از جمله موضوعاتی که امروزه به طور وسیعی، در پاسخ به محیط های متلاطم و پیچیده در سازمان ها به آان توجه می شود معنویت و اخلاق است. هوش معنوی خاص انسان بوده و از طریق آگاهی از یک بعد متعالی می آید،هوشی تحول پذیرکه به او قدرت می بخشد تا خلاق باشد و قوانین و نقشها را دستخوش تغییرات خود نماید، قادر به انجام اصلاحات بی شمار گردد و بتواند شرایط را به بهترین شکل متحول کند.بروز خود تمام عیار کارکنان و رفتارهای برتر در کار با ورود معنویت به سازمان میسر خواهد بود.در این مقاله ابتدا مفهوم هوش معنوی تشریح گردیده ، به جنبه های شناخت هوش معنوی در سازمان پرداخته شده و در ادامه مفهوم با مطالعه مطالعات متعدد نقش هوش معنوی در رفتار کارکنان تبیین می شود.در این مقاله سعی بران است که تعاریف، مدلها، کاربردها و راههای رشد هوش معنوی و بروز خود تمام عیار کارکنان و رفتارهای برتر در کار با ورود معنویت میسر میشود. در روزگاری که ما در آن زندگی می کنیم می بینیم که به سرعت روشهای جدیدی به وجود می آید و بسیاری از سازمان ها به ضرورت و اغلب به طور پیوسته خودشان را جدید و به روز می کنند و در چنین محیطی قانون انعطاف پذیری و هوشمندی عمیق تر و جدید به مدیر کمک می کند بهتر مدیریت کند و رهبر بهتر رهبری نماید.
تاثیر هوش معنوی بر عملکرد کارکنان در سازمان