فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 25 صفحه
چکیده
هدف: خود پنداره نقش مهمی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل هوش چندگانه بر خودپنداره و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر نارساخوان انجام شده است.
روش: طرح تحقیق، نیمهتجربی از نوع پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با آزمون پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیهی دانشآموزان پسر نارساخوان پایه چهارم و پنجم ابتدایی شهر قزوین در سال تحصیلی 93-1392 تشکیل میدادند. 40 دانشآموز پسر نارساخوان مدرسه اختلالات ویژه یادگیری انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) شرکت داشتند. جمع آوری دادهها با استفاده از آزمون خودپندارهی تنسی و مقیاس سنجش هوشهای چندگانه عابدی صورت پذیرفت. همچنین معیار پیشرفت تحصیلی از میانگین نمرات دروس دانشآموزان و با تبدیل بازخوردهای توصیفی به نمرات کمی بدست آمد. جهت تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی(تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) استفاده شد.
یافتهها: بررسی دو گروه از نظر میانگین خودپنداره و پیشرفت تحصیلی با استفاده از ابزارهای به کار رفته در مرحله پس آزمون و پیگیری، حاکی از افزایش خودپنداره و پیشرفت تحصیلی در گروه آموزش مبتنی بر مدل هوش چندگانه بعد از مداخله بوده است(٠٫٠٠١> (P.
نتیجه گیری: مطابق با نتایج این پژوهش، با استفاده از مدل آموزشی مبتنی بر هوش چندگانه می توان خودپنداره و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نارساخوان را افزایش داد.
مقدمه
بطور سنتی، آموزگاران کودکان استثنایی بر این عقیدهاند که موفقیت تحصیلی دانشآموزان دارای ناتوانی را میتوان ارتقاء بخشید، اگر راهبردهای یادگیری موثرتر و مناسبتری را اتخاذ نمود. افراد به شیوههای مختلفی یاد میگیرند و تواناییهای مختلفی از خود نشان میدهند. اگر بتوان تواناییها و ترجیحهای یادگیری را بطور کامل گسترش داد، شکاف یادگیری از بین خواهد رفت(1). ناتوانی یادگیری[1] به گروه ناهمگنی از اختلالات گفته میشود که دارای مشخصههایی نظیر دشواری در فراگیری و کارکرد گوشدادن، حرفزدن، خواندن، نوشتن و محاسبه هستند(2) و به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند:1) ناتوانیهای یادگیری تحولی و 2) ناتوانیهای یادگیری تحصیلی که این دسته خود به سه گروه قابلتقسیم است: ریاضیات، نوشتن و خواندن(3).
نارساخوانی که به نام دیسلکسیا[2] شناخته شده است، اصطلاحی است که برای کودکانی به کار می رود که علی رغم بهره هوشی طبیعی و آموزش کافی، قادر به خواندن صحیح نیستند(4). به طور خاص نارساخوانی نوعی اختلال در اشتباه کردن کلمات شبیه به هم، حدسزدن کلمات با در نظر گرفتن حروف ابتدا و انتهای کلمات، آیینهخوانی یا وارونهخوانی کلمات، مشکلات شدید در هجی کردن کلمات، بیمیلی و انزجار از یادگیری خواندن و دشواری در تشخیص جزء از کل می باشد. تقریباً 80 درصد دانشآموزان ناتوان در یادگیری در خواندن مشکل دارند(5).
اهمیت مؤفّقّیت تحصیلی دانشآموزان به مطالعات زیادی دربارهی پیشبینیکنندههای تسهیلگر برای دستیابی به این مهم انجامیده است. یکی از این پیشبینیکنندهها، خودپنداره فرد است. تعدادی از مطالعات رابطهی مثبتی را بین خودپنداره[3] و مؤفّقّیت تحصیلی نشان دادهاند(6). خودپنداره را میتوان درک فرد از خودش دانست که در نتیجهی تجربیات فرد با محیط و رابطهی وی با دیگران شکل میگیرد. خودپنداره با عواملی مثل خشنودی از زندگی، علاقه به خود و خودارزشمندی ارتباط دارد و به صورت مجموعهای از گرایشها به خود تعریف شده که توصیف کنندهی نگرشها و رفتارهای خود فرد هستند. هر انسان برداشت و تصوری از وجود خویشتن دارد که میتوان هویت شخصی یا خود نام نهاد. پژوهشهای مختلف نشان دادهاند که دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری از خودپنداره ی ضعیفتری نسبت به همسالان عادی خود برخوردارند(7).
پیشرفت تحصیلی[4] از مسایل مهمی است که محور بسیاری از پژوهش های آموزشی و روانشناسی قرار دارد و به توانایی آموختهشده یا اکتسابی فرد در موضوعات آموزشگاهی اطلاق میشود که از طریق آزمون های فراگیری استاندارد شده یا آزمون های معلمساخته اندازهگیری میشود (8). بررسی پیشرفت تحصیلی فراگیران یکی از موضوعات اساسی در ارتقاء کیفیت آموزش است، چون امروزه هدف اصلی تعلیم و تربیت، ایجاد تغییر نه تنها صرفاً در میزان دانش، بلکه همچنین گسترش تواناییها و ارتقاء مهارت هاست. از جمله نگرانیهای مسئولیتهای تعلیم و تربیت، پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از افت تحصیلی میباشد. در مقابل پیشرفت تحصیلی، افت تحصیلی قرار دارد که بر اساس مطالعات مختلف، تأثیر بسزایی در سرنوشت فرد دارد و هزینهی گزافی به خانواده و جامعه تحمیل میکند درک پیشرفت تحصیلی مستلزم کشف و بررسی تعدادی از عوامل درونی و بیرونی میباشد که شامل عوامل شناختی، اجتماعی و اقتصادی میشود. از این میان، هوش چندگانه جزو عوامل تعیین کنندهای است که از جمله پیشبینیکنندههای مهم مؤفّقیّت میباشند. مطالعات بسیاری رابطهی معناداری بین استفاده از هوش چندگانه و عواملی همچون انگیزش، نگرشها، عزّت نفس، اشتیاق و مؤفّقیّت نشان دادهاند(9).
مقاله بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل هوش چندگانه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر نارساخوان