خلاصه:
مفهوم مدیریت فرآیند مدار بهبود مستمر کیفیت و رضایت دانش آموزان از طریق بهبود فرآیند است. همچنین رهبری آموزشی عبارتست از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی است و هر عملی که بتواند معلم را یک گام به جلوتر ببرد.رهبری آموزشی خوانده میشود.
رهبر آموزشی می بایست در بهبود وضع آموختن کودکان و ایجاد فضای مناسب برای آموختن دانش آموزان و … اهتمام ورزد.
مقدمه:
از مشاغلی که نقش بسیار مهمی در افزایش و کیفیت مصنوع جمع ساز دارد مدیریت سازمانی میباشد و از انواع مدیریت ها، مدیریت بر سازمان های آموزشی و پرورشی است بویژه در سطوح پایین آن که ارتباط با درون داد و برون داد آن سیستم دارد و به عبارتی در تربیت و هدایت قشر نوپای جامعه سهیم می باشد، لذا مدیریتی را می طلبد که به دور از هرگونه فشار روانی مخاطره آمیز باشد. فشار روانی در ابعاد و جنبه های مختلفی بر مدیران تأثیر می گذارد و متاثر از فرهنگ سازمان است.
فرهنگ سازمانی نشأت گرفته از مدیریت سازمانی میباشد از آنجا که مدیر بر فرهنگ موجود در سازمان تأثیر می گذارد در این زمینه لازم است فرهنگ قوی ایجاد نماید تا نیروی انسانی موجود در واحد تحت سرپرستی او احساس آرامش و امنیت کنند.
مفهوم مدیریت فرایندمدار
مفهوم مدیریت فرایندمداری عبور مستمر کیفتی و رضایت دانشآموزان از طریق بهبود فرایند است. مدیریت فرایندمدار یک رویکرد سازمانی است که با هدف ارتقای مستمر کیفیت جامع بهسازی روشها و استفاده مطلوب از امکانات و بهرهگیری از راهبردهای فرایندی عملکرد مدرسه را بهبود میبخشد. ص35
رویکرد نوین مدیریت، فرایند محور در مقابل نگاه مدیریت سنتی مبتنی بر درونداد کمک میکند تا مدیر مدرسه همهی منابع و توانمندیهای مدرسه خود را به منظور ارتقای کیفی مدرسه به کار بندد. ص 35
نگاه نسبتی درونداد راهحل بسیاری از مشکلات و موانع و نواقص را در ورودیهای سیستم جستجو میکند در حالیکه رویکرد فرایند مدار و نتیجه گرا معتقد است که با تضمین کیفیت همراه به بهسازی و ارتقای فرایند و استراتژیهای آن می توان بسیاری از انتظارات و نیازها را پاسخ داد.
ماه، همسایه ما درکیهان
1.ماه از زمین چقدر فاصله دارد؟
ماه دریک فاصله متوسط 384.400 کیلومتری به دور زمین می چرخد. به عنوان مثال، یک فرد پیاده می تواند این مسافت را در 11 سال، یک ترن مترو در 5 ماه و یک جمبوجت در20 روز طی کند. یک فضاپیما این مسافت را درچند روز و یک علامت نوری یا راداری آن را فقط درمدت 3/1 ثانیه می پیماید. به همین خاطر گفته میشود که ماه از زمین 3/1 ثانیه نوری فاصله دارد. این فاصله اگر چه برای ما انسانهای یک مسافت بسیار طولانی است، اما درمقایسه با ابعاد کیهان فاصله بسیار کمی محسوب میشود. سیاره زحل یا کیوان (از سیاره های منظومه شمسی که بعد از مشتری بزرگترین سیاره است و هشت قمر دارد) یک ساعت نوری و نزدیکترین خورشیدٍ همسایه سال نوری با ما فاصله دارد. سریعترین فضاپیماهای ما برای رسیدن به آنجا دهها هزار سال در راه خواهند بود.
2.چرا فاصله ماه و زمین تغییر می کند؟
اگر مدار ماه به دور زمین یک دایره دقیق بود، فاصله ماه تا زمین همواره ثابت میماند؛ ولی مدار ماه به صورت یک بیضی است. دراین مدار، فاصله زمین- ماه به طور دائم در تغییر است. ماه درقسمتی از مدار که نزدیک به زمین است، فقط 356.500کیلومتر، و در قسمتی از مدار که دور از زمین است، 406.700 کیلومتر از ما فاصله دارد. به همین خاطر بزرگی ماه درطول زمان متفاوت به نظر می رسد. زمین و ماه با همدیگر به عنوان «سیاره های دوگانه» سالیانه یک بار به دور خورشید میچرخند. اگر فضانوردی بتواند از فضا زیادی منظومه شمسی ما را نگاه کند، مدار ماه به دور خورشید درنظر او به صورت یک دایرة دندانه دار جلوه خواهد کرد.
3.چرا خورشید و ماه طلوع و غروب می کنند؟
زمین ما، مثل یک چرخ فلک بزرگ هر 24 ساعت یک بار به دور خود می چرخد. ما انسانها روی سطح کره زمین زندگی می کنیم و به همراه زمین می چرخیم. هنگامی که سرزمین ما مستقیم درطرف خورشید قرار دارد، این پدیده را «روز» می نامیم. وقتی که سرزمین ما چرخیده و از شعاع تابش خورشید خارج میشود، آن را «شب» نام می گذاریم. زمانی که شب در حال پایان است، در واقع درحال گردش در جهت خورشید هستیم تا آنکه در افق ظاهر میشود. دراین زمان می گوییم که خورشید سربرآورده یا به عبارت دیگر طلوع کرده است. درمورد ماه هم مسئله به همین شکل است. ماه خودش به هیچ وجه درشرق طلوع و یا درغرب غروب نمی کند، بلکه زمینی که ما روی آن زندگی می کنیم، از غرب به شرق به دور خود می چرخد. به این خاطر ما اینطور استنباط می کنیم که ماه درجهت مخالف به دور ما می چرخد؛ در افقِ شرق طلوع میکند، از شرق به غرب در آسمان سیر میکند و بالاخره درغرب غروب میکند. به هر حال به خاطر وضعیت خاصِ مدار ماه، طول و غروب آن دقیقاً درنقاط شرق یا غرب اتفاق نمی افتد.
ماه می تواند مانند آنچه درمورد خورشید مشاهده می کنیم، کاملاً درشمال شرقی و یا جنوب شرقی طلوع کند. علاوه برآن چون ماه به آهستگی از غرب به شرق به دور زمین می چرخد، هرروز 50 دقیقه دیرتر از پیش طلوع میکند.
4.اندازه ماه چقدر است؟
قطر ماه تقریباً 3500 کیلومتر است (دقیقاً 3474 کیلومتر در خط استوا). این مقدار کمی بیشتر از یک چهارم قطر زمین است و مساحت فرضی بین مسکو تا لیسبون را می پوشاند. البته سطح ماه فقط سطح زمین است که مساحتی معادل چهار برابر قارة اروپا را دربر می گیرد. تقریباً 50 کره ما را می توان در زمین جا داد. اگر ماه را روی یک ترازوی بزرگ قرار می دادیم، مشاهده می کردیم که فقط زمین وزن دارد. انسان برروی ماه فقط وزن واقعی خود را دارد، بنابراین اگر روی ماه را برویم، می توانیم 6 متر بالا بپریم و یا یک تخته سنگ 100 کیلوگرمی را به راحتی بلندکنیم. همچنین سنگینترین لباسها و تجهیزات فضانوردی برای فضانوردان سبک به نظر خواهد رسید.
اگر مسابقات ورزشی المپیک برروی ماه اجرا می شد، رکوردهای جهانی درپرش ارتفاع به حدود 8 متر، درپرش با نیزه به حدود 30 متر و درپرتاب نیزه به حدود 500 متر می رسید. با وجود این همه حقایق، زمین نسبت به سیارات دیگر دارای قمر نسبتاً عظیمی است. برای مقایسه، به عنوان مثال بزرگترین قمر سیاره برجیس (مشتری) فقط 4% آن سیاره قطر دارد، و بزگترین قمر سیاره مریخ فقط یک صخره سنگی به طول 27 کیلومتر است. ماه ما درآسمان همچون خورشید به نظر می رسد. البته خورشید 400 بار بزرگتر از ماه است، اما درعوض چهار صد بار نیز از ماه به زمین دورتر است.
مقدمه:
وظیفه دستگاه گردش خون رساندن اکسیژن و مواد مغذی به سلولهای بدن و تخلیه مواد زاید این سلولها می باشد.
دستگاه گردش خون از دو جزء اصلی قلب و عروق خونی تشکیل شده است.
قلب درون کیسه پریکارد (آبشامة) در قفسه سینه و عروق تا اقصی نقاط بدن گسترش یافته است.
قلب یک عضو آویزان و عضلانی در مرکز قفسه صدری است که به طور مایل در پشت تنة استرنوم و غضروفهای دنده ای واقع شده است. وزن آن در مردان 300 گرم و در زنان در حدود 350 گرم می باشد.
البته وزن قلب با توجه به جنس، سن، وزن، ورزش و سایر شرایطی که موجب بیماری می شوند متفاوت خواهد بود.
قلب خون را به داخل بافتهای بدن پمپ می کند و از این طریق اکسیژن و مواد غذایی را به بافتها می رساند. فعالیت پمپ قلب به وسیله انقباض و انبساط دیواره عضلانی قلب به طور منظم ایجاد می شود.
در طی سیستول (انقباض عضله) حفرات قلب کوچکتر شده و خون را پرتاب می کند. در طی دیاستول (انبساط عضله) حفرات قلب مجداً از خون پر شده و برای پرتاب بعدی آماده می شود.
ضربان قلب به طور طبیعی در یک فرد بالغ تقریباً 80-60 در دقیقه خواهد بود هر یک از بطنها تقریباً 70 سی سی خون در هر ضربه خارج می کنند و لذا در طی 60 دقیقه حدود 5 لیتر خون را به گردش در می آورند.
آناتومی قلب:
قلب توسط 3 لایه تشکیل شده است:
حفرات قلب:
4 حفره قلب دو بخش چپ و راست سیستم پمپاژ را تشکیل می دهند.
قلب راست:
از دهلیز راست و بطن راست تشکیل شده است و خون کم اکسیژن را به داخل ریه ها برای اکسیژن گیری مجدد پمپ می کند. دهلیز راست خون بازگشتی بدن را از دورگ عمده دریافت می کند:
از دهلیز چپ و بطن چپ تشکیل شده است و وظیفه آن پمپاژ خون سرشار از اکسیژنه به داخل آئورت و گردش خون سیستمیک می باشد.
دهلیز چپ خون اکسیژنه را گردش ریدی از طریق وریدهای ریدی تحویل می گیرد.
ضخامت هر یک از این حفرات چهارکانه متناسب با فعالیت هر یک از ایشان است.
بطن راست در مقابل یک سیستم کم فشار (عروق ریوی) باید منقبض شود در حالی که بطن چپ باید در مقابل یک سیستم پرفشار (عروق سیستمیک) منقبض شود لذا ضخامت بطن چپ 5/1 تا 2 برابر بطن راست.
مقدمه:
سوره حشر: آیه 23 و 24
فارسی: او است خدایی که جز او معبودی نیست- همان فرمانروای پاک، سلامت، مؤمن نگهبان، عزیز، جبار، متکبر، پاک است- خدا از آنچه شریک می گردانند او است خدای خالق نوساز صورتگر بهترین نامها از آن اوست. آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او می گویند و او عزیز و حکیم است.
از این آیه پی می بریم که آفرینش هیچ چیزی بیهوده و عبث نیست. و هر چیزی دلیلی برای خلقتش دارد. حال هزاران سال می گذرد و تنها عده ای هستند که به ذره های اطراف خود می نگرند در زندگی ما چیزهای بسیاری وجود دارد که به آن توجه نمی کنیم و آن را بدون آنکه دلیلش را بدانیم پذیرفته ایم. برای مثال:
چرا باید آسمان ما آبی باشد؟ چرا انسان از خاکی آفریده شده است که رنگ آن ثابت است ولی برخی سفید، سیاه و زرد هستند در حالی که مادهی خلقت آن خاک و یک رنگ میباشد؟ چرا رنگ گیاهان نیمی از طبیعت سبز میباشد؟ چرا خاک قهوه ای؟
خداوند تبارک و تعالی چه دلیلی داشته است که گیاهان را سبز! (کلروفیل آن را سبز آفرید) او قادر است به تمامی بایدها و نبایدها، ممکن ها و غیرممکن ها بی شک دلیلی دارد. که آن را برای طبیعت و گیاهان برگزید. پس دلیلی هم دارد که رنگ خون ما قرمز باشد. سرخی آن چه تاثیری بر سلوها و بدن ما دارد. امروزه با پیشرفت علم روانشناسی و علم زیست شناسی میتوان تا حدودی به دلیل آن پی برد. از دیدگاه زیست شناسی خون بیشتر جانداران بعد از اشتقاق از نیای اولیه تغییر کرده و قرمز شده ولی پیشرفت علوم و شاخه های مختلف آن به ما میگوید که کائنات و جهان هستی آنگونه تصور می کنیم تنها در سه بعد محدود و محصور و فرهنگ آنها نبوده و مانند ماشینی نیست که از جزئیات و قطعات آن هر کدام تنها وظیفهی خویش را انجام دهند بلکه هر کدام از عوامل موجود در طبیعت و جهان هستی دارای قواعد خاص خودش است. و با تأثیرپذیری از سایر عوامل و جزئیات کائناتی خود بر دیگر عوامل تأثیر می گذارد و می دانیم که همهی علوم با هم در ارتباطند. علم پزشکی تنها به عوامل آزمایشگاهی و دیده بسته نیست بلکه علوم دیگر همچون روانشناسی، متافیزیک و … با آن در ارتباط است.
ولی در اینجا من فقط به توضیح کوتاهی در مورد فلسفه آن اشاره میکنم و موضوع اصلی را از دیدگاه علم زیست شناسی مورد بررسی قرار میدهیم.
مقدمه ای بر تحلیل هزینه ای و مالی
مفاهیم تحلیل هزینه ای و مالی، ارتباط قابل ملاحظه ای با مدیریت و بهبود بهره وری دارد. برای بقای کسب و کار، مدیریت کارآمد جنبه های مالی آن اساسی است. از این گذشته، برای موفقیت بهبود بهره وری، مدیریت منابع مالی باید به صورت صحیحی انجام شود؛ و این به معنی آن است که پیامدهای مالی هرگونه امکان بهبود بهره وری باید تحلیل شده و در نظر گرفته شود.
حسابداری و امور مالی
حسابداری را میتوان فرآیند «شناسایی، سنجش و ابلاغ اطلاعات اقتصادی که امکان انجام قضاوت های آگاهانه و اتخاذ تصمیم های آگاهانه را برای استفاده کنندگان از آن اطلاعات فراهم میکند» تعریف کرد. اطلاعات در سیستم های حسابداری اساساً به داده های مالی دربارة مبادلات تجاری مربوط میشود که برحسب «پول» ارائه میشوند.
حسابداری را گاه زبان کسب و کار (تجارت) مینامند. این سیستم محیطی را فراهم میکند که از طریق آن بازاریابی، تولید، منابع انسانی و دیگر عوامل مؤثر در تصمیم گیری، بازتابی به تعبیر پولی پیدا میکنند. این نکته، نحوة استفادة بیشتر شرکت ها را از حسابداری و امور مالی به عنوان «یکپارچه کننده ای» که پیامدهای ترکیبی مسیر مفروضی از اقدام (ها) را در موقعیت مالی شرکت مشخص می کند، نشان میدهد. موضوع هایی که در این مدول آمده است، به سه حوزة وسیع مدیریت مالی و حسابداری مربوط میشوند که عبارتند از حسابداری مالی، حسابداری مدیریت و مدیریت مالی.
حسابداری مالی
هدف اصلی حسابداری مالی طبقه بندی و ثبت جزئیات مبادله به تعبیر پولی است تا امکان آماده کردن ترازنامه ها و صورت های دوره ای درآمد فراهم شود. کانون توجه حسابداری مالی، آماده کردن صورت های مالی شرکت برای استفاده توسط «طرف های» برون سازمانی است.
در عین آن که اطلاعات حسابداری مالی، فواید و کاربردهای بدیهی در یک شرکت دارد، هدف اصلی از مطالعه حسابداری مالی، توجه به نیازهای استفاده کنندگان برون سازمانی صورت های مالی منتشر شده، است.
حسابداری مدیریت
حسابداری مدیریت اطلاعاتی را که مدیران برای گرفتن تصمیم های آگاهانه نیاز دارند، فراهم میکند. در چنین حدی، کانون توجه حسابداری مدیریت، تصمیم گیری های درون سازمانی است. در نتیجه، همگنی سیستم های حسابداری مدیریت اغلب، بسیار کمتر از سیستم های حسابداری مالی است.
در مجموع، شرکت ها برای کمک به برنامه ریزی، کنترل، سازمان دهی، اطلاع رسانی و ایجاد انگیزه، تمایل به برقراری سیستم های حسابداری مدیریت دارند.
مدیریت مالی
کار مدیریت مالی به سه حوزة مهم تصمیم گیری مربوط میشود: تصمیم های سرمایه گذاری، تصمیم های مالی و تصمیم های مربوط به سود سهام.
تصمیم های سرمایه گذاری به معنی انتخاب پروژه های سرمایه گذاری از بین مجموعة گزینه هاست که بیشترین نفع را برای شرکت و سهامداران آن دارد.
تصمیم های سرمایه گذاری، علاوه بر سرمایه گذاری جدید، جایگزین کردن دارائی های موجود را هم شامل میشوند. تصمیم های سرمایه گذاری، اساساً مدیریت را درگیر تعیین و بازنگری برنامة درازمدت، برای به کارگیری دارائی های شرکت میکند.
تصمیم های مالی، بهترین آمیزة مالی را که شرکت باید به کار ببرد، معین میکند. این تصمیم ها، ترکیب سرمایه صاحب کار و سرمایه قرض گرفته شده را که باید استفاده شود، شامل میشوند.
تصمیم های مربوط به سود سهام نیز تصمیمی مهم برای مدیریت مالی است. سود سهامی که به سهامداران پرداخت میشود از وجوه موجود حاصل از منابع داخلی که میتواند برای تأمین مالی سرمایه گذاری های جدید به کار رود، می کاهد. اگر سهامداران به تغییرات بین درآمد سود سهام و عایدی سرمایه از طریق افزایش قیمت سهام، بی تفاوت باشند، تعیین پرداخت بهینه سود سهام، که ثروت سهامداران را حداکثر کند، ممکن میشود.
مدیریت مالی با حل مشکلات در این سه زمینه ارتباط دارد و اصولاً هدف مدیر مالی را با حداکثر کردن ثروت سهامداران شرکت مربوط می دانند.
حسابداری مالی