
افسردگی
امروزه، اختلالات روانپزشکی جزء ده علت مهم ناتوانی انسان ها محسوب شده و آمار موجود، نشان دهندۀ افزایش بیماران مبتلا به انواع اختلالات روانی و جریان رو به رشد آنهاست. حدود یک چهارم بیمارانی که به پزشکان عمومی مراجعه می کنند، به مشکلات روانپزشکی دچار هستندکه به تنهایی یا به همراه یک بیماری ایجاد شده است.
پیش بینی ها حاکی از آن است که در سال 2020، افسردگی به عنوان اولین عامل ناتوان کنندۀ جامعۀ بشری مطرح گردد. اختلال افسردگی اساسی ( Major depressive disorder ) از مهمترین انواع اختلالات خلقی به شمار رفته و میزان وقوع آن در طول عمر، 15% است. ( ممکنست در زنان به 25% نیز برسد ). در افراد سالم، غم و اندوه یک واکنش طبیعی نسبت به ناملایمات زندگی است که می تواند با درجاتی از اضطراب، بی حالی عمومی، اختلال خواب و فقدان انرژی همراه باشد. ولی اختلال افسردگی، سندرمی ناخوشایند، مزمن و ناتوان کننده بوده و خلق و رفتار بیمار را نسبت به شخصیت معمولی وی، کاملاً متفاوت می سازد. تفکر افسردگی، نوعی تفکر خاص بد بینانه است که افکار مربوط به حال، گذشته و آیندۀ بیمار را تحت تأثیر قرار می دهد. بیمار، اعتماد به نفس خود را از دست داده و همیشه جنبه های منفی هر حادثه را مدنظر قرار می دهد. عقاید وی همواره نا امیدانه و مأیوس کننده است. پیوسته انتظار بدترین وضع ممکن را داشته و بدبختی، شکست و تباهی پیش بینی می کند. حتی به تدریج دچار این اشتغال ذهنی می شود که مرگ باعث رهایی و آرامش است و بدین ترتیب کم کم به سمت اندیشۀ خودکشی و نقشه کشیدن برای آن متمایل می شود. بیمار در رابطه با گذشته غالباً حس گناهکاری داشته و خود را مقصر می داند. بیش از حد به مسائل بی اهمیت گذشته و نیز به حوادثی که سال ها بدان ها رجوع نکرده است، می اندیشد. هر چه افسردگی عمیق تر شود، این خاطرات تلخ نیز شایع تر می گردند.
شامل 10 صفحه Word
دانلود تحقیق افسردگی