. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ در این باره می فرماید:
«
اِذا مُدِحَ الْفاجِرُ اهْتَزَّ الْعَرشُ وَ‌ غَضِبَ الرَّبُّ»[8]
هرگاه شخص فاجری ستایش شود، عرش الهی می لرزد و خداوند خشمگین می شود.
پس ضروری است که در برخوردهای اجتماعی خود، رفتار پسندیده را با چاپلوسی اشتباه نگیریم و افراد متخلّفی را که گاه درصددند با چرب زبانی و چاپلوسی، حق و باطل را بر ما مشتبه کنند، طرد کرده و خود را از نیرنگ آنان ایمن سازیم.
د ـ خوش خلقی و مزاح
یکی دیگر از موضوعات مرتبط با حسن خلق، بحث مزاح است. باید دانست که مزاح و شوخی در حدّی که موجب زدودن غم و اندوه و شاد کردن مؤمن باشد و به گناه و افراط و جسارت و سخنان زشت و دور از ادب کشیده نشود، عملی پسندیده است. آنچه در این باره از پیشوایان دین به ما رسیده، در همین محدوده است. پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
«
اِنّی لَاَمْزَحُ وَ لا اَقوُلُ اِلّا حَقّاً»[9]
من شوخی می کنم، ولی جز سخن حق نمی گویم.
شخصی به نام یونس شیبانی می گوید: حضرت صادق ـ علیه السلام ـ از من پرسید: مزاح شما با یکدیگر چگونه است؟ عرض کردم بسیار اندک! حضرت فرمود: «این گونه نباشید، چراکه مزاح کردن از حسن خلق است و تو می توانی به وسیله آن برادر دینی ات را شادمان کنی. پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز با افراد شوخی می کرد و منظورش شادکردن آنان بود[10]
هـ ـ حسن خلق آری، بی تفاوتی نه!
از نظر اسلام، حسن خلق هرگز به این معنا نیست که اگر با منکری رو به رو شدیم، در برابر آن سکوت کرده، لبخند بزنیم، یا در برابر اعمال زشت دیگران واکنش منفی نشان ندهیم. زیرا برخورد منفی و توأم با تندی و خشونت، زمانی مذموم و ناپسند است که پای بی اعتنایی به دین و ارزش های والای آن در میان نباشد وگرنه رنجیدن نزدیک ترین افراد به انسان نیز اگر به دلیل حفظ ارزش ها و پایبندی به آن باشد، نه تنها زشت نیست، بلکه در ردیف مهم ترین وظایف شرعی و از مراتب نهی از منکر است.

به فرموده امام علی ـ علیه السلام ـ :
«
اَمَرنا رَسوُلُ اللهِ ـ صلی الله علیه و آله ـ اَنْ نَلْقی اَهْلَ الُمَعاصی بِوُجوُهٍ مُکْفَهِرَّةٍ»[1]
پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ به ما دستور داده است که با معصیت کاران با چهره های عبوس روبه رو شویم.
آثار و فواید حسن خلق
حسن خلق دارای آثار و فواید فراوانی است. با بهره گیری از فرموده های پیشوایان بزرگوار اسلام به شمّه ای از آنها اشاره می کنیم:
الف ـ آثار دنیوی
1 .
پیوندهای دوستی را محکم و پایدار می کند. پیامبرگرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
«
حُسْنُ الْخُلْقِ یُثَبِّتُ الْمَوَدَّة»[2]
خوشرویی دوستی را پایدار می کند.
2 .
موجب آبادی سرزمین ها و طول عمر می گردد. امام صادق ـ علیه السلام ـ در این باره فرمود:
«
اِنَّ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدَّیارَ‌ وَ یَزیدانِ‌فِی الْاَعْمارِ»[3]
بدرستی که نیکوکاری و خوش خلقی، سرزمین ها را آباد می کند و بر عمرها می افزاید.
3 .
روزی را زیاد می کند. به بیان علی ـ علیه السلام ـ :
«
فی سِعَةِ الْاَخلاقِ کُنُوزُ الْاَرزاقِ»[4]
گنجینه های روزی در نرمخویی و گشاده رویی است.
4 .
موقعیت اجتماعی انسان را بهبود می بخشد. همان حضرت می فرماید:
«
کَمْ مِنْ وَضیعٍ رَفَعَهُ حُسْنُ خُلْقِهِ»[5]
چه بسیار فرد بی مقداری که خوشرویی اش او را برتری بخشیده است.
5 .
مشکلات و ناهمواری های زندگی را هموار می سازد؛ همان امام فرمود:
«
مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ»[6]
هرکس خلقش نیکو شد، راه های زندگی برایش هموار می گردد.
ب ـ آثار اخروی
1 .
موجب نیل به درجات عالی می شود؛ پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
«
اِنَّ الْعَبْدَ لَیَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ عَظیمَ دَرجاتِ الاخِرَةِ وَ اَشْرَفَ‌ الْمَنازِلِ وَ اِنَّهُ ضَعیفُ الْعِبادَةِ»[7]
به درستی که بنده، در سایه خوش خلقی خود به درجات بزرگ و مقامات والایی در آخرت می رسد، با آنکه عبادتش ضعیف است.
2 .
حساب را آسان می کند؛ امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«
حَسَّنْ خُلْقَکَ یُخَفِّفِ اللهُ حِسابَکَ»[8]
اخلاقت را نیکو کن تا خداوند حسابت را آسان کند.
3 .
آمرزش گناهان؛ امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
«
اِنَّ الْخُلْقَ الْحَسَنَ یُمیثُ الْخَطیئَةَ کَما تُمیثُ الشَّمْسُ الْجَلیدَ»[9]
بدرستی که اخلاق نیکو لغزش ها را ذوب می کند همان گونه که آفتاب یخ را.
4 .
ورود به بهشت؛ رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
«
اَکْثَرُ ما تَلْجُ بِهِ اُمَّتیَ الْجَنَّةَ تُقْوی اللهِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ»[10]
بیشترین امتیازی که امت من به سبب داشتن آن به بهشت می رود، تقوای الهی و خوش خلقی است.

 

[1] . جامع السعادات، ج 1، ص 342 ـ 343.
[2] .
بحارالانوار، ج 71، ص 389.
[3] .
قلم (68)، آیه 4.
[4] .
آل عمران (3)، آیه 159.
[5] .
بحارالانوار، ج 71، ص 390.
[6] .
فتح (48)، آیه 29.
[7] .
نحل (16)، آیه 125.
[8] .
بحارالانوار، ج 77، ص 152.
[9] .
بحارالانوار، ج 16، ص 298.
[10] .
اصول کافی، ج 2، ص 663.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پیامبر و اخلاق