20 صفحه اول پایان نامه شامل فهرست و فصل اول
بررسی تطبیقی سیمای زن در شعر احمد شاملو و نزار قبانی
20 صفحه اول پایان نامه شامل فهرست و فصل اول
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه28
احمد سمیعی گیلانی
شعر نو فارسی را، بهویژه طاعنان، رهآورد روشنفکرانی دانستهاند که از ادبیات غرب، بهخصوص ادبیات فرانسه متأثر بودند. این اَنگ بیگانهبینی با واقعیتی قرین شد که به ظاهر مؤید آن بود. در حقیقت، نوپردازان و، در را‡س آنان، نیما عموماً با آثار شاعران فرانسوی، مستقیم یا از راه ترجمه، آشنایی داشتند. بهعلاوه، نخستین نشانههای تجدد در شعرفارسی با نهضت مشروطیت پدیدار گشت که خود آن نیز ارمغان غرب شمرده میشد و در دورانی آغاز شده بود که روابط فرهنگی با غرب و بالاخص فرانسه، بهواسطه استادان خارجی دارالفنون و بر اثر مسافرت عدهای از ایرانیان به اروپا برای تحصیلات عالیه وسعت یافته بود. در همین اوان بود که جنبش ترجمه رونق گرفت و، در جنب نشرترجمه آثار داستانی، سرودههای شاعران فرانسوی و آلمانی نیز جسته گریخته در مطبوعات درج و منتشر میشد.
بدین سان، قراینی در تأیید نظر آنان که اصالت شعر نو فارسی را منکر بودند و برای آن در مرزوبوم خود خاستگاهی قایل نبودند و حتی آن را حرکتی قهقرایی تلقی میکردند وجود داشت.
اکنون این پرسش پیش میآید که این قول تا چه حد پذیرفتنی است و آیا صرف این واقعیت که توسعه روابط فارسیزبانان با غرب خواهناخواه، اگر نه در ایجاد، دست کم در تقویت و تشحیذ نهضت تجدد در ایران مؤثر بوده اصالت این نهضت را نفی میکند و آیا برای پذیرفتاری تأثیر غرب زمینهای مساعد در کشور ما وجود نداشته و اگر داشته - که مسلماً داشته - این زمینه چه بوده و چگونه پدید آمده است؟
برای پاسخ دادن به این پرسش، ما، در این مقام، درگیر سوابق تاریخی نهضت تجدد، که همه شئون حیات ملی را در بر میگیرد، نمیشویم و تنها به آنچه با تجدد ادبی، بالاخص با شعر نو، ربط پیدا میکند میپردازیم.
برای رسیدن به پاسخی روشن، لازم میدانیم مسیر تطور شعر فارسی را مرور کنیم و امیدواریم که این مرور، هر چند به غای
احمد سمیعی گیلانی
شعر نو فارسی را، بهویژه طاعنان، رهآورد روشنفکرانی دانستهاند که از ادبیات غرب، بهخصوص ادبیات فرانسه متأثر بودند. این اَنگ بیگانهبینی با واقعیتی قرین شد که به ظاهر مؤید آن بود. در حقیقت، نوپردازان و، در را‡س آنان، نیما عموماً با آثار شاعران فرانسوی، مستقیم یا از راه ترجمه، آشنایی داشتند. بهعلاوه، نخستین نشانههای تجدد در شعرفارسی با نهضت مشروطیت پدیدار گشت که خود آن نیز ارمغان غرب شمرده میشد و در دورانی آغاز شده بود که روابط فرهنگی با غرب و بالاخص فرانسه، بهواسطه استادان خارجی دارالفنون و بر اثر مسافرت عدهای از ایرانیان به اروپا برای تحصیلات عالیه وسعت یافته بود. در همین اوان بود که جنبش ترجمه رونق گرفت و، در جنب نشرترجمه آثار داستانی، سرودههای شاعران فرانسوی و آلمانی نیز جسته گریخته در مطبوعات درج و منتشر میشد.
بدین سان، قراینی در تأیید نظر آنان که اصالت شعر نو فارسی را منکر بودند و برای آن در مرزوبوم خود خاستگاهی قایل نبودند و حتی آن را حرکتی قهقرایی تلقی میکردند وجود داشت.
اکنون این پرسش پیش میآید که این قول تا چه حد پذیرفتنی است و آیا صرف این واقعیت که توسعه روابط فارسیزبانان با غرب خواهناخواه، اگر نه در ایجاد، دست کم در تقویت و تشحیذ نهضت تجدد در ایران مؤثر بوده اصالت این نهضت را نفی میکند و آیا برای پذیرفتاری تأثیر غرب زمینهای مساعد در کشور ما وجود نداشته و اگر داشته - که مسلماً داشته - این زمینه چه بوده و چگونه پدید آمده است؟
برای پاسخ دادن به این پرسش، ما، در این مقام، درگیر سوابق تاریخی نهضت تجدد، که همه شئون حیات ملی را در بر میگیرد، نمیشویم و تنها به آنچه با تجدد ادبی، بالاخص با شعر نو، ربط پیدا میکند میپردازیم.
برای رسیدن به پاسخ
احمد سمیعی گیلانی
شعر نو فارسی را، بهویژه طاعنان، رهآورد روشنفکرانی دانستهاند که از ادبیات غرب، بهخصوص ادبیات فرانسه متأثر بودند. این اَنگ بیگانهبینی با واقعیتی قرین شد که به ظاهر مؤید آن بود. در حقیقت، نوپردازان و، در را‡س آنان، نیما عموماً با آثار شاعران فرانسوی، مستقیم یا از راه ترجمه، آشنایی داشتند. بهعلاوه، نخستین نشانههای تجدد در شعرفارسی با نهضت مشروطیت پدیدار گشت که خود آن نیز ارمغان غرب شمرده میشد و در دورانی آغاز شده بود که روابط فرهنگی با غرب و بالاخص فرانسه، بهواسطه استادان خارجی دارالفنون و بر اثر مسافرت عدهای از ایرانیان به اروپا برای تحصیلات عالیه وسعت یافته بود. در همین اوان بود که جنبش ترجمه رونق گرفت و، در جنب نشرترجمه آثار داستانی، سرودههای شاعران فرانسوی و آلمانی نیز جسته گریخته در مطبوعات درج و منتشر میشد.
بدین سان، قراینی در تأیید نظر آنان که اصالت شعر نو فارسی را منکر بودند و برای آن در مرزوبوم خود خاستگاهی قایل نبودند و حتی آن را حرکتی قهقرایی تلقی میکردند وجود داشت.
اکنون این پرسش پیش میآید که این قول تا چه حد پذیرفتنی است و آیا صرف این واقعیت که توسعه روابط فارسیزبانان با غرب خواهناخواه، اگر نه در ایجاد، دست کم در تقویت و تشحیذ نهضت تجدد در ایران مؤثر بوده اصالت این نهضت را نفی میکند و آیا برای پذیرفتاری تأثیر غرب زمینهای مساعد در کشور ما وجود نداشته و اگر داشته - که مسلماً داشته - این زمینه چه بوده و چگونه پدید آمده است؟
برای پاسخ دادن به این پرسش، ما، در این مقام، درگیر سوابق تاریخی نهضت تجدد، که همه شئون حیات ملی را در بر میگیرد، نمیشویم و تنها به آنچه با تجدد ادبی، بالاخص با شعر نو، ربط پیدا میکند میپردازیم.
برای رسیدن به پاسخی روشن، لازم میدانیم مسیر تطور شعر فارسی را مرور کنیم و امیدواریم که این مرور، هر چند به غایت اجمالی، راه یا بهتر بگوییم راههایی را که شعر فارسی از آغاز تا به امروز پیموده نشان دهد و ما را به این نتیجه برساند که شعر نو، اگر هم طریق جدیدی اختیار کرده، از جهاتی - آنهم جهات اساسی - از اجمالی، راه یا بهتر بگوییم راههایی را که شعر فارسی از آغاز تا به امروز پیموده نشان دهد و ما را به این نتیجه برساند که شعر نو، اگر هم طریق جدیدی اختیار کرده، از جهاتی - آنهم جهات اساسی - از شعر نو، اگر هم طریق جدیدی اختیار کرده، از جهاتی - آنهم جهات اساسی - از
تربت جامی ها، مردمی خون گرم، مهمان نواز، متدین، سخت کوش، وطن دوست و مرز دارند. تبار آنان آریایی و زبانشان فارسی با گویش شیرین محلی تربتی است. بیشتر مردم این شهر مسلمان و پیرو مذاهب شیعه جعفری و سنی هستند. شهرستان تربت جام در سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375 هـ . ش، 210.349 نفر جمعیت داشته است. صنایع دستی شهرستان تربت جام را قالی و قالیچه بافی، کرباس بافی، پلاس بافی، جوال و خورجین بافی، بافتن دستمال و چادرشب و ظروف سفالین تشکیل می دهد. از روزگار کهن صنعت فرش بافی در این شهرستان رواج داشته است و جنبه صادراتی دارد. دار قالی ها معمولا در خانه ها برپا می شود و کارگاههای قالی بافی نیز در این شهرستان به فراوانی وجود دارند. قالیها با طرح قالی مشهد در رنگ های لاکی، قرمز دانه و قهوه ای نیز به بازار عرضه میشود. آرامگاه شیخ جام، پل خاتون، تپه جهانگیر آباد، تپه سراب، تپه شور قلعه، تپه صدر آباد، تپه طلایی، تپه قشه توت، تپه گرماب، تپه گلارچه، تپه گنج آباد، خواجه حسام، قلعه استای، قلعه زور آباد، قلعه فیض آباد، قلعه گبری، قلعه گوش لاغر، قنقر، کاریز دیوان، گلار صارم و مسجد خواجه عزیزالله مکان های دیدنی و تاریخی این منطقه را تشکیل میدهند.
مشخصات جغرافیایی
شهرستان تربت جام، با پهنه ای حدود 8362 کیلومتر مربع، در شمال خاوری استان خراسان رضوی، در کنار مرز ایران و افغانستان، در مسیر راه مشهد – اسلام قلعه، از نظر جغرافیایی در 35 درجه و 14 دقیقه پهنای شمالی و 60 درجه و 38 دقیقه درازای خاوری و بلندی 928 متر از سطح دریا قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان سرخس، از باختر به شهرستان های مشهد، فریمان و تربت حیدریه، از جنوب به شهرستان تایباد و از خاور به افغانستان محدود است. هوای تربت جام معتدل است و بیش ترین درجه حرارت در تابستان ها به 40 درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستان ها به 13 درجه زیر صفر می رسد. میانگین باران سالیانه آن، حدود 254 میلیمتر است. تربت جام در مسیر راه آسفالته مشهد – تایباد قرار گرفته و به درازای 162 کیلومتر به سوی شمال باختری به مشهد و به درازای 62 کیلومتر به سوی جنوب به شهر تایباد میپیوندد. دو راه شنی نیز از این شهر به سوی شمال خاوری، به درازای 171 کیلومتر به صالح آباد و دیگری به سوی جنوب خاوری، به درازای 35 کیلومتر به قلعه حمام کشیده شده است.
وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
تربت جام از روزگار باستان تاکنون به نام های گوناگونی چون «بوزگان»، «بوزیگان»، «بوزجان»، «پوچکان»، «زام»، «سام»، «جام»، «تربت شیخ جام» و «تربت جام» خوانده شده است. شهری باستانی به نام «بوزیگان» و یا « بوزگان» از سده 3 پ. م تا سده 2 هـ . ق، در کنار شهر کنونی وجود داشته که ظاهرا در اثر زلزله از بین رفته است. شهر کنونی از حدود سده 3 هـ . ق، ایجاد و اندک اندک گسترش یافته است. این شهر پس از باز سازی و آبادی دوباره، «بوزجان» یا «پوچکان» نامیده شده و کرسی ناحیه جام، (به گویش شمالی قهستان «زام» یا «سام») گردیده است. شهر تربت جام نیز مانند شهر تربت حیدریه به نام شیخ بزرگی که در آن به خاک سپرده شده سرشناس است. شیخ احمد جام، مقلب به ژنده پیل، از عارفان نامی سده 5 هـ . ق، بود و نام کنونی شهر به مناسبت تربت یا آرامگاه وی «تربت شیخ جام» و «تربت جام» نامیده شده است.
تربت جام از روزگاران کهن از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. اهمیت تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و بازرگانی آن، از سده 3-4 هـ . ق، نمایان گشته، و در زمان زندگی شیخ احمد جام (44- 536 هـ . ق) یعنی سده های 5 و 6 هـ
. ق، شکوفا شده است.تربت جام در سده های 7 و 8 هـ . ق، هم زمان با یورش مغول و تیمور لنگ آسیب زیادی دید. تربت جام در دوران صفوی به ویژه شاه عباس بزرگ، اهمیت نظامی یافته و در آن، امنیت و آرامش برقرار بوده است. اما در اواخر این دوران و در زمان شاه ساطان حسین صفوی (1105- 1135 هـ . ق) اوزبک ها و افغان ها به مرزهای خاوری ایران، از جمله ناحیه تربت جام، دست اندازی کردند. سرانجام سرداری از خاور ایران، به نام نادر قلی افشار برخاست و افغان ها را از ایران راند و خود در 1148 هـ . ق، پادشاه ایران شد. در زمان نادر شاه افشار، ایران بار دیگر توانمند شد و نه تنها مرزهای خاوری آن، از یورش اوزبک ها، افغان ها و ترکمانان در امان ماند، بلکه به سال 1153 هـ . ق / 1740 م، آن سوی رود جیحون یا آمودریا و قلمرو اوزبک ها، یعنی خوارزم و بخارا هم مطیع نادر شاه و حکومت ایران شد. با درگذشت نادر شاه در سال 1160 هـ . ق، بار دیگر نا آرامی در خراسان آغاز گشت و تا اوایل سده 13 هـ . ق، ادامه یافت.
کریم خان زند، که در شیراز بر ایران حکومت می کرد، به احترام نادر شاه افشار، خراسان را هم چنان در دست فرزندان نادرشاه باقی گذاشت. بعدها آقا محمد خان قاجار خراسان، از جمله تربت جام را، در 1210 هـ . ق گشود. فتحعلی شاه قاجار (1212- 1250 هـ . ق) حقوق متحدان نخستین خویش، یعنی ترکمانان که برای دستیابی به حکومت ایران، به قاجاریه کمک کرده بودند، نادیده گرفت و در نتیجه سرکشی ترکمانان آغاز شد و در دوران ناصرالدین شاه (1264 – 1313 هـ . ق) شدت یافت و یکی از شوم ترین دوران های تاریخی را برای مردم خراسان، از جمله ناحیه تربت جام و دیگر شهرهای خراسان خاوری، پدید آورد.
مساجد در شهرستان تربت جام
مسجد مولانا تربت جام
در تایباد تربت جام ، نزدیکی مرز کنونی ایران و افغانستان ، بنایی زیبایی از دوره تیموری به نام مسجد و مزار مولانا شیخ زین الدین واقع شده است . بانی این مسجد پیر احمد خوافی وزیر شاهرخ بهادر تیموری میباشد و مسجد در سال 848 هجری قمری به دستور وی ساخته شده است. اهمیت این بنا بیشتر از لحاظ دارا بودن کتیبههای زیبای سر در ، کاشی کاری معرق و حواشی آن است که از هر جهت ، شامل نکات ظریف هنری و ویژگیهای دوره تیموری است . در کتیبه کاشی معرق تاریخی مسجد ، نام شاهرخ و پیر احمد خوافی خوانده میشود.
گذشته از کتیبه تاریخی ایوان و حواشی آن ، کتیبهای بر روی سنگ نقر شده است و در بالای سر قبر قرار دارد . این کتیبه منظوم که به خط نستعلیق نوشته شده ، حاکی از این است که معجر مشبکی از سنگ رخام در سال 1030 هجری قمری از طرف خواجه درویش نامی برای قبر شیخ زین الدین علی ساخته شده است . این معجر هم اینک در خارج مسجد و جلو ایوان نصب شده است . بنا تحت شماره 309، در زمره آثار تاریخی به ثبت رسیده است.
مسجد خواجه عزیز الله تربت جام
در شهر تربت جام و در شمال آرامگاه شیخ جام قرار دارد . در حال حاضر به صورت نیمه ویران درآمده است و از سده 5 هـ.ق. بر جای مانده است.
مسجد عتیق تربت جام
این بنا در جنوب غربی گنبدخانه قرار دارد و مسجد جامعی به سبک شبستانی گنبددار شامل پنج رواق است که رواقهای محوری آن ، عریضتر از رواقهای کناری است . در مرکز بنا ، گنبدی بر روی چهار تویزه زده شده بوده که بعداً ویران شده است . ابعاد کل بنا 50/25 * 19 متر است.
گچبریها ، نقش اندازی آجری روی بدنه گچی و نوع کاشی بنبا ،از نقطه نظر سبک ، متعلق به قرن هشتم هجری است و از نظر مطالعه تطبیقی ، مشابه آن را میتوان در بسطام (692 هـ.ق.) ،سلطانیه (684 هـ.ق.) و اشترجان (687 .هـ.ق.) یاتف. بانی این بنا را رضی الدین احمد متولی جامی نوشتهاند و تاریخ ساخت آن را 720 هـ.ق. دانستهاند
-ایوان : ایوان با ارتفاعی در حدود 30 متر در برابر گنبد قرار دارد و با قوس هشت قسمتی و سقف نیم گنبدی کاربندی شده است و در طرففین ایوان ، مسجد کرمانی و مسجد گنبد سفید قرار گرفتهاند که از داخل ایوان ،دو درگاه به آنها راه دارد . دو گلدسته کوتاه شش ضلعی در بالای ایوان جای گرفته که ساخت آنها را به شخصی به نام «شیخ اسماعیل خان مستوفی الممالک » که مستوفی کل کابل و قندهار در زمان نادرشاه بوده است ، نسبت میدهند. در تزیین ایوان، از کاشی کاری و گچ بری استفاده شده است. در این ایوان، دو نوع کاشی کاری متعلق به دو دوره مختلففف به کار رفته است؛ نخست، کاشیهای فیروزهای شش گوش منقوش که با نقوش گل و برگ و ستاره 6 پر به رنگهای سیاه ، لاجوردی و فیروزهای بر زمینه سفید تزیین شدهاند و کاشیهای فیروزهای رنگ تیره کوچک مثلثی شکل منقوشی که با اسلیمی و به رنگ سیاه منقوش شدهاند، دو چهار گوشه کاشیهای شش گوش بزرگ را پر کردهاند. نوع دوم ، کاشی کاری معرق دوره صفوی (1022 هـ.ق.) است که تمامی نمای ایوان ،از اسپر و پیشانی آن گرفته تا زیر قوس را بانقوش هندسی ، حیوانی ،گیاهی و کتیبههای ثلث با رنگهای سفید، سیاه، آبی،فیروزهای، لاجوردی، سبز روشن، قهوهای روشن و قهوهای سیر و زرد میپوشاندهاند. علاوه بر کاشی کاری، از گچبریهایی نیز در چند حای ایوان استفاده شده است که همه متعلق به یک دوره نیستند. بانی این بنا ، «شمس الدین مطهر بن شهاب الدین اسماعیل بن قطب الدین محمد بن شمس الدین مطهر بن احمد بن جامی» بوده است که قبل از اتمام آن ، در گذشته است و کار او توسط پسرش «غیاث الدین بن مطهر» به اتمام رسیده است ؛ هر چند به نظر میرسد نقشه اولیه بنا هیچ گاه کامل نشده است . درباره تاریخ بنا میتوان گفت که بنای ایوان در 720هـ.ق. پایان گرفته است ، و در زمان معزالدین تغییراتی در آن به وجود آمده و کاشی کاری معرق فعلی بنا در سال 1022 هـ.ق. ، در دوره شاه عباس صفوی ، صورت پذیرفته است.
مسجد کرمانی تربت جام
این دو بنا ، در شمال و جوب ایوان واقع شدهاند و از طریق دو درگاه واقع در ایوان میتوان به داخل آنها راه یافت. مسجد کرمانی با ابعاد 70/10 * 17 متر دارای شاه نشینی در وسط هر ضلع و سه حجره (چله خانی) در اضلاع غربی ـ شرقی است . در شاه نشین غربی آن ، محراب گچ بری شده پر کار و نفیسی و در مقابل آن ، قبری منسوب به استاد کرمانی ـ سازنده محراب ـ قرار دارد. سقف این سبنا ، شامل پنج قسمت است : دو شاه نشین شمالی و جنوبی با پوشش نیم گنبدی که در جلوی هر کدام دو تویزه با تاق خوانچه پوش قرار دارد و سرانجام در مرکز بنا ، بر روی چهار تویزه ، گنبد کوچکی زدهاند که بعداً بازسازی شده است . در زیر این گنبد ، در کف مسجد ، سردابی با نقشه مربع که داخل آن سه قبر قرار داشت ، کشف شده که هویت دفن شدگان مشخص نیست. تزیینات داخل بنا شامل تعدادی قوس تزیینی در اطراف حجرهها و گچبریهایی به شکل مقرنس در بالای در چله خانه است . در بالای این قسمت و در کمرگاه بنا ، کتیبهای به خط ثلث ، بنا را دور میزند و در بالای آن ، مقرنس کاری بسیار زیبایی به کار رفته است که در تاق شاه نشینها قرار دارد و در پایین ، مقرنسهای شمالی و جنوبی جمعاً 8 لوح گچ بری مشبک وجود داشته است که امروزه 7 لوح آن باقی مانده است . در میان نزدینات این مسجد مجراب گچ بری شده شاه نشین غربی که دارای نقوش مختلف گیاهی و خطی و هندسی پرکار است ،از اهمیت ویژهای برخوردار است.
نمای خارجی مسجد کرمانی که رو به صحن اصلی مزار قرار دارد ،متشکل از چهار طاق نما و قابهای ساده آجری در حد فاصل آنهاست . از آن میان ، دو طاقنمایی که بعد از ایوان قرار گرفتهاند . دارای مقرنس کاری با اسلوب به کار رفته در داخل بنا هستند و حواشی آنها نیز دارای گچ بریهایی نظیر نمونههای داخل بناست . در خصوص تاریخ ساخت این بنا نمیتوان اظهار نظر دقیقی داشت ؛ اما احتمال بیشتری وجود دارد که این بنا به نیمه دوم قرن هشتم هـ.ق. متعلق باشد.
مسجد نو تربت جام
این مسجد در جانب شرقی مزار واقع است و با یک مقصوره چلیپا شکل و شبستانهای ستون دار طرفین آن و یک حیاط کوچک مستطیل شکل مشخص میشود. رواق شرقی ،با مسجد عتیق پیوند خورده است و برای این کار ،الزاماً بخشی از آن و احتمالاً بناهای مغولی شمال مجموعه تخریب شده است . دری که جایگزین محراب گنبد شده ، راهی را برای ورود به مسجد جدید فراهم ساخته است . دیوارهای تکیه حیاط ، تاقهای رواقها و شبستانهای طرفین گنبد مقصوره و تزیینات زیر گنبد ، نسبتاً جدید هستند. تنها بخش اصلی مسجد به نظر میرسد که گنبد مقصوره باشد. این بنا احتمالاً توسط جلال الدین فیروز شاه ، در سال 846 هـ.ق. ساخته شده است.
حمامها و آب انبارها در شهرستان تربت جام
آب انبار لنگر تربت جام
این بنا در فاصله دویست متری غرب مزار شاه قاسم انوار ،واقع در روستای لنگر و 24 کیلومتری غرب تربت جام ، قرار گرفته و ظاهراً همزمان با بنای آرامگاه در دوره تیموری ساخته شده است . آب انبار لنگر بنای آجری بزرگی به عرض 18 و طول 24 و عمق آبگیر 6 متر است . ارتفاع پوشش گنبدی آن انبار از کف زمین نیز به 9 متر میرسد. این منبع حدود 132 متر مساحت دارد و تقریباً 2000 متر مکعب آب را در خود جای میدهد. در جانب شمالی و جنوبی بنا دو غرفه آجری ساخته شده که در یکی از آنها پلکان آجری برای دسترس به آب قرار دارد . پلهها در عمق منبع و داخل آب ادامه پیدا میکند تا هر قدر سطح آب پایین رود ، بتوان به آن دست یافت . غرفه دیگری که کوچکتر و تقریباً قرینه غرفه پلکان دار است ،برای استحکام پشت بند پوشش بنا ، ساخته شده است. احتمال دارد این بنا از ساختههای امیرعلی شیرنوایی ، وزیر دانشمند و خیر سلطان حسین بایقرا باشد.
آب انبار تربت شیخ جام تربت جام
این بنا مقابل در ورودی باغ و متصل به صحن شمالی مرقد شیخ جام واقع شده است . بنای اولیه آب انبار در سال 1010 هـ.ق. توسط «فیروزبن حسین» نامی ساخته شده و در دوره ناصرالدین شاه (1270 هـ.ق.) تعمیر و بازسازی شده است . (نقشه ش 110 پایین) بنا با مصالح آجر و ساروج و گل ساخته شده و دارای طرحی مستطیل شکل با درگاهی در میانه هر ضلع و پوششی گنبدی است.
قلعه ها در شهرستان تربت جام
قلعه گبری تربت جام
این قلعه بر فراز کوهی در 1 کیولمتری روستای قلعه گبری ، در جنوب باختری پل خاتون قرار دارد . این دژ بایستی از دژهای اسماعیلیه باشد . قلعه شامل تأسیسات زیست دراز مدت، مانند حوض ساروجی یا سنگی و ...نیست و تنها نیاز فوری و روزمره ساکنانش را برآورده میکرده است
قلعه گوش لاغر تربت جام
در بیرون روستای گوش لاغر ، بر سر راه مشهد ـ صالح آباد و در 11 کیلومتری شمال باختر آن ، بر روی یک تپه سنگی قرار دارد. از این قلعه یک محوطه مستطیل شکل 150 * 100 با یک برج خراب به بلندی حدود 5 متر دیده میشود. سفالهای لعابدار ، با نقشهای کنده زیر لعاب، که در این قلعه دیده شده، دیرینگی قلعه را به سدههای نخستین اسلامی میرساند، یعنی به حدود 1000 سال پیش و سدههای سوم و چهارم هجری قمری
قلعه زورآباد تربت جام
قلعه زورآباد در کنار صالح آباد قرار دارد. این دژ از خشت و گل ساخته شده است . حصار خاوری ویران شده، ولی حصار باختری پابرجاست، در هر گوشه حصار ، برجی دو سه طبقه ساخته شده است.
قلعه استادی تربت جام
در روستای استاد، در 86 کیلومتری شهر تربت جام و 23 کیلومتری جنت آباد و به فاصله چند کیلومتری باختر هریرود قرار دارد. امروز از آبادی استاد یا استای اثر برجستهای دیده نمیشود ولی در آن محل بر فراز کوهی، قلعهای نظامی و نیمه ویران و شاید از دوران صفوی وجد دارد. در پایین دست قلعه بازمانده آبادیهای دیگری دیده میشود، با سفالهایی از دوره سلجوقی و تیموری.
تپه های باستانی در شهرستان تربت جام
تپه شور قلعه تربت جام
در 300متری جنوب باختری روستای شور قلعه که در ده کیلومتری باختر پل خاتون است قرار دارد . ظاهراً تپه شور قلعه یکی از سکونتگاه های مردمان باستانی است که به گفته «گیرشمن» از طریق دره کشف رود خود را به درون ایران کنونی رسانیدهاند. چون در یک جای تپه که به طور تصادفی خاکبرداری شده لایههای نمایانگر وجود بازمانده فرهنگ پیش از تاریخ دیده میشود.
تپه صدرآباد تربت جام
در کناره جنوب کشف رود ، در 3 کیلومتری باختر پل خاتون قرار دارد. در کاوشهای غر مجاز ، آجرهای سرخ رنگ 5 * 25 * 25 سانتیمتر در آن پیدا شده است . در این تپه سفالهای بدون لعاب با نقش برجسته قالبزده و دارای نقشهای نیم استوانهای و باندهای عمودی برجسته هستند ، که تزیینات روی ظرفهای نقره ساسانی را به یاد میاورند . این تأثیر از هنر دوران ساسانی مربوط به سدههای نخستین اسلامی است.
تپه جهانگیرآباد تربت جام
در 7 کیلومتری جنوب خاوری پل خاتون و دو کیلومتری باختر گرماب قرار دارد. این تپه برای کشاورزی هموار شده ، ولی در نقاط بلند آن، قطعه سفالهایی دیده میشود که شبیه سفالهای تپه صدرآباد و مربوط به سدههای نخستین اسلامی است.
تپه طلایی تربت جام
در سه کیلومتری گوش لاغر ، در کنار روستای شورستان قرار دارد. سفالهای تپه طلایی شورستان، بیشتر بدون لعاب و دارای نقشهای قالب زده و مهری هستند که این گونه سفالها مربوط به سدههای سوم تا اوایل هفتم هـ.ق. است. در باختر تپه، که خاکبرداری شده، دیواری از خشت و گل به چشم میخورد و در همان محل تکههای آجر نیز دیده میشود. در میان انبوه سفالها ،یک سفال نخودی رنگ دست ساز مربوط به پیش از تاریخ نیز به دست آمده که اگر از جای دیگر به آن جا منتقل نشده باشد، دیرینگی تپه طلایی را به پیش از تاریخ هم میرساند. بیش از پنجاه گونه نقش گوناگون قالبی روی سفال، چندین قطعه ظرف سفالی و یک قطعه توپی کوره سفالگری، یک عدد هر سالم زیبا و سفال لعابدار در تپه طلایی پیدا شدهکه همگی گویای یک استقرار مدنی دراز مدت از پیش از اسلام تا سده 7 هـ.ق. ، در آن محل است.
تپه قشه توت تربت جام
در 10 کیلومتری صالح آباد و 77 کیلومتری شمال خاوری شهر تربت جام ،بر سر راه آن دو شهر قرار دارد. برشهایی که در اثر خاکبرداری در بخش جنوبی محوطه ایجاد شده، تا ژرفای زیاد، لایههای خاکستر و خاک سوخته به همراه سفال و استخوان را نمایان کرده است. سفالهای قشه توت از نظر گوناگونی در فرم ، نقشهای بسیار و دیرینگی به دو دسته بزرگ پیش از تاریخ و تاریخی بخش میشوند. در میان انبوه سفالهای نقش دار تپه جنوبی، قطعهای از کف یک ظرف کوچک مرمری سفید و یک صافی کوچک سفالی و نیمی از یک دوک گلی نیز بهدست آمده است. با بررسی محوطههای پیش از تاریخ شمال خاور و خاور ایران روشن میشود که سفالهای تپه قشه توت، از نظر نقش و فرم، با سفالهای تپههای آنو ، در نزدیکی عشق آباد ترکمنستان ، محمد آباد مازندران، شهر سوخته سیستان، کویته پاکستان ،نمازگاه ، آق تپه در ترکمنستان قابل مقایسه است که در مجموع نزدیک هستند با سفالهای طبقه دوم سیلک و از دوران کالکولیتیک. اما در جزییات،تأثیر پذیری بسیاری از اشیاء به دست آمده در شهر سوخته سیستان ، قابل دیدن است. از جمله قطعهای از ظرف کوچک مرمریکه نمونه آن به فراوانی در میان آثار به دست آمده از شهر سوخته سیستان دیده میشود
آرامگاهها و امامزاده ها در شهرستان تربت جام
آرامگاه میر غیاث الدین تربت جام
روستای بزد در 17 کیلومتری جنوب غربی تربت جام قرار دارد. در داخل قبرستان این روستا ، بنایی است که به مقبره «میر غیاث الدین» معروف است و قبری در فضای باز و بیرونی ایوان آن جای دارد . نقشه بنا ، مربع شکل و بهابعاد 5/13 * 5/13 متر است . به نظر میرسد که این بنا در دوره صفوی ساخته شده و در دورههای بعدی تزییناتی بر آن افزوده شده باشد. این بنا احتمالاً به عنوان مسجد و نمازخانه کاربری داشته است.
آرامگاه خواجه عزیزالله تربت جام
این مقبره در یک کیلومتری جنوب شرقی مجموعه شیخ جام و در میان گورستانی قرار دارد که در نزدیکی آن ، بقایای یک ایوان باستانی واقع است . نقشه این بنا به صورت مستطیل است که ابعاد خارجی آن ، 10/13 * 17 متر و ابعاد داخلیاش 5/13 * 5/14 متر است . در نمای اصلی این بنا ، ایوانی با تاق آهنگ به عرض 30/5 و ارتفاع 90/7 متر وجود دارد. در اضلاع چهارگانه بنا ،شاه نشینها و در زوایای آن، غرفههایی از بطن دیوار درآوردهاند. این بنا فاقد هر نوع تزیین است ؛ تنها تزیینات آن ، منحصر به نحوه ارائه و نمایش تویزهها (یزدی بندی) و سه کنجها است . داخل بنا روکشی گچی داشته است . راه ارتباط این بنا با ایوان مجاور آن ، از طریق درگاههایی بوده که در ضلع جنوب غربی و داخل ایوان تعبیه شده بود و امروزه به جز درگاه داخل ایوان ،بقیه آن مسدود شده است. شخص مدفون در این بنا ، «خواجه زیدن الدین عزیز الله بن قطب الدین محمد زاهد بن صفی الدین محمود بن ابوالمعالی بن رضی الدین احمد بن قطب الدین محمد بن رضی الدین احمد متولی بن شهاب الدین اسماعیل بن قطب الدین محمد بن شمس الدین مطهر بن شیخ الاسلام احمد نامقی جامی » است که سلوک وی به طریقه «نقشبدنیه» و معاصر «سلطان حسین بایقرا» بوده است و در بیست و هفتم ربیع الثانی سال 902 هـ.ق. درگذشته است . تاریخ ساخت بنا نیز به نظر میرسد مربوط به نیمه اول قرن دهم هجری باشد.
مجموعه آرامگاهی تربت شیخ جام تربت جام
زیارتگاه احمد بن ابوالحسن شیخ احمد جامی (441-536 هـ.ق.) در شهرستان تربت جام ، در میان جاده مشهد به هرات قرار دارد و مشتمل بر ده بنای تاریخی است که در اطراف یک حیاط وسیع مجتمع شده است . قبر خود شیخ ، بدون هیچ گونه بنایی ، به صورت روباز در مقابل ایوان عظیمی قرار دارد.
زیارتگاه شیخ احمد ، یکی از بزرگترین مراکز زیارتی شرق ایران است که در قرن نهم هجری به اوج شکوفایی خود رسید. مجموعه ، مشتمل بر ساختمانهایی است که در اضلاع غربی و شمالی حیاطی مستطیل شکل و بزرگ گرد آمده است و در قلب مجموعه ، گنبد خانه با ایوانی در جلوی آن قرار دارد. در طرفین ایوان ، دو بنا به نامهای مسجد کرمانی و گنبد سفید یا مسجد رواق ، قرار دارند.
در جبهه غربی گنبد خانه ، سراچه ؛ در سمت مشرق آن مسجد عتیق ، و در جبهه جنوبی ، مسجد جامع جدید واقع شده است که شبستان گنبددار آن با گنبد خانه مزار ، بر روی یک محور که از در ورودی مجموعه شروع میشود. قرار دارند . در جبهه غربی صحن بزرگ مقابل ایوان مزار ، بنایی موسوم به گنبد سبز که قسمتی از مدرسه جلال الدین فیروز شاه است ، قرار دارد. در جلوی مجموعه نیز سر در ورودی و در مقابل آن ، آب انباری واقع شده است . علاوه بر اینها ،بناهایی شامل دو خانقاه از امیر تیمور در جبهه شرقی مزار ، و مدرسهای از علاءالدین محمد فریوندی ـ وزیر خراسان در زمان ابوسعید و طغاتیمورخان ـ و نیز مدرسه دیگری در جبهه مقابل مدرسه فیروز شاه و متصل به مسجد جامع عتیق که توسط شخصی به نام « امیر شاه ملک» ساخته شده است ، وجود دارد.
مرقد شیخ احمد جامی نامقی تربت جام
پس از آن که شیخ احمد نامقی ـ عارف مشهور ـ در سال 536 هـ.ق. درگذشت ، او را در جلوی دروازه معدآباد به خاک سپردند. قبر شیخ که امروزه در جلوی ایوان قرار گرفته ، با اجر و گچ به طول 20/5 و عرض حدود 2 و ارتفاع حدود 1 متر ساخته شده است و در کنار آن ، درخت پسته کوهی کهنسالی قرار دارد که زایران تربت شیخ ، اعتقاد خاصی بدان دارند . دو سنگ قبر افراشته سفید رنگ بر بالای سر و پایین پای مرقد وی نشاندهاند که بر روی آنها کتیبههایی به خط کوفی و نستعلیق نوشته شده است و حواشی و قسمتهای مختلف آن با گل و برگ و طرح مارپیچی و مقرنس زینت یافته است . بر گرداگرد مزار شیخ ، معجری سفید رنگ به طول 8 متر و ارتفاع 50 سانتیمتر کشیدهاند و به فافصله هر یک متر آن ، ستون سنگی سیاه رنگی قرار دادهاند که تعداد آنها 18 عدد است و بر روی برخی از آنها که در جبهه رو به روی صحن قرار دارند ، کتیبههایی به خط ثلث و نستعلیق دیده میشود.
آرامگاه خواجه حسام تربت جام
در 18 کیلومتری شمال خاوری صالح آباد، رشته کوه کناری هریرود پهلو گشوده و دره و گذرگاهی ساخته است و برابر آن آبادی بزرگی پدید آمده و قراولخانهای دایر بوده است و چون در سده 8 هـ.ق. خواجه حسام الدین، حسن بن علی بن محمد شافعی ابیوردی، از شاگردان ملا سعد تفتازانی در آن جا به خاک سپرده شده، از آن پس نام خواجه حسام را یافته است . آرامگاه خواجه حسام به گونه چهار طاقی بزرگ، از آجر ساخته شده و رکن الدوله ،والی خراسان ، که در سال 1299 هـ.ق. ، از این محل دیدن کرده است، نوشته است این چهار طاقی رو به خرابی است
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 13 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :208
فهرست صفحه
فصل اول:کلیات طرح
بیان مساله.................................................................................................... 5
هدف واهمیت تحقیق...................................................................................... 5
سوال های تحقیق........................................................................................... 6
فرضیه ها وقلمرو تحقیق.................................................................................... 6
تعریف عملیاتی متغیرها وواژه های کلیدی.............................................................. 7
روش تحقیق ................................................................................................ 7
محدودیت های تحقیق..................................................................................... 7
فصل دوم: مطالعات نظری........................................................................... 8
فصل سوم:روش شناسایی تحقیق.................................................................. 9
روش تحقیق................................................................................................. 9
جامعه آماری................................................................................................ 9
حجم نمونه و روش اندازه گیری........................................................................... 9
ابزار جمع آوری اطلاعات.................................................................................. 9
روش تجزیه و تحلیل داده ها............................................................................... 9
فصل چهارم: مبانی نظری ساختارگرایی......................................................... 10
ساختار گرایی چیست.................................................................................... 10
ساختار گرایی در ادبیات................................................................................. 12
تاریخچه ساختار گرایی................................................................................. 15
زبان شناسان چک........................................................................................ 23
ساخت گرایان............................................................................................ 25
کاربرد گرایان............................................................................................ 28
پیشینه مطالعات زبان شناختی در ادبیات ایران ......................................................... 30
بررسی صناعات ایران.................................................................................... 30
بررسی گونه های ادبی................................................................................... 32
سبک شناسی متون ادبی................................................................................. 34
هنجار وهنجارهای زبانی................................................................................. 36
زبان معیار................................................................................................. 37
گونه های زبانی........................................................................................... 38
ویژه گیها و نقش زبان معیار............................................................................. 40
زبان فارسی معیار........................................................................................ 42
برجسته سازی............................................................................................. 45
ویژگیهای برجسته سازی................................................................................ 47
گونه های برجسته سازی .................................................................................................... 48
قاعده افزایی................................................................................................ 49
هنجار گریزی.............................................................................................. 50
قاعده کاهی............................................................................................... 52
هنجار گریزی آوایی..................................................................................... 56
هنجار گریزی نوشتاری................................................................................... 56
هنجار گریزی واژگانی................................................................................... 56
هنجار گریزی نحوی...................................................................................... 57
برخی از ویژگی های نحوی زبان ........................................................................................ 62
هنجار گریزی سبکی .................................................................................... 67
هنجار گریزی زمانی...................................................................................... 69
هنجار گریزی معنایی..................................................................................... 70
فصل پنجم:مباحث کاربردی...................................................................... 72
عاطفه...................................................................................................... 72
عاطفه در شعرشاملو....................................................................................... 73
عاطقه در شعر احمدی.................................................................................... 84
زبان در شعر شاملو ....................................................................................... 88
زبان در شعر احمدی.................................................................................... 116
تخیل ..................................................................................................... 120
تشبیه در شعر شاملو...................................................................................... 121
تشبیه در شعر احمدی.................................................................................... 134
تشخیص در شعر شاملو................................................................................. 139
تشخیص در شعر احمدی............................................................................... 147
استعاره مصرحه در شعر شاملو ........................................................................ 159
استعاره مصرحه در شعراحمدی........................................................................ 164
موسیقی در شعر شاملو.................................................................................. 170
موسیقی در شعراحمدی................................................................................. 182
فصل ششم:نتیجه گیری.............................................................. 189
منابع ومآخذ........................................................................... 205
بیان مساله:
1-چرااز نظر ساختاردو شاعرکه هر کدام به عنوان مبدع وصاحب سبک در شعر معاصر هستند مورد بررسی قرار گرفته اند؟
2-ساختار شکنی شاملو واحمدی چه تاثیری در شعر معاصر گذاشته
3-اهمیت بحث ساختاری در شعر
4-ساختارها چگونه وبا چه ابزاری بررسی می شوند؟
5-آیا برای درک محتوا شناخت ساختار شعر لازم است؟
هدف واهمیت تحقیق:
رساله حاضرباعنوان بررسی تطبیقی ساختارشعر احمد شاملو و احمدرضااحمدی شامل دوبخش وهدف عمده است . بخش نخست الزاما به ملاحظات نظری اختصاص یافته است تاچارچوب نظری این بررسی مشخص گردد و امکان طبقه بندی موضوعاتی پراکنده در نظام ساختارگرایی مورد تحلیل قرار گیرد .از آنجا که مطالعات زبان شناختی ادبیات درایران نوپاست وتحقیقات انجام گرفته در این زمینه اندک ولی هدف انست تا درمعرفی و گسترش ساختارگرایی که شاخه ای از زبان شناسی است قدم کوچکی برداشته تازه ودید جدیدی درنگاه خواننده به متون ادبی به وجود آورد. دراین فصل تاریخچه ای مختصر ازساختار گرایی وچگونگی کاربرد ان درادبیات ارائه شده وهمچنین پیوند آن با علومی نظیر نشانه شناسی .مردم شناسی .زبان شناسی و... امده است واز نظریات ساختار گرایان بزرگی همچون رومن یاکوبسن .رولان بارت .تزوتان تودورف .لوی استروس و... ا که اغاز گروپردازنده این نظریه ادبی هستند استفده شده که به تفصیل در بخشهای بعدی به ان پرداخته خواهد شد.
بخش دوم که عمده تحقیق به ان اختصاص دارد به دوشاعر شهیر معاصر پرداخته که هرکدام آغازگرو به اوج رساننده روش و سبکی خاص در شعر معاصر هستند.
شعرهای بررسی شده از احمد شاملو شامل: هوای تازه باغ اینه ایدا دراینه شکفتن در مه ابراهیم در آتش مدایح بی صله حدیث بی قراری ماهان است که در مجموعه آثار شاملو جلد یکم جمع آمده شعرهای بررسی شده از احمد رضا احمدی شامل:مجموعه منتخبات که شامل گزیده ای از اشعار اوست و ساعت 10صبح بود.
سوال های تحقیق:
1:ایا زبان در شعر شاملو واحمدی باکارکردهای زبان معیار تفاوت دارد
2: عواملی که باعث تفاوت زبان این شاعران با زبان معیار شده کدامند
3:موسیقی چگونه دراشعار این دو شاعروارد شده
4:ایا موسیقی درنظر این شاعران جایگاهی دارد
5:صور خیال وتخییل در شعرهای شاملو واحمدی بیشتر درچه صنایع ادبی نمود پیدا کرده
فرضیه ها وقلمرو تحقیق:
1:شاملو ر واحمدی ازکارکردهای زبان معیار عدول کرده اند.
2:دربین شاعران یاد شده شاملو بسیار بیشتر و بهتر از کارکرد های متفاوت زبان در جهت شاعرانگی استفاده برده است و احمدی بسیار کمتر.
3:بیشتر برجستگی شعر احمدی در تخییل وتصویر سازی از طریق تشبیه و استعاره است
4:موسیقی بیشتر در شعر شاملو وجود دارد وباعث فخمامت درشعر او شده است.
تعریفات عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی:
واژه های کلیدی وراهگشای این رساله مانند ساختارگرایی،صورت گرایی،هنجار گریزی،برجسته سازی ،قاعده افزایی وغیره با استفاده از منابع ترجمه شده خارجی به فارسی بیشتر تعریف شده و مورد استفاده ما قرار گرفته است این گونه کلمات ودیدها نسبت به شعر یا ادبیات چونکه ساخته و پرداخته آنهاست ما نیز از آان تعریفات در جهت رسیدن به اهدافمان در جهت شناخت شعر استفاده می کنیم.
روش تحقیق:
این تحقیق به صورت کتابخانه ای و استفاده ازمجلات و سایتهای اینترنتی انجام گرفته است.
محدودیت های تحقیق:
نبود منابع کافی ورساله های مشابه یا مرتبط درباره ی شعر احمدی وعدم اقبال بیشتر جامعه ی شعری با شعر احمدی وموج نو باعث زحمات زیادی برای یافتن تاروپود شعرهای اوشد وباریزه چینی درمجلات ومصاحبه های ایشان در روزنامه ها وسخنان دیگران درباره ایشان تاحدی باخصوصیات شعر ایشان آشنا شوم.امااین مشکلات در بررسی شعر شاملو کمتر دیده شد کتاب های چون امیرزاده کاشی ها ازاستادگرانقدرم دکتر سلاجقه وکتاب ارزشمند سفر در مه از آقای پور نامداریان که به حق زحمت زیادی در شناساندن شعر شاملو کشیده اند توانستم دراین مسیر روان تر حرکت کنم.
سنگی بر گوری اثری منتشر نشده از جلال آل احمد