لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
نام : ناصح
نام خانوادگی : احمدی
چکیده:
در این مقاله به الگوی حاکم برای نظارت در ایران اشاره و تأکید شده است که الگوی فعلی الگوی یک انحرافی است و طبعا این الگو محدوده مشخصی دارد و انتظارات از آن نیز باید در همین محدوده باقی بماند. امروزه الگوی نظارت در غالب کشورها یک الگوی 9 انحرافی است؛ به همین سبب اطلاعات بسیار بهتری را در اختیار خوانندگان این گزارشها قرار میدهد. با این حال این الگوها به حسابرسی عملکرد و ارقام متغیرهای کلان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسط یک دستگاه مستقلی و بی طرف از سوی نگارنده به عنوان «حسابرسی ملی» نامگذاری شده است و بر انجام آن به عنوان یک الگوی نظارتی برای رسیدن به حدی نسبتا مطلوب از نظام تأکید شده است.
واژههای کلیدی:
چهارچوب نظارت، حسابرسی بودجه، الگوی یک انحرافی، الگوی سه انحرافی، الگوی حسابرسی ملی
مقدمه:
حسابرسی از جمله رشتههایی از دانش بشری است که قدمتی طولانی دارد ولی همپای تحولات بعضی دیگر از رشتههای دانش بشری متحول نشده است حسابرسی از مقولاتی است که در حوزه کنترل و نظارت قرار میگیرد و اگر چه تا حدودی نقش پیشگیرانه دارد ولی بیشتر از موضوعات کنترل پس از اجراست. جنبههای کاربردی حسابرسی بیشتر از جنبههای تئوریک آن در طول زمان مطرح بوده است و پیشرفتهای آن نیز بیشتر در قالب «آزمون و خطا» صورت گرفته است. تحولات دانش بشری، و به خصوص در دهههای اخیر، بر جنبههای کاربردی حسابرسی اثر گذاشته و انجام حسابرسی را نسبت به گذشته تا حدودی دگرگون کرده است. با این حال در هیچ دانشگاهی در کشورمان رشته حسابرسی به عنوان رشتهای از علوم در دورههای تکمیلی تدریس نمیشود.
از دیدگاه فلسفی حسابرسی فرآیندی است برای رسیدن از «تردید» به «یقین».
از لحاظ تاریخی حسابرسی را میتوان به دورههایی از تحول به شرح زیر تقسیمبندی نمود:
مرحلهای که حسابرسی به عنوان فرآیند نظارت برانجام و رسیدگی به مخارج مورد نظر بوده است.
مرحلهای که حسابرسی به منظور اعتبار بخشیدن بر ارقام صورت های مالی مطمح نظر بوده است.
مرحلهای که حسابرسی به عنوان یک فرآیند نسبتا کامل رسیدگی مالی و در عین حال بخشی از فرآیند نظارت و ارزیابی عملکرد مدیران مورد توجه بوده است.
مرحلهای که فرآیند حسابرسی را در جهت ارزیابی بازدهی امکانات، مورد استفاده قرار دادهاند.
حسابرسی در مرحله اول قدمتی دیرینه دارد. وظیفه حسابرسی برای اعتبار بخشیدن به ارقام صورتهای مالی از سابقه طولانی برخوردار نیست و قدمت آن به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برمیگردد. قدمت حسابرسی به عنوان یک فرآیند نسبتا کامل رسیدگیهای مالی و در عین حال بخشی از فرآیند نظارت و ارزیابی عملکرد مدیران از دهه 1930 تحت عنوان «حسابرسی مدیریت» مورد توجه بوده است و از دهه 1970 با عنوان «حسابرسی جامع» در بسیاری از کشورها و به تدریج پذیرش عام یافته است. در این مفهوم حسابرسی جامع به بخشهای زیر تقسیم میشود:
حسابرسی مالی
حسابرسی رعایت (قانونرسی)
حسابرسی عملکرد؛ شامل:
حسابرسی صرفههای اقتصادی
حسابرسی کارآیی
حسابرسی اثر بخشی
ولی امروزه ابعاد این حسابرسیها به موارد زیر توسعه یافته است:
حسابرسی مالی
حسابرسی رعایت
حسابرسی صرفههای اقتصادی، کارآیی و اثربخشی عملکرد مدیران
حصول اطمینان از صحت و کفایت اطلاعاتی که در
تحقیق درباره الگوهای نظارتی در حسابرسی بودجه و حسابرسی مالی