مقدمه 1
دیدگاه ها و نظریههای هویت اجتماعی 2
دیدگاههای سطح کلان
3 دیدگاه کنش گرایان متقابل 6
جورج هربرت مید 6
چارلز هورتون کولی 8
تاجفل 9 روزنبرگ
10 آنتونی گیدنز 13
دیدگاههای تلفیقی
15 پیر بوردیو 16
ریچارد جنکینز 16
مقدمه
موضوع وماهیت هویت،یکی از مسائل چالش برانگیز و پر دامنه است که در دهه های اخیرمورد توجه بسیاری از روشنفکران،اندیشمندان و پژوهشگران قرار گرفته است و از انجایی که بیشتر این تاْمل ها ،فاقد وجه تجربه و عینی اند،معمولاْ بر پایه ی پیش فرضها،ذهنیات و گرایش های شخصی(نه الزامات به صورت نظریه ای)درباره ی هویت قضاوت میشود.(صدیق سروستانی و همکاران،1387: 32 ( از آنجایی که انسانها موجوداتی اجتماعی هستند،پس دارای هویت اجتماعی هستند.«زندگی اجتماعی انسان بدون وجود راهی برای دانستن اینکه دیگران کیستندو بدون نوعی درک از اینکه خود ما کیستیم غیر قابل تصور است[...]بدون وجود چارچوبی برای مشخص ساختن هویت اجتماعی و هویت های فردی،من همان بودم که شما هستید،هیچ یک از ما قادر نمی بود با دیگری نسبت معنی دار یا سازگاری برقرار کند؛در واقع بدون هویت اجتماعی جامعه ای در کار نیست»(جنکینز،1381). بنابر این هویت اجتماعی به عنوان مبنایی برای آشکار ساختن شباهت ها ،تفاوت ها،امکان برقراری ارتباط معنی دار و مستمر را میان افراد جامعه به وجود می آورد،«انسانها ذاتاّْ در پی آن هستند که نسبت به دیگران متمایز جلوه کنند و از این تمایز خود احساس سربلندی کنند».(مجتهد زاده،1378: 7) به عبارت دیگر میتوان چنین گفت که هویت اجتماعی، نه فقط ارتباط اجتماعی را امکان¬پذیر می¬کند،بلکه به زندگی افراد هم معنا می¬بخشد. هویت نه فقط فرآیندی برای خود شناسی کنشگران اجتماعی است بلکه معنی¬سازی نیز به واسطه¬ی آن صورت می¬گیرد (فکوهی، 1389: 286).در این مقاله سعی بر این است که مفهوم هویت اجتماعی ازمنظر دیدگاه های خرد ،کلان،و تلفیقی مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد.
فرمت ورد تعداد صفحات 16
مقاله دیدگاه های مربوط به هویت اجتماعی