لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
توضیح علمی معراج چیست؟
(طبق روایات تذکره نویسان مسلمان) معراج در ماه رجب که هفتمین ماه عربی (ماه قمری) میباشد صورت گرفت و شبی که محمد بآسمان رفت شب بیست و هفتم آن ماه بود.
طبق روایات مسلمین مسافرت آسمانی محمد (ص) موسوم به معراج دو مرحله داشت مرحله اول عبارت بود از مسافرت محمد از مکه به (بیت المقدس) و مرحله دوم را مسافرت از بیت المقدس بآسمان تشکیل میداد.
تذکره نویسان مسلمان قسمتی از وقایع آن شب را از زبان خود محمد (ص) نق میکنند بدین شکل:
محمد (ص) میگوید آن شب من در مکه خوابیده بودم و هنوز تصمیم مربوط بطرد من بموقع اجرا گذاشته نشده بود و دیدم که سقف خانه شکافت و جبرئیل از آن جا وارد گردید.
جبرئیل سینه ام را شکافت و بعد با آب زمزم آن را شست و سپس ابریقی آورد که پر از (حکمت) بود و آنچه در ابریق وجود داشت در شکاف سینه ام ریخت و شکافت سینه ام را بست و دستم را گرفت و گفت برخیز و مرا سوار براق (اسب بالدار) کرد.
اسب بالدار که محمد در آن شب بر آن سوار شد مرکبی بود حد فاصل بین اسب و استر و دارای صورتی چون صورت زن و با سرعت برق حرکت می کرد و وقتی محمد (ص) سوار بر آن اسب شد حالی داشت بین بیداری و خواب.
محمد بعد از اینکه سوار بر (براق) شد براه افتاد و بدواً در شهر (حبرون) توقف کرد زیرا قبر ابراهیم آنجا بود و (محمد) بر سر قبر وی دعا خواند.
سپس پیغمبر اسلام سوار شد و براه افتاد و مرتبه ای دیگر در (بیت اللحم) که محل تولد مسیح است توقف کرد و آنجا نیز دعا خواند و آنگاه سوار بر (براق) راه بیت المقدس را پیش گرفت و وارد (مسجدالاقصی) گردید.
در آنجا قسمت اول سفر محمد (ص) یعنی مسافرت خاکی در آن شب خاتمه یافت و قسمت دوم یا مسافرت آسمانی از مسجدالاقصی واقع در (بیت المقدس) شروع شد.
قبل از اینکه محمد در آن شب بطرف آسمان حرکت کند اثر پای خود را روی (قبه الصخره) یعنی (گنبد سنگی) واقع در بیت المقدس باقی گذاشت همچنان که (ابراهیم) در زمان حیات اثر پای خود را روی (مقام ابراهیم) باقی نهاد.
محمد (ص) سوار بر (براق) از زمین راه آسمان را پیش گرفت و وارد آسمان ماه که آسمان اول و از تمام آسمان ها بزمین نزدیک تر می باشد شد.
در آن جا محمد (ص) حضرت (آدم) را یافت و مشاهده کرد که آدم بین دو گروه از آدمیان قرار گرفته است که بتازگی از زمین آمده اند و بعضی از آنها طرف راست هستند و برخی در طرف چپ.
آنهائی که در طرف راست (آدم) بودند کسانی محسوب میشدند که میباید به بهشت بروند و کسانی که در طرف چپ (آدم) قرار داشتند میباید راه جهنم را در پیش بگیرند.
(آدم) چون انسان است وقتی دسته اول را میدید تبسم میکرد و از مشاهده دسته دوم میگریست زیرا (آدم) پدر تمام افراد بشر میباشد و مانند یک پدر از خوشحالی فرزندان خود مسرور و از بدبختی آنان متأثر می شود.
محمد از آسمان اول گذشت و بآسمان دوم رفت و در آنجا عیسی و (یوحنا) را دید و سپس راه آسمان سوم را در پیش گرفت و مشاهده کرد که (یوسف) آنجاست.
محمد در آسمان چهارم (ادریس) و در آسمان پنجم (هارون) و در آسمان ششم موسی و در آسمان هفتم که بلندتر از آن آسمانی وجود ندارد (ابراهیم) را یافت.
ابراهیم در آسمان هفتم بدیوار خانه ای که معلوم شد خانه فرشتگان است تکیه داده بود و معلوم شد که نقشه ساختمان آن خانه فرقی با نقشه ساختمان خانه کعبه ندارد.
بعد از آسمان هفتم منطقه ای قرار گرفته که مانند منطقه اطراف خانه کعبه (حرم) است و در انتهای حرم (سدره المنتهی) قرار گرفته و آن درختی است که بعد از مجهول مطلق واقع شده و هیچکس نمیداند که پس از آن وضع ملکوت چگونه است.
در آنجا پیغمبر بقدری بخداوند نزدیک شد که صدای قلم خداوند را می شنید و می فهمید که خدا مشغول نگاهداری حساب افراد بشر میباشد ولی با اینکه صدای قلم خداوند را می شنید وی را نمی دید زیرا هیچ کس نمی تواند خداوند را ببیند ولو پیغمبر باشد.
وقتی پیغمبر اسلام میخواست بآسمان برود دید در آسمان اول یا آسمان ماه عده ای از فرشتگان که نگهبان بودند هویت اشخاص را وارسی می کردند تا اینکه بدانند چه کسانی عازم آسمان هستند.
با اینکه محمد (ص) پیغمبر بود نمی توانست مستقیم صدای خداوند را بشنود و صدای او بوسیله جبرئیل بگوشش میرسید زیرا هیچ گوش ولو گوش پیغمبر باشد توانائی ندارد که مستقیم صدای خدا را بشنود.
در آن جا خداوند، بوسیله جبرئیل با محمد (ص) صحبت کرد و باو گفت میدانم که تو را از قبیله ات طرد کرده اند ولی باید شیکبائی داشته باشی و بدانی که قبل از تو پیغمبرانی بودند که بیش از تو زجر کشیدند و بعضی از آن ها مورد شکنجه های شدید قرار گرفتند و مردند.
آنگاه خداوند راجع بوظیفه آینده محمد (ص) کرد و باو گفت همان طور که (موسی) پیروان خود را جمع آوری کرد و از مصر مهاجرت نمود تو نیز باید پیروانت را جمع آوری کنی و از مکه مهاجرت نمائی.
طبیعی است که این کار احتیاج باراده و استقامت دارد و ما هم برای اینکه اراده و استقامت تو را تقویت کنیم پیغمبر خود را بآسمان آوردیم.
هنگامی که محمد از نزد خداوند مرخص شد که بزمین برگردد دوازده فرمان دریافت کرد (همان گونه که موسی ده فرمان دریافت کرده بود) و مأمور گردید که آنها را بمسلمین ابلاغ کند و فرمان های دوازده گانه از این قرار است:
مسلمین نباید جز خدای واحد را بپرستند.
پدر و مادر خود را باید دوست بدارند و محترم بشمارند.
صله رحم را بجا بیاورند.
از ضعفاء و ابن السبیل (یعنی مسافرین وامانده که نمیتوانند بوطن برگردند) و بیگانگانی که پناهنده می شوند دستگیری نمایند.
ولخرجی و اسراف نکنند.
لئامت نداشته باشند.
دانلود مقاله کامل درباره معراج