لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
ارتباط ورزش با سلامت روح و روان
مقدمه
از دست آوردهای پیشرفت تکنولوژی و زندگی امروزی، ظهور و بروز انواع ناهنجاریها و اختلالات روانی ـ عاطفی، هیجانات روحی منفی، استرس، ناامیدی و نگرانی، احساس پوچی و سردرگمی و نداشتن زندگی شیرین و با آرامش است؛ که در نتیجه آن مردم به انواع بیماریهای روانی همچون اضطراب، افسردگی و ... مبتلا میشوند.
در عصر حاضر، بیماری اعصاب و روان جزء مهمترین و شایعترن بیماریهاست.در سرتاسر جهان بسیاری از مردم از اعصاب متشنج و در هم ریخته و سردردهای مزمن شکایت میکنند. مدیر یکی از کلینیکهای درمانی معروف آمریکا (آقای مایو) اعلام میکند، بیش از نیمی از تختخوابهای بیمارستانها را کسانی اشغال کردهاند که گرفتار ناراحتی عصبی هستند. بیماری آنان از خرابی اعصابشان نیست؛ بلکه از هیجانات درونی، محرومیت، تشویش، نگرانی، ترس، عدم موفقیت، یأس و ناامیدی سرچشمه میگیرد.[1]
بسیاری از مردم میگویند، هنگامی که به طور منظم ورزش میکنند، خواب آرامشبخشی دارند؛ و ورزشکاران تقریباً همان قدر که از مزایای فیزیولوژیک ورزش سخن میگویند، از فواید روانی آن نیز صحبت به میان میآورند. (هریس[2]، 1981)[3]
تقریباً همه کسانی که ورزش میکنند، اظهار میدارند که بعد از انجام حرکات ورزشی شاداب شده و حس خوب و مطبوعی به آنان دست میدهد؛ روحیه آنها بهتر شده و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند و این حس موجب افزایش کارآیی و توانایی آنها میگردد.
امروزه، تحقیقات علمی بسیاری نشان داده است، که ورزش علاوه بر اینکه ابزار ارزشمندی برای سلامتی جسمانی است، رابطه نزدیکی با سلامتی روانی و به ویژه پیشگیری از بروز ناهنجاریهای روانی دارد. ورزشکاران معمولاً نسبت به افراد کمتحرک، اضطراب و افسردگی کمتری احساس میکنند. (هاگس[4]، 1984) و هانس سلیه[5] میگوید: «ورزش اعصاب را در برابر هیجان و استرس مقاوم میکند.» در تحلیلی که روی تعداد زیادی از تحقیقات که تأثیر ورزش بر خصیصههای شخصیتی و اضطراب را بررسی کرده بودند انجام گرفت، مشخص شد که ورزش در درمان افسردگیهای مزمن و حاد تأثیر متعادل کنندهای دارد و بیشترین میزان کاهش استرس، افرادی را شامل شد که به درمان کلینیکی نیاز داشتند.(نورث[6]، 1990؛ موتری[7] و استیونز[8]، 1994) مطالعات دیگر، حاکی از اثرات مشابه ورزش بر حالات روحی در شرایطی خاصتر میباشد. مثلاً مادلین[9] تأثیر حذف ورزش را روی ده داوطلب که 6 تا 7 روز در هفته روزانه 45 دقیقه ورزش میکردند، برررسی کرد. به این ترتیب که آنها پس از یک روز تمرین سه روز استراحت میکردند و روز پنجم تمرین را از سر میگرفتند. کم کردن و حذف ورزش با عوارضی چون افزایش اختلال درخودسنجی، اضطراب، تنش، افسردگی، سردرگمی و کاهش توان افراد همراه بود. این تأثیرات زمانی که تمرین از سرگرفته میشد، درست بر عکس بود.[10]
ورزش، به ویژه در سنین کودکی و نوجوانی مفرّ سالمی برای آزاد کردن انرژی انبار شده آنها است و این خود بسیار لذتبخش و آرامشدهنده است. ورزش شروع ناتوانی ناشی از سالخوردگی و بیماری مزمن را به تأخیر انداخته و باعث افزایش امید به زندگی فعال و نیز امید به خود زندگی میشود. و بالاخره، ورزش داروی اعصاب به همه ریخته و شادیآور است، و روانشناسان اذعان دارند که ورزش در تسکین حالات روحی منفی، نسبت به رواندرمانی بهتر عمل میکند.
پس فعالیتهای بدنی به خصوص ورزش، سهم زیادی را در ایجاد امنیت و آرامش روانی و اجتماعی برای افراد و جوامع، و تأمین بهداشت و سلامتی و زندگی سالم خواهد داشت. تأثیر مهارتهای حسی ـ حرکتی و فعالیتهای ورزشی بر کنشهای ذهنی و تحول روانی، به گونهای است که بسیاری از روانشناسان و کارشناسان تعلیم و تربیت عقیده دارند، این قبیل فعالیتها در درجه اول، میبایست جزو برنامههای موظف آموزشی قرار داده شود. آشنایی دانشآموزان و دانشپژوهان با برنامهها و روشهای مختلف فعالیتهای حسی و حرکتی، نه تنها سبب کنشهای ذهنی آنها میگردد؛ بلکه موجبات نشاط روانی و سرزندگی، تقویت اعتماد به نفس و بالطبع بهداشت روانی آنها را فراهم مینماید.(افروز،1370)
>کمترین مقدار فعالیتی که برای نیل به این مزایا لازم است، بیست دقیقه و سه بار در هفته و در ورزشهای هوازی حداقل 70% تا 85%، حداکثر میزان ضربان قلب (220 منهای سن فرد) است. (لارسون[11] و بروس[12]، 1987)[13]
تحقیق درباره ارتباط ورزش با سلامت روح و روان