پایان نامه کارشناسی ارشد تصوف و عرفان اسلامی
128 صفحه
چکیده:
باورهای متنوع دربارة موضوع واحد ممکن است باورهایی متناقض باشند یا نباشند. وقتی ما با باورهایی روبهرو میشویم که ظاهراً با یکدیگر متناقضند، ناگزیریم یا به پذیرش یکی از طرفهای متناقض تن دهیم و دیگری را نفی کنیم یا در صدد رفع تناقض برآییم و راهی برای منجر نشدن تنوع در باورها به تناقض بیابیم. گزینة اخیر مسئلهای است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. ما با یافتن قابلیتی در باورها که بتواند آنها را از منجر شدن به تناقض برهاند، میتوانیم مبنایی برای پذیرفتن باورهای متنوع در عرض یکدیگر داشته باشیم و در سایة آن برخی اختلافهای عقیدتی را حل و فصل کنیم.
از جملة عارف ـ فیلسوفانی که تمایل ویژهای برای حل و فصل اختلافهای عقیدتی بدین شیوه نشان داده است، عینالقضات همدانی است. او در جای جای آثارش به اختلاف عقیدهای که میان انسانها وجود دارد اشاره کرده است برطرف ساختن این اختلافها بر آمده است. تلاش قاضی در این راستا را میتوان در سه مرحله مورد توجه قرار داد. مرحلة نخست نفی پیشداوری است. مرحلة دوم انتقاد وی از قضاوت بر اساس فهم غلط است. او قضاوت بر اساس فهم نادرست را آسیبی جدی در راه حقیقت جویی میدانست. مرحلة سوم نیز انتقاد او از تسرّیهای بیوجه است.
بررسی مراحل سهگانة فوق نشان میدهد او با تکیه بر پیشفرضهای معرفتشناختی و زبانشناختی در راستای هدفی جز پذیرش اختلاف عقاید استدلال کرده است. هر چند برخی مباحث زبانشناختی که وی در خلال مباحث بدانها اشاره کرده است امکان قرار گرفتن در راستای پذیرش اختلاف عقاید را دارند اما او تلاش کرده است از آنها نیز برای نیل به هدف خود یعنی نوع خاصی از شمول گرایی استفاده کند که بر اساس آن باورهای متنوع را باید به نحوی تفسیر کرد که همگی ناظر به باوری واحد باشند.
تنوع پذیری باورها در اندیشة عین القضات همدانی